فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۰۱ تا ۱۰٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. هدف تحقیق؛ نحوه ارتباط والدین و معلمان با نوجوانان سرکش، بود. روش تحقیق کمی و از نوع کتابخانه ای بود؛ (مقاله های نحوه ارتباط والدین و معلمان با نوجوانان سرکش در پایگاه های اطلاعاتی با استفاده از واژه های کلیدی نوجوان سرکش، والدین و معلمان و واژه های مرتبط، جستجو و منابع لازم برای پژوهش جمع آوری شد) نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب می شود زیرا سرآغاز تحولات و دگرگونی های جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است.
مرور نظام مند ارتباطات سه گانه؛ قابلیت های پویا، آینده نگری استراتژیک و یادگیری سازمانی با استفاده از رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
334 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین تاثیرات بین قابلیت های پویا (موسوم به DC)، آینده نگری استراتژیک (موسوم به SF) و یادگیری سازمانی (موسوم به OL) از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل بیلبیومتریک است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های علم سنجی با استفاده از نرم افزارهای VOSviewerبوده است تعداد مقالات مورد بررسی، 423 مقاله منتشر شده در پایگاه وب آو ساینس ، اسکوپوس و گوگل اسکولار است.سازمان ها باید تغییرات را با تقویت قدرت رقابت خود، از طریق تعدیل قابلیت های موجود یا به دست آوردن قابلیت های جدید برطرف سازند. در این بین، «آینده نگری استراتژیک» اطلاعات و بینش های ارزشمندی در مورد تحولات یا تغییرات آتی در محیط کسب وکار سازمان ارائه می دهد. بعد از آن، «یادگیری سازمانی» اطلاعات به دست آمده را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ادغام می کند. گنجاندن مفاهیم «آینده نگری استراتژیک» و «یادگیری سازمانی» در چارچوب «قابلیت های پویا» بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. سویه های تحقیقاتی شناسایی شده و جهت گیری تحقیقات آینده، می تواند محققان و متخصصان را برای ایجاد رویکردهای جدید در حوزه های مورد بررسی و ترکیب آن ها به منظور آن ها جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. جهت پر کردن این شکاف نیاز است تا با ترکیب حوزه های بدست آمده خلاهای موجود را پر کرد. یکی از کاربردهای عملیاتی قابلیت های پویا، تسهیلِ بهبود عملکرد و حفظ ثبات ,و تاب آوری سازمان می باشد.
تاثیر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده با تاکید بر نقش میانجی گری نگرش: ارائه مدل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
91 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده است. از این رو، اثر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده بررسی و در این میان به نقش میانجی نگرش نیز توجه شده است. بدین منظور، ابتدا با بررسی ادبیات موضوعی، عوامل رعایت اصول اخلاقی و ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی به همراه ابعادشان شناسایی و روابطشان با قصد تغییر رفتار همراه با نقش میانجی نگرش فرضیه سازی شد. سپس نمایندگان شرکت های بیمه شهر کرج به عنوان جامعه آماری انتخاب و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 95 پرسشنامه تکمیل شد. روابط علی میان متغیرها با به کارگیری مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار PLS بررسی و یک مدل سلسله مراتبی ارائه گردید. نتایج تحلیل نشان می دهد ویژگی های بازارابی اجتماعی شرکتی به طور غیر مستقیم و با میانجی گری متغیر نگرش و همچنین رعایت اصول اخلاقی به طور مستقیم بر قصد تغییر رفتار تاثیر گذار هستند. همچنین، از لحاظ اولویت بندی اقدامات مدیریت-محور برگرفته از نتایج آنالیز IPMA، عامل رعایت اصول اخلاقی دارای اهمیت بیشتری است که باید در طراحی برنامه های بازاریابی اجتماعی شرکتی مدنظر قرار داده شود. به ویژه، این مطالعه نشان می دهد که عوامل رعایت اصول اخلاقی و ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی موجب ترویج رفتار اجتماعی دلخواه و در نهایت مزایای تجاری بیشتر خواهند شد، لذا بینش بیشتری را برای مدیران در خصوص چگونگی ایجاد مزایای تجاری و اجتماعی از طریق فعالیت های بازاریابی اجتماعی شرکتی مهیا می سازد
استراتژی های حفاظت از ژئوتوریسم و میراث زمین شناختی (مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
