فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۴۱ تا ۷٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۹۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
245 - 282
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بنیان های برنامه ریزی گردشگری در مناطق مختلف جغرافیایی، تهیه تقویم محیطی گردشگری بخصوص بر مبنای وضعیت اقلیم منطقه است. نقش اقلیم در زمینه جذب گردشگر در ایام زمانی و فصول گردشگر پذیر از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش برای تعیین آسایش اقلیمی اکو توریست ها در شهر بوشهر از شاخص های زیست اقلیمی به کاررفته در مدل MEMI و روش مُر و هم چنین پارامترهای اقلیمی دمای هوا، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی آسمان، سرعت باد، فشار بخار و دمای تابشی محیط در بازه زمانی (1365-1394) و ساعت به وقت محلی 18:30 استفاده شده است. با در نظر گرفتن میانگین درازمدت داده های فوق مقادیر شاخص های PET (دمای فیزیولوژیک بدن)، SET (دمای مؤثر استاندارد) و تأثیر (متوسط دمای تابشی محیط) بر دو شاخص مذکور با استفاده از نرم افزارهای RayMan و SPSS محاسبه و مقایسه شدند. بررسی هایی که در قالب آسایش اقلیمی اکو توریسم در مقیاس روزانه انجام شده است، نشان می دهد که بهترین بازه زمانی برای حضور اکو توریست با توجه به فعالیت های فراغتی پیک نیک در مقیاس روزانه از (10 اردیبهشت تا 25 خرداد) و (4 مهر تا 3 آبان) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت، خرداد و مهرماه، برای شنا در مقیاس روزانه از (10 تا 31 اردیبهشت) و (30 مرداد تا 29 شهریور) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت و شهریور و هم چنین برای قایقرانی از (10 تا 26 اردیبهشت) و (4 شهریور تا 13 مهر) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت و شهریور می باشند. از نظر همبستگی رابطه مثبت و قوی بین دو شاخص PET و SET ، هم چنین رابطه مثبت و قوی بین شاخص های PET ، SET و وجود دارد و رگرسیون نمایی بین آن ها در فعالیت های فراغتی پیک نیک، شنا و قایقرانی نیز جهت دار است.
مدل سازی هویت برند شرکتی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
652 - 678
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر و مؤلفه های هویت شرکتی و همچنین، مدل سازی ارتباطات درونی آنها در بستر بانکداری شرکتی است. بانکداری شرکتی خدمتی است که در دسته کسب وکارهای B2B (کسب وکار به کسب وکار) قرار می گیرد و بانک ها از این طریق بازار هدف خود را شرکت ها و سازمان ها در نظر می گیرند. روش: به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با 18 تن از خبرگان حوزه بانکداری شرکتی مصاحبه به عمل آمد و متن مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد. پس از شناسایی عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی، با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، روابط درونی این عوامل مدل سازی شد. یافته ها: مطابق یافته های این پژوهش، عناصر مؤثر بر هویت برند شرکتی در قالب 13 مقوله اصلی و 41 مقوله فرعی تعریف می شوند و با توجه به نتایج پژوهش، میان این عوامل، رابطه علی معلولی وجود دارد. همچنین، مطابق خروجی روش ISM مقوله ها یا ابعاد اصلی هویت برند، در پنج سطح تعریف می شوند که بر یکدیگر نیز اثرگذارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پژوهش، روش ISM می تواند روابط علی معلولی میان عناصر و مؤلفه های هویت برند شرکتی را مشخص کند. علاوه بر این، پنج مقوله استراتژی، فرهنگ، شایستگی و قابلیت سازمانی، نظام مدیریت سرمایه انسانی و زیرساخت ها و ساختار سازمان، عوامل بسیار مهم در ساخت و شکل گیری هویت برند شرکتی در بستر بانکداری شرکتی محسوب می شوند.
