فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هایکو از جملة قالب های شعری است که در دورة معاصر، به ویژه در حوزه شعرِ ادبیات پایداری مورد توجّه قرار گرفته است. علی رغم این که یکی از اصول سرودن هایکو ساده گویی و اجتناب از کاربرد صور خیال و آرایه های شعری است، اما شاعران دفاع مقدّس در تلاش برای به تصویر کشیدن دلاوری های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس به کاربرد صورِ خیال و آرایه های شعری در آن مبادرت ورزیده اند. در این پژوهش که با هدف بررسی و شناساندن هر چه بیشتر و بهتر شعر دفاع مقدّس صورت پذیرفته، سعی شده است تا به روش توصیفی تحلیلی و با توجّه به مبانی بلاغت سنتی، کاربرد صور خیال و صنایع شعری در هایکوهای جبهه بیک وردی در مجموعه شعری «ماه بالای سر مجنون»، مورد بررسی قرار گیرد. بررسی کاربرد صور خیال و صنایع بدیعی در هایکوهای جبهه بیک وردی، نشان از کاربرد آگاهانه و به دور از تصنّع صور خیال و آرایه های ادبی در هایکوهای وی دارد. کاربردی که بیشتر بر اساس انواع تداعی ظهور یافته و به خوبی توانسته است که با زبانی ساده، و در عین حال مبتنی بر صور خیال و آرایه های شعری به بیان شاعرانه حماسه های رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدّس بپردازد.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
کارکرد عناصر داستانی در ماجرای فرود شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار، ساختار داستان فرود در شاهنامه و عناصر ساختاری تأثیرگذار در آن بررسی و تحلیل می شود. ساختار داستانی ماهیتی دارد که متأثر از عناصر خود، شکلی کنشی و روایی می پذیرد. نویسنده در پرتو این خصوصیات و عناصر ساختاری، چون طرح و نقشه، زاویه دید، کشمکش، بحران، نقطه اوج و گره گشایی، ساختار داستانی را پی می ریزد. به این منظور، ابتدا تعریفی از داستان و ساختار ارائه می گردد و سپس، ضمن بررسی عناصر این ساختار و تعیین مناسبات بین این عناصر به جست وجوی این ویژگی ها در متن داستان فرود پرداخته می شود. بر اساس شواهد ارائه شده، این نتیجه به دست آمد که متن مورد نظر روایی-نمایشی است و در آن عناصر داستانی به خوبی در خدمت پیشبرد داستان به کار گرفته شده است و طرحی مبتنی بر روابط علی آن را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام می بخشد. همچنین، با بررسی داستان دریافته شد که شواهد فراوانی مبتنی بر وجود ساختاری داستانی در این متن وجود دارد و متن از کلیتی پیوسته مبتنی بر شروع از وضعیتی پایدار و تغییر به سوی موقعیت پایداری متفاوت با وضعیت اول پیروی می کند.
بازی نشانه ها در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
83 - 89
حوزههای تخصصی:
چنانکه می دانیم هنجارگریزی میراث ادبیات عرفانی است که در ساختار و مضمون به گونه های مختلف در متون تصوف ظهور و بروز پیدا کرده است و عادت ستیزی از موتیف های اصلی این متون می باشد. در ادبیات مدرن و پست مدرن نیز هنجارگریزی به اشکال متفاوتی مطرح است که برخی از این موضوعات را لیچ در رویکردی زبان شناختی به شعر مطرح می کند. ولی هنجارگریزی را ابزار اساسی شعر آفرینی می داند و سپس به طرح هشت نوع هنجارگریزی می پردازد که یکی از آنها هنجارگریزی معنایی است. هنجارگریزی معنایی یعنی تخطی از مشخصه های معنایی حاکم بر کاربرد واژگان در زبان معیار یا به عبارت دیگر در نقش ارجاعی زبان. این مقاله به تحلیل و بررسی برخی از غزلیات بیدل بر اساس جدول سیلان نشانه ها در زبان شعر می پردازد. با تحلیل غزلیات بیدل بر این اساس به نکته های قابل توجهی می توان دست یافت. فراوانی تعداد تجرید گرایی و سیال پنداری از ویژگی ها و نوآوری های مهم در شعر بیدل است. همچنین وجود استعاره های بدیع و هنجارگریزی های فراوان در غزلیات وی نشانگر نظام فکری عرفانی و هستی شناسی بیدل و مهارت او در ابعاد زیبایی شناسی هنرش می باشد که این مقاله در جهت معرفی آن گام برمی دارد.
الگوی دینی- تاریخی متون فارسی- عبری به مثابه ادبیات عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات فارسی- یهودی یا فارسی- عبری یکی از انواع ناشناختة ادبی در ایران است و اگرچه از نظر موضوع، دینی است؛ اما به صورت کلی در حوزة ادبیات عامه قرار می گیرد. به نظر می رسد یکی از دلایل این امر وجود الگویی در کتاب های مقدس یهود، مانند تلمود و میدراش، است که بنابر آن می توان با استفاده از منابع شفاهی و ادبیات عامه روایات رسمی مذهبی و تاریخی را تکمیل و حتی تألیف کرد. به این ترتیب، در منابع مذکور باورهای عامه در کنار باورهای رسمی قرار می گیرند و الگویی مرکب از گزاره های رسمی و عامه را شکل می دهند. به همین دلیل سنت شفاهی و ادبیات عامه در منابع مذهبی عبرانی، اهمیت بسیار دارد و قابل استناد است. در این مقاله چگونگی شکل گیری الگوی پیش گفته بررسی می شود؛ زیرا همین الگو در متون متأخر عبرانی (یهودی)، ازجمله فارسی- یهودی، نیز پی گرفته می شود؛ از این رو، این متون ترکیبی از گزاره های رسمی و عامه است. در این متون نیز روایت های رسمی با روایت های عامه ایرانی و غیرایرانی ترکیب می شود. به همین دلیل پژوهش دربارة ادبیات عامه فارسی بدون بررسی این متون که حجم بسیار زیادی هم دارند، ناقص و ابتر است.
بررسی طنز در حکایت های رسالة دلگشا بر اساس الگوی رابرت لیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایت های طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش به خوبی نمایانده است. نظ ریة «ان گاره معنای ی طن ز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساس ی است که در مقابل رویک رد طبقه بندی سنت ی طن ز قرار می گیرد. این نظریه سرآغاز بررسی های زبان شناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریه ها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائه شده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شناختی جداست و آن چه سبب شکل گیری طنز مبتنی بر ویژگی های زبان شناختی می گردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی می دهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره برده است. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوب های نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شده است که نتایج نشان می دهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
ویژگی های شعر عتاب و شکوی در دورة مملوکی (بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر عتاب و شکوی در دورة مملوکی دارای ویژگی های متعددی است. این فنّ شعری به اوضاع سیاسی و اجتماعی این دوره همچون فقر کُشنده و شرایط سخت زندگی مردم می-پردازد و در تلاش است تا سیاست های ظالمانه و رویکرد های اشتباه پادشاهان مملوکی و والیان آنان را در مقابل تودة مردم، به چالش کشیده و مورد نقد اجتماعی قرار دهد. البته گاهی چنین نقدهایی با فکاهه گویی نیز همراه است که از شدّت این انتقادها می کاهد. شعر شکوی در عصر مملوکی، منبع مهمی برای آگاهی و اطلاع از واقعیت زندگی سیاسی و اجتماعی این دوره محسوب می شود. بر همین اساس، این مقاله بر آن است تا فن شعری شکوی و عتاب را در این برهة زمانی مورد بررسی قرار دهد. مهم ترین یافته های این پژوهش بیانگر آن است که شعر شکوی در عصر مملوکی، رنگ و بویی سیاسی و اجتماعی به خود گرفته و با اسلوبی همراه با سُخریه و سبکی طنز آمیز، در راستای به تصویر کشیدن رنج و درد مردم است. از همین روی، شعر شکوی در دورة ممالیک دارای جایگاهی بی نظیر و ممتاز در درازنای شعر عربی است و پیش از این دوره، این گونه فن شعری کمتر مشاهده شده است. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت تحلیلی- توصیفی و با استفاده از نمونه های زیبای شعری در عصر مملوکی است که دارای مضمونی همراه با شکوی و عتاب است.