135 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردهای حفاظت از ژئوتوریسم و زمین شناختی انجام گرفت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه ساختاریافته می باشد. جامعه آماری کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی مرتبط در استان لرستان بوده است. با روش نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی راهبردها از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و برای ارتباط این راهبردها با عناصر ژئوتوریسم از مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) استفاده شد. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 36 راهبرد شد. به طوری که 1) راهبردهای حفاظت از مناظر و چشم اندازهای کوهستانی، حفظ ژئوپارک های ملی و ذخیره گاه ها، مدیریت میراث جغرافیایی و مستندسازی چشم اندازها، معرفی ارزش های اقتصادی چشم انداز جغرافیایی و جلوگیری از آلودگی محیط و منابع طبیعی بیشترین ارتباط را با عنصر چشم انداز جغرافیایی/ژئوتوریسم داشته اند. 2) حفظ زمین و جلوگیری از سوء استفاده از زمین، احیای ژئوسایت و فرایندهای زمین شناسی آسیب دیده، تاب آوری سایت های گردشگری در مقابل بلایای طبیعی، معرفی جاذبه ها و پدیده های زمین شناسی و معرفی مناطق ژئوتوریسمی با پیشینه زمین شناسی بیشترین ارتباط را با فرایندهای زمین شناسی داشته اند. 3) راهبردهای سرمایه گذاری در ساخت تاسیسات زیربنایی در محیط ژئوسایت، ترسیم مسیر دسترسی به جاذبه های گردشگری، استفاده از رسوم و سبک زندگی محلی در ارتباط با حفظ منابع طبیعی و افزایش آگاهی عمومی برای حفظ محیط زیست بیشتربن ارتباط را با میراث گردشگری داشته اند.نتایج جهت گیری های پیش روی توسعه ژئوتوریسم در لرستان منجر به شناسایی سه نوع جهت گیری کوتاه مدت(حال)، میان مدت و بلند مدت شد. نهایتا برای دستیابی به اهداف تحقیق و توسعه ژئوتوریسم توصیه ها و پیشنهاداتی ارائه شد.
ارائه مدلی جهت پیاده سازی فین تک های نوین در صنعت بانکداری (وام دهی همتا به همتا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت پیاده سازی فین تک های نوین در صنعت بانکداری (وام دهی همتا به همتا) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، سرپرستان و کارکنان حوزه مالی و فناوری بانک ها، خبرگان و صاحبن ظران حوزه فینتک در کشور بوده که طبق اصول و قواعد آماری جامعه نامحدود 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از کدگذاری و نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی پژوهش به صورت زیر دسته بندی شد: در همین راستا مقولات استخراجی به صورت زیر دسته بندی شد: شرایط علّی: یادگیری سازمانی، نگرش سیستمی وفناوری اطلاعات. شرایط محوری: سرمایه ارتباطی، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری. بستر حاکم: بانک های همکار، نظریه پردازان خارجی، دولت و شرایط محیطی. شرایط مداخله گر: موانع و چالشها شامل، عوامل سازمانی، شرایط جامعه، عوامل فردی و عدم آموزش و پژوهش. راهبردها: خط مشی گذاری، برنامه استراتژیک و رضایت و وفاداری کارکنان. پیامد: خط مشی گذاری دانش محور، مدیریت دانش، نوآوری، خلاقیت و ایده وسازمان دانش محور. نتایج بخش کمی نشان داد که شاخص های برازش مدل بیانگر تأیید مدل در سطح اطمینان ۹۹ درصد می باشد.
طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
221 - 262
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت کسب وکارها، برند کارفرما تصویری ایده آل از سازمان را در ذهن کارکنان فعلی، بالقوه و سایر ذینفعان شکل می دهد و منجر به وفاداری کارکنان می شود. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران با رویکرد آمیخته می باشد. داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از اساتید، خبرگان حوزه برند و رئیس، معاونین و مدیران مرکز آمار که به صورت هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران 340 نفر از مدیران، کارکنان مرکز آمار ایران و شرکت های همکار با مرکز آمار ایران (مشتریان شرکتی) جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی توصیفی استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و24 Smart PLS انجام شد. آزمون های برازش، نشان از اعتبار مدل داشت. یافته های پژوهش حاضر متشکل از 6 بعد، 17 مؤلفه و 51 گویه به طراحی مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران منج ر شد و در نهایت هفده مؤلفه در تبیین مدل برندسازی کارفرما در مرکز آمار ایران نقش دارند.