روابط اروپایی شرکت نویل راسل
حوزههای تخصصی:
تأثیر تغییر در فضای تولید در اقتصاد ایران بر مالیات مشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقالة حاضر، مطالعة چگونگی تغییرات ساختاری در فعالیت های اقتصادی ایران و اثرات آن بر متغیر مهم مالیات بر مشاغل است. در ادبیات اقتصاد توسعه، راه های مختلفی برای سنجش تغییرات ساختاری ارائه شده که در این مطالعه از بین آنها روش «سنجش تغییر در فضای تولید بر اساس شاخص های تجارت بین الملل» انتخاب شده است. بکارگیری این روش نشان می دهد که فضای تولید در اقتصاد ایران عمدتاً در اختیار کالاهای حاصل از پتروشیمی، شیمیایی و کالاهای بخش اولیة اقتصاد(کشاورزی و خام) بوده و مشابهت (نزدیکی) فناورانة روشنی هم بین کالاهای صادراتی مشاهده نمی شود. علاوه بر آن، بر اساس نتایج مدل مرزی تصادفی، مشاغل وابسته به فعالیت های مذکور که حجم قابل توجهی از فضای تولید را اشغال کرده اند در پرداخت مالیات بر درآمد مشاغل عملکرد ضعیفی داشته اند. برعکس، فعالیت هایی که چگالی کمتری در فضای تولید به خود اختصاص داده اند پرداخت مالیاتی مناسب تری نسبت به گروه مذکور داشته اند.
اعمال نفوذ سیستم های کسب و کار بر عملکرد زنجیره تأمین شرکت های صادراتی استان تهران با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده نوآوری فرآیند و عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ظهور فناوری اطلاعات در حوزه صادرات موجب افزایش تجارت کالاها و خدمات صادراتی در حوزه جهانی شده است و همین امر دلیل محکمی برای ایجاد کیفیت در عرصه کالاهای تولیدی در بازار رقابت جهانی شده است. کیفیت و سرعت عرضه کالاهای صادراتی در یک کشور باعث می شود رتبه صادراتی آن کشور در بازارهای بین المللی نیز افزایش یابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اعمال نفوذ سیستم های کسب وکار بر عملکرد زنجیره تأمین با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده نوآوری فرآیند و عدم اطمینان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شرکت های صادراتی استان تهران در نظر گرفته شده است. برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده گردید و برای جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شده است. یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهد عوامل سازمانی شامل جهت گیری فن آوری فعال، اتصال فناوری اطلاعات، ارتباطات داخلی تأثیر مثبتی بر اعمال نفوذ سیستم های کسب وکار دارد. همچنین مشخص شد عوامل درون سازمانی شامل ایضاً فشار اعضای زنجیره تأمین و کیفیت ارتباط با اعضا تأثیر مثبتی بر نفوذ سیستم های کسب وکار دارد. درحالی که تأثیر نوآوری فرآیند و عدم قطعیت به عنوان تعدیل کننده تأیید نشد. با توجه به رقابتی شدن و شرایط حاکم کشور درزمینه صادرات باید سعی کرد بستری مناسب برای ایجاد نوآوری فرآیندها ایجاد کرد تا با استفاده از فرآیندهای خودکار موجب افزایش سرعت و دقت و کاهش هزینه ها در زمینه صادرات شد.
