فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
155 - 170
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین وظایف مدیران در سازمان ها انتخاب و انتصاب افراد در پست های کلیدی می باشد که در برخی موارد مدیران در جهت محافظت از صندلی مدیریتی خود افراد ضعیف تری را در پست های کلیدی و اصلی قرار می دهند. این نوع سبک مدیریت به مدیریت عنکبوتی معروف است و موجب ایجاد چالش های راهبردی برای سازمان می شود. هدف اصلی این تحقیق شناسایی پیشایندها و پسایندهای مدیریت عنکبوتی در سازمان های دولتی می باشد. پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی از نوع اکتشافی است که به لحاظ روش تحلیل داده ها از نوع تحلیل مضمون است. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ شامل، کﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن و ﺧﺒﺮﮔﺎن حوزه مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی و استادان دانشگاه و آشنا با موضوع پژوهش می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 18 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. نتایج نشان داد که مجموع 14 مضمون سازمان دهنده در قالب 14 فراگیر به عنوان پیشایندهای مدیریت عنکبوتی در سازمان های دولتی شناسایی شدند و همچنین 10 مضمون سازمان دهنده در قالب 3 مضمون فراگیر به عنوان پسایندهای مدیریت عنکبوتی در سازمان های دولتی شناسایی شدند. نتایج تحلیل تم نشان داد که پیشایندهای مدیریت عنکبوتی در سازمان های دولتی عبارت اند از: حکومت نالایقان، سیاسی کاری، حاکمیت فرهنگ مخرب و فساد جمعی. پسایندهای مدیریت عنکبوتی در سازمان های دولتی نیز عبارت اند از: دور تسلسل ناکارآمدی، دور باطل ناشایسته سالاری و تضعیف امنیت روانی.
بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی با نقش میانجی نوآوری و توانمندسازی در سازمان تامین اجتماعی استان یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
71 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارتقای پایداری سازمانی موضوع حائز اهمیتی است و بررسی عواملی که بر این مهم اثرگذار می باشند، دغدغه مدیران امروزی می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی با نقش میانجی نوآوری و توانمندسازی در سازمان تامین اجتماعی استان یزد می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان یزد به تعداد 990 نفر بودندکه براساس فرمول کوکران 277 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه ها و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ تایید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب مسیر 364/0 بر پایداری سازمانی تاثیر دارد و متغیرهای نوآوری و توانمندسازی در تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی نقش میانجی را ایفاء می کنند.
نتیجه گیری: به کارگیری مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تامین اجتماعی قابل پیاده سازی است و باید به جنبه هایی نظیر نوآوری و توانمندسازی کارکنان نیز توجه شود تا بتوان به پایداری سازمانی در محیط کار دست یافت.
ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد سازمان های دولتی در راستای تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل پوششی داده (مطالعه موردی: استانداری چهارمحال و بختیاری)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
135 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد سازمان های دولتی در راستای تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در استانداری چهارمحال و بختیاری می باشد . شاخص ها و متغیر های تحقیق به کمک تحلیل آماری تاثیر گذاری آنها بررسی و پس از تایید در مرحله ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین در این مسیر سعی خواهد شد، تا با شناسایی و اثبات روابط موثر فی ما بین شاخص های تاثیرگذار، کارایی بخش های تابع و فعال در استانداری چهارمحال و بختیاری را از منظر سه بعد کلان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی-اجتماعی رصد و تحلیل نمایید. اطلاعات مورد استفاده در این مقاله مربوط به یک دوره چهار ساله از سال 97 الی 1400 خواهد بود. ورودی های مورد بررسی شامل منابع تخصیص یافته به سه بخش فوق الذکر بوده و خروجی ها در چهار بخش در نظر گرفته خواهند شد. در این گروه بندی و بررسی میزان تاثیر گذاری، ملاک اصلی تحقق سیاست ها و اقدامات توسعه پایدار در استانداری خواهد بود. تکنیک مورد استفاده برای محاسبه ی کارایی تحلیل پوششی داده ها یا DEA می باشد که با استفاده از مدل های کاراترین واحد انجام خواهد پذیرفت و سپس واحدهای کارا و ناکارا تعیین شده و با استفاده از روش اندرسون-پترسون به رتبه بندی واحدهای کارا پرداخته می شود.
