فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعیین ارزش شرکت از جمله عوامل مهم در سرمایه گذاری است. از جمله عوامل مؤثر بر ارزش سهام شرکت، تصمیم گیری های مالی است. وظیفه اصلی هر مدیر مالی، حداکثر کردن ثروت سهامداران و افزایش ارزش شرکت است و این وظیفه زمانی امکان پذیر است که شرکت عملکرد خوبی داشته باشد. هدف این مقاله بررسی رابطه جریان نقدی آزاد و تنوع بخشی با عملکرد شرکت ها است. معیارهای ارزیابی عملکرد، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت بازده دارایی ها، نسبت افزایش فروش، نسبت Q توبین و سرمایه در گردش خالص می باشد. جامعه آماری مورد بررسی 21 شرکت صنعت دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385- 1392 می باشد. به منظور سنجش ارتباط بین متغیرها از رویکرد اقتصادسنجی پانل دیتا و نرم افزارهای اکسل، ایویوز، مینیتب و استاتا استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که جریان نقدی آزاد با هیچ یک از معیارهای ارزیابی عملکرد رابطه معناداری ندارد. هم چنین تنوع بخشی تنها با نسبت بازده دارایی ها رابطه معنادار دارد و این رابطه منفی می باشد.
قیمت گذاری بیش از اندازه، عدم شفافیت و ریزش قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جین و می یرز (2006) نشان می دهند گزینش انتخابی در افشای اطلاعات و عدم شفافیت متعاقب آن منجر به ریزش قیمت سهام می شود. به زعم جنسن (2005) اگر عملکرد واقعی شرکت در حدی نباشد که بتواند قیمت بالای سهام آن را توجیه نماید، مدیران برای حفظ این شرایط اقدام به مدیریت سود می نمایند؛ لذا آنچه مدیران را به انجام مدیریت سود رهنمون می سازد، حفظ قیمت گذاری بیش از اندازه سهام در بازار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه قیمت گذاری بیش از اندازه سهام، عدم شفافیت و ریزش قیمت است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1393 با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی و لجستیک بررسی می شود. نتایج نشانگر آن است که منشاء عدم شفافیت را نمی توان مستقیماً به قیمت گذاری بیش از اندازه منتسب دانست. اثر قیمت گذاری بیش از اندازه بر جریان اطلاعات خاص شرکت متاثر از عدم شفافیت است. به نحوی که شرکت های مشمول قیمت گذاری کمتر از اندازه در سطوح معین عدم شفافیت، اطلاعات خاص شرکت بیشتری به بازار ارائه می نمایند تا تصویر بهتری از عملکرد اقتصادی واقعی خود ترسیم نموده و به اصلاح انتظارات بازار کمک کنند. شرکت های حائز قیمت گذاری بیش از اندازه در سطوح معین عدم شفافیت، اطلاعات اختصاصی کمتری منتشر می نمایند تا از تعدیل انتظارات غیرواقعی بازار ممانعت کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه غیرخطی (محدب) عدم شفافیت و ریزش قیمت سهام صرفاً در حضور قیمت گذاری بیش از اندازه تایید می گردد که این امر ناشی از اثرات متقابل عدم شفافیت و قیمت گذاری بیش از اندازه است.
استراتژی بهینه اجرای معاملات بزرگ با رویکرد شبیه سازی عامل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
262 - 239
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذارانی که خواهان اجرای سفارش های بزرگ هستند، همواره با موازنه اثر قیمتی و هزینه فرصت (ریسک اجرای معامله) مواجه اند. هدف از این پژوهش، یافتن روش بهینه ای برای اجرای چنین سفارش هاست. این پژوهش با استفاده از داده های تاریخی سهام در بورس اوراق بهادار تهران، ابتدا احتمال انواع سفارش گذاری ها شامل سفارش بازار، سفارش در شکاف قیمتی و سفارش محدود را برای سمت خرید و سمت فروش به طور جداگانه محاسبه کرده، سپس استراتژی بهینه معاملاتی را بر اساس معیار قیمت میانگین موزون حجمی (VWAP) بررسی می کند. در بازار معاملاتی شبیه سازی شده، اثر قیمتی برای سفارش های بزرگ نیز در نظر گرفته شده است. روش شبیه سازی، روش عامل گرا است و برای آموزش عامل، از روش یادگیری کیو که یکی از روش های یادگیری تقویتی است، استفاده کردیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد برای هر سفارش بزرگ خرید، استراتژی با استفاده از انواع سفارش می تواند بهتر از استراتژی هایی با استفاده از تنها یک نوع سفارش باشد. استراتژی بهینه توانسته است به طور متوسط قیمت میانگین موزون حجمی (هزینه های اجرای معاملات) را 137/0 درصد نسبت به بازار کاهش دهد.
