فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اگرچه دیجیتالی شدن امکانات مهمی را به ارمغان می آورد، پیاده سازی فناوری های آن در عمل می تواند چالش برانگیز باشد. یکی از پیشرفت های عمده کنونی دراین زمینه کشف پتانسیل بازی وارسازی برای توانمندی شرکت های دانش بنیان است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های کیفی اجرای بازی وارسازی در محیط کاری شرکت های دانش بنیان انجام گرفته است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوب مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل صاحب نظران شرکت های دانش بنیان هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد. مفاهیم در قالب 4 مضمون اصلی شامل فرایند پذیرش با 2 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای ارتقایی با 4 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای توسعه و طراحی با 4 مضمون سازمان دهنده، بسترهای ارزیابی و اجرایی با 3 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند. بازی وار سازی در واقع امکانات مختلفی را برای افزایش انگیزه کارکنان برای فعالیت های دانش بنیان فراهم می کند. اما برای آشکارکردن پتانسیل خود، به یک محیط مناسب نیاز دارد.
تاثیرپذیری تاب آوری اقتصادی ایران از کاهش سهم نفت در صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
107 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اقتصادی کشورهای دنیا، افزایش تاب آوری اقتصادی و کاهش آسیب پذیری در برابر تکانه های داخلی و خارجی است. عوامل متعددی امکان تأثیرگذاری بر تاب آوری اقتصادی یک کشور را دارند که از جمله آن ها تنوع در صادرات، کاهش وابستگی به نفت و افزایش سهم صادرات غیرنفتی از کل صادرات است. این موضوع در خصوص اقتصاد ایران که همواره در معرض تکانه های خارجی به مانند تحریم بوده و نیز از کشورهای صادرکننده نفت محسوب می شود، اهمیت مضاعفی دارد. سوال اصلی که پژوهش حاضر به آن پاسخ می دهد این است که آیا با کاهش سهم صادرات غیرنفتی در سبد صادراتی ایران، تاب آوری اقصاد ایران افزایش می یابد؟ برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، ضمن بهره گیری از روش های ساخت شاخص ترکیبی تاب آوری، داد های مربوط به 31 سال از اقتصاد ایران (1369 تا 1399) با استفاده از روش های تحلیل رگرسیونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا علاوه بر تعیین رابطه کوتاه مدت و بلندمدت میان سهم صادرات غیرنفتی از کل صادرات و تاب آوری اقتصادی، جهت و شدت این رابطه نیز تبیین شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلندمدت با افزایش هر واحد صادرات غیرنفتی به کل صادرات، به میزان ۰٫۸۱ واحد تاب آوری اقتصادی کشور افزایش پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر تأثیرگذاری سهم صادرات غیرنفتی بر تاب آوری اقتصادی نسبتا عدد بزرگی است و در نتیجه با کاهش سهم صادارت نفتی در سبد صادارتی کشور، تاب آوری اقتصادی به طور موثری افزایش خواهد یافت.
ارائه چارچوبی برای شایستگی مدیران فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
72 - 90
حوزههای تخصصی:
فروش از اساسی ترین فرایندهای شرکت ها است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی مورد نیاز مدیران فروش و اولویت بندی آن ها می باشد که در نهایت، چارچوبی برای شایستگی مدیران فروش ارائه می نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توصیفی است. پژوهش مورد نظر دو مرحله ای می باشد در مرحله اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین، ابعاد و شاخص های مرتبط با شایستگی های مدیران فروش استخراج شد. سپس در مرحله بعد از طریق دو پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت و همچنین مقایسات زوجی (فرایند تحلیل شبکه فازی (AHP ابعاد و شاخص های آن با نظرخواهی از 50 مدیر فروش، وزن دهی و اولویت بندی گردید. در این پژوهش، شش بعد شایستگی شناسایی شد که عبارتند از: عملکرد ارتباطی، توسعه ارتباط، مدیریت محصول، نقش های رهبری، شایستگی حرفه ای و مدیریت قیمت. همچنین در ذیل هر کدام از ابعاد، چهار شاخص شناسایی شد. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که عملکرد ارتباطی از نظر مدیران فروش، مهم ترین شاخص شایستگی فروش شناخته می شود و به ترتیب توسعه ارتباط، مدیریت محصول، نقش های رهبری، شایستگی حرفه ای و مدیریت قیمت در اولویت های بعدی هستند. همچنین نتایج نشان داد که از 24 شاخص به دست آمده، بهبود رضایت مشتری از نظر مدیران فروش، مهم ترین شاخص شایستگی فروش شناخته شده است و محاسبه ی هزینه محصول، کم اهمیت ترین شاخص شناسایی شده است.
