فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۰۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
انحصار نوع ادبی حماسه به شاهنامه و نهایتا یکی دو منظومه پهلوانی پس از آن در تحقیقات ایرانی، از ضعفهای آشکار پژوهشهای این حوزه تخصصی است و طبعا در بررسیهای مربوط به بن مایه مشهور و جهانی «اژدها و اژدها کشی» در روایات حماسی و پهلوانی ایران نیز شواهد و توضیحات غالبا مستند بر شاهنامه و منظومه هایی چون گرشاسپ نامه و فرامرزنامه بوده است. برای نزدیک شدن به مفهوم استقصای تام و جامعیت و مانعیت درباره کیفیت مضمون «اژدها و اژدهاکشی» در سنت حماسی ایران، در این مقاله به بررسی شاهنامه و متن کامل یا برگزیده و بخشی از یازده منظومه پهلوانی پس از آن (بانو گشسپ نامه، برزونامه، برگزیده سام نامه، بهمن نامه، جهانگیرنامه، شهریارنامه، فرامرزنامه، کک کوهزاد، کوش نامه، گرشاسپ نامه و همای نامه) پرداخته شده و برجسته ترین نکات، ویژگیها و اشارات این بن مایه از آنها استخراج و طبقه بندی و تحلیل گردیده است. این ویژگیها و اشارات عبارت است از: دو زیست بودن اژدها؛ اژدها و مغاک زمین؛ دو سرداشتن اژدها؛ زخم ناپذیری پوست اژدها؛ اژدها و آب؛ ظهور اژدها در پیکر ابر بر دختر؛ اژدها و خسوف؛ نابود کردن اژدها مردم و چهار پایان را؛ اژدهاکشی یلان سیستان؛ آسیب پهلوان پس از اژدهاکشی؛ گرز و رزم ابزار ویژه اژدهاکشی.
یادگار زریران، برگی دیگر از افتخارات ایرانیان
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناساندن حماسه ملی«یادگار زریران» است؛ به همین جهت در آن از مواردیهم چون وجه تسمیه یادگار زریران، خلاصه داستان، منشا داستان، نقش گوسانان در حفظ آن، روند به کتابت درآمدن این حماسه، وزن اشعار پهلویو کشف بنونیست در این زمینه، نشانه هاینمایشیاین اثر، ذکر این داستان در منابع دیگر با توجه به شباهتها و تفاوتهایآن، دقیقیو یادگار زریران و همین طور ترجمه هاییکه تا به حال از این اثر صورت گرفته، سخن رفته است.
بررسی اسطوره آرش، جشن تیرگان و بسامد حضور آنها در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، کوششی برای بررسی روشن تر روایتهای مربوط به اسطوره آرش و تعمقی در پیدایش و فلسفه جشن تیرگان و مطالعه حضور این دو در ادب فارسی و جلب توجه ادیبان ایرانی به این میراثهای باستانی است.
سیاوش در تاریخ داستانی ایران (پس از اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره یکی از مهمترین و محوری ترین شخصیتهای شاهنامه- سیاوش- است. داستان اندوهناک سرگذشت سیاوش بخش مهمی از شاهنامه را به خود اختصاص داده به گونه ای که تاثیر آن بر حوادث و داستانهای بعدی شاهنامه انکار نشدنی است. می توان به قطع اذعان کرد که زیباترین و گیراترین داستان شاهنامه است که فردوسی بر اساس اصول تراژدی و داستان نویسی آن را به رشته تحریر درآورده است. در این نوشتار به بررسی نقش آیینها در داستان سیاوش پرداخته شده است. ردپای بسیاری از آیینهای کهن در داستان قابل تشخیص است که استاد سخن بخوبی از عهده ادای معنای آن در قالب تراژدی جذاب و ماندگار برآمده است؛ آیینهایی که تا به حال نیز در قالب رسوم و سنتهای نوروزی مانند حاجی فیروز و سوگ سیاوش در جامعه جریان دارد. سیاوش نه تنها شخصیتی اساطیری بلکه شخصیتی دینی است که در بسیاری از متون دینی کهن مانند اوستا و بندهشن و... به وی اشاره شده است. پژوهش پیش رو سعی می کند در حد امکان به بررسی آیینهای مرتبط با سیاوش: «حاجی فیروز»، و «سوگ سیاوش» و ارتباط سیاوش با خدای شهید شونده نباتی در تمدن بین النهرین )دموزی( بپردازد.
