فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
31 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها جهت کسب مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد خود نیازمند داشتن نیروی انسانی ارزشمند می باشند. کارکنانی که با انجام رفتارهای داوطلبانه در مسیر موفقیت سازمان از هیچ کوششی دریغ نکنند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی دلالت برای این گونه رفتارها داشته و بازاریابی داخلی یکی از عواملی است که می تواند منجر به بروز رفتارهای شهروندی سازمانی گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با تحلیل نقش متغیر واسطه ای تعهد سازمانی می باشد. کارکنان بانک ملی شهرستان اصفهان جامعه ی آماری این پژوهش می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های میدانی تحقیق از طریق پرسش نامه جمع آوری و از روش مدل معادلات ساختاری جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید. پس از انجام تحلیل عاملی تأییدی مدل های اندازه گیری به آزمون فرضیه های تحقیق اقدام گردید. بر اساس یافته های حاصل از فرضیات اول تا سوم تحقیق تأثیر معنادار بازاریابی داخلی بر رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی و تأثیر معنادار تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تایید شد. با توجه به نتایج حاصل از فرضیه چهارم تأثیر واسطه ای تعهد سازمانی در رابطه بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی نیز تایید گردید.
رابطه بین منزلت شغلی و زیرکاردرروی: بررسی نقش بی تفاوتی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین متغیرهای پرستیژ شغلی و زیرکاردرروی با نقش واسطه ای بی تفاوتی سازمانی می باشد. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان شرکت پتروشیمی شهر ایلام می باشد که تعداد آنها 560 نفر است. برای حجم نمونه تعداد 226 نفر انتخاب شدند برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جهت روایی و بومی سازی پرسش نامه ها از دیدگاه خبرگان و متخصصان حوزه مدیریت منابع انسانی، برای پایایی آن ها نیز از ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاریافته با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که منزلت شغلی با بی تفاوتی سازمانی و زیرکاردرروی دارای رابطه مستقیم، معنادار و منفی می باشد. بی تفاوتی سازمانی نیز با زیرکاردرروی دارای رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی می باشد. همچنین نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی در رابطه بین منزلت شغلی و زیرکاردرروی کارکنان نیز تائید شده است. نتایج بدست آمده در سازمان مورد نظر نشان داد که یکی از عوامل انگیزاننده مهم برای کارکنان منزلت شغلی آنهاست چون با توجه به پاسخ های آنها هرچه منزلت شغلی شان بالاتر باشد بی تفاوتی و زیرکاردرروی کمتر می شود.
بررسی تأثیر آموزش های ضمن خدمت بر ابعاد توانمندسازی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی در یکی از مؤسسات صنایع دفاعی می باشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گرد آوری داده ها توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنانی است که دارای مدرک فوق دیپلم به بالا می باشند و در دوره های آموزشی مدنظر شرکت کرده اند و با روش نمونه گیری تصادفی 76 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است. در تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی نیز از آزمون های T-test تک نمونه ای و گروه های مستقل و تحلیل واریانس Anova و از آزمون تعقیبی توکی و آزمون فریدمن استفاده گردیده است. بر اساس یافته های تحقیق مشاهده شد که آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار دارد و آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی (روشنی اهداف، رفتار اخلاقی، ارتقاء روحیه، پیشبرد کار تیمی و ایجاد محیط کاری سالم) تأثیری معنادار دارد. اما بر ابعاد ارتباطات سازنده و ایجاد روحیه مشارکت جویی تأثیری نداشته است همچنین سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت و پست سازمانی بر نگرش کارکنان در زمینه توانمندسازی تأثیر دارد. اما نوع دوره آموزشی بر نگرش کارکنان نسبت به تأثیر آموزش بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیری ندارد. در نهایت اولویت بندی تأثیر آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی نشان می دهد ارتقاء روحیه بیشترین و ارتباطات کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
شناسایی روش های یادگیری غیررسمی برای پرورش مدیران منابع انسانی در سازمان های بزرگ کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس یافته های پژوهش ها، مدیران برای پرورش شایستگی ها و بهبود عملکرد خود بیشتر شیوه های یادگیری غیررسمی را به کار می گیرند. اما این دغدغه تا کنون در محیط کسب وکار ایران پژوهش نشده است. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی روش های یادگیری غیررسمی مدیران منابع انسانی است. به این منظور، با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه محور، تجربه های ده نفر از مدیران منابع انسانی در ارتباط با طراحی و پیاده سازی یکی از سیستم های منابع انسانی شناسایی شده است. پس از کدگذاری سه مرحله ای، در مجموع هفت مقوله و 21 روش یادگیری برای مدیران منابع انسانی سازمان های بزرگ شناسایی شد. به منظور اولویت بندی روش های یادگیری مدیران منابع انسانی 301 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روش های یادگیری از طریق تعامل با مشاوران، کارشناسان و مدیران منابع انسانی، یادگیری از طریق گفت وگو با مشاور- معلم باتجربه و یادگیری از طریق مطالعة کتاب ها، مقالات و منابع علمی و یادگیری از شکست های کاری چهار روش یادگیری غیررسمی با اولویت بالاتر در بین مدیران منابع انسانی بوده است.