تحلیل ساختار ارتباطی حامیان و سرمایه گذاران و بنگاههای اقتصادی خطر پذیر با شرکتهای دانش بنیان با رویکرد روابط مالی و منابع سرمایه ای
حوزههای تخصصی:
دانش و نوآوری های حاصل از آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است که درقالب بنگاه های دانش بنیان با مدیریت وهمت کارافرینان فناورجامعه نمود پیدا می کند، از طرفی ایجاد بنگاه های دانش بنیان علاوه بر وجود زیرساختهای مناسب ، نیازمند دانش و تجربه مدیریتی و منابع مالی است. که در این مسیر تامین مالی این فعالیت ها، به گونه ای که در زمان مناسب و به اندازه کافی و به شیوه درست در اختیار بنگاهها قرارداده شود از اهمیت زیادی برخوردار است ؛ تنظیم ساز و کار درست در نظام مالی برای تامین مالی نوآوری نیازمند چارچوب مناسب برای سیاست گذاری در این حوزه است بنابراین علاوه بر حل مسائل نظام مالی کشور نیازمند طراحی نظام مالی خاص فعالیت های نوآورانه در کشور هستیم ،در این پژوهش با تأکید بر نظریه تامین مالی مرحله ای و منابع سرمایه ای (با ذکرآمار مروری در ایران) و بررسی چارچوب مناسب تامین مالی نوآوری مبتنی بر این ادبیات ارائه شده است سپس با استفاده از روش مطالعه موردی مبتنی بر گزارش های سازمان ها و مرور و مطالعات و مراجعه به خبرگان نظام مالی ایران و همچنین مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده که به صورت فیش برداری ا ز مجموعه مجلات داخلی ایرانی وخارجی واقع در سایت های معتبرعلمی و نشریات مورد تأیید وزارت علوم برداشت واستفاده شده است و چارچوب مد نظر برای تحلیل تامین مالی توسعه نوآوری بنگاهها مورد بررسی قرار گرفته است نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد نظام مالی نوآوری در ایران به درستی شکل نگرفته است که این موضوع از یک طرف اشاره به عدم نهادسازی مناسب مانند سرمایه گذاری ریسک پذیر و نبود شرکتهای خدمات فناوری و از طرف دیگر فرآیندهای شکل گرفته داخلی نیز با مسائل جدی مثل عدم تمکن مالی شرکت های دانش بنیان در هر مرحله از چرخه حیات، نبود حوزه اعتبارسنجی،نبود بازارداخلی،عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانش بنیان روبه رواست که الزامات طرحها و بنگاههای نوآورانه به درستی پاسخگو نیستند. به همین دلیل نیازمند بازنگری در سیاستها، نهادها و فرآیندهای تامین مالی طرحها و بنگاههای نوآورانه هستیم.
ارائه مدل مفهومی استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رشد فناوری، ارزهای دیجیتال به عنوان نسل جدید تجارت بین واحدهای اقتصادی یکی از موضوعات مورد بحث قرن بیست و یکم است. کشورها، شرکت ها و کسب وکار ها دارای انواع مبادلات، معاملات و ارتباطات با یکدیگر بوده و استراتژی های انجام این ارتباطات و تعاملات، با تغییر فن آوری دچار تحول می شوند.که یکی از مولفه های اقتصادی و مالی شرکت های بزرگ، ارزهای دیجیتال می باشد که می توان تاثیر آن را بر استراتژی های کسب وکار مطالعه نمود. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی از تاثیر ارزهای دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ های سرمایه گذاری با استفاده از روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی-کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه مشارکت کنندگان، 19 نفر از مدیران شرکت های هلدینگ سرمایه گذاری بوده و حجم نمونه به روش اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی بر پدیده محوری موثر هستند. و پدیده محوری در کنار عوامل زمینه ای و عوامل مداخله ای بر راهبرد ها اثر گذاشته و باعث پیامد ارزش آفرینی در هلدینگ ها می گردد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ارز های دیجیتال بر استراتژی های کسب وکار هلدینگ ها، درحوزه معاملات و تجارت بین المللی، مدیریت دارایی ها، سرمایه گذاری در بخش فناوری و جذب مشتریان جدید تاثیر دارند.
پیش بینی پذیرش خود بر اساس تصویر بدنی، نقش جنسیتی و جو عاطفی خانواده باتوجه به نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در بین دختران متقاضی جراحی زیبایی در استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پذیرش خود بر اساس تصویر بدنی، نقش جنسیتی و جو عاطفی خانواده باتوجه به نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در بین دختران متقاضی جراحی زیبایی در استان اصفهان انجام شده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دختران 17 تا 35 سال متقاضی جراحی زیبایی (مراجعهکننده به مراکز جراحی زیبایی) شهر اصفهان در سال 1402 بود که 328 نفر آنان به صورت هدفمند مشارکت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های پذیرش خود چمبرلین و هاگا (2011)، تنظیم شناختی هیجان گرنفسکی و همکاران (1999)، نقش جنسیتی بم (1974)، تصویر بدنی کش (2015) و جوعاطفی خانواده آلفرد بیهیل برن (1994) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای برونزاد تصویر بدنی، جو عاطفی خانواده و ابعاد نقشهای جنسیتی (به جز نقش جنسیتی خنثی) با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی اثر غیر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر درونزاد پذیرش خود در میان دختران دارند. به علاوه، نتایج نشان داد متغیرهای ارزیابی ظاهر، ارزیابی تناسب، گرایش تناسب، ارزیابی سلامت، گرایش بیماری، وزن ذهنی و دلمشغولی با اضافه وزن اثر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر پذیرش خود در میان دختران دارند. همچنین متغیرهای تجربههای مشترک، هدیه دادن، تشویق کردن اثر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر پذیرش خود دارند. نقش های جنسیتی اثر مستقیم (p< 0/05) بر پذیرش خود با میانجی گری تنظیم شناختی هیجانی دارند.
سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا با استفاده از تشخیص جوامع مبتنی بر گراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اینترنت نقش بااهمیتی در زندگی انسان ها دارد و محتوای وب باید متناسب با نیازهای کاربران باشد تا اطلاعات به روز و مناسب با سلیقه کاربر را فراهم نماید. در این راستا، سیستم های توصیه گر به کاربران کمک کرده و اقلامی که به سیلقه کاربران نزدیک تر است، را به آن ها در کم ترین زمان ممکن توصیه می کند . امروزه، با افزایش داده، استفاده از سیستم های توصیه گر رو به افزایش است. از طرفی دیگر این سیستم ها با چالش هایی از جمله تغییر سلیقه کاربران در طی زمان، شروع سرد، خلوت بودن ماتریس کاربر-قلم، حملات افراد جعلی در سیستم و تاثیر منفی آن ها در لیست توصیه سیستم روبرو هستند. هدف این مقاله ارائه یک سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا جهت بهبود کارایی و افزایش دقت توصیه های سیستم است. سیستم پیشنهادی در ابتدا با افزودن برخی امتیاز های ضمنی قابل اعتماد به ماتریس امتیاز دهی کاربر- قلم، مشکل پراکندگی داده را حل نموده و سپس یک شبکه وزن دار کاربر-کاربر براساس زمان ارائه نظر کاربر نسبت به قلم و روابط اعتماد میان کاربران تولید می نماید که بدین ترتیب مشکل شروع سرد و تغییر سلیقه کاربر در طی زمان را رفع می کند. سیستم توصیه گر پیشنهادی بر اساس الگوریتم تشخیص جامعه جدیدی که در این مقاله ارائه شده است، نزدیک ترین کاربران همسایه و هم سلیقه با کاربر فعال را پیدا نموده و بر اساس روش پالایش همکارانه، کا-بالاترین قلم را به کاربر پیشنهاد می دهد. نتایج ارزیابی سیستم پیشنهادی برای سیستم توصیه گر مبتنی بر فیلم بر روی مجموعه داده Epinions نشان می دهد سیستم پیشنهادی نسبت به سیستم های پایه از کارایی بالاتری برخوردار است.
