فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
21 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم، سیاحت و سفر است. رمانتیک ها به سفر اهمیّت بسیاری می دادند و انواع سفر – جغرافیایی، تخیلی، نمادین و تاریخی- در آثارشان نمود و ظهور بسیاری داشت. از آنجا که روحیات شاعر رمانتیک با انزوای فردی و بیگانگی از محیط جامعه آمیخته است، بنابراین به رفتن از نقطه معلوم و عزم سفر به مکان نامعلوم - به خصوص شرق- تمایل داشت. مهدی اخوان ثالث یکی از شاعران برجسته معاصر ایران است. در اشعار وی نوعی رمانتیسم اجتماعی دیده می شود که گاه به سمبولیسم ختم می شود. مقاله حاضر، به بررسی سفر در اشعار اخوان می پردازد. باید گفت اخوان در زندگی شخصی چندان اهل سفر نبود اما سفر در اشعار او دارای جایگاهی ویژه است. تکیه اصلی این مقاله بر روی تحلیل موردی شعر چاووشی است. اما بنابر ضرورت از چند شعر دیگر نیز به عنوان نمونه و شاهد مثال یاد شده است. سفر در اشعار وی به سه شکل تخیّلی و درونی، تاریخی و نمادین دیده می شود. شعر چاووشی را می توان نمونه خوبی از سفری نمادین در اشعار وی دانست.
«زن ستایی در شعر فارسی: بررسی و تحلیل ستایش ممدوحان زن در قصاید مدحی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدح و ستایش، از نخستین و گسترده ترین موضوعات شعر فارسی در عرصه ی ادبیات غنایی است. با نگاهی به شکل گیری، سیر تطور و نوع مدیحه پردازی شاعران از آغاز شعر فارسی تاکنون، آن چه بیش از همه به چشم می آید، ستایش ممدوحان مرد است. درکنار حجم انبوه ستایش از مردان، تعدادی از شاعران به مدح زنان نیز پرداخته اند. درواقع، به دلیل مخدّره و مستوره بودن زنان، به ویژه زنان حرم، شاعران اندکی توانسته اند به این حریم وارد شوند و در ستایش زنان شعر بگویند. بررسی این دسته از اشعار مدحی، علاوه بر بازنمایی گوشه ای دیگر از تاریخ، فرهنگ و ادبیات فارسی، راهی است برای شناخت هویت و جایگاه زن ایرانی در گستره ی تاریخی ادبی این سرزمین؛ و پاسخ گویی به پرسش هایی که در ادامه بیان شده، تلاشی است برای توصیف و تحلیل نوع نگرش شاعران به زن به عنوان ممدوح شعری و دستیابی به شیوه ی مدیحه پردازی آنان در ستایش ممدوحان زن: - آیا شاعران شگردهای ویژه ای را در ستایش ممدوحان زن به خدمت می گیرند؟ - اگر پاسخ مثبت است، چه شگردهایی؟ بررسی قصاید مدحی در ستایش زنان نشان می دهد، شاعران با تکیه بر صفات و ویژگی های زنانه و پیوند دادن آن با دیگر اجزای کلام، در کنار بهره گیری از نام و خصوصیات زنان برجسته ی اساطیری- حماسی، مذهبی و تاریخی، درپی هویت بخشی زنانه به ممدوح و ایجاد تناسب میان مضامین قصیده و شخصیت این زنان برآمده اند. از میان شاعران، خاقانی، سلمان ساوجی و قاآنی در این زمینه، توفیق بیشتری به دست آورده اند.
مغالطه ها""، ""مصادره ها""، ""چالشهای کاذب"" موانع اصلی در پژوهشهای حوزه ادبیات پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری،گونه ای از ادبیات سیاسی اجتماعی است که همراه با شرح و توصیف مقاومت های مردمی در برابر استبداد و تهاجم، به مثابه عنصری کارامد، به بیدارگری و عدالت خواهی می پردازد. بررسی و تحلیل ابعاد گوناگون این نوع از ادبیات، سبب گسترش پژوهشهای این حوزه، خصوصاً از زمان شکل گیری انقلاب اسلامی به بعد گردید. در حوزه ادبیات پایداری تا پایان سال 1390 بیش از 400 پژوهش اصلی که به کمّ و کیف ادبیات پایداری، و نه مسائل حاشیه ای آن پرداخته اند قابل شناسایی هستند؛ لیکن علی رغم رشد کمّی پژوهشی، موانعی در مسیر تحقیقی این حوزه وجود دارد. در این پژوهش با بررسی انحرافات پژوهشی حوزه ادبیات پایداری در جهت آسیب شناسی و رفع موانع موجود، کوشش شده به این سؤالات پاسخ داده شود که: کدام انحرافات پژوهشی اعمّ از مغالطه و مصادره در حوزه ادب پایداری وجود داشته اند؟ این انحرافات پژوهشی چه جریانها یا چالشهای کاذبی را در این حوزه ادبی پدید آورده اند؟#,
کارکرد روان شناختی عنصر رنگ در مراثی خاقانی برای فرزندش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
خاقانی از خلاقیت هنری ویژه ای برخوردار است. او توانسته در موضوعات پرشمار اشعاری ماندگار و بی بدیل پدید آورد. یکی از شاخه های اصلی هنرنمایی خاقانی مرثیه است. خاقانی بیش از شصت مرثیه سروده است که اغلب از شاهکارهای هنری او به شمار می روند. مراثی شخصی خاقانی در سوگ عزیزانش از مشهورترین و هنرمندانه ترین مراثی شعر فارسی هستند. خاقانی برای مرگ فرزندش، رشیدالدین، هفت مرثیه دارد که درشمار معروف ترین و عاطفی ترین مراثی ادب فارسی قرار گرفته اند. رنگ ها کارکرد روان شناختی ویژه ای در تصاویر این مراثی دارند. خاقانی با استفاده از سه رنگ سرخ، سیاه و زرد مضامین و تصاویر شاعرانه ای در این مراثی پدید آورده است. او با استفاده از رنگ ها، نه تنها به توصیف فضاها، شخصیت ها و حالت های مختلف اشیا و انسان ها پرداخته، بلکه در بُعد معنایی و تصاویر عاطفی نیز از آنها بسیار سود برده است. حضور پربسامد سه رنگ سرخ، سیاه و زرد در این اشعار شکل تصادفی ندارد و براساس روان شناسی جدید این انتخاب از ضمیر ناخودآگاه خاقانی سرچشمه گرفته است و می توان با توجه به روان شناسی رنگ ها دلیل بسامد هریک از آنها را مشخص کرد. براین اساس، در پژوهش حاضر سعی شده است، با درنظرگرفتن بسامد و کارکرد هنری هریک از رنگ ها، کارکرد روان شناختی آنها در مراثی خاقانی برای مرگ فرزندش رشیدالدین بررسی شود.
اسلوب خطاب و بیان در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
55 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل اسلوب خطاب در هر متنی، موضوعی جدید و شایسته پژوهش است. مقصود از اسلوب خطاب، شیوه ها و شگردهایی است که گوینده/راوی مخاطبان و شخصیت های متن را از طریق آنها مورد خطاب قرار می دهد و با آن ها گفتگو می کند. خطاب در اینجا اعمّ از خطاب مستقیم و رودرروی با مخاطب است، بلکه هر نوع شیوه روی آوری به شخصیت ها و مخاطبان درون متنی و برون متنی را در بر می گیرد. این پژوهش، شیوه ها و شگردهای خطاب را در شعر حافظ بررسی و تحلیل می کند؛ یعنی بازکاوی این موضوع که در شعر حافظ، مخاطبان و شخصیت های مختلف به چه طریقی مورد خطاب قرار می گیرند و شاعر با هر کدام از چه فاصله، زاویه و جایگاهی سخن می راند. برای این منظور ابتدا درباره انواع مخاطب در شعر حافظ با توجه به مقام فکری و اجتماعی آن ها بحث کرده، سپس شگردها و تکنیک های هنری شاعر را در خطاب به این مخاطبان با در نظر داشتن اندیشه شعری او توصیف و تحلیل نموده ایم.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
فرمول های اسم-صفت هنری در شاهنامه فردوسی میراثی از سروده های شفاهی در خداینامه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سروده های شفاهی اقوام آریایی- هندواروپایی، کاربرد صفت های هنری در آثار حماسی و دینی آن هاست. با پژوهش در سنت های زنده نقالی یوگسلاوی و تطبیق نتایج به دست آمده با ویژگی های ایلیاد و ادیسه، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که این صفت ها همراه با نام شخصیت ها، فرمول هایی را شکل می دهند که هومر آن ها را از سنت شعری پیش از خود فرا گرفته بود و برای پر کردن وزن اشعار از آن ها استفاده می کرد. در یشت های اوستا نیز کاربرد فرمول اسم-صفت هنری، نشان از استفاده از این تکنیک در سروده های ایران باستان دارد؛ سروده هایی که پس از نگارش شیوه های ادبیِ سنتِ شفاهی، به همان شکل در آن ها حفظ شده است. با دقت در شاهنامه فردوسی، فرمول های اسم-صفت هنری را به وضوح می بینیم و با توجه به شواهدی می توان گفت این فرمول ها زاده ذهن خلاق فردوسی نبوده اند بلکه به احتمال فراوان از منبع فردوسی یعنی شاهنامه ابومنصوری که ترجمه خداینامه پهلوی بوده، اخذ شده اند. از این رهگذر می توان نتیجه گرفت که خداینامه پهلوی احتمالاً بر اساس سروده های شفاهی تحریر شده بوده و این قابلیت را داشته که داستان های مختلف آن پس از نگارش در مجالس گوناگون توسط خنیاگران و قوّالان خوانده شود.
