فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۱۰۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۵۸-۴۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت تسکینی نوعی مراقبت بین رشته ای است که بر پیامدهای بیمار محور مانند کیفیت زندگی، بهداشت روان و نیازهای مراقبان تمرکز دارد. با توجه به جمعیت سالمندی و شیوع روزافزون بیماری های مزمن و سخت درمان، لزوم ارائه ی خدمات مراقبت تسکینی در سطوح مختلف نظام سلامت به ویژه در بیمارستان ها اهمیت بیشتری می یابد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی انواع مدل های مراقبت تسکینی مبتنی بر بیمارستان و مزایا و محدودیت های هر یک انجام شد. روش ها: این مطالعه به روش مرور نظام یافته بود که با جستجو در پایگاه های داده انگلیسی و فارسی نظیر Web of Science، Science Direct، Scopus، PubMed، Magiran و SID و موتور جستجوی Google scholar در بازه زمانی بین سال های 2005 تا 2020 انجام شد. مطالعات مرتبط، پس از حذف موارد تکراری و بر اساس معیار ورود و خروج پژوهش انتخاب شد. یافته ها: از مجموع 3877 منبع، 164 منبع مرتبط انتخاب شد. به طورکلی نُه مدل مراقبت تسکینی مبتنی بر بیمارستان شناسایی شد که عبارتند از: درمانگاه مراقبت تسکینی سرپایی، خدمات مشاوره مراقبت تسکینی، خدمات روزانه مراقبت تسکینی، بخش اختصاصی مراقبت تسکینی بستری، خدمات مراقبت در منزل وابسته به بیمارستان، تخت در گردش، ادغام با ICU، اورژانس و مدل یکپارچه. علاوه براین، مزایا و محدودیت های هرکدام از مدل ها نیز شناسایی شد. نتیجه گیری: مدل های شناسایی شده در خصوص مراقبت تسکینی به بیمارستان ها کمک خواهند کرد که در جهت تقویت رویکرد مراقبت تسکینی عمل کنند. با توجه به محدودیت منابع به مسئولان هر بیمارستانی پیشنهاد می شود که این مدل ها پس از انطباق با فرهنگ، ساختار و امکانات موجود در هر بیمارستان پیاده سازی شود.
عوامل مؤثر در بهره مندی و دسترسی به خدمات سلامت: مطالعه مبتنی بر جمعیت شهر کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۳۶-۲۴
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دریافت و مصرف خدمات مراقبت سلامت را بهره مندی از خدمات سلامت می نامند و دسترسی به مفهوم فرصت و توانایی استفاده از خدمات می باشد. هدف از این مطالعه بررسی نابرابری در الگوی بهره مندی و دسترسی به خدمات مراقبت سلامت و عوامل مؤثر آن می باشد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مقطعی و کاربردی است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای استفاده شد. برای بررسی احتمال بهره مندی خانوارها از خدمات مراقبت سلامت و ارتباط آن با متغیرهای مساعدکننده بهره مندی از خدمات مراقبت سلامت از مدل آزمون کای دو پیرسون و جداول متقاطع و نرم افزارهای Exell و Stata استفاده گردید. یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد متغیرهای مهمی از قبیل وضعیت اقتصادی خانوار، بیمه، تحصیلات سرپرست خانوار، وجود فرد بالای 65 سال، وجود فرد زیر 12 سال در بهره مندی از خدمات سلامت نقش کلیدی دارند. شاخص تمرکز در استفاده از خدمات سرپایی برابر است با 38/0- و این شاخص برای استفاده از خدمات بستری برابر است با 435/0- به دست آمد. نتیجه گیری: نابرابری در مصرف مراقبت های سلامت به برخی از متغیرهای مستعد کننده وابسته می باشد که اثرات آن ها در بطن پژوهش حاضر نشان داده شد، لیکن بهبود متغیرهای اجتماعی و اقتصادی اثرگذار می تواند در کاهش نابرابری های استفاده از مراقبت های سلامت مؤثر باشد.
معیارهای انتخاب مدیران بیمارستان های دولتی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۹۸-۸۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت نقش مدیریت در هر سازمان همواره قابل توجه است و انتصاب مدیرانی توانمند و شایسته در سازمان های ارائه دهنده مراقبت سلامت نیز بر افزایش کارایی، اثربخشی و بهره وری خدمات نظام سلامت موثر خواهد بود. از این رو هدف از انجام مطالعه حاضر شناسایی و معتبر سازی مهارت ها و شایستگی های کلیدی مدیریتی به منظور استفاده در طراحی برنامه های آموزشی، تعیین و بکارگیری نامزدهای مناسب در پست های مدیریتی می باشد. روش ها: مطالعه حاضر از نظر روش، پیمایشی توصیفی و از نظر هدف کاربردی بوده و دارای دو مرحله می باشد. در مرحله اول با استفاده از مرور متون، مطالعات دربردارنده انواع متنوع شایستگی ها و مهارت های مدیریت و رهبری در مراقبت سلامت در دوره ی زمانی مشخص شناسایی شده و بر اساس آن پرسش نامه طراحی شد. در مرحله دوم با استفاده از تکنیک دلفی و ارسال پرسش نامه (لیکرت 5 امتیازی)، نظرات 20 نفر از خبرگان در مورد معیارها گردآوری شد. یافته ها: بر اساس نظرات خبرگان هشت معیار اصلی شامل ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت بیمارستان، مهارت برنامه ریزی، مهارت سازماندهی و تخصیص منابع، مهارت رهبری، مهارت پایش و نظارت و 46 معیار فرعی مورد تایید قرار گرفتند. بدین ترتیب ویژگی های شخصیتی، ارزش ها و دانش مدیریت عمومی هر کدام دارای هفت معیار فرعی بودند. آگاهی از شیوه های حفظ سازمان و دانش حیطه های مختلف مدیریت عمومی از معیارهای فرعی دانش مدیریت به شمار می رود. در حوزه دانش مدیریت بیمارستان، مهارت برنامه ریزی، مهارت سازماندهی و تخصیص منابع و مهارت پایش و نظارت نیز به ترتیب شامل چهار، هفت، پنج و دو معیار فرعی بودند. در حوزه مهارت رهبری نیز هفت معیار فرعی از جمله قدرت تاثیرگذاری، ارتباطات، انگیزش، مهارت ادراکی و غیره در نظر گرفته شده است. نتیجه گیری: یکی از مهمترین مهارت ها در مدیران، برخورداری از دانش مدیریت است. این موضوع لزوم اصلاح شیوه انتخاب مدیران و همچنین تغییر نگرش در مدیریت بیمارستان از مدیریت محض به رهبری، همکاری و هماهنگی درون سازمانی را نشان می دهد.
راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تقاضای القایی عبارت است از ارائه مراقبت یا خدمت غیر ضروری به بیماران و مراجعین نظام سلامت با اعمال قدرت و سفارش افراد متخصص. تقاضای القایی باعث افزایش هزینه های سلامت و کاهش کارایی نظام سلامت می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت انجام شد. روش ها: این مطالعه با روش مرور حیطه ای انجام شد. کلیه مقالات منتشر شده در زمینه راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت تا 22 بهمن 1401 خورشیدی در نه پایگاه داده ای و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و جمع آوری شدند. در نهایت، تعداد 36 مقاله مناسب انتخاب شد. داده ها با روش تحلیل موضوعی با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شد. یافته ها: تعداد 44 راهکار برای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت شناسایی شد. این راهکارها در سه سطح کلان (نظام سلامت)، میانی (سازمان های بهداشتی و درمانی) و خرد (ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت) گروه بندی شدند. اجرای نظام ارجاع، به کارگیری راهنماهای بالینی، اصلاح روش پرداخت به ارائه کنندگان خدمات سلامت، تعیین سقف تعداد خدمات برای پزشکان، رعایت اخلاق پزشکی از طرف ارائه کنندگان خدمات سلامت، آموزش ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت و نظارت و کنترل وزارت بهداشت از پرتکرارترین راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت در مطالعات قبلی بود. نتیجه گیری: تقاضای القایی برای کالاها و خدمات سلامت، ماهیتی پیچیده دارد و در اثر رفتارهای سیاستگذاران و مدیران سلامت، ارائه کنندگان و دریافت کنندگان خدمات سلامت و در نهایت، پرداخت کنندگان هزینه خدمات سلامت ایجاد می شود. بنابراین، راهکارهای کاهش تقاضای القایی باید در سه سطح نظام سلامت، سازمان های بهداشتی و درمانی و ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت به طور سیستمی بکار گرفته شوند تا نتایج بهتری داشته باشند.
بررسی پوشش بیمه ای دارو در ایران در مقایسه با کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۲۳-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در ایران شورای تدوین داروئی بیمه با داشتن نقش مشورتی، توصیه هایی برای پوشش پرداخت هزینه های دارویی توسط بیمه های کشور را به عهده دارد و شورای عالی بیمه سلامت نیز به عنوان تصمیم گیرنده نهائی در مورد پذیرش داروهای جدید اقدام می کند. این مقاله به مقایسه نحوه پوشش داروهای جدید در بیمه های سلامت ایران با برخی کشورها پرداخته است. روش کار: پس از گردآوری معیارهای پذیرش دارو از بین مطالعات انجام شده در کشورهای منتخب، با تهیه ابزار پرسشنامه، اهمیت آن معیارها در میان کارشناسان نظام سلامت ایران اندازه گیری شد. با توجه به 30 داروی نمونه، تفاوت و نحوه بازپرداخت آن ها بررسی گردید. یافته ها: در کشورهای منتخب سازمان های تخصصی وجود دارند که بر اساس معیارهای عملکرد دارو از جهت بالینی و اقتصادی، به طور مستقیم و یا به عنوان بازوی مشورتی نسبت به تعهدات جدید دارویی بیمه های سلامت پایه تصمیم می گیرند و بیمه ها برای تعهد داروی جدید، با شرکت های تولید دارو به صورت مشروط عقد قرارداد می نمایند. نتیجه گیری: به رغم پائین بودن شاخص های بهداشتی و توان اقتصادی ایران در مقایسه با کشورهای منتخب، پذیرش و ادامه بازپرداخت هزینه های دارویی در ایران با میزان عملکرد و اثرات داروهای موردمطالعه ارتباط ندارد. پذیرش 43 درصد داروهای نمونه، مشروط به داخلی بودن تولید، بودجه سازمان، ارزان بودن و اپیدمیولوژی بیماری می باشند و 57 درصد نیز هیچ پوشش بیمه ای ندارند. تصمیمات بازپرداخت هزینه های داروی جدید در بیمه های سلامت ایران با گذشت زمان نسبتاً طولانی (حداقل هفت سال) از پذیرش دارو در سازمان های بیمه گر کشورهای پیشرفته می باشند. سازمان های بیمه گر پایه سلامت ایران به صورت فعالانه در قیمت گذاری دارو وارد عمل نمی شوند و کنترل هزینه های بازپرداخت را بیشتر از طرف بخش تقاضای دارو انجام می دهند تا طرف عرضه.
