فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی در رابطه میان استراتژی کسبوکار و اجتناب مالیاتی شرکت بررسی میشود. بهمنظور ارزیابی نوع استراتژی انتخابی شرکتها (تهاجمی یا تدافعی) از سیستم امتیازدهی اینتر و لرکر (1997)، برای اندازهگیری اجتناب مالیاتی از دو متغیر نرخ مؤثر مالیات و تفاوت دفتری مالیات و از نسبت متخصصان مالی به تعداد اعضای کمیته حسابرسی برای محاسبه میزان تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش، دوره زمانی 1393 تا 1397 بوده و نمونه پژوهش شامل 154 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیهها با بهرهمندی از الگوی رگرسیون چندمتغیره و دادههای ترکیبی انجام شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند متخصصان مالی کمیته حسابرسی، تنها نقش مشاورهای را (تشویق به فعالیتهای اجتناب مالیاتی) برای شرکتهای تدافعی ایفا میکنند. همچنین، نتایج بیان میکنند متخصصان حسابداری در نتایج بهدستآمده همانند نقش متخصصان مالی کمیته حسابرسی عمل میکنند و در برنامهریزی مالیاتی برای شرکتهای تهاجمی، نقش نظارتی خود را انجام نمیدهند.
ارائه مدلی از واکنش سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به رفتار سودهای واقعی و پیش بینی شده فصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
201 - 218
حوزههای تخصصی:
ارزش اصلی سود به افشای اطلاعاتی بستگی دارد که توسط منابع دیگر افشا نشده و محتوای اطلاعاتی سود و ارزشمندی آن فقط وابسته به مقدار اطلاعاتی که در اختیار بازار میگذارد نیست. بلکه به زمان افشا، تأخیر و تعجیل در افشای اخبار خوب و بد میباشد که سرمایه گذران و اعتباردهندگان براساس آن واکنش و اقدام مینمایند. به همین منظور در این پژوهش سعی شده تا بر اساس 4 حالت مختلف مسیر انتظاراتی سود، که در هرکدام از آنها اخبار متفاوتی بیان میشود، آزمون فرضیات انجام گیرد. برای این کار، دادههای مربوط به تعداد 120 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوی رگرسیونی دادههای ترکیبی برای دوره زمانی بین سالهای 1388 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان میدهند که میتوان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکتها حرکت پیش بینی سود و بازده غیر عادی سهام را پیش بینی کرد. اما نمیتوان محتوای اطلاعاتی سودهای فصلی را مدلسازی نمود. همچنین رفتار اعتباردهندگان را زمانی که استمرار خبر خوب و عدم استمرار خبر خوب داشته باشیم نمیتوانیم مدلسازی کنیم اما زمانی که استمرار اخبار بد و عدم استمرار اخبار بد داشته باشیم میتوانیم با استفاده از ریسک اعتباری رفتار اعتباردهندگان را مدلسازی نماییم.
بررسی رابطه بین استراتژی راهبری هزینه، رقابت بازار و مدیریت سود های واقعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش عامل استراتژی راهبری هزینه (به عنوان یکی از استراتژی های تجاری) و نیز عامل رقابت در مدیریت سودهای واقعی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر این اساس تعداد 128 شرکت در دوره زمانی 1389 تا 1394 از بین جامعه آماری انتخاب شده و روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از داده های تلفیقی ایستا و روش حداقل مربعات تعمیم یافته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق، دستکاری در فعالیت های واقعی به عنوان معیار مدیریت سود، شاخص هرفیندال – هیرشمن به عنوان معیار رقابت در سطح صنعت، شاخص سهام به عنوان معیار رقابت در سطح شرکت و گردش دارایی های عملیاتی به عنوان معیار راهبری هزینه در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که استراتژی راهبری هزینه دارای اثر با اهمیتی بر مدیریت سودهای واقعی است. وجود رابطه مثبت بین استراتژی راهبری هزینه و مدیریت سود، حکایت از آن دارد که شرکتهایی که از استراتژی راهبری هزینه تبعبت می کنند، گرایش به اعمال سطح بالاتری از مدیریت سودهای واقعی دارند. همچنین نتایج نشان می دهد که مدیریت سود ناشی از اجرای استراتژی راهبری هزینه به واسطه افزایش سطح رقابت، می تواند تشدید شود.
