فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
97 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، قرارگرفتن و حرکت در مسیر تحول دیجیتال در سازمان ها، به الزامی اساسی تبدیل شده است که این امر مستلزم بازاندیشی و بازنگری در محتوای فرهنگ سازمانی است. شرکت آسان پرداخت، شرکتی فناوری محور و آشنا به تحولات دیجیتال در فرایندهای سازمانی است، از این رو، افراد شاغل در واحد منابع انسانی شرکت آسان پرداخت، به عنوان جامعه آماری این پژوهش برای شناسایی بسترهای لازم در نظر گرفته شده است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شده اند. انتخاب مشارکت کنندگان بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند بود و ۱۲ نفر از افراد شاغل در شرکت آسان پرداخت، از جمله معاونت منابع انسانی، کارشناسان منابع انسانی و کارمندان آن برای نمونه انتخاب شدند.
یافته ها: پنج مقوله اصلی شامل بستر همراه سازی، بستر کارکردی، بستر فرایندی، بستر سیستمی و بستر نگهداشت، به عنوان بسترهای اصلی فرهنگی در راستای دیجیتالی شدن فرایندهای مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. برای ارزیابی و سنجش اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری پژوهش، از شاخص های تحقیق کیفی استفاده شد که به تأیید رسید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سازمانی، به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی تغییر و تحولات دیجیتالی در سازمان ها، در ترکیب بهینه منابع انسانی و منابع فناورانه سازمان، نقش تطبیق کننده و تسهیل کننده ای دارد. فرهنگ سازمانی دیجیتال با یکپارچه سازی نگرش ها، افکار و عملکرد کارکنان، در پذیرش تغییرات فناورانه و استفاده از سیستم های جدید، هم سویی اثربخش آنها را با تحولات دیجیتال امکان پذیر می سازد.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر آینده آموزش عالی با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
3 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر آینده دانشگاه ها و تبیین روابط فی مابین آن ها در کشور انجام شده است. بدین منظور ابتدا مهم ترین پیشران های آینده آموزش عالی، مورد شناسایی قرار گرفت؛ سپس با بهره گیری از روش تحلیل تأثیر متقابل، ماتریس عوامل کلیدی به صورت پرسشنامه طراحی شد و پس از توزیع در بین خبرگان، جهت تعیین تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر و جایگاه آن ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار میک مک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که عوامل «میزان مداخلات دولت و نهادهای موازی»، «شیوه مدیریت در آموزش عالی»، «مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان»، «بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی»، «پارادایم و نظام اقتصادی»، «ایجاد تنوع در منابع مالی پایدار»، «تعاملات بین المللی» و «رابطه متقابل آموزش عالی با صنعت و بازار کار» دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشران ها هستند. همچنین عواملی از جمله «شیوه خط مشی گذاری در فناوری» و «شیوه مدیریت در سطح کلان و سیاست های عمومی»، متغیرهای اثرگذاری تلقی شدند که روی عوامل وابسته به شدت اثرگذار هستند و همراه با دیگر متغیرهای تأثیرگذار، آموزش عالی را به سمت «کیفیت گرایی»، «در نظر گرفتن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع مناطق کشور و اولویت های ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺘﻮازن ﭘﺎﯾﺪار»، و همچنین «سرمایه گذاری در علوم و ایجاد توانایی تولید آن ها» پیش می برند. بنابراین می توان گفت که حرکت به س مت کاهش مداخلات دولت و دستگاه های موازی متعدد و تقویت و به کارگیری شیوه های مدیریتی کارآمد و در نظر گرفتن ض رورت بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی برای رس یدن به آینده ای بهتر، توأم با مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان، می تواند از مهم ترین موارد حرکت به سوی آینده مطلوب آموزش عالی محسوب شده و نویدبخش آینده ای روشن برای آن باشد.