واکاوی تاثیر مولفه های مدل شبکه ای مدیریت دانش مدیران فدراسیون کشتی بر آموزش اثربخش ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مطالعات جدید و گسترده دانشی در حوزه ورزش و اهمیت مدیریتِ دانشِ این دستاوردها در خط مشی گذاری های مدیران ورزشی جهت آموزش بهینه و اثربخش ورزشکاران به منظور رسیدن به عملکرد بالاتر و جلوگیری از صدمات ورزشکاران، این مقاله با استفاده از روش معادلات ساختاری، تاثیر مولفه های مدیریت دانش در مدیران فدراسیون کشتی را بر آموزش اثربخش ورزشکاران بررسی کرده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش ورزشکاران کشتی در سال 1401 بوده است که تعداد 50 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از فرمول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (2000) 21 آیتمی، پرسشنامه آموزش یاوری (1396) شامل 32 آیتم، و پرسشنامه اثربخشی پارسونز شامل 28 آیتم بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه به تایید جمعی از صاحب نظران رسیده است. سنجش پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بیش تر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نرم افزار PLS نشان می دهد که مولفه ایجاد دانش در مدیران فدراسیون کشتی با عدد 8522/43 بیشترین وزن از بارهای عاملی و مولفه انتقال دانش با 7366/21 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است. در این میان مولفه کاربرد دانش با عدد 154/30 و مولفه حفظ و نگهداری دانش با 6228/26 به ترتیب بعد از مولفه ایجاد دانش قرار می گیرند. همچنین چهار مولفه مدل شبکه ای مدیریت دانشِ مدیران ورزشی رابطه مثبت و معناداری با اثربخشی آموزش های ورزشکاران دارد.
طراحی الگوی شایستگی های محوری متخصصان نظام سلامت: یک مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از جنبه های قابل تامل در نظام سلامت، تمرکز بر شایستگی های محوری متخصصان این حوزه است که اجازه می دهد تا با سرمایه گذاری بر نقاط قوت خود تمایزی قابل توجه نسبت به رقباء ایجاد کنند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های محوری متخصصان نظام سلامت می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش فراترکیب در چند مرحله در حوزه نظام سلامت انجام شد. بعد از شناسایی مفاهیم و کدهای مولفه های شایستگی های محوری و ارزیابی روایی و پایایی آن، مدل مفهومی اولیه پژوهش طراحی شد. از 53 مطالعه بازیابی شده، 7 مطالعه مرتبط با هدف مطالعه برای انجام فراترکیب وارد شدند. در سطح تحلیل و ارائه الگو، از روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو (2006) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد مدل پژوهش شامل 9 مولفه شامل مشارکت و کار تیمی، ارتقای کیفیت سلامت، توسعه فردی، استفاده از فن آوری اطلاعات سلامت، مهارت تفکر سیستمی، انجام حرفه ای مسئولیت ها، تحقیق و تمرین مبتنی بر شواهد، حرفه ای گرایی، رعایت رویه های اخلاقی و قانونی بود. عوامل شناسایی شده مورد تایید خبرگان قرار گرفت.
نتیجه گیری: برای تمرکز بر شایستگی های محوری در نظام سلامت ، لازم است که مولفه های شایستگی های محوری متخصصان مورد توجه قرار گرفته و در تمام بخش های نظام سلامت کشور نهادینه شود.
