فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
149 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهج البلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار گرفت و مواردی را که با مضامین مدنظر همخوانی داشتند استخراج شد. سپس از روی مضامین استخراج شده شاخص ها و از روی شاخص ها مولفه ها انتخاب شدند. تحلیل انجام شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوی کیفی به صورت استقرایی بود. سپس مضامین استخراج شده با استفاده از تکنیک دلفی در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از تایید دلفی، مدل طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده، الگوی در قالب پرسشنامه مناسب تدوین و پرسشنامه در اختیار 281 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت و سپس نتایج براساس مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تحلیل قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تحلیل عاملی 8 عامل و 45 گویه استخراج شده که شامل: عامل اول: استقلال (شامل 4 ماده)؛ عامل دوم: مسولیت پذیری (شامل6 ماده)؛ عامل سوم: خودکنترلی (شامل 8 ماده)؛ عامل چهارم: عزت نفس (شامل 6 ماده)؛ عامل پنجم: اعتمادسازی (شامل 4 ماده)؛ عامل ششم: الگوگیری (شامل 5 ماده)؛ عامل هفتم: دانش افزایی (شامل 6 ماده) و عامل هشتم: انضباط کاری (شامل 6 ماده) است و در نهایت نتایح تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار PLS اسمارت حاکی از برازندگی ساختاری مدل دارد.
نقش میانجی مشارکت و رفاه عاطفی در تأثیر فضیلت سازمانی بر عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
46 - 62
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش میانجی مشارکت و رفاه عاطفی در تأثیر فضیلت سازمانی بر عملکرد کارکنان است.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان دانشگاه آزاد آبادان و خرمشهر 130 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، به تعداد 97 نفر محاسبه شد. جهت انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل صورت گرفته است.یافته ها: یافته ها حاکی است که در سطح اطمینان 95% الگوی ساختاری تحقیق، از برازش مناسبی برخوردار است و نتایج نشان دهنده آن است فضیلت سازمانی هم به طور مستقیم و هم با نقش میانجی رفاه عاطفی و مشارکت بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: دانشگاه به عنوان یک سازمان پیشرو در جوامع و اهمیت کانونی آن در زندگی، باید نسبت به ارتقای کیفیتش حساسیت بیشتری نشان دهد که مستلزم توسعه درون زای فرهنگ ارزشیابی است و رعایت اخلاقیات و نهادینه شدن فضایل اخلاقی در این راستا موضوعیت پیدا می کند که می توان آن را در سازمان-های دیگر نیز به اجرا درآورد. پیشنهاد می گردد رفتار در سایه احترام، اخلاق و محبت را در سرلوحه رفتار سازمانی قرار دهند به عبارتی صرف نظر از نقش و جایگاهی که کارکنان دارند، با آن ها با احترام و حفظ نمودن شخصیتشان رفتار و برخورد نمایند.
شناسایی پیشایندهای عملکرد انطباقی کارکنان با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
نوسانات محیطی و تغییرات پرتلاطم روزافزون، اهمیت توانمندی کارکنان در مواجهه با شرایط مختلف و محیط های نامطمئن را مضاعف نموده است. دیدگاه های پیشین درخصوص عملکرد کارکنان، جای خود را به عملکرد انطباقی کارکنان برای مواجهه با محیط های نامطمئن و پویا بخشیده است. هرچند مطالعات متعددی درخصوص عوامل مؤثر بر عملکرد انطباقی کارکنان صورت پذیرفته است، اما هدف این پژوهش، ارائه یک تحلیل جامع از پیشایندهای عملکرد انطباقی کارکنان است. این پژوهش ازنظر رویکرد، یک پژوهش کیفی بوده و از روش پژوهش فراترکیب استفاده کرده است. داده ها از 34 پژوهش پیرامون عملکرد انطباقی کارکنان که در دوره زمانی 1999 تا 2017 منتشر شده بودند، گردآوری شده است. به عنوان یافته های پژوهش، ضمن طبقه بندی تعاریف مربوط به عملکرد انطباقی، پیشایندهای آن درقالب 58 کد، 15 مضمون سازنده و 4 مضمون فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی و عوامل گروهی شناسایی و طبقه بندی شدند. ازلحاظ عملی نتایج این پژوهش با شناسایی پیشایندهای فردی، شغلی، گروهی و سازمانی مؤثر بر عملکرد انطباقی به مدیران سازمان ها کمک می کند تا در شناخت اقدامات اثربخش هنگام مواجهه با تغییرات و موقعیت های نامطمئن، بهتر عمل کنند.