Investigating the Contributory Factors to the Development of Cultural Tourism in Tehran: Emphasis on the Role of Museums(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tourism, particularly cultural tourism, has the potential to create new opportunities for knowledge, development, and sustainability, playing a crucial role in the Gross Domestic Product (GDP) of nations. In this context, identifying and effectively utilizing local tourism resources is essential for the growth of this industry. This study examines the role of museums in fostering the development of cultural tourism in Tehran, focusing on the interactions among factors influencing this process. A qualitative research approach is employed, incorporating content analysis and Interpretive Structural Modeling (ISM) techniques. The findings draw on the perspectives of cultural tourism experts, professionals from the Cultural Heritage, Handicrafts, and Tourism Organization, and museum managers. The results highlight that the role of museums in preserving Tehran's historical and cultural artifacts, along with the architecture and design of museums in attracting tourists, has a significant influence with low dependence. Conversely, factors such as the connection of museums to Tehran's history and culture, their educational and cultural impact on attracting tourists, their role in presenting Tehran to cultural visitors, and their contribution to national and cultural identity exhibit both high influence and high dependence. Moreover, the role of museums in promoting cultural identity, the thematic diversity of museum content, the representation of local handicrafts and arts, the enhancement of cultural exchanges, the development of organizational culture, and the increase in public awareness of cultural values also show high influence and dependence. However, the factor of enhancing the mindset of cultural tourists demonstrates low influence but high dependence.
اثر سیاست صنعتی و تغییرات ساختاری بنگاه های اقتصادی بر تولید و اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
67 - 104
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورها ناچارند که در ساختار تولیدشان تحول ایجاد کنند، به عبارتی بخش ها و فناوری های جدیدی را ایجاد کنند که زاینده مشاغل مولد و بهتر باشد. هدف این مقاله بررسی اثر سیاست صنعتی و تغییرات ساختاری بنگاه های اقتصادی بر اشتغال ایران و کشورهای تازه صنعتی شده با استفاده از مدل اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفه در بازه زمانی 2020-2000 است. نتایج تحقیق نشان داد که در کنار عوامل سنتی مؤثر بر افزایش اشتغال، به ترتیب شاخص با وقفه تغییرات ساختاری، شاخص باوقفه سرمایه گذاری در جذب فناوری، شاخص با وقفه هزینه های تحقیق و توسعه در ایران و کشورهای مورد بررسی اثر مثبت و معنادار بر اشتغال صنعتی دارند و شاخص بهره وری نیروی کار اثر منفی بر اشتغال صنعتی می گذارد.بنابراین یکی از کانال های اصلی تغییر ساختاری در بخش های اقتصادی و رشد اقتصادی توجه به بخش صنعت است. لذا پیشنهاد می شود یک متولی دارای اختیار اجرایی، هماهنگی، ارزیابی و بازنگری مستمر، فراتر از یک وزارتخانه موضوعی نظیر وزارت صمت، تدوین و پیاده سازی سیاست صنعتی را در دست گرفته و در برنامه های خود در اولویت قرار دهد. همچنین از آن جا که تحولات همگام با رشد فناوری و تکنولوژی در بخش صنعت می تواند بر اشتغال صنعتی تأثیرگذار باشد لذا لازم است هدایت سرمایه گذاری در جذب فناوری توسط بنگاه های صنعتی از بخش های کشاورزی و خدماتی به سمت زیربخش های مولد بخش صنعت جهت افزایش اشتغال در تدوین برنامه های سیاست صنعتی مدنظر قرار گرفته و همچنین درآمدهای بخش نفت و گاز به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، نوآوری و آموزش نیروی شاغل و توسعه طرح های صنعتی اختصاص داده شود.
واکاوی و تحلیل تاثیر موانع صادراتی بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
148 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل موانع صادراتی بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی ایران در منطقه پارس جنوبی انجام گردید. روش: ابتدا به مطالعه ادبیات و پیشینه پرداخته شد، سپس از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی شرکت های پتروشیمی منطقه پارس جنوبی که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند، به شناسایی موانع صادراتی شرکت های پتروشیمی ایران پرداخته شد. و بر آن اساس پرسشنامه تدوین گردید. سپس اقدام به طراحی مدل مفهومی گردید. از رویکردهای کمی برای تأیید نتایج کیفی و آزمون مدل بهره برده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده گردیده است.یافته ها: موانع صادراتی در شرکت های پتروشیمی ایران در چهار دسته شامل موانع رویه ای، موانع دانش، موانع بازاریابی و موانع خارجی و 32 مولفه شناسایی گردیدند. مدل مفهومی موانع صادراتی طراحی و مورد برازش قرار گرفت. با توجه به مقادیر پارامترهای مدل، بارهای عاملی و ضرایب مسیر و با توجه به مقادیر ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری تی بدست آمده می توان گفت که بین مولفه ها و متغیر مربوطه روابط مستقیم وجود دارد و شاخص ها نشان دادند که این مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که موانع صادرات تاثیر معکوس بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی کشور داشته اند. موانع خارجی با ضریب مسیر 69/0-، موانع رویه ای با ضریب مسیر 51/0-، موانع دانشی با ضریب مسیر 49/0- و موانع بازاریابی با داشتن ضریب مسیر 43/-0 به ترتیب رتبه های اول تا چهارم را در تاثیرگذاری بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی کشور داشته اند.