بررسی تأثیر ویژگی مسابقات اینستاگرامی بر مشارکت کاربران با تبیین نقش میانجی احساسات کاربران و آگاهی از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
177 - 196
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز اینستاگرام به عنوان یکی از محبوب ترین رسانه های اجتماعی مورد استفاده بسیاری از شرکت ها قرار گرفته و به راهی تازه برای افزایش مشارکت و تعامل با کاربران تبدیل شده است. در همین راستا، در پژوهش حاضر کوشش شده است تا تأثیر ویژگی مسابقات اینستاگرامی، آگاهی از برند و احساسات کاربران بر مشارکت آنها با شرکت بررسی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کاربران شرکت پارسی اپ (به عنوان یک استارت آپ فعّال در زمینه فین تک) در اینستاگرام به تعداد 8000 نفر است. داده ها در پژوهش حاضر با روش نمونه گیری غیر احتمالیِ در دسترس جمع آوری شد. لینک پرسشنامه آنلاین برای کاربرانی که در مسابقه پارسی اپ شرکت کرده بودند، ارسال و تعداد 300 پاسخ جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با روش مدل سازی معادله های ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نسخه سوم نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل شد. به این ترتیب، نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های ویژگی مسابقات اینستاگرامی، احساسات کاربران و آگاهی از برند هر کدام به تفکیک اثر مثبت و معناداری بر مشارکت کاربران دارند. همچنین، ویژگی مسابقات اینستاگرامی با در نظر گرفتن متغیر میانجی آگاهی از برند بر مشارکت کاربران اثر مثبت و معناداری دارد؛ اما نقش میانجی احساسات کاربران در این ارتباط در سطح اطمینان 95 درصد تأیید نشد که این موضوع نشان از اهمیت توجه به ابزارهای برانگیزاننده مشارکت همچون طراحی مسابقات اینستاگرامی دارد که می تواند به عنوان یک استراتژی در قالب شبکه های اجتماعی و بازاریابی دیجیتال پیاده سازی شود.
نوآفرینی در گردشگری از طریق مشارکت در مسئولیت های اجتماعی، بازاریابی رابطه ای و خلق ارزش پایدار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بحث و گفتگو درمورد نوآوری گردشگری می پردازد که توسط میزبانان اقامتگاه اشتراکی توسعه یافته و براساس نتایج حاصل از خلق ارزش مشترک میهمانان می باشد. در این فرآیند، بازاریابی رابطه ای جنبه اصلی مدل های کسب وکار همتا به مهتا می باشد که به عنوان شتاب دهنده نوآوری تجزیه و تحلیل می شود. نویسندگان 30 مصاحبه جامع با میزبانان پرتغالی اقامتگاه های Airbnb برای درک ادغام خلق ارزش مشترک مهمانان از طریق سازوکار های رابطه ای در نوآوری کسب و کارهایشان ، انجام دادند. این نتایج حاکی از آن است که در طول اقامت میهمانان یک بازاریابی رابطه ای نزدیک با آنها برقرار شده است. این واقعیت برای خلق مشترک تجربه گردشگری و برای افزایش نوآوری در خدمات اقامتگاه مهم می باشد. نتایج اصلی نوآوری تدریجی هستند و مربوط به تجهیزات و امکانات ارائه شده و مشارکت با سایر کسب و کارها می شوند. این فقط از طریق کاربری که محتوای بررسی های آنلاین را ایجاد کرده رخ نمی دهد، بلکه با رابطه بین فردی ثابت بین میزبان ها و مهمان ها نیز ایجاد می شود.