بررسی عقلانیت در سیاست گذاری عمومی با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
143 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عقلانیت در سیاست گذاری عمومی با روش فرا ترکیب انجام شده است. روش پژوهش فراترکیب ضمن بررسی سیستماتیک منابع یافت شده در زمینه ی عقلانیت در سیاست گذاری به انتخاب 44 منبع از میان 395 منبع یافته شده پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد که از میان کدهای استخراج شده، 176 کد اولیه و 36 مولفه در قالب 8 مقوله عقلانیت سیاسی، اقتصادی، تجربی، قانونی، اخلاقی، دینی، ابزاری و هنجاری شناسایی شدند. ترتیب فراوانی عقلانیت ها به صورت عقلانیت سیاسی، قانونی، تجربی، اقتصادی، هنجاری، ارتباطی، ابزاری، دینی و اخلاقی می باشد. مقوله عقلانیت سیاسی بیشترین فراوانی را در بین منابع بررسی شده داشته است. با توجه به یافته های تحقیق، چنین نتیجه گیری می گردد که تنوع و چند بعدی بودن پدیده های مورد مطالعه در سیاست گذاری عمومی ایجاب می کند که محققان رشته ی سیاست گذاری از روش های متنوع و نظامند استفاده نمایند تا تصمیم گیری سیاست گذاران را در حوزه ی تحلیل سیاست های عمومی آسان تر و راحت تر نماید.
بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند (مورد مطالعه:شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند در شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان شرکت های فناوری اطلاعات در 90 شرکت بوده که از این تعداد، 40 شرکت به طور تصادفی ساده مورد شناسایی و انتخاب قرار گرفتند. درابتدا با استفاده از پرسشنامه سازمان بهره وری آسیایی با 65 سوال، جمعا تعداد 80 پرسشنامه میان جامعه آماری توزیع و تعداد 78 پرسشنامه تکمیل شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از روش دلفی، مصاحبه با 6 نفر از خبرگان انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون فرض های آماری"کای دو" ، "دی سامرز" و " رگرسیون" استفاده گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان عملکرد معیارهای هفت گانه مدیریت دانش، به ترتیب، نتایج مدیریت دانش،6/45 درصد، فرآیندهای دانشی،5/44 درصد، رهبری،6/50 درصد، فرآیندها،6/44 درصد، افراد،6/50 درصد، فناوری، 26 درصد، یادگیری و نوآوری،6/52 درصد بوده است. در زمینه طراحی الگوی بلوغ مدیریت دانش و کسب و کار هوشمند با رویکرد عملکرد سازمانی در شرکت های مورد مطالعه، مواردی همچون تقویت و بکارگیری شاخص های ارزیابی تأثیر ابتکارات دانشی، بهینه سازی هزینه های عملیاتی تولید و خدمات، ایجاد فرهنگ دیدگاه انتقادی، یادگیری فرآیندهای جدید و طراحی سیستم ها و فرایندهای کلیدی در جهت خلق ارزش برای مشتریان و دستیابی به تعالی عملکرد، نیزمورد تایید قرار گرفته است.
تأثیر ویدیوی تعاملی بر میزان مشارکت یادگیرندگان به تفکیک سبک یادگیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژه ای به این فناوری ها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی تعاملی و با توجه به امکان تعامل بیشتر یادگیرنده با محتوا، بررسی اثرات ویدیوی تعاملی بر مشارکت یادگیرندگان، حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که از میان ویدیوی خطی و ویدیوی تعاملی کدامیک بر مشارکت یادگیرندگان تاثیر بیشتری می گذارند و آیا این تاثیر در سبک های یادگیری مختلف تفاوتی دارد. به همین منظور در یک طرح آزمایشی، یک دوره آموزشی تعاملی، طراحی گردید که نیمی از آن به صورت ویدیوی خطی و نیمی دیگر به صورت ویدیوی تعاملی ارائه شد. جامعه آماری فعالان حوزه آموزش و توسعه بودند که با نمونه گیری هدفمند و به صورت در دسترس 55 نفر انتخاب شدند. یادگیرندگان پس از گذراندن هر قسمت از دوره، پرسشنامه مشارکت را تکمیل و به سوالات چهار گزینه ای آزمون دوره پاسخ دادند. روایی این دو ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که به ترتیب فرم ارزیابی مشارکت (0.878) و آزمون (0.824) بود. با استفاده از طرح روش اندازه گیری مکرر و آزمونT همبسته نتایج نشان داد ویدیوی تعاملی در مقایسه با ویدیوی خطی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری، به طرز معناداری موثرتر است و به فعالان آموزش و توسعه سازمان پیشنهاد می شود که از ویدیوی تعاملی استفاده کنند. تاثیرات و کاربردهای نظری و عملی این یافته ها در حوزه آموزش و توسعه سازمانی مورد بحث قرار گرفته است.