بررسی و تحلیل رویکرد سعدی در رهایی انسان از درد و رنج (با تکیه بر قصاید و بوستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش می کند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایه های جامعه سالم و آرمانی اش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیده های عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق بر آن است که اعضای جامعه به ویژه حاکمان قدرت را به سوی خدمت رسانی به خلق تشویق کند و بدین سان بخشی از آلام و دردهای بشری را درمان کند. سعدی برای رهایی انسان ها از درد و رنج، از یک سوی همیاری و همدردی انسان ها به همنوعشان را به یاری می طلبد و از سوی دیگر با استفاده از گفتمان های مختلف اخلاقی، دینی، عقلانی و برجسته کردن امور نیک، تلاش می کند بسترهای لازم را برای ایجاد جامعه سالم و متوازن فراهم کند و در مناسبات اجتماعی و ارتباط افراد با یکدیگر پیوندی سالم، متعادل و توأم با عشق و مهرورزی به همدیگر برقرار کرده، از رهگذر آن، آسایش و آرامش روحی را به جامعه بازگرداند. در یک نگاه ساختاری و جامع به دیدگاه سعدی در قصاید و بوستان می توان گفت که سعدی با پدیده درد و رنج، مواجهة اخلاقی و انسانی دارد و درد و رنج مطرح شده در شعر او متعلق به کل جامعه انسانی است و به قشر یا جامعه خاصی تعلق ندارد بلکه مربوط به کل انسان هایی است که چون عضو یک پیکره انسانی با هم در ارتباطند.
سوسن و سیر (بررسی بیتی از خسرو و شیرین نظامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
53 - 62
حوزههای تخصصی:
درباره خسرو و شیرین نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای ادب غنایی، مقالات و پژوهش های فراوانی انجام شده و هر یک ازاین پژوهش ها این اثر ارزشمند را از دیدگاهی مورد بررسی قرار داده است. امّا آنچه که دارای اهمیت بیش تری است شروح نوشته شده بر خسرو و شیرین است. دلیل این اهمیت نیز کمکی است که این شروح و تفاسیر در فهم ابیات نظامی و درنتیجه گشوده شدن راه برای پژوهش های دیگر می نمایند. امّا باید گفت علی رغم دقّتی که شارحان در شرح خسرو و شیرین به خرج داده اند، گاه ابیاتی مشاهده می شود که هنوز در پرده ابهام باقی مانده و یا به نظر می رسد شرح مناسبی از آن ها ارائه نشده است. از جمله این ابیات، بیتی است که در بخش «دیدار خسرو و شکر اصفهانی» آمده و در متن مصحَّح وحیددستگردی این گونه ضبط شده است: به سوسن بوی شه گفتا: چه تدبیر؟ سمنبر گفت: سالی سوسن و سیر در این پژوهش سعی شده با بررسی تمامی شروح خسرو وشیرین و اختلاف نظر شارحان و پژوهشگرانی که درباره این بیت اظهار نظر کرده اند و هم چنین با بیان دلایل و شواهد دیگر از متون و شعرای دیگر، معنی و مفهوم صحیح تری برای این بیت ارائه شود.