مدل مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده است که مشارکت ذی نفعان در راستای توسعه کارآفرینی ها از اهمیت شایانی برخوردار است. بر همین مبنا تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی های گردشگری شهر یزد صورت پذیرفت. بر مبنای مدل پژوهش، پرسشنامه ای طراحی و داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی و آزمون های مرتبط نیز نشان داد مدل از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و در نهایت مدل مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری شهر یزد مورد تأیید قرار گرفت. ابعاد و مؤلفه های مدل مشتمل بر بعد اقتصادی(مؤلفه های تسهیلات اقتصادی، تعاون اقتصادی، وضعیت اقتصادی، مشارکت در اقتصاد)، اجتماعی فرهنگی (مؤلفه های باورها، سرمایه اجتماعی، فرهنگ سازی، ارزش ها)، نهادی سیاسی (مؤلفه های قوانین و مقرات، حیطه قدرت، اراده سیاسی، دیپلماسی خارجی) روانشناختی (مؤلفه های ویژگی های شخصیتی، نگرش فردی) و بعد تکنولوژیک و جغرافیایی-محیطی است که به صورت مستقیم در مدل در نظر گرفته شده است.
تأملی بر نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه فناوری واقعیت افزوده وارد منازل شده است و این فرصتی ارزشمند برای بازاریابان خواهد بود تا تجربه جریان را به مشتریان در خانه خود ارائه دهند. در این عصر تکنولوژی، مصرف کنندگان به کمک گوشی همراه خرید خود را راحت کرده اند. با توجه به این روند رو به رشد، بازار اپلیکیشن های برندشده، به طور پیوسته رشد کرده و از سایر انواع تجارت گوشی همراه پیشی گرفته است. اپلیکیشن های واقعیت افزوده با پوشاندن صورت یا محیط اطراف با محصولات مجازی، بُعد جدیدی به تجربه مشتری می بخشند. با توجه به گوشی های هوشمندی که امروزه در همه جا حضور دارند و با توجه به واکنش مشتریان به فناوری های جدید، بررسی رفتار مصرف کننده در مقابل فناوری های جدید، بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. واقعیت افزوده، به عنوان یک فناوری جدید، در دسترس خرده فروشان ظاهر شده است تا با مشتریان تعامل کنند. از سوی دیگر، محبوبیت رسانه های اجتماعی در بین نسل های جوان و مسن تر، به استفاده گسترده از آن، به عنوان بستر ارتباطی بازاریابی جدید منجر شده است. مشتریان در معرض انواع ابتکارهای بازاریابی هستند که کسب وکارها بدون توجه به محدودیت های مکانی یا زمانی، به سرعت در حوزه دیجیتال شبکه های رسانه های اجتماعی ترویج و انجام می دهند. به دلیل ویژگی های پلتفرم رسانه های اجتماعی، مانند چت های زنده و قابلیت های نظر دادن، افراد ممکن است اکنون با برندهای محبوب خود، اینفلوئنسرهای معروف و سایر کاربران تعامل دیجیتالی مستقیم داشته باشند. کاربران رسانه های اجتماعی، می توانند به سادگی نگرش ها و ایده های خود را در خصوص محصولات یک برند یا اقدامات سایر کاربران، با فشردن دکمه «پسندیدن» یا «نپسندیدن» یا با ارسال نظر مثبت یا نامطلوب روی یک پست، به اشتراک بگذارند. همچنین، اینفلوئنسر مارکتینگ در عصر رسانه های اجتماعی محبوبیت بیشتری پیدا می کند و بازاریابان برای تأثیرگذاری بر مشتریان بالقوه خود از آن استفاده می کنند. این پژوهش ادبیات موجود در بازاریابی اینفلوئنسر را ترکیب می کند. در واقع، هدف این پژوهش، واکاوی نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید با میانجیگری قابلیت اعتماد، میزان مهارت درک شده و تعامل فرااجتماعی است.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش، کاربران گوشی هوشمند و اپلیکیشن واقعیت افزوده در بین کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه بود که پس از بررسی های انجام شده، مشخص شد که تعداد آن ها حدود ۱۳هزار نفر است. برای محاسبه حجم نمونه، از جدول مورگان بهره گرفته شد. با توجه به حجم جامعه و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، ۳۸۴ نفر برای نمونه انتخاب شد. برای اجرای این پژوهش، از ابزار پرسش نامه استاندارد استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که قابلیت اعتماد رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. مهارت درک شده رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. تعامل فرااجتماعی رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. افزون براین، نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی، بایستی بر اساس ویژگی های شخصی، خصوصیت ها و انواع اینفلوئنسرها تدوین شود. علاوه براین، درک نقش غنای رسانه ای و طبیعی بودن در بازاریابی رسانه های اجتماعی، مدیران بازاریابی را برای طراحی کمپین ها حمایت می کند.