الگوی رهبری مبتنی بر قدرت نرم در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوزف نای تأثیر جذابیت های فرهنگی و ارزشی بر تولید قدرت در رهبری را متأثر از مؤلفه های ارتباطات، چشم انداز سیاست و هوش عاطفی محرز می داند. این مقاله با هدف شناخت الگوی بومی رهبری سازمانی مبتنی بر قدرت نرم در آموزش عالی ایران، تدوین شده است و با روش آمیخته و به شیوة اکتشافی با انجام دادن مصاحبه با خبرگان آموزش عالی و تکمیل پرسشنامه توسط پیروان، زمینة شناخت حوزه های تأثیرگذار بر الگوی یادشده را فراهم کرده است. نتایج حاکی از تفاوت الگوی بومی با الگوی صاحب نظر یادشده است و مؤلفه های تأثیرگذار الگوی بومی به شرح حوزه های رفتاری- اخلاقی، اجتماعی– ارتباطی، مهارتی- حرفه ای، فرهنگی- هنجاری، سیاسی- شهودی و اعتقادی- معنوی با شاخص های ذیربط به دست آمدند.
نقش میانجی گری تاب آوری و توانمندسازی کارکنان در رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای رویارویی با محیط پویای پیرامون خود، نیازمند انعطاف پ ذیری، چابکی و عملکرد نوآورانه می باشند؛ به همین سبب بایستی سبک رهبری مناسب و تأثیرگذار بر عملکرد نوآورانه را پیش گیرند. این تحقیق، به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد نوآورانه با توجه به نقش میانجی توانمندسازی و تاب آوری پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان یک سازمان دولتی می باشد. نتایج حاصل بر پایه 210 پرسشنامه گردآوری شده حاکی از آن است که، رهبری تحول آفرین بر عملکرد نوآورانه، توانمندسازی و تاب آوری اثر مستقیم و معنی داری دارد و همچنین تاب آوری بر توانمندسازی اثر مستقیم و معنی داری دارد. دیگر یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری تحول آفرین بر عملکرد نوآورانه با نقش میانجی توانمندسازی و رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی با نقش میانجی تاب آوری، و تاب آوری بر عملکرد نوآورانه با نقش میانجی توانمندسازی تأثیرگذار بوده است. همچنین تاب آوری و توانمندسازی بر عملکرد نوآورانه تأثیر مستقیم نداشته است و میانجی تاب آوری نتوانسته است نقش تسهیل گری را بین رهبری تحول آفرین و عملکرد نوآورانه ایفا کند. درنهایت، پیشنهادهای کاربردی حاصل از نتایج تحقیق، جهت ارتقای عملکرد نوآورانه در جامعه هدف، ارائه شد.
تأثیر هوش هیجانی و فرهنگ یادگیری در سازمان بر رابطه بین رفتار رهبر و آمادگی کارکنان برای تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط پیچیده رقابت و سیطره نیروهای دانشی بر عرصه کسب و کار، چالش عمده ای را برای رهبران سازمانهای امروزی بوجود آورده است. در چنین شرایطی بهره گیری از سبکهای مناسب رهبری در جهت تاثیر گذاری بر آمادگی کارکنان برای تغییر و همچنین تلاش برای ارتقا فرهنگ یادگیری در سازمان راه حل مناسبی قلمداد گردیده است. در این میان توانائی های فردی کارکنان و مخصوصا توانایی آنها برای درک نیاز و پذیرش ضرورت تغییر که در قالب هوش هیجانی تبلور می یابد، می تواند بر شدت تاثیر گذاری دو عامل فوق بیافزاید. از این منظر تحقیق حاضر در نظر دارد تا تاثیر سبکهای رهبری بر آمادگی کارکنان برای تغییر را با بهره گیری از دو متغیر میانجی هوش هیجانی و فرهنگ یادگیری سازمانی مورد واکاوی قرار دهد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق، کاربردی و بر حسب شیوه گردآوردی داده ها توصیفی از شاخه پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در سازمان مورد مطالعه ( 320 نفر) می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود به تعداد 175 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای بوده و پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است سبک رهبری هم به صورت مستقیم و هم از طریق متغیرهای میانجی هوش هیجانی و فرهنگ یادگیری سازمانی بر آمادگی کارکنان برای تغییر در جامعه هدف تاثیرگذار بوده است.
