فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه های انسانی سازمان ها به عنوان محور اصلی رشد و تعالی تلقی می شود و این موضوع در رابطه با افراد فعال در بازار سرمایه از مرتبه و جایگاه بالاتری برخوردار است که اهمیت بررسی کارآمدی منابع انسانی در افزایش بازدهی سرمایه گذاری ها و تبیین نقش این منابع در تصمیم گیری های سرمایه گذاری را نشان می دهد. هدف اصلی پ ژوهش حاضر، ارائه الگویی جهت تبیین نقش منابع انسانی در ارتقای بازدهی حاصل از سرمایه گذاری در بازار سرمایه براساس روش تحلیل بنیادی و تحلیل فنی(تکنیکی) می باشدکه با روش تحقیق زمینه یابی به توصیف، تبیین و کشف پرداخته است که در این رابطه ابتدا وضع موجود، توصیف و سپس به صورت علّی تبیین و الگوی تبیین نقش سرمایه انسانی، طراحی شده است. نتایج پژوهش، اثبات نمود که استفاده صرف از روش های سرمایه گذاری تحلیل بنیادی و تحلیل فنی نمی تواند بازدهی مورد انتظار سرمایه گذاران را محقق نماید و افزایش کارآمدی این الگو ها وابسته به دانش، تخصص، تجربه و مهارت سرمایه انسانی می باشد. لذا، هرچند جایگاه سیستم و نگرش سیستمی در اداره سازمان ها و انجام امور انکارناپذیر است، اما در مباحث مربوط به سرمایه گذاری، شناخت میزان نقش منابع انسانی، لازم و حیاتی می باشد که با استفاده از الگوی به دست آمده از نتایج این تحقیق می توان به این شناخت برای هر شرکت به طور خاص دست یافت.
ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دوره های آموزش ضمن خدمت براساس مدل سیپ (مطالعه موردی گروه شرکت های توربوکمپرسورنفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف"" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان گروه شرکت های توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ"" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهش های کاربردی می باشد و از لحاظ گردآوری داده ها در زمره پژوهش های پیمایشی است. جهت ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دوره های آموزش ضمن خدمت، مؤلفه های مدل ارزشیابی سیپ با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته اندازه گیری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان گروه شرکت های توربو کمپرسور نفت می باشد که طی سال 1393 در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت کرده اند که تعداد کل آن ها 1770 نفر و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری مورگان 317 نفر می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل آزمون های کای اسکوئر، یومان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با بررسی کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ابعاد چهارگانه مدل ارزشیابی سیپ، کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت در ابعاد زمینه، درون داد، فرآیند و برون داد توانسته موجبات رضایت خاطر شرکت کنندگان را فراهم آورد.
ارائه الگوی مطلوب برای انتخاب اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران (در راستای بهره وری منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف «ارائه مدل مطلوب برای معیارهای انتخاب اعضای هیأت علمی در دانشگاه های ایران» اجرا شده است. در این پژوهش از دو رویکرد کیفی و کمی و در سه مرحله متوالی به صورت تلفیقی استفاده گردید. از بعد هدف یک پژوهش اکتشافی به شیوه استقرایی، از بعد زمان، مقطعی و از بعد مخاطب استفاده از پژوهش، توسعه ای محسوب می شود. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از روش غیرتعاملی و پیمایشی استفاده شده است که در روش غیرتعاملی از شیوه های کتابخانه ای و تحلیل محتوا و در روش پیمایشی از سه نوع پرسشنامه (پرسشنامه باز، پرسشنامه نیمه باز و پرسشنامه بسته) به عنوان ابزار گردآوری داده ها، بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت علمی دانشگاه های ایران (به استثنای دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی) بوده اند. برای انجام تحلیل محتوا، انتخاب متون بر مبنای نمونه برداری تئوریک که در استراتژی تئوری داده بنیاد معمول می باشد، صورت گرفته است. تعداد 21 نفر از خبرگان به روش گلوله برفی در مصاحبه نیمه ساختارمند مشارکت داشتند و حجم نمونه آماری در مرحله تحلیل عاملی تأییدی 360 نفر و تعداد خبرگان مشارکت کننده برای تکمیل پرسشنامه ANP، 20 نفر بودند. در بخش اول، داده های کیفی در فرایند اجرای نظریه داده بنیادی تحلیل شد و منجر به طراحی مدل اولیه پژوهش گردید. سپس با رویکرد کمّی، بااستفاده ازتحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزار SPSS، نسبت به اعتبارسنجی مدل مفهومی و تعیین معیارهای نهایی برای انتخاب اعضای هیأت علمی اقدام شد. در ادامه با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای خوشه ای، با استفاده از نرم افزار Super decision، اهمیت هریک از ابعاد، ملاک ها و شاخص های مدل تعیین گردید؛بعنوان الگوی نهایی پژوهش ارائه شد؛که الگوی ارائه شده می تواند در دانشگاه های ایران برای انتخاب اعضای هیأت علمی ونیز برای آسیب شناسی آن،مورداستفاده قرارگیرد.