نقد و بررسی نظریه ادبیات غنایی در ایران (با تکیه بر ادبیات پیش از اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی از مهم ترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراهی موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده می شده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعه عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانسته اند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و «من» شخصی گوینده را بازگو می کند. در این مقاله که به شیوه سندکاوی نوشته شده است، نگارنده ضمن نقد و بررسی این دیدگاه، جلوه-های اصیل و بوطیقایی ادبیات غنایی را در ادبیات ایران پیش از اسلام بازگو می کند. گوسان ها، نوازندگان دوره گردی بودند که اشعاری را به همراهی موسیقی برای پادشاه و مردم روایت می کردند. از سوی دیگر، گونه های ادبی نظیر خسروانی ها و فهلویات اشعاری ذاتاً غنایی هستند که منشأ آن توده مردم است.
بررسی و تحلیل رویکرد سعدی در رهایی انسان از درد و رنج (با تکیه بر قصاید و بوستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش می کند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایه های جامعه سالم و آرمانی اش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیده های عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق بر آن است که اعضای جامعه به ویژه حاکمان قدرت را به سوی خدمت رسانی به خلق تشویق کند و بدین سان بخشی از آلام و دردهای بشری را درمان کند. سعدی برای رهایی انسان ها از درد و رنج، از یک سوی همیاری و همدردی انسان ها به همنوعشان را به یاری می طلبد و از سوی دیگر با استفاده از گفتمان های مختلف اخلاقی، دینی، عقلانی و برجسته کردن امور نیک، تلاش می کند بسترهای لازم را برای ایجاد جامعه سالم و متوازن فراهم کند و در مناسبات اجتماعی و ارتباط افراد با یکدیگر پیوندی سالم، متعادل و توأم با عشق و مهرورزی به همدیگر برقرار کرده، از رهگذر آن، آسایش و آرامش روحی را به جامعه بازگرداند. در یک نگاه ساختاری و جامع به دیدگاه سعدی در قصاید و بوستان می توان گفت که سعدی با پدیده درد و رنج، مواجهة اخلاقی و انسانی دارد و درد و رنج مطرح شده در شعر او متعلق به کل جامعه انسانی است و به قشر یا جامعه خاصی تعلق ندارد بلکه مربوط به کل انسان هایی است که چون عضو یک پیکره انسانی با هم در ارتباطند.
بررسی و تحلیل ویژگی های حماسی در حماسه اُزریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادت های ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ به گونه ای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری های حضرت امیر (ع) را هرچه بهتر و مؤثرتر برای مخاطبان ترسیم نماید. در این مقاله سعی بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین ویژگی های حماسی ازریه بیان گردد و مواردی مانند: واژگان حماسی و فخیم، موسیقی و بحر حماسی، پرورش حریف و اغراق حماسی بررسی و تحلیل شود. در یک نگاه کلی می توان گفت این حماسه از ویژگی-های متعدد حماسی برخوردار است و مواردی مانند: توصیف حماسی قهرمانان، پرورش حریف، حوادث شگفت و خارق العاده، تغزّل و مفاهیم حکمی بر جنبه ادبی و حماسی آن افزوده اند
زیباشناسی عناصر داستانی، سبک و پیرنگ در آثار داستانی منیرو روانی پور
حوزههای تخصصی:
هنرمند و خلاقیت داستان نویس در فرایند تبدیل طرح به داستان نمود و ظهور می یابد. داستان نویس با برگرفتن عناصر داستان و تزریق آنها در ساختمان طرح دست در کار آفرینش داستان می زند. کاربست درست عناصر داستانی در جریان انتقال طرح به داستان میان نویسنده متوسط و خلّاق فاصله می افکند. نوآوری و ظهور سبک های گوناگون داستان نویسی در این مرحله پدید می آید. طرحی واحد در دست نویسندگان مختلف به داستان هایی به شدت متفاوت تبدیل می شود که نگاهی است به کمک ابزاری به نام عناصر داستان، هویت و تشخیص خود را به مجموعه داستان تحمیل می کند و به هر داستان رنگ نویسنده را می زند. خانم روانی پور از این دسته از نویسندگان است که آثار خود را با نثری روان و درخور موضوع، و استفاده از عناصر زیبای داستان، سبک و پی رنگ (طرح)، گنجانده است. خانم روانی پور، نویسنده ی جنوبی است، که هر چه را که در سفره های خود به دور افتاده ترین نقاط جنوب اندوخته، با استفاده از شگردهای تازه داستان نویسی به شکل یک اثر هنری پرداخته و ظریف در آورده است.