رهبری ستودنی: الگوپردازی سبک رهبری شهید ستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیشران های حیاتی تعالی و تحول سازمان عامل رهبری است. شناخت چگونگی اعمال رهبری توسط رهبران برجسته و دارای عملکرد و دستاوردهای فوق العاده می تواند به توسعه این قابلیت برترساز در سازمان های گوناگون مساعدت کند. این پژوهش، با هدف مفهوم پردازی و طراحی الگویی ماهیت شناسانه از سبک رهبری شهید منصور ستاری انجام شده است. این پژوهش کاربردی، تفسیری و استقرایی است با رویکرد کیفی انجام شده است. داده های گردآوری شده به صورت هدفمند اط طریق روش نظریه پردازی داده بنیاد (رویکرد گلیزری) تحلیل شده اند. الگوی استخراج شده از سه لایه اصلی هم پیوند تشکیل شده است. لایه اول بیانگر شیوه اعمال رهبری توسط ایشان است که شامل مقوله های اصلی رهبری میدانی، الگوی عملی بودن، توانمندسازی منابع انسانی و تشویق و دلگرمی است. لایه دوم با عنوان رهبری تحول و نوآوری که بیانگر مهم ترین وجوه تمایز رهبری ایشان است. در این لایه، رهبری تحول شامل مقوله های چالش گرایی، تحول و تعالی مستمر، تحولات زیرساختی و نهادی و تحول فرهنگی است. رهبری نوآورانه نیز این مقوله ها را در بر می گیرد: رفع خلاقانه محدودیت ها، بهره برداری بهینه از ظرفیت ها، ترویج خلاقیت و نوآوری و دستاوردهای نوآورانه. لایه سوم این سبک رهبری نیز چشم اندازمداری است که گویای چگونگی ترسیم و به اشتراک گذاری آرمان خودکفایی ملی و سازمانی، تعالی نهاجا و خودکفایی علمی و فناورانه به منظور ارتقای قدرت هوایی و اقتدار ملی است. بر این اساس، سبک رهبری شهید ستاری نمایانگر الگویی است که توانسته دستاوردهای نوآورانه و تحول گرایانه چشمگیری را در راستای چشم انداز خودکفایی رقم بزند. این سبک رهبری چه در شرایط بحرانی و چه در دوران تحول و بهبود سازمانی موفقیت آمیز و اثربخش بوده است. ترویج و به کارگیری این الگو می تواند دانش ارزشمندی برای توسعه قابلیت رهبری مدیران فراهم سازد و به شناخت چگونگی دستیابی به رهاوردهای فوق العاده توسط رهبران سازمانی مساعدت کند.
بررسی رابطه مدیریت استعداد با مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی (مورد مطالعه: پتروشیمی پردیس عسلویه)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
134 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان مجتمع پتروشیمی پردیس عسلویه (2100 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 14 مولفه) به ازاء هر متغیر و مولفه های آن(19 نفر) یعنی جمعا 270 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی مدیریت استعداد اوهلی(2007)، پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1980) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت استعداد0.926، پرسشنامه مدیریت دانش 0.967 و پرسشنامه انگیزش شغلی 0.716 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که مدیریت استعداد بر مدیریت دانش تأثیر داشته است. همچنین مدیریت استعداد بر انگیزش شغلی نیز تاثیر داشته و تاثیر انگیزش شغلی بر مدیریت دانش نیز معنادار بوده است. نقش میانجی انگیزش شغلی نیز تایید می گردد یعنی انگیزش شغلی تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش را تسهیل می نماید.
