فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۲۱ تا ۷٬۹۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
One of the main concerns of financial institutions for investing in companies is to evaluate financial performance and, most importantly, the financial distress of organizations applying for investment. Therefore, various approaches and tech-niques are used in this evaluation. Financial decision-making has always been associated with the risk of uncertainty. One way to help investors is to provide forecasting models for the overall corporate prospect. It is noteworthy that in all these approaches, various criteria are used to identify corporate financial distress. In this study, a dynamic worst-practice-frontier DEA model was used to identify financially distressed decision-making units over several time-periods. Another feature of the model presented in this study was to provide some improvement solutions for financially distressed decision-making units. Finally, a new ranking approach was introduced to evaluate companies based on the inefficiency trend over several time-periods. The study's approach provides decision-makers with the ability to evaluate the inefficient DMUs during each time-period according to the relationships between these time-periods. The efficiency slope can also be evaluated over time-periods, and companies can be ranked based on this slope. Finally, it is suggested to use this model to dynamically predict financial distress in various industries, including metals, rubber, automobiles, etc., so that compa-nies are informed of their financial distress promptly and take appropriate measures to prevent bankruptcy.
تاثیر افق دید سرمایه گذاران نهادی بر هزینه های نمایندگی در قراردادهای بدهی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۲ (جلد ۴)
180 - 193
حوزههای تخصصی:
در تامین مالی ازطریق بدهی ها براساس تئوری نمایندگی دو طرف قرارداد یعنی اعتبار گیرنده و اعتباردهنده متحمل هزینه های نمایندگی می گردند. ساز و کار نظارتی سرمایه گذاران نهادی می تواند در قرادادهای بدهی نقش آفرینی کند. از اینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر افق سرمایه گذاران نهادی بر قراردادهای بدهی می باشد. بدین منظور از اطلاعات مالی 118 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در فاصله سال های 1394تا 1398 استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون چند متغیره با رویکرد داده های ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که افق دید سرمایه گذاران نهادی کوتاه مدت بر هزینه بدهی تاثیر مثبت دارد. همچنین افق دید سرمایه گذاران نهادی بلندمدت بر هزینه بدهی تاثیر منفی دارد.
بکارگیری الگو ترکیبی شبکه های عصبی مصنوعی با الگوریتم های فراکاوشی (ICA,PSO) در پیش بینی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
213 - 248
حوزههای تخصصی:
رویکردهای فراکاوشی عمدتاً بر اساس نظم و قواعد موجود در ارگانیسمهای طبیعی الهام گرفتهاند. این رویکردها امروزه کاربرد بسیاری در شاخههای مختلف پیدا کرده است. با توجه به اهمیت پیشبینی، شناخت روشها در پیشبینی مدیریت سود میتواند اطلاعات مفیدی را برای ذینفعان فراهم آورد. تنوع عوامل بدست آمده ناشی از نتایج الگوهای خطی برای سنجش مدیریت سود موجب شده است سرمایهگذارن نسبت به کیفیت سود گزارش شده تردید نمایند. بنابراین هدف از این پژوهش ارائه الگوی بهینهتر برای پیشبینی مدیریت سود است. در مرحله نخست با استفاده از الگوی شبکههای عصبی الگوی اولیه خطی را بهینه نموده، سپس از الگوریتمهای ازدحام ذرات و رقابت استعماری برای بهینهتر نمودن الگو استفاده گردید. از این رویافتههای تجربی مربوط به بررسی 620 مشاهده (سال – شرکت) پذیرفته شده در بورس اورق بهادر تهران در بازه زمانی 1390 الی 1395 حاکی از سودمندی و تاثیر مثبت در روشهای ترکیبی بر عملکرد پیشبینی مدیریت سود و همچنین وجود تفاوت معنادر بین میزان سودمندی روشهای خطی و غیرخطی است. به عبارتی در صورت استفاده از الگوریتمها در پیشبینی مدیریت سود دقت پیشبینی با حذف متغیرهای ناکارآمد افزایش مییابد. افزون بر این یافته های پژوهش حاکی از عملکرد بهتر و مناسب الگوریتم رقابت استعماری نسبت به سایر الگوها در کارآمدی متغیرهای گروه مدیریتی با دقت (8/95%) است.