چالش های مدیریت مراکز بهداشتی درمانی در دوران پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۹۱-۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آمادگی مراکز بهداشتی درمانی به ویژه بیمارستان ها در مقابل چالش های مدیریتی پیشرو، تأثیر بسزایی در کاهش مرگ ومیر و آسیب های جسمی و روانی ناشی از شیوع بیماری های واگیر از جمله پاندمی کووید-19 دارد. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و اولویت بندی آن ها در دوران پاندمی کووید-19 انجام گرفته است. روش ها: در این پژوهش ابتدا با مرور پیشینه و متن کاوی متون و مصاحبه با متخصصین، چالش های اصلی مدیریت مراکز بهداشتی درمانی شناسایی شدن. سپس، برای تعیین چالش های اصلی از پرسشنامه طیف لیکرت، برای تعیین میزان اهمیت هریک، از روش بهترین-بدترین و جهت تعیین میزان تأثیرگذاری هر چالش بر سایر چالش ها از رویکرد نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: 20 چالش شناسایی شده، در سه طبقه چالش های منابع انسانی، سازمانی و برون سازمانی طبقه بندی شدند و نُه چالش اصلی از میان آن ها مشخص گردید. بر اساس نتایج، فضای فیزیکی نامناسب، قوانین و دستورالعمل های محدودکننده و کمبود نیروی انسانی به ترتیب مهم ترین چالش بودند و فضای فیزیکی نامناسب تأثیرگذارترین چالش در بین چالش های موجود شناخته شد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و نیاز به اقدامات فوری در این دوران، جذب بیشتر کارکنان تخصصی، توانمندسازی نیروهای پزشکی و تصحیح قوانینی که بیشتر به عنوان موانع عمل می کنند، می توانند در کوتاه مدت راهکارهای مفیدی برای بهبود مدیریت این مراکز باشند.
بررسی کاربردپذیری سیستم اطلاعات رادیولوژی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۷۸-۶۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از سیستم ها ی اطلاعات بهداشتی مورد استفاده در مراکز مراقبت بهداشتی، سیستم اطلاعات رادیولوژی است. این سیستم باعث افزایش کیفیت و دقت فرایندهای کاری در بخش رادیولوژی می شود و حجم نیروی انسانی مورد نیاز برای بایگانی تصاویر، هزینه های بیمارستانی و زمان مورد نیاز برای بازیابی تصاویر از بایگانی را کاهش می دهد. عدم کاربردپذیری این سیستم می تواند باعث کاهش سرعت و دقت امور ذکر شده گردد. این مطالعه با هدف بررسی میزان مطابقت سیستم اطلاعات رادیولوژی با اصول کاربردپذیری انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی – مقطعی است که در سال 1394 بر روی سیستم اطلاعات رادیولوژی بیمارستان شفا کرمان انجام گرفت. به منظور بررسی میزان مطابقت این سیستم با اصول کاربردپذیری از اصول ده گانه نیلسن استفاده شد. یافته ها: در این ارزیابی 53 مشکل شناسایی گردید که بیشترین مشکلات مربوط به دو اصل تطابق سیستم با دنیای واقعی (n=14 ) و جنبه های زیبایی شناسی n=14)) و کمترین مشکلات مربوط به اصل راهنمایی و مستند سازی(n=1) بود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که اگر چه سیستم های اطلاعاتی مانند سیستم اطلاعات رادیولوژی، اغلب جدید هستند و انتظار می رود که بر اساس استانداردها و نیاز کاربرانشان طراحی شده باشند، اما در بسیاری از موارد مشکلاتی دارند. بسیاری از این مشکلات مربوط به مشکلات کاربردپذیری این سیستم هاست که در ﺻﻮرت ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻧﺸﺪن می تواند به اﻓﺰایﺶ ﺧﻄﺎ و اشتباه، کاهش کیفیت مراقبت، بروز اشکال در فرایند درمان و در نهایت به خطر انداختن جان بیماران منجر گردد.
تحلیل صورت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۸۸-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ارزیابی عملکرد سازمان از نظر مالی به عنوان یکی از اصلی ترین وظایف مالی مدیر بسیار حائز اهمیت می باشد، چرا که زمینه تصمیم گیری و برنامه ریزی منطقی جهت افزایش بهره وری و بررسی تأثیر تصمیم های اتخاذ شده بر عملکرد سازمان را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از طریق تحلیل نسبت های مالی بود. روش کار : مطالعه حاضر توصیفی و از لحاظ زمانی مقطعی و از نظر اهداف آن کاربردی بود. این پژوهش به لحاظ شناخت نظام و نسبت های مالی در دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از نوع کیفی بود که به طریق مرور اسنادی و کارگروهی (22 نفر) انجام پذیرفت و همچنین به لحاظ استفاده از پرسشنامه و بررسی صورت ها و نسبت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور (38 دانشگاه) از نوع کمی بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و برای تحلیل داده ها از شاخص های فراوانی و مرکزی میانگین و پراکندگی انحرف معیار استفاده گردید. یافته ها: 12 نسبت مالی در دو گروه نسبت های نقدینگی و بازده فعالیت و بهره وری منابع شناسایی گردید که نتایج اهم نسبت های مالی عبارتند است از: نسبت آنی (میانگین= 2.53)، نسبت جاری (میانگین= 3.58)، نسبت دوره وصول مطالبات ( میانگین= 114)، نسبت درآمد عملیاتی به کل منابع (میانگین= 0.44)، نسبت بازده بودجه (0.79) و نسبت بازده دارایی ( میانگین=0.48). بحث: یافته ها نشان داد میانگین نسبت های نقدینگی دانشگاه نسبت به دیگر صنایع بالا بود که این به دلیل زمان تخصیص نامناسب منابع مالی در پایان سال از سوی دولت می باشد. از سوی دیگر نتایج نسبت های بازده فعالیت و جریان نقدی عملیاتی نشان می دهد که مدیریت منابع مالی از نظر تبدیل دارایها و یا ترکیب منابع و سرمایه در دانشگاه به خوبی صورت نپذیرفته است، این مسئله بیانگر آن است که از اختیارات قانون هیئت امنایی به خوبی استفاده نمی گردد. به منظور تجزیه و تحلیل توسط نسبت های مالی بیشتر، طراحی و استانداری سازی گزارشات مالی دانشگاه متناسب با نوع خدمات و منابع قابل تصرف از نظر آیین نامه مالی و معاملاتی پیشنهاد می گردد.
