فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مهارت های مدیریت کوانتومی و قابلیت های چابکی سازمانی با نقش میانجی هوش سازمانی در مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است، و جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 1394 بوده است. حجم نمونه از بین 286 نفر طبق فرمول کوکران 165 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شده و 151 نفر در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه، مهارتهای مدیریت کوانتومی، قابلیتهای چابکی سازمانی و هوش سازمانی، استفاده شده است، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی، و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92/.، 93/.، و 97/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss23 ، Amos23 و EQS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، مهارتهای مدیریت کوانتومی با ضریب مسیر (33/0r=) بر چابکی سازمانی، و با ضریب مسیر (41/0 r=) بر هوش سازمانی، و هوش سازمانی با ضریب مسیر (78/0 r=) بر چابکی سازمانی تأثیر گذار بوده است، و هوش سازمانی رابطه بین مهارتهای مدیریت کوانتومی و قابلیتهای چابکی سازمانی مدیران دانشگاههای منتخب اصفهان را بطور کامل میانجی گری می کند.
بررسی رابطه بین نقض قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی با نقش تعدیلی فاصله قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افراد نسبت به وعده های داده شده در بدو استخدام حساس هستند و اگر این وعده ها نقض شوند افراد به صورت های متفاوت نسبت به آن واکنش نشان می دهند. این واکنش در جوامع مختلف به دلیل وجود تفاوت های فرهنگی متفاوت است. لذا هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نقض قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی با نقش تعدیلی فاصله قدرت است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی از گروه پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوم در شهرستان علی آباد کتول تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 268 نفر است که حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 154 نفر به دست آمد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نقض قرارداد روانی رابینسون و موریسون (2000)، رفتار شهروندی پودساکف و همکاران (1991)، ترک خدمت کامن و همکاران (1979) و فاصله قدرت دورفمن و هاول (1980) است که آلفای کرونباخ همگی آن ها بالای 7/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین نقض قرارداد روان شناختی و رفتار شهروندی رابطه منفی و بین نقض قرارداد روان شناختی و نیت جابجایی رابطه مثبت وجود دارد. هم چنین فاصله قدرت نقش تعدیل کنندگی در رابطه بین قرارداد روان شناختی با رفتار شهروندی سازمانی و نیت جابجایی ندارد.
ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکت های ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهم ترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا می کند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحب نظران و خبرگان دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرم افزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافته های پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهره وری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمان ها بوده است.
بررسی تاثیردوره های آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی و بهره وری مدیران و کارکنان ( اداره کل ورزش و جوانان استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین تاثیر دوره های آموزش های ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش 320 نفر از مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان در سطح استان می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش نامه آموزش های ضمن خدمت، توانمند سازی و بهره وری استفاده شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از روش نرم افزارSPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهند که از بین مولفه های آموزش ضمن خدمت، ابعاد یادگیری و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای توانمندسازی و ابعاد ذهنیت مثبت، دانش افزایی و مهارت ورزی توانایی پیش بینی قوی تری برای بهره وری را دارند. روی هم رفته، نتایج پژوهش نشان می دهند آموزش ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری جمعیت مورد مطالعه موثر بوده و با توجه به اهمیت مسئله توانمندسازی و بهره وری در ارتقای ورزش و جوانان پیشنهاد می شود توجهی بیش تر به آن مبذول گردد.
سنجش ظرفیت سازمان برای انجام کارتیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت و توانایی سازمان برای انجام کارتیمی یکی از پیش نیازهای کارتیمی مؤثر و توسعه سازمان های تیم بنیان است. این مقاله چالش کارتیمی در ایران را در سطح تحلیل سازمان و از طریق سنجش و ارزیابی سازه ظرفیت سازمانی برای کارتیمی مورد توجه قرار داده است. برای سنجش ظرفیت سازمانی برای کارتیمی از مدل تحلیلی سه شاخگی(شامل ابعاد رفتاری، ساختاری و زمینه ای) بهره گرفته شده است. برای این منظور در قالب پیمایشی مقطعی، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 73 سازمان و شرکت دولتی در سه حوزه سازمان های اجرایی، بیمارستانی و نظامی مورد مطالعه قرارگرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای با 64 گویه استفاده شده است که قابلیّت اعتماد آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و تکنیک پیش آزمون و پس آزمون و روایی آن از طریق روایی محتوایی و روایی سازه مبتنی بر تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس تک عامله استفاده شد. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که بطور کلّی، ظرفیت سازمانی برای کارتیمی در نمونه مورد مطالعه از سازمان های دولتی کشور، کمتر از حد متوسط است. همچنین وضعیت ابعاد سه گانه مورد سنجش در طیف 5 درجه ای لیکرت در بعد رفتاری با میانگین و انحراف معیار(2/64، 0/31)، بعد ساختاری(2/71، 0/25) و بعد زمینه ای(2/82، 0/38) گزارش شده است.