رابطه مدیریت عملکرد و بهره وری کارکنان، چالش ها و برنامه هایی برای بهبود: تعاریف و مطالعات موردی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرا این پژوهش بررسی روابط بین مدیریت عملکرد و بهره وری، استنتاج روابط کیفی بین نظام مدیریت عملکردی کارا و بهره وری و همچنین آسیب شناسی مدیریت عملکرد در سازمان های ایرانی و خارجی بوده است. در ابتدا تئوری و مفاهیم اولیه عملکرد، ارزیابی عملکرد و بهره وری بیان شده و سپس با مطالعات موردی که بیش از 15سازمان داخلی و خارجی را شامل میشوند، نتیجه گیری و بحث در این رابطه انجام شده است. براین اساس عمده مشکلات سازمان ها در بحث مدیریت عملکرد عدم شفافیت،عدم ارتباط پاداش و امتیازات عملکردی و عدم بازخورد و ارتباطات مناسب با کارمندان میباشد. مشهود است که با طراحی یک نظام مدیریت عملکردی کارآمد میتوان در راستای تحقق اهداف استراتژیک حرکت کرد و همچنین کارایی با بهبود الگوی مصرف منابع بیشتر میشود و از طرفی به دلیل شناخت هدف و انگیزه بیشتر، کارمندان و مدیران سریعتر به هدف یا اهداف سازمانی رسیده و در نتیجه اثربخشی محقق خواهد شد و بهره وری که حاصل تجمیع کارایی و اثربخشی به صورت توامان خواهد بود، محقق میشود. درنهایت مدل ارتباط مدیریت عملکردکارآمد و بهره وری از این پژوهش استخراج شده و این مدل نظری میتواند مدلی برای عملکرد و راهبرد سازمان ها در دنیای واقعی باشد.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی دیجیتال در پالایشگاههای گاز کشور (مطالعه موردی مجتمع گاز پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ارائه مدل برای مدیریت منابع انسانی دیجیتال در پالایشگاه های گاز کشور است که به روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق است. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مصاحبه شوندگان، توصیف عمیق و ممیزان بیرونی تأیید شد. جامعه پژوهش مدیران، نخبگان و متخصصان حوزه منابع انسانی است که از این میان تا حد اشباع داده ها با 21 نفر از کارکنان مصاحبه انجام گرفت؛ نمونه گیری به روش هدفمند وابسته به معیار انجام شد؛ یافته ها نشان داد مدل مدیریت منابع انسانی دیجیتال در شرکت ملی گاز ایران دارای ۳۵ مقوله اصلی و ۱۶۷ مقوله فرعی است؛ که متشکل از عناصر علی (توسعه فناورانه؛ پیچیدگی های محیطی؛ نگرش جدید به مدیریت)، شرایط مداخله گر (مداخلات سازمانی؛ تغییرپذیری مدیریت منابع انسانی)، شرایط زمینه ای (فرهنگ فناوری؛ زیرساخت های محتوایی)، راهبردها (راهبردهای حمایتی؛ راهبردهای توسعه ای؛ نگهداشت و مراقبت)، پیامدها (نوآوری و بهبود؛ بهره وری عملکرد؛ مدیریتی؛ توسعه منابع انسانی) است.
بررسی انرژی کارکنان در سازمان های دولتی: پیشایندها و پسایندها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
52 - 69
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انرژی کارکنان مفهومی در حال ظهور است که در سال های اخیر به موضوعی مهم در ادبیات مدیریت تبدیل شده است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر انرژی کارکنان در سازمان های دولتی و مشخص نمودن پیامدهای آن است.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر که به صورت کمی اجرا شده است از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان و مدیران سازمان های دولتی شهرستان کرمانشاه است. حجم نمونه 150 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متساوی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه است، که اعتبار آن به شیوه روایی صوری و سازه و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها از روش مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار SmartPLS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهایی همچون شوخ طبعی، اشتیاق، خودکارآمدی و ارتباطات اثربخش با انرژی کارکنان رابطه مستقیم و معنادار دارند. همچنین انرژی کارکنان با متغیرهای یادگیری، خلاقیت، عملکرد شغلی، رضایت شغلی و خودشکوفایی رابطه مستقیم و معناداری دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه استراتژیک به عوامل مؤثر بر انرژی کارکنان منجر به پیامدهایی می شود که در تحقق اهداف فردی و اهداف سازمانی نقش بسزایی دارند.
طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 58
حوزههای تخصصی:
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزه ای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری می تواند فرصت های جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافته های پژوهش ۶ مفهوم اصلی و ۴۲ مقوله ی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیت ها و چالش های افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستم های متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیت های حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
بررسی نقش آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تبیین نقش تعدیل گری رهبری خدمتگزار (کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آگاهی زیست محیطی به میزان اطلاعات افراد درمورد مسائل محیط زیست و عوامل مؤثر در گسترش آن و شناخت از چگونگی رفتار برای بهبود معضلات تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تعدیل گری رهبری خدمتگزار است. روش شناسی: پژوهش از نوع هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری 8000 نفر از کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی و نمونه آماری 370 نفر بود. برای به دست آوردن پایایی متغیرهای پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای سنجش برازش مدل مفهومی پژوهش و فرضیه ها از روش حداقل مربعات جزئی (Smart pls) استفاده شد. یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که آگاهی زیست محیطی بر رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد. رفتار سبز کارکنان بر مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد، اما تأثیر نوآوری سبز بر مدیریت منابع انسانی سبز تأیید نشد. رفتار سبز کارکنان نقش میانجی میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی دارد، اما نقش میانجی نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی تأیید نشد. نوآوری پژوهش: پژوهش بررسی شده به مدیران یاری می رساند تا فرایند انتخاب، استخدام و آموزش سبز را در دستور کار قرار دهند و آگاهی منابع انسانی را در حوزه زیست محیطی تقویت کنند سپس با به کارگیری نقش میانجی رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار، به شکل گیری فضای دوست دار محیط زیست کمک کنند.
شناسایی و اولویت بندی کاربرد فناوری اینترنت اشیا در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
170 - 151
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی کاربردهای فناوری اینترنت اشیا در مدیریت منابع انسانی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته- اکتشافی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، کاربرد های اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی از دیدگاه متخصصان و خبرگان صنعت که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، شناسایی و دسته بندی شد.در بخش کمی پژوهش با روش پیمایشی و از طریق ابزار پرسشنامه دیدگاه های 12 نفر از متخصصان صنعت گردآوری و سپس داده ها با استفاده از تکنیک بهترین- بدترین تجزیه و تحلیل و کاربردهای اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی اولویت بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های Excel، Spss و Lingo استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی چهار کاربرد اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی را شناسایی نمود که عبارتند از: فناوری های منابع انسانی، سهولت در فعالیت های منابع انسانی، کمک به بازیگران منابع انسانی و توسعه منابع انسانی . یافته های بخش کمی پژوهش نشان داد که از بین کاربردهای شناسایی شده، معیار توسعه منابع انسانی دارای بیشترین اهمیت نسبی(با وزن 386/0) و معیار کمک به بازیگران منابع انسانی دارای کمترین اهمیت نسبی(با وزن 145/0) از دیدگاه خبرگان صنعت است.
طراحی مدل مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضاییه ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
121 - 152
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد مسئولانه فرآیندی مبتی بر اخلاق، پایداری و مسئولیت پذیری اجتماعی در راستای بهره مندی از استعدادها به منظور دستیابی به نتایج فردی، سازمانی و اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارائه مدل مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضائیه ایران است. در این مطالعه، پارادایم پژوهش کیفی، به روش سنتزپژوهی با تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل منابع چاپی و الکترونیکی ملی و بین المللی دو دهه اخیر در ارتباط با موضوع مورد بررسی است. بر اساس نمونه گیری هدفمند سیصد و پنجاه و سه منبع اعم از اسناد، کتاب و مقاله انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار اطلس تی و به شیوه کدگذاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اعتبارسنجی داده های جمع آوری شده با استفاده از دو تکنیک اعتبارپذیری و قابلیت اعتماد ارزیابی شد. براین اساس چهار بعد و پانزده مؤلفه مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضائیه شامل ابعاد جذب مسئولانه (چهار مؤلفه)، توسعه مسئولانه (چهار مؤلفه)، نگه داشت مسئولانه (چهارمؤلفه) و پیامدها (با سه مؤلفه) استخراج گردید. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان الگوی مفید مدیریت استعداد مسئولانه در راستایارتقاء نظام مدیریت سرمایه انسانی در قوه قضائیه ایران با بهبود فرآیندهای جذب، توسعه و نگهداشت کارکنان مستعد مؤثر واقع شود و در سیستم ها و سازمان های ملی و بین المللی به کار گرفته شود.
