فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بن مایه های اساطیری- آیینی داستان خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از جشنها و آیینهای مرتبط با آنها به گونه ای با باورهای اساطیری، بویژه اسطوره آفرینش در ارتباط اند. برخی از این مراسم به مرور زمان فراموش شده اند، اما نمود آنها را در حکایات و قصه های کهن می توان مورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی بن مایه های اساطیری- آیینی حکایت خره بماه و بهرام گور در مرزبان نامه است. به نظر می رسد بن مایه های این حکایت بیانگر ارتباط آن با یکی از جشنهای خور ماه، گاهنبار پنجم (مدیاریم) و جشن دهقانان در ایران است که در جریان یک آمیختگی فرهنگی و دگردیسی اسطوره ای به شکل داستان تبلور یافته است و در آن، همه نشانه های اسطوره ای جشن از قبیل فروپاشی نظام اجتماعی، حضور عناصر مربوط به کامرانی و در نهایت نکاح مقدس که تحقق عینی زایش دوباره گیتی و انسان است به چشم می خورد.
العدوان العراقی علی إیران و الکویت و تجلیاته فی شعرالبلدین
حوزههای تخصصی:
شهد الشعبان المسلمان فی إیران والکویت فی تاریخهما المعاصر عدوانا بغیضا من نظام صدام. فهذا العدوان علی إیران تمخض عن حرب مفروضة استمرت لثمانیة أعوام والتی سمیت بحرب الخلیج الفارسی الأولی بینما أدی العدوان الآثم علی الکویت إلی احتلالها لسبعة أشهر أعقبته أکبر حرب بعد الحرب العالمیة الثانیة و التی عرفت بحرب الخلیج الفارسی الثانیة.و أسفرت هذه الحرب عن الوقائع المرة الکثیرة و الاعتداءات الإنسانیة العدیدة و من هذا المنطلق یتصدی هذا المقال أن یدرس شعـرالـمقاومة الـذی ظهـر فی الأدبین الإیرانی و الکویتی طوال الحرب و بعدها دراسة مقارنة لیعرّف بالمضامین المشترکة فی شعرالبلدین وفق رؤی تحلیلیة وأخری نقدیة.عسی أن تتبعه دراسات مقارنة أخری بین باقی الجوانب المشترکة فی الأدب الإیرانی المعاصر و بلدان الخلیج الفارسی ــ التی لها علاقات ثقافیة و اقتصادیة قدیمة مع بلدنا إیران ــ و لعله یرشد إلی بحوث تتصف بالجدارة والعمق.
جایگاه رستم در گرشاسب نامه
حوزههای تخصصی:
تصویر گرشاسب در گرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسب به عنوان چهره ای اساطیری ، حماسی و مذهبی از سرزمین سیستان در متون کهن پارسی ، از جمله گرشاسب نامه اسدی طوسی ، وجهه قابل توجهی دارد . در این مقاله سعی می شود تصویر این قهرمان با توجه به متون مختلف اساطیری و حماسی تجزیه و تحلیل گردد و بدین وسیله مقوله هایی همچون : بخت و اقبال ، آفرینش ، خداشناسی ، دین ، افسانه ها و نبرد قهرمانان در گرشاسب نامه اسدی بررسی شود . به این مناسبت ، گرشاسب اساطیری و گرشاسب قهرمان حماسه اسدی طوسی از زاویه تفکرات ، رفتار ، جهان بینی و ... مقایسه می شوند . در این روش مبنا ، مقابله درون مایه های اساطیری و حماسی است که با توصیف آماری بین اسطوره و حماسه از یک طرف و قریحه شاعری از طرف دیگر ، انجام پذیرفته ، مشترکات فراوان آنها استخراج می گردد . در این جستار ، نگارنده بر آن است تا با بررسی مضامین نشان دهد که دلاوریهای گرشاسب در سخن شاعر تا چه میزان در تجسم احساس آدمیان نقش داشته است .