رابطه بین ادراک پزشکان از اقدامات شواهدمحور و اقدامات مدیریت منابع انسانی عملکرد بالا با ادراک آنان از جوّ خدمت مداری (مورد مطالعه: پزشکان مراکز بهداشت اصفهان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۶
۹۴-۸۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سالهای اخیر انتقادهایی به شکاف میان نظریات دانشگاهی مدیریت سلامت و منابع انسانی با پیامدهای سازمانی آنها مطرح شده و در مقابل نظریاتی مدّعی دست یابی به عملکرد برتر (انطباق نظر-عمل)، جهت پاسخ به این انتقادها ارائه شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو نظریه اقدامات شواهدمحور و مدیریت منابع انسانی (م.م.ا.) عملکرد بالا (به عنوان نظریات مدّعی عملکرد برتر) با ادراک از جوّ خدمت مداری (به عنوان پیامد سازمانی آنها) انجام شد. روش کار: این پژوهش کاربردی، از جهت گردآوری داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روابط همبستگی و علّی است. برای جمع آوری داده ها 161 پرسشنامه از پزشکان مراکز بهداشت اصفهان در سال 1392 جمع آوری شد. جهت تحلیل داده های توصیفی از جمله پایایی به روش آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون از نرم افزار SPSS و برای تحلیل استنباطی روابط علّی متغیرهای فرضیات تحقیق از روش مدل یابی معادله ساختاری با نرم افزار LISREL استفاده شد. یافته ها: درستی فرضیات تأیید شد، یعنی اقدامات شواهدمحور و مدیریت منابع انسانی عملکرد بالا هر کدام میتوانند به بهبود مشتری مداری از طریق کارمندمداری و همکاری منجر شوند. نتیجه گیری: بر اساس الگوی پیشنهادی پژوهش، ادعاهای نظری شامل ادراک پزشکان از اقدامات مدیریت منابع انسانی عملکرد بالا و اقدامات شواهدمحور، میتوانند تبیین کننده خوبی برای پیامد ادراکی جوّ خدمت مداری سازمانی (شامل ابعاد کارمندمداری، همکاری و مشتری مداری) باشند. از این رو به کارگیری این اقدامات در سازمان ها به ویژه در بخش سلامت توصیه می شود.
چالش های طب تسکینی: یک مرور متون نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۲۱-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت های تسکینی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران مزمن و صعب العلاج دارد. بنابراین، ضروری است موانع دسترسی به مراقبت های تسکینی برطرف شود تا نیاز بیماران به این خدمات تأمین شود. مطالعه حاضر باهدف شناسایی چالش های مراقبت تسکینی به صورت مرور نظام مند انجام شد. روش ها: در این مطالعه مروری نظام مند، جست و جو در پایگاه های Magiran, Scopus, SID, Cochrane, Embase, Pubmed, Web of science وموتور جست و جوی Google scholar در بازه زمانی 2000 تا 2021 میلادی انجام گرفت. برای جست و جو در پایگاه های ذکر شده از کلیدواژه های فارسی و انگلیسی شامل ((طب سنتی))، ((مراقبت های پایان زندگی))، ((هاسپیس)) و ((مراقبت های بهداشتی)) استفاده شد. کلیه مقالات به دست آمده در سه مرحله ( بررسی عنوان، چکیده و متن کامل) غربال گردید. داده ها بر مبنای چارچوب WHO 2018 و با رویکرد استقرایی - قیاسی تحلیل شد. یافته ها: در جست وجوی اولیه 3497 مقاله بازیابی شد و از بین این مقالات تعداد 48 مقاله وارد مطالعه شد. داده ها بر اساس چهار کارکرد ارائه خدمت، تولیت، تولید منابع و مالی استخراج و دسته بندی شدند. کارکرد ارائه خدمت با چهار گروه و نه زیرگروه، کارکرد تولیت با دو گروه و پنج زیرگروه، کارکرد تولید منابع با سه گروه و نه زیرگروه و کارکرد تأمین مالی با یک گروه و سه زیرگروه شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند به سیاستگذاران حوزه مراقبت های تسکینی در خصوص توجه به تقویت زیرساخت ها، منابع و فرآیندهای مختلف برای بهبود پیامدهای طب تسکینی کمک کند. همچنین، رفع این چالش ها مستلزم تقویت نظام های سلامت کشورها باهدف طراحی و به کارگیری سیاست های مناسب می باشد.
تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامت روان کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۶
۸۰-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی، بسیاری از افراد را با مشکلات بهداشت روانی و ارتباطات اجتماعی مواجه ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامت روان کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) اصفهان انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلدگ و پرسشنامه استاندارد اعتیاد به اینترنت یانگ بود. جامعه ی آماری، شامل 350 نفر از کاربران کتابخانه مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س) (کارآموزان، کارورزان و دستیاران پزشکی) در سال 1394 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 127 نفر تعیین شد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی (و با کمک نرم افزار SPSS-20) انجام شد. یافته ها: کاربران به سه گروه دارای اعتیاد به شبکه های اجتماعی به ترتیب خفیف، متوسط و شدید تقسیم شدند. متغیر سلامت روان، بین گروه خفیف با گروه شدید تفاوت معنادار (033/0=P)، متغیر نشانگان جسمانی بین گروه خفیف با گروه متوسط تفاوت معنادار (049/0=P) ، متغیر نشانگان اضطراب بین گروه خفیف با گروه متوسط (027/0=P) و بین گروه خفیف با گروه شدید، تفاوت معناداری (000/0=P) مشاهده شد. نتیجه گیری: سلامت روان و عوامل آن شامل نشانگان جسمانی، اضطراب، افسردگی، و اجتماعی براساس شدت اعتیاد به شبکه های اجتماعی متفاوت بود که این می تواند سلامت روان کاربران را تهدید کند. در نتیجه. ضروری است در زمینه استفاده مناسب از شبکه های اجتماعی و فواید و مضرات آن فرهنگ سازی و آموزش صحیح در سطح خانواده و جامعه انجام شود.
نقش شبکه های اجتماعی در ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی علمی در دهه اخیر ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه را تحت تأثیر خود قرار داده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین نقش شبکه های اجتماعی در ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 450 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود. شش نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه روایی پرسشنامه را بررسی کردند و آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پایایی پرسشنامه برابر 96/0 بود. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19، تحلیل شدند. یافته ها: ابعاد جستجوی اطلاعات با میانگین 59/3 و انتشار و اشتراک اطلاعات با میانگین 38/3، از مهم ترین مزایای استفاده از شبکه های اجتماعی علمی در ارتباطات علمی بود. همچنین، عدم برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه به منظور استفاده کارآمدتر از شبکه های اجتماعی علمی مهم ترین عامل بازدارنده در استفاده از این شبکه ها بود. آزمون فرضیات پژوهش نیز نشان داد بین ابعاد ارتباطات علمی و میزان استفاده دو گروه دانشجویان و اعضای هیئت علمی از شبکه های اجتماعی علمی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. به طوری که میانگین نمره همکاری های پژوهشی، ایده یابی پژوهشی و جستجوی اطلاعات در بین دانشجویان بیشتر از اعضای هیئت علمی بود. بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با مدرک تحصیلی و سن پاسخگویان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: ازآنجاکه استفاده از شبکه های اجتماعی علمی در ارتباطات علمی کاربران مؤثر بوده است؛ با برگزاری کارگاه های آموزشی در خصوص معرفی قابلیت های این شبکه ها می تواند به افزایش بهره وری مؤثر از این شبکه ها در همه ابعاد ارتباطات علمی کمک نماید.
بررسی کاربردپذیری سیستم اطلاعات اورژانس با استفاده از روش ارزیابی اکتشافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت حیاتی فعالیت های بخش اورژانس در نجات جان انسان ها، سیستم های اطلاعاتی این بخش باید فاقد مشکلات کاربردپذیری باشد تا از بروز هر گونه خطا توسط آن ها جلوگیری شود. برای سنجش این خصوصیت از روش های ارزیابی کاربردپذیری استفاده می شود. روش ارزیابی اکتشافی از جمله این روش هاست که با صرف زمان، هزینه و منابع کمی، مشکلات کاربردپذیری را شناسایی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی کاربردپذیری زیرسیستم پذیرش اورژانس HIS ( Hospital Information System ) دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش کار: سه نفر ارزیاب آموزش دیده به طور مستقل زیرسیستم مربوطه را با استفاده از اصول دهگانه نیلسن، ارزیابی و درجه شدت مشکلات را تعیین نمودند. در نهایت از ترکیب مشکلات یافت شده توسط ارزیابان مستقل، یک لیست واحد تهیه شده و میانگین درجه شدت آن ها محاسبه گردید. یافته ها: در مجموع 163 مشکل کاربردپذیری شناسایی شدند. کمترین میزان رعایت اصول ارزیابی اکتشافی مربوط به ویژگی «پیشگیری از خطا»، به میزان سه درصد و بیشترین آن مربوط به ویژگی «همسانی و استانداردها»، به میزان 27 درصد بود. میانگین درجه شدت مشکلات از 3 . 2 (مسئله کوچک) مربوط به ویژگی «وضوح وضعیت سیستم» تا 9 . 2 (مسئله بزرگ) مربوط به ویژگی «کمک به کاربران در شناسایی و اصلاح خطا» بود. نتیجه گیری: روش ارزیابی اکتشافی را می توان برای شناسایی تعداد زیادی از مشکلات کاربردپذیری نرم افزارهای کاربردی حوزه سلامت به کار برد. این نوع مشکلات، در صورت مرتفع نشدن، باعث اتلاف زمان کاربران و بیماران، افزایش خطا، کاهش کیفیت اطلاعات و به طور کلی تهدید سلامت بیماران خواهند گردید.