فهم و بازتاب تجربه نقشِ منتور در منتورینگ معکوس: مطالعه ای با رویکرد پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتورینگ معکوس مفهومی نسبتاً نوپاست که به دلایلی نظیر تغییر عمده نسل های کاری و پیشرفت های اخیر فناوری اطلاعات، از طریق شالوده شکنی سلسله مراتب سنی و سازمانی در جهت عکسِ فرآیند منتورینگ شکل گرفته است. فارغ از کاربرد، پژوهش های مرتبط با این حوزه اندک هستند و عموماً در سطح مفهوم پردازی و طرح ایده انجام شده اند. هدف این پژوهش آن است که در راستای افزودن به بدنه دانش موجود، تجربه نقش منتور در منتورینگ معکوس را از طریق رویکردی پدیدارشناسانه فهم کرده و بازتاب دهد. به این منظور، مصاحبه های عمیق با سیزده نفر از افرادی انجام شد که در فرآیند منتورینگ معکوس در سه شرکت فعال در زمینه فناوری اطلاعات مالی به صورت رسمی مشارکت داشتند. برای تحلیل داده ها از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و روش هشت مرحله ای کُلایزی استفاده شد و از ارجاعِ نتایج به مشارکت کنندگان برای اعتباریابی یافته ها بهره گرفته شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با منتورها به شکل گیری سیزده خوشه تماتیک در قالب چهار تم منتهی شد. نتایج پژوهش نشان داد تجربه منتورها در فرایند منتورینگ معکوس از طریق دو تم «جامعیت و شمولیت نقش» و «تجربه احساسات تراگذر» شکل می گرفت و به «اثر زایشی و بومرنگی توسعه دهنگی» منتهی می شد. سویه تاریک این تجربه ها «انگاره های بازدارنده» در سطح فردی، سازمانی و فرهنگی بود.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
160-141
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگویی که برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم ارائه شده است، می پردازد. 23 مؤلفه شناسایی و در شش عامل شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، اقدام ها و پیامدها دسته بندی شد. با استفاده از این مؤلفه ها، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود شرکت های منتخب دانش بنیان ایران طراحی و تعداد 127 پرسشنامه تکمیل شده قابل استناد از 197 شرکت دانش بنیان تولیدی نوع یک در حوزه برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک در سطح کشور جمع آوری شد تا وضعیت کنونی مؤلفه های مدل بررسی شود. داده ها با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. در تحلیل انجام شده مقدار ضرایب بارهای عاملی مؤلفه ها از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز بیشتر از 7/0 است که نشان از پایایی مناسب مدل است. روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا نیز نتیجه مطلوبی داشت. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها در مدل ارائه شده برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم نقش داشته و وضعیت کنونی تمام عوامل به جز عامل علّی که در وضعیت متوسط قرار دارد، در وضعیت مطلوب می باشند.
طراحی الگو ی نشاط منابع انسانی در سازمان های تامین اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
54 - 39
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکنان با نشاط، نگرشی مطلوب و رضایت آمیز نسبت به خود و دیگران دارند و از روابط اجتماعی متعادلی برخوردارند. هدف این پژوهش طراحی الگوی نشاط منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، پژوهشی کیفی با استفاده از روش داده بنیاد می باشد. نمونه آماری شامل 26 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی تا اشباع نظری بودند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختار یافته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد الگوی نشاط منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی شامل عوامل علی (در دو بعد فردی و سازمانی)، زمینه ای، مداخله گر (در دو بعد کلان و خرد)، راهبردها (در سه بعد فردی، شغلی و سازمانی) و پیامدها (در سه بعد فردی، شغلی و سازمانی) می باشد که در قالب یک الگوی پارادیمی ارائه گردید.نتیجه گیری: جهت افزایش نشاط کارکنان در محیط کار، ضروری است که مدیران و برنامه ریزان سازمان تامین اجتماعی، ابعاد طراحی شده در الگو را مد نظر قرار دهند، بخصوص به عوامل علی در دو بعد فردی و سازمانی که منجر به نشاط در محیط کار می شود توجه خاصی داشته باشند.