عوامل موثر بر پیاده سازی و اجرای استراتژی های رقابتی
حوزههای تخصصی:
هدف: در ادبیات مدیریت پروژه و فرآیند، بررسی عوامل کلیدی موفقیت مورد نیاز برای اجرای یک استراتژی رقابتی با هدف رتبه بندی آنها و پیشنهاد دستورالعمل هایی برای اجرای موفقیت آمیز استراتژی رقابتی، توسعه پیدا کرده است. طراحی / روش شناسی / رویکرد: برای دستیابی به اهداف مورد نظر، پژوهشی در ادبیات موضوعی انجام شد که امکان ساخت یک پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها و استفاده از تحلیل فراوانی نسبی و اندازه گیری شاخص مرکزی را به عنوان پردازش آماری فراهم نمود. یافته ها: تمامی 42 الزام مطرح شده در ادبیات به عنوان عوامل موفقیت کلیدی برای اجرای استراتژی رقابتی مورد بررسی قرار گرفتند و از طریق تجزیه و تحلیل پاسخ های متخصصان 12 عامل کلیدی موفقیت مورد تایید قرار گرفت. محدودیت های تحقیق شامل کوچک بودن حجم نمونه که به تعداد پاسخ دهندگان پرسشنامه توزیع شده به روش الکترونیکی مشروط شد و نامعلوم بودن اندازه جمعیت می باشد که امکان تعمیم وجود ندارد. مفاهیم عملی: یک توصیه برای شرکت ها از طریق چهار اقدام شاخص در اجرای استراتژی رقابتی ارائه شد. این تحقیق به این نتیجه رسید که فراتر از ارکان استراتژی، فرآیندها و پروژه ها ، افراد، اعم از مشتریان یا کارکنان، باید به عنوان یکی از پایه های مزیت رقابتی در نظر گرفته شوند. نوآوری / ارزش: طرح رتبه بندی ارتباط الزامات برای اجرای استراتژی رقابتی راهی برای حمایت از شرکت ها برای ترویج اقدامات به منظور انطباق با محیط شرکت است، به طوری که همه روابط تولیدی با اهداف استراتژیک همسو شوند.
واکاوی مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری؛ کاربست رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: خبرگان درس کارآفرینی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
90 - 75
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد، آمیخته ی کیفی- کمی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران، برنامه ریزان و دبیران با سابقه درس کارآفرینی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که اشباع داده حاصل شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل دبیران درس کارآفرینی در مدارس دوره دوم متوسطه در مناطق 1، 4، 5، 6 و 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. تعداد 250 دبیر درس کارآفرینی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Amos 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی دانش آموزان رشته های نظری دارای یک پدیده محوری توسعه ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه و هفت مقوله داشتن مهارت حل مسئله، نگرش مثبت معلم و دانش آموز به کارآفرینی، قدرت تخیل، انگیزه درونی، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه، دیدگاه شغلی دانش آموزان و آموزش کاربردی درس کارآفرینی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقوله ها می توانند ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه دانش آموزان را تبیین کنند. بنابراین برای توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان رشته های نظری بایستی کلیه جوامع ذی ربط به مقوله های مرتبط با ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه توجه نمایند. برای تحقق توسعه نگرش کارآفرینی در میان دانش آموزان، پیشنهاد می گردد که معلمان به موازات فرایند آموزش و یادگیری به تقویت این مقوله ها بپردازند.
ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران می باشد؛ در یک پروژه شبیه سازی، استفاده نهایی از داده های ورودی برای ساختن مدل شبیه سازی می باشد. این فرآیند شامل جمع آوری داده های ورودی، آنالیز کردن داده های ورودی و استفاده از این داده های ورودی آنالیز شده در مدل شبیه سازی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نماد (شرکت) از بین صنایع (وبصادر، وتجارت، اخابر، فخوز، فارس، بالبر، تپمپی، خساپا، خودرو، سشرق، سصوفی، شبهرن، شپنا، غپینو، فولاد، قثابت، کسرا، وبانک، ونفت، ونیکی) و اطلاعات مربوط به قیمت روزانه سهام و میزان شاخص روزانه از تاریخ 1 دی ماه 1387 الی 26 دی ماه 1400 به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوریاطلاعات و داده ها با استفاده از سایت فیپیران می باشد و میزان بتا (ریسک) سهام بصورت ماهیانه با استفاده از نرم افزار اکسل محاسبه و میزان فراوانی بازده و بتا (ریسک) محاسبه شده را با استفاده از نرم افزار Spss بدست آورده و با استفاده از نرم افزار Easy fit به تابع های توزیع پرداخته شد؛ نتایج نشان داد که در صورتیکه عامل ها مبتدی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار نرمال و ریسک 40% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد. درصورتیکه عامل ها حرفه ایی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار ریسک گریز و ریسک 80% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد.