پرده برداری از نفاق در سازمان با به کارگیری پدیدارنگاری: فهمی از دریافت های متکثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و طبقه بندی دریافت های اعضای یک دانشگاه از پدیدة نفاق در سازمان، بر پایة پدیدارنگاری، برای نیل به درکی عمیق تر از مفهوم این پدیده نزد افراد مورد مطالعه انجام گرفته است. نمونه گیری به روش بیشینة تنوع انجام گرفت و حجم نمونه با درنظرگرفتن قاعدة اشباع نظری تا 30 نفر مشخص شد. با مشارکت کنندگان مصاحبه های نیمه ساختاریافتة باز انجام گرفت. سپس، با نرم افزار Maxqda داده ها کدگذاری شد. پس از تحلیل مصاحبه ها، پنج دیدگاه به دست آمد که عبارت بودند از مفاهیم مبتنی بر فنون رفتاری مدیریت تصویرپردازی (خودشیرینی و سعایت)، نیت نفع طلبانة مستتر فرد (حفظ مقام، ارتقای مقام و جلب منافع مادی)، ویژگی های فعال سالوسانة فرد (خودپایشی و یادگیری رفتارهای غیرکارکردی سیاسی)، چاپلوس پروری مدیریتی و فرهنگ سوت و سکوت سیاسی. در ادامه، طبقات روی سلسله مراتبی با سه سطح فنون رفتاری، فرد و سازمان قرار گرفتند و فضای نتیجه ای سلسله مراتبی را برای شیوه های متفاوت ادراک پدیدة نفاق در سازمان رقم زدند. برای اعتبار و اعتمادبخشی به داده ها قابلیت های اعتبار، انتقال و اعتماد به کار گرفته شد.
رابطه ابعاد فرهنگی با ارزشهای عدالت و بی طرفی در سیستم های مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات مالی انجام شده توسط محققان حوزه های مالی، اثر متغیرهای فراوانی در مدیریت و حسابداری بررسی می شود. اما یکی از این متغیرهای مهم که می توان گفت بیشترین اثر را بر این حوزه و سیستمهای زیر مجموعه آن می گذارد، عامل فرهنگی است. تفاوتهای فرهنگی از قاره ای به قاره دیگر و از کشوری به کشور دیگر و حتی در سطحی خردتر از شهری به شهر دیگر باعث ایجاد هنجارها، ارزشها و شیوه های مختلفی می گردد و تاثیرات بسیار مهمی را در علومی چون حسابداری، مدیریت و سیستمهای مالیاتی بجا می گذارد. در این مقاله به بررسی ارتباط ابعاد فرهنگی هوفستد با ارزشهای سیستمهای مالیاتی(عدالت و بی طرفی مالیاتی) پرداخته می شود. فرهنگ و تفاوتهای آن در کشورهای مختلف طبیعتاً باعث ایجاد ناهماهنگی هایی در روشها، اعمال و شیوه های طراحی سیستمهای مالیاتی خواهد شد لذا با مطالعه ارتباط بین ارزشهای فرهنگی در جامعه و ارزشهای مالیاتی می توان به نتایج مطلوبی رسید. این پژوهش برگرفته از چارچوبهای فرهنگی «هوفستد» (1980) می باشد تا بدین وسیله تأثیر فرهنگ بر سیستمهای مالیاتی شناسایی و بررسی گردند.
شناسایی و اولویت بندی عارضه های کانون های ارزیابی و توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانون های ارزیابی، ابزاری مهم و مؤثر برای انتخاب و ارتقای سرمایه های انسانی سازمان، تشخیص نقاط قوت و ضعف ارزیابی شوندگان و توسعه شایستگی های آنها محسوب می شوند. به رغم مزایای استفاده از کانون های ارزیابی، فرایند استفاده از این کانون ها دچار عارضه هایی است. در این مقاله، نتایج شناسایی و اولویت بندی عارضه های کانون های ارزیابی و توسعه در راستای کمک به سازمان ها در جهت استفاده بهینه از کانون های ارزیابی و نیل به رویکرد شایسته سالاری در سازمان ها، با استفاده از روش دلفی ارائه شده است. ابتدا از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 42 عارضه ، شناسایی و در ادامه پژوهش، اعضای پانل دلفی، سایر عارضه ها را شناسایی و سپس آنها را اولویت بندی کردند. از مجموع 50 عارضه شناسایی شده، 15 عارضه اولیه که از نظر اعضای پانل دلفی، مهم تر تشخیص داده شده بود، به عنوان نتایج دلفی و یافته های پژوهش انتخاب شد. در این میان 11 عارضه از طریق مصاحبه با خبرگان و 4 عارضه از سوی اعضای پانل دلفی ارائه شده اند. عدم حمایت مدیر ارشد، بومی نبودن مدل شایستگی، عدم توجه به هدف کانون ارزیابی و مد تلقی شدن آن، عملی نشدن نتایج کانون جهت ارائه برنامه توسعه فردی و منحصربه فرد نبودن مدل شایستگی در سطح مشاغل به عنوان 5 عارضه مهم کانون های ارزیابی و توسعه، شناسایی شدند.
تأثیر خود رأیی مدیریت بر رفتار نامتقارن هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر خود رأیی مدیریت بر رفتار نامتقارن هزینه های عمومی، اداری و فروش در کنار متغیرهای حاکمیت شرکتی، اقتصادی و نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور سنجش خود رأیی مدیریت از مدلی متشکل از رشد فروش و رشد دارایی ها استفاده شده است. متغیرهای نمایندگی در این پژوهش شامل چهار متغیر جریان نقد آزاد، دوره تصدی مدیر عامل، افق مدیر عامل و درصد پاداش پرداختی به مدیر عامل؛ متغیرهای اقتصادی شامل شدت دارایی ها، کاهش درآمد پیاپی و عملکرد سهام و همچنین مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل اندازه هیئت مدیره، درصد مدیران غیرمؤظف و درصد مالکیت نهادی است. تعداد 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی زمانی 10 ساله از سال 1383 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفته اند. جهت آزمون فرضیه ها از داده های پنل و مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده وجود رفتار نامتقارن هزینه های عمومی، اداری و فروش است و شدت چسبندگی این هزینه ها با خود رأیی مدیریت، افزایش می یابد. همچنین نتایج حاصل از بررسی شدت چسبندگی هزینه های عمومی، اداری و فروش با خود رأیی مدیریت، پس از کنترل هر یک از متغیرهای نمایندگی، اقتصادی و حاکمیت شرکتی معنادار نیست.
استعاره پردازی رفتاری کارکنان در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف غایی استعاره پردازی رفتار کارکنان در سازمان های دولتی با رویکرد کیفی انجام شده است. برای این منظور دو مطالعه پایه گذاری شد. در مطالعه اول با اتخاذ استراتژی پدیدارشناسی به بررسی تجارب زیسته افراد از پدیده رفتار و زندگی سازمانی شان پرداخته شد. برای این منظور 43 نفر از کارشناسان و مدیران میانی سازمان های دولتی از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق صورت گرفت تا اشباع نظری حاصل شد. داده های حاصل از این مصاحبه ها از طریق روش تحلیل مضمون با رویکرد استعاره پردازی توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مطالعه دوم تحقیق نیز به منظور واکاوی جوهره استعاره رفتاری تجربه شده و مهم ترین پیامد مثبت و منفی آن و به ویژه اعتبارسنجی قابلیت اعتماد یافته های تحقیق در مطالعه اول صورت گرفت. این مطالعه با روش دلفی از 7 نفر از خبرگان اعضای هیئت علمی دانشگاه جریان پیدا کرد. یافته های تحقیق استعاره های رفتاری را در قالب پنج نوع رفتارشناختی، رفتار سیاسی، رفتار ساختاری، رفتار اجتماعی و رفتار انطباقی تبیین می کند که هر کدام بر جنبه ویژه ای از رفتار کارکنان در سازمان تأکید و تمرکز دارد.