روش های مورد استفاده برای ارزیابی سیستم های اطلاعات سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۲۱-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توسعه به کارگیری سیستم های اطلاعات بهداشتی و با توجه به نقش بسیار مهم این سیستم ها در ارتقاء کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران و سلامت آن ها، ارزیابی مداوم این سیستم ها ضروری می باشد. این مطالعه با هدف بررسی پژوهش های انجام شده برای ارزیابی سیستم های اطلاعات بهداشتی در ایران انجام شد. روش کار: این مطالعه یک مرور ساختار یافته است که در آن منابع فارسی مرتبط با هدف تحقیق از فروردین ماه 1380 تا شهریور ماه 1391 از پایگاهایSID, Magiran, Iranmedex بازیابی گردیدند. در این مطالعه از 727 مقاله بازیابی شده در نهایت 36 مقاله مرتبط شناخته شد و توسط نویسندگان مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: این مطالعه نشان داد که در 50 درصد مقالات از ابزار پرسشنامه برای ارزیابی سیستم ها استفاده شده بود که در 42 درصد موارد پرسشنامه ها میان افراد توزیع شده بود. در 50 درصد مقالات هم پژوهشگران از طریق مصاحبه، مشاهده و مطالعه اسناد و پرونده ها اطلاعات موجود را جمع آوری کرده بودند. همچنین مرحله ارزیابی در تمامی مطالعات انجام شده پایانی و روش بررسی به جز در یک مقاله، از نوع کمّی بود. نتیجه گیری: توسعه و ارتقاء سیستم های اطلاعاتی نیاز مند به کارگیری ابزارها و روش های متعدد ارزیابی می باشد. با وجود تعدد مطالعات ارزیابی انجام شده در ایران، این مطالعات از تعداد محدودی از ابزارها و روش های موجود استفاده نموده اند.
تاثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان بی خانمان های بهبود یافته از اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۰۹-۹۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه ها به عنوان نهادهایی فرهنگی-اجتماعی معرفی می شوند که قابلیت تأثیرگذاری بر گروه های مختلف جامعه را دارند. گروه های آسیب پذیر جامعه از جمله معتادان به مواد مخدر در معرض بیماری های متعددی از جمله اختلالات روانی هستند. در کنار درمان های دارویی، مداخلات روان شناختی مانند کتاب درمانی (استفاده از کتابخانه و کتابخوانی) نقش مؤثری در بهبود سلامت روان آنها دارد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر استفاده از کتابخانه در ارتقای سلامت روان در افراد بی خانمان رهایی یافته از اعتیاد انجام شده است. روش ها: این پژوهش مقطعی به روش پیمایشی در سال 1399 در مراکز طلوع شهر تهران به انجام رسید. جامعه پژوهش شامل 67 نفر از افراد بهبود یافته از اعتیاد و ساکن در مراکز طلوع بود. گردآوری داده ها باکمک پرسش نامه خود اظهاری انجام شد. روایی و پایایی پرسش نامه تأیید شد و آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کتابخانه های کمپ بیش از رفاه عاطفی مراجعان، بر سلامت روانی تأثیرگذار است. تأثیر استفاده از کتابخانه طلوع بر رفاه روانی کمتر از حد متوسط، بر رفاه عاطفی و رفاه اجتماعی بین کم و متوسط بود. اکثر شرکت کنندگان از برگزاری کارگاه های آموزشی و خدمات ارائه شده توسط کتابخانه کمپ راضی بودند، اما از «منابع اطلاعاتی» و «فضای کتابخانه» رضایت نداشتند. اثربخشی خدمات کتابخانه بر سلامت روان مراجعان « متوسط رو به پایین» بود. نتیجه گیری: ضروری است نقش و جایگاه کتابخانه ها در ارتقای سلامت روان افراد آسیب پذیر به ویژه معتادان از طریق ارتقای خدمات اطلاع رسانی و جذب کارکنان کارآمد کتابخانه ها و اطلاعات پزشکی گسترش یابد.
موانع و راهکارهای ارتقای مدیران زن در سازمان های بهداشتی و درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
حدود 5/49 درصد جمعیت ایران در سال 1400 زن بودند. با وجود این، تفاوت زیادی بین اشتغال مردان و زنان در بازار کار وجود دارد. نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان به ترتیب 63 و 11 درصد در سال 1400 بود. [1] فقط ۵/۵ درصد از زنان مدیران عالی، ۳/۹ درصد مدیران میانی و ۲۳ درصد مدیران پایه در سال ۱۳۹۸ بودند. سهم زنان از گروه عمده شغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران در کشور ۵/۲۰ درصد در سال ۱۳۹۸ بود. [2]زنان حدود 7/60 درصد کارکنان وزارت بهداشت را در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. [1]ولیکن، حضور آنها در پست های ارشد سازمان های بهداشتی و درمانی محدود است. در حالی که یک مسیر راهه شغلی خطی، نردبانی و سریع برای ارتقای شغلی مردان وجود دارد (پدیده پله برقی شیشه ای)، زنان با موانع ادراکی و سازمانی نامرئی زیادی برای جابجایی در پست های مدیریت همتراز (پدیده دیوار شیشه ای) یا ارتقا به سطوح بالای سازمانی (پدیده سقف شیشه ای) مواجه هستند. [3] موانع فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی بر سر راه ارتقای شغلی زنان به سطوح ارشد سازمان ها وجود دارد. احساساتی بودن، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری پایین، تمایل به انجام عالی کارها و ترس از پذیرش مسئولیت، مانع پیشرفت زنان