شناسایی الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
159 - 192
حوزههای تخصصی:
رفتار مسامحه در کارکنان، یکی از نمونه های مظاهر رفتار انحرافی کاری است که نقش مهمی در کاهش عملکرد مطلوب سازمان و افزایش متغیرهای نامطلوب سازمانی دارد. باتوجه به پیامدهای نامطلوب این رفتار برای فرد، سازمان و جامعه، این پژوهش به دنبال کشف الگوی رفتاری مسامحه کارکنان در پست بانک ایران است. فلسفه پژوهش، تفسیری است، رویکرد آن کیفی و راهبرد مورداستفاده، داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده است. نمونه موردمطالعه، دوازده نفر از مدیران امور شعب در پست بانک ایران هستند که رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری غیرتصادفی هدف مند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری در دو مرحله کدگذاریِ حقیقی و نظری نشان می دهد که الگوی رفتار مسامحه در کارکنان شامل 173 کد باز است که چهارکد مربوط شرایط میانجی، تعداد پنج کد مربوط به زمینه، تعداد 28 کد مربوط به نتایج، تعداد هفت کد مربوط به اقتضائات، تعداد 11 کد مربوط به عوامل همبسته، 101 کد برای شرایط علی و تعداد 17 کد مقوله محوری را که رفتار مسامحه آمیز است، دربر می گیرد. شناخت این عوامل می تواند زمینه ای را فراهم آورد تا با شناخت دقیق این عوامل، مانع از توسعه و گسترش این رفتارها در سازمان ها شد. باتوجه به اینکه مهارت مدیریت مسامحه کاری، قابل آموزش است، ازاین رو سازمان ها می توانند برنامه هایی برای آموزش مدیریت رفتار مسامحه کاری برای کارکنان و مدیران اجرا کنند و از این راه کارایی و اثربخشی سازمان افزایش یابد.
طراحی الگوی توسعه مهارت های مدیریتی مدیران با روش نظریه داده بنیاد (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
765 - 788
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگویمهارت های مدیریتی مدیران در قالب یک الگوی پارادایمی با روش داده بنیاد بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری شامل 300 نفر از خبرگان و متخصصان و افراد آگاه در زمینه مهارت های مدیریتی مدیران بود. روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند بود که 30 نفر از اعضای هئیت علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران که همگی جزء پرسنل متروی تهران بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها سندپژوهی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. پرسشنامه گردآوری داده ها به روش داده بنیاد با رهیافت نظام مند تهیه شد. روایی پژوهش به روش سه سویه سازی و پایایی آن به روش توافق بین کدگذاران تعیین شد. برای تحلیل داده های کیفی از فراترکیب و تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در نهایت 3 بعد و 13 مؤلفه و 65 شاخص به دست آمد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ابعاد مهارت های مدیریتی مدیران شامل بعد فردی (خودآگاهی، مدیریت استرس، مدیرت حل اثربخش مسئله)، بعد میان فردی (ارتباطات سازنده، انگیزش اثربخش، تأثیرگذاری، مدیریت تضاد)، و بعد گروهی (تفویض اختیار، مهارت کارتیمی ، هدایت تغییر مثبت، به کارگیری تکنولوژی، به کارگیری الزامات مدیریتی) است. بر اساس یافته های به دست آمده الگوی ارائه شده از برازش نسبتاً قابل قبول برخوردار است که مورد تأیید قرار گرفت.