بررسی رابطه بین دوره تصدی و دانش مالی مدیرعامل با حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین دوره تصدی و دانش مالی مدیرعامل با حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری پژوهش شامل 129 شرکت است و دوره مطالعه، سال های 1387 تا 1394 را دربرمی گیرد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه اول پژوهش، بین دوره تصدی مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به بیان دیگر، هرچه تعداد سال های حضور مدیرعامل در شرکت افزایش یابد، حق الزحمه حسابرسی بیشتر می شود. با بررسی فرضیه دوم پژوهش مشاهده شد که بین دانش مالی مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معناداری برقرار است. این نتیجه نشان می دهد شرکت هایی که مدیرعامل آنها از دانش مالی برخوردارند، نسبت به سایر شرکت ها حق الزحمه حسابرسی کمتری پرداخت می کنند. بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل تکمیلی پژوهش نیز مشخص شد اثر همزمان دانش مالی و دوره تصدی مدیرعامل بر حق الزحمه حسابرسی منفی و معنادار است؛ به این مفهوم که دانش مالی مدیرعامل یکی از عوامل مهم برای حسابرسان در ارزیابی ریسک حسابرسی است
بررسی رابطه بین نگرش سرمایه گذاران و نقد شوندگی بورس تهران با رشد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۹
49 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه بازار سهام به عنوان یکی از ارکان مهم رشد اقتصادی کشورها به شمار می آید. لذا شناسایی تجزیه و تحلیل عوامل مختلف دخیل در این بازار به منظور ارتقای سطح کیفی و ایجاد جذابیت برای فعالان بازار در جهت افزایش سرمایه گذاری و به دنبال آن رشد اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. در سال های اخیر توجه محققان به سمت موضوع سرمایه گذار در بازار سهام معطوف شده است. جدا از تاثیر عوامل عمده اقتصادی بر بازار سهام، تغییر در نگرش سرمایه گذاران و افزایش میزان مشارکت آنها در بازار سهام (به جهت افزایش اطمینان و خوش بینی نسبت به این بازار) موجب تغییر در میزان عرضه و تقاضای سهام، تغییر در ترکیب سبد دارایی های مالی و حتی گاهی تشکیل صف های خرید و فروش خواهد شد. در این مطالعه رابطه بین نگرش سرمایه گذاران و نقد شوندگی بازار سهام با رشد اقتصادی در ایران بررسی شده است. متغیر مربوط به نگرش سرمایه گذار، تغییرات سالانه حجم معاملات سهام و شاخص اندازه گیری نقد شوندگی بازار، نسبت گردش معاملات است. در این پژوهش از تغییرات نرخ ارز (برابری ریال به دلار) به عنوان متغیر کمکی استفاده شده است. در راستای رسیدن به هدف پژوهش، از دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و خود توضیح برداری با وقفه های گسترده (ARDL) در بازه زمانی از سال ۱۳۷5تا ۱۳۹4 استفاده شده است. نتایج تجربی حاصل از این بررسی وجود رابطه معنی دار بین تغییرات حجم معاملات سهام، تغییرات نقد شوندگی و تغییرات نرخ ارز با تغییرات رشد اقتصادی را نشان می دهد. در این پژوهش همچنین به بررسی وجود رابطه مثبت بین تغییرات رشد اقتصادی و نرخ ارز پرداخته شده است که نتایج حاصل این مطلب را مورد تأیید قرار می دهند.
