فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
88 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اﻣﺮوزه، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺎ ﺷکﺎفﻫﺎی ﺷﺎیﺴﺘﮕی در ﺳﻄﻮح ﻣﺪیﺮیﺘی ﻣﻮاﺟﻪاﻧﺪ. نظام های سلامت با توجه به مشکلات بهداشتی پیچیده و اهداف اثربخشی و رضایتمندی در تمام سطوح با چالش های زیادی در این حوزه مواجه هستند. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های شایستگی مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.روش بررسی: این پژوهش کیفی-کمی بر حسب هدف، بنیادی- کاربردی می باشد. در بخش کیفی (تحلیل مضمون )، جامعه آماری شامل خبرگان آشنا به موضوع بودند و تعداد 14 نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل شایستگی مدیران دارای 5 بعد و 40 مولفه می باشد. این ابعاد شامل مهارت حرفه ای، مهارت تعاملی و مشارکتی، مهارت توسعه کیفیت سلامت، مهارت فردی، و مهارت مبتنی بر تحقیق و بررسی می باشند. از میان این ابعاد، بعد مهارت توسعهکیفیت سلامت، سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: به کارگیری الگوی شایستگی های مدیران بخش سلامت یکی از شیوه های بهبود و ارتقای مدیران می باشد که می تواند سطح سلامت کشور را ارتقاء دهد. استفاده از این مدل در عمل نیازمند آگاهی مدیران سطوح بالا بوده و ایجاد سازوکار مناسب برای استفاده از این مدل امری غیرقابل انکار است.
ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 238
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
ارتباط ویژگی های شخصیتی با بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی سکوت سازمانی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی بر بی-تفاوتی سازمانی با نقش میانجی سکوت سازمانی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی) بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی معلمان تربیت بدنی مناطق 19 گانه شهر تهران بود (1600 نفر). با توجه به محدود بودن جامعه تحقیق، براساس فرمول کوکران تعداد 351 نفر از معلمان به صورت تصادفی_خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های شخصیت (گاسلینگ و همکاران، 2003)، سکوت سازمانی (واکولا و بورادوس، 2005) و بی تفاوتی سازمانی (دانایی فرد و همکاران، 1389) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده گردید. بر اساس نتایج ویژگی های شخصیتی بر بی تفاوتی سازمانی اثر منفی معناداری (001/0=Sig، 520/8-=t) دارد؛ ویژگی های شخصیتی بر سکوت سازمانی تأثیر منفی معناداری دارد (001/0=Sig، 679/2-=t)؛ سکوت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی تأثیر مثبت معناداری (001/0=Sig، 507/2=t) دارد. همچنین مشخص شد که ویژگی های شخصیتی از طریق متغیر میانجی سکوت سازمانی بر بی تفاوتی سازمانی معلمان تربیت بدنی اثر معناداری دارد. همانطور که مشخص شد عامل شخصیت تعیین کننده میزان بی تفاوتی سازمانی و سکوت سازمانی معلمان تربیت بدنی است لذا پیشنهاد می شود که در زمان استخدام معلمان، از آزمون های شخصیت استفاده شود تا تناسب شخصیت و مشاغل به بیش ترین حد ممکن برسد.
ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان: پژوهشی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
79 - 111
حوزههای تخصصی:
در شرکت های دانش بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام العمر هستند. بااین حال، در محیط متلاطم این شرکت ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان بود. به منظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفت گانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفه های محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت های دانش بنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت های دانش بنیان هستند. هر یک از این مؤلفه ها در برگیرنده زیر مؤلفه هایی بوده که یادگیری در شرکت های دانش بنیان را تحت تأثیر قرار می دهند لذا با توجه به زیرمولفه ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آن که تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت های دانش بنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت های دانش بنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت های دانش بنیان دارا بودند؛ بنابراین می توان نتیجه گیری گرفت که توجه به مؤلفه های شناسایی شده به همراه زیر مؤلفه های آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت های دانش بنیان ایفا می نمایند.
شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بحران های زیستی ویروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
102 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز بحران های زیستی ویروسی در گستره وسیع، مانند کووید 19، سازمان ها را با مسائل جدی در حوزه مدیریت سرمایه های انسانی روبه رو می سازد. در چنین وضعیتی، توسعه رهبران به منظور مدیریت اثربخش کارکنان اهمیت بسیار زیادی دارد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی استراتژی های توسعه رهبری و بررسی اثر آن بر مدیریت سرمایه های انسانی آجا در بحران های زیستی ویروسی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی اکتشافی و به روش آمیخته (کیفی کمّی) انجام شده است. جامعه خبرگان پژوهش را مدیران ارشد معاونت نیروی انسانی ستاد آجا و نیروهای چهارگانه و همچنین، استادان خبره دانشگاه های سازمانی آجا تشکیل داده اند. جامعه آماری نیز کارکنان معاونت های نیروی انسانی یادشده با حداقل مدرک کارشناسی است. نمونه گیری در بخش کیفی، به روش هدفمند قضاوتی بود که تا مرحله اشباع نظری داده ها (15 نفر) ادامه یافت. نمونه گیری در بخش کمّی نیز به روش تصادفی طبقه ای بود که 169 نفر، بر اساس محاسبه فرمول کوکران در جامعه محدود تعیین شد. در گام نخست، به منظور گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در گام دوم از پرسش نامه محقق ساخته 50 سؤالی استفاده شد. داده های بخش کیفی با روش تحلیل تِماتیک (تحلیل مضمون) و داده های کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که استراتژی های توسعه رهبری در بحران های زیستی ویروسی عبارت اند از: ۱. استراتژی توسعه رفتاری، اعم از ارتقای خودآگاهی، تقویت همکاری بین فردی، ارتقای مهارت های ادراکی، توسعه تفکر رهبری و به رسمیت شناختن مشارکت ها؛ ۲. استراتژی توسعه ساختاری، اعم از توزیع ساختار رهبری، بخش بندی استعدادها، معماری ارزش و معماری ساختار سازمانی؛ ۳. استراتژی توسعه محیطی، اعم از آینده نگری به محیط پیرامونی، ارتقای ریسک پذیری، گسترش ارتباطات مؤثر با دیگر رهبران و تحلیل محیط پیرامونی. همچنین به ترتیب، استراتژی های توسعه رفتاری، محیطی و ساختاری، بر مدیریت سرمایه های انسانی ارتش بیشترین اثر را می گذارند.
نتیجه گیری: برای مدیریت اثربخش سرمایه های انسانی در بحران های زیستی ویروسی آتی، توسعه رفتاری فرماندهان و مدیران ضروری و کارساز است. استراتژی های توسعه ای معرفی شده، می توانند در این زمینه یاریگر باشند.
تأثیر مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد و مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعۀ نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد و مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت است. پژوهش حاضر از نظر هدف؛ توصیفی، از نظر مخاطب؛ کاربردی و از نظر بُعد زمان؛ مقطعی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیه کارمندان و کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت به تعداد 804 نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 260 نفر و به شیوه تصادفی ساده مدنظر قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل 40 سؤال استاندارد است که روایی آن به شیوه صوری و سازه ای تأییدشده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به مقدار 85/0 مورد تأیید واقع شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که مالکیت روان شناختی بر تعهد کارکنان با ضریب تأثیر 0.86، مالکیت روان شناختی بر مشارکت کارکنان با ضریب تأثیر 0.78، مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.35، تعهد کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.43 و مشارکت کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.29 تأثیر داشته است؛ بنابراین مالکیت روان شناختی بر تعهد کارکنان با ضریب تأثیر 0.86، بیشترین اثرگذاری و مشارکت کارکنان بر حفظ کارکنان با ضریب تأثیر 0.29 کمترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد که مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی تعهد کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت با مقدار بحرانی 9.17 و مالکیت روان شناختی بر حفظ کارکنان با نقش میانجی مشارکت کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت با مقدار بحرانی 6.90 تأثیر مثبت و معناداری داشته است.
تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار بر نگهداشت منابع انسانی و نقش میانجی سرمایه اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
38 - 20
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه نگهداشت منابع انسانی در بیمارستان ها به دلیل ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی، افزایش اعتماد بیماران، حفظ دانش و صرفه جویی در هزینه های مالی اهمیت بالایی دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار بر نگهداشت منابع انسانی و نقش میانجی سرمایه اجتماعی می باشد.روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و رویکرد توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بیمارستان سلمان فارسی بوشهر به تعداد 353 نفر و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول تخمین نمونه کوکران 184 نفر از کارکنان است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد مدیریت منابع انسانی پایدار بر نگهداشت منابع انسانی با ضریب 60/0، مدیریت منابع انسانی پایدار بر سرمایه اجتماعی با ضریب 42/0، و سرمایه اجتماعی بر نگهداشت منابع انسانی با ضریب 44/0 تأثیر معناداری دارد. مدیریت منابع انسانی پایدار بر نگهداشت منابع انسانی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: مدیران بیمارستان های کشور با تمرکز بر مدیریت منابع انسانی پایدار و ارتقای سرمایه اجتماعی می توانند به ماندگاری کارکنان خود کمک شایانی کنند.