ارزیابی پیامدهای اقتصادی الگوهای رفتاری مدیران در انتخاب راهبردهای تجاری حوزه مدیریت استراتژیک با تمرکز بر بازده منابع تحت کنترل شرکت ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
93 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی تأثیر راهبردهای تجاری مدیران در حوزه مدیریت استراتژیک بر بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکت ها است. راهبردهای استراتژیک مدیریت طبق گونه شناسی راهبردی مایلز و اسنو (2003) و دیدگاه بنتلی و همکاران (2013) مشتمل بر سه نوع تدافعی، تحلیل گرایانه و تهاجمی مورد بررسی قرار گرفته اند. برای محاسبه شاخص راهبردهای تجاری از رتبه ترکیبی امتیاز استراتژی ها طبق معیارهای تمایل شرکت به جستجوی محصول جدید، توانایی در تولید و توزیع مؤثر کالا و خدمات، رشد سرمایه گذاری شرکت، تمرکز شرکت بر بهره گیری از کالا و خدمات جدید، ثبات سازمانی شرکت و تعهد شرکت به کارایی تکنولوژیکی استفاده شده است. همچنین جهت ارزیابی بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکت ها از معیار عملکرد مالی در قالب بازده دارایی ها بر حسب نسبت سودآوری عملیاتی به ارزش دارایی های بکار گرفته شده در نقش منابع شرکت ها بهره گرفته شده است. جهت بررسی موضوع با توجه به اهمیت بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار در اقتصاد کشور، شرکت های پذیرفته شده در این نهاد مالی به عنوان جامعه آماری پژوهش در نظر گرفته شده اند. طبق روش حذفی سیستماتیک، تعداد 204 شرکت طی سال های 1391 تا 1397 به عنوان جامعه آماری غربال شده پژوهش انتخاب شده اند. پژوهش حاضر در حوزه مطالعات کاربردی، تجربی، توصیفی و پس رویدادی است. داده ها مبتنی بر رویکرد اسنادکاوی از طریق گزارش های مالی حسابرسی شده، گزارش هیأت مدیره و اطلاعات بازار سهام گردآوری شده اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل مدل های رگرسیون چند متغیره داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. شواهد نشان دادند بکارگیری راهبرد تدافعی سبب کاهش سطح بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکت ها شده، در حالی که بکارگیری راهبرد تحلیل گرایانه سبب افزایش سطح بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکت ها شده است. در عین حال، شواهدی از اثر راهبرد تهاجمی بر بازده حاصل از منابع تحت کنترل شرکت ها مشاهده نشد.
بهبود پیش بینی در برنامه ریزی منابع انسانی با ارائه مدل زنجیره مارکوف فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه اکثر صاحب نظران منابع انسانی را مهم ترین و ارزشمندترین سرمایه هر شرکتی معرفی می کنند، بنابراین روشی که بتوان بر اساس آن برنامه ریزی دقیق برای این سرمایه ارزشمند شرکت ها انجام داد، بسیار ارزشمند و کاربردی خواهد بود. دراین پژوهش سعی شده است مشکلات و شکاف های برنامه ریزی منابع انسانی به روش زنجیره مارکوف را با ارائه الگویی بهبود داده شود. دو مشکل اساسی روش زنجیره مارکوف در پیش بینی برنامه ریزی منابع انسانی به ترتیب در نظر نگرفتن نبود اطمینان های آتی و تعمیم اطلاعات یک دوره پایه در پیش بینی نیازهای آتی است که این مشکلات از ویژگی های زنجیره مارکوف است. در پژوهش حاضر برای این مشکل استفاده از الگوی زنجیره مارکوف فازی (دوره ای یا زمانی) پیشنهادشده است. بنابراین دراین پژوهش روش مارکوف فازی برای پیش بینی منابع انسانی ارائه می شود. ازلحاظ روش، این پژوهش توصیفی است و مقطعی است و داده های پژوهش به صورت کمی مورد تحلیل قرارگرفته اند و کاربرد روش مارکوف فازی در برنامه ریزی منابع انسانی در پنج گام متوالی ارائه شده است. همچنین از کاربرد مارکوف سنتی در برنامه ریزی منابع انسانی برای مقایسه با مدل پیشنهادی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد پیش بینی منابع انسانی با مارکوف فازی دوره ای ابزار قدرتمند است که شکاف های حاصل از برنامه ریزی مارکوف سنتی را پوشش می دهد که در تعیین کمبود و مازاد نیروی انسانی آتی سه حالت خوش بینانه، ثبات گرایانه و بدبینانه را در نظر می گیرد و اطلاعات یک دوره را به دوره های آتی تعمیم نمی دهد.
تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
175 - 200
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی انجام شد. روش تحقیق اکتشافی بود که به صورت کیفی از روش تحلیل مضمون، به منظور استخراج مضامین مورد نیاز از منابع دینی مرتبط با عاشورا و فرهنگ عاشورایی، استفاده شد. جامعه آماری تحقیق همه کتب و مقالات معتبر در حوزه فرهنگ اسلامی و سیره عاشورایی و نمونه آماری نیز همه کتب و مقالات علمی معتبر در دسترس در حوزه یادشده بود. به منظور دستیابی به مفاهیم مورد نظر در مرحله نخست کدگذاری توصیفی صورت گرفت و کدها به عنوان مضامین پایه ای شناخته شدند. در مرحله کدگذاری تفسیری، مضامین پایه ای طبقه بندی شدند که آن ها را مضامین سازمان دهنده گویند. آخرین مرحله تعیین مضمون فراگیر بود که همه مضامین پیش گفته را دربرمی گیرد. در نهایت، این پژوهش به شناسایی 28 مضمون توصیفی و 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (مؤلفه های اصلی) انجامید و با استفاده از نظرخواهی از پنج نفر از خبرگان روایی پژوهش تأیید شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از عناصر بینشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر گرایشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر کنشی فرهنگ سازمانی عاشورایی. در پایان، تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی با بهره گیری از فرهنگ عاشورایی تدوین شد.
سبک تفکر و سبک اسنادی حسابرسان مستقل و رابطه آن با سبک تصمیم گیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 103
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد قضاوت و تصمیم گیری افراد تحت تأثیر شرایط فردی و موقعیتی آنان قرار دارد. افراد در حضور دیگران تصمیمی می گیرند که ممکن است متفاوت از تصمیم آنان در تنهایی باشد. روابط میان ویژگی های فردی و محیطی حاکم بر افراد، در هر لحظه موقعیتی منحصر به فرد را برای افراد خلق می کند که تکرار ناشدنی است. هدف مقاله حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر (قانونی، اجرایی، قضاوتگر، کلی، جزیی، آزاداندیش، محافظه کار، سلسله مراتبی، سلطنتی، اُلیگارشی، آنارشی، درونی و بیرونی) و سبک اسنادی (خوش بینانه و بد بینانه) با سبک های تصمیم گیری (اجتنابی، وابسته، شهودی، عقلایی، آنی) حسابرسان مستقل بوده است. پژوهش در سال 1398 انجام گردیده و جامعه آماری عبارت از 1600 عضو جامعه حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بوده است که از میان آنان 310 حسابرس به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی بوده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که سبک های تفکر و سبک اسنادی رابطه مثبت و معنی داری با سبک تصمیم گیری حسابرسان مستقل دارند.
چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه به روش تحلیل مضمون (موردمطالعه: سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکم بودن وضعیت سنتی و نبود رویکرد کارآفرینانه، یکی از مسائل اصلی سازمان های بخش عمومی در ایران است. این سازمان ها به منظور رقابت با رقبای خود نیازمند نیروهای مستعد و کارآفرین هستند تا خدمات را به بهترین شکل به مردم ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه در سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان از چند سازمان منتخب به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد و نمونه ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد. برای افزایش اعتبار علمی نتایج در بخش کیفی، از معیار مقبولیت استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد: 96 کد اولیه، 25 تم فرعی و 8 تم اصلی احصا شد. جامعه آماری در بخش کمی، متشکل از تمام کارکنان پیشنهادی توسط این سازمان ها بود و روش نمونه گیری هدف مند بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 84 نفری انجام شد و اعتبار و پایایی سؤالات پرسشنامه با نرم افزار smartpls تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است. این چارچوب نقشه ارزشمندی به منظور حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه ارائه می دهد.
ارائه الگوی اندازه گیری شایستگی های عمومی اثربخش کارکنان وظیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، استخراج شایستگی های عمومی کارکنان وظیفه و ارائه الگویی برای اندازه گیری آنهاست که می تواند در به کارگیری اثربخش کارکنان وظیفه در نیروهای مسلح مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش از روش های پژوهش کمی و کیفی ازجمله روش اقدام پژوهی، مطالعه اسنادی، مطالعه تطبیقی، مروری، روایتی استفاده شده است. داده ها، ازطریق مدارک کتابخانه ای، تحلیل اسناد معتبر بالادستی شامل تدابیر فرماندهی کل قوا، قوانین و مقررات اداری، مطالعات تطبیقی و مصاحبه به روش دلفی جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش برای مصاحبه، متخصصان منابع انسانی واحدهای صف و ستاد نیروهای مسلح است. برای مصاحبه از روش نمونه گیری ترکیبی هدف مند و گلوله برفی استفاده شده و مصاحبه ها با روش دلفی سه مرحله ای که مرحله اول حضوری و دو مرحله بعدی با مکاتبه انجام شده است. ابتدا برای استخراج شایستگی های عمومی کارکنان وظیفه در مطالعات تطبیقی، 6 کشور بررسی شد. پرسشنامه شایستگی های عمومی حاصل از مطالعات تطبیقی به کمک آزمون های آماری T تک نمونه ای و آزمون دوجمله ای با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. شایستگی های خروجی از پرسشنامه و شایستگی های احصاشده از روش های دیگر، مطابق نظر خبرگان در پنل خبرگی غربال گری شدند. اعضای پنل خبرگی که از متخصصان منابع انسانی نیروهای مسلح هستند، ازطرف ستاد کل نیروهای مسلح معرفی شدند. بعد از جمع بندی و دسته بندی، شایستگی های عمومی موردنیاز کارکنان وظیفه در دسته بندی کلی شخصیت، هوش هیجانی، استعداد جسمانی و سلامت روان قرار گرفتند که جهت سنجش این شایستگی ها به ترتیب مقیاس نئو و مصاحبه، مقیاس بار- ان، تست آمادگی جسمانی APFT و MOPC ، و... پیشنهاد شد.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر موفقیت رفتار تأمین مالی جمعی (مورد مطالعه: خانه سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
353 - 375
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی جمعی یک فراخوان عمومی در بستر اینترنت با جمعیتی گسترده است که با دریافت پاداش های مادی و معنوی همراه است. هدف از تأمین مالی جمعی، گردآوری سرمایه های خرد در جامعه برای تأمین مالی برای انواع مختلفی از پروژه ها صورت می گیرد. هم سو با مطالعات پیشین، در این پژوهش به عواملی که بر تأمین مالی جمعی تأثیر می گذارد پرداخته شد. سپس، برای شناسایی عوامل جدید و صحه گذاری بر نتایج به دست آمده در گذشته، مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده نفر از کارشناسان و خبرگان تأمین مالی جمعی، که در خانه سرمایه گذاری فعالیت داشته اند، صورت گرفت. روش نمونه گیری از نوع هدفمند قضاوتی بود. برای تحقق این هدف از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. طبق متون گذشته و مصاحبه های صورت گرفته عواملی که در موفقیت رفتار تأمین مالی جمعی تأثیرگذارند شناسایی شده اند که عبارت اند از: عوامل جمعیتی، عوامل محیطی، عوامل تأثیرگذار بر پروژه. در تحلیل محتوایی، مفهوم های جدیدی از این عوامل با استناد بر مصاحبه استخراج شد که در نهایت به ایجاد مدلی انجامید که بر موفقیت تأمین مالی جمعی تأثیرگذار است. منجر به ایجاد مدلی که تأثیرگذار بر موفقیت تأمین مالی جمعی می باشد، را نشان می دهد.