گذار از حسابداری نقدی به تعهدی در بخش عمومی: دوره زمانی مورد نیاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین دوره زمانی غیرواقع بینانه، یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت در پیاده سازی مبنای حسابداری تعهدی در بخش عمومی تلقی می شود، بنابراین تعیین بازه زمانی مناسب برای این امر بسیار با اهمیت است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی عملی بودن اجرای کامل گذار به حسابداری تعهدی در بخش عمومی ایران در بازه زمانی تعیین شده در قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت می باشد. در این پژوهش با بررسی شرایط و منابع لازم برای پیاده سازی حسابداری تعهدی در بخش عمومی، عوامل مؤثر بر دوره گذار و مرور تجربه برخی کشورها در این زمینه، چنین نتیجه گیری شد که بازه زمانی تعیین شده در قانون یاد شده با توجه به گسترده بودن بخش عمومی ایران، محدودیت منابع و زیرساخت ها واقع بینانه نیست. از آن جا که استمرار حرکت به سوی حسابداری تعهدی در بخش عمومی و اجرای کامل آن می تواند دولت را در مسیر تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی یاری کند، پیشنهاد می گردد با در نظر گرفتن شرایط موجود و تجربه کشورهای دیگر، بازه زمانی مناسب و واقع بینانه ای برای اجرای کامل حسابداری تعهدی در بخش عمومی ایران در نظر گرفته شود.
اندازه موسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی: نقد نظری، نقد روش پژوهش و ارائه پیشنهادات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه اندازه موسسه حسابرسی در ایران نیز پژوهش هایی به منظور مطالعه تفاوت کیفیت حسابرسی سازمان حسابرسی به عنوان حسابرس بزرگ و موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی به عنوان حسابرس کوچک، انجام شده است. اما نتایج پژوهش های انجام شده در کشور در این حوزه متناقض است. چنین نتایج متناقضی می تواند بیانگر این موضوع باشد که نظریه به کار برده شده مناسب فضای حسابرسی ایران نیست یا ضعف در روش پژوهشی به کار برده شده وجود دارد یا هر دو مشکل به طور همزمان وجود دارند. لذا هدف پژوهش حاضر نقد نظری و روش پژوهش های داخلی پیشین براساس نظریه اندازه موسسه حسابرسی بین سال های 1385 تا 1394 می باشد. به طور کلی، نقد نظری نشان می دهد که سازمان حسابرسی فاقد اکثر ویژگی های حسابرس بزرگ طبق نظریه اندازه موسسه حسابرسی است. هم چنین، نقد روش پژوهش نشان می دهد که مشکل انتخاب درون زای حسابرس توسط پژوهشگران ایرانی کنترل نشده است. متغیر درون زا متغیری است که حداقل از یک متغیر دیگر در مدل یا الگوی طراحی شده اثر می پذیرد. زمانی که متغیر مستقل درون زا باشد، مشکلات عمده ای از لحاظ آماری در برآورد مدل ایجاد می کند. پژوهش حاضر برای رفع مشکل نظری پژوهش های این حوزه در ایران، دو نظریه متناقض "فشار حق الزحمه حسابرسی" و "حسابرسی شونده و حسابرسی کننده دولتی" را مطرح می کند. هم چنین، برای رفع مشکل روش پژوهش، استفاده از فرآیند دو مرحله ای هکمن (1979) و مدل های انطباقی روزن بوم و روبین (1983) را مطرح می کند.
تحقیقات کیفی در حسابداری مدیریت با تاکید بر مبانی فلسفی
حوزههای تخصصی:
چکیده دراین مقاله به نقش و اهمیت تحقیقات کیفی در حسابداری مدیریت پرداخته می شود. با تاکید بر مبانی فلسفی تحقیقات کیفی ، در این تحقیق مباحث نظری و ادبیات روش شناسی و همچنین برخی مطالعات میدانی در حوزه حسابداری مدیریت تشریح می گردد. مقاله با چشم انداز وسیعی بر تحقیقات میدانی و طرح دیدگاه های مختلف (آموزشی ، اقتصادی و مشاوره ای ) نشان می دهد چگونه تحقیقات کیفی موجب گسترش و بهبود حسابداری مدیریت شده است. علاوه براین به چهار پارادایم تحقیقات کیفی شامل اثبات گرا، واقع گرا، نقدگرا و ساخت گرا و انواع تحقیقات کیفی شامل توصیفی، مثال زدنی، تجربی، اکتشافی و توجیهی و نمونه هایی از مطالعات مربوطه در حوزه حسابداری مدیریت اشاره شده است. در حسابداری مدیریت انجام تحقیقات کیفی با مطالعه در مکان های مختلف، بصورت میدانی و با تکرار بین تئوری و داده ها صورت می گیرد، پس از آن نتایج استخراج و تفسیر می گردد. همچنین در این مقاله به برخی از مشکلات و موانع تحقیقات کیفی در حوزه حسابداری مدیریت پرداخته شد.