رابطه بین سقوط قیمت سهام و سهامداران نهادی پایدار و گذرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی همواره این احتمال وجود دارد که مدیران شرکت لزوماً به نفع سهامداران تصمیم نگیرند و به امید بدست آوردن خبرهای خوب در آینده، زمینه های ایجاد محیط گزارشگری غیر شفاف و به تبع احتمال سقوط قیمت سهام را فراهم آوردند. در مقابل مفاهیم حاکمیت شرکتی با تأکید بر سهامداران نهادی از آن ها به عنوان سازوکار کنترلی جهت مقابل با رویکرد فرصت طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا، بر نقش سرمایه گذاران نهادی در مکانیسم راهبری شرکت و توانایی بالقوه ای آن ها در تأثیرگذاری بر رویه ها و سیاست های اتخاذشده از سوی مدیران تأکید می کنند. بر همین مبنا مطالعه در خصوص نقش سرمایه گذاران نهادی در سقوط ناگهانی قیمت سهام ضروری به نظر می رسد. ازاین رو پژوهش حاضر با بهره گیری از دو فرضیه نظارت کارآمد و همگرایی منافع و طبقه بندی نمودن سهامداران نهادی به دو گروه سهامداران نهادی پایدار و گذرا رابطه بین سهامداران نهادی با سقوط قیمت سهام (با دو مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) را با استفاده از اطلاعات 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سهامداران نهادی پایدار با سقوط قیمت سهام (مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. لیکن این رابطه بین سهامداران نهادی گذرا با سقوط قیمت سهام (مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) برقرار نیست؛ که این موضوع بر تفاوت قائل شدن بین سهامداران نهادی پایدار و گذرا و همچنین تأکید بر سهامداران نهادی پایدار به عنوان سازوکار کنترلی مؤثر بر ارکان راهبری سازمان و مقابله با سقوط ناگهانی قیمت سهام اشاره می نماید.
تأثیر تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه میان بیش اعتمادی مدیران و درماندگی مالی
حوزههای تخصصی:
سلامت مالی به مفهوم توان سودآوری و تداوم فعالیت واحد اقتصادی برای کلیه سهامداران و ذینفعان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه میان بیش اعتمادی مدیران و درماندگی مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1397 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش اعتمادی مدیران تأثیر مثبت و معنی داری بر درماندگی مالی شرکت دارد. همچنین تجدید ارزیابی دارایی های ثابت بر رابطه بین بیش اعتمادی و مدیران و درماندگی مالی شرکت، تأثیر منفی و معنادار دارد.
بررسی اثر اظهارنظر تعدیل شده حسابرس بر ساختار بدهی و بازده مازاد سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۰
157 - 183
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران به منظور اتخاذ تصمیمات بهینه اقتصادی نیاز به اطلاعات قابل اتکا در تصمیم گیری دارند. ا ین پژوهش به بررسی تاثیر اظهارنظر تعدیل شده حسابرس بر ساختار بدهی و بازده مازاد سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نوع اظهارنظر حسابرس به عنوان متغیر مستقل و ساختار بدهی و بازده مازاد سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نمونه آماری مورد مطالعه، شامل 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران، طی سال های 1391- 1395 است. داده های مورد نیاز از کتابخانه بورس اوراق بهادار تهران، لوح فشرده ره آورد نوین و سایت کدال جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار افزار Eviews 9انجام شده است. دراین پژوهش از الگوی رگرسیون چند متغیره و روش داده های تابلویی استفاده شده است. برای بررسی رابطه میان متغیرهای ذکرشده، دو فرضیه تدوین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان اظهارنظر تعدیل شده حسابرس با ساختار بدهی و بازده مازاد سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد
بررسی تاثیر کوته بینی مدیران بر بازده آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی بررسی تاثیر تاثیرکوته بینی مدیران بر بازده آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. کوته بینی شرحی از یک شکل سوگیری یا گرایش است که محدودیتی جدی و مهم برای توجه به گزینه ها و پیشنهادها در انتخاب و تصمیم گیری ایجاد می کند. در حقیقت کوته بینی به معنای بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاه مدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلندمدت توسط سرمایه گذاران فعال در بازار است. درحقیقت، دربازار های فاقد ویژگی کارایی، سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان، ارزش شرکت را تنها براساس آنچه درگذشته اتفاق افتاده است و یا درآینده نزدیک رخ خواهد داد، تعیین می کنند و اهمیت کمتری به توانایی های بالقوه شرکت درآینده دورتر قایلند. با توجه به اهمیت کوته بینی این تحقیق در پی بررسی تاثیر کوته بینی مدیران بر بازده آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. در این تحقیق شرکت هایی را دارای مدیریت کوته بین در نظر گرفتیم که با داشتن عملکرد مثبت مالی و افزایش بازده دارایی ها، هزینه های بازاریابی و تحقیق و توسعه آن ها کاهش یافته است. به طور کلی استفاده از یک نمونه از شرکت های بورس اوراق بهادار در فاصله سال های 1385 الی 1393 بیانگر این نتیجه بوده است که در صورت وجود کوته بینی مدیران، شاهد کاهش بازده سالیانه آتی سهام شرکت های نمونه بوده ایم. در واقع نتیجه بدست آمده نشان دهنده آن است که بازده سالیانه آتی سهام در شرکت های با کوته بینی مدیران کاهش یافته است، هرچند که این نتیجه از نظر آماری معنادار نبوده است.
رابطه ساختار سرمایه و مالکیت مدیریتی با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
75 - 92
حوزههای تخصصی:
در این مقاله رابطه بین ساختار سرمایه و مالکیت مدیریتی با عملکرد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی 5 ساله (سالهای 1392-1388) و با نمونه انتخابی 108 شرکت مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفت. فرضیههای پژوهش بر اساس مدل ارائه شده، با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار گرفت. برای این منظور مؤلفه ساختار سرمایه بهعنوان متغیر مستقل، مؤلفه مالکیت مدیریتی بهعنوان متغیر تعدیلکننده و مؤلفه عملکرد شرکتها (نسبت کیوتوبین، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام) بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به تمرکز مالکیت مدیریتی، مالکیت مدیریتی رابطه ساختار سرمایه و شاخص عملکرد شرکتها (نسبت کیوتوبین) را تعدیل میکند و این تعدیل مثبت و مستقیم میباشد. علاوه بر این آزمون فرضیهها بیانگر این بود که رابطهای بین ساختار سرمایه با بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) و نسبت ارزش بازار سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (B/M) در صورت تمرکز مالکیت مدیریتی وجود ندارد.
تبیین ارزش بازاری اختیارهای واقعی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
56-39
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بررسی این ایده مد نظر است که آیا قیمت های سهم در بازار، انتظارات سرمایه گذاران نسبت به ارزش اختیارهای واقعی را منعکس می کند؟ به این منظور رابطه میان بخشی از ارزش بازاری سهام-شرکت که ناشی از اختیارهای واقعی است(ROR) و متغیرهایی که با اختیارهای واقعی مرتبط هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی انجام شده بر اساس داده های133 شرکت تولیدی-صنعتی طی دوره 10 ساله در قالب پانل دیتا جهت مدلسازی به صورت رگرسیون چندگانه حاکی از این است که در هر سه رویکرد سود خالص(NI)، جریان نقد آزاد سهامداران(FCFE) و جریان نقد آزاد شرکت(FCFF) به طور متوسط 14/24، 37/29 و 68/23 درصد از ارزش بازاری سهام-شرکت ها ناشی از اختیارهای واقعی بوده که از نظر آماری هم این مقادیر متفاوت از صفر می باشند. مقایسه به عمل آمده از قدرت و دقت مدل های پیش بینی ناشی از سه رویکرد مذکور نشان می دهد رویکرد سود خالص(NI) در تبیین ارزش بازاری اختیارهای واقعی به طور نسبی بهتر از دو رویکرد دیگر است.
