مقاله حاضر پس از بررسی ساختار شوروی پیش از انقلاب 1917 و ساختار چین قبل از انقلاب 1949 ویژگی های دو کشور را پس از انقلاب تبیین می کند. سپس با توضیح درباره تغییرات و نتایج اصلاحات ارضی در شوروی و چین، جریان اشتراکی کردن دو کشور تشریح می شود. در ادامه، نویسنده ساختار واحدها و قوانین کشاورزی را در شوروی – به تفکیک کلخوزها و سوخوزها- تبیین می کند. در همین راستا، کمون های ملی و واحدهای دولتی در چین و نیز اراضی قطعه بندی شده خصوصی و بازار آزاد بررسی شده اند.در بخش بعدی مقاله، مقررات کشاورزی دو کشور با یکدیگر مقایسه می شوند. به عقیده نویسنده، تفاوت قیمت های دولتی و آزاد در شوروی، ارقام قابل توجهی بود؛ ولی در چین اهمیت چندانی نداشت؛ ضمن این که در هر دو کشور کوشش شد با افزایش مکرر قیمت محصولات کشاورزی و با پایین آوردن قیمت تولیدات صنعتی از میزان عدم تعادل کاسته شود.این مقاله، فرایند تأثیر گذاری را در چین – نسبت به شوروی – با موفقیت بیش تری توأم می داند. در ادامه، نویسنده به بررسی تطبیقی ساختار تولید و بازده در دو کشور می پردازد و در پایان، نتایج را تشریح می کند.
این مقاله، از طریق بررسی تاریخی همگرایی اروپا و سپس تمرکز بر برخی جزییات مربوط به تشکیلات درونی با هدف کمک به کشورهای در حال توسعه، تهیه شده است.
در این مقاله ابتدا تاریخچه ای از همگرایی در اروپا ارایه می شود و سپس به بررسی جزییات خاصی از سازمان داخلی اتحادیه اروپا پرداخته می شود و در ادامه، پس از ارایه بحث مختصری پیرامون اهمیت اقتصادی همگرایی، فهرستی از درسهای مهمی که می توان از تجربه اروپا به دست آورد، مطرح می شود.
تمایل تغییر فنی، معیارتعیین کننده رشد کشاورزی است و ادبیات تمایل تغییر فنی در کشاورزی مبتنی برتئوری نوآوری القایی است. مقاله حاضر ضمن آزمون فرضیه نوآوری القایی، یعنی فناوری که تولید در کشاورزی را متناسب با ساختار اقتصاد کشاورزی تسهیل می کند، ارایه می دهد. نتایج مقاله برسرمایه بری، کاربری، زمین اندوزی و کود خنثایی کشاورزی ایران گواهی می دهد. اولین گام برای رشد کشاورزی با توجه به ساختار اقتصادی (نیروی کار و مواد اولیه شیمیایی فراوان و سرمایه کمیاب) توسعه فناوری شیمیایی است که منجر به افزایش بهره وری زمین، افزایش درآمد شاغلین و رشد کشاورزی بدون کاهش محسوس در اشتغال کشاورزی می شود.