La portée de récits courts dans les œuvres mystiques persanes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les V eet VI esiècles de l’hégire peuvent être dits à juste raison «l’âge d’or des récits», période pendant laquelle toutes les démarches et les styles mystiques des siècles précédents se sont condensées sous la forme de contes dans les œuvres persanes des auteurs mystiques. Il ne fait aucun doute que les récits sont indissociables de la doctrine de ces auteurs mystiques. Pourquoi les ouvrages mystiques contiennent-ils autant de récits? Quel est leur rôle exact dans l’économie de ces œuvres? Un long et patient examen des œuvres mystiques montre clairement que l’ambition de leurs auteurs était non seulement de rédiger ces ouvrages, mais aussi d’en faire un instrument didactique et porteur de sens sous la forme de contes. Par ailleurs, Ils ont tenté d’exprimer symboliquement leur expérience en utilisant ce langage dans les récits contenus dans leurs œuvres. En effet, Ces récits des V e/XI eet VI e / XII esiècles forgent une langue particulière, assignent des buts, laissent voir des spécificités propres. Une étude détaillée des relations entre ces récits et la pensée mystique montre clairement que leurs auteurs se souciaient au plus haut point de guider les hommes vers les multiples vérités des sens.
نقد و بررسی داستان گشتاسب بر اساس نظریّة توهّم توطئه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریّة توهّم توطئه یا پارانویا، یک نظریّة مدرن سیاسیست که بر اساس آن، حاکم پارانوییک چنین می اندیشد که تمام کاینات در حال توطئه چینی علیه اوست و کشور را پیوسته دستخوش توطئه و براندازی از سوی دیگران می داند. او گاه بعمد می کوشد با توسّل به توهّم توطئه، نامشروع بودنِ حکومت خود و مشکلات داخلی را از کانون توجّه واقع شدن دور کند و توجّه مردم را به توطئه ها و کانون های بحران بیگانگان معطوف دارد. در این جستار با تحلیل داستان گشتاسپ بر مبنای نظریّة توهّم توطئه ، چنین استنباط می شود که گویا گشتاسپ نیز به دلیل چنین توهّمی، از یک هرم قدرت (لهراسپ، اسفندیار، رستم) سخت می هراسیده و از این رو در پی توطئه پردازی برای در دست داشتن یا از میان بُردنِ هر سه رقیب برآمده است. بنابراین شاید سخن چینی های گرزم و در بندشدنِ اسفندیار، اقامت دوسالة گشتاسپ در زابلستان و فرستادن اسفندیار به جنگ با رستم، همه ، نقشه هایی از پیش طرّاحی شده و درهم تنیده به وسیلة خود گشتاسپ بوده است تا با بحران سازی، هم بر نامشروع بودنِ حکومت و تصاحب تاج و تخت از پدرش سرپوش گذارد و هم رقیبان تاج و تخت خود را از میان بردارد. در فرجام گشتاسپ موفّق می شود با توسّل به توهّم توطئه، هم دو رقیب سرسخت خود، یعنی لهراسب و اسفندیار را از میان بردارد و هم با مخدوش کردنِ چهرة زابلیان به واسطة کشتن شاه زاده ای ایرانی، سال های سال بی منازع بر مسند قدرت نشیند.
روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوایی آن با روایات دیگر
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله، معرفی روایتی نویافته از نبرد رستم با کک کوه زاد و مقایسه محتوای آن با روایات دیگر، خصوصاً دو روایت مصحّح غفوری و ماکان است. سراینده روایت نویافته 350 بیتی دقیقاً معلوم نیست، ولی آن را باید حدّ وسط دو روایت 710 بیتی ماکان و 266 بیتی غفوری دانست که هم در جزئیات رخدادها با دو روایت مذکور تفاوت دارد و هم بخش هایی از داستان به آن افزوده و یا از آن کاسته شده است. روایت نویافته از لحاظ موضوعاتی از قبیل اسامی دوستان رستم و همراهی آنان با او، گفت گوها و تعاملات رستم و زال، جزئیات نبرد کک با رستم و دیدار رستم با زال با دو روایت دیگر تفاوت هایی دارد و مشتمل بر موضوعاتی مانند نبرد دو نفر از پهلوانان کک به نام های قاهر و سالوک با رستم است که در دو روایت دیگر ثبت و ضبط نشده است. همچنین، موضوعاتی مثل باج دادن زال به کک، شکست خاندان رستم از کک، به یغما بردن رستم دختری از اهالی قلعه کک و رفتن زال و رستم نزد منوچهرشاه در دو روایت دیگر وجود دارد که در روایت نویافته نشانی از آنها نیست.