بررسی تأثیر افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی بر سطح نگهداشت وجه نقد از طریق ریسک ویژه و ریسک سیستماتیک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موجودی های نقدی، بخش مهمی از دارایی های واحدهای تجاری را به خود اختصاص می دهند. مهم ترین عامل سلامت اقتصادی این واحدها، ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی است. در این پژوهش به بررسی تأثیر افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی بر سطح نگهداشت وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. در این پژوهش دو کانال ارتباطی ریسک ویژه و ریسک سیستماتیک برای تبیین نحوه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی – همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 122 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1395 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و در مجموع 976 سال – شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی رگرسیونی چندمتغیره و نیز داده های ترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی به صورت مستقیم بر سطح نگهداشت وجه نقد تأثیر مثبتی دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که هرچه سطح افشاء مسئولیت های اجتماعی سازمانی بالاتر باشد، ریسک ویژه شرکت پایین تر است و سطح نگهداشت وجه نقد پایین تر خواهد بود و هرچه سطح افشاء مسئولیت-های اجتماعی سازمانی بالاتر باشد، ریسک سیستماتیک شرکت پایین تر است و سطح نگهداشت وجه نقد بالاتر خواهد بود.
رابطه پایداری شرطی و غیرشرطی اجزای سود و بازده غیرعادی سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۷
103 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه پایداری شرطی و غیرشرطی اجزای سود با بازده غیرعادی و ناهنجاری اقلام تعهدی می پردازد. پایداری شرطی با استفاده از مفهوم واکنش بیش از حد سرمایه گذاران نسبت به اقلام تعهدی و واکنش کمتر از حد آنان نسبت به درآمد فروش محاسبه شده است. روش پژوهش، رگرسیون چند متغیره است. نمونه آماری متشکل از 66 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی از سال 1382 تا 1395 می باشد. جهت آزمون فرضیه ها از روش داده های ترکیبی و آزمون t –استیودنت استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین «تفاوت پایداری شرطی و غیرشرطی درآمد غیرعادی» و «درآمد غیرعادی» با «بازده غیرعادی سهام» رابطه معنی داری وجود دارد، لیکن رابطه بین «تفاوت پایداری شرطی و غیرشرطی درآمد غیرعادی» و «سود غیرعادی» با «بازده غیرعادی سهام» مورد تایید قرار نگرفت. همچنین رابطه بین «تفاوت پایداری شرطی و غیرشرطی اقلام تعهدی» و «ناهنجاری اقلام تعهدی» مورد تایید قرار نگرفت.
تأثیر کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود و سرمایه گذاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
410 - 428
حوزههای تخصصی:
هدف: کوته بینی سرمایه گذاران، به معنای بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاه مدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلند مدت توسط سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه است. با توجه به اینکه سرمایه گذاران کوته بین دارای افق دید کوتاه مدت در بازار سرمایه هستند، بر عملکرد کوتاه مدت شرکت تمرکز می کنند و ممکن است این رفتار آنها، برای مدیران انگیزه ای ایجاد کنند تا از طریق مدیریت سود و کاهش سرمایه گذاری، عملکرد کوتاه مدت شرکت را بهتر از واقع گزارش دهند. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود و سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: اطلاعات لازم، از صورت های مالی 150 شرکت در دوره زمانی سال های 1390 تا 1396 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل رگرسیون چندمتغیره با داده های تابلویی به روش اثرهای ثابت استفاده شده است. در این پژوهش، برای اندازه گیری کوته بینی سرمایه گذاران، از مدل دل ریو و سانتاماریا (2016)؛ برای اندازه گیری مدیریت سود، از مدل تعدیل شده جونز (1991) و برای اندازه گیری سرمایه گذاری شرکت، از مخارج پرداختی بابت سرمایه گذاری استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود، تأثیر معنادار و مثبت و بر سرمایه گذاری شرکت ها، تأثیر معنادار و منفی می گذارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش کوته بینی سرمایه گذاران، مدیران شرکت ها در راستای برآورده کردن انتظارات سرمایه گذاران کوته بین برای بهبود سودآوری و قیمت جاری سهام شرکت ها، بر عملکرد کوتاه مدت تمرکز می کنند. از این رو، مدیران به جای تمرکز بر اهداف و برنامه ریزی های بلند مدت، بر اهداف کوتاه مدت متمرکز می شوند و به همین دلیل با دست کاری سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری و کاهش سرمایه گذاری آتی، انتظارات سرمایه گذاران کوته بین را برآورده می کنند.
Determining the effect of auditors' skeptical personality traits with considering the characteristics of organizational behaviour on job Audit Durability(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The problem of desertion the effective and efficient staff and specialist staff is one of serious problem has been created for the organizations managers that seek to maintain, improve and utilize their human resources. Researchers believe that staff desertion will have a negative impact on the organization and not only reduce the organizational performance, but also increase the direct and indirect costs of staff desertion, such as transferring capabilities to competitors, increasing costs of hiring and training new staff, etc. The purpose of this study is to determine the effect of auditors' skeptical personality traits with considering the characteristics of organizational behaviour on job durability. For this purpose, the relationship between interpersonal trust, locus of control and presumptive doubt and neutral of professional skepticism and three characteristics of organizational behaviour, organizational commitment, perceived organizational support and organizational citizenship behaviour on job durability are assessed. The statistical society consists of all auditors of audit institutions that are the member of the Association of Certified Public Accountants who are working and not the organization's partners. The structural equation modeling has been used for analysis. The findings of the study show that auditors' skeptical personality traits did not directly affect their job durability.
سوگیری های رفتاری، حجم غیرنرمال معاملات و بازده غیرعادی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر سوگیری های رفتاری شامل فرااعتمادی، اثر تمایلاتی و توجهات سرمایه گذاران بر حجم غیرنرمال و بازده غیرعادی است. روش: برای این منظور نمونه ای متشکل از 325 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران، در بازه هفتگی و طی سال های1390 تا 1395 با استفاده از روش رگرسیون داده های ترکیبی نامتقارن بررسی شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد توجهات سرمایه گذاران و اثر تمایلاتی موجب ایجاد حجم غیر نرمال می شود.درباره بازده غیرعادی نیز توجهات سرمایه گذاران در الگوی رگرسیونی معنی دار است. نکته مهم بررسی روابط علی زنجیره وار و درواقع، تأثیر سوگیری های رفتاری مؤثر بر حجم غیر نرمال در ایجاد بازده غیرعادی است. در نمونه بررسی شده توجهات سرمایه گذاران عامل ایجاد حجم غیر نرمال و سپس بازده غیرعادی است. درباره فرااعتمادی، رابطه این سوگیری با حجم غیرنرمال و بازده غیرعادی معنی دار نیست و فرااعتمادی از عوامل ایجاد حجم غیرنرمال و بازده غیرعادی محسوب نمی شود.
تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیر عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت با توجه به نقش تعدیلی: ارتباط سیاسی و کارایی مدیر عامل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های رفتاری مدیران یکی از مهم ترین عوامل در تصمیم گیری درباره تأمین مالی و ترکیب ساختار سرمایه شرکت است. با افزایش رقابت و دشواری مدیریت در محیط های پیچیده سازمانی، سازمان ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی های ذاتی را در زمان تصمیم گیری های مهم لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک بخش مهمی از این فرآیند تصمیم گیری را تشکیل می دهد. ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیران عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت شامل انطباق، استراتژی، عملیات و گزارشگری شرکت با توجه به نقش تعدیل گری ارتباط سیاسی و کارایی مدیرعامل پرداخته و برای این منظور با داده های مربوط به 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1397 با به کارگیری رگرسیون چند متغیره باداده های ترکیبی موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین خوش بینی مدیرعامل و استراتژی و عملیات شرکت رابطه منفی و گزارشگری شرکت رابطه مثبت و از طرفی بین کوتاه بینی مدیرعامل و استراتژی و انطباق شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ارتباط سیاسی مدیرعامل رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و عملیات شرکت و رابطه بین کوتاه بینی و انطباق شرکت را تعدیل منفی می کند و از سوی دیگر کارایی بر رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و انطباق و استراتژی شرکت تأثیر مثبت وبر عملیات شرکت تأثیر منفی دارد و کارایی مدیرعامل نقش تعدیل گری مثبت بر رابطه بین کوتاه بینی و استراتژی و گزارشگری شرکت و تعدیل گری منفی با عملیات شرکت دارد.