تاثیر انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
105 - 122
حوزههای تخصصی:
رفتار کاربران در هنگام مشارکت در فضای مجازی تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. طی سال های گذشته محققان رفتار کاربران را بررسی کرده و ضمن شناسایی عوامل موثر بر آن، مدل های مختلفی برای تبیین نحوه مشارکت آنان پیشنهاد نموده اند. هدف این مقاله، شناسایی تاثیر عوامل انتظارات و شرایط تسهیل کننده بر رفتار مشارکت کاربران فضای مجازی است. منظور از رفتار مشارکتی، استفاده از امکانات فراهم شده در فضای مجازی شامل برقراری ارتباط، تبادل نظر و اطلاعات، به اشتراک گذاری متن و تصویر و تعامل با سایر افراد حاضر در فضای مجازی است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در گروه پژوهش های ترکیبی بوده و در ابتدا از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قیاسی برای طراحی مدل و سپس از رویکرد کمی و روش مدل معادلات ساختاری برای آزمون و اعتبار سنجی مدل استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشانگر اثر پذیری رفتار مشارکتی کاربران از متغیر های انتظارات و شرایط تسهیل کننده از طریق متغیرهای میانجی نیت، تمایل و نگرش می باشد که در تحقیقات پیشین هم تبیین شده بود.
واکاوی و شناسایی شایستگی های عمومی و تخصصی کارشناسان مالی با رویکرد توسعه ای (مطالعه موردی: بانک دی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
بررسی اثر گذاری مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر ماندگاری سازمانی
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 1
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر میزان ماندگاری سازمانی در بین کارکنان پرداخته شده است زیرا ماندگاری بالا در سازمان نشان از موفقیت سازمان در حفظ و نگهداری نیروی متخصص خود دارد ،جمعیت آماری موردپژوهش شرکت های خصوصی فعال در شهر تهران بودن که نمونه انتخابی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که برای جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه استفاده شده است که روایی و پایایی پرسشنامه نیز مورد آزمون قرار گرفت و در بین 264 نمونه انتخابی که با استفاده از فرمول کوکران به دست امده بود توزیع شد که بعد از جمع اوری اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون و تحلیل قرار گرفتند که از نرم افزار spss25 استفاده شد.نتایج حاصل نشان دهنده رابطه همبستگی مثبت بین استراتژی انتخاب و استخدام کارکنان و آموزش و ارتقا شغلی و ارزیابی عملکرد شغلی و ماندگاری سازمانی و عدم وجود همبستگی بین نظام جبران و پاداش و ماندگاری سازمانی در جمعیت آماری موردمطالعه بود.
بررسی تأثیر تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان بر عملکرد فرانقش با نقش میانجی اثربخشی ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
87 - 101
حوزههای تخصصی:
ارتباطات میان افراد از شرایط لازم برای ادامه حیات و استمرار زندگی اجتماعی است. پیدایش سازمان های نوین همراه با پیچیدگی های خاص خود از یک طرف و کاربرد وسیع تکنول وژی از ط رف دیگ ر، سازمان های ام روزی را از بع د ارتباط ات دگرگون ساخته اس ت. در واقع ب دون ارتباط ات، سازمانی وجود نخواهد داشت. این سخن اهمیت ارتباطات مؤثر در سازمان ها و تأثیر آن بر رفتار افراد و گروه ها را نشان می دهد. به نظر می رسد که داشتن مهارت های ارتباطی مؤثر، رم ز و راز موفقیت مدیران در عرصه سازمان و راه حل بنیادی برای مقابله با مسائل سازمان است. ارتباطات اثربخش جزء اصلی سیستم ارتباطات داخلی در یک سازمان محسوب می شوند. عوامل متعددی از جمله تقویت مهارت های ارتباطی با دو مؤلفه ارتباط شفاف و ارتباط دوجانبه (متقارن) بر این امر اثر می گذارد و موجب افزایش عملکرد فرانقشی کارکنان می گردد. براین اساس، هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان بر عملکرد فرانقش با نقش میانجی اثربخشی ارتباطات است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به شیوه پیمایشی- مقطعی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستاد محرومیت زدایی کل کشور بوده است که از این میان، بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 270 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآورده داد ه ها پرسشنامه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش رگرسیون استفاده شده است. درنهایت، نتایج نشان داد که اثربخشی ارتباطات نقش میانجی در رابطه بین تقویت مهارت های ارتباطی کارکنان و عملکرد فرانقش دارد.
طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های معاصر در محیطی فعالیت می کنند که به طور فزاینده ای پیچیده و متغیر است. به همین جهت خواستار یک نگرش جدید در مدیریت و رهبری برای برآورده ساختن نیاز کارکنان و سازمان به پیشرفت و توسعه در محیط بسیار پویای امروزی هستند. مربیگری مدیران به عنوان یک راهبرد برای توسعه منابع انسانی تعریف شده است و یک فرایند پویاست که باعث بهبود عملکرد کار می شود. هدف این تحقیق طراحی الگوی مربی گری مدیران عملیاتی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در راستای انگیزش نیروی انسانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را 18 نفر از خبرگان مدیران عالی و مدیران منابع انسانی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس، هیئت علمی یا مدرس دانشگاه تشکیل داده است. در این تحقیق کیفی، از استراتژی داده بنیاد و نمونه گیری به روش اشباع استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار maxqda به کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. نتایج نشان داد از میان 805 مفهوم استخراج شده، 145 کد اولیه در قالب 23 مقوله شامل ارتباطات، استراتژی و اهداف سازمان، الزامات قانونی، انگیزش نیروی انسانی، آموزش سازمانی، توانمندسازی، کار گروهی، جانشین پروری، چابکی سازمان، رضایت شغلی، ساختار سازمانی، عملکرد مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت مشارکتی، مدیریت استعداد، مدیریت دانش، مربیگری، مهارت ها و شایستگی های مدیران، نظام جبران خدمات، ویژگی های شغلی، ویژگی های کارکنان، ویژگی سازمانی و یادگیری شناسایی شده است.
ارائه چارچوب توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
عوامل مؤثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در راستای بررسی عوامل موثر در ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق عبارت از کلیه دست اندرکاران مدیریت آموزش و پرورش در شهر تهران می باشند که تعداد آنها حدودا 400 نفر می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری ساده می باشد. از جامعه آماری مذکور با توجه به ضوابط نمونه گیری (براساس شیوه نمونه گیری مندرج در جدول مورگان ( تعداد 124 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در پنج بعد و 44 گویه تنظیم براساس مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، و گویه های مستخرجه در نمونه آماری تحقیق مورد پرسش قرار گرفته است. در بخش آمار توصیفی نیز، توصیف داده ها در دو بخش متغیرهای زمینه ای و متغیر های اصلی ارائه گردیده و در بخش آمار استنباطی، جهت بررسی فرضیه ها از آزمون ناپارامتری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. با توجه به داده های تحقیق می توان گفت، دین داری، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و سبک زندگی بر ارتقای فرهنگ سلامت در آموزش و پرورش کشور اثر مثبت و معنی داری دارد.
طراحی الگوی جامع سرمایه فکری با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارائه الگوی جامع سرمایه فکری انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی بوده و در آن از روش فراترکیب استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب و بازنگری دقیق در موضوع، یافته های پژوهش های کیفی و کمی مرتبط ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. دراین راستا، درنهایت 863 پژوهش در حوزه سرمایه فکری ارزیابی شد که در پایان 112 پژوهش انتخاب و با تحلیل محتوای آنها ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هریک با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین شد. براساس یافته های پژوهش، کدهای تصویر و شهرت سازمان، رویه های سازمانی، حق ثبت اختراعات، وفاداری مشتری، خلاقیت کارکنان و برنامه های آموزشی سازمان برای کارکنان، بیشترین ضریب اهمیت را بین ابعاد سه گانه سرمایه فکری دارند. درنهایت، پس از طی گام های پژوهش، مدل جامع سرمایه فکری در سه بعد سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای ارائه شد.
ارائه مدل اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات به منظور توسعه دولت الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب و اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات یکی از تصمیم های مهم موردتوجه مدیران است. از سویی دیگر توسعه دولت الکترونیکی در کشورها موردتوجه دولت مردان می باشد. ارائه الکترونیکی خدمات سازمان ها، از نشانه های اولیه توسعه دولت الکترونیکی است. هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی کاربردی به سازمان های دولتی است که در راستای پیاده سازی دولت الکترونیکی و به منظور ارائه الکترونیکی خدمات خود، نیازمند انتخاب و اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات هستند. در مدل ارائه شده از روش دیمتل، روش تحلیل سلسله مراتبی و روش پرامتی 2 به منظور اولویت بندی پروژه های فناوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پیاده سازی مدل در یک سازمان دولتی نشان می دهد پروژه هایی از قبیل برنامه ریزی منابع سازمانی و مدیریت ارتباط با مشتری که مجموعه بیشتری از خدمات را به ذی نفعان خواهد داد، در اولویت اول سازمان برای الکترونیکی کردن خدمات قرار داشته و ازطرفی دیگر پروژه هایی مانند سیستم مدیریت امنیت اطلاعات و ایجاد شبکه گسترده، به دلیل کمترین تعداد ارائه خدمت ملموس و مستقیم به ذی نفعان در رتبه های پایین قرار گرفته است.
