فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعادل نداشتن منابع و مصارف، مدیریت سرمایه گذاری ناکارامد و لزوم اصلاحات ساختاری که در نظام کنونی تأمین اجتماعی وجود دارد، از یک سو و تجربه موفق نظام تأمین اجتماعی چندلایه در برخی کشورها از سوی دیگر موجب استقبال از این نظام در ایران شد. پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی چالش ها و نیروهای پیشران مؤثر، ارزیابی منابع سازمان ، تدوین و انتخاب سناریو انجام شده است. مدلسازی پژوهش با روش دیمتل و تحلیل داده ها با ای ان پی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و مبتنی بر نظرسنجی خبرگان ( 45 نفر از مدیران تأمین اجتماعی استان اصفهان) است. نتاج نشان داد که اثرگذارترین گروه چالش، «چالش های بیمه و بازنشستگی» است و عامل «نزدیکی به نقطه سربه سر مالی» به عنوان مهم ترین زیرچالش محسوب می شود. همچنین دو عامل «تأمین منابع مالی پایدار» و «تعامل با نهادها و سازمان های مرتبط» به عنوان دو نیروی پیشران استقرار این نظام شناسایی شدند. با قرار دادن این دو پیشران در ماتریس شوارتز، محتمل ترین سناریو، سناریوی کندوی بی عسل تشخیص داده شد.
شناسایی سازوکارها و موانع به کارگیری مربی گری به منظور جانشین پروری مدیران (مطالعه موردی: اداره کل کمیته امداد خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
168-193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند به کارگیری مربی گری به منظور جانشین پروری مدیران در اداره کل کمیته امداد خراسان رضوی پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی بوده است و از روش مطالعه موردی برای این منظور استفاده شده است. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد دوازده نفر از مدیران و رؤسای این سازمان و نیز تحلیل اسناد و مدارک سازمانی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری در دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از این است که مربی گری می تواند از طریق سازوکارهایی زمینه جانشین پروری مدیران را فراهم سازد. اصلی ترین این سازوکارها عبارتند از: یادگیری ضمن خدمت، ارتقای مهارت حل مسئله، فراهم کردن فرصت رشد، آینده نگری، تفویض اختیار، چرخش و ارتقای شغلی، و فرصت ریسک کردن. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرآیند به کارگیری مربی گری در سازمان با چالش هایی ساختاری، قانونی، مالی، فرهنگی و فردی نیز مواجه بوده است.
نقش ذهن آگاهی بر محیط کار با توجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
127 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش ذهن آگاهی بر محیط کاری (رفتارهای کاری نوآورانه، کیفیت روابط، کامیابی در کار) باتوجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی است. جامعه آماری این پژوهش را 383 نفر از مدیران و کارکنان شرکت بیمه ملت در شهر تهران تشکیل می دهند که از این تعداد 192 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های این پژوهش ازطریق پرسشنامه های استاندارد و به روش تصادفی ساده جمع آوری شد و با روش مدل معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای spss22 وsmartpls3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روایی سؤال های تحقیق با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی سؤالات به وسیله بارهای عاملی، آلفای کروباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از تأیید مدل مفهومی و فرضیه های پژوهش است؛ به طوری که ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و محیط کاری تأثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیر میانجی نقش نسبی و معنی داری بین متغیرهای ذهن آگاهی و محیط کاری (رفتارهای کاری نوآورانه، کیفیت روابط، کامیابی در کار) ایفا می کند.
بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند (مورد مطالعه:شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کارهای هوشمند در شرکت های کوچک و متوسط فن اوری اطلاعات استان فارس انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان شرکت های فناوری اطلاعات در 90 شرکت بوده که از این تعداد، 40 شرکت به طور تصادفی ساده مورد شناسایی و انتخاب قرار گرفتند. درابتدا با استفاده از پرسشنامه سازمان بهره وری آسیایی با 65 سوال، جمعا تعداد 80 پرسشنامه میان جامعه آماری توزیع و تعداد 78 پرسشنامه تکمیل شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از روش دلفی، مصاحبه با 6 نفر از خبرگان انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون فرض های آماری"کای دو" ، "دی سامرز" و " رگرسیون" استفاده گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان عملکرد معیارهای هفت گانه مدیریت دانش، به ترتیب، نتایج مدیریت دانش،6/45 درصد، فرآیندهای دانشی،5/44 درصد، رهبری،6/50 درصد، فرآیندها،6/44 درصد، افراد،6/50 درصد، فناوری، 26 درصد، یادگیری و نوآوری،6/52 درصد بوده است. در زمینه طراحی الگوی بلوغ مدیریت دانش و کسب و کار هوشمند با رویکرد عملکرد سازمانی در شرکت های مورد مطالعه، مواردی همچون تقویت و بکارگیری شاخص های ارزیابی تأثیر ابتکارات دانشی، بهینه سازی هزینه های عملیاتی تولید و خدمات، ایجاد فرهنگ دیدگاه انتقادی، یادگیری فرآیندهای جدید و طراحی سیستم ها و فرایندهای کلیدی در جهت خلق ارزش برای مشتریان و دستیابی به تعالی عملکرد، نیزمورد تایید قرار گرفته است.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر آینده آموزش عالی با رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
3 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر آینده دانشگاه ها و تبیین روابط فی مابین آن ها در کشور انجام شده است. بدین منظور ابتدا مهم ترین پیشران های آینده آموزش عالی، مورد شناسایی قرار گرفت؛ سپس با بهره گیری از روش تحلیل تأثیر متقابل، ماتریس عوامل کلیدی به صورت پرسشنامه طراحی شد و پس از توزیع در بین خبرگان، جهت تعیین تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر و جایگاه آن ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار میک مک مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که عوامل «میزان مداخلات دولت و نهادهای موازی»، «شیوه مدیریت در آموزش عالی»، «مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان»، «بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی»، «پارادایم و نظام اقتصادی»، «ایجاد تنوع در منابع مالی پایدار»، «تعاملات بین المللی» و «رابطه متقابل آموزش عالی با صنعت و بازار کار» دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشران ها هستند. همچنین عواملی از جمله «شیوه خط مشی گذاری در فناوری» و «شیوه مدیریت در سطح کلان و سیاست های عمومی»، متغیرهای اثرگذاری تلقی شدند که روی عوامل وابسته به شدت اثرگذار هستند و همراه با دیگر متغیرهای تأثیرگذار، آموزش عالی را به سمت «کیفیت گرایی»، «در نظر گرفتن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع مناطق کشور و اولویت های ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺘﻮازن ﭘﺎﯾﺪار»، و همچنین «سرمایه گذاری در علوم و ایجاد توانایی تولید آن ها» پیش می برند. بنابراین می توان گفت که حرکت به س مت کاهش مداخلات دولت و دستگاه های موازی متعدد و تقویت و به کارگیری شیوه های مدیریتی کارآمد و در نظر گرفتن ض رورت بحران ﺷناسی و آینده پژوهی با مشارکت ذی نفعان آموزش عالی برای رس یدن به آینده ای بهتر، توأم با مسئولیت پذیری، پاسخگویی و شنیدن صداها و نیازهای ذی نفعان، می تواند از مهم ترین موارد حرکت به سوی آینده مطلوب آموزش عالی محسوب شده و نویدبخش آینده ای روشن برای آن باشد.