ارائه الگویی از اثر ویژگی های سیستم های اطلاعاتی حسابداری بر عملکرد سیستم مبتنی بر نقش تعدیلی عدم اطمینان کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه اقتضایی سیستم های اطلاعات حسابداری منجر به دستیابی به عملکرد بهینه در سازمان می گردد و نقش سیستم های اطلاعات حسابداری به عنوان ارتباطی پویا میان استراتژی های سازمان و معیارهای متداول حسابداری ایجاد می نماید؛بنابراین خصوصیات سیستم های اطلاعات حسابداری می تواند بر عملکرد سیستم مبتنی بر الگوی فرآیند گرا در شرایط عدم اطمینان کاری اثرگذار باشد. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارزیابی نقش تعدیلی عدم اطمینان کاری بر رابطه بین ویژگی های سیستم های اطلاعاتی حسابداری با عملکرد سیستم است. نتایج مصاحبه با مدیران مالی و کارشناسان حسابداری 60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و تجزیه وتحلیل داده ها به روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد ویژگی های سیستم اطلاعات حسابداری بر عملکرد سیستم تأثیر دارد. همچنین مطابق با نتیجه به دست آمده از فرضیه دوم عدم اطمینان کاری،تأثیر ویژگی های سیستم اطلاعات حسابداری بر عملکرد سیستم راتعدیلمی کند.
According to the contingency theory of accounting information systems leads to optimal performance in the organization and the role of accounting information systems as a dynamic link between the organization's strategies and common accounting criteria; Uncertainty can work. Therefore, based on this argument, the purpose of the present study is to design and evaluate the moderating role of uncertainty on the relationship between the characteristics of accounting information systems and system performance. The results of interviews with financial managers and accounting experts of 60 companies listed in Tehran Stock Exchange and data analysis using structural equation modeling method show that the characteristics of accounting information system affect the performance of the system. It also moderates the effect of accounting information system features on system performance, in accordance with the result of the second assumption of uncertainty.
مدیریت سود واقعی، کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
595 - 614
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مالکان شرکت ها به منظور کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران و همچنین پایین نگه داشتن ریسک اعتباری، از سازوکارهای حاکمیت شرکتی بهره می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری است.
روش: به منظور اجرای این پژوهش، 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1388تا 1396 انتخاب شدند. رتبه اعتباری از طریق مدل امتیاز بازار نوظهور و مدیریت سود واقعی از طریق مدل روی چودهری اندازه گیری شده است. اطلاعات لازم از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی و سامانه کدال استخراج شده و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیم یافته آزمون شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر مدیریت سود واقعی اثر معکوس و معنادار و مدیریت سود واقعی اثر منفی و معنادار بر رتبه اعتباری دارد. همچنین نتایج حاکی از این است که کیفیت حاکمیت شرکتی به صورت غیرمستقیم و از طریق مدیریت سود واقعی بر رتبه اعتباری اثرگذار است.
نتیجه گیری: وجود سازوکارهای حاکمیت شرکتی قوی، به کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیران منجر می شود و از این طریق باعث می شود که رتبه اعتباری افزایش یابد. به بیان دیگر، نقش میانجی مدیریت سود واقعی در رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و رتبه اعتباری تأیید می شود.
CEO Risk-Taking Incentives based on Environmental Sustainability(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this study, I try to examine the effect of environmental sustainability on CEO risk taking. Prior research, however, has struggled to establish this relation empirically; moreover, some evidence points to the possibility that the CEO risk appetite is lower for firms with sustainable environment. The opportunistic approach of managers leads to decisions about personal interests and imposing costs on shareholders by decreasing risk taking. In order to investigate the issue, data on companies listed in Tehran Stock Exchange for the period 2008-2018 were extracted and a panel regression model was used to test the research hypotheses. Consistent with expected relation between CEO risk taking and the environmental sustainability, It decreases with respect to CEO opportunistic approach. Managers may benefit from increased fluctuations in risk orientation, but are more sensitive than shareholders and have less restrictive choice that avoids higher risk.