Exploring the Emotional Dimensions of Religious and Spiritual Tourism: A Study of Visitors to the Ascension Cathedral in Almaty, Kazakhstan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Prior research has extensively examined the motivating factors driving tourists to visit religious sites; however, there has been a noticeable gap in understanding the emotional experiences of tourists during these visits. The primary objective of this study is to explore and quantify the emotional states, arousal levels, and overall satisfaction of tourists while visiting religious destinations. The study draws upon data gathered from 149 tourists who visited the Ascension Cathedral in Almaty, Kazakhstan. Descriptive statistical methods are employed to assess and compare different demographic groups within the sample. The results of this study reveal that visiting religious places evokes a profound sense of inner peace and happiness among tourists, transcending religious boundaries. Remarkably, even tourists practicing religions other than the one associated with the visited site reported feeling blessed during their visits. Participants described a heightened sense of inner contentment and noted that the physical and mental pressures they carried seemed to dissipate during their pilgrimage. These findings contribute significantly to our comprehension of the multifaceted dimensions of religious and spiritual tourism, shedding light on the pivotal factors that drive individuals to embark on transformative journeys. By delving into the emotional and experiential aspects of religious and spiritual tourism, this study underscores the importance of emotional well-being and inner fulfilment as crucial motivators in tourists' engagement with religious sites.
شناسایی و اولویت بندی برنامه ها و پیامدهای مدیریت دانش اقناعی با رویکردFCM (مورد مطالعه: صنعت آرایشی و بهداشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگرش مصرف کنندگان نسبت به تبلیغات، نقش کلیدی در اثرگذاری بر ابعاد ارزش ویژه برند بازی می کند. با توجه به رقابت روزافزون میان شرکت ها و چالش جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان کنونی شرکت ها باید به دنبال بهبود نگرش مشتریان و کاهش شک و تردید آن ها نسبت به تبلیغات باشند. در این راستا مدیریت دانش اقناعی نقشی چشمگیر در دستیابی به این مهم دارد. لذا پژوهش حاضر باهدف شناسایی برنامه ها و پیامدهای مدیریت دانش اقناعی با روش نقشه شناختی فازی انجام پذیرفت. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی است. همچنین این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته و بر مبنای پژوهش های کیفی و کمی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان و مشتریان صنعت آرایشی و بهداشتی می باشند که تعداد 30 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری، انتخاب شدند. هم چنین جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، مشتریان صنعت آرایشی و بهداشتی می باشند که با توجه به نامحدود بودن جامعه 384 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تائید شد. هم چنین روایی و پایایی پرسشنامه با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد.
پیش بینی قصد کارآفرینانه بر مبنای ابعاد هوش مالی: مطالعه ای در بین دانشجویان رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند دهه گذشته واکاوی چگونگی شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان به یکی از موضوعات اصلی در پژوهش های حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی تبدیل شده است. یکی از ویژگی های فردی و شخصیتی که نقش قابل توجهی در تقویت قصد کارآفرینانه دارد، هوش مالی است که در مطالعات پیشین خیلی کم مورد توجه قرار گرفته است. هوش مالی بالا برای کارآفرینی الزامی است؛ زیرا کارآفرینان برای ایجاد کسب وکار جدید با چالش های مالی مواجه می شوند و باید تصمیم گیری های مالی آگاهانه داشته باشند. برهمین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش مالی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران است. افزون براین، نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه نیز بررسی شده است.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان رشته حسابداری در نظام آموزش عالی ایران بودند که تعداد 252 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استاندارد آنلاین در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان کارآفرینی و مدیریت مالی و حسابداری و روایی سازه (روایی همگرا و تشخیصی) و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (α) و پایایی ترکیبی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و SmartPLS نسخه سه انجام شد.یافته ها: نتایچ پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بُعد هوش پس انداز تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری داشت، اما تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. نتایج تحلیل چندگروهی نیز نشان داد متغیر جنسیت تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران را تعدیل می کند؛ به گونه ای که تأثیر هوش خرج کردن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر و تأثیر هوش پول دادن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان پسران بیشتر از دختران بود. نتایج این تحلیل، نقش تعدیلگر جنسیت در رابطه بین هوش پس انداز کردن و قصد کارآفرینانه را تأیید نکرد.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نقش ابعاد هوش مالی در تقویت قصد کارآفرینانه دانشجویان را شفاف کرد؛ به گونه ای که پژوهشگران و سیاست گذاران دولتی و آموزشی می تواند از دستاوردهای نظری و کاربردی این مطالعه استفاده کنند. در واقع، پژوهش حاضر با مشخص کردن چگونگی تأثیرگذاری ابعاد هوش مالی و همچنین، تفاوت های جنسیتی در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری به توسعه ادبیات کارآفرینی در این زمینه کمک کرد. افزون براین، به سیاست گذاران دولتی و آموزشی کشور پیشنهاد می شود که مباحث و شیوه های پس انداز کردن و مدیریت درآمدها و مخارج، بودجه بندی مالی و نحوه ارتقای مهارت های مالی در سرفصل های آموزشی گنجانده شود. همچنین، با توجه به وجود تفاوت های جنسیتی در زمینه تأثیر هوش مالی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان، لازم است آموزش های مالی و کارآفرینی با در نظر گرفتن انگیزه ها، اهداف و روحیات متفاوت دختران و پسران طراحی و اجرا شود.