واکاوی آینده نظم پولی جهانی و تأثیرات آن بر نظام بانکداری بین الملل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول، سهم دلار آمریکا از کل ذخایر ارزی بانک های مرکزی در جهان حدود 63 درصد است، درحالی که سهم یورو ۲۰ درصد و سهم یوآن 5/2 درصد است. این پژوهش در باب جایگاه هژمونیک دلار در نظام اقتصادی جهان استدلال هایی مطرح و سپس درجهت فهم سناریوهای آتی این جایگاه تلاش کرده است. واکاوی راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران در تقابل با جایگاه دلار در نظام مالی جهانی، هدف غایی این پژوهش بوده است. در این راستا پژوهشی کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی عرفی و با حضور 15 نفر از متخصصین حوزه بانکداری بین الملل انجام شده است. داده ها که از راه مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند، تجزیه و تحلیل شده اند که نتایج نشان می دهد: تداوم هژمونی دلار، جایگزینی با ارز ملی دیگر، تقویت ارزهای چندجانبه و جایگزینی با ارزهای دیجیتال، چهار سناریوی آینده نظام مالی جهانی است و متعاقب آن راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران عبارت است از: توسعه روابط راهبردی مالی با چین، انعقاد پیمان های پولی چندجانبه، بهره برداری از ارزهای دیجیتال، به کارگیری سازوکار های تجاری غیربانکی.
ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های مدیریت منابع انسانی سازمان های دولتی براساس روش RCA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های موفق دنیا درخصوص سرمایه انسانی شایسته به عنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند سازمانی و به منظور تداوم تضمین عملکرد پایدار خود به موضوع منابع انسانی توجه اساسی دارند. پژوهش حاضر با هدف ریشه یابی آسیب های موجود در نظام های منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران انجام گرفته است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. باتوجه به ماهیت توصیف و اکتشافی موضوع موردبررسی و ضرورت کشف جزئیات ظریف و اطلاعات عمیق در زمینه موضوع موردمطالعه و عدم وجود پیشینه مطالعاتی جامعی در رابطه با ریشه یابی آسیب های مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران، از روش دلفی استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر 19 نفر ازخبرگان، نخبگان، سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران، اساتید و کارشناسان منابع انسانی بودند که به نوعی در فرایند منابع انسانی درگیر و دخیل بودند. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درقالب طیف بندی لیکرت که روایی آن توسط خبرگان تأیید شد، استفاده گردید. سپس ازطریق آزمون کندال هریک از عوامل بررسی و درنهایت تأیید یا رد شد. درنهایت آسیب های منابع انسانی به تفکیک هر کارکرد شناسایی و سپس ریشه های هر آسیب به دست آمد. این پژوهش برمبنای مدل RCA (تحلیل علل ریشه ای) طراحی شده است. ابزار مورداستفاده برای شناسایی علل ریشه ای ( RCA )، ابزار پنج چرا می باشد.
اولویت بندی عوامل و منابع شناسایی شده سازمان تأمین اجتماعی برای اجرای نظام تأمین اجتماعی چندلایه با رویکرد تلفیقی DANP و سناریو نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل نداشتن منابع و مصارف، مدیریت سرمایه گذاری ناکارامد و لزوم اصلاحات ساختاری که در نظام کنونی تأمین اجتماعی وجود دارد، از یک سو و تجربه موفق نظام تأمین اجتماعی چندلایه در برخی کشورها از سوی دیگر موجب استقبال از این نظام در ایران شد. پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی چالش ها و نیروهای پیشران مؤثر، ارزیابی منابع سازمان ، تدوین و انتخاب سناریو انجام شده است. مدلسازی پژوهش با روش دیمتل و تحلیل داده ها با ای ان پی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و مبتنی بر نظرسنجی خبرگان ( 45 نفر از مدیران تأمین اجتماعی استان اصفهان) است. نتاج نشان داد که اثرگذارترین گروه چالش، «چالش های بیمه و بازنشستگی» است و عامل «نزدیکی به نقطه سربه سر مالی» به عنوان مهم ترین زیرچالش محسوب می شود. همچنین دو عامل «تأمین منابع مالی پایدار» و «تعامل با نهادها و سازمان های مرتبط» به عنوان دو نیروی پیشران استقرار این نظام شناسایی شدند. با قرار دادن این دو پیشران در ماتریس شوارتز، محتمل ترین سناریو، سناریوی کندوی بی عسل تشخیص داده شد.