بررسی تاثیر توانایی مدیران بر سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست تقسیم سود یک از مهمترین مباحث مطرح در ادبیات مالی است؛ زیرا سود تقسیمی بیانگر پرداختهای نقدی عمده شرکتها و یکی از مهمترین گزینهها و تصمیمات فراروی مدیران به شمار میرود. این پژوهش به بررسی تأثیر توانایی مدیران بر سیاست تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است. این پژوهش برای توانایی مدیران از مدل دمیرجیان و همکاران) 2012 ( و سیاست تقسیم سود از نسبت تقسیم سود نقدی به سود هر سهم استفاده می کند. با اعمال شرایط انتخاب نمونه، تعداد 82 شرکت برای دوره زمانی 1386 - 1394 انتخاب شد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که توانایی مدیران دارای رابطه مثبت و معناداری باسیاست تقسیم سود شرکت ها است. مدیران تواناتر سود تقسیمی بیشتری پرداخت می کنند
طراحی الگویی برای تعیین بهای تمام شده دانشجو با استفاده از بهایابی مبتنی بر فعالیت زمان گرا (TDABC)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی به منظور تامین مالی کافی نیازمند محاسبه دقیق بهای تمام شده دانشجو هستند. در این راستا نظام آموزش عالی در پی اجرای بوجه-ریزی مبتنی بر عملکرد با الزام حسابداری تعهدی برای تعیین دقیق بهای تمام شده دانشجو با مشکل اساسی مواجه هستند. به دنبال مشکلات پیاده سازی سیستم بهایایی مبتنی بر فعالیت برای محاسبه بهام تمام شده دانشجو در نظام بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، بهایابی مبتنی بر فعالیت زمانگرا به عنوان جایگزینی برای استقرار مطرح می شود. این روش ظرفیت گروه های منابع تامین مالی را بر اساس زمان مورد نیاز برای انجام فعالیت به بهای تمام شده اختصاص می دهد. به دلیل مزایای استقرار بهایابی مبتنی بر فعالیت زمان گرا در نظام بودجه ریزی، این پژوهش به صورت مفهومی به تشریح مدل بهایابی مبتنی بر فعالیت زمان گرا برای تعیین بهای تمام شده دانشجو در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی پرداخته است، نتایج نشان می دهد بکارگیری این روش به دلیل دخالت عامل زمان در محاسبه بهای تمام شده منجر به دقت اندازه گیری بهای تمام شده، روشن گری ماهیت فعالیت ها، بهبود تصمیم گیری و برنامه ریزی موثر برای تهیه بوجه ریزی مبتنی بر عملکرد می شود و نگرانی های مدیران مالی را در خصوص تامین منابع مالی و شناسایی ظرفیت ها کاهش می دهد.