بررسی تأثیر رهبری اصیل بر روی کامیابی کارکنان در محیط کار در صنعت هتلداری: نقش تعدیلگری سیاست سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
183 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به گسترش صنعت گردشگری و هتلداری و نقش کیفیت رهبری در ارتقا و توسعه موفقیت آمیز این صنعت، پژوهش های متعددی در این جامعه آماری با در نظر گرفتن شرایط خاص محیطی انجام گرفته است. همچنین، پژوهش های اخیر رابطه مستقیم، مثبت و معناداری بین رهبری اصیل، موفقیت سازمانی، رشد و ظهور در بخش گردشگری ارائه کرده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری اصیل بر روی کامیابی کارکنان در محیط کار در صنعت هتلداری با توجه به نقش تعدیلگری سیاست سازمانی است. در این راستا، از روش کمی (همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری) بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، کارمندان هتل ها بودند و پس از تعیین حجم نمونه توسط جی پاور و توزیع پرسشنامه، 349 داده از کارمندان هتل ها در شیراز جمع آوری شد. ابتدا پایایی و روایی مورد بررسی قرار گرفت و سپس فرضیه ها با نرم افزار اس پی اس اس و ماژول پراسس آزمون شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین رهبری اصیل و کامیابی در کار وجود دارد و همچنین، سیاست سازمانی به عنوان متغیر تعدیلگر نشان داد با افزایش میزان سیاست سازمانی در محل کار، اثر گذاری رهبری اصیل بر کامیابی در کار کارکنان افزایش می یابد. این یافته مهم نشان می دهد که در سازمان هایی با سطح بالای سیاست سازمانی، رابطه مثبت بین رهبری اصیل و کامیابی کارکنان در کار اهمیت بیشتری پیدا می کند.
ارائه چارچوب مفهومی شکل گیری هواخواهی برند با تاکید بر نقش دلبستگی برند و عشق به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
281 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف: هواخواهی برند از جمله مفاهیم نوینی است که به خصوص با توسعه رسانه های اجتماعی وارد عرصه برندسازی شده است؛ هواخواهی برند بیانگر تبلیغ یک برند از طریق بازاریابی دهان به دهان-اغلب از طریق کانال های رسانه های اجتماعی- است. از این رو جهت درک بهتر این مفهوم و عوامل موثر بر آن لازم است تحقیقات بیشتری صورت گیرد. از این رو در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مفهومی شکل گیری هواخواهی برند با تاکید بر نقش دلبستگی برند و عشق به برند پرداخته می شود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است که از لحاظ زمانی به شکل مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان برند نوین چرم می باشد چون اطلاع دقیقی از حجم جامعه وجود ندارد، جامعه آماری به صورت نامحدود در نظر گرفته شد. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. با استفاده از فرمول جامعه نامحدود کوکران نمونه ای به حجم 384 نفر از مشتریان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای مطالعات مقدماتی داده های ثانویه از منابع کتابخانه ای معتبر، سایت های قابل استناد گردآوری شده و در ادامه برای جمع آوری داده های اولیه این پژوهش، ابزار پرسشنامه به کار گرفته شده است. پرسشنامه مورد استفاده از منابع استاندارد طراحی شده است که شامل 5 بعد و 25 گویه می باشد. پرسشنامه به شکل الکترونیکی به وسیله پلتفرم های اجتماعی (اینستاگرام، واتساپ، تلگرام، ایتا) و وب سایت های در دسترس توزیع شد. روایی پرسشنامه با روش محتوایی و همچنین روایی سازه ارزیابی شد
چیستی و کاربردهای مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب صاحب نظران بر این باورند که سازمان ها باید به دنبال روش هایی مؤثر برای انتشار دانش سازمانی در میان سطوح مختلف نیروی انسانی در سازمان باشند. این صاحبنظران معتقدند «بعد رقابتی اصلی هر بنگاه اقتصادی، ایجاد و انتقال موثر دانش درون سازمان است». بدین ترتیب ضرورت شناخت و به کار گیری روش های مؤثر برای تسهیم و انتقال اطلاعات و دانش درون سازمان و مدیریت دانش در سازمان، بیش از پیش آشکار شده است. این مقاله به بررسی مفهوم مدیریت دانش و زمینه های کاربرد آن در توسعه امور مدیریتی کشور می پردازد.