تببین جایگاه ساختارسازمانی در کارآفرینی و نقش کارآفرینی در ارتقای شغلی کارکنان: مطالعه موردی دانشگاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کارآفرینی فرآیند بلندمدت آموزشی و پرورشی است، مستلزم برنامه ریزی در نظام آموزشی کشور به ویژه دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی می باشد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین جایگاه کارآفرینی در ساختار سازمانی و ارتقای شغلی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با روش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 386 نفر از کارمندان دانشگاه کاشان می باشد.گردآوری داده ها براساس پرسش نامه و بر پایه نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت و حجم نمونه 191نفر بود. این پرسش نامه از دو خرده مقیاس استاندارد: ابعاد ساختار سازمانی و تشخیص ساختارسازمان کارآفرینانه در مقیاس لیکرت تشکیل شده است. ضریب آلفا برای خرده مقیاس تشخیص ساختار کارآفرینانه ""85/."" و برای خرده مقیاس ابعاد ساختار سازمانی ""80/."" بود. داده های حاصل در نرم افزارspss نسخه 17تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه بین سطوح ساختارسازمانی (رسمیت و تمرکز) وکارآفرینی سازمان و بین سطوح رسمیت (ساختار سازمانی) وکارآفرینی سازمان و بین سطوح مختلف تمرکز (ساختارسازمانی) وکارآفرینی سازمانی، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان می دهد که تفاوت میانگین نمرات کارآفرینی در بین کارکنان دانشگاه درمقایسه با سطوح ساختار سازمانی آنها از نظر آماری معنادار نیست، درحالی که با توجه به سطوح رسمیت و تمرکز، تفاوت حاصل شده از نظر آماری معنی دار است. همچنین تحلیل آئین نامه های سازمانی و وزارتی نشان می دهد که کارآفرینی سازمانی جایگاه و نقشی در ارتقای شغلی کارکنان ایفا نمی کند. رابطه کارآفرینی سازمانی و رسمیت معکوس خواهد بود. در رسمیت بالا، کارآفرینی سازمانی کمتراست، حجم زیاد بخشنامه ها و دستورالعمل ها و اجرای آن در کلیه بخشهای شرکت بدون در نظرگرفتن تناسب آن بانوع فعالیت بخشها، مانع کارآفرینی سازمانی می گردد. بنابراین رسمیت در سازمان می تواند از لحاظ افزایش کارآفرینی و همچنین ارتقای شغلی کارکنان در سازمان تأثیرگذار باشد.
بررسی عملی وضعیت اجرای قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی در رابطة تعارض کار- خانواده و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به هزینه های مستقیم و غیرمستقیم ترک خدمت کارکنان دانشی، مانند انتقال قابلیت ها به شرکت های رقیب و ازدست دادن مزیت رقابتی، ترک خدمت به دغدغة اصلی مدیران منابع انسانی این سازمان ها تبدیل شده است به طوری که توجه سازمان ها را به افزایش رضایت شغلی کارکنان معطوف کرده است. رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغل و عاملی است که تلاش و رضایت فردی بیشتر برای کارکنان و کارایی و بهره وری بالاتری را برای سازمان به ارمغان می آورد. بر اساس مطالعات انجام گرفته، یکی از مهم ترین عوامل نارضایتی کارکنان تعارض کار- خانواده است. هدف از انجام دادن تحقیق حاضر، بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی در رابطة بین تعارض کار- خانواده و رضایت شغلی کارمندان در پژوهشگاه صنعت نفت است. بدین منظور، این موضوع در قالب مدلی با درنظرگرفتن نظریة تضاد نقش، توسعه و آزمون شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی است که با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعة آماری پژوهش کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده با نرم افزارهای SPSS وSmart PLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد تعارض کار- خانواده زمان محور، تنش محور و رفتارمحور ارتباط منفی با رضایت شغلی دارد. همچنین، حمایت اجتماعی، رابطة بین تعارض کار- خانواده با رضایت شغلی را تعدیل می کند.
بررسی نقش مستقیم محرکهای زنجیره تأمین و نقش تعدیلگری فرهنگ سازمانی در بهبود عملکرد زنجیره تأمین مطالعه موردی: شرکتهای تولیدی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی نقش محرکهای زنجیره تامین بر یکپارچگی زنجیره و عملکرد شرکتهای تولیدی استان
قزوین میباشد. در این تحقیق فرهنگ سازمانی به عنوان عامل تعدیلگر رابطه استفاده شده است. تحقیق شامل
1 فرضیه میباشد که دادهها با استفاده از پرسشنامه از نمونه 95 تایی از مدیران زنجیره تامین، بر اساس مدل
معادلات ساختاری و با تکنیک حداقل مربعات جزئی جمعآوری و مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته
اند. یافتههای تحقیق حاکی از وجود تاثیر مثبت محرکهای داخلی و تاثیر منفی محرکهای خارجی بر
یکپارچگی زنجیره تامین میباشد. بررسی اثر تعدیلکنندگی فرهنگ سازمانی بر رابطه بین محرکها و
یکپارچگی نشان داد که فرهنگ سازمانی اثر تعدیلکنندگی در رابطه بین محرکهای خارجی و یکپارچگی
زنجیره دارد، اما بر رابطه میان محرکهای داخلی و یکپارچگی اثر تعدیلکنندگی ندارد. در نهایت یکپارچگی
زنجیره تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی و عملیاتی سازمان دارد. نتایج حاصل از این تحقیق درک
صحیحی به مدیران زنجیره تامین ارائه میدهد و آنها را به شناسائی عوامل تاثیرگذار بر یکپارچگی و بهبود
عملکرد سازمان رهنمون مینماید.
دستاوردهای برنامه مرشدی رسمی برای سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به علاقه روزافزون کسب وکارهای ایرانی به استفاده از روش مرشدی رسمی به نظر می رسد که شناسایی دستاوردهای آن بر اساس تجربیات شرکت های ایرانی، ارزشمند باشد. به همین دلیل پرسش پژوهشی متعاقب مطرح می شود: دستاوردهای برنامه مرشدی رسمی از منظر مرشدها، شاگردها و متولیان حوزه منابع انسانی در سازمان ها کدامند؟ در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش تحقیق موردکاوی و با فن مصاحبه واقعه محور یا روایتی استفاده شده است. شاگردان، مرشدها و متولیان برنامه مرشدی رسمی شرکت توگا به عنوان جامعه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند با 18 نفر در جامعه هدف مصاحبه واقعه محور صورت گرفت. تجربیات افراد، مستندسازی و سپس با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین، جهت شناسایی دستاوردها تحلیل شد و مؤلفه های هر یک شناسایی گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرشدی رسمی دستاوردهایی برای سازمان، مرشد و شاگرد دارد که اعم آنها توسعه قابلیت های کارکنان، جانشین پروری، بهبود عملکرد سازمانی، توسعه شبکه های اجتماعی، افزایش رضایت درونی و توسعه مهارت های فردی است.
اعتبارسنجی الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالندگی اعضای هیئت علمی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش عالی است که شامل تمام فعالیت های برنامه ریزی شده و هدف مندی است که دانش فردی و مهارت های اساسی و لازم برای عملکرد بهتر در دانشگاه را برای اعضای هیئت علمی فراهم می کند. این پژوهش از نوع ترکیبی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران می پردازد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 17 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر می باشد و بخش کمی شامل تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 307 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، در بخش کیفی از روش مصاحبه عمیق و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و مرور توسط خبرگان غیر شرکت کننده و در بخش کمی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 90/0 بود. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 13 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی؛ پدیده محوری (مشارکت در تصمیم گیری ها)؛ شرایط زمینه ای؛ شرایط مداخله گر؛ راهبردهای بالندگی و پیامدها به دست آمده است که عوامل مؤثر بر فرایند بالندگی هیئت علمی و روابط آنها را نمایان می کنند.