بررسی دلایل برتری شاهنامه بر گشتاسپ نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تسامح در تلمیح به داستان های حماسی و ملی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف نشان دادن تسامح در تلمیح به داستان های حماسی و تحلیل دلایل آن، نگاشته شده است. برای این منظور ابتدا شاهنامه فردوسی - که ماخذ اصلی داستان های ملی است - مطالعه شد تا صورت دقیق و جزییات روایان آن بررسی شود. سپس عمده ترین متون نظم فارسی از منظر اشاره به داستان های این اثر ارجمند به مطالعه گرفته شد که از میان تلمیحات موجود در آن ها، حدود شانزده تلمیح ناصحیح استخراج شد. حاصل این بررسی ها دست مایه اصلی نگارنده در مقاله حاضر بوده است. انبوه داستان های اسطوره ای و صعویت احاطه شاعر بر همه آن ها، تنوع منابع داستانی، کم اهمیتی یا بی اهمیتی شکل صحیح داستان، وجود روایت های متفاوت از داستانی واحد، از دلایل عمده تسامح در تلمیحات ذکر گردیده است.
دیوان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حماسه های کهن و باورهای عامه مردم ایران زمین در اغلب موارد از دیوان به عنوان موجوداتی غول آسا، ترسناک و زیانکاری که یار و یاور اهریمن بوده و همواره درصدد آسیب رسانیدن و ایجاد فساد و تباهی در جهان اهورایی اند یاد شده است.در حماسه فردوسی کارهای متفاوت و گوناگونی به آنها نسبت داده شده که برای اذهان بشر امروزی محیرالعقول و شگفت انگیز است. بخش نخست این مقاله در بیان ماموریت و مسوولیت هایی است که این آفریده های اهریمنی در شاهنامه برعهده دارند و بخش دوم معرفی دیوانی است که اسامی آنها در نامه باستان ذکر شده است.
آسیب شناسی ادبیات داستانی جنگ تحمیلی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی شخصیت بهرام در شاهنامه و هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیتهای تاریخی از قهرمانان عمده داستانهای حماسی، عاشقانه وتعلیمی بوده اند. یکی از این شخصیتها بهرام گور است که نظامی پس از فردوسی به بهترین وجه و در قالب شخصیتی آرمانی به وصف و ترسیم خصلتها، گفتار و رفتار او پرداخته است. رعیت پروری، عدالت خواهی، شجاعت و دلاوری، خوش باشی، رامش جویی و ذوق شاعرانه، به گواه مورخان اسلامی، از بهرام گور پادشاهی محبوب ساخته است. طولانی ترین داستان در شاهنامه بعد از خسرو انوشیروان، مربوط به زندگی بهرام است. نظامی نیز در چالشی با فردوسی، در منظومه ای مستقل به نام بهرام نامه یا هفت پیکر به شرح زندگی او پرداخته است. این دوشاعر با رویکردی خاص، زندگی او را تصویر کرده اند. در این گفتار به بررسی شخصیت بهرام از نظر این دو شاعر می پردازیم.
سام نامه از کیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سام نامه، حماسه ای عاشقانه است که از آن به عنوان آخرین حماسه ملی ادب فارسی یاد می کنند. از زمان آغاز تحقیقات نوین در ادبیات فارسی، پیرامون این اثر و نویسنده آن نیز پژوهشهایی صورت گرفته است که هر یک به گونه ای سعی کرده اند صحت انتساب آن را به خواجوی کرمانی رد یا اثبات کنند. در این گفتار ابتدا تاریخچه این تحقیقات و استدلالهای نویسندگان درباره این اثر ذکر گردیده که نگارنده به همه این دلایل پاسخ گفته و انتساب سام نامه به خواجو را رد کرده است و سپس دلایلی مبنی بر تعلق این اثر به ادبیات عامیانه ارائه کرده است.