پیش بینی میزان فروش با بهره برداری از روش یادگیری متا (مورد مطالعه: فروش آلومینیوم در بورس کالای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه ویژه پیش بینی فروش بازار در تحلیل فرصت های بازاریابی و نقش مهمی که پیش بینی فروش در برنامه ریزی بخش های مختلف یک سازمان دارد، هدف اصلی پژوهش حاضر استفاده از یکی از ابزارهای نوین حوزه یادگیری ماشین (روش یادگیری متا) برای پیش بینی میزان فروش با مطالعه موردی فروش آلومینیوم در بورس کالای ایران است. پژوهش حاضر در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و داده های پژوهش با استفاده از منبع داده های ثانویه گردآوری شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از اطلاعات موجود در گزارش های هفتگی منتشر شده در پایگاه رسمی سازمان بورس کالای ایران استفاده شده است. مراحل انجام دادن پژوهش بر مبنای اصول پیش بینی و با استفاده از رویکرد روش یادگیری متا صورت گرفته است. در یافته های پژوهش حاضر چگونگی استفاده از روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش و تخمین تقاضای آلومینیوم در بورس کالای ایران نشان داده شد. مدل مبتنی بر روش یادگیری متا برمبنای 4 روش پیش بینی پایه ای شبکه عصبی، آریما، رگرسیون و هموارسازی نمایی و بر بستر داده های سری زمانی مربوط به فروش آلومینیوم در بورس کالای ایران (شامل 344 مقطع زمانی بین سال های 1394 تا 1401) ارائه شده است. بررسی دقت نتایج حاصل از به کارگیری روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش، برتری این روش را در مقایسه با چهار روش پیش بینی منتخب دیگر نشان داده است. در این پژوهش برای صحت سنجی نتایج به دست آمده سه مرحله اعتبارسنجی صورت گرفت که در نتایج هر سه نمونه اعتبارسنجی، برتری دقت روش یادگیری متا تأیید شده است. در پژوهش حاضر از روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش استفاده شده است. توانایی این روش در حل مسئله پیش بینی یکی از قابلیت های استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را در حل مسائل مختلف مدیریتی نشان می دهد. در نتیجه این پژوهش، روش یادگیری متا به عنوان ابزاری توانمند در حوزه پیش بینی میزان فروش به مدیران بازاریابی و پژوهشگران این حوزه معرفی شده است.
تحلیلی بر کاربردهای داده کاوی در صنعت بیمه بر اساس شبکه هم رخدادی واژگان ها و شناسایی معتبرترین مجلات با شاخص استناد به پژوهش های علمی با استفاده از رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: با توجه به رشد روزافزون فنّاوری اطلاعات و کسب وکارهای مبتنی بر داده و روند رو به رشد اطلاعات در پایگاه های داده، صنعت بیمه نیز به عنوان یکی از کسب وکارهای یادشده با حجم انبوهی از اطلاعات ذخیره شده روبه رو است. این حجم انبوه داده ها شرکت های بیمه ای را ملزم می سازد تا با شیوه های داده کاوی، دانش موجود در پایگاه های داده را کشف کنند. ازسوی دیگر توسعه روش های نوین داده کاوی و کشف الگوهای پنهان در پایگاه های داده به سرعت رو به افزایش است.روش شناسی: در این مقاله با هدف بررسی جامع بر کاربرد داده کاوی در صنعت بیمه دنیا، جدیدترین مستندات علمی مربوطه در چهار سناریوی مختلف شامل تحقیقات صنعت بیمه، داده کاوی در بیمه، کشف تخلفات و ریسک در بیمه از وب سایت علمی Web of Science دریافت و با رویکرد علم سنجی تحلیل و بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد رشد داده های موجود در شرکت های بیمه و شناسایی ریسک و فاکتورهای آن، شرکت های بیمه و پژوهشگران را به بررسی روش های نوین مدیریت پایگاه های داده و داده های بزرگ و همچنین شناسایی ریسک و فاکتورهای آن با استفاده از شیوه های داده کاوی ملزم می سازد.یافته ها: بدین منظور برای تسهیل در تحقیقات پژوهشگران آینده و استفاده از مطالعات پیشین داده کاوی در صنعت بیمه، در این مقاله شبکه هم استنادی کشورهای مختلف و معتبرترین مجلات علمی براساس شاخص ارزیابی استناد به مقالات معرفی شده است.نتیجه گیری: در نتایج این مقاله فهرست مجلات معتبر علمی و موضوعاتی را که در هریک به طور تخصصی به آن پرداخته شده، ارائه کرده ایم تا مرور ادبیات جامع در این مقاه مروری مسیر مطالعات آینده صنعت بیمه را هموارتر سازد. همچنین رتبه بندی برترین کشورهای جهان که متمرکز بر مطالعات داده کاوی در صنعت بیمه بوده است، آورده شده و رتبه ایران در میان سایر کشورها نیز مشخص شده است. استفاده از مطالعات و مجلات علمی معتبر می تواند راه پژوهش های آینده را در پیشرفت این مطالعات در صنعت بیمه ایران را هدفمندتر کند.
سی سال پژوهش در حوزه شخصیت برند: ترسیم نقشه دانش و تحلیل ساختار موضوعی با استفاده از رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
262 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف: برندها معمولاً در ایجاد ارتباط بین خود و مشتریان (خرد و سازمانی) نقش ویژه ای دارند. این نقش ها در حوزه های عملکردی، نمادین و عاطفی خود را نشان می دهند. این وظایف برای برندها، از معاملات تجاری برای روابط پایدار و سودآور به نفع شرکت ها فراتر می رود و گاهی، به روابط عاطفی بین افراد و برندها تبدیل می شود. شخصیت برند یکی از ویژگی های نمادین مهم است که به عنوان عنصری کلیدی در تمایز برند و استراتژی های موقعیت یابی در نظر گرفته می شود. از سی سال پیش تا کنون، این موضوع توجه محققان و بازاریابان را بسیار به خود جلب کرده است و مطالعات مختلفی روی این حوزه انجام شده که نیاز است مروری جامع روی روند انتشار آن ها انجام شود. از آنجا که در سال های اخیر، تحقیقات در حوزه مطالعات برند رو به افزایش بوده است و انتظار می رود که پژوهشگران بیشتری به این حوزه توجه کنند، تجزیه وتحلیل کامل ساختار مفهومی این حوزه اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه، مرور مقاله های منتشر شده در زمینه شخصیت برند، در مجله های معتبر دنیا و بررسی روند انتشار، به منظور کشف فرصت برای پژوهش های آینده است.
روش: از آنجا که هدف این مطالعه، شناسایی روند انتشار مطالعات در حوزه شخصیت برند، در پایگاه داده وب آو ساینس به منظور تعیین فرصت های تحقیقاتی آینده است، روش مرور ادبیات به کار گرفته شده است. روش شناسی این پژوهش برای مرور ادبیات، روشی پنج مرحله ای بوده که مراحل آن عبارت است از: جمع آوری مقاله ها، معیارهای شمول و عدم شمول، بررسی مقاله ها، تجزیه وتحلیل مقاله ها و جهت گیری های تحقیقاتی آینده.
یافته ها: در مجموع ۱۰۶۹ مقاله مختص به شخصیت برند در پایگاه داده وب آو ساینس بررسی شد. علاوه براین، تجزیه وتحلیل علم سنجی، شامل هم رخدادی واژگان، هم استنادی واژگان و تحلیل موضوعی حوزه شخصیت برند با استفاده از نرم افزار وس ویور و ابزار بیبلومتریک انجام گرفت. با استفاده از تجزیه وتحلیل علم سنجی واژگان کلیدی، خوشه هایی از واژگان کلیدی پُرکاربرد، به عنوان حوزه های موضوعی ایجاد شد. در خروجی های به دست آمده از تجزیه وتحلیل روی مطالعات منتشر شده در وب آو ساینس، در حوزه شخصیت برند شکاف های تحقیقاتی خاصی شناسایی شد که ممکن است برای مطالعات آینده در همین حوزه حائز اهمیت باشد.
نتیجه گیری: این مطالعه به محققان علاقه مند به حوزه شخصیت برند که تمایل دارند مقاله یا کتابی در این موضوع منتشر کنند، کمک می کند. شکاف های تحقیقاتی شناسایی شده و جهت گیری تحقیقات آینده، می تواند محققان و متخصصان را برای ایجاد رویکردهای جدید در حوزه شخصیت برند ترغیب کند. این مقاله بررسی و تحلیل جامعی از مقاله های مرتبط با شخصیت برند در مجله های معتبر دنیاست.