تاثیر عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه (به انضمام مطالعه موردی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر عوامل مرتبط با شغل بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی و از نوع مطالعات اکتشافی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را یک گروه 35 نفره از مدیران ارشد، میانی و عملیاتی اداره کل رفاه شهرداری تهران بودند. تجزیه و تحلیل های لازمه از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد عوامل مدیریتی بر افزایش بهره وری کارکنان کم سابقه در اداره کل رفاه شهرداری تهران تأثیر معنادار دارند. بر اساس نتایج فرضیه تحقیق پیشنهاد می شود که در اداره کل رفاه شهرداری تهران، مدیران و سرپرستان به موارد زیر توجه خاص مبذول دارند: حمایت عاطفی و معنوی از زیردست، ایفای نقش مربی، بر قراری عدالت مراوده ای بین زیر دستان، ارتباط مؤثر با زیر دست جهت حل مسائل و مشکلات کاری، و نظارت دقیق در ماه های اول استخدام.
طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی (موردمطالعه: شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 به جهت تاب آوری در مشاغل صنایع غذایی استان گیلان است. این پژوهش در حوزه پارادایم تفسیری، از نوع پژوهش های کیفی با رویکرد استقرایی و براساس نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران بخش های صف و ستاد در شرکت ها و کارخانجات تولید مواد غذایی استان گیلان می باشد. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدف مند استفاده شد که براساس قاعده اشباع با استفاده از 15 مصاحبه این مهم حاصل شد و به جهت اطمینان بیشتر تا 20 امین مصاحبه نیز ادامه پیدا کرد. داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل قرار داده شدند تا مفاهیم و مقوله ها طبقه بندی شوند. ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری، ظرفیت سازی برای رهبری پایدار در مواجهه با کووید 19 اﺳﺖ ﮐﻪ در سه ﺑﻌﺪ اقدام های بنیادی، اقدام های انگیزشی و ارزیابی و کنترل استخراج شد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮایﻂ ﻋﻠﯽ، ﺷﺮایﻂ مداخله گر، راﻫﺒﺮدﻫﺎ و ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ در سه سطح مشتریان، کارفرمایان و سازمان ﺗﺪویﻦ و الگوی ﻧﻬﺎیﯽ اراﺋﻪ ﺷﺪ. اقدام های مدیران در شرایط بحران، نقش محوری در شناسایی فرصت ها، تهدید ها و نقاط قوت و ضعف داشته و مدیران باید پیوندی قوی بین اقدام های بنیادی، انگیزشی و ارزیابی و کنترل به جهت اجرایی کردن مؤثر راهبرد ها در بحران ها ارائه دهند. نتایج پژوهش در حوزه مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 در مشاغل صنایع غذایی نوآوری های تئوریکی و نظری به همراه داشته است و به کارفرمایان و پژوهشگران در حوزه صنایع غذایی، در درک و شناخت بهینه از الگوی رهبری پایدار در مواجهه با بحران حاصل از کووید 19 کمک می کند.