بررسی عوامل مؤثر در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
93 - 120
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی شرکت های ایرانی پرداختیم. بر اساس پیمایش صورت گرفته از 95 مشارکت کننده، مشخص شد که تقریباً 50 درصد از مشارکت کنندگان (47 نفر) به دنبال استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی در واحدهای حسابرسی داخلی تحت نظارتشان هستند. از طرفی حدود نیمی از مشارکت کنندگان تمایلی به استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی نداشته اند. دلیل اصلی این موضوع را می توان به اندازه کوچک واحد حسابرسی داخلی و محدودیت های ناشی از بودجه و سرپرستی کار ارتباط داد به طوری که شواهد نشان می دهد که واحدهای حسابرسی داخلی با اندازه بزرگ تر تمایل بیشتری برای جذب تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی دارند. همچنین شواهد نشان می دهد که مؤسسات حسابرسی همان گونه که انتظار می رفت، تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی را عموماً استخدام می کنند. مهم ترین دلایل مبنای تصمیم عدم استخدام مشارکت کنندگان در این پژوهش، فقدان تجربه تازه فارغ التحصیلان، شکاف میان نیازهای حرفه و آموزش های دانشگاهی، عدم آگاهی کافی تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی نسبت به مسائل قانونی، حرفه ای، صنعت و غیره عنوان گردید. در بررسی عوامل مؤثر در استخدام تازه فارغ التحصیلان مشخص گردید که عمده عوامل شناسایی شده (39 عامل) در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی مؤثر بودند به طوری که هر پنج فرضیه اصلی پژوهش تائید شدند یعنی عوامل فردی، تحصیلات دانشگاهی، تجارب پیشین، گواهی نامه ها و مدارک حرفه ای و آموزش های غیردانشگاهی در استخدام تازه فارغ التحصیلان دانشگاهی ازنظر مشارکت کنندگان در پژوهش مؤثر می باشند .
پیش بینی سری های زمانی مالی با استفاده از روش هالت وینترز چندگام جلوتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
505 - 518
حوزههای تخصصی:
تاکنون روش های مختلفی برای پیش بینی قیمت کالاها و سودهای سهام به کار رفته است. با توجه به نوسانات دنیای مالی مهم ترین نکته این است که کدام یک از روش های پیش بینی می تواند در اعمال تصمیم بهینه به مدیران و تصمیم گیرندگان بخش های اقتصادی و بازرگانی کمک کند. در اغلب مطالعات صورت گرفته تا کنون، برای پیش بینی سری های زمانی از روش های خودرگرسیون موسوم به باکس جنکینز برای پیش بینی سری های زمانی استفاده شده است؛ در حالی که سری های زمانی بسیاری با تغییرات فصلی یا سیکلی وجود دارند که نمی توانند به وسیله یک چندجمله ای به طور مناسب مدل شوند. در این تحقیق از روش هالت وینترز برای پیش بینی سری زمانی نامانای داده های سود کسب شده از فروش یک محصول واسطه استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که روش پیشنهادی در مقایسه با روش های کلاسیک و روش S فیلتر شده، کارایی بیشتری در پیش بینی مقادیر آینده از خود نشان می دهد
ارزیابی و اولویت بندی روش های تأمین مالی متناسب با صنعت دفاع جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین هزینه های دولتها حتی در دوران صلح هزینه های بخش دفاع و امنیت می باشد و کشورهای مختلف بخش مهمی از درآمدهای عمومی خود را برای این بخش هزینه می کنند. دولت جمهوری اسلامی اسلامی ایران نیز همه ساله بخشی از بودجه عمومی خود را به این مهم اختصاص داده است. در بخش دفاع، تقویت بنیه دفاعی یکی از مهم ترین ماموریت هاست که بخش عمده ای از این ماموریت مهم بر عهده صنایع دفاعی کشور می باشد. یکی از نکات مهم در توسعه و تقویت یک صنعت تامین مالی پایدار آن صنعت می باشد. تاکنون تامین مالی صنایع دفاعی صرفا بر عهده دولت بوده و از محل بودجه عمومی دولت تامین می شده است. در سال های اخیر، نوسانات درآمدی دولتها و به تبع نوسانات بودجه دفاعی و بطور خاص بودجه تقویت بنیه دفاعی، صنایع دفاعی کشور را به دلایلی دچار چالش هایی نموده است. در این تحقیق ضمن مطالعه روشهای تامین مالی در ایران و جهان و پس از مصاحبه با خبرگان و نیز اجرای روش دلفی و با اجرای آزمون دوجمله ای و آزمون t تک نمونه ای یافته های تحقیق تایید و با سپس با آزمون فریدمن روش های برتر رتبه بندی شدند.
بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. روش: این پژوهش، یک تحقیق تجربی در حوزه تحقیق های اثباتی حسابداری است که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر رابطه بین متغیرها علی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی می باشد که در آن برای تأیید یا رد فرضیات از اطلاعات تاریخی شرکت ها و روش های آماری استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران که پس از نمونه گیری، بالغ بر 120 شرکت و در یک دوره زمانی 9 ساله از سال 1391 الی 1399 است، می باشد. روش آزمون فرضیات در مطالعه حاضر استفاده از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و با بهره گیری از نرم افزار ایویوز بوده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که رابطه معناداری بین اندازه مؤسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی وجود ندارد. همچنین متغیر تعدیل گر مالکیت نهادی بر رابطه بین اندازه موسسه حسابرسی و ضعف مدیریتی تاثیر گذار نمی باشد.نتیجه گیری: سرمایه گذاران می بایست به سایر عواملی که بر ضعف مدیریتی تاثیر گذار می باشند توجه نمایند که از جمله این عوامل می توان به اهرم شرکت اشاره نمود.
اثر تعدیل کنندگی نوع مالکیت نهایی شرکت ها بر رابطه بین سود سهام تقسیمی و کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات متعددی در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر سود سهام تقسیمی بر کیفیت سود پرداخته اند؛ اما مطالعات کمی به بررسی تاثیر سود سهام تقسیمی بر کیفیت سود در شرایطی که نوع مالکیت شرکت ها متفاوت باشد، پرداخته اند؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر تعدیل کنندگی نوع مالکیت نهایی شرکت ها بر رابطه بین سود سهام تقسیمی و کیفیت سود است. سنجش متغیر کیفیت سود با استفاده از متغیرهای پایداری سود، کیفیت اقلام تعهدی و ارتباط سود با واکنش سرمایه گذاران انجام می شود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 720 سال- شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387-1394 با استفاده از رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد در شرکت هایی که سود سهام پرداخت می شود ، سود سهام تقسیمی با پایداری بیشتر سود، کیفیت اقلام تعهدی بالاتر و پیام رسانی بیشتر سود ارتباط دارد و می توان فرضیه محتوای اطلاعاتی سود سهام تقسیمی را برای شرکت های ایرانی تائید کرد؛ اما نوع مالکیت شرکت ها می تواند بر شدت این رابطه تاثیرگذار باشد، به گونه ای که نقش پیام رسانی سود سهام تقسیمی در ارتباط با کیفیت سود در شرکت های با ساختار مالکیت دولتی در مقایسه با شرکت های غیردولتی کمتر است.
بررسی تأثیر ابعاد دقت سود بر پاداش هیئت مدیره در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
131 - 161
حوزههای تخصصی:
اگر پاداش تناسبی با عملکرد واقعی مدیران نداشته باشد نه تنها سبب افزایش ارزش شرکت نمی شود بلکه ابزاری برای انتقال ثروت خواهد بود. در مطالعه حاضر این پرسش ها مطرح شده است که آیا در برنامه های پاداش مدیران به انگیزه های دستیابی به آستانه های سود و تعدیل نامتقارن سود هدف، که دقت سود را از بعد دستکاری و مدیریت آن تحت تأثیر قرار می دهند، توجه و اعتنای کافی می شود؟ بنابراین هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر دستیابی به آستانه سود و تعدیل نامتقارن سود هدف به عنوان ابعاد دقت سود، بر پاداش مدیران است. برای این منظور از داده های 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1394 ، رگرسیون چند متغیره و مدل داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که دستیابی به آستانه های سود، نقش فعالی را در پاداش دهی مدیران ایفا می کند و سبب کاهش پاداش می شود و نیز تعدیل نامتقارن سود هدف تأثیر مثبتی بر پاداش دارد درحالی که در شرکت های با عملکرد خوب و عملکردضعیف در صنعت، این تأثیرگذاری منفی و معنا دار است.