طراحی مدل بهره وری سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، طراحی مدل بهره وری سازمان های دولتی ایران است. در این راستا پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق، مدل مفهومی تحقیق، براساس عوامل مؤثر بر بهره وری سازمان های دولتی ایران، در سه دسته محیطی، سازمانی و فردی، و همچنین، موانع اصلی بهره وری سازمان های دولتی ایران، طراحی شد. پرسشنامه ای با 17سؤال برای رتبه بندی میزان تأثیر هردسته از عوامل و مؤلفه های آنها بر بهره وری سازمان های مذکور، و پرسشنامه ای با 19 سؤال برای رتبه بندی میزان تأثیر هریک از موانع بر روی هردسته از عوامل و مؤلفه ها تدوین گردید. در تنظیم پرسشنامه ها از نظرات تعدادی از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، استفاده شد. آزمون آلفای کرونباخ جهت سنجش اعتبار پرسشنامه به کار رفت. پرسشنامه ها به نمونه آماری متشکل از 50 نفر توزیع شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در مدل بهره وری سازمان های دولتی ایران، از بین عوامل اصلی، «عوامل محیطی» تأثیرگذارترین و «عوامل فردی» تأثیرپذیرترین عامل می باشد. همچنین، «وجدان کاری» که از زیر عوامل«فردی» می باشد اولویت اول را کسب کرد. در نهایت، «اولویت های حاکم برای وضعیت موجود»، به عنوان مانع اصلی بهره وری سازمان های مذکور شناخته شد.
نقش میانجی هویت سازمانی در رابطه ی بین برندسازی داخلی و تمایل به ترک خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجیِ هویت سازمانی در رابطه ی بین برندسازی داخلی و تمایل به ترک خدمت بود. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، شامل کلیه کارکنان چند شرکت مواد غذایی شهرک صنعتی زاهدان بود. حجم نمونه معادل 200 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده های تحقیق، پرسشنامه های برندسازی داخلی پونجایسری، هویت سازمانی چنی و تمایل به ترک خدمت بودند. آلفای کرونباخ برای همه متغیرها، در دامنه قابل قبول قرار داشتند. روایی پرسشنامه ها نیز از طریق تحلیل عاملی تاییدی احراز شد. خی-دو بهنجار 96/2 به دست آمد که در بازه مورد قبول قرار دارد. شاخص RMSEA، نیز 031/0 به دست آمد که بیانگر مطلوبیت خوب مدل ساختاری است. فرضیه های تحقیق با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار لیزرل آزمون شد. نتایج نشان داد که برند سازی داخلی بر هویت سازمانی تاثیر مثبت داشته و از طریق هویت سازمانی، بر تمایل به ترک خدمت تاثیر منفی دارد. لذا لزوم توجه به دلایل ترک خدمت کارکنان، با رویکرد برند سازی داخلی در سازمان ها مشخص می شود
تبیین نقش های مثبت و منفی منتورینگ در بهبود تسهیم دانش: موانع و راهکارهای پیاده سازی منتورینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش مثبت و منفی منتورینگ در بهبود تسهیم دانش است. به دلیل رقابت شدید بین شرکت های فعال در صنعت بازار سرمایه، جابه جایی زیاد کارکنان مستعد و باتجربه را در این صنعت شاهد هستیم، به همین منظور جهت حفظ و تسهیم دانش در شرکت قبل از ترک پرسنل کلیدی روش منتورینگ پیشنهاد و مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری این پژوهش کارکنان کلیدی باتجربه و کارشناسان منابع انسانی سه شرکت تأمین سرمایه امین، لوتوس پارسیان و بانک ملت می باشد که با موضوع مورد تحقیق آشنایی دارند. نمونه پژوهش از طریق روش گلوله برفی انتخاب شده است. روش تحقیق نیز کیفی و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. به طور کلی هدف پژوهش حاضر رسیدن به پاسخ سه سوال مهم ذیل می باشد: 1. موانع تسهیم دانش در سازمان کدام اند؟ 2. راه های اجرای داوطلبانه منتورینگ در سازمان کدام اند؟ 3. چه راهکارهایی جهت پیشگیری از ترک سازمان توسط کارآموز پیشنهاد می کنید؟ با توجه به نتایج به دست آمده، از دیدگاه افراد مصاحبه شونده موانع تسهیم دانش به سه قسمت موانع فردی، سازمانی و فرهنگی تقسیم می شوند. راهکارهای اجرای داوطلبانه منتورینگ در سازمان شامل سه بخش آموزش، جبران خدمات و تعیین متصدی اجرای منتورینگ می شوند. راهکارهای پیشگیری از ترک سازمان توسط کارآموز نیز در چهار بخش طبقه بندی شده است که عبارت است از: استخدام، امتیازات شغلی بعد از منتورینگ، برند سازی و رویه اجرایی منتورینگ.