تحلیل گفتمان سازمانی؛ بررسی رهگفت های ارتباطی در محیط کار (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان سازمانی رویکردی کیفی و نوین در واکاوی طبیعت گفتمان در سازمان به شمار می آید. این پژوهش از دیدگاه روش شناختی، در بستری پساساختاری بر آن است تا به بررسی پدیده ای برجسته در گفتمان سازمانی؛ «رهگفت های ارتباطی» بپردازد. از این رو، به مدت هشت روز گفت وگوی سه نفر در محیط کاری (دفتر آموزش دانشکده) ضبط، پیاده سازی و به متن (پیکره) تبدیل گردید، تا بتوان در بررسی کاربرد رهگفت های ارتباطی این محیط کاری از آن بهره جست. بر اساس تحلیل پیکره و یافته های پژوهش رهگفت های ارتباطی در پنج دسته از یکدیگر باز شناخته شدند؛ روایات عمومی، روایات سازمانی، تعارفات، گفتارهای میانه و گفتارهای ارتباطی- اجرایی. همچنین، برآیند به عمل آمده نشان می دهد که برآورد و ارزیابی فعالیت سازمانی، ایراد رفع مسئولیت، انتقاد از روند انجام فعالیت، اظهار ناخشنودی از شرایط کاری و ابراز هویت سازمانی، در کنار رهگفت های اجرایی از جمله کارکردهای رهگفت های ارتباطی است. بر اساس برآیندهای پیش گفته، پیشنهاد می شود که به نقش روش شناختی و معرفت شناختی «تحلیل گفتمان سازمانی» در بررسی طبیعت گفتمان سازمان توجه بیشتری شود؛ زیرا بکارگیری این روش کیفی، موضوعی محوری در درک و برداشت درست از پدیده های پیچیده سازمانی و امری مهم در واکاوی فرهنگ سازمانی به شمار می رود. افزون بر این، از این روش نوین می توان برای افزایش آشنایی پژوهش گران با گفتمان سازمانی و همچنین در امر آموزش منابع انسانی و گسترش سرمایه اجتماعی نیز بهره جست.
ارائه چارچوبی برای تدوین استراتژی های منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز مدیریت راهبردی منابع انسانی، بر ارائه الگویی از راهبرد ها در حوزه منابع انسانی است که سازمان را قادر سازد به اهداف راهبردی خود دست یابد. هدف پژوهش حاضر این است که چارچوبی نظام یافته و استاندارد بر اساس نظریه نقاط مرجع راهبردی برای تدوین راهبرد های منابع انسانی ارائه نماید. برای نشان دادن کاربست پذیری چارچوب پیشنهادی، راهبرد های منابع انسانی در یکی از شرکت های مرتبط با صنعت نفت ایران تدوین شد. در این راستا، نخست 22 نفر از خبرگان حوزه منابع انسانی سازمان به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی انتخاب شدند. شاخص های دو بُعد اصلی الگوی نقاط مرجع راهبردی، یعنی ضرورت واپایش فرایند/ نتیجه و تأمین نیرو از بازار کار داخلی/ خارجی، توسط این خبرگان تعیین شد. با بهره گیری از شاخص های تعیین شده، پرسشنامه نقاط مرجع راهبردی، تدوین و میان خبرگان توزیع شد. باتوجه به میانگین و انحراف معیار امتیازات شاخص ها، در گروه های شغلی چهارگانه سازمان، مختصات راهبردی هریک از این گروه ها تعیین شد. نتایج نشان داد راهبرد متعهدانه برای مشاغل مدیریتی و فنی، راهبرد پدرانه برای مشاغل پشتیبانی و راهبرد ثانویه برای مشاغل خدماتی سازمان مناسب است. درنهایت، راهبرد زیرنظام های منابع انسانی برای هر یک از گروه های شغلی مذکور تدوین شد.