مدل بندی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر رابطه بین اعتماد اجتماعی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اجتناب مالیاتی به عنوان یک رفتار فرصت طلبانه، از عمده ترین مشکلاتی است که سیستم مالیاتی با آن مواجه می باشد. عوامل مختلفی بر اجتناب مالیاتی شرکت ها تاثیرگذار است که یکی از این عوامل، اعتماد اجتماعی است. به طوری که، مدیران شرکت هایی با سطح اعتماد اجتماعی بالا، به دلیل وجود هنجارهای اخلاقی حاکم بر محیط این شرکت ها، تمایل کمتری برای اعمال رفتار فرصت طلبانه و اجتناب مالیاتی دارند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی با میزان اجتناب مالیاتی شرکت و مطالعه اثر تعدیل کنندگی (جایگزینی یا مکمل) حاکمیت شرکتی بر این رابطه می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اجتناب مالیاتی شرکت از دو معیار تفاوت دفتری مالیات و نرخ موثر مالیاتی و همچنین از پرسشنامه صفاری نیا و شریف (1389) برای اندازه گیری اعتماد اجتماعی استفاده گردید. پرسشنامه مذکور برای 116 شرکت ارسال گردیدکه در نهایت تعداد 82 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند.پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، یافته های پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی موجب کاهش اجتناب مالیاتی شرکت می گردد. علاوه بر این مطابق با پیش بینی نظریه جایگزینی، نتایج نشان می دهدکه حاکمیت شرکتی رابطه منفی بین اعتماد اجتماعی و اجتناب مالیاتی شرکت ها را تضعیف می کند.
طراحی مدل جامع تفسیری/ساختاری مکانیزم اثربخش نقدشوندگی سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
85 - 119
حوزههای تخصصی:
با افزایش رقابتی تر شدن بازار سرمایه، یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه مالی را به خود معطوف نموده است، نقدشوندگی سهام شرکت ها می باشد که به دلیل پویایی ای که در تامین مالی شرکت ها می تواند ایجاد نماید، دارای اهمیت استراتژیک می باشد. هدف این پژوهش طراحی مدل جامع تفسیری/ساختاری مکانیزم اثربخشِ نقدشوندگی سهام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش در بازه زمانی یکساله ۱۳۹۷-۱۳۹۸ در دو بخش تحلیل کیفی و تحلیل کمی با مشارکت دو گروه از اعضای پانل انجام شده است. در بخش تحلیل کیفی، این پژوهش از طریق فراترکیب و تحلیل دلفی سه مولفه مکانیزم عملیاتی (فنی)؛ مکانیزم ساختاری/راهبری و مکانیزم معاملاتی سرمایه گذاران/رفتار در قالب ۱۶ گزاره موثر بر نقدشوندگی سهام شناسایی شدند و در بخش تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر با مشارکت ۲۰ نفر از کارگزاران بورس اوراق بهادار به عنوان اعضای پانل مدلی مبتنی بر طیفی از تاثیرگذارترین گزاره ها تا کم اثرگذارترین گزاره های نقدشوندگی سهام ارائه شدند. نتایج در بخش تحلیل دلفی نشان داد از مجموع ۲۵ شاخص اولیه شناسایی شده در مرحله فراترکیب، ۷ شاخص حذف و ۲ شاخص باهم ادغام شدند که مجموعا ۱۶ گزاره مورد تایید قرار گرفتند. در بخش کمی براساس تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر مشخص شد افزایش تعداد دفعات انجام معاملات به عنوان گزاره مولفه مکانیزم های عملیاتی (فنی) به عنوان تاثیرگذارترین عامل نقدشوندگی سهام تعیین گردید.