پیوند غزل گونه ها و دیگر ترانه های عاشقانه در ادب عامه با سروده های عاشقانه در ادب غنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی در بسیاری از سروده های عاشقانه خود به مضامین اصلی اولین ترانه های عاشقانه ساخته ذهن بشر توجه داشته و در واقع این ترانه ها ماده اولیه و سرچشمه الهام این سروده ها به شمار می آید، اما از آنجا که همواره سخن از تقابل اشعار رسمی و ترانه های عامیانه به میان بوده است و برخی این نوع شعر را خالی از ارزش های ادبی دانسته اند، کمتر کسی به این موضوع علاقه نشان داده است.در این جُستار تلاش ما بر این بوده است تا به روشی توصیفی – تحلیلی، پس از بررسی اجمالی دو نوع شعر، به برخی از مضامین مشترک موجود میان آن ها اشاره کرده، و با ذکر چند مثال دالّ بر این اشتراکات، از همسان اندیشی شاعران آن ها در مورد مسائل عاشقانه و نیز بیان عواطف و احساسات شخصی خویش، پرده برداریم.از رهیافت این پژوهش در می یابیم که این ترانه های عاشقانه از ارزش ادبی والایی برخوردار بوده، و بسیاری از مضامین مطرح شده در اشعار برخی شاعران بزرگ در حوزه ادب غنایی با مضامین آن ها همخوانی دارد و به نوعی شالوده و ماده اولیه آن به شمار می آید؛ تنها با این تفاوت که آنان مضامین برگرفته را پرورانیده و با بار معنایی متفاوتی عرضه داشته اند.
پندگریزی، خلاف آمد عادت سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پند و اندرز به هر شکل و غرضی، جریان اندیشه آدمی را برای بهبود وضع زندگی و رسیدن به نیک بختی نشان می دهد. سعدی بزرگ ترین شاعر اخلاقی و تربیتی ایران است که وعظش لطیف، دل انگیز، استوار و متقن و اندرزهایش چونان سرمشق زندگانی در دوران بعد از او نیز به کار رفته است. مسأله مطرح در این مقاله این است که برخی غزل های سعدی به خلاف قیاسِ دیگر آثاری که او را به تعلیم و تجربه نام آور ساخته ، محتوای پندگریزی دارد. در این غزل ها وی به جای پند و اندرز دادن مخاطب، خود از آن دوری کرده، از ناصح و مشفق تقاضا می کند که دیگر او را پند ندهند زیرا گرفتار درد بی درمان جنون عشق است که با آب عقل به یک جوی نرود و نصیحت را که خود از آبشخور عقل مایه می گیرد، نرسد که بر او کارگر افتد. روش این تحقیق مطالعه غزل های سعدی در کلّیات او و تحلیل غزل ها از منظر پندناپذیری است؛ به ویژه آن جا که پای عشق در میان باشد. دستاورد مقاله حاضر استخراج و تحلیل نمونه ابیاتی است که در آن ها سعدی در راستای اخلاق بر پایه عشق و دوستی، به صراحت از هرگونه خردورزی و نصیحت پذیری و پندشنوی روی گردان است.
خاقانی در قلمرو مرثیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات دلپذیر و مؤثری که از آغاز شعر دَری تا امروز توجه ادب شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه سرایی است که از قدیمی ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تأثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس ترین و شاعرانه ترین آثار اوست. مرثیه های این شاعر داغ دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده و بی تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوّت تأثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
تأثیر واج در القای مفاهیم با تأکید بر زبان تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تعلیمی نیز همانند هر نوع ادبی دیگر ارتباط و تناسب بین صوت حروف و مضمون اهمیت زیادی دارد. نحوه استفاده از واج ها در کلام یک اثر نقش بسیار مهمی در آفرینش آن و بیان مقصود گوینده ایفا می کند. واج های یک نوع ادبی زبان خاص، از لحاظ اصوات، چگونگی ایجاد معنا و نحوه قرارگرفتن در کنار هم می تواند به غنای آن نوع ادبی بیفزاید؛ بنابراین به کارگیری واج ها در انواع مختلف ادبی یکسان نیست و استفاده از برخی همخوان ها در مقابل دیگر همخوان های زبان می تواند در هر نوع ادبی نقشی به سزا داشته باشد و مخاطب خود را آن طور که باید برانگیزاند. پژوهش حاضر ضمن بیان اهمیت واج در کلام به بررسی همخوان ها، واک ها و توازن واجی در زبان ادب تعلیمی به خصوص آثار حافظ، سعدی (بوستان و گلستان) و ناصرخسرو پرداخته است و نه تنها به کمیت کاربرد همخوان ها و واک ها نظر دارد بلکه دلیل استفاده بیشتر برخی واج ها به نسبت واج های دیگر را نیز بازگو کرده است و از این طریق تلاش شده است میزان نقش و تأثیرگذاری برخی واج ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه به مخاطب تعلیمی اثبات شود.
تحلیل آموزه های تعلیمی در بررسی بینامتنی دو اثر (پروین اعتصامی و انوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بینامتنیت اصطلاحی رایج در نظریه های ادبی و زبان شناسی است. بینامتنیت بر این اصل مبتنی است که هیچ اثری مستقل و خود ساخته مؤلف نیست بلکه از متون گذشته و از اندیشه فراروی ادبیات بهره برده است. بینامتنیت رابطه یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف این مقاله آن است که با استفاده از این نظریه آموزه های اخلاقی و اجتماعی پروین اعتصامی و انوری را ارزیابی کند. برای نیل به این هدف قطعه «اشک یتیم» از پروین اعتصامی با قطعه «والی شهر ما گدایی بی حیاست» از انوری بررسی و تجزیه و تحلیل شده است و تشابه و افتراق آن نمایانده شده است.
بررسی طنز در حکایت های رسالة دلگشا بر اساس الگوی رابرت لیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبید زاکانی شاعر و طنزپرداز قرن هشتم است که حکایت های طنزآمیز شاعر در رسالة دلگشا زبان تند و گزندة او را در اعتراض به فضای اجتماعی و سیاسی روزگارش به خوبی نمایانده است. نظ ریة «ان گاره معنای ی طن ز» ویکتور راسکین (Victor Raskin) حرکتی اساس ی است که در مقابل رویک رد طبقه بندی سنت ی طن ز قرار می گیرد. این نظریه سرآغاز بررسی های زبان شناسانه و معناشناسانه در حوزة طنز گردید و بر نظریه ها و الگوهای متأخر پس ازخود تأثیر گذاشت که از جملة این الگوها، طرح ارائه شده توسط رابرت لیو (Robert Lew) است. از دیدگاه لیو طنز زبان شناختی از غیر زبان شناختی جداست و آن چه سبب شکل گیری طنز مبتنی بر ویژگی های زبان شناختی می گردد، نوعی ابهام است که در حوزة آوایی، واژگانی و نحوی روی می دهد و عبید زاکانی برای طنزآمیز کردن حکایت های رسالة دلگشا از امکانات زبانی (طنز عبارتی) و امکانات غیر زبانی (طنز موقعیت) بهره برده است. بنا بر این، پژوهش پیش روی با هدف معرفی الگوی رابرت لیو و تبیین طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی بر اساس چارچوب های نظری این الگو در 355 حکایت از رسالة دلگشا انجام شده است که نتایج نشان می دهد، چارچوب نظری این الگو تا حد زیادی قابلیّت تحلیل طنز در حکایت های رسالة دلگشای عبید زاکانی را دارد.
تحلیل کارکرد «تمثیل داستانی» در پیرنگ داستان کوتاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل، یکی از فنون بلاغی است که کارکردهای معنایی آن مورد توجه بسیاری از ادیبان قرار گرفته است. از میان انواع تمثیل، نوع داستانی آن که ساختاری روایی دارد، کاربردی وسیع در متون ادبی کلاسیک و معاصر فارسی داشته است. داستان معاصر نیز همانند شعر در موارد بسیاری از کارکردهای معنایی تمثیل بهره برده است. بررسی تمثیلهای داستانی به کار رفته در داستان های کوتاه مدرن نشان میدهد که برخی از نویسندگان، این آرایه را در کارکردی متفاوت از نوع معنایی آن به کار برده و در بخش ساختاری داستان نیز از آن بهره گرفته-اند. به هدف بررسی این کارکرد، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آرای «برایان ریچاردسون» درباره تأثیر ساختاری ابزار بلاغی در داستان مدرن، به تحلیل سه داستان کوتاه فارسی («مهدی»، «دوزیستان» و «قصه و غصه») پرداخته و نشان داده است که تمثیل داستانی می تواند علاوه بر کارکرد محتوایی، در ساختار پیرنگ داستان کوتاه مدرن نیز مؤثر واقع شود.