در مسیر راهه شغلی آن ها می شود. تعارض کار- خانواده از موانع اصلی زنان برای دستیابی به مشاغل مدیریتی بالای سازمان است. زنان به دلیل داشتن مسئولیت بیشتر کار در خانه، تمایل کمتری به پذیرش مسئولیت های مدیریتی دارند. همچنین، همسران مدیران زن به دلایلی مانند استقلال بیشتر اجتماعی و اقتصادی زن، آگاهی زن نسبت به حقوق خود و در نتیجه، تغییر رفتار و عدم اطاعت از همسر و امکان درگیری خانواده با مسائل کاری زن، ممکن است با ارتقای شغلی آن ها موافقت نکنند. علاوه براین، والدین در خانواده به نوعی در برنامه های توانمندسازی خود، بین فرزندان پسر و دختر تبعیض قائل می شوند. آنها برای پسران نقش های فعالی برای حضور در جامعه تعیین می کنند، ولیکن، ترجیح می دهند که فعالیت های دختران محدود به محیط خانه شود که منجر به کاهش اعتماد به نفس دختران می شود. تبعیض سازمانی مثل حقوق و دستمزد نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع سازمانی، مشارکت نابرابر در تصمیم گیری ها، دسترسی محدود به شبکه های ارتباطی و فرصت نابرابر برای ارتقای شغلی از عوامل سازمانی محدودکننده زنان برای مشاغل مدیریت ارشد سازمان است. در نهایت، باورهای ذهنی و کلیشه های سنتی جنسیتی غلط در جامعه مثل «زن موجود ضعیفی است.»، «زن نباید تهاجمی رفتار کند»، «جای زن در خانه است.»، «زن احساساتی است و نمی توان روی قضاوت او حساب کرد.»، «زن نباید به مرد دستور دهد»، «مرد نباید از زن دستور بگیرد» و «مدیریت امور سازمان را نمی توان به زن سپرد.»، موجب کاهش حضور زنان در مشاغل مدیریتی می شود. [4] حضور مدیران زن و مرد در تیم مدیریت سازمان موجب ارتقای عملکرد و بهره وری سازمان می شود. بنابراین، مداخلاتی باید در سطوح مختلف بکار گرفته شود. در سطح خانواده باید تبعیض بین پسر و دختر کاهش یابد و دختران طوری تربیت شوند تا اعتماد به نفس، پشتکار، عزم راسخ و سخت کوشی را تجربه کنند. اعضای خانواده نظیر همسر، فرزند و والدین باید از مدیران زن حمایت کنند و وظایف ایشان در محیط خانه را کم کنند تا وظایف پست های رهبری ارشد سازمان را انجام دهند. مدیران ارشد باید فرصت های بیشتری برای توانمندسازی کارکنان و مدیران زن فراهم کنند. افزایش تعداد زنان در هیات مدیره سازمان های بهداشتی و درمانی، آموزش و ارتقای دانش و مهارت های مدیریت و رهبری آن ها، تعیین مربیانی برای آموزش و مشاوره مدیران زن، تعیین معیارهای علمی و عینی ارتقای شغلی مستقل از جنسیت و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی برابر برای زنان ضروری است. برابری جنسیتی باید در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود تا نگرش عموم مردم در این زمینه تغییر یابد. ریشه کنی تبعیض جنسیتی از نظام سلامت نیازمند تعهد و تلاش سیاستگذاران و مدیران ارشد حکومت و دولت است. سیاستگذاران نظام سلامت با توجه به حضور زیاد کارکنان زن در سازمان های بهداشتی درمانی، باید سهمیه ای برای مدیران زن این سازمان ها تعیین کنند و سیاست ها، استراتژی ها و برنامه هایی برای افزایش برابری جنسیتی، جلوگیری از تبعیض علیه زنان و افزایش حضور آنها در سطوح ارشد سازمان ها تدوین و اجرا کنند.
شناسایی مؤلفه های اصلی فرآیند مدیریت هزینه های بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۷
۵۵-۴۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از اهداف مهم سازمان های بهداشت و درمان، مدیریت هزینه ها به منظور صرفه جویی در هزینه ها، ارائه خدمات باکیفیت و کسب رضایت مشتری است. این مسئله چالش های بزرگی پیش روی مدیران قرار می دهد. مطالعه حاضر باهدف شناسایی مؤلفه های اصلی مدیریت هزینه ها بر اساس فرآیند محوری در بیمارستان انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با استفاده از نظریه پایه و با استفاده از نمونه گیری هدفمند انجام شد. جامعه پژوهش از میان مسؤولین و کارشناسان آگاه به مدیریت هزینه و امور مالی بیمارستان توحید شهرستان جم از استان بوشهر بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. تعداد نمونه ها در مطالعه حاضر بر اساس اصل اشباع نظری 16 نفر بود ولی برای اطمینان بیشتر از نتایج مصاحبه تا نفر بیستم ادامه پیدا کرد. مدت زمان هر مصاحبه، 40 تا 50 دقیقه بود. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری آنها با استفاده از روش اشتراوس وکوربین صورت گرفت؛ اعتبار یابی از روش قابلیت باورپذیری، قابلیت انتقال پذیری، قابلیت اطمینان پذیری و قابلیت تأیید پذیری انجام شد. یافته ها: 78 کد اولیه، 20 طبقه اولیه و هفت طبقه از «فرآیند راهبردهای مدیریت هزینه بیمارستان» استخراج شد که عبارت از مفاهیم شناسایی کانون های هزینه بر، فرهنگ سازی مدیریت هزینه، وضع قوانین و مقررات داخلی، نظارت و کنترل، استقرار سیستم هزینه یابی، تشکیل کارگروه و برنامه ریزی عملیاتی بود. نتیجه گیری: جهت مدیریت هزینه های بیمارستان، شناسایی مولفه های هزینه لازم و ضروری است. مولفه های حاصل از نتایج این مطالعه به شکل الگویی منسجم و سازمان ای است که می تواند ابزار مناسبی جهت بهبود و مدیریت هزینه های بیمارستانی باشد.