عضویت در گروه های تجاری و گزارشگری پایداری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
169-197
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های قابل توجه اقتصادهای نوظهور، نقش با اهمیت گروه های تجاری است. از این رو، در پژوهش حاضر تأثیر عضویت در گروه های تجاری بر سطح گزارشگری پایداری شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. روش:برای سنجش سطح گزارشگری پایداری شرکت ها از چک لیست سازمان گزارشگری جهانی (GRI) استفاده شد. فرضیه تحقیق نیز توسط نمونه ای متشکل از 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1396 و با بهره گیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها:نتایج پژوهش نشان می دهد که عضویت در گروه های تجاری موجب بهبود سطح گزارشگری پایداری شرکت ها می گردد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل اضافی حاکی از آن است که در شرکت های بزرگ تر، رابطه بین عضویت در گروه های تجاری و سطح گزارشگری پایداری قوی تر است. نتیجه گیری: شرکت های وابسته به گروه های تجاری به دلیل نگرانی کمتر نسبت به منافع مالی کوتاه مدت، از انگیزه های بیشتری برای گزارشگری پایداری برخوردارند.
حسابداری ذهنی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین و بررسی حسابداری ذهنی است حسابداری ذهنی برای اولین بار توسط ریچارد تالر در سال 1980 مطرح شد. وی بیان کرد که حسابداری ذهنی میکوشد فرایندی را که افراد به موجب آن پیامدهای اقتصادی را کدگذاری، طبقهبندی و ارزیابی میکنند، تشریح نماید. مطالعات تالر نشان داد که افراد در ارزیابی تصمیمها نه تنها آنها را جداگانه بررسی میکنند بلکه تغییر نوع تصمیم و زمان هزینه کردن و منفعت بردن هم بر نتیجههای تصمیم اثرگذار است. لذا، یافتهها بیانگر این است که حسابداری ذهنی شرایط تصمیمگیری مالی افراد را در رویارویی با رویدادهای متفاوت مالی بررسی میکند و بر اساس آن شرایط تصمیم میگیرد. حسابداری ذهنی در زمینه مالی- رفتاری مطرح شده است و امروزه بیش از پیش توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. اگرچه نظریه حسابداری ذهنی بهمنظور توضیح تصمیمگیریهای مشتری و خانوار ایجاد شده بود، اما ایدههای آن برای تهیهکنندگان و استفادهکنندگان گزارشهای مالی و افشاگریهای اختیاری نیز اجراشدنی هستند.
ویژگی های مدیرعامل شرکت و رشد ارزش شرکت: تجزیه وتحلیل رگرسیون چندکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
175 - 194
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق رابطه بین ویژگی های مدیرعامل و رشدارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تعداد 117 شرکت طی بازه زمانی 1389 الی 1395 مورد بررسی قرار گرفت. داده های مالی مورد نیاز با مراجعه به صورت های مالی استخراج و توسط نرم افزار اکسل تلخیص، طبقه بندی و محاسبه شده و در نهایت به وسیله نرم افزار Eviews تجزیه وتحلیل گردید. با توجه به روش های آماری انجام شده در سطح اطمینان 95/0 با بهره گیری از آزمون رگرسیون نتایج نشان داد که بین دوره تصدی مدیرعامل و ارزش شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد و در شرکت های با فرصت رشد نیز همین ارتباط تداوم دارد. بین مالکیت مدیرعامل و ارزش شرکت ارتباط منفی و معناداری وجود دارد و در شرکت های با فرصت رشد نیز همین ارتباط تداوم دارد. بین دانش مالی مدیرعامل و ارزش شرکت در شرکت های با فرصت رشد بالا رابطه مثبتی وجود دارد. علاوه بر این شواهد قابل اتکایی مبنی وجود رابطه بین دوگانگی مدیرعامل و ارزش شرکت با توجه فرصت های رشد شرکت ها در سطح اطمینان 95% یافت نشد.