تأثیر جوکاری و اندازه شبکه اجتماعی بر انگیزه فعالیت های داوطلبانه کاربست نظریه خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه داوطلبان جایگاه ویژه ای در ساختار سازمان ها پیدا کرده اند. آنان با کاهش هزینه ناشی از قوانین و سبک تر کردن بودجه مربوط به کارکنان تمام وقت ،به سازمان ها کمک می کنند. در پژوهش حاضر تاثیر جو کاری و اندازه شبکه اجتماعی بر انگیزه فعالیت های داوطلبانه افراد بر اساس نظریه خودتعیین گری بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه داوطلبان فعال مناطق 22 گانه هلال احمر شهر تهران بود. به منظور تعیین حجم نمونه مورد نیاز از فرمول کوکران ، به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از روش معادلات ساختاری(SEM) از طریق نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که جو کاری بر هر دو انگیزش مستقل و کنترل شده داوطلبان تاثیر مثبت دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندازه شبکه اجتماعی داوطلبان بر انگیزش مستقل داوطلبان تاثیر مثبت و بر انگیزش کنترل شده آنان تاثیر منفی دارد و هر دو تاثیر توسط ارضای نیازهای اساسی روانشناختی آنان میانجی گری می شود.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
90 - 104
حوزههای تخصصی:
جو رقابتی امروز مدیران را بر آن می دارد تا با شناخت موقعیت ها و استفاده از هوش فرهنگی به عنوان ابزاری برای تعامل با افراد، جو مناسبی را برای نمو نوآوری ها و بروز خلاقیت و در نهایت افزایش بهره وری میسر سازند؛ هدف این پژوهش بررسی رابطه میان هوش فرهنگی و خلاقیت می باشد. جهت دست یابی به این هدف رابطه بین چهار جزء هوش فرهنگی شناختی، هوش فرهنگی ادراکی، خوش فرهنگی انگیزشی و هوش فرهنگی رفتاری و خلاقیت مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی هتل های بین المللی شهر تهران بوده اند ، روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. نمونه بر اساس خطای کران مورد قبول محقق 5% در نظر گرفته شده و در سطح اطمینان ۹۵ درصد نمونه مورد بررسی شامل ۱۱۲ عضو انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه داده های مورد نیاز جمع آوری شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین هوش فرهنگی شناختی، هوش فرهنگی ادراکی، خوش فرهنگی انگیزشی و هوش فرهنگی رفتاری با خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، در نتیجه بین هوش فرهنگی و خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .
ارتباط قدرت مدیران و مدیریت زمان با بهره وری نیروی انسانی (در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق رابطه قدرت مدیران و مدیریت زمان با بهره وری نیروی انسانی در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران است. روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری از میان 400 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران به کمک جدول مورگان 191 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، سه پرسشنامه معتبر سنجش منابع قدرت شرایخیم و هینکین (1989) با پایایی 812 درصد و مدیریت زمان آرنولد و فلدمن (1986) با پایایی 854 درصد و بهره وری نیروی انسانی هرسی و گلداسمیت (1998) با پایایی 901 درصد است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزار LISREL است. یافته تحقیقی حاکی از این است که بین قدرت مدیران و مدیریت زمان با بهره وری مثبت و معنادار رابطه وجود دارد. همچنین بین مولفه های قدرت مدیران (پاداش، قانون، مرجعیت و تخصص) و مولفه های مدیریت زمان (هدف گذاری، برنامه ریزی عملیات، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات و مدیریت جلسات) با بهره وری نیروی انسانی در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران رابطه وجود دارد ولی بین مولفه های اجبار و اولویت بندی اهداف و فعالیت ها رابطه وجود ندارد.