معرفی پایداری مالیاتی شرکت: شاخصی جهت ارزیابی ریسک در حسابرسی بر مبنای طرح جامع مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
201-214
حوزههای تخصصی:
در طرح جامع مالیاتی مبتنی بر ماده 97 قانون مالیات های مستقیم، شرکت هایی مورد حسابرسی مالیاتی قرار می گیرند که دارای ریسک حسابرسی بالا باشند. یکی از شاخص هایی که می تواند جهت انتخاب مؤدیان پرریسک در نظر گرفته شود، پایداری مالیاتی است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری مالیاتی و معرفی آن به عنوان معیاری جهت ارزیابی ریسک حسابرسی مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1395 در نمونه ای شامل 159 شرکت است. به منظور آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون لجستیک و آزمون صحت پیش بینی مدل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد پایداری مالیاتی در شرکت هایی که به دنبال کمینه سازی نرخ مؤثر مالیاتی نقدی هستند، کمتر است و این شرکت ها در خصوص پیش بینی پرداخت های مالیاتی با ابهام بیشتری روبه رو هستند. بنابراین در اجرای طرح جامع مالیاتی، می توان شرکت های با نرخ مؤثر مالیات پایین را دارای پایداری مالیاتی پایین تر و در زمره شرکت های با ریسک حسابرسی بالا قلمداد نمود.
تاثیر شاخص های کمی مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پژوهش حسابداری دوره نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
160 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص های کمی مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. با بررسی ادبیات داخلی در ارتباط با پژوهش های انجام شده در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت و با توجه به اهمیت این حوزه برای اقتصادهای در حال توسعه به منظور جذب سرمایه گذاری خارجی، این پژوهش برای نخستین بار به بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی در محیط گزارشگری مالی ایران با توجه به شاخص های کمی استخراج شده از صورت های مالی پرداخته است. بدین منظور ده فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 105 شرکت عضو بورس اوراق بهادار برای دوره ی زمانی بین سال های 1388 تا 1395 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شد. نتایج نشان داد که نسبت تعداد کارکنان به کل دارایی ها و نسبت مالیات به کل دارایی ها به عنوان شاخص های ارائه مسئولیت اجتماعی شرکت، سبب کاهش نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی شرکت می شوند. از سوی دیگر، نتایج موید آن است که نسبت دارایی های ثابت به کل دارایی های شرکت، نسبت هزینه تحقیق، توسعه و تبلیغات به فروش و توانایی حاکمیت شرکتی به عنوان شاخص های ارائه مسئولیت اجتماعی شرکت، تأثیر غیر معناداری بر نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی شرکت دارد. بنابراین، با توجه به نتایج متناقض کسب شده برای تأثیر شاخص های کمی مسئولیت اجتماعی بر نوسانات عملکرد مالی و اقتصادی شرکت این حوزه نیازمند انجام تحقیقات بیشتری است.
اثر سرمایه گذاری روی نام تجاری برسلامت مالی آتی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 184
حوزههای تخصصی:
برند تجاری از مسائل اصلی مطروحه در راهبرد یک بنگاه اقتصادی است. شرکتها برای برند تجاری خود در زمینههای تبلیغات، فروش و بسته بندی سرمایه گذاریهای وسیع و بلند مدتی انجام میدهند. برند تجاری قوی، وفاداری مشتریان و بازارهای قوی و قدرتمندرا برای ایشان به همراه میآورد.هدف اصلی از این تحقیق، تعیین تاثیر سرمایه گذاری روی نام تجاری در تامین سلامت مالی شزکتهااست. در این راستا در مقاله حاضر بیان میشود سرمایه گذاری روی نام تجاری چگونه بر نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، ارزش بازار سهام و ارزش افزوده اقتصادی تاثیر میگذارد.پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی – علی میباشد.فرضیههای تحقیق از طریق رگرسیون چند متغییره و از طریق نتایج حاصل از الگوی اقتصاد سنجی مورد آزمون قرار گرفته اند.نمونهع آماری مورد بررسی این پژوهش 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386الی 1395میباشد.یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه گذاری روی نام تجاری در شرکتها، با نسبت نقدینگی، نسبت بدهی، ارزش بازار و ارزش افزوده اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد.