اثر فاصله قدرت بر قصد افشاگری کارکنان با نقش میانجی شجاعت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم نظام اداری هر کشور افشای فساد و سوء رفتارهای صورت گرفته در محیط کاری است. با اینکه عواملی همچون رهبری اقتدارگرا و حاکمیت فرهنگ سکوت کارکنان را به عدم افشای فساد ترغیب می کند، شجاعت اخلاقی آنان بر قصد برملا ساختن انحرافات بسیار تأثیرگذار است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر فاصله قدرت بر قصد افشاگری کارکنان با نقش میانجی شجاعت اخلاقی است. این تحقیق از لحاظ هدف کابردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی همبستگی، و از نوع تحقیقات کمّی است. جامعه آماری تحقیق همه کارکنان شاغل در گمرک بندر شهید رجایی، به تعداد 420 نفر، بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 200 نفر بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد کارکنانی که به قدرت مدیران باور بیشتری دارند و آنان را در انجام دادن امور مبسوط الیه می دانند سکوت هوشمندانه را در پیش می گیرند و از صحبت کردن درباره انحرافات پرهیز می کنند. همچنین، کارکنانی که شجاعت اخلاقی بالاتری دارند، به رغم همه محدودیت ها و احتمال آسیب دیدن، خود را به افشای فساد ملزم می دانند. سرانجام اینکه شجاعت اخلاقی می تواند به رغم وجود فاصله قدرت در سازمان به قصد افشاگری کارکنان بینجامد.
کشف اصول حکمرانی سازمانی در سازمان های عام المنفعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
37 - 72
حوزههای تخصصی:
حکمرانی سازمانی در سازمان ها و شرکت های امروزی در قالب رابطه بین مدیر عامل و مدیران ارشد سازمان با هیأت مدیره، سهامداران و ذی نفعان تعریف می شود. حکمرانی سازمانی در همه انواع سازمان های رسمی با اهمیت است، لکن در سازمان های عام المنفعه که ذی نفعان فعالیت های آنها گستره وسیعی از جامعه را در بر می گیرد، از اهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه، با بهره گیری از روش شناسی داده بنیاد، به کشف اصول حکمرانی سازمانی برای سازمان های عام المنفعه ایرانی و تبیین آن اقدام کرده است. پارادایم تحقیق، تفسیری، رویکرد آن کیفی و استراتژی مورد استفاده داده بنیاد مبتنی بر رویکرد ظاهرشونده گلیزری می باشد. جامعه مورد مطالعه، اعضاء هیأت مدیره و مدیران ارشد سازمان های عا م المنفعه فعال در استان خراسان رضوی می باشند که 10 نفر تا رسیدن به اشباع نظری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA انجام و 50 کد اولیه در قالب 6 کد ثانویه دسته بندی شدند. در نتیجه، مدل نهایی پژوهش پیرامون مقوله محوری با عنوان "اصول حکمرانی در سازمان های عام المنفعه" به دست آمد. نتایج تحقیق بیانگر 6 اصل صداقت، عدالت اجتماعی، پاسخ گویی، شفافیت، پاک دستی و امانت داری و تعاملات ارتباطی است.