آثار ساختار سازمانی و ویژگی های شغل بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب سازمان ها برای هدایت و اثر بر نگرش ها و رفتارهای کارکنان و نیز اطمینان از اثربخشی وسایل دستیابی به هدف های سازمان، از مجموعه متنوعی از سازوکارهای کنترل استفاده می کنند. از این رو با در نظر گرفتن جایگاه ویژه ساختار سازمان و نقش آن در هدایت نگرش ها و رفتارهای کارکنان و ابعاد مختلف شغلی، هدف اصلی این پژوهش، مطالعه آثار ساختار سازمانی و ویژگی های شغل بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها، از ابزار پرسشنامه استفاده می شود. تعداد 350 نفر از کارمندان اداره های مختلف یک سازمان دولتی در شهر تهران به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و مدل، از آزمون های ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل مسیر (رگرسیون چندگانه) و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که در میان متغیرهای ساختار سازمانی، رسمیت مهم ترین عامل اثرگذار منفی بر تنوع وظیفه، هویت وظیفه و استقلال شغلی محسوب می شود. همچنین می توان تمرکز را به عنوان اصلی ترین عامل اثرگذار بر اهمیت وظیفه و بازخور شغلی در نظر گرفت. علاوه بر این در میان متغیرهای مربوط به ویژگی های شغل، بازخور شغلی بیشترین اثر را بر رضایت شغلی دارد. در نهایت نیز یافته های پژوهش نشان داد که رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.
کاوش پویاییهای پیشایندی رهبری زهرآگین با استفاده از مدلیابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل ساختاری تفسیری پیشایندهای رهبری زهرآگین بود. به این منظور، پس از مطالعة ادبیات پژوهش و شناسایی پیشایندهای رهبری زهرآگین و گنجاندن آنها در پرسشنامة نیمه بسته ای مبتنی بر طیف لیکرت، پرسشنامه میان 28 نفر از خبرگان سازمان های اجرایی رفسنجان توزیع شد. خبرگان یاد شده با استفاده از نمونه گیری های مفهوم و گلوله برفی شناسایی شده بودند. در ادامه، با استفاده از تحلیل فازی، گویه ها غربال و پس از مقوله بندی برای کشف مدل در سنجه ای مربوط به مدل-یابی ساختاری تفسیری واقع شدند. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل داده های سنجة اخیر، در مجموع 12 متغیر در 6 سطح (سطح اول: کاستی های فردی رهبر؛ سطح دوم: ویژگی های روانشناختی رهبر؛ سطح سوم: کاستی های مدیریتی رهبر و محیط یرون سازمانی؛ سطح چهارم: ساختار بروکراتیک و مدیریت منابع انسانی ناکارآمد سازمان؛ سطح پنجم: ویژگی های روانشناختی-نگرشی کارکنان، خرده استبداد رهبر، جو سازمانی غیر کارکردی و رفتارهای انحرافی خدماتی و سیاسی رهبر؛ سطح ششم: سرپرستی توهین آمیز) به عنوان پیشایندهای رهبری زهرآگین شناسایی شدند.
مدیریت ریسک منابع انسانی: کاربرد رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سه مرحله نخست فرآیند مدیریت ریسک منابع انسانی یعنی شناسایی، تحلیل و سنجش ریسک ها پیگیری می شود. در مرحله شناسایی ریسک ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از خبرگان منابع انسانی سازمانِ مورد مطالعه انجام شد. درنتیجه تحلیل داده ها به روش تحلیل تم60 مفهوم، 14 تم فرعی و 5 تم اصلی حاصل شدند. برای تأیید روایی سازه های شناسایی شده پرسشنامه اول تحقیق میان150 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با واحد منابع انسانی صنعت برق توزیع شد و داده های به دست آمده توسط بخش اندازه گیری مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل تحلیل گردید. در گام نهاییِ این مرحله نیز مدل پیشنهادی تحقیق جهت شناسایی و دسته بندی ریسک های منابع انسانی ارائه شد. این مدل مشتمل بر دو نقطه مرجع استراتژیک «کانون توجه» و «ماهیت ریسک» بود و ریسک های منابع انسانی را در قالب چهار دسته طبقه بندی می نمود. در گام دوم تحقیق یعنی تحلیل ریسک های منابع انسانی، پنج شاخص برای تحلیل ارائه شده و روابط متقابل میان ریسک های منابع انسانی به عنوان یکی از این شاخص ها، با استفاده از تکنیک دیمتل فازی شناسایی شد. در گام سوم یعنی سنجش ریسک ها، سطوح تخمینی ریسک ها با توجه به شاخص های تحلیل مقایسه شده و ریسک های منابع انسانی با توجه به این پنج شاخص و با استفاده از تکنیک مشابهت فازی رتبه بندی شدند. نتایج گام های تحلیل و سنجش نشان داد که ریسک های عملیاتی منابع انسانی دارای بیشترین مجموع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در شبکه ارتباطات متقابل میان ریسک ها بوده و نسبت به سایر حوزه های اصلی ریسک های منابع انسانی از بالاترین اولویت برای مواجهه برخوردارند.