طراحی مدلی به منظور شناسایی شاخص های استرس شغلی در دوره پاندومی کووید 19 با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شاخص های پراهمیت در ایجاد استرس شغلی کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی کشور در دوران کرونا بوده است. این تحقیق از لحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی، از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی به شیوه پیمایشی و از نظر نوع داده های گردآوری شده، کمی است. جامعه آماری پژوهش را 1420 نفر از کارکنان شاغل در بخش ستاد صنعت حمل و نقل هوایی ایران تشکیل دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 312 نفر از آنها برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش، پرسشنامه محقق-ساخته و مشتمل بر 126 سوال تخصصی در راستای متغیرهای پژوهش بوده است که براساس طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی شده اند. نتایج پژوهش نشان داد ابعاد محیط کاری، سن و تجربه عامل های مهم در ایجاد استرس شغلی کارکنان صنعت حمل و نقل هوایی در دوره پاندومی کووید 19 هستند و از تعداد 126 شاخص معرفی شده، تعداد 43 شاخص مستقل فعال در پیش بینی رفتار استرس شغلی موفق عمل کرده و مهم می باشند. لذا به مدیران صنعت حمل و نقل هوایی پیشنهاد می گردد با تقویت زمینه آموزش و آمادگی تخصصی اقدام موثری برای کاهش فشار روانی کارکنان داشته باشند و با حمایت سازمانی تلاش کنند شرایط کاری ایمنی را برای کارکنان فراهم نمایند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تلاش هر سازمان موفق، حفظ و نگهداشت منابع انسانی کارآمد است و شناخت عوامل اثربخشی که سبب این مهم می شود، برای هر سازمان حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی واولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1401 می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه آمیخته اکتشافی بود. ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون و مصاحبه با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی تا اشباع نظری، مقوله ها شناسایی شدند. در بخش کمی، 144 نفر از کارکنان دانشگاه به عنوان حجم نمونه به پرسشنامه ها پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: بعد از شناسایی 181 کد باز، با مقوله بندی و محور بندی حول مقوله مهم تر، 53 عامل فرعی و 5 عامل اصلی شناسایی شدند. 5 عامل موثر بر نگهداشت نیروی انسانی شامل رضایت شغلی، مدیریت بهینه نیروی انسانی، حمایت سازمانی، جو سازمانی وگزینش کارآمد بودند.نتیجه گیری: برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی لازم است عوامل اثرگذار آن مورد توجه مدیران دانشگاه ها قرار بگیرد و در جهت نهادینه کردن آنها تلاش شود.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه استعدادهای دیجیتال؛ با محوریت صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش جدیدی که در حوزه منابع انسانی به ویژه در دهه گذشته رخ داده است، موضوع استعداد دیجیتال است. این رخداد به طور مسلم تحت تأثیر تحول در اقتصاد دیجیتال و آثاری است که فناوری های دیجیتالی مانند هوش مصنوعی بر فضای کسب و کارها بر جای نهاده است. ازآنجایی که مطالعات اندکی در زمینه استعداد دیجیتال انجام شده است، هنوز آگاهی کافی دراین باره که استعداد دیجیتال چیست و باید چه اقداماتی در این زمینه انجام داد، وجود ندارد. بنابراین، این پژوهش به عنوان یکی از ابتدایی ترین مطالعات در زمینه استعداد دیجیتال به بررسی این موضوع در صنعت بانکداری پرداخته است. رهیافت پژوهشی در این مطالعه نظریه داده بنیاد است. داده ها از راه مصاحبه به دست آمدند. در پایان یافته های پژوهش ناظر بر استخراج 326 کد باز مرتبه اول مشترک (از میان 434 کد مرتبه اول)، 72 کد باز مرتبه دوم (حاصل از کدگذاری کدهای باز مشترک)، 24 مقوله محوری و 5 مقوله گزینشی شامل جهت گیری های فلسفی و سازمانی کسب و کار دیجیتال گرا؛ نگاشت شناختی استعداد دیجیتال مبتنی بر ابتکارات دیجیتالی سازی؛ شناخت الگوهای موقعیتی و چشم اندازی با هدف درک رویدادهای محیطی؛ جهت گیری های اقدامات راهبردی در توسعه DTs و ارتقای سطح عملکرد فردی و سازمانی، شدند.