خاقانی در قلمرو مرثیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات دلپذیر و مؤثری که از آغاز شعر دَری تا امروز توجه ادب شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه سرایی است که از قدیمی ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تأثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس ترین و شاعرانه ترین آثار اوست. مرثیه های این شاعر داغ دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده و بی تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوّت تأثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
La portée de récits courts dans les œuvres mystiques persanes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les V eet VI esiècles de l’hégire peuvent être dits à juste raison «l’âge d’or des récits», période pendant laquelle toutes les démarches et les styles mystiques des siècles précédents se sont condensées sous la forme de contes dans les œuvres persanes des auteurs mystiques. Il ne fait aucun doute que les récits sont indissociables de la doctrine de ces auteurs mystiques. Pourquoi les ouvrages mystiques contiennent-ils autant de récits? Quel est leur rôle exact dans l’économie de ces œuvres? Un long et patient examen des œuvres mystiques montre clairement que l’ambition de leurs auteurs était non seulement de rédiger ces ouvrages, mais aussi d’en faire un instrument didactique et porteur de sens sous la forme de contes. Par ailleurs, Ils ont tenté d’exprimer symboliquement leur expérience en utilisant ce langage dans les récits contenus dans leurs œuvres. En effet, Ces récits des V e/XI eet VI e / XII esiècles forgent une langue particulière, assignent des buts, laissent voir des spécificités propres. Une étude détaillée des relations entre ces récits et la pensée mystique montre clairement que leurs auteurs se souciaient au plus haut point de guider les hommes vers les multiples vérités des sens.
فرمول های اسم-صفت هنری در شاهنامه فردوسی میراثی از سروده های شفاهی در خداینامه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سروده های شفاهی اقوام آریایی- هندواروپایی، کاربرد صفت های هنری در آثار حماسی و دینی آن هاست. با پژوهش در سنت های زنده نقالی یوگسلاوی و تطبیق نتایج به دست آمده با ویژگی های ایلیاد و ادیسه، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که این صفت ها همراه با نام شخصیت ها، فرمول هایی را شکل می دهند که هومر آن ها را از سنت شعری پیش از خود فرا گرفته بود و برای پر کردن وزن اشعار از آن ها استفاده می کرد. در یشت های اوستا نیز کاربرد فرمول اسم-صفت هنری، نشان از استفاده از این تکنیک در سروده های ایران باستان دارد؛ سروده هایی که پس از نگارش شیوه های ادبیِ سنتِ شفاهی، به همان شکل در آن ها حفظ شده است. با دقت در شاهنامه فردوسی، فرمول های اسم-صفت هنری را به وضوح می بینیم و با توجه به شواهدی می توان گفت این فرمول ها زاده ذهن خلاق فردوسی نبوده اند بلکه به احتمال فراوان از منبع فردوسی یعنی شاهنامه ابومنصوری که ترجمه خداینامه پهلوی بوده، اخذ شده اند. از این رهگذر می توان نتیجه گرفت که خداینامه پهلوی احتمالاً بر اساس سروده های شفاهی تحریر شده بوده و این قابلیت را داشته که داستان های مختلف آن پس از نگارش در مجالس گوناگون توسط خنیاگران و قوّالان خوانده شود.