رابطه بین توانایی مدیریت، حق الزحمه حسابرسی و تداوم فعالیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد تجربی اندکی وجود دارد که آیا ویژگی های مدیریتی ، محتوای اطلاعاتی لازم را برای حسابرسان دارند یا نه. در این پژوهش، رابطه بین توانایی مدیریت با حق الزحمه حسابرسی و همچنین اظهارنظر در ارتباط با تداوم فعالیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسیشده است. برای محاسبه متغیر توانایی مدیریتی، از معیاری که دمرجیان و همکاران (2012) ارائه داده اند، با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA) استفاده شده است. نمونه مورد بررسی پژوهش مشتمل بر 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1386 تا 1393 است. برای آزمون فرضیه هایپژوهش از تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از الگوی پنل دیتااستفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین توانایی مدیریت با حق الزحمه حسابرسان و همچنین، توانایی مدیریت با احتمال انتشار گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت حسابرسان رابطه منفی و معناداری وجود
The Effect of Liquidity and Credit Risk on the Relationship be-tween Business Activities and Fluctuations in the Price of all Com-panies Listed on the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this study business operations and liquidity and credit risk on price fluctuations on the stock exchange since 2010 to 2013 has been Tehran distance. The sample consisted of 76 company The systematic elimination method is selected. The company had a total of 304 years, in this study, the hypothesis of linear regression and correlation to analyse the data and test hypotheses Eviews software is used. The results show a direct linear relationship between the number of business deal with price volatility as a factor in companies listed on the Tehran Stock Exchange respectively. In addition, liquidity and credit risks and price fluctuations affect the relationship between business activities
تاثیر تمرکز مالکیت و درجه کنترل بر ارزش شرکت در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه تمرکز مالکیت و درجه کنترل بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل کیو توبین استفاده شده است. نمونه آماری شامل 50 سال شرکت می باشد که در صنعت بیمه و بازنشستگی فعالیت داشته اند. تکنیک آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این تحقیق پانل دیتا می باشد. برای بررسی تأثیر تمرکز مالکیت بر ارزش شرکت به تفکیک از پنج متغیر به عنوان معیار تمرکز مالکیت استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تنها متغیر لگاریتم مجموع سهام سهامداران اصلی بر ارزش شرکت تأثیر گذار است و سایر متغیرها نشان دهنده رابطه ای بی معنا بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت هستند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که درجه کنترل بر ارزش شرکت تأثیر گذار نیست. علاوه بر این نوع سهامدار اصلی بر ارزش شرکت بی تأثیر است ولی عکس قضیه برقرار است یعنی ارزش شرکت بر درجه کنترل و لگاریتم مجموع سهام سهامداران اصلی که معیاری از تمرکز مالکیت می باشد، تأثیر گذار است.
The goal of this paper is analyzing relationship between concentration ownership and degree of control on firm value for listed companies on the Tehran stock exchange. We use Tobin's Q model for testing hypothesis. The sample includes 50 companies that trade in insurance and pensions industry. We use a panel data methodology to analyze hypothesis. We analyze the effect of ownership concentration on firm value by 5 variables as ownership concentration variables. This study reveals the effect of Lsumon firm value. The other variables reveal no significant relationship between ownership concentration and firm value. We find that degree of control has no effect on firm value. Also we conclude that type of main shareholder has no effect on firm value but the vice versa is true. It means firm value effects on degree of control and lown as ownership concentration variable.
اثر جایگاه مالی بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
127 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثر جایگاه مالی بر کیفیت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می کند. در این پژوهش از مدل تعدیل شده آلتمن به منظور شناسایی جایگاه مالی مشاهدات استفاده می شود. همچنین از لحاظ کیفیت سود، چهار ویژگی مبتنی بر اطلاعات حسابداری، شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیش بینی و یکنواختی سود مدنظر قرار گرفته است. به منظور آزمون فرضیه ها و دستیابی به نتایج نیز، از نمونه ای شامل 119 شرکت در بازه زمانی سال های 1381 تا 1394 و رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مشاهداتی که از لحاظ معیارهای مدل تعدیل شده آلتمن در زمره شرکت های سالم قرار می گیرند، از لحاظ ویژگی کیفیت اقلام تعهدی به طور معناداری کیفیت بیشتری نسبت به شرکت های ورشکسته دارند؛ اما در ارتباط با ویژگی های پایداری، قابلیت پیش بینی و یکنواختی سود تفاوت معناداری مشاهده نشد.