بررسی رابطه استرس شغلی و قصد ماندن با نقش تعدیل گر جو سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین استرس شغلی و قصد ماندن در میان معلمان شاغل در مدارس استان گیلان می باشد. براین اساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس استان گیلان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کیم و همکاران (2007)، پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) است که روایی محتوای آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 برآورد شد. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد استرس شغلی شامل فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل تأثیر منفی و معناداری بر قصد ماندن دارند. همچنین نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین هر یک از ابعاد استرس شغلی (فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل) بر قصد ماندن معنادار بود. براین اساس می توان گفت که با تقویت و ارتقاء جو سازمانی می توان رابطه بین ابعاد استرس شغلی و قصد ماندن را کاهش داد.
طراحی مدلی برای تبیین فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران؛ رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی الگوی فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به حساب می آید که در گام نخست با مطالعه گسترده مبانی نظری، ازجمله مراجعه به کتب، مجلات و مقالات مرتبط، اطلاعات موردنیاز جمع آوری و چارچوب اولیه پژوهش استخراج شد. براساس این چارچوب، مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با ۱۱ نفر از خبرگان صنعتی و دانشگاهی با تجربه در حوزه مطالعه صورت گرفت. نمونه گیری با روش غیراحتمالی هدف مند تا رسیدن به اشباع نظری بوده است.در گام بعدی، داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون (تماتیک) و با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 تحلیل و کدگذاری شدند. مدل اولیه درقالب پنل دلفی با مشارکت ۱۱ نفر از خبرگان صنعتی و دانشگاهی اعتبارسنجی شد. در این راستا پس از بازگشت پرسشنامه ها میزان انحراف معیار و ضریب توافقی کندال مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد توافق لازم جهت اعتبار نهایی مدل، صورت نگرفته است (ضریب کندال در مرحله اول ۰۷۳/۰ و در مرحله دوم ۰۷۶/۰ بوده است). بنابراین، همین روش، با ادغام، حذف و یا اصلاح برخی شاخص ها، تا سه مرحله ادامه یافت تا ضریب توافقی کندال در مرحله سوم با ضریب ۶۳۳/۰ در حد مطلوبی قرار گرفت. نهایتاً نتایج تحلیل داده های بخش کیفی این پژوهش، نشانگر ۴ مقوله اصلی، ۱۳ مقوله فرعی و ۹۴ مضمون پایه مربوط به فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران می باشد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل رفتاری در تحلیل بخش کیفی ازحیث فراوانی با۶/۲۹% موارد عنوان شده توسط مصاحبه شوندگان در رده اول اهمیت، عوامل بسترساز درونی با فراوانی ۶/۲۶% در رده دوم، مقوله عوامل فرایندی با فراوانی ۱/۲۵% در رده سوم و مقوله عوامل بسترساز بیرونی با فراوانی ۷/۱۸% در رده چهارم قرار دارند.
بررسی شکاف بین عملکرد موجود و مطلوب کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عملکرد در سازمان ها و شناسایی شکاف عملکرد، علل و ریشه های آن امر بسیار مهمی است که می تواند باعث بهبود کیفیت خدمات سازمان ها، رضایت مشتریان و خدمات گیرندگان گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شکاف عملکرد کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در سازمان تامین اجتماعی انجام شده است. پژوهش به لحاظ هدف در بین پژوهش های کاربردی و به روش کیفی انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 21 نفر از صاحب نظران (دانشگاهی و سازمانی) است و ابزار گردآوری داده ها فیش برداری از متون، مطالعات نظری و مدل های موجود است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شکاف عملکرد در سه بُعد رویکردهای سبک راهبری، محیط کاری و مدیریت نیروی انسانی قابل تقسیم بندی است. براساس یافته ها در بُعد اول مولفه های مدیریت استراتژیک، ساختار، فرآیندها، سبک مدیریت و منافع ذی نفعان، در بُعد دوم، مولفه های فرهنگ سازمانی، شرایط محیط کاری، داده ها و اطلاعات و در نهایت در بُعد سوم، مولفه های مدیریت منابع انسانی، شایستگی های فردی، نظام پاداش دهی و جبران خدمات تأیید شدند و مدل براساس ابعاد مورد نظر و مؤلفه های آن ترسیم و تأیید شد. بدین ترتیب ضمن تأیید مدل نهایی شکاف عملکرد، مراحل بهسازی عملکرد انسانی در پنج مرحله و براساس یافته های پژوهش بیان شدند.