نقد و بررسی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون به روش فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل فرهنگ سازمانی دنیسون یکی از مقبول ترین مدلهای سنجش فرهنگ سازمانی است. لیکن استفاده از روش فرا تحلیل در بررسی مقالات منتشر شده در درگاه جهاد دانشگاهی و درگاه نشریات دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس و علامه طباطبایی نشان داد که در تمامی این مقالات، مقادیر یکسانی برای فرهنگهای مشارکت، ثبات، انعطاف پذیری و ماموریت گزارش شده است. به منظور تعیین علت این پدیده مقاله دنیسون و میشرا که در 1995 منتشر شده است به دقت بررسی شد. مطالعه این پژوهش نشان داد که مدل فرهنگ سازمانی دنیسون دارای سه نقص اساسی است. اولین مساله تقلیل فرهنگ سازمانی به چند مولفه محدود شامل میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، مشخص بودن رویه های انجام کار در سازمان (ثبات)، انعطاف پذیری در برابر محیط و داشتن ماموریت مکتوب است. دومین نقص مدل دنیسون استفاده از طیف پنج گانه لیکرت برای سنجش خصیصه های فرهنگی است که موجب می شود مقادیر گزارش شده برای ابعاد چهارگانه به یکدیگر نزدیک باشند. نقص سوم به علت استفاده از آزمون همبستگی برای سنجش رابطه میان بهره وری و فرهنگ در پژوهش اصلی است که موجب تایید ارتباط میان هر چهار فرهنگ و بهره وری شده است. از اینرو برخلاف هدف اولیه دنیسون که درصدد تبیین علل تفاوت بهره وری در میان شرکتهای مورد بررسی و تعیین فرهنگ تاثیرگذار بر بهره وری شرکتها بود مدل نهایی اینک به طور همزمان شامل هر چهار خصیصه فرهنگی است.
پایبندی مدیران به اخلاق، و مدیریت شایعه در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعه با توجه به ماهیت و قدرت تأثیرگذاری آن می تواند اضطراب اجتماعی را افزایش و بهره وری و تولید را کاهش دهد و حتی اعتبار اجتماعی کارکنان، مدیران، مؤسسات و سازمان ها را خدشه دار کند. در این زمینه انتظار می رود افرادی که به اصول اخلاقی پایبندترند، در درک، تجزیه وتحلیل و مدیریت شایعه، رفتاری متمایز داشته باشند. هدف این پژوهش، تشریح مفاهیمی مانند شایعه و بررسی شیوه های مدیریت و کنترل اخلاقی آن در سازمان ها است. دو پرسشنامة استاندارد (با آلفای 82/0 برای مدیریت شایعه و 91/0 برای پایبندی به اخلاق) بین مدیران، معاونان و کارشناسان ارشد چهار وزارتخانه توزیع شد. نتایج نشان می دهد به طور کلی، بین پایبندی مدیران به اصول اخلاقی و مدیریت شایعه توسط آن ها در سازمان ها ارتباط معناداری وجود دارد. در ضمن، یافته ها حاکی از آن است که تحصیلات، جنسیت، سابقه و سمت شغلی، بر مدیریت شایعه و پایبندی به اصول اخلاقی تأثیر دارند.
بررسی عوامل محرک خلاقیت سازمانی بر اساس ادراک دانشگاهیان (مورد مطالعه: دانشگاه خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی به ویژه دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی، با محیط های به سرعت در حال تغییر روبه رو هستند و باید به طور مستمر نوآور باشند تا بتوانند در صحنة رقابت باقی بمانند و این فقط با ایجاد نظرها و پاسخ های قوی ناشی از فرایند خلاقیت سازمانی ممکن است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محرک خلاقیت سازمانی در دانشگاه خلیج فارس انجام گرفته است. بدین منظور، موضوع پژوهشی در قالب بررسی متون نظری خلاقیت در سازمان بررسی شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته بوده است که بین دانشگاهیان دانشگاه خلیج فارس توزیع شد. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده و داده های جمع آوری شده با تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دربردارندة چهار بعد اصلی خلاقیت سازمانی، عوامل فردی، گروهی و سازمانی است. همچنین، نتایج نشان داد عوامل فردی و عوامل سازمانی به طور مستقیم، و عوامل گروهی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر خلاقیت سازمانی تأثیر می گذارند.
تحلیل نقش نظام ارزشیابی عملکرد در بهره وری سازمان با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای بهبود و استفاده مؤثر و کارآمد از منابع گوناگون همچون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات، هدف تمامی مدیران سازمان های اقتصادی و واحدهای تولیدی صنعتی و مؤسسات خدماتی است. یکی از مهم ترین اهداف در هر سازمان، ارتقای سطح بهره وری آن است و باتوجه به اینکه انسان در ایجاد بهره وری نقشی محوری دارد، بهبود عملکرد و بهسازی نیروی انسانی، نیاز انکارناپذیر هر سازمان است و مدیریت عملکرد، ابزاری برای دستیابی به قابلیت های کارکنان، رشد و شکوفایی برای رسیدن به اهداف سازمان، شفاف شدن نیازهای آموزشی و ارائه بازخورد لازم به آنهاست. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل عوامل مؤثر بر اثربخشی نظام ارزشیابی عملکرد و نقش آن در بهره وری سازمان است. به این منظور ابتدا مفهوم عملکرد و ارزشیابی آن از دیدگاه متخصصان و منابع کتابخانه ای موجود، بررسی و سپس با استفاده از نظریه داده بنیاد و انجام مصاحبه ای نیمه ساختاریافته به شیوه قضاوتی با جمعی از خبرگان و کارشناسان آگاه به موضوع پژوهش، مفاهیم حاصل از موردکاوی ها استخراج و از چهار منظر انگیزشی، آموزشی، محیطی و ساختاری طبقه بندی شده و درپایان، نتایج حاصل در قالب چهار فرضیه ذیل چارچوب مفهومی معرفی شده است.
بررسی رابطة رهبری اخلاقی با رفتارهای انحرافی در محیط کار: نقش میانجی تعهد عاطفی و جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة رهبری اخلاقی و رفتارهای انحرافی در محیط کار، همچنین، نقش میانجی تعهد عاطفی و جو اخلاقی انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل همة کارکنان سازمان جهاد کشاورزی خوزستان بود که از این تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه های رهبری اخلاقی، رفتارهای انحرافی در محیط کار، تعهد عاطفی و جو اخلاقی جمع آوری، و با روش مدل سازی معادلات ساختاری و بوت استرپ تحلیل شد. تحلیل های مدل سازی معادلات ساختاری، برازندگی مدل پیشنهادی را با داده ها تأیید کرد. نتایج حاکی از اثر مستقیم رهبری اخلاقی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار و اثر غیرمستقیم رهبری اخلاقی بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق تعهد عاطفی و جو اخلاقی بود. به کارگیری سبک رهبری اخلاقی با انجام دادن رفتارهای انحرافی کارکنان در محیط کار ارتباط دارد. بنابراین، سازمان ها می توانند با به کارگیری این سبک از رهبری از بروز این رفتارها در محیط کار جلوگیری کنند و موجب افزایش بهره وری سازمان شوند.