بررسی بازاریابی و مدیریت فروش سنگ های ساختمانی توسط نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران چهارمین تولیدکننده عمده سنگ جهان محسوب می شود اما متاسفانه سهم صادرات از این میزان تولید بسیار اندک است. با مطالعه میزان و روند صادرات سنگ در سالهای مختلف می توان ملاک و معیار خوبی برای ارزیابی میزان موفقیت صادرات سنگ کشور بدست آورد، بازارهای هدف را مشخص کرد و هدفهایی را برای آینده صادرات سنگ در نظر گرفت. در این مقاله به بررسی بررسی بازاریابی و مدیریت فروش سنگ های ساختمانی توسط نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی) پرداخته شد، روش پژوهش بصورت کیفیو بررسی در مقالات، کتابها و پایان نامه ها بود. و نتایج نشان دادند که درخصوص حوزه تولید، میزان اشتغال زایی این صنعت بسیار بالا است، از عمده ترین مشکلات این صنعت نیز عبارتند از: عدم استفاده از روش های مدرن و فناوری های مناسب که منجر به کاهش تولید و بهره وری می شود، مقیاس تولید نامناسب، بازار، عدم وجود بانک بزرگ و جامع اطلاعات مربوط به تولید، مصرف، واردات، صادرات، عرضه، تقاضا، قیمت، بازیافت، ذخیره، ذخیره معادن با توجه به شرایط موجود، تنگناهای مالی، مشکلات مربوط به منابع انسانی و بهره وری پایین و واردات و صادرات و ضعف در برنامه ریزی و سازماندهی مناسب برای صادرات و ورود به بازارهای جدید. پیشنهاد می شود برای رشد جایگاه این صنعت در اقتصاد ایران، متخصصان این حوزه از بازاریابی های تازه و جدید بهره مند شوند و از بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ در فروش بهره گیرند.
The Role of Identity and Architectural Wisdom in The Vitality and Growth of The Tourism Industry in Historical Neighborhoods (Case Study: Hassanabad Neighbourhood, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given that identity and wisdom are considered fundamental criteria for sustainability and vitality, incorporating these two elements into the physical structure of a neighbourhood is essential for creating a stable and thriving community. The aim of this research is to examine the role of identity components and wisdom indicators in the architecture of historical neighbourhoods in fostering community vitality. The research method employed in this article is descriptive-analytical, relying on library studies and field observations. Spiritual principles and cultural beliefs form the backbone of a valuable and dynamic architecture. On the other hand, every constructed space serves as an expression of the type of cognition and design assumptions. Cultural foundations provide the basis for shaping space, and the constructive spirituality and characteristics of the built environment depict the essential elements shaping spiritual concepts in the material form of architectural spaces. In architectural wisdom, symbolism plays a more active role in terms of functionality, and the symbolic execution has a greater impact on the efficiency of architectural structures. What this article discusses and investigates are components such as decorations, proportions, unity, appropriate functions in desirable urban land uses, city colour, and geometry in shaping spaces. The unity among the wisdom indicators in the Hasanabad neighbourhood has resulted in residents still experiencing a sense of vitality, emotional connection, and tranquillity in their lives many years after the formation of this neighbourhood.