تحلیل مضمون رفتار اخلاقی کارگزاران عمومی بر اساس باب دوم گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
147 - 169
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رفتار اخلاقی برای کارگزاران عمومی، اهمیت ویژه ای دارد و چارچوبی برای بهبود اقدام های سیاسی و اداری و معیاری برای ارزیابی میزان پایبندی کارگزاران عمومی برای تحقق منافع عمومی قلمداد می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مضامین رفتار اخلاقی کارگزاران عمومی بر اساس گلستان سعدی است. روش: پژوهش حاضر ماهیت اکتشافی دارد، با رویکرد استقرایی انجام شده است و در چارچوب پارادایم تفسیری قرار می گیرد. منابع اطلاعاتی پژوهش را حکایت های باب دوم گلستان سعدی تشکیل می دهد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. روایی نتایج، به روش ممیزی ارزیاب و پایایی آن، بر اساس روش هولستوی بررسی و تأیید شده است. یافته ها: 48 مضمون پایه به عنوان رفتارهای اخلاقی کارگزاران عمومی شناسایی و در قالب 16 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر دسته بندی شد. این چهار مضمون فراگیر عبارت است از: اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، و اخلاق سیاسی. نتیجه گیری: الگوی تبیین شده، راهنمایی برای بهبود رفتار اخلاقی کارگزاران عمومی در راستای توجه بیشتر به منافع عمومی، ایجاد انگیزه در کارکنان، افزایش مشروعیت نظام اداری و بهبود اقدام های سیاسی و اداری است. نتایج پژوهش، به کامل تر شدن شناخت موجود در خصوص شایستگی های کارگزاران عمومی و اخلاق حرفه ای در این زمینه کمک می کند.
طراحی مدلی برای تبیین فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران؛ رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
173 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی الگوی فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به حساب می آید که در گام نخست با مطالعه گسترده مبانی نظری، ازجمله مراجعه به کتب، مجلات و مقالات مرتبط، اطلاعات موردنیاز جمع آوری و چارچوب اولیه پژوهش استخراج شد. براساس این چارچوب، مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با ۱۱ نفر از خبرگان صنعتی و دانشگاهی با تجربه در حوزه مطالعه صورت گرفت. نمونه گیری با روش غیراحتمالی هدف مند تا رسیدن به اشباع نظری بوده است.در گام بعدی، داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون (تماتیک) و با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 تحلیل و کدگذاری شدند. مدل اولیه درقالب پنل دلفی با مشارکت ۱۱ نفر از خبرگان صنعتی و دانشگاهی اعتبارسنجی شد. در این راستا پس از بازگشت پرسشنامه ها میزان انحراف معیار و ضریب توافقی کندال مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد توافق لازم جهت اعتبار نهایی مدل، صورت نگرفته است (ضریب کندال در مرحله اول ۰۷۳/۰ و در مرحله دوم ۰۷۶/۰ بوده است). بنابراین، همین روش، با ادغام، حذف و یا اصلاح برخی شاخص ها، تا سه مرحله ادامه یافت تا ضریب توافقی کندال در مرحله سوم با ضریب ۶۳۳/۰ در حد مطلوبی قرار گرفت. نهایتاً نتایج تحلیل داده های بخش کیفی این پژوهش، نشانگر ۴ مقوله اصلی، ۱۳ مقوله فرعی و ۹۴ مضمون پایه مربوط به فرهنگ سازمانی با عملکرد بالا در صنایع پتروشیمی ایران می باشد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل رفتاری در تحلیل بخش کیفی ازحیث فراوانی با۶/۲۹% موارد عنوان شده توسط مصاحبه شوندگان در رده اول اهمیت، عوامل بسترساز درونی با فراوانی ۶/۲۶% در رده دوم، مقوله عوامل فرایندی با فراوانی ۱/۲۵% در رده سوم و مقوله عوامل بسترساز بیرونی با فراوانی ۷/۱۸% در رده چهارم قرار دارند.
تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
175 - 200
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی بر مبنای سیره عاشورایی انجام شد. روش تحقیق اکتشافی بود که به صورت کیفی از روش تحلیل مضمون، به منظور استخراج مضامین مورد نیاز از منابع دینی مرتبط با عاشورا و فرهنگ عاشورایی، استفاده شد. جامعه آماری تحقیق همه کتب و مقالات معتبر در حوزه فرهنگ اسلامی و سیره عاشورایی و نمونه آماری نیز همه کتب و مقالات علمی معتبر در دسترس در حوزه یادشده بود. به منظور دستیابی به مفاهیم مورد نظر در مرحله نخست کدگذاری توصیفی صورت گرفت و کدها به عنوان مضامین پایه ای شناخته شدند. در مرحله کدگذاری تفسیری، مضامین پایه ای طبقه بندی شدند که آن ها را مضامین سازمان دهنده گویند. آخرین مرحله تعیین مضمون فراگیر بود که همه مضامین پیش گفته را دربرمی گیرد. در نهایت، این پژوهش به شناسایی 28 مضمون توصیفی و 13 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر (مؤلفه های اصلی) انجامید و با استفاده از نظرخواهی از پنج نفر از خبرگان روایی پژوهش تأیید شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از عناصر بینشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر گرایشی فرهنگ سازمانی عاشورایی، عناصر کنشی فرهنگ سازمانی عاشورایی. در پایان، تحلیل عناصر رویدادی فرهنگ سازمانی عاشورایی با بهره گیری از فرهنگ عاشورایی تدوین شد.
مدل ساختاری توسعه فردی مدیران شرکت مخابرات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات ایران انجام شده است. توسعه فردی رویکردی مؤثر در توسعه نظام مند و توانمندسازی مدیران است. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که، روابط اجزای مدل بررسی می شود. جامعه پژوهش شامل مدیران مخابرات به تعداد 220 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و از جدول مورگان، 140 نفر انتخاب. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته توسعه فردی مدیران با پایایی(96/0=α) استفاده که 16 مؤلفه و سه بعد توسعه شامل عوامل مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگی های فردی مدیران مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات شامل سه بعد مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگی های فردی مدیران مخابرات بوده که هر یک از این ابعاد دارای مؤلفه های مشخص بوده و مدل از برازش مناسبی برخوداراست. لذا توسعه فردی مدیران در یک ساختار نظام مند از عوامل مؤثر تا تحقق شایستگی های فردی، مورد توجه قرار گرفت. همچنین، عوامل مؤثر فردی با ضریب مسیر (37/0=γ)، بر فرایند و اقدامات تأثیردارد. فرایند و اقدامات با ضریب مسیر (17/0=γ)، بر شایستگی های فردی تأثیرگذاشته است. ارتباطات بین اجزای مدل حاکی از وجود فرایندی مشخص و به هم وابسته است به گونه ای که عوامل مؤثر بر فرایند و اقدامات، فرایند و اقدامات بر شایستگی های فردی تأثیر دارد. بررسی اعتبار مدل با معادلات ساختاری و روابط کمی بین ابعاد مدل مورد تأیید قرار گرفت.
تحلیل و ارزیابی ذهنیت مدیران در راستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایسته گزینی را می توان ابزاری مناسب برای ارائه بهترین خدمات، دستیابی به حداکثر ظرفیت، بهبود قابلیت پاسخگویی و افزایش درآمد تلقی نمود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی ذهنیت مدیران درراستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا با استفاده از رویکرد کیو انجام پذیرفت. جامعه پژوهش را مدیران عالی و میانی سازمان دولتی (سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دانشگاه لرستان، اقتصاد و دارائی، میراث فرهنگی، ثبت اسناد و املاک و سازمان تأمین اجتماعی) در استان لرستان تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل کفایت نظری 24 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. باتوجه به رویکرد پژوهش که درزمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد؛ لازم به ذکر است که در بخش کیفی پژوهش با استفاده از 24 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از نظرها ودیدگاه های آنها نمونه و گزینه های کیو و درادامهً آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین در بخش کمی نیز با استفاده از نرم افزار Spss داده های به دست آمده در بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آن است که هوش هیجانی بالا، تفکر تحلیلی و نوآورانه، مهارت های دیجیتالی، تطبیق پذیری، مهارت های فرهنگی، یادگیری فعالانه و هوش فرهنگی، هفت الگوی ذهنی مدیران درراستای شایسته گزینی منابع انسانی در عصر پساکرونا می باشند.
ارائه الگوی چابکی و توسعه منابع انسانی در بانک مسکن با استفاده از روش ترکیبی فراتحلیل و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
20 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی پیشامدها و مؤلفه های چابکی و توسعه منابع انسانی و نیز ارائه الگویی ترکیبی از روش فراتحلیل و دیمتل فازی در بانک مسکن است. بدین منظور، پس از مطالعه ادبیات پژوهش و شناسایی پیشامدها و مؤلفه-های چابکی توسعه منابع انسانی به طبقه بندی و تفکیک آن ها و استخراج مؤلفه های کمی پرداخته شد. سپس با انجام فراتحلیل مطالعات کمی ناظر به پیشایندهای چابکی توسعه منابع انسانی با نرم افزار CMA3 اندازه اثر ترکیبی پیشایندها که برآیند مؤلفه های این پژوهش بودند، محاسبه گردید. از 19 پیشایند شناسایی شده در ابتدای پژوهش، 3 پیشایند (در هم تنیدگی و ارتباط آموزش با نظام جذب و بکارگیری ، استفاده از کارشناسان متخصص آموزش و بهسازی و نظام حقوق و پاداش) دارای اندازه اثر مساوی یا بیشتر از 5/0 بودند، استخراج شد. سپس با انجام مصاحبه با خبرگان پژوهش برای شناسایی دیگر مؤلفه های موثر در چابکی توسعه منابع انسانی، پرسشنامه اول به منظور بررسی و غربال گری مؤلفه های کیفی و مؤلفه های حاصله از مصاحبه در اختیار خبرگان قرار گرفت. در مرحله آخر مؤلفه های 3 پیشایند مستخرج از نرم افزار فراتحلیل که شامل: مؤلفه های هوشمندی و آگاهی، مهارت ادراکی، توانمندی حل مسئله، تاب آوری، سازگاری، انعطاف پذیری، پیش فعالی، پاسخ گویی، سرعت عمل و جبران خدمات عادلانه، به همراه سایر مؤلفه های مستخرج از پرسشنامه غربال شده نخست، از طریق پرسشنامه دوم به منظور تحلیل فازی در اختیار خبرگان قرار داده شد و در نهایت با استفاده از فن دیمتل فازی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مؤلفه ها تعیین گردید. بر این اساس؛ 4 مؤلفه هوش سازمانی، رسمی سازی اندک، مهارت ادراکی و توانمندی حل مسئله، بیشترین تاثیرگذاری را بر سایر مؤلفه ها داشته و مؤلفه های سرعت عمل، تعهد سازمانی، پاسخگویی و انعطاف پذیری، تاثیرپذیرترین مؤلفه ها در این پژوهش هستند. از نظر اهمیت، مؤلفه سازگاری، با اهمیت ترین و مؤلفه پیش فعالی کم اهمیت ترین مؤلفه این پژوهش شناسایی شدند.
مطالعه نقش مدیریت دانش در یادگیری تکنولوژیک با در نظر گرفتن متغیر میانجی فعالیت های تحقیق و توسعه در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
232 - 247
حوزههای تخصصی:
نیاز امروز به محصولات نفتی و کاربردهای مختلف آنها در زمینه های گوناگون و پتانسیل کشور ما در این زمینه سبب شده است که ایران، سرمایه گذاری قابل توجهی در این زمینه داشته و استراتژی دولت جمهوری اسلامی ایران در صنعت نفت و گاز در جهت نیل به خودکفایی و بومی سازی این صنعت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت دانش بر یادگیری تکنولوژیک با در نظر گرفتن متغیر میانجی فعالیت های تحقیق و توسعه بوده که در یکی از سازمان های فعال در حوزه نفت و گاز، انجام شده است. نیاز امروز به محصولات نفتی و کاربردهای مختلف آنها در زمینه های گوناگون و پتانسیل کشور ما در این زمینه سبب شده است که ایران، سرمایه گذاری قابل توجهی در این زمینه داشته و استراتژی دولت جمهوری اسلامی ایران در صنعت نفت و گاز در جهت نیل به خودکفایی و بومی سازی این صنعت می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت دانش بر یادگیری تکنولوژیک با در نظر گرفتن متغیر میانجی فعالیت های تحقیق و توسعه بوده که در یکی از سازمان های فعال در حوزه نفت و گاز، انجام شده است. به این منظور بر اساس مطالعات نظری و پیشینه، مدل تحقیق ارائه شده و بر اساس این مدل، سه فرضیه تدوین گردیده است. برای جمع آوری داده به منظور آزمون فرضیات تحقیق، از پرسشنامه استفاده شده که روایی و پایایی آن تایید گردیده است. جامعه آماری تحقیق، شامل مدیران و کارشناسان شرکت مورد مطالعه بوده که تعداد آن ها بالغ بر 100 نفر می باشد . با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از نرم افزار اسمارت پی ال اس برای آزمون فرض استفاده شد که با توجه به خروجی های نرم افزار، مدیریت دانش بر فعالیت های تحقیق و توسعه، فعالیت های تحقیق و توسعه بر یادگیری تکنولوژیک و مدیریت دانش بر یادگیری تکنولوژیک موثر می باشد و بر این اساس به منظور پیاده سازی مناسب تر یادگیری تکنولوژیک یاید به خلق، به اشتراک گذاری و کاربرد دانش و تجربه ای که در سازمان وجود دارد، توجه اساسی نمود.
واکاوی آینده نظم پولی جهانی و تأثیرات آن بر نظام بانکداری بین الملل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول، سهم دلار آمریکا از کل ذخایر ارزی بانک های مرکزی در جهان حدود 63 درصد است، درحالی که سهم یورو ۲۰ درصد و سهم یوآن 5/2 درصد است. این پژوهش در باب جایگاه هژمونیک دلار در نظام اقتصادی جهان استدلال هایی مطرح و سپس درجهت فهم سناریوهای آتی این جایگاه تلاش کرده است. واکاوی راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران در تقابل با جایگاه دلار در نظام مالی جهانی، هدف غایی این پژوهش بوده است. در این راستا پژوهشی کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی عرفی و با حضور 15 نفر از متخصصین حوزه بانکداری بین الملل انجام شده است. داده ها که از راه مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند، تجزیه و تحلیل شده اند که نتایج نشان می دهد: تداوم هژمونی دلار، جایگزینی با ارز ملی دیگر، تقویت ارزهای چندجانبه و جایگزینی با ارزهای دیجیتال، چهار سناریوی آینده نظام مالی جهانی است و متعاقب آن راهکارهای پیش روی نظام بانکداری بین الملل ایران عبارت است از: توسعه روابط راهبردی مالی با چین، انعقاد پیمان های پولی چندجانبه، بهره برداری از ارزهای دیجیتال، به کارگیری سازوکار های تجاری غیربانکی.
تبیین و ارائه مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
707 - 734
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران انجام شد. این مطالعه به روش کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 نفر از خبرگان شاغل در سازمان تعاون روستایی ایران بود و نمونه ها به صورت هدفمند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. یافته های این مطالعه نشان داد مدل شایستگی های حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی ایران از 5 مؤلفه شایستگی های فردی، دانش، توانایی، مهارت، اعتبار تشکیل شده است. نتایج این مطالعه گویای آن بود که مؤلفه های شناسایی شده برای مدل شایستگی حسابرسان داخلی سازمان تعاون روستایی بر اساس ویژگی های خاص این سازمان دارای اولویت بیشتری هستند. بنابراین، جهت کاهش آسیب های سازمانی و جلوگیری از بروز فشارهای مالی انتخاب و انتصاب حسابرسان داخلی در این سازمان باید فرای از یک جایگزینی ساده و بر اساس مدل شایستگی انجام شود.