تحلیل موانع تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی (موردمطالعه: شبکه استانی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه راهکارهایی برای رفع موانع سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی درراستای تحقق شعار مقام معظم رهبری مبنی بر «تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها» هدف این پژوهش است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر رویکرد، آمیخته است. در گام نخست و در بخش کیفی، با استفاده از مصاحبه ها، موانع تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی همدان شناسایی و رتبه بندی شدند. در این گام، مشارکت کنندگان پژوهش، 12 نفر از خبرگان شامل تهیه کنندگان، مدیران ستادی و سرمایه گذاران بودند. در گام دوم و در بخش کمّی، با استفاده از فن دلفی، اولویت بندیِ موانع شناسایی شده انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل کلیه خبرگان سازمانیِ مشغول به برنامه سازی در صداوسیمای همدان و در سال 1400 بودند. در بخش کمی، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، حجم نمونه 114 نفر انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سه مانع اصلی تمایل به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی همدان به ترتیب اولویت عبارت اند از: تعدد رسانه های موازی کم هزینه تر، عدم اعتقاد سرمایه گذار به اثرگذاریِ این گونه تبلیغات و عدم جذابیت برنامه هایی نظیر مسابقه های تلویزیونی برای این گونه سرمایه گذاری ها. برای ایجاد تمایل در سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در برنامه های تلویزیونی، بهتر است ابتدا به موانعی که در خود شبکه و برنامه سازان وجود دارد، توجه و برای رفع آنها تلاش شود، در این صورت، ظرفیت های شبکه برای تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری افزایش خواهد یافت.
اثربخشی تعامل کارکنان بر رفتار شهروندی در مراکز آموزشی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تاثیر تعامل کارکنان و رفتار شهروندیِ سازمانی در مراکز آموزشی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه، در میان ابعاد تعامل و مراوده کارکنان چه بصورت افقی و چه بصورت عمودی، تنها بُعد مراوده با مدیران است که به طور قابل توجهی با از خود گذشتگی و فضیلت مدنیِ ابعاد رفتار شهروندیِ سازمانی در مراوده مورد بحث است. از آنجایی که مشهود است، رفتار کارکنان یا مجموع عملکردهایی که از کارکنان سر می زند(طبرسا، 1397) در محل کار پیامدهای مهمی را در اثربخشی کلی( فردی-سازمانی) سازمان به دنبال دارد زیرا که رفتار سازمانی با اثربخشی کلی سازمان مرتبط است. سرمایه انسانی که مبدأ خلاقیت و نوآوری ها است می تواند باعث افزایش کارآیی و اثربخشی در سازمانهایرقابتی شود (Mehboob & Bhutto، 2012) که به نظر نویسنده مراکز آموزشی یکی از ترمینال های بسیار پذیرنده این موضوع است. رفتار شهروندی سازمانی (OCB) مسلمأ به اثربخشی کلی سازمان کمک می کند.در این پژوهش، رابطه بین تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. . رضایت از تعامل سازمانی , باعث اثربخشی، کارایی و حکما سبب بهره وری سازمانی میشود و این نتیجه گیری در مراکز آموزشی بدلیل حضور نیروهای انسانی آینده ساز می تواند از اهمیت بیش از پیش منجر گردد و میتوان گفت که یک پیش بینی کننده ی قوی از نتایج از جمله: عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانیست و رفتاریست که فراتر از وظایف شغلی تعریف شده است.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار(مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
80-105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکتری برنامه ریزی درسی هستند و همچنین کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی در سطوح مدیریتی، کارشناسی که حداقل 5 سال تجربه کار در آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان بنادر و دریانوردی را دارا بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، می توان دریافت که ساختار برنامه درسی شامل مولفه های هدف( نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی و انعطاف پذیری)، محتوا ( چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس) و ارزشیابی ( تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روشهای سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر) می باشد. در مورد عوامل موثر بر بر طراحی وتدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی برمدیریت یادگیری در سازمان بنادر و دریانوردی، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل آموزشی از عوامل موثر می باشند.همچنین پارادایم مدیریت یادگیری در مقایسه با مدیریت اموزشی شامل مولفه های یادگیری موثر، دانش مداری، نگرش، عوامل سازمانی، می باشند. اصول و مفروضات الگوی برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های محورهای برنامه درسی، عوامل توسعه ای، ارزش و ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های ویژگی ماهیتی، ویژگی یادگیری و ویژگی محیطی شناسایی شدند
توسعه الگوی شایستگی منابع انسانی پروژه ها در حوزه مدل سازی اطلاعات ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
103 - 73
حوزههای تخصصی:
پیدایش فناوری های نوین، سبب ظهور نقش های جدید شد و از طرفی نیز بحران کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه بیم را حائز اهمیت نمود. به تعبیری، متخصصان جهت رویارویی با حوزه بیم، نیازمند چارچوبی مدون از نقش ها و مسئولیت ها بودند. بعلاوه، یکی از چالش های اصلی، توجه به میزان شایستگی مطلوب متخصصان بیم بود که این امر، نیاز به الگویی جهت سنجش شایستگی را مطرح کرد. فقدان توجه به این دو موضوع، سبب تدوین این تحقیق توسعه ای گردید. در این تحقیق، به کمک روش تحلیل محتوای کیفی و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با 13 نفر از متخصصان، به توصیف نقش ها و مسئولیت های منابع انسانی بیم پرداخته شده و سپس، تدوین الگوی شایستگی نقش های بیم، مورد بررسی قرار گرفت. این تحلیل، با استفاده از نتایج مصاحبه ها، در قالب سه دسته کدگزاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در بخش اول، تعداد 61 مفهوم (کد) جدید شناسایی شد که در نهایت، به چارچوبی از نقش ها و مسئولیت های متخصصان که متشکل از 3 نقش و 10 مسئولیت بود، منتج شد. در بخش دوم نیز تعداد 172 مفهوم جدید شناسایی شد که در نهایت به چارچوبی از شایستگی نقش های بیم که شامل ۲۰ عنوان موضوع شایستگی در ۸ مجموعه و ۳ مؤلفه شایستگی است، منتج شد. در نهایت، نتایج در دو بخش، به 2 عنوان مسئولیت متمایز: «برنامه ریزی» و «توسعه فردی» از مجموعه نقش های بیم و نیز به 4 عنوان شایستگی منحصربه فرد: «ارزیابی و بهبود مستمر»، «تمایل به یادگیری»، «صلاحیت» و «صداقت و احترام متقابل» به دست آمدند.
طراحی مدل چابکی منابع انسانی (مورد مطالعه: وزارت دادگستری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری است. این پژوهش از نظر فلسفه، تفسیری، رویکرد استقرایی و هدف از نوع توسعه ای- کاربردی و به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی به روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری پژوهش متخصصان و مدیران وزارت دادگستری و اساتید حوزه مدیریت است که نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 11 نفر انتخاب گردید و تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند انجام گرفت. برای حصول اطمینان از روایی و پایایی داده های پژوهش از دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و بازبینی توسط همکاران و پایایی درون کدگذار استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتیجتاً مدل چابکی منابع انسانی در وزارت دادگستری، متشکل از 94 مضمون پایه، 21 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون اصلی یا فراگیر شامل مدیریت و رهبری، جو سازمانی، سیستم های اطلاعاتی کارآمد منابع انسانی، چابکی راهبردی، چابکی رفتاری منابع انسانی و چابکی ساختاری است. لذا تلاش مدیران و سیاست گذاران وزارت دادگستری جهت پیاده سازی مقوله های شناسایی شده در این وزارتخانه و توجه به شاخص های شناسایی شده می تواند باعث چابکی منابع انسانی در این وزارتخانه گردد.
الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیجانات جزء جدایی ناپذیر زندگی کاری می باشند که بر اثربخشی اقدامات سازمانی از جمله فرایندهای منابع انسانی تأثیر گذار است. سازمانی که دارای قابلیت هیجانی باشد می تواند هیجانات را به نحو مؤثری درک و مدیریت نماید. هدف از این پژوهش، ارایه الگوی توسعه قابلیت هیجانی در نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی است. راهبرد تحقیق، از لحاظ جهت گیری و نتیجه، توسعه ای-کاربردی و به لحاظ هدف، از نوع توصیفی- اکتشافی و از لحاظ روش تحقیق از نوع کیفی می باشد. گردآوری داده ها به روش مصاحبه های گروهی با 14 نفر از متولیان منابع انسانی شرکت های منتخب در صنعت نفت و گاز و مصاحبه های فردی با 12 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. اطلاعات گردآوری شده به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نهایتاً الگوی نهایی توسعه قابلیت هیجانی شامل 9 پویایی هیجانی شامل در قالب 3 دسته استراتژی تقویت هیجانات مثبت، شامل تقویت فضای همکاری و مشارکت و حفظ احترام و کرامت انسانی، استراتژی تضعیف هیجانات منفی شامل رعایت اصل تنوع در روش و رعایت انصاف و عدالت، و استراتژی هدایت هیجانات، شامل ایجاد آگاهی و شفافیت، ایجاد فضای گفتمان و آزادی بیان هیجانی، ایجاد هماهنگی و انسجام هیجانی، تنظیم سرایت هیجانی و مهارت افزایی و توانمندسازی ارایه گردید. همچنین در الگوی ارایه شده 31 راهکار منحصر برای تحقق هریک از پویایی ها به تفکیک چهار فرایند اصلی جذب و جامعه پذیری، آموزش و توانمندسازی، مدیریت عملکرد و جبران خدمات ارایه شده است.
جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمان هاست. به رغم آنکه جانشین پروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها می باشد، لکن بسیاری از شرکت ها فاقد برنامه ریزی منظم جانشین پروری بوده به نحوی که افراد با مهارت ها و تخصص های لازم نمی توانند در سمت های مشخص استقرار یابند. بر این اساس هدف این مقاله، یافتن مؤلفه های مؤثر بر جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی است. در این پژوهش، از روش کیفی فراترکیب، استفاده شده است. پس از جس تج وی کلیدواژه های تخصصی پژوهش در پایگاه های معتبر مل ی و ب ین الملل ی در ب ازه زم انی 1997 ت ا 2023 نهایتاً از تعداد 2181 پژوهش در زمینه مطالعه 91 پژوهش برای تحلیل انتخاب و از اطلاعات آن ها استفاده شد. پس از تحلیل، جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکت های مهندسی در 5 بعد اصلی شامل: ایجاد تعهد، تعیین خط مشی، جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی، برنامه بهسازی رهبری، ارزیابی برنامه و 11 مؤلفه و 30 زیرمؤلفه طبقه بندی گردید. با توجه به یافته های به دست آمده در شناسایی ابعاد و مؤلفه های جانشین پروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی سهم یاری این پژوهش، کمک به شرکت ها در تدوین و اجرای برنامه ریزی جانشین پروری با استفاده از جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی است.
تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی در میان کارکنان صنعت خودرو می باشد. جامعه آماری پژوهش تمام کارکنان و کارشناسان نمایندگی های خودرو در استان اردبیل به تعداد 220 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 136 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و lisrel با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته است نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری سازمانی بر توانمند سازی تاثیر معنی داری دارد و یادگیری سازمانی بر بهرهوری نیروی انسانی تاثیر معنی داری دارد نتیجه گرفته می شود که توانمند سازی و بهره وری نیروی انسانی از طریق یادگیری این وضعیت را تشدید می کند که باید مورد توجه قرار گیرد.
شوک ها، استراتژی های مدیریت فردی و تصمیم های مرتبط با مسیر شغلی در دوران همه گیری کووید 19: پژوهشی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد جیوئیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی شوک های مسیر شغلی حاصل از همه گیری کووید 19، استراتژی های فردی مدیریت مسیر شغلی و تصمیمات اتخاذشده صورت گرفته است. جامعه مورد بررسی ورزشکاران حرفه ای بودند که ورزش برای آن ها نه یک سرگرمی و تفریح، بلکه یک شغل و حرفه محسوب می شود. جهت انتخاب اعضای نمونه برای انجام مصاحبه های عمیق، از روش نمونه گیری هدف مند و تکنیک گلوله برفی استفاده، در مجموع 14 مصاحبه انجام و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش جیوئیا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها حکایت از 57 کد اولیه، 16 مضمون و سه بُعدِ شوک های مسیر شغلی، استراتژی های مدیریت فردی مسیر شغلی و تصمیم های استراتژیک مسیر شغلی داشت. یافته ها نشان می دهد که همه گیری کووید 19 منجر به ایجاد هفت دسته شوک مسیر شغلی مشتمل بر ازدست رفتن فرصت توسعه حرفه ای، ایجاد محدودیت در منابع فیزیکی، ایجاد محدودیت در منابع مالی، تنش روانی، تنش فیزیکی، عدم قطعیت شغلی و محدودشدن فرصت اندوختن تجربه برای ورزشکاران حرفه ای شده است. ورزشکاران حرفه ای در قبال شوک های ایجادشده، هفت دسته استراتژی فردی مشتمل بر اجتناب، پذیرش، فرافکنی، بازنگری مثبت، کسب حمایت اجتماعی، توجه به امور متداول روزانه و حل مسئله را اتخاذ کرده اند. برآیند شوک های حاصله و استراتژی های فردی اتخاذشده، منجر به اتخاذ دو دسته تصمیم ترک مسیر شغلی ورزشی و تداوم مسیر شغلی ورزشی شده است.
شناسایی ابعاد توسعه دانشجویان، مبتنی بر الگوی شناختی: یک مطالعه کیفی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
239 - 225
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مقاله، شناسایی ابعاد توسعه شناختی دانشجویان مبتنی بر الگوی شناختی به صورت مطالعه کیفی در سطح دانشجویان دانشگاه تهران می باشد. این تحقیق با رویکردی اکتشافی در پی پاسخ به این سؤال اساسی است ابعاد و مؤلفه های توسعه شناختی دانشجویان مبتنی بر الگوی شناختی به صورت مطالعه کیفی در سطح دانشجویان دانشگاه تهران کدام اند؟ بنابراین پس از تبیین مفاهیم پایه و مرور مبانی نظری، گزارش ها و اسناد مرتبط، بررسی و راهنمای مصاحبه تهیه شد، سپس ضمن شناسایی هدفمند 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی متخصص و مرتبط در دانشگاه تهران، مصاحبه عمیق انجام پذیرفت و در پی آن مفاهیم، ابعاد و مؤلفه های توسعه شناختی از دیدگاه خبرگان با بهره گیری از استراتژی تحلیل مضمون استخراج شد. با انجام تحلیل مضمون، در مجموع 95 کد توصیفی(مضمون پایه) استخراج شد و از تحلیل آن ها 8 کد تفسیری(مضمون سازمان دهنده) به دست آمد و در آخر نیز با بررسی نهایی 2 کد رابطه ای(مضامین فراگیر) حاصل شد.بر اساس یافته های به دست آمده مشخص شد که تقویت احساس شایستگی در بین دانشجویان، ارتقاء سطح مسئولیت پذیری و قدرت اختیار دانشجویان، افزایش سطح تیم محور در بین دانشجویان، ایجاد اعتماد متقابل بین دانشجویان، به کارگیری استعدادهای دانشجویی، توانایی حل مسأله، کمک به سطح معیشت دانشجویان، افزایش سطح ارتباطات اجتماعی بر توسعه شناختی دانشجویان دانشگاه تهران مؤثر است.
مدل توسعه قابلیت تجاری سازی و انتقال تکنولوژی در صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تئوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مؤلفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.
شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
الگوی ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ارتباطی سرمایه های اجتماعی و فرهنگی با مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی با میانجی گری مسئولیت پذیری اجتماعی بود. روش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود و جامعه آماری سلبریتی های ورزشی بودند که تعداد 278 نفر به عنوان نمونه آماری از روش نمونه گیری در دسترس با توجه به دشواری جمع آوری داده ها انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های محقق ساخته مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید 10 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه ی مقدماتی با 30 آزم ودنی و ب ا آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0، 86/0، 76/0 و 85/0محاسبه شد. داده ها از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری، برازندگی الگوی پیشنهادی را تایید کرد. نتایج حاکی از اثرات مثبت و مستقیم سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی بر میزان مشارکت اجتماعی سلبریتی های ورزشی بود. همچنین اثرات مثبت و غیرمستقیم سرمایه های اجتماعی و فرهنگی از طریق مسئولیت پذیری اجتماعی سلبریتی های ورزشی نشان داده شد.