تأثیر عملکرد شورای حل اختلاف بر اطاله دادرسی در پرونده های حقوقی و کیفری
حوزههای تخصصی:
از مشکلاتی که سیستم قضایی ایران با آن دست و پنجه نرم می کند اطاله دادرسی و مشکلات آن است. اگر بخواهیم پیشینه این مشکل را مورد بررسی قرار دهیم باید برگردیم به همان زمانی که سیستم قضایی و دادگاه ایران تاسیس شد.این مشکل نه تنها طرفین یک دعوی یا شکایت را رنج داده و کلافه می کند، بلکه باعث آزار خود کارکنان و قضات سیستم نیز می شود. از عواملی که باعث اطلاله دادرسی شده و می توان گفت که مهم ترین عامل ایجاد آن هم است، کثرت و زیادی پرونده های مطروحه در مراجع قضایی است. مشکل اطاله دادرسی که در سیستم قضایی کشور ما ایجاد شده است باید از سوی رئیس قوه قضاییه حل شود و برای حل آن به خوبی چاره اندیشی بشود.از دیگر عواملی که ممکن است موجب اطاله دادرسی در مورد پرونده شود، سرخود عمل کردن طرفین دعوی و عدم اخذ یک وکیل یا مشورت با مشاور حقوقی است. هدف از این پژوهش بررسی، تأثیر عملکرد شورای حل اختلاف بر اطاله دادرسی در پرونده های حقوقی و کیفری، بود که بصورت توصیفی و کمی انجام شد.نتایح پژوهش حاکی از تایید سوالات پژوهش بود و در این راستا شوراهای حل اختلاف در سراسر کشور تشکیل شد . کاهش اطاله دادرسی و صلح و سازش بین طرفین از دیگر اهداف این شوراها است. از جمله محاسن شوراهای حل اختلاف : کاهش مراجعات مردم به محاکم قضایی، رفع اختلافات محلی، حل و فصل اموری که ماهیت قضایی ندارد یا از ماهیت قضایی کمتری بر خوردار است،
تشخیص اجتماع در شبکه های اجتماعی با رویکرد یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
83 - 112
حوزههای تخصصی:
تشخیص اجتماع یک موضوع مهم در تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد و برای درک ساختار شبکه های پیچیده ضروری است. در تشخیص اجتماع هدف، شناسایی گروه هایی است که گره های گروه به طور متراکم با هم در ارتباط هستند. در این تحقیق، ضمن ارائه معماری جامع و یکپارچه ای از روش های تشخیص اجتماع با یادگیری عمیق، از تکنیک های یادگیری عمیق برای کنترل داده های گراف با ابعاد بالا استفاده شده است. روش های کلاسیک تشخیص اجتماع برای شبکه های با ابعاد پایین مناسب هستند. از این رو، کاهش ابعاد شبکه های پیچیده موضوع مهمی در تشخیص اجتماع به شمار می آید. در این تحقیق، ابتدا ماتریس شباهت جدیدی از توپولوژی شبکه برای آشکار کردن اتصالات مستقیم و غیر مستقیم بین گره ها ایجاد می شود. سپس یک خودمرزگذار پشته براساس یادگیری بدون نظارت برای کاهش ابعاد طراحی شده است. پس ازآن الگوریتم های مختلف خوشه بندی تست و برای تشحیص اجتماعات به کار برده می شوند. ارزیابی مدل پیشنهادی تحقیق، با انجام آزمایش های متعدد بر روی معیار استاندارد و شش مجموعه داده واقعی کاراته، دلفین ها، فوتبال، کتاب های سیاسی،کرا و شهروند مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی روش پیشنهادی، در مجموعه داده فوتبال در مقایسه با دوازده الگوریتم مطرح به کار رفته در تحقیقات گذشته دقت بالاتری در شناسایی اجتماعات دارد و در سایر مجموعه داده ها در مقایسه با سیزده الگوریتم بهبود قابل توجهی را نشان می دهد.
مراکز رشد بین المللی به عنوان واسطه ارتباطی توسعه صادرات شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای فعال شدن شرکت های دانش بنیان در بازارهای جهانی، نیاز مبرمی به شبکه سازی میان توانمندی های داخلی و فرصت ها و بازیگران خارجی وجود دارد. مراکز رشد صادراتی (بین المللی) یکی از بازیگران کانونی هستند که هنوز شناخت مناسبی از آن ها در کشور وجود ندارد. هدف این مقاله تبیین نقش مراکز رشد صادراتی با استخراج مولفه های کارکردی و فضای کاری آنها و سپس ارائه مدل مفهومی شبکه ارتباطی است که این مراکز در آن به عنوان هاب و تسهیل گر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان عمل می کنند. در این پژوهش، با رویکرد اکتشافی و با اتخاذ راهبرد مطالعه چندموردی، سه مرکز نوآوری دارای بیشترین فعالیت بین المللی در کشور انتخاب شدند. منابع داده ای عبارت است از اسناد و گزارشهای منتشرشده از مراکز و خصوصا مصاحبه های عمیق با 22 نفر از مدیران و خبرگان مرتبط با آن ها که با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق نتایج 11 مضمون سازمان دهنده از کارکردهای مراکز نوآوری صادراتی شناسایی شد که متعاقبا در قالب 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند که عبارت است از: مربیگری صادراتی، خوشه بندی شرکت ها، پیوندهای ضعیف، پیوندهای قوی و حفاظت راهبردی. این نقش ها به همراه توصیفی از فضای کاری مراکز و شبکه ارتباطی آن ها برای صادرات، در قالب یک مدل شماتیک ارائه شدند. همچنین با ارزیابی میزان تحقق نقش های فوق در سه مرکز، سه سطح بلوغ، شامل «در حال رشد»، «بسترساز» و «آغازگر» برای یک مرکز نوآوری صادراتی پیشنهاد شد تا بدین ترتیب مسیر توسعه فراروی مراکز رشد در کشور جهت ارائه خدمات صادراتی روشن تر شود.
طراحی مدل قابلیت های پویای شرکت های دانش بنیان جهت توسعه اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف، بنیادی، از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و با رویکرد استقرایی-قیاسی انجام شده است. داده ها در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل مضمون و در مرحله کمی، با تکنیک ترکیبی دیمتل-ANP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در بخش کیفی و کمی 12 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه صادرات در استان سمنان بودند که طی فرایندی هدفمند-قضاوتی انتخاب شدند. مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری طی فرایند کدگذاری در تحلیل تم با نرم افزار مکس کیودی اِی دسته بندی گردید. سپس مدلی با تکنیک دیمتل فازی از مضامین ارائه گردید و در نهایت به وسیله تکنیک ANP فازی شاخص ها اولویت بندی گردیدند. نتایج پژوهش حاکی از چهار کد محوری قابلیت پویا در محصولات، سازمان پویا در اکوسیستم، قابلیت پویا در مدیریت و قابلیت پویا در فن آوری می باشد، همچنین مؤلفه های قابلیت های پویا در محصولات و فناوری مهمترین و تأثیرپذیرترین و قابلیت پویا در مدیریت و سازمان پویا در اکوسیستم تاثیر گذارترین قابلیت پویا محسوب می شوند.
واکاوی تجربه زیسته مفهوم لمس در خرید طبقات محصول از فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لمس محصول در تصمیم نهایی مشتریان در هنگام خرید از خرده فروشی فیزیکی و آنلاین نقش مهمی دارد و احساساتی که از طریق لمس برای مشتریان به وجود می آید، آنها را قادر به بررسی محصول از تمام زوایا می کند. لذا این پژوهش با توجه به اهمیت لمس به بررسی تجربه زیسته لمس محصول از نگاه مشتریانِ فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی پرداخته است. مقاله پیش رو با روش کیفی و پارادایم پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش را خریداران لوازم الکترونیکی و پوشاک از فروشگاه-های اینترنتی و فیزیکی: تکنولایف، آداک، هوادار و هپی لند در تهران تشکیل داده است که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اقدام به گردآوری شواهد بر اساس روش نمونه گیری هدفمند شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته که در این پژوهش مصاحبه ها با 15 نفر به اشباع رسیده است. بر اساس نتایج استخراج شده، مضامین اصلی شامل؛ درک محصول، لمس فیزیکی، لمس مجازی، تجارب لمس، نیاز به لمس و ادراکات لمس است. با توجه به نتایج، مدیران فروشگاه های فیزیکی و آنلاین باید شرایطی(مانند استفاده از فناوری و تکنولوژی های مدرن) فراهم کنند که لمس و تماس با محصول برای هر دو گروه از خریداران آنلاین و فیزیکی اتفاق بیفتد تا بتوانند محصولات را بر اساس نیاز و خواسته خود بررسی کنند وهمچنین این پژوهش می تواند مسیر توسعه ادبیات حوزه لمس را برای محققان هموارنماید
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.