تبیین نقش سبک رهبری تحول آفرین در فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری تحول آفرین بیان کنندة فرایندی است که افراد را متحول می کند و با ارزش ها و خصیصه های اخلاقی و اهداف بلندمدت ارتباط دارد. ارزیابی محرک های مؤثر بر پیروان، ارضای نیازهای آنان و نحوة برخورد با آن ها به عنوان افرادی کامل، از جمله کارکردهای این نوع رهبری است. در این میان سبک های رهبری مدیران از عوامل اثرگذار بر فرایند فرهنگ سازمانی است. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی آثار سبک رهبری تحول آفرین بر فرهنگ سازمانی است. جامعة آماری این تحقیق، 113 نفر از کارکنان ادارة آموزش وپرورش استان مازندران می باشند که 102 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه جمع آوری شده، و به وسیلة نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و لیزرل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد بین رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و معنادار نسبتاً قوی وجود دارد. همچنین، همة ابعاد سبک های رهبری تحول آفرین با فرهنگ سازمانی ارتباط مثبت و معنا دار دارد.
تعیین تاثیر سکوت و صدای سازمانی بر مشارکت کارکنان و عملکرد مدیران.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۹
46 - 67
حوزههای تخصصی:
صدا و سکوت سازمانی از عوامل مهم و موثر بر مشارکت کارکنان و عملکرد مدیران است. اما نوع و چگونگی تاثیر آن ها در هر سازمانی متفاوت است. هدف مقاله نشان دادن اثر صدا و سکوت سازمانی بر مشارکت کارکنان و عملکرد مدیران در ادارات دولتی استان مرکزی است. داده ها توسط روش میدانی و ابزار پرسشنامه از مدیران و کارمندان متخصص در ادارات دولتی جمع آوری شده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل است. نتایج نشان داده است که صدا و سکوت سازمانی بر مشارکت کارکنان و عملکرد مدیران تاثیر مثبت دارد.
پیش بینی میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از نوع ساختار سازمانی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از نوع ساختار سازمانی در شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس بود. جامعة آماری پژوهش شامل همة کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده 232 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامة ساختار سازمانی ترک زاده و محترم و رفتار شهروندی سازمانی پادساکف (2000) بود که پس از بررسی روایی و پایایی بین افراد نمونه توزیع و داده ها با آزمون تی وابسته، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلة ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد ساختار سازمانی غالب در شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس از نوع بازدارنده بوده و میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی در حد متوسط است. همچنین، رابطة معناداری بین ابعاد ساختار سازمانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد و ساختار سازمانی تواناساز پیش بینی کنندة مثبت و معنادار رفتار شهروندی سازمانی است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای بهره وری نیروی انسانی با استفاده از تکنیک ANP (مطالعه موردی: مدیران و سرپرستان شرکت سیمان شهرستان درود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایﻦ پژوهش سعی بر آن است تا با شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری به خصوص در سه جنبه کلی( سازمانی، فردی و محیطی) و رتبه بندی آنها نتایجی سودمندی ارائه شود. بر این اساس با استفاده از نظر ""مدیران و سرپرستان شرکت سیمان"" تعداد 25 عامل شناسایی شد که با قرار گرفتن در قالب یک پرسش نامه غربالگری به تعداد 16 عامل تقلیل یافتند. روابط داخلی این عوامل توسط پرسش نامه ماتریس همبستگی عوامل شناسایی و بر اساس این روابط، یک پرسش نامه زوجی(ANP) طرح ریزی و توسط نرم افزار Super Decisions تحلیل شدند. این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی محسوب می شود. از آنجایی که از صاحب نظران آگاه برای تعیین میزان اهمیت و صحت گویه های مربوط به پرسشنامه استفاده شده است، لذا پرسشنامه از روایی لازم برخوردار می باشد. پایایی پرسشنامه با توجه به نرخ سازگاری که کمتر از (1/0) بود، تأیید شد. در نهایت با تحلیل داده ها، عوامل سازمانی رتبه اول و عوامل فردی و محیطی به ترتیب رتبه های دیگر رو به خود اختصاص دادند.