ردیابی شاخص و شاخص بهبودیافته با استفاده از رویکردهای هم انباشتگی و همبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
457 - 474
حوزههای تخصصی:
ردیابی شاخص، یک نوع سرمایه گذاری منفعل در بازار سرمایه است که هدف آن، تشکیل پرتفوی با تعداد محدودی از سهام است، به طوری که رفتار و روندی مشابه با شاخص، داشته باشد. مدیریت فعال پرتفوی به دنبال جلوزدن از بازدهی شاخص است، در حالی که مدیریت منفعل به دنبال دستیابی به بازدهی و ریسک متناسب با شاخص می باشد. رویکرد مدیریت منفعل پرتفوی به دلیل هزینه های پایین به شدت مورد توجه سرمایه گذاران قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور ردیابی شاخص و شاخص بهبودیافته، از دو رویکرد هم انباشتگی و همبستگی استفاده می شود. شاخص مورد نظر در تحقیق حاضر، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج خارج از نمونه نشان می دهد که افزایش بازه زمانی درون نمونه، عملکرد مدل ها را بهبود می بخشد. از طرفی، با توجه به خطای ردیابی، رویکرد هم انباشتگی، عملکرد بهتری نسبت به رویکرد همبستگی دارد. از سوی دیگر، بر مبنای بازدهی پرتفوی ها و معیارهای نسبت اطلاعاتی و شارپ، عملکرد مدل در ردیابی شاخص، بهتر از ردیابی شاخص بهبودیافته است.
تغییرات حسابداری و اصول فرابودجه در بخش عمومی: مروری بر مفاهیم و ادبیات با تأکید بر ایزومورفیسم نهادی
حوزههای تخصصی:
در طول دهه های اخیر، اصلاحات و تغییرات مهمی در بخش مدیریت مالی عمومی به خصوص در زمینه حسابداری بخش عمومی و بودجه ریزی به وقوع پیوسته است. این اصلاحات از قبیل فرابودجه شامل تغییر سیاست ها و رویه های حسابداری عمومی می باشد. در واقع، اصل فرابودجه یک مدل مدیریتی تطبیق پذیر و عمدتاً غیرمتمرکز و همچنین یکی از برجسته ترین نوآوری های مدیریتی قرن بیست و یکم است و در آن شرکت ها برای چیره شدن بر مشکلات ذاتی بودجه بندی سالانه سنتی از آن استفاده می کنند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر توصیف فرآیند تغییرات حسابداری و اصول فرابودجه در بخش عمومی است که به صورت مروری و از طریق بررسی ادبیات موجود انجام شده است. بررسی مطالعات پیشین نشان می دهد، اجرای اصول فرابودجه صرفاً یک نوآوری نمادین نبوده و تغییرات در سطح دولت ها منجر به تغییر ساختارها و سیستم ها در سطح سازمانی و همچنین تصویب این اصل شده است. علاوه بر این، پژوهش حاضر توجه ویژه ای به ایزومورفیسم نهادی و رویکردهای آن داشته و به طور اجمالی به استانداردهای بین المللی حسابداری بخش عمومی و همچنین مزایا و چالش های آن نیز پرداخته است.
بررسی رابطه بین مالکیت متقابل و کارایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تأثیر متغیر میانجی رقابت بازار محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
137 - 159
حوزههای تخصصی:
استقرار مناسب سازوکار های حاکمیت شرکتی، اقدامی اساسی برای استفاده بهینه از منابع، شفافیت و رعایت حقوق همه ذی نفعان در یک واحد تجاری است. یکی از این ساز وکار ها، ساختار مالکیت است. مالکیت متقابل (مالکیت شرکت از طریق واحد های فرعی و وابسته خویش) یکی از ساختارهای مالکیتی است که می تواند بر جنبه های مختلف بنگاه ها تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مالکیت متقابل بر کارایی شرکت با در نظر گرفتن متغیر میانجی رقابت بازار محصول از طریق روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های تابلویی و آزمون سوبل انجام شده است. از روش تحلیل پوششی داده ها برای اندازه گیری کارایی و از شاخص هرفیندال- هیرشمن برای اندازه گیری رقابت بازار محصول استفاده شده است. آزمون های انجام شده در خصوص داده های 120 شرکت در طول سال های 1388 الی 1393 (720 سال- شرکت) نشان می دهد که مالکیت متقابل با رقابت بازار محصول رابطه مستقیم و معنادار دارد و رقابت بازار محصول با کارایی دارای رابطه معکوس و معنادار است. در ضمن مالکیت متقابل به صورت غیرمستقیم با تأثیر متغیر میانجی رقابت بازار محصول با کارایی رابطه معکوس و معنادار دارد.