تحلیل کارکرد «تمثیل داستانی» در پیرنگ داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای معنایی تمثیل بهره برده است. بررسی تمثیلهای داستانی به کار رفته در داستان های کوتاه مدرن نشان میدهد که برخی از نویسندگان، این آرایه را در کارکردی متفاوت از نوع معنایی آن به کار برده و در بخش ساختاری داستان نیز از آن بهره گرفته-اند. به هدف بررسی این کارکرد، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آرای «برایان ریچاردسون» درباره تأثیر ساختاری ابزار بلاغی در داستان مدرن، به تحلیل سه داستان کوتاه فارسی («مهدی»، «دوزیستان» و «قصه و غصه») پرداخته و نشان داده است که تمثیل داستانی می تواند علاوه بر کارکرد محتوایی، در ساختار پیرنگ داستان کوتاه مدرن نیز مؤثر واقع شود.
Dans la marge de l’H(h)istoire: Tout y est! Etude poétique du Paratexte inaugural dramatique: cas de La Mort de Yazdegerd de Beyzâ’ï(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rares sont les études littéraires qui se sont penchées sur les topoïs les plus périphériques d’un texte. Allant du Titre jusqu’aux informations transcrites sur la quatrième de couverture, Genette y a d’ailleurs consacré une œuvre entière, Seuils. Malgré toutes les références théoriques fondamentales qu’il procure aux critiques littéraires, le livre n’a pas trouvé sa fortune dans le domaine d’analyses pratiques littéraires. L’étude présente se donne donc pour but de traiter la question du Paratexte, mais inaugural, d’un drame historique qui entraîne ipso factola particularité d’appréhender en plus de deux instances du Titre et de l’Epigraphe, celle des Didascalies avant-interactionnelles. Nous postulons qu’à peine ou même pas entamé le texte, le dramaturge de La Mort de Yazdegerd, fournit suffisamment d’éléments esthétique et idéologique au lecteur averti pour qu’il ait beaucoup plus qu’un premier aperçu et de la forme et du contenu du texte qu’il a l’intention de lire.Le Paratexte s’y fait figure d’un ‘’ presque tout’’condensé de la pièce entière.
تأثیر واج در القای مفاهیم با تأکید بر زبان تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تعلیمی نیز همانند هر نوع ادبی دیگر ارتباط و تناسب بین صوت حروف و مضمون اهمیت زیادی دارد. نحوه استفاده از واج ها در کلام یک اثر نقش بسیار مهمی در آفرینش آن و بیان مقصود گوینده ایفا می کند. واج های یک نوع ادبی زبان خاص، از لحاظ اصوات، چگونگی ایجاد معنا و نحوه قرارگرفتن در کنار هم می تواند به غنای آن نوع ادبی بیفزاید؛ بنابراین به کارگیری واج ها در انواع مختلف ادبی یکسان نیست و استفاده از برخی همخوان ها در مقابل دیگر همخوان های زبان می تواند در هر نوع ادبی نقشی به سزا داشته باشد و مخاطب خود را آن طور که باید برانگیزاند. پژوهش حاضر ضمن بیان اهمیت واج در کلام به بررسی همخوان ها، واک ها و توازن واجی در زبان ادب تعلیمی به خصوص آثار حافظ، سعدی (بوستان و گلستان) و ناصرخسرو پرداخته است و نه تنها به کمیت کاربرد همخوان ها و واک ها نظر دارد بلکه دلیل استفاده بیشتر برخی واج ها به نسبت واج های دیگر را نیز بازگو کرده است و از این طریق تلاش شده است میزان نقش و تأثیرگذاری برخی واج ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه به مخاطب تعلیمی اثبات شود.