رابطه استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد کارکنان جهت کسب مزیت رقابتی، همواره توسط مدیران سازمان ها قابل ملاحظه است. تعهد و تعلق خاطر به کار کارکنان دو ویژگی ضروری برای سازمان است. رهبران تحولی می توانند بازده نیروی انسانی را بهبود دهند؛ از این رو رهبران تحولی با استراتژی منابع انسانی به صورت کارامد به افزایش سطح تمایل و تعهد عاطفی کارکنان کمک می نمایند. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین استراتژی منابع انسانی و رهبری تحول آفرین با تعهد عاطفی کارکنان در شرکت بیمه سینا است. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف، کاربردی محسوب شده است. تعداد 92 پرسشنامه با نمونه گیری تصادفی خوشه ای جهت تحلیل داده ها گردآوری شد. فرضیات تحقیق با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به شیوه حداقل مربعات جزئی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی منابع انسانی و ابعاد آن با تعهد عاطفی و بین رهبری تحول آفرین و ابعاد آن با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین اثر استراتژی جذب کارکنان و ویژگی ترغیب ذهنی بر تعهد عاطفی دارای بالاترین بار عاملی در مدل نظری تحقیق است. طبقه بندی O15; J24; M12
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی مشتری مدار در صنایع تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه مشتری مداری به عنوان یکی از گرایش های راهبردی نقش چشمگیری در موفقیت سازمان ها ایفا می کند اما مدیریت منابع انسانی با رویکرد مشتری مداری چندان مورد توجه واقع نشده است. مدل های موجود در حوزه مدیریت منابع انسانی نیز فاقد هرگونه جهت گیری هستند بطوری که برای سازمان های مشتری مدار مطلوبیت کافی ندارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی در صنایع تولیدی با رویکرد مشتری مداری انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی به شمار می رود که با استراتژی اکتشافی و به روش ترکیبی انجام پذیرفت. برای تحلیل داده های بخش کیفی از تحلیل مضمون استفاده شد. داده های کیفی یک بار توسط نرم افزار MAXQDA و یک بار هم بصورت دستی کد گذاری شدند. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی 135 مضمون پایه، 29 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر بود که در قالب یک مدل ارائه شده اند. الگوی پیشنهادی دارای سه بُعد بافت، محتوا و نتایج است. یافته های بخش کیفی در قالب پرسشنامه سنخیت سنجی در اختیار 20 نفر از خبرگان مدیریت منابع انسانی کشور قرار گرفت. نتایج تحلیل بخش کمی نشان می دهد تمامی مضامین شناسایی شده با مدل مرتبط هستند و درباره اهمیت آنها بین خبرگان اتفاق نظر وجود دارد.
بررسی تأثیر ویژگی های شغلی بر بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان (مورد مطالعه: شرکت گاز استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نیروی انسانی مهم ترین و باارزش ترین سرمایه های سازمان محسوب می شوند و تحقق اهداف سازمان در گرو تعهد و کاردانی سرمایه های انسانی آن است، شناخت و تحلیل مسائلی که مانع شکوفایی این سرمایه های گرانبها شده است و آن ها را به سمت بی تفاوتی سوق می دهد، اهمیت ویژه یافته است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش تحلیل تأثیر ویژگی های شغلی بر بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. نمونة مورد مطالعه شامل 271 نفر از کارکنان شرکت گاز استان اصفهان است که به روش طبقه ای (طبقه ها: مناطق گازی زیر نظر شرکت گاز استان اصفهان) انتخاب بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات تلفیقی از سه پرسشنامة استاندارد جان واگنر، اسکروگینس و دانایی فرد بود. نتایج نشان داد مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل ویژگی های شغلی تأثیر مثبت و مستقیم بر تناسب فرد- سازمان و تأثیر منفی بر بی تفاوتی سازمانی دارند. از سوی دیگر ویژگی های شغلی به طور غیرمستقیم با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان تأثیر منفی دارند. تناسب فرد- سازمان نیز تأثیر منفی بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان دارد.
نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهشتحلیل ارتباط رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوة گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعة آماری کارکنان ادارة کل آموزش وپرورش استان کردستان است که تعداد آن ها 200 نفر می باشد. نمونه ای به حجم 127 آزمودنی به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامة رهبری تحول آفرین برنز و بس، توانمندسازی روان شناختی وتن و کمرون، و پرسشنامة درگیری شغلی کاننگو بود که روایی ظاهری و پایایی آن ها به ترتیب با استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه، و تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد ترکیبی از مؤلفه های رهبری تحول آفرین نقش معناداری در پیش بینی درگیری شغلی کارکنان داشتند. نتایج همچنین نشان داد توانمندسازی روان شناختی می تواند نقش میانجی را در ایجاد یا افزایش ارتباط بین مؤلفه های رهبری تحول آفرین و درگیری شغلی کارکنان ایفا کند.