روند بودجه ای و شیوه های تامین مالی بخش سلامت در ایران: یک پیشنهاد عملیاتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۸۳-۷۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تخصیص بهینه منابع به بخش سلامت همیشه از مهم ترین تصمیمات پیش روی مدیران این حوزه است. هدف از این پژوهش، بررسی منابع بودجه تخصیص یافته به بخش سلامت در ایران طی برنامه ششم توسعه و ارائه پیشنهاد مشخصی برای جبران بخشی از کمبود منابع است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی انجام شد. برای گرداوری داده ها از روش اسنادکاوی در بازه زمانی برنامه ششم توسعه (بین سال های 1396 تا 1400) استفاده شد. در پژوهش حاضر روند منابع بودجه ای بخش سلامت شامل برنامه های محوری سلامت (شامل پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت) و تغییرات منابع در مقایسه با تورم کل و تورم بخش بهداشت بررسی شد. داده ها با روش آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار اکسل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به طور متوسط در حدود 76 درصد منابع به بخش درمان اختصاص یافته است. روند تخصیص اعتبارات اختصاصی در سال 1396 از حدود 63 درصد به 35 درصد در لایحه بودجه 1400 رسیده است. تورم بخش بهداشت و درمان از تورم کل کمتر بوده و رشد اعتبارات توانسته تورم بخش بهداشت را در سال های 1396، 1397 و 1400 جبران کند. همچنین، رشد اعتبارات از میزان تورم کل کشور در سال های 1396 و 1400 بیشتر بوده است. مهم ترین موانع در اعتبارات تخصیص یافته به بخش سلامت به ترتیب شامل ناپایداری، درمان محور بودن اعتبارات، تخصیص ندادن منابع کافی، بی توجهی به برنامه های پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت بود. نتیجه گیری: برای جبران بخشی از کاستی های موجود در زمینه اعتبارات مالی و ایجاد فرصت برای برنامه های محوری در بخش سلامت کشور و پایداری بیشتر منابع پیشنهاد می شود که شرکت تخصصی سرمایه گذاری سلامت برای استفاده از منابع بخش خصوصی جهت تأمین مالی پروژه های توجیه پذیر فنی-مالی و زیست محیطی تشکیل شود.
بررسی تأثیر شاخص های سلامت بر رشد اقتصادی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۷۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه گذاری در نیروی انسانی و ارتقاء کیفیت آن بیشترین نقش را در افزایش رشد اقتصادی دارد. همچنین سلامت و بهداشت مناسب موجب بهبود و افزایش توان نیروی کار می شود؛ که متعاقباً منجر به افزایش تولید و رشد اقتصادی می گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شاخص های سلامت بر رشد اقتصادی ایران است. روش کار: این مقاله با استفاده از مدل گسترش یافته سولو و سیستم معادلات همزمان و روش حداقل مربعات سه مرحله ای (TSLS) با استفاده از نرم افزار Eviews7.0، به بررسی تأثیر سلامت سرمایه انسانی بر نرخ رشد درآمد سرانه در ایران در فاصله زمانی 1361 تا 1386پرداخته است. یافته ها: نتایج نشان داد موجودی سلامت سرمایه انسانی (امید به زندگی) و سرمایه گذاری در سلامت سرمایه انسانی (مخارج بهداشتی) به ترتیب در سطوح معنی داری 99 و 90 درصد به طور مثبت بر نرخ رشد درآمد سرانه تأثیر گذار می-باشند. هر یک درصد افزایش در موجودی و سرمایه گذاری در سلامت سرمایه انسانی به ترتیب منجر به افزایش 0.16 و 0.22 درصد نرخ رشد درآمد سرانه می شود بحث: موجودی سلامت سرمایه انسانی بر نرخ رشد درآمد سرانه در شکل درجه دوم آن تأثیر می گذارد بدین معنی که آثار نهایی موجودی سلامت سرمایه انسانی در سطوح بالای آن نزولی است و افزایش در موجودی سلامت سرمایه انسانی نرخ رشد درآمد سرانه را با نرخ کاهشی افزایش می دهد.
تأثیر همه گیری کووید-19 بر درآمد اختصاصی یکی از بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
۱۰۳-۸۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کووید-19، پذیرش های غیرضروری بیمارستان ها را لغو کرد. ازاین رو، بیمارستان ها با پیامدهای اقتصادی روبرو شدند. در این زمینه، این پژوهش به بررسی تأثیر همه گیری ویروس کووید-19 بر درآمد اختصاصی یکی از بیمارستان های شهر تهران پرداخته است. روش ها: این مطالعه، از انواع مطالعات سری زمانی است. در این مطالعه ی سری زمانی درآمد ماهانه ی کلیه خدمات ارائه شده در یکی از بیمارستان های شهر تهران به صورت سرشماری در دو گروه قبل (از اسفند 1397 تا بهمن 1398) و حین شیوع کووید-19 (از اسفند 1398 تا اسفند 1399)، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار ای-ویوز انجام شد. برای تشخیص وجود یا عدم وجود شکست ساختاری در سری های زمانی مورد مطالعه از آزمون چاو استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد شیوع کووید-19، درآمد همه ی خدمات بیمارستان را کاهش داد. معناداری ضریب رگرسیون و ضریب منفی متغیر دوره کووید-19 ، به وجود رابطه ای منفی بین درآمد کل بیمارستان با شیوع دوره کووید-19 دلالت دارد. درآمد دستگاه آزمایشگاه و دستگاه داخلی بعد از شیوع کووید-19 نسبت به سال قبل به میزان 50 درصد کاهش یافت و در ادامه، این فاصله به 20 درصد تقلیل یافت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد در همه گیری کووید-19 با تغییر اولویت های پذیرش و کاهش مراجعات به دلیل ترس از ابتلا، بیمارستان با شوک های مالی روبرو شد. از این رو، پیشنهاد می شود مدیران بیمارستان جهت آموزش نیروها، ارتقاء بهره وری خدمات، کاهش هزینه ها و استفاده ی بهینه از منابع بالقوه ی مالی و نیروهای انسانی در دوران آرامش اقدام نمایند.