داستان سودابه و سیاوش از منظری دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سیاوش و سودابه، از شاهکار های فردوسی است که در آن، شاهد رویارویی دو ابرقهرمانیم. تامل ژرف در این داستان ما را متقاعد می کند که بنیان آن بر تقابل عقل و عشق، عصمت و عصیان و در تحلیل نهایی غریزه و فرهنگ استوار است. براساس آیین زرتشت، خیر و شر، در روزگاران نه هزار ساله گمیزشن، همواره با هم درگیرند، اما با لحاظ نگره مذهب مهر (میتراییسم) آن دو، در عین حال که در نمود با یکدیگر می ستیزند، بودی یگانه دارند و وجود هر یک از آنان، ضرورت وجود دیگری است. تاکنون شاهنامه پژوهان با نگاه زردشتی به دو قهرمان اصلی این داستان نگریسته و معمولا سیاوش را کارگزار حق و سودابه را عامل باطل به شمار آورده اند. در این مقاله با توجه به چرخش فرهنگ ایرانی در روزگار پس از اسلام به سوی عرفان که از بن و ریشه، مهری نگر است به سیاوش و سودابه نگریسته و کوشیده ام تا حق هر کدام از این دو «ابرمردم» را بتوزم.
مقایسه نگاه ارداویرافنامه و رساله الغفران در دنیای پس از مرگ (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین نظرتی أرداویراف نامه ورسالة الغفران للآخرة)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی معراج نامه ها، «سفر» است. مسافران اینگونه سفرهای روحانی درواقع شارحان سفرنامه روح و روان خویشاند؛ چراکه آنان خود باتوجه به ذوق و عقاید خویش، پله های نردبان عروج را طی می کنند.«ویراف» ــ موبد زرتشتی ــ و «ابن قارح» ــ شاعر و نویسنده عرب که البته از طرف ابوالعلا به این سفر فرستاده میشود ــ دو مسافر جهان آخرت هستند و این دو سفرنامه، شرح مشاهدات و چگونگی سفر این دو شخصیت است.در مقاله حاضر، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخرت بررسی و تحلیل شده است و ضمن بررسی ارداویرافنامه و رساله الغفران، این دو اثر با هم مقایسه تطبیقی شده و اشتراکات و افتراقات آن دو بیان شده است.نگارنده کوشیده است با بیان کردن مشابهات بسیاری که میان این دو اثر وجود دارد، میزان تاثیرگذاری ارداویرافنامه بر رساله الغفران را آشکار کند و این منبع ایرانی ـ زرتشتی را به عنوان اولین معراج نامه ادیان معرفی کند.چکیده عربی: تتناول کتب الرحلات السماویة (معراج نامه) موضوع الرحلة إلی الآخرة حیث یشرح الرحالون إلی هذه الرحلات المعنویة أسفارهم النفسیة والمعنویة لأنهم یسلکون سلالم العروج إلی السماء وفقا لأذواقهم ومعتقداتهم الخاصة.إن «ویراف» ــ شیخ الزرادشتیین ــ و«ابن القارح» ــ الشاعر والکاتب العربی الذی یرسله أبوالعلاء إلی هذه الرحلة ــ یعتبران رحالتین إلی الآخرة کما یعدّ رحلتیهما شرحا لمشاهداتهما وکیفیة رحلتهما.یدرس هذا المقال رحلة أرداویراف نامه ورسالة الغفران دراسة مقارنة مبیّنا مواضع الافتراق والاشتراک بینهما. إذ حاولت الکاتبة کشف اللثام عن تأثر رسالة الغفران بأرداویرافنامه بعد ذکر المشابهات الموجودة بینهما کما تعرّف بأرداویراف نامه الإیرانیة ـ الزرادشتیة بوصفها الرّحلة الأولی بین کتب الرحلات السماویة.