ارائه مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراموشی سازمانی مفهومی بسیار مهم و مکمل مفهوم یادگیری سازمانی در مدیریت دانش محسوب می شود. یادگیری زدایی اغلب به عنوان مترادف فراموشی سازمانی به کار می رود. یادگیری زدایی به مفهوم کنارگذاشتن رویه های گذشته و استفاده از منبع دانشی جدید است. در یادگیری زدایی، سازمان دانش نهفته منسوخ را به طور هدفمند حذف می کند. مجموعه های فازی نوع دو در حالت مدل سازی عدم قطعیت و ابهام به دلیل استفاده از تابع عضویت فازی راهکار مناسبی است. از همین رو، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از وزن دهی مجموعه فازی نوع دو است. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از تحلیل مطالعه های پیشین، ابعاد یادگیری زدایی شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی ابعاد براساس نظر خبرگان وزن دهی و سپس مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی تدوین شد. در مرحله آخر مدل در یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی تست شد. جامعه آماری مرحله آخر، شامل تمام 45 نفر مدیران و کارکنان آن شرکت بود. ارائه الگو ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی و اهمیت بالای یادگیری زدایی تعدیل شونده و یادگیری زدایی عاملی از مهم ترین یافته های پژوهش محسوب می شود.
ارائه چارچوبی برای معرفی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان (موردمطالعه: کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، حاصل پژوهشی با هدف طراحی الگوی مؤلفه های درونی خودمدیریتی کارکنان مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان این وزارتخانه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدف مند قضاوتی به تعداد 20 نفر و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 205 نفر انتخاب شده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 41 سؤالی است که روایی آن به روش صوری و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (897/0) تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأئیدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. نتایج نشان داد که خودمدیریتی درونی کارکنان از دو منظر مؤلفه های رفتاری و شناختی تشکیل شده است. همچنین در بین مؤلفه های شناختی، خودانگیزشی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خودسازی (با بار عاملی 929/0) کم ترین و بین مؤلفه های رفتاری خودمدیریتی، خودکنترلی (با بار عاملی 970/0) بیشترین و خود مراقبتی (با بار عاملی 663/0) کم ترین حمایت را از مدل اندازه گیری مربوط به خود داشته اند.
نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیأت علمی دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش باورهای ارتباطی در هم آفرینی با میانجی گری سبک های مدیریت تعارض در اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 322 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، تعداد 240 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع شد و 207 پرسشنامه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. برای سنجش هم آفرینی، از پرسشنامه ی طاهرپور و همکاران (1394)، برای سنجش باورهای ارتباطی از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش سبک های مدیریت تعارض از پرسشنامه رابینز (1998) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 95/0، 82/0 و 80/0 برآورد گردید. یافته ها نشان داد که باور به تخریب کنندگی مخالفت و تفاوت های جنسیتی نقش پیش بینی کننده ای در هم آفرینی داشتند و با وجود آنها هم آفرینی اعضای هیئت علمی کاهش می یافت. باورهای ارتباطی پیش بینی کننده هر سه سبک مدیریت تعارض بودند. سبک های مدیریت تعارض نیز پیش بینی کننده هم آفرینی و ضریب ارتباط آنها معنی دار بود. همچنین الگوهای مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بودند و سبک های مدیریت تعارض نقش میانجی گری ایفا می کردند.
بررسی نقش تعدیلگر شایستگی های منابع انسانی به عنوان عامل کلیدی در رابطه بین انگیزه ورود و موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت از صنایع مهم در کشور ما می باشد و نقش منابع انسانی در آن از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در این پژوهش تلاش شده است تا نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت اتحادهای راهبردی فناورانه بین المللی در صنعت نفت مورد بررسی قرار گیرد؛ به همین منظور، از روش پژوهش آمیخته در این پژوهش استفاده شده است؛ پس از مطالعه ی ادبیات نظری و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی اولیه ی موضوع پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از روش پژوهش کیفی تحلیل محتوا و مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، به استخراج مفاهیم و مقوله های اثرگذار شایستگی های منابع انسانی به عنوان عاملی در موفقیت این اتحادها پرداخته شده است. مقوله های مهم شناسایی شده در این پژوهش، شایستگی های فردی، شایستگی های میان فردی و شایستگی سازمانی می باشد. در گام بعد، پرسشنامه ای در خصوص نقش شایستگی های منابع انسانی به عنوان متغیر تعدیلگر در رابطه بین انگیزه ورود به اتحادهای راهبردی فناورانه و موفقیت اتحادها تدوین شد و در اختیار افراد صاحبنظر قرار گرفت و نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل های آماری و روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار پی ال اس تحلیل شد. نتایج نشان داد شایستگی های منابع انسانی نقش تأثیرگذاری بر موفقیت اتحادها دارد.