نقش میانجیگری خودکارآمدی در ارتباط بین مهارت حل مسئله و هوش فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط مهارت حل مسئله با خودکارآمدی و هوش فرهنگی در دانشجویان با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان شهر دوشنبه بود که با توجه به نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای دانشجویان دانشکده زبان شناسی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسش نامه استاندارد مهارت حل مسئله ( Heppner & petersun,1982)، هوش فرهنگی ( Early & Ang,2004) و خودکارآمدی تحصیلی (Une & Feranmen,1998) بود. پایایی پرسش نامه ها از راه محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 85/0 و 90/0 بدست آمد. روش تحلیل داده ها مدل معادله های ساختاری بود. نتایج نشان دادند که مهارت حل مسئله و خودکارآمدی پیش بینی کننده معنی داری برای هوش فرهنگی بود، هم چنین، مهارت حل مسئله با واسطه گری خودکارآمدی در هوش فرهنگی نقش داشته است. محاسبه اثر مسیرهای ساختاری حاکی از آن بود که مهارت حل مسئله به گونه مستقیم 53/0 و غیرمستقیم 10/0 و در کل 63/0 در هوش فرهنگی نقش داشته است، نقش خودکارآمدی بر هوش فرهنگی به گونه مستقیم 23/0 بود. هم چنین، نقش حل مسئله به گونه مستقیم در خودکارآمدی 42/0 بود. مقدار واریانس تبیین شده نشان داد که 17 درصد واریانس خودکارآمدی با مهارت حل مسئله و 44 درصد واریانس هوش فرهنگی با مهارت حل مسئله و خودکارآمدی قابل تبیین است.
رابطه ی ارتباطات سازمانی و واکنش کارکنان به تغییر با تاکید بر نقش هوش عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییر و تحول در شئون مختلف جوامع انسانی سرعت قابل ملاحظه ای یافته است و بقا و بالندگی سازمان ها در گرو آمادگی و واکنش کارکنان در برابر تغییر قرار دارد. هدف این تحقیق، بررسی رابطه ی ارتباطات سازمانی و واکنش کارکنان به تغییر، با تاکید بر نقش هوش عاطفی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق کارکنان بانک صادرات منطقه ی 3 شهر تهران می باشد. تعداد 200 کارمند به روش نمونه گیری تصادفی مبنای تحلیل قرار گرفت. گردآوری داده ها به وسیله ی پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که ارتباطات سازمانی، با آمادگی و واکنش مثبت کارکنان به تغییر رابطه ی مثبت دارد و هوش عاطفی کارکنان، این رابطه را تشدید می کند.
بررسی رابطه بین مدیریت منابع انسانی الکترونیک با عملکرد و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: سازمان آب منطقه ای استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
147 - 170
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک یکی از مهمترین پایه های توسعه پایدار سازمان ها می باشد، که در دهه های اخیر به یکی از راهبردهای کسب مزیت رقابتی از طریق بهبود عملکرد در سازمان ها مبدل شده است. در کشور ما نیز مدیران در صدد ایجاد بسترهای مناسب شگل گیری آن هستند. مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط مدیریت منابع انسانی الکترونیک با عملکرد و یادگیری سازمانی انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی– همبستگی می باشد. پس از مطالعه پیشینه موضوع و بررسی الگوهای موجود در مورد مدیریت منابع انسانی الکترونیک، عملکرد و یادگیری سازمانی و شکل گیری چارچوب نظری، متغیرهای مهم تحقیق شناسایی و مدل مفهومی، فرضیات و سوالات تحقیق مشخص گردید. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل 200 نفر از کارکنان سازمان آب استان کرمانشاه می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. نتیجه آزمون سوالات تحقیق به کمک ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان دهنده ارتباط معنادار مؤلفه های مدیریت منابع انسانی الکترونیکی با عملکرد سازمانی و یادگیری سازمانی می باشد. در نهایت بر اساس نتایج بدست آمده، پیشنهادات و راهکارهای عملی و تحقیقاتی به مدیریت سازمان و محققان بعدی ارائه گردیده است.