هستی شناسی میرِ نوروزی با تکیه بر بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرِ نوروزی یکی از جشنهای ملی ایران بوده که در بهار با شکوه تمام برگزار می شده است و در شعر حافظ، نمود یافته است. شارحان حافظ، در شرح این جشن، بسیار سخن گفته اند؛ اما هیچ یک، آنچنان که باید فلسفه وجودی این جشن را درک نکرده و حتی گاه مطالبی ضد و نقیض درباره این جشن آوردهاند. نگارنده در این جستار کوشیده است، این جشن کهن را از زوایای گوناگون بکاود و ژرف ساخت آن را روشن سازد. برخلاف تصور عموم و نظر برخی از شارحان حافظ، نه تنها این جشن برای شادی و تفریح صرف نبوده؛ بلکه یک جشن بارورانه بوده که نیاکان ما، برای تضمین باروری طبیعت برگزار میکردهاند و از این رو تمام مناسک این جشن، آیینی و معنادار بوده است. در پایان، نگارنده به صورت اجمالی به بررسی برخی از نمودهای میر نوروزی در گستره اساطیر دیگر ملل پرداخته است.
چند بن مایه و آیین مهم ازدواج در ادب حماسی ایران ( با ذکر و بررسی برخی نمونه های تطبیقی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ازدواج در شاهنامه» تا امروز موضوع پژوهشهای گوناگونی بوده اما در بیشترِ آنها یا به بُن مایه ها و آیینهایِ درخور بحث توجه نشده و یا دامنه بررسی محدود به شاهنامه و شواهد آن بوده است. در این مقاله با مطالعه در روایات حماسی ایران (شاهنامه، منظومه های پهلوانی و چند متن منثور) 8 نمونه از مضامین و رسوم مهم ازدواج معرفی و تحلیل شده است که در آنها پهلوان یا پادشاه غالباً بیرون از سرزمین خویش همسر برمی گزیند (برون مرز همسری) و به همین منظور به سفر و جستجو می رود (سفر و جستجوی پهلوان برای همسریابی). او پس از یافتن جفت مناسب گاهی با پرهیز و مخالفت پدر دختر روبرو می شود (پروا و پرهیز پدر از ازدواج دختر و مرد بیگانه) و گاه نیز برای رسیدن به دلدارش در آزمونی شرکت می کند که دختر یا پدرش تعیین کرده اند (آزمون ازدواج). در سنت حماسی ایران، دختر در مهرورزی و ازدواج، استقلال عمل دارد و به خواستگاری مرد مطلوب خود می رود (پیشگامی و آزادی دختر در عشق بازی و ازدواج) و مرد نیز می تواند با مادر، خواهر و دختر خویش ازدواج کند (آیین خویتوکدس). انداختن یا رد و بدل کردنِ تُرنج زرین هم یکی دیگر از سنتهای خواستگاری و دلدادگی است.
رستم و ایزد باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باد یکی از عناصر طبیعت است که در آغاز تنها عنصری نیک و اهورایی بوده، اما در مبارزه اهریمن با اهورا، به وسیله اهریمن فریفته می گردد و به جنگ با اهورا بر می خیزد. گرشاسپ با او مبارزه کرده و او را تسلیم می کند. یکی از داستانهای پر راز و رمز شاهنامه فردوسی نبرد رستم و اکوان دیو است. این نبرد بازمانده نبرد ایزد باد و دیو باد و همچنین نبرد گرشاسپ با باد اهریمنی است. اکوان دیو همانند اهریمن و سایر دیوان ویژگی نابودگری و همچنین ویژگیهای دیو بوشاسپ و دیو مرگ را دارد. برجسته ترین ویژگی اکوان دیو سرعت شگفت انگیزی است که او را به نماد دیو باد تبدیل کرده است. رستم با شمشیر باد و اسب باد با اکوان دیو مبارزه می کند و او را همانند اهریمن نخست به بند کشیده و در پایان، سر می برد. رستم در این داستان نماد ایزد باد و زندگی است.