بررسی رابطه میان سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به ارزیابی وضعیت سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری پرداخته است. روش پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربری؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی و روش تحلیل همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری (940 N=) می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای- اختصاص متناسب، حجم نمونه با فرمول کوکران و خطای (05/0)، 274 انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سنجش سرمایه انسانی نادری (1391) استفاده شد. با روش روایی محتوایی، این پرسش نامه توسط متخصصان سرمایه انسانی تأیید شد و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن (974/0)، به دست آمد. برای سنجشِ داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی تفکیکی)، استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1- سرمایهه انسانی اعضای هیئت علمی در دانشکده مهندسی برق پایین تر از سطح متوسط، اما در دانشکده مدیریت، پرواز و هوافضا در سطح متوسط و با میانگین نظری تفاوت معنی داری ندارد. 2- میانگین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده مدیریت در سطح بالاتر از متوسط، اما میانگین پیشرفت تحصیلی دانشجویان کارشناسی دانشکده های مهندسی برق، هوافضا و پرواز در سطح متوسط و با میانگین نظری جامعه تفاوت معنی داری ندارند. 3- میان شاخص کلی سرمایه انسانی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (223/0r=). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که به میزانی که سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در مؤلفه های توانایی شناختی، فراشناختی و ارتباطی- عاطفی بیشتر باشد، می توان شاهد پیشرفت تحصیلی بهتر دانشجویان بود.
طراحی مدل ارزشگذاری نیروی انسانی در دانشگاه یزد با رویکرد حسابداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی با ارزش ترین سرمایه کشور است و محور توسعه به شمار می آید. بنابر این، برای تحقق رشد و توسعه این سرمایه ارزشمند، نیاز به برنامه ریزی دقیق است. بحث اصلی در Human Resourc Accounting این است که آیا نیروی انسانی، دارایی است و چگونه می توان این دارایی را به عنوان ارزش سنجید؟ پس منابع انسانی باارزش ترین عامل در تولید است و نقش قابل ملاحظه ای در بهره وری سازمانها دارد. هدف این مقاله، ارائه مدلی برای ارزیابی دقیق ارزشگذاری نیروی انسانی است. روش:در این مطالعه، نخست مؤلفه های مربوط از ادبیات تحقیق استخراج شد. سپس شاخصهای شناسایی شده توسط خبرگان جرح و تعدیل شد؛ به طوری که در نهایت 100 شاخص در دو طبقه کمّی و کیفی سازماندهی شدند. جامعه آماری کارکنان دانشگاه یزد است. یافته هاو نتیجه گیری:یافته های تحقیق منجر به طراحی الگویی شد که با استفاده از رویکردی جامع، این امکان را برای مدیریت منابع انسانی دانشگاهها به وجود آورده که ضمن برخورداری از شاخصهای کمّی و کیفی و از طریق بهره گیری از یک مدل 500 امتیازی، به ارزشگذاری کارکنان پرداخته، موقعیت مناسبی را در جهت ارتقای سطح کیفی و کمّی نیروهای انسانی فراهم آورد..
بازنمایی شاخصهای رفتاری توکل و بررسی میزان تناسب آن با سبک تصمیم گیری مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مشخص کردن شاخصهای رفتاری توکل و تعیین میزان تناسب آن با سبک غالب تصمیم گیری مدیران است؛ بدین منظور شاخصهای رفتاری توکل از طریق مصاحبه با ده تن از صاحبنظران مدیریت اسلامی به روش گلوله برفی استخراج، و به منظور کسب اطمینان از یافته های مصاحبه و ماهیت نگرشی رفتاری شاخصها، روش دلفی نیز به کار گرفته، و نهایتاً سیزده شاخص رفتاری توکل شناسایی شد. در ادامه، سطح توکل مدیران و سبک تصمیم گیری 115 تن از مدیران سازمانهای فرهنگی مستقر در شهرستان مشهد با استفاده از ابزار پرسشنامه از طریق روش نمونه گیری در دسترس مورد سنجش واقع شد. یافته های پژوهش کمی بیان می کند که سطح توکل مدیران سازمانهای فرهنگی مورد مطالعه متوسط به بالا است؛ هم چنین بین میزان توکل مدیران و سبک عقلایی (به عنوان سبک غالب تصمیم گیری آنها) ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد.
تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهدسازمانی کارکنان (مورد:کارکنان شرکت خودروسازی سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش راهبردهای تعالی منابع انسانی بر تعهد سازمانی کارکنان شرکت خودروسازی سایپا، انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بوده است. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، حجم نمونه 155 نفر از کارکنان انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای تعالی منابع انسانی با پایایی94/0 و پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) با پایایی81/0 استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج نشان داد، راهبردهای تعالی منابع انسانی به طور معناداری پایین تر و تعهد سازمانی کارکنان، بالاتر از حد متوسط بوده است. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل پژوهش از برازش نسبتاَ خوبی با داده ها برخوردار بوده است و براین اساس، استراتژی های منابع انسانی با ضریب مسیر58/0 بر تعهد سازمانی تأثیرگذار بوده است اما رهبری منابع انسانی بر تعهد سازمانی تأثیر نداشته است. نهایتاَ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی دانت تی3 نشان داد، وضعیت راهبردهای تعالی منابع انسانی در بخش های شرکت با یکدیگر تفاوتی نداشته، اما تعهد سازمانی کارکنان بخش مدیریت ایمنی و بهداشت با بخش مدیریت نیروی انسانی متفاوت بوده است.
بررسی ویژگی های رفتاری و کارکردی مشتریان شرکت مخابرات با رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از روش های مبتنی بر داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رقابتی شدن صنعت مخابرات و رشد انتظارات مشتریان همگام با پیشرفت فناوری های ارتباطی، الزام تعیین و تبیین استراتژی های جدید ارتباط با مشتری در این صنعت احساس می شود. از راهکارهای وصول به این منظور، دسترسی به اطلاعات جامع از مشتریان برای شناخت مؤثر آنها است تا بتوان خدمات متناسب با ویژگی های کارکردی و رفتاری هر دسته را برای بهبود مدیریت ارتباط با مشتری ارائه داد. در این مقاله از اطلاعات پرداخت و بدهکاری مشترکین اداره مخابرات استان گیلان، شهرستان رشت در یک دوره شش ماهه استفاده شده است. اطلاعات مشتریان به صورت خاص خوشه بندی و تحلیل RFM شده و پس از شناخت خوشه های مختلف مشتریان و ارزیابی خوشه بندی بهینه آنها، با استفاده از ماتریس سودآوری وفاداری، از میان خوشه بندی های صورت گرفته، دسته بندی مشتریان هر خوشه انجام شده است. در این پژوهش، داده های مشتریان بر اساس روش تحلیل RFM انتخاب و دسته بندی شده و سپس با استفاده از الگوریتم خوشه بندی K-Means، سه خوشه عمده از مشتریان شناسایی شده اند و بر اساس ویژگی های رفتاری و الگوی مصرف هر خوشه، بسته پیشنهادی خدمات به آنها ارائه شده است. این بسته به منظور بهینه سازی مدیریت ارتباط با مشتری و ارائه خدمات بهتر در جهت افزایش ارزش حیات مشتری ارائه شد.
بررسی نقش پیشران عزت نفس سازمانی در توفیق پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری مورد مطالعه: (بانک حکمت ایرانیان).(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
53 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی نقش عزت نفس سازمانی بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری در بانک حکمت ایرانیان از دیدگاه مدیران می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و بررسی متون و نیز روش میدانی نظیر پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. مدیران و کارکنان ارشد مدیریت شعب بانک حکمت ایرانیان در استان تهران جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. از 60 مدیر و کارمند عالی بانک موجود در استان تهران، 45 مدیر و کارمند به طور تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بانک حکمت ایرانیان در زمینه استراتژی مدیریت داده و سیستم مشتری دارای آمادگی برای پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری می باشد و عزت نفس سازمانی در توفیق پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری مؤثر است.