سنجش ریسک شاخص گروه بانکی با استفاده از تخمین نوسانات بازده با مدل نوسانات تصادفی: رویکرد نیمه پارامتری بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
81 - 96
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاربرد توزیع بازدهی در محاسبه معیارهای ریسک و وابستگی دقت تخمین این معیارها به صحت توزیع بازده، برآورد صحیح آن همواره در کانون توجه پژوهشگران بوده است. با وجودی که استفاده از مدل پارامتری نوسانات تصادفی به منظور تخمین نوسانات بازده در مطالعات پیشین متداول است، فرض مذکور اغلب به نتایجی با دقت کافی منجر نمی شود، بنابراین در این تحقیق برخلاف فرض معمول پارامتری بودن توزیع جملات اخلال در مدل نوسانات تصادفی، با بهره گیری از رویکرد نیمه پارامتری بیزی، به تخمین جملات اخلال پرداخته شده است. در پژوهش حاضر توزیع لگاریتم مربع بازده شاخص گروه بانکی با به کارگیری آمیخته ای از توزیع های خانواده نرمال و با استفاده از زنجیره مارکف مونت کارلو مدل سازی شد و در نهایت نتایج آن با مدل نوسانات تصادفی نرمال، مقایسه گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد، در مواقعی که توزیع بازده دارای چولگی باشد، مدل نیمه پارامتری نوسانات را دقیق تر تخمین می زند، ضمن آن که در شرایطی که توزیع بازده به توزیع نرمال نزدیک باشد، نتایج مدل حاضر، مشابه نتایج مدل نیمه پارامتری با فرض توزیع نرمال خواهد بود.
بررسی کارایی بهینه سازی پرتفوی با استفاده از ماکزیمم نسبت شارپ پایدار در مقایسه با بهینه سازی مارکویتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم بهینه سازی پرتفوی و تنوع بخشی اساس گسترش بازارهای مالی و تصمیم گیری مالی است. در این پژوهش عملکرد بهینه سازیمارکویتز (مدرن) پرتفوی و مدل شارپ پایدار بررسی شده است. این پژوهش یک مدل بهینه سازی پایدار پرتفوی بر اساس نسبت شارپ را ارائه کرده که نتایج بهینه سازی پرتفوی با فرمول بندی پایدار متناظر براساس مدل عاملی، با استفاده از داده های شاخص بازار و آزمون پایداری پارامترهای ورودی در مقایسه با نتایج فرمول بندی بهینه سازی مارکویتز (مدرن) نشان داده شده است. برای این منظور، ورودی ها در یک فاصله اطمینان داده شده براساس بدبینانه ترین سناریو، جهت ماکزیمم سازی نسبت شارپ انتخاب می شوند. بدین منظور پرتفوهای ماهانه در 15 سال از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده، سپس ریسک و بازدهی هر پرتفوی براساس دو مدل بهینه سازی شارپ و مارکویتز (مدرن) محاسبه شده و در مرحله بعد با استفاده از آزمون میانگین تفاوت، به بررسی وجود تفاوت معناداری بین ریسک و بازدهی واقعی دو مدل پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که بازده واقعی در مدل شارپ با بازده واقعی در مدل مارکویتز (مدرن) تفاوت معناداری ندارد؛ ولی ریسک واقعی در مدل شارپ در مقایسه با ریسک واقعی در مدل مارکویتز (مدرن) تفاوت معناداری باهم دارند.
اثر انگیزه های مدیریتی و اهداف سود بر چسبندگی هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق پژوهش های اخیر، میزان کاهش هزینه ها هنگام کاهش فروش، کمتر از میزان افزایش هزینه ها به هنگام همان میزان افزایش فروش است. این رفتار نامتقارن هزینه ها به چسبندگی هزینه معروف شده است.مدیران شرکت ها با توجه به دنبال کردن اهدافی از سود(اجتناب از زیان یا اجتناب از کاهش سود) ، با کاهش فروش اقدام به تعدیل منابع عملیاتی می کنند، که به احتمال زیاد حذف سریع منابع راکد را به دنبال خواهد داشت، حتی اگر پیش بینی آنها در مورد کاهش فروش، موقتی باشد. بنابراین تمایل به دستیابی به اهداف سود به احتمال زیاد منجر به کاهش میزان چسبندگی هزینه ها خواهد شد. در پژوهش حاضر دوره زمانی از 1384 تا 1394 شامل 152 و1520 سال- شرکت است. نتایج پژوهش نشان داد که در صورت وجود انگیزه دستیابی به اهداف سود، از طریق تعدیل منابع چسبندگی هزینه ها کاهش یافته و با کاهش فروش، هزینه ها با شدت بیشتری کاهش می یابند. اما وجود چنین انگیزه ای در دوره های متوالی در مجموع اثر قابل ملاحظه ای بر چسندگی هزینه ها نخواهد داشت. همچنین خوش بینی(بدبینی) مدیران می توان عاملی مهم در افزایش(کاهش) چسبندگی هزینه ها تلقی شود.