تأملی بر روش نسبت خسارت برای محاسبه ذخایر خسارت های بیمه شخص ثالث اتومبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیشگویی ذخیره خسارت با استفاده از رویکرد تصادفی و مقایسه آن با روش قطعی پیشنهادی در دستورالعمل روش برآورد و کنترل کفایت ذخایر فنی رشته بیمه شخص ثالث اتومبیل بیمه مرکزی انجام شده است. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی از نوع مطالعات تحلیلی محسوب می شود. از روش های تصادفی و قطعی جهت محاسبه ذخیره خسارت استفاده شده است. برای ارزیابی مدل، مجموعه داده های خسارت یک شرکت بیمه ایرانی در بازه 1390 تا 1398 درنظر گرفته شده و با استفاده از این مجموعه داده ها و همچنین طراحی یک الگوریتم تولید مثلث خسارت، ذخیره خسارت بر اساس مدل های مورد بررسی به وسیله نرم افزار R تحلیل گردیده است. الگوریتم تولید مثلث خسارت طراحی شده قابلیت تولید مثلث خسارت دوگانه (تولید مثلث های تعداد و مبلغ خسارت) به صورت همزمان را دارد. در این مقاله، علاوه بر استفاده از روش های رایج پس آزمون کردن نتایج، راهکاری جهت انتخاب بهترین مدل ذخیره گیری بر اساس محاسبه عدم اطمینان مثلث های متوالی پیشنهاد شده که به بیمسنج ها کمک می کند تا بهترین روش ذخیره گیری را بر اساس الگوی خسارت شرکت بیمه انتخاب کنند. یافته ها: باتوجه به قطعی بودن مدل های پیشنهادی بیمه مرکزی، استفاده از رویکردهای تصادفی در این مقاله مورد تأکید قرار گرفت. در رویکرد بیمه مرکزی امکان محاسبه CDR و MSEP وجود ندارد. این دو معیار در پاسخ به عدم توانگری مالی و نظارت مبتنی بر ریسک شرکت بیمه بسیار ارزشمند می باشد. همچنین، از چند روش ذخیره گیری استفاده شد تا نشان داده شود به چه طریق می توان بهترین روش را برای ذخیره گیری خسارت انتخاب کرد. رویکرد تصادفی پویای مورد استفاده در این مقاله موجب می شود که شرکت های بیمه بتوانند علاوه بر برآورد نقطه ای ذخیره، فاصله اطمینانی نیز برای آن تعیین کنند و بدین ترتیب سرمایه کافی جهت ایفای تعهدات خود ذخیره نمایند. نتیجه گیری: روش مبتنی بر نسبت خسارت اریبی زیادی دارد و نتایج آن برای شرکت های بیمه قابل اتکا نیست. نتایج شبیه سازی نیز مؤید نامناسب بودن روش مبتنی بر نسبت خسارت (دستورالعمل) می باشد. لذا، نمی توان یک روش ثابت و واحد را برای تمامی شرکت ها توصیه نمود و این وظیفه بیم سنج شرکت بیمه است که مناسب ترین روش را برای شرکت خود پیدا و به نهاد ناظر معرفی کند. طبقه بندی موضوعی : G22, C13, C53.
راهنمای بازرگانی کالا
حوزههای تخصصی:
تبیین و رتبه بندی ابعاد جذابیت و ارتقای برند کارفرما در هتلداری شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
129 - 170
حوزههای تخصصی:
مفهوم برند کارفرما با ارائه بهترین تصویر از یک سازمان، با هدف اثرگذاری بهینه بر کارکنان فعلی و آینده پتانسیلی بالا برای جذب کارکنان خلق می نماید. به این ترتیب چنین بیان می شود نگرش مثبت نسبت به کارفرما بسترساز جذب و ماندگاری کارکنان سازمان خواهد بود. ازاین رو پژوهش حاضر به تبیین و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ارتقای برند کارفرما در هتلداری کاشان پرداخته است. پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی تحلیلی و به لحاظ روش اجرا میدانی مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری کارکنان مراکز اقامتی شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ای 165 نفره به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده است. نتایج حاصل از آزمون های تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و نیز مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS بیانگر آن است تحصیلات و توانایی علمی، امکانات مادی و غیرمادی، ادراک افراد شاغل از اعتبار در سازمان کارفرما، عوامل خارجی، محیط و شرایط کاری و فرصت های پیشرفت و رشد شغلی در سطح اطمینان 95 درصد در تبیین برند کارفرما اثر مثبت و معناداری دارد.
ارائه روشی جدید برای محاسبه ضریب ریسک بازار مدل توانگری مالی صنعت بیمه ایران: رویکرد ARDL-GARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از تألیف این مقاله ارائه روشی کاراتر برای سنجش ریسک بازار شرکت های بیمه در مدل توانگری مالی آیین نامه شماره 69 شورای عالی بیمه است. ضریب ریسک بازار مدل توانگری مالی با دو مسئله اصلی روبه روست: اول آنکه در محاسبه این ضریب، روش های مختلف و کارایی آن ها به درستی بررسی نشده اند و دوم آنکه ضریب محاسبه شده برای شرایط عادی است و در محاسبه آن ، آثار شوک های اقتصادی برای استخراج نوسان پذیری در شرایط بحرانی (استرس) لحاظ نشده است. لذا، هدف این پژوهش ارائه روش جدیدی است که در آن دو مدل خودبازگشت با وقفه توزیع شده (ARDL) و واریانس ناهمسانی خودبازگشت تعمیم یافته (GARCH) تلفیق شده اند. روش شناسی: با استفاده از داده های آماری شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران (TEPIX)، رشد اقتصادی، نرخ تورم و نرخ ارز، به صورت فصلی و در دوره 1378:4-1396:4 و با استفاده از سنجه ارزش در معرض ریسک (VaR)، به مدل سازی ریسک بازار سرمایه گذاری در سهام شرکت های بورسی اقدام کردیم. بدین منظور، سه روش واریانس-کوواریانس ساده، مدل AR-GARCH و مدل ARDL-EGARCH به کار برده شدند. در نهایت، با استفاده از آزمون بازخورد کوپیک، مدل ARDL-EGARCH بهترین مدل شناخته شد. یافته ها: یافته های این مقاله نشان می دهد که استفاده از شیوه ارائه شده در این مقاله، در برآورد ضریب ریسک بازار مدل توانگری، از سایر روش ها، کارایی بیشتری دارد. نتیجه گیری: نتایج این مقاله مبین آن است که با استفاده از این مدل، ضریب ریسک بازار سرمایه گذاری در سهام شرکت های بورسی مدل توانگری مالی در شرایط اقتصادی عادی در حدود 39درصد و در شرایط بحرانی و استرس در حدود 86/4 درصد برآورد می شود. طبقه بندی موضوعی: G17، G22، G32 .
مسافرت گردشگران به کردستان: بازتولید کلیشه های قدیم یا برساخت ایماژهای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
81 - 110
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد در چارچوب پارادایم برساخت گرا- تفسیری به این پرسش پاسخ دهد که گردشگری به کردستان چگونه به بازتولید کلیشه های قدیمِ راجع به کُردها یا به برساخت ایماژهای جدید درباره آن ها کمک می کند؟ برای ورود به میدان مطالعه، از رویکرد نظریه زمینه ای و برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که گردشگران به واسطه تصاویر/ ایماژهای کردستان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی و نیز بر مبنای نوعی هبیتاس گردشگرانه اقدام به سفر و گردش به این منطقه نموده اند. در این میان جاذبه های طبیعی، نمودگارهای فرهنگی، و بازارچه-های مرزی نقش زمینه های تسهیل گر، و دانش و شناختِ پیشنی گردشگران درباره مناطق کردنشین نقش شرایط مداخله گر را ایفا نموده اند. گردشگرانِ موردمصاحبه در انتخاب کردستان به عنوان مقصد گردشگری عمدتاً بر اساس سه استراتژی «آشنایی با فرهنگی متمایز و نامتعارف»، «دسترسی به کالاهای ارزان و خارجی» و «دیدار از جاذبه های طبیعی» عمل کرده اند.
شبکه مضامینِ تجربل میهمانان هتل با استفاده از تکنیک متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
79 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ترسیم شبکه مضامینِ تجربه میهمانان هتل با استفاده از تکنیک متن کاوی در هتل های چهار ستاره شهر تهران صورت گرفته است. این پژوهش دارای رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش با استفاده از یک خزشگر از سایت تریپ ادوایزر جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی هتل های چهار ستاره در شهر تهران است. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی است. جهت تحلیل داده های پژوهش نخست از تکنیک متن کاوی با استفاده از نرم افزار RapidMiner بهره گرفته شده است. شبکه مضامین این پژوهش شامل شش مضمون به شرح ذیل است: تجربه محیط فیزیکی در هتل، تجربه مرتبط با کارکنان در هتل، تجربه ارتباطات اجتماعی در هتل، تجربه غذایی در هتل، تجربه موقعیت مکانی هتل و تجربه احساسی در هتل. در نهایت، نتیجه گیری و پیشنهادهای مربوط به هر یک از این مضامین ارائه شده است.
شناسایی زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
64 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ظهور و رشد روزافزون داده های با حجم، سرعت و تنوع بالا یا به عبارت دیگر کلان داده و پتانسیل بالای آن در ایجاد منافع برای سازمان ها علی الخصوص بخش بازاریابی به دلیل محوریت داده و تحلیل داده، پژوهش حاضر باهدف شناسایی زمینه های کاربرد کلان داده در بازاریابی و ارائه مدلی در این زمینه انجام شده است. روش شناسی: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، کیفی و ازنظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش به منظور تبیین مدلی جامع و به کمک روش پژوهش فراترکیب، 30 مقاله در بازه زمانی 2006-2020 با بهره گیری متدولوژی کسپ بررسی و زمینه های کاربرد کلان داده در آمیخته بازاریابی شناسایی و اولویت بندی شدند. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل مقالات، ابتدا 187 کد از ارزش های محوری کلان داده شناسایی و در 16 تم و 4 مقوله محصول، قیمت، پیشبرد و توزیع طبقه بندی و اولویت بندی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی در چهار آمیخته بازاریابی به طور کل و در آمیخته محصول به طور خاص مربوط به بعد ارزشی «شخصی سازی و سفارشی سازی محصول (کالا یا خدمت)» است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین ارزش کلان داده در آمیخته محصول مختص به «شخصی سازی و سفارشی سازی محصول (کالا یا خدمت)»، در آمیخته قیمت گذاری مختص به «قیمت گذاری پویا»، در آمیخته مکان مختص به «خودکارسازی سازی فرآیندهای توزیع، سفارش و تحویل» و در آمیخته پیشبرد فروش مختص به بهبود سیستم های CRM" است. این پژوهش منجر به گسترده شدن بدنه دانشی ادبیات تحقیقات شده و می تواند درک عمیقی از ارزش کلان داده در آمیخته بازاریابی را به محققان و مدیران بازاریابی ارائه دهد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به بازخرید بیمه های عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، در صنعت بیمه تلاش زیادی صورت گرفته تا سهم پورتفوی بیمه های عمر کشور افزایش یابد. در حال حاضر این سهم در مقایسه با آمارهای جهانی ناچیز است و از همین میزان نیز هرساله درصدی بازخرید می شوند. باتوجه به این که تحقیقات صورت گرفته در زمینه بیمه عمر همگی نگاهی پس نگر داشته اند و هیچ یک به دنبال پیش بینی این رفتار در مشتریان نبوده اند، هدف این تحقیق این است که گرایش افراد به بازخرید بیمه های عمر را، به وسیله متغیرهای مستقل تقدیرگرایی، سرمایه اجتماعی، آگاهی از مزایای بیمه عمر، ارزشمندی مزایای بیمه عمر برای فرد، احساس امنیت سیاسی، احساس امنیت اقتصادی، احساس امنیت شغلی و متغیرهای زمینه ای بسنجد و در نتیجه رفتار بازخرید در بیمه گذاران عمر را بیازماید. روش شناسی :روش مورد استفاده در این تحقیق، آزمون های همبستگی و رگرسیون است. یافته ها : طبق یافته های این تحقیق که روی نمونه ی 400 نفری از بیمه گذاران عمر شرکت بیمه کارآفرین در سال های 1390 تا 1395 انجام شده، فقط میان سرمایه اجتماعی با گرایش به بازخرید رابطه مستقیم وجود دارد و سایر روابط معکوس است. هم چنین، فرضیه وجود رابطه معکوس میان گرایش به بازخرید با امنیت اقتصادی رد شد. از بین متغیرهای زمینه ای، میزان تحصیلات قوی ترین رابطه را با گرایش به بازخرید دارد که این رابطه نیز معکوس است. به علاوه، طبق نتایج آزمون رگرسیون، از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر تقدیرگرایی در گرایش به بازخرید بیمه های عمر از بیشترین قدرت برخوردار است و پس از آن، به ترتیب ارزشمندی مزایای بیمه عمر و احساس امنیت سیاسی در رتبه های بعدی قرار دارند. متغیرهای امید به آینده و احساس امنیت اقتصادی، از کمترین اثر کل برخوردارند و قدرت تبیین کنندگی کمتری نسبت به دیگر متغیرها دارند. نتیجه گیری: بنابراین، با توجه به اهمیت شاخص ارزشمندی مزایای بیمه عمر، بیمه گران و فروشندگان بیمه های عمر بایدحداکثر تلاش خود را برای فهماندن مزایای واقعی پوشش بیمه عمر، به مشتری یا بیمه گذار بیمه عمر انجام دهند. طبقه بندی موضوعی JEL: G32،G23،G22
مطالعه آینده نگارانه پیشایندهای راهبرد کارآفرینی سازمانی؛ مورد مطالعه: شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان ها برای ارتقای میزان خدمات رسانی به مشتریان و حفظ جایگاه خود می بایست به تدوین و اجرای برنامه های راهبردی و آینده نگرانه بپردازند. محور نظری پژوهشِ حاضر، بر راهبرد کارآفرینی سازمانی استوار است که در آن نقش توجهات آینده نگارانه پیشایندهای رخداد راهبرد کارآفرینی سازمانی مورد مداقّه قرار گرفته است؛ از این رو روش شناسی پژوهش بر اساس روش نظریه برخاسته از داده ها و تحلیل گزاره ها بر پایه داده های مستخرج از مشاهدات و مصاحبه با ۲۵ نفر از مطلعان کلیدی در سازمان شهرداری تهران صورت گرفته است. با عنایت به نو بودن موضوع و وجود نارسایی های نظری در فصل مشترک سازه های پژوهش، هدف اصلی مقاله پیشِ رو، کنکاش در مفاهیم مشترک و تحلیل آینده نگارانه پیشایندهای راهبرد کارآفرینی سازمانی است که نوآوری پژوهش ی حاضر نیز محسوب می شود. مفهوم پردازی آینده نگارانه راهبردکارآفرینی سازمانی برپایه داده های واقعی پژوهش نشان می دهد پیشایندهای رخداد راهبرد کارآفرینی سازمانی شامل ۴۴ گزاره مفهومی اولیه در مرحله کدگذاری باز و ۱۴ گزاره مقوله ای در مرحله کدگذاری محوری، در سه دسته موجبات علّی، شرایط محیطی و عوامل زمینه ای تشخیص داده شدند. در انتها بر اساس هریک از مقولات منبعث از پژوهش، نتایج مورد تحلیل قرار گرفته و پیشنهادات کاربردی متناسب با قلمرو مکانی بر مبنای مقولات احصایی ارائه شده است. Abstract Organizations to improve customer service levels and maintain its position must be able to develop and implement forsighting and strategic plans. This research focuses on forsighting antecedents of corporate entrepreneurship strategy.The organization of Tehran municipality has been investigatedas a case study. The research based on grounded theory methodology andsystematic interviews with 25 key informants. The main purpose of the article is forsighting analyzing of Corporate Entrepreneurship Strategy antecedents. This forsighting conceptualizing of Corporate Entrepreneurship Strategy based on actual data shows the antecedents of this strategy in Tehran municipality consists of 44 categories in open coding and 14 categories in axial coding that categorize in 3 division: Causal Factors, environmental situations and contextual factors.Finally, based on each of the issues flowing from the research, the results were analyzed and practical recommendations commensurate with the spatial domain are presented. Keywords: Corporate Entrepreneurship Strategy, Forsighting, Antecedent, Municipality of Tehran
نقش فرهنگ ملی در پیوستن شرکت های ایرانی به شرکت های فراملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکتهای فراملی نقشی کلیدی در عرصه بینالملل ایفا میکنند. با در نظر گرفتن حجم فعالیت، قدرت اقتصادی بالا و ساختار سازمانی خاص، شرکتهای فراملی را میتوان از بازیگران بسیار مهم صحنه اقتصاد نوین دانست. به دلیل اجتنابناپذیری بحث ورود به بازارهای جهانی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی، ضروری است شرکتهای ایرانی با قواعد ورود به بازارهای بینالمللی آشنا شوند و قابلیتهای آن را کسب کنند؛ اما اغلب الگوهای مربوط به این زمینه، در کشورهای غربی و با توجه به ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها ارائهشدهاند و موفقیت آنها در یک محیط خاص نمیتواند ضامن موفقیتشان برای شرکتهای ایرانی نیز باشد. با توجه به این موضوع، به نظر میرسد مسیر بینالمللی شدن، الگویی چندخطی است و بنابراین در مطالعات تطبیقی، بررسی شرایط خاص هر کشور بسیار حائز اهمیت است. یکی از این شرایط که تأکید بسیاری نیز بر آن شده است، شرایط فرهنگی است. با توجه به مطالب فوق، مقاله حاضر در پی آن است که به بررسی نقش فرهنگ ملی در تجارت بینالملل و مقایسه فرهنگ حاکم بر شرکتهای ایرانی و شرکتهای فراملی بپردازد و برای این منظور از ابعاد فرهنگی هافستد بهره گرفته است. نتایج حاصل بیانگر آن است که از میان چهار بعد فرهنگی موردنظر هافستد، در سه شاخص (فاصله قدرت، فردگرایی و مردگونگی) تفاوت فراوانی بین فرهنگ شرکتهای فراملی وجود دارد و میتوان چنین نتیجه گرفت که عوامل مذکور میتوانند بر حضور شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی، مؤثر باشند.
تأثیر مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد بانک ها: نقش میانجی بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که سازمان های ارائه دهنده خدمات مالی و به ویژه بانک ها در محیطی با محصولات غیرمتمایز فعالیت می کنند، کیفیت خدمات در آن ها به عنوان اولین سلاح رقابتی شناخته می شود. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عملیات مدیریت کیفیت جامع بر عملکرد بانک ها با استفاده از نقش میانجی بازارگرایی در رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و عملکرد می باشد. به این منظور، چهار فرضیه تدوین گردید. برای گردآوری اطلاعات لازم جهت آزمون فرضیه ها، از پرسشنامه ای استاندارد حاوی 42 سؤال در 13 بعد استفاده شد و بین 291 نفر از مدیران و کارمندان 11 بانک تجاری در استان گیلان، به عنوان جامعه آماری پژوهش توزیع گردید. ابتدا با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، عامل های مربوط به سه متغیر اصلی پژوهش در جامعه آماری شناسایی و سپس با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، به ارزیابی فرضیه های پژوهش در محیط نرم افزار لیزرل پرداخته شد. تحلیل ها، حاکی از آن بود که نتایج به دست آمده همانند پژوهش های گذشته در خصوص اثرگذاری مثبت دو رویکرد مدیریت کیفیت فراگیر و بازارمحوری بر عملکرد بوده و آشکار گردید که بازارمحوری می تواند در اثرگذاری مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نقش واسطه را ایفا کند.
تحلیل و توسعه نهادی مسئولیت اجتماعی سازمان ها: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
929 - 952
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال توسعه و بهبود مفهوم مسئولیت اجتماعی سازمان ها است. برای این منظور از چارچوب تحلیل و توسعه نهادی بهره گیری شد تا به این سئوال پاسخ داده شود که در قالب نگرش نهادی، مسئولیت اجتماعی سازمان ها چگونه خواهد بود؟ و آیا می توان مدلی برای شکل گیری مسئولیت اجتماعی سازمان ها ارائه داد؟ روش: پارادایم پژوهش، تفسیرگرایی و رویکرد آن کیفی بود. برای اجرای پژوهش، استراتژی مطالعه موردی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی، دلفی فازی و دیمتل استفاده شد. یافته ها: مصاحبه های انجام شده با تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار مکس کیودا بررسی و هفت مفهوم اصلی: هنجارها و اصول اخلاقی، مشروعیت اجتماعی، فرهنگ سازی، رعایت قوانین و مقررات، فشارهای نهادی، ویژگی های جامعه، شرایط مادی/فیزیکی جامعه، استخراج شدند. به منظور جمع بندی نظر خبرگان در مورد ارتباط بین مفاهیم اصلی استخراج شده از مصاحبه ها به روش دلفی فازی، نتایج به هشت نفر از اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و سازمان و پنج نفر از مدیران با سابقه ارسال شد. پس از سه مرتبه تحلیل و جمع بندی نظرات، سه متغیر اصلی و چهار متغیر به عنوان میانجی مشخص شدند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که مسئولیت اجتماعی سازمان ها به خودی خود و در خلاء اجتماعی اتفاق نمی افتد و مناسبات اجتماعی مرتبط با این حوزه مسئولیت سازمان ها که به منظور تحقق مشروعیت درونی و بیرونی سازمان می باشند، باید در قالب های هنجاری، اخلاقی و یا فرهنگی مدنظر قرار داد. البته در این میان، قوانین، فشارهای نهادی، ویژگی های جامعه و شرایط اقتصادی سازمان ها نیز تأثیرگذار می باشند.
ارزیابی کانون های گردشگری مستعد سرمایه گذاری با استفاده از مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
269-302
حوزههای تخصصی:
اولویتبندی قطبهای گردشگری میتواند معیاری برای تعیین مرکزیت و همچنین تعیین جاذبههای گردشگری و تعدیل نابرابری بین نواحی باشد و گامی جهت تدوین برنامه توسعه گردشگری باشد. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی و اولویتبندی کانونهای گردشگری بر اساس مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش نسبت جمعی (آراس) فازی است. برای این منظور، ابتدا شاخصهای مؤثر بر توسعه کانونهای گردشگری در سه حوزه طبیعی- اکولوژیکی، مکانی-کالبدی-خدماتی و اقتصادی-اجتماعی با استفاده از ادبیات موضوع و نظرات خبرگان شناسایی میشوند. پس از گردآوری دادهها به فرم اعدا فازی مثلثی، از روش آنتروپی شانون فازی اهمیت و وزن هر یک از معیارها در توسعه کانونهای گردشگری شناسایی میشود. سپس با استفاده از روش آراس فازی به ارزیابی و اولویتبندی کانونهای گردشگری پرداخته میشود و کانونهایی که پتانسیل بیشتری برای سرمایهگذاری دارند، مشخص میشوند.
مقایسه حمایت های ایام بیکاری در حقوق ایران و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال بیست و نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
223 - 246
حوزههای تخصصی:
مسئله حمایت از کارگران در ایام بیکاری به دلیل داشتن دو جنبه مهم اقتصادی و اجتماعی همواره هم دل مشغولی دولت ها و هم جزو آرمان های اصیل سازمان های حقوق بشری و به طور ویژه سازمان بین الملی کار بوده است. مهم ترین نوع حمایت های قابل اعمال در ایام بیکاری، بیمه بیکاری است که تاریخ آن به زمان بروز اولین پیامدهای شوم بیکاری در کشورهای صنعتی باز می گردد. با بررسی تطبیقی مسئله مذکور در دو کشور ایران و آلمان ضمن روشن شدن معایب و مزایای هر دو نظام مشاهده می شود که تجربه آلمان به عنوان کشوری صنعتی و پیشرو در امر بیمه های اجتماعی در موارد متعددی برای حقوق ایران در این زمینه مفید و قابل بهره برداری است (البته با لحاظ تفاوت های موجود میان دو کشور). حقوق کار ایران در زمینه بیکاری هنوز یک حقوق نسبتاً نوپاست و بایسته است که با بهره برداری از تجربه موفق کشورهای دیگر و تمسک به استانداردهای سازمان بین المللی کار، گام های رو به جلو برداشته شود.
توسعه عملکرد صادراتی محصولات فرهنگی (نمونه پژوهی: شرکت های صادر کننده نرم افزار فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تقویت صادرات غیرنفتی یکی از اهداف راهبردی کشور است که توجه ویژه به آن، رشد اقتصادی را به همراه دارد. از سوی دیگر یکی از راههای مهم و تاثیرگذار بر افزایش صادرات، بهبود عملکرد صادراتی شرکتهای صادرکننده است. نظر به اهمیت موضوع، در این پژوهش، تأثیر اثربخشی بازاریابی، قابلیتهای بازاریابی و بازارگرایی صادرات بر عملکرد صادراتی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان 70 شرکت تولید و صادرات نرمافزار در شهر تهران بودند. با توجه به اینکه جامعه آماری در این پژوهش محدود بود، تعداد 410 پرسشنامه به صورت نمونه در دسترس در جامعه مذبور توزیع شد که از این تعداد براساس جدول کرجسی مورگان، 210 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از مدل معادلات ساختاری، فرضیهها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده آن است که با ارتقا سطح بازارگرایی صادرات در شرکتهای صادرکننده نرم افزار فرهنکی، میتوان بر بهبود اثربخشی بازاریابی، قابلیتهای بازاریابی و عملکرد صادرات تأثیر گذاشت و همچنین با افزایش قابلیتهای بازاریابی میتوان بر افزایش اثزبخشی بازاریابی و عملکرد صادرات تأثیر گذاشت. از دیگر نتایج، تأثیر مثبت اثربخشی بازاریابی بر عملکرد صادرات میباشد.