بررسی ساختاری نماد در ادبیات عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوگینه(تراژدی) شهادت امام حسین(ع) و یارانش در محرم سال 61 هجری صورت پذیرفت. نپذیرفتن بیعت با یزید، بهانه ای شد تا مخالفان اهل بیت، این کار شنیع را انجام دهند. این واقعة تلخ، در بدو امر، موجی از اندوه را در شهرهای مهمی چون مکه، مدینه و کوفه به وجود آورد که به تدریج دامنة آن وسیع و تمام کشورهای اسلامی را در برگرفت؛ به طوری که زنده نگاه داشتن این تراژدی وارد فرهنگ مسلمانان و به ویژه شیعیان گردید. شیعیان سراسر جهان در طول تاریخ برای حفظ و زنده نگاه داشتن این واقعة حزین، در عزاداری خود از نمادهایی استفاده کردند که با گذشت زمان در قالب آئین های ویژه در محرم و صفر برگزار می گردد. تنوّع و فراوانی این نمادها، گویای تأثیر عمیقی است که فاجعة عاشورا در فرهنگ شیعیان از خود به جای گذارده است. این نمادها در فرهنگ های مختلف کشورهای اسلامی، اسامی متفاوتی دارند. علل و چگونگی به کارگیری نمادهای عزاداری در کشورهای مختلف اسلامی، به ویژه آسیب شناسی این نمادها از حیث تأثیر منفی که بر اصل هدف امام حسین(ع) از قیام خود گذاشته است، موضوع اصلی این مقاله است. در این نوشتار به جایگاه نمادین عناصر مادّی و غیرمادّی این نهضت معنوی اشاره می شود. بنیاد مقاله بر پایة پژوهش توصیفی-کتابخانه ای استوار است. ضمن معرفی نمادهای عاشورایی، به آفت هایی که سبب وهن و یا انحراف سوگواره های مذهبی می گردد، نیز اشاره می شود و در پایان و در قالب نتیجه گیری، پیش نهادهایی ارایه می گردد.
واکاوی شاخصه های ادب پایداری در اشعار میرزادة عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزادة عشقی یکی از چهره های برجستة ادب پایداری در دوران اختناق رضاخانی و حاکمیت پهلوی به شمار می آید. ارزش اشعار میرزادة عشقی، پیش از آنکه مدیون جنبة ادبی – هنری باشد، به بُعد سیاسی- اجتماعی و وطنی آنها بر می گردد. این شاعر نو گرا که در جوانی جان فدای آزادی کرد، شعر را چون سلاحی برای مبارزه در دست گرفت. روحیة انقلابی، روزنامه نگاری، مقاله نویسی، اشعار تند و صریح عشقی، وی را یکی از چهره های مؤثر ادب پایداری در دورة مشروطه معرّفی کرده است. او که از تباهی وضع موجود رنج می برد، دیدگاه انقلابی و ایده آلیستی خود را به آینده ای معطوف می کند که در آن زر و سیم زوال یافته و دولت به دست رنجبر داده شده است. او دیدگاهی انقلابی و ایده آل طلب دارد که جنبه ای از رمانتیسم است و در برخی موارد به آنارشیسم کشیده می شود. در این مقاله پس از آوردن پیشینه ای در باب ادب پایداری و چگونگی آن در دورة مشروطه با بررسی دیوان اشعار و مقالات عشقی و واکاوی شاخصه های ادب پایداری در آنها، به تبیین شاخصه های برجسته ادب پایداری و موارد گفته شده در اشعار وی پرداخته شده است.
تحلیل ریخت شناسی رمان عامه پسند
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی به عنوان رویکردی نوین در متن شناسی با آرای ساختارگرایان پیوند اساسی یافته است. ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی، نخستین کسی است که با مطالعه ساختارگرایانه بر روی قصه های پریان روسی، روایت شناسی نوین را پایه گذاری کرد. او دریافت قصه های عامیانه با وجود تنوعی که در روایت دارند، از نظر انواع قهرمانان و عملکردها به هفت نوع شخصیت و سی و یک عملکرد که همواره با توالی یکسان از پی هم می آیند، محدود می شوند. دستاوردهای او در این پژوهش، آغازگر مسیری نو برای روایت شناسان پس از او شد. در این نوشته با توجه به ساختار ساده و قصه گون رمان های عامه پسند - به عنوان نمونه- چهار رمان پریچهر، یاسمین، یلدا و گندم مرتضی مؤدب پور را که از رمان های پرفروش در گونه عامه پسند هستند، برای بررسی قابلیت آنها با نظریه ریخت شناسی پراپ برگزیدیم. نتایج به دست آمده با مطالعات پراپ همخوانی دارد. تعداد شخصیت ها و عملکرد آنها محدود است و بر اساس توالی یکسانی از پی یکدیگر می آیند. در حقیقت رمان های عامه پسند- با وجود ناهمگونی ها و محدودیت هایی که در تطبیق با الگوی پراپ دارند- دارای قابلیت تطبیق ریخت شناسانه هستند.