بررسی اثرات رفاه ذهنی و شفافیت مالی بر تمایل به سرمایه گذاری در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
169 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: رفاه ذهنی سرمایه گذاران از جمله مهمترین مسائل اقتصاد عصر حاضر است، چرا که این رفاه در تصمیمات و رفتارها، تأثیر دارد و می تواند به عنوان یک عامل تاثیرگذار محسوب گردد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر رفاه ذهنی و شفافیت مالی در تأمین و تمایل به سرمایه گذاری سرمایه گذاران در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-اکتشافی و کاربردی و از نوع آمیخته است از این رو به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می گردد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران و در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی هستند. روش نمونه گیری در بخش کیفی روش گلوله برفی و در بخش کمی، روش در دسترس است حجم نمونه برابر با 384 نفر و قلمرو زمانی پژوهش سال های 1399 - 1398 است. روش تجزیه و تحلیل یافته ها، تحلیل عاملی اکتشافی است و برای آزمون فرضیه ها از الگوی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، که رفاه ذهنی با 6 عامل و ادارک شفافیت با 9 عامل بر تمایل به سرمایه گذاری اثرگذار است. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل( 1 - خشنودی از افشاء اطلاعات مالی، 2 - خشنودی از پیش بینی سودهای آتی، 3 - خشنودی از عدم احتمال ورشکستگی، 4 - خشنودی امکان تامین مالی آسان، 5 - خشنودی از پایبندی به اصول اخلاقی، 6 - خشنودی از مناسبات و ارتباطات مناسب با شرکت) بر رفاه ذهنی سرمایه گذاران و 9 عامل ( 1 - افشاء اطلاعات سرمایه گذاری های بلندمدت، 2 - افشاء هزینه تحقیق و توسعه، 3 - افشاء اطلاعات مخارج سرمایه ای، 4 - افشاء اطلاعات شرکتهای تابعه، 5 - گزارش بخشی، 6 - افشاء اطلاعات تحلیل گران، 7 - دسترسی سریع به اطلاعات و رسانه ها، 8 - انتشارات اقدامات و تصمیمات سرمایه گذاران نهادی، 9 - افشاء ویژگی های شرکت مانند اعضا غیرموظف، اندازه، اهرم مالی و سودآوری) بر شفافیت مالی شرکت ها اثرگذار است و شفافیت و رفاه ذهنی بر تمایل سرمایه گذاران موثر است. نتیجه گیری: شفافیت و رفاه ذهنی از جمله عواملی هستند که امروزه سرمایه گذاران به آن در تصمیم گیرهای خود اهمیت می دهند. شفافیت در واقع به معنای در دسترس بودن اطلاعات مالی برای سرمایه گذاران است که می تواند محرک آنها در مشارکتهای اقتصادی باشد و بر رفاه ذهنی، که یک عامل درونی است تأثیر گذار باشد و طبق یافته های پژوهش هر چه میزان رف اه ذهنی افزایش یابد؛ تمایل به سرمایه گذاری نیز افزایش می یابد.
ارائه مدل عوامل موثر بر شفافیت صورتهای مالی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی در شرکت برق منطقه ای آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۶
301-322
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران به اطلاعات معتبر، به موقع و قابل فهم، در قالب هائی که به راحتی قابل تجزیه و تحلیل باشد نیاز دارند. بنابراین تهیه اطلاعات مفید و قابل اتکاء جهت ارزیابی نظامهای حسابداری و گزارشگری مالی، نقش عمده و اساسی دارد و باعث مطلوبیت و سودمندی نظامهای حسابداری می شود. چرا که مقوله شفافیت گزارشگری مالی در سالهای اخیر نمود بیشتری پیدا کرده است و این اهمیت، باعث گردیده که موضوع شفافیت صورتهای مالی، بعنوان یک پدیده مورد لزوم، سهم بیشتری را بخود اختصاص دهد. پژوهش حاضر به دنبال ارایه مدل عوامل موثر بر شفافیت صورتهای مالی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی در شرکت برق منطقه ای آذربایجان شرقی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان رسمی و پیمانی شرکت توزیع برق منطقه ای آذربایجان می باشد که نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 219 نفر بدست آمد. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی و اکتشافی است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته و سپس، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای پاسخ به سوالات پژوهش از، تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی و آزمون فریدمن از نرم افزار های LISREL و SPSS 17 استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل موثر بر شفافیت صورتهای مالی در شرکت برق منطقه ای آذربایجان، عبارت اند از: عوامل فردی، عوامل قوانین و استانداردهای سازمان، عوامل سازمانی، عوامل نگرش کارکنان و عوامل توانمند ساز.