تأثیر تخصص مالی کمیته حسابرسی بر محیط اطلاعاتی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تاثیر تخصص مالی کمیته حسابرسی بر محیط اطلاعاتی شرکت مورد آزمون قرار گرفته است. محیط اطلاعاتی شرکت توسط متغیرهای مشاهده پذیر اندازه شرکت، مالکیت نهادی، فرصت های رشد شرکت، عمر شرکت، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، تعداد سهامداران شرکت، خطای پیش بینی سود، دفعات گردش سهام، معیار عدم نقد شوندگی آمیهود و نوسان پذیری بازده سهام، بصورت یک شاخص جامع، اندازه گیری شده و تأثیر تخصص مالی کمیته حسابرسی بر محیط اطلاعاتی شرکت ها در بازه زمانی 4 سال بعد از تصویب دستورالعمل کنترل های داخلی در سال 1391، طی سال های 1391 تا 1394 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی 121 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق دادههای ترکیبی به روش تابلویی، بیانگر آن است که رابطه مثبت و معناداری بین تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی و محیط اطلاعاتی شرکت ها وجود دارد و تخصص مالی اعضاء کمیته حسابرسی باعث بهبود محیط اطلاعاتی شرکت و افزایش شاخص سنجش آن می گردد.
محافظه کاری و عملکرد ارزش سهام در بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطۀ محافظه کاری و عملکرد ارزش سهام (که براساس بازده سهام و بازده غیرعادی سهام اندازه گیری شده است) در شرایط بحران مالی است. اطلاعات لازم از صورت های مالی 71 شرکت دارای بحران مالی و 71 شرکت بدون بحران مالی در بازۀ زمانی 1383 تا 1392 جمع آوری شده است. ملاک طبقه بندی بحران مالی شرکت ها عبارت است از: 1.سه سال متوالی زیان گزارش کند، 2. سود تقسیمی هر سال نسبت به سال قبل بیش از 40 درصد کاهش پیدا کرده باشد، 3. مشمول مادۀ 141 قانون تجارت شده باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، رگرسیون چندمتغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در شرکت های بدون بحران مالی، بین محافظه کاری با بازده سهام و بازده غیرعادی سهام، رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد، در حالی که در شرکت های دارای بحران مالی بین محافظه کاری با بازده سهام و بازده غیرعادی سهام، رابطۀ مثبت و معناداری وجود داردکه نشان می دهد شرکت های دارای بحران مالی، سیاست های محافظه کارانۀ بیشتری نسبت به شرکت های بدون بحران مالی اتخاذ می کنند. در نتیجه زیان ارزش سهام آنها کمتر از شرکت های بدون بحران مالی است.
ارزشمداری شاخصهای حسابداری و کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش مداری که تأثیرات مشترک مربوط بودن و قابلیت اتکا را نشان م یدهد، کیی از موضوعات اساسی تحقیقات حسابداری و بازار سرمایه بوده است. حسابرسی ب هعنوان مکانیزمی نظارتی و قراردادی برای کاهش هزینه های نمایندگی به کار می رود. اثرگذاری حسابرسی بستگی به توانایی حسابرسان در کشف رفتار فرص تطلبانه مدیریت دارد. هدف این پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارزش مداری شاخص های حسابداری و یکفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. از اندازه حسابرس ب هعنوان شاخصی برای محاسبه یکفیت حسابرسی استفاده شده و سه موسسه ای که از نظر سهم بازار خود را نسبت به دیگر شرک تها متمایز نموده اند ب هعنوان حسابرسان با یکفیت بالا در نظر گرفته شد هاند. داده های 130 شرکت، طی سال های 1386 تا 1390 در بورس اوراق بهادار تهران ب هعنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج پژوهش نشان م یدهد که به طور کلی رابطه معناداری میان شاخ صهای سود هر سهم، ارزش دفتری و سود تقسمیمی هر سهم و یکفیت حسابرسی وجود دارد ولی یکفیت حسابرسی قادر به افزایش ارزش مداری شاخص های خلاصه حسابداری نیست. این نتیجه می تواند حاکی از عدم توجه سرمای هگذاران به معیار یکفیت حسابرسی در تحلیل هایشان باشد.