اولیا در تذکرة الاولیا
حوزههای تخصصی:
آیا بهمن نامه حماسه ملی است؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جا به جاییهای عددی اسطوره آفرینش نمونه نخستین انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ذهن و زبان مردم و آثار ادبی و تاریخی، برخی اعداد هست که اهمیت خاصی دارند مثل سه، سی، شش، نه، دوازده، چهل، صد و هزار که آنها را اعداد کمال می خوانیم. همچنین گاهی هریک از این اعداد را یک شماره کم می کنند و عدد کوچکتر از اهمیت خاصی برخوردار می شود مثل پنج یا نود و نه یا یازده، گاهی نیز اعداد خاص را یک شماره افزون می سازند و شماره افزوده، اهمیت ویژه ای می یابد مثل هفت، سیزده، ده، هزار و یک. به نظر می رسد این موارد با توجه به تعریف و کارکردهای اسطوره، بنیاد اسطوره ای داشته باشند. نگارنده با توجه به اسطوره آفرینش نمونه نخستین انسان، معتقد است عدد کمال، شکل دیگری است از مرگ و پایان که موجب خلق و آفرینش مجدد است، تداوم زندگی و حیات را در کم گرفت و کاستن از شمار عدد کمال نشان می داده اند بدین مفهوم که هنوز چرخه به پایان نرسیده است اگر هم چرخه به پایان برسد دوباره چرخه ای نو آغاز می گردد. این مفهوم خلق دوباره را با افزودن یک شماره به عدد کمال نشان می دادند. مجموعه این تلاشها و حرمت و تقدسی که اعداد یافته اند صرفاً برای تبیین اسطوره ای نبوده است، بلکه مهمترین کارکردش براندازی زمان و غلبه بر آن بوده است.
فراسوی مرزها: آرزوی بازگشت در شعر امروز فلسطین
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی اساطیر ملل مختلف (ایران، چین، ژاپن، یونان، روم، هند، بین النهرین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تخیل آدمی برای جبران ضعف و کمبود خویش بسیاری از حقایق و ارزشها را در قالب اسطوره بیان کرده و جنبه های نمادین اساطیر باعث شده که اسطوره ها کماکان حالت افسانه به خود بگیرند. هدف اصلی در این مقاله، مقایسه برخی ویژگی های اسطوره ای سرزمین های ایران، هند، چین، ژاپن، یونان، روم، بین النهرین و بیان جنبه های تفاوت و تشابه آنهاست.در این گفتار چند ویژگی مهم اساطیری از جمله افسانه آفرینش، مبحث خدایان، اعداد، پهلوانان، حیوانات، گیاهان، عناصر طبیعت و داستان های دینی و مذهبی به عنوان فهرست اصلی کار درنظر گرفته شده و باورها و رسوم کشورهای فوق به طور جداگانه بررسی گردیده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده که سرزمینها و ملتها در سده های نخستین و پیشین و در اسطوره ها و افسانه های خود بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و تفاوتها فقط در موارد بسیار جزیی آن هم در حوزه های فرهنگی، مذهبی به چشم می خورد.
افراسیاب مظهر خشم و شهوت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، اثری حماسی و حکمی، و متعلق به زمانی است که در کانون پربارترین زمانهای تلاقی فرهنگهای شرق و غرب در ایران قرار دارد. در این کتاب، حکمت و اساطیر و حماسه و تاریخ چنان در هم تنیده شده که اثری جاودانی و تحسین برانگیز به وجود آمده است. حکمت فردوسی را هم از مضمونهای داستانهای شاهنامه می توان استنباط کرد و هم از آنجا که به صورت پندهای حکیمانه آشکار در پایان داستانها تجلی می کند. برخی از این داستانها به جنگهای افراسیاب مربوط است. افراسیاب در شاهنامه از دیدگاه حکمت، نماینده دو نیروی بالقوه شرانگیز مفطور در سرشت انسان، خشم و شهوت است.
سیمای افراسیاب در آثار اساطیری و تاریخی مقرون به شر و بدی است. خواه به همین دلیل و خواه به دلیل اینکه فردوسی در گزارش شخصیت او در نمایش بدیها و شرانگیزیها مبالغه کرده باشد، نتیجه این است که او در شاهنامه شرانگیزترین شخصیت انیرانی است که گسترده ترین جنگ را علیه ایرن به راه می اندازد. در این نوشته برای نشان دادن اینکه او نماینده دو نیروی خشم و شهوت است، سیمای او چنانکه در متون تاریخی و اساطیری انعکاس یافته با آنچه در شاهنامه آمده، مقایسه، و پندارها و گفتارها و کردارهای او، که همه در دشمنی با ایران و آمیخته با شر و فساد است در شاهنامه بررسی شده است.