سرگشتگی داستان نویسی ایرانی
حوزههای تخصصی:
بیدل در عرصه غزل عرفانی
حوزههای تخصصی:
بیدل دهلویاز گویندگان بزرگ شعر عرفانیدر شبه قاره است که سبک هندیرا از تنگنایصورت، به فراخنایمعرفت رسانید. شعر میرزا عبدالقادر بیدل در عرصه غزل، ادامه تفکر مولانا جلال الدین محمد بلخیدر عرصه شمسیات اوست. هدف از نگارش این مقاله معرفیبیدل در عرصه غزل عرفانیاست. در نظر بیدل، همه تعینات و کثرت ها، در سیر رجوعیو عروجیانسان به وحدت باز میگردد و در سیر نزولیاو یعنیسفر از حق به خلق، همه کثرت ها و تعین ها را امریاعتباریمیشناسد که مجلایصفات آفریننده هستیاست. غزل هایعرفانیبیدل چون حماسه ایاست روحانیکه از عشق ورزیبه معشوق ازلیحکایت میکند. این غزل ها غالبا با تفکریسوررالیستیهم راه است، از این رو اصطلاحات عرفانیغزل هایبیدل که در قالب سبک هندیاست، غالبا بر فهم عاصیاست و نمیتوان ما بازایییا معادلیروشن برایآنها یافت، با این همه در این غزل ها شورینهفته است که قالب هایعروضیو ردیف هایفعلینیز بدان شور و حرکت مدد رسانیده است.
بررسی تطبیقی بازآفرینی اسطوره ها در شعر معاصر
حوزههای تخصصی:
توصیف و تصویرگری در منظومه حماسی علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی نامه حماسه منظوم پارسی است در مناقب و مغازی حضرت علی (ع) از قرن پنجم که به وسیله شاعری به نام «ربیع» سروده شده، این منظومه که در حدود دوازده هزار بیت است و به عنوان نخستین تجربه شعر حماسی شیعه اثنی عشری است، هم از نظر قدمت تاریخ حماسه های شیعی و هم از نظر در برداشتن نوادر لغات و ترکیبات فارسی کهن در کمال اهمیت است که تاکنون گمنام مانده و در کتب تاریخ ادبیات فارسی به آن اشاره ای نشده است. علی نامه از جهت سبک و بیان حماسی به خصوص در حوزه توصیف و تصویرگری و ابزارهای آن ارزش فراوان دارد. زیرا این عناصر، وسیله ای است برای ملموس و محسوس تر کردن صحنه های متنوع و مختلفی که در بستر شعر حماسی روی می دهد و به عنوان یکی از معیارهای سنجش کیفی اثر حماسی به شمار می آید. در شعر حماسی، توصیفات و تصاویر، با استفاده از ابزارهای خاصی از قبیل تشبیه، استعاره مجاز، کنایه و اغراق نمایانده می شود که معمولا در شعر حماسی، اغراق مبتنی بر تشبیه و اسناد مجازی است. بررسی نقش هر کدام از این ابزارها در شعر حماسی از دیرباز مورد توجه منتقدان و تحلیل گران آثار ادبی بوده است. در این مقاله ابتدا این منظومه به صورت مختصر معرفی و شناسانده می شود، سپس با مطالعه دقیق همه ابیات آن، نقش و جایگاه هر کدام از این ابزارها در ابلاغ پیام و میزان تناسبشان با شعر حماسی با ذکر شواهد مختلف شعری مورد بررسی قرار می گیرد. این بررسی نشان می دهد که سراینده این اثر از طریق مطالعه و نگرش به شاهنامه فردوسی، با روش ها و فنون زبانی و بیانی شعر حماسی و دقایق و ظرایف آن آشنا شده و به خوبی توانسته است در این زمینه اثر ارزشمندی را پدید آورد.