شناسایی بسترهای لازم برای دیجیتالی شدن فرایندهای مدیریت منابع انسانی (نمونه کاوی : شرکت آسان پرداخت شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
97 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، قرارگرفتن و حرکت در مسیر تحول دیجیتال در سازمان ها، به الزامی اساسی تبدیل شده است که این امر مستلزم بازاندیشی و بازنگری در محتوای فرهنگ سازمانی است. شرکت آسان پرداخت، شرکتی فناوری محور و آشنا به تحولات دیجیتال در فرایندهای سازمانی است، از این رو، افراد شاغل در واحد منابع انسانی شرکت آسان پرداخت، به عنوان جامعه آماری این پژوهش برای شناسایی بسترهای لازم در نظر گرفته شده است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شده اند. انتخاب مشارکت کنندگان بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند بود و ۱۲ نفر از افراد شاغل در شرکت آسان پرداخت، از جمله معاونت منابع انسانی، کارشناسان منابع انسانی و کارمندان آن برای نمونه انتخاب شدند.
یافته ها: پنج مقوله اصلی شامل بستر همراه سازی، بستر کارکردی، بستر فرایندی، بستر سیستمی و بستر نگهداشت، به عنوان بسترهای اصلی فرهنگی در راستای دیجیتالی شدن فرایندهای مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. برای ارزیابی و سنجش اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری پژوهش، از شاخص های تحقیق کیفی استفاده شد که به تأیید رسید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سازمانی، به عنوان یکی از زیرساخت های اصلی تغییر و تحولات دیجیتالی در سازمان ها، در ترکیب بهینه منابع انسانی و منابع فناورانه سازمان، نقش تطبیق کننده و تسهیل کننده ای دارد. فرهنگ سازمانی دیجیتال با یکپارچه سازی نگرش ها، افکار و عملکرد کارکنان، در پذیرش تغییرات فناورانه و استفاده از سیستم های جدید، هم سویی اثربخش آنها را با تحولات دیجیتال امکان پذیر می سازد.
بررسی رابطه استرس شغلی و قصد ماندن با نقش تعدیل گر جو سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین استرس شغلی و قصد ماندن در میان معلمان شاغل در مدارس استان گیلان می باشد. براین اساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس استان گیلان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کیم و همکاران (2007)، پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) است که روایی محتوای آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 برآورد شد. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد استرس شغلی شامل فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل تأثیر منفی و معناداری بر قصد ماندن دارند. همچنین نقش تعدیل گر جو سازمانی در رابطه بین هر یک از ابعاد استرس شغلی (فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل) بر قصد ماندن معنادار بود. براین اساس می توان گفت که با تقویت و ارتقاء جو سازمانی می توان رابطه بین ابعاد استرس شغلی و قصد ماندن را کاهش داد.
پهنه کاوی فساد و کژرفتاری آکادمیک در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات متعددی از فساد در حوزه های گوناگون انجام شده؛ اما در حوزه فساد آکادمیک، تحقیقات کمتری صورت گرفته است. ازآنجاکه تاکنون آثار و تحقیقات این حوزه مورد بررسی و مرور جامع قرار نگرفته است، تحقیق حاضر به روش پهنه کاوی به بررسی و تحلیل ادبیات و اسناد فارسی موجود در حوزه فساد آکادمیک پرداخته است. منابع موردبررسی، شامل کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و طرح ها و گزارش های پژوهشی هستند که از نقطه نظر تاریخی، موضوعی، روش شناسی، پدیدآورندگان، کلیدواژگان و نوع سند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. پس از جستجو در پایگاه های علمی معتبر، تعداد 36 مقاله، 46 پایان نامه، 4 کتاب و 6 طرح پژوهشی در بازه زمانی سال های 1379- 1399 استخراج و مورد بررسی قرار گرفتند. بنابر یافته های پژوهش، بیشتر پژوهش ها در دهه نود هجری شمسی انجام گرفته بودند. پرتکرارترین موضوعات، سرقت و تقلب های علمی بوده است.
چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه به روش تحلیل مضمون (موردمطالعه: سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکم بودن وضعیت سنتی و نبود رویکرد کارآفرینانه، یکی از مسائل اصلی سازمان های بخش عمومی در ایران است. این سازمان ها به منظور رقابت با رقبای خود نیازمند نیروهای مستعد و کارآفرین هستند تا خدمات را به بهترین شکل به مردم ارائه دهند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه در سازمان های خدمات عمومی استان سیستان و بلوچستان است. روش پژوهش به صورت آمیخته (کیفی کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از مدیران ارشد و خبرگان از چند سازمان منتخب به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد و نمونه ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با استفاده از روش گلوله برفی به دست آمد. برای افزایش اعتبار علمی نتایج در بخش کیفی، از معیار مقبولیت استفاده شد. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد: 96 کد اولیه، 25 تم فرعی و 8 تم اصلی احصا شد. جامعه آماری در بخش کمی، متشکل از تمام کارکنان پیشنهادی توسط این سازمان ها بود و روش نمونه گیری هدف مند بود. جمع آوری اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه محقق ساخته در نمونه 84 نفری انجام شد و اعتبار و پایایی سؤالات پرسشنامه با نرم افزار smartpls تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب پیشنهادی از اعتبار مطلوبی برخوردار است. این چارچوب نقشه ارزشمندی به منظور حرکت به سمت وضعیت مطلوب مدیریت استعداد با رویکرد فرهنگ کارآفرینانه ارائه می دهد.
شناسایی ابعاد و مولفه های ارتقاء پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه، طراحی مدلی براساس پژوهش پدیدارنگارانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی؛ از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی و از نظر ماهیت داده ها «آمیخته» از نوع اکتشافی انجام شده است. رویکرد پژوهش در بعد کیفی با بهره گیری از راهبرد پدیدارنگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوش 17 نفر از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند. در بخش کیفی تحقیق، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و برای بررسی صحت یافته ها از روش بررسی توسط اعضاء استفاده شد. داده های حاصل از بخش کیفی با کاربست کدگذاری تحلیل محتوا در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. همچنین در مرحله کمّی پژوهش، براساس معیارهای استخراج شده از مرحله کیفی به طراحی پرسشنامه پرداخته شده و با استفاده از فرمول کوکران از تعداد 514 نفر از اساتید و اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری «خوشه ای» مطالعه به عمل آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مأموریت گرایی پژوهش، حاکمیت نورآوری علمی، مسئولیت اجتماعی، تقویت توان تاب آوری و اثر بخشی پژوهش ها، جزء ابعاد و مولفه های تبیین کننده ارتقای پایداری ملی موثر بر مدیریت علم دانشگاه می باشند و مدل اندازه گیری ارائه شده برای شناسایی مولفه های مذکور از کیفیت لازم برخوردار است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی باتکنیک دلفی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی در استان گیلان می باشد.روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی می باشد. همچنین براساس طرح تحقیق و از حیث نحوه گردآوری داده ها، تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان، صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی (اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت) می باشند که به روش هدفمند از آن ها نمونه گیری شده و با استفاده از روش دلفی فازی نظرات آن ها استخراج گردیده و مورد پالایش قرار گرفته است.با توجه به تحلیلی که از روش دلفی فازی جهت تعیین ابعاد و مؤلفه های عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی به اجرا درآمده، و درمجموع برای عدم نشاط سازمانی در سازمان های دولتی 3 بعد، 12 مؤلفه و 84 شاخص شناسایی، و تائید شده است. بعد فردی شامل دو مؤلفه، بعد گروهی شامل دو مؤلفه، بعد سازمانی شامل سه مؤلفه، بعد محیطی شامل دو مؤلفه، بعد انسانی و آموزشی شامل دو مؤلفه شناسایی گردیده است. نشاط در سازمان های دولتی نقش مهمی را در ارتقاء بهره وری و بالا بردن انگیزش کارکنان دارد. لذا به منظور ساختن فضایی پر نشاط در سازمان های دولتی باید اقدامات همه جانبه ای صورت گیرد تا اهداف سازمانی بهتر و سریع تر محقق شوند. بدون تردید، وجود شادی و نشاط در سازمان ها پیامدهای مثبت متعددی به همراه دارد.