وحید قاسمی

وحید قاسمی

مدرک تحصیلی: استاد، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان، ایران
پست الکترونیکی: v.ghasemi@1tr.ui.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۴ مورد.
۱.

تبیین جامعه شناختی تأثیر ساختار قدرت در خانواده بر بدبینی اجتماعی با تأکید بر نقش تعدیلگری طبقه اجتماعی (مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدبینی اجتماعی ساختار قدرت در خانواده طبقیه اجتماعی حوزیه قدرت در خانواده تصمیم گیری و شیویه اعمال قدرت در خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف از نگارش مقالیه حاضر تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی است که در آن تأثیر ساختار قدرت در خانواده به عنوان متغیر مستقل بر بدبینی اجتماعی به عنوان متغیری وابسته با در نظر گرفتن طبقیه اجتماعی به عنوان متغیر تعدیلگر بررسی شده است. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده ازنظریه های دارندورف، ترنر، کالینز، کمپر و نظرییه منابع نگاشته شده است. جامعیه آماری در این پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان بودند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 410 نفر برآورد شد. روش تحقیق پیمایشی و شیویه نمونه گیری ترکیبی (خوشه ای دو مرحله ای-دردسترس) و ابزار سنجش پرسش نامیه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد بوده است. بدبینی اجتماعی در 4 بُعد فردی، بین فردی، گروهی و نهادی و متغیر ساختار قدرت در خانواده در سه بُعد حوزیه قدرت، تصمیم گیری و شیویه اعمال قدرت و بُعد عینی طبقیه اجتماعی با استفاده ازنظرییه وبر سنجش شده است. اعتبار استفاده شده در این مطالعه اعتبار محتوایی و سازه بوده است. برای سنجش قابلیت اعتماد پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آن برای بدبینی اجتماعی 0.86 و برای ساختار قدرت در خانواده 0.84 به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ساختار قدرت در خانواده و طبقیه اجتماعی در جامعیه مطالعه شده تأثیر معناداری بر بدبینی اجتماعی دارد و طبقیه اجتماعی نقش تعدیلگری معناداری در رابطیه ساختار قدرت در خانواده و بدبینی اجتماعی دارد.
۲.

تجربه زیسته دانشجویان درتفکر انتقادی و رابطه آن با سواد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی تجربه زیسته سواد محیط زیستی آموزش عالی پرسش نامه محقق ساخته تحلیل کمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۲
مقاله حاضر با هدف اصلی مطالعه رابطه بین تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی و سواد محیط زیستی آنان در سال تحصیلی 1402-1403 انجام شد. روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع غیرآزمایشی و به لحاظ معیار زمان از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که تعداد آن ها درمجموع، 26000 نفر برآورد شد. حجم نمونه برای سطح آلفای 05/0، توان آزمون 80/0 و اندازه اثر قابل تشخیص در جامعه آماری بر مبنای نمونه آماری 15/0 برابر با 435 نفر به دست آمد. به م نظور سنجش سواد محیط زیستی دانشجویان، از مقیاس استاندارد شری و تیواری (2021) استفاده شد. همچنین، سنجش تجربه زیسته تفکر انتقادی دانشجویان با استفاده از پرسش نامه ساخت و اعتباریابی شده توسط (کاشف و همکاران، 1404) بود. گردآوری داده ها با روش سهمیه ای انجام شد. پایایی داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که این ضریب برای سواد محیط زیستی و تجرب زیسته تفکر انتقادی در سطح قابل قبول بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. براساس نتایج، تجربه زیسته تفکر انتقادی در پایین تر از متوسط و به لحاظ سطح سواد محیط زیستی در بالاتر از متوسط برآورد شد. همچنین، نتایج، وجود ارتباط در سطح متوسط بین تجربه زیسته تفکر انتقادی و سواد محیط زیستی را تأیید کرد.
۳.

ساخت و اعتبار یابی پرسش نامه تجربه زیسته تفکر انتقادی دانشجویان: مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی اعتباریابی تجربه زیسته دانشجویان پرسشنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۹
این مقاله بخش کمّی از نتایج یک پژوهش ترکیبی است که به روش اکتشافی متوالی (کیفی – کمّی) انجام شده است. هدف از تحقیق بررسی تجربهزیسته دانشجویان در تفکر انتقادی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1402-1403 بود. در مرحله کمّی، روش پژوهش از نوع پیمایشی (توصیفی و غیرآزمایشی) است و از تحلیل همبستگی و تکنیک تحلیل عاملی برای تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه برابر با 435 نفر به دست آمد که بر مبنای چهار متغیر دانشگاه، دانشکده، مقطع تحصیلی و جنسیت به تناسب توزیع شد. شیوه نمونه گیری سهمیه ای بود. ابزار اولیه شامل 50 آیتم و پنج عامل اصلی شامل زیست شرافتمندانه و مسئولانه، مواجهه چندگانه، اندیشیدن به فراسو، دوگانه هزینه-پاداش و نابودگری سازمانی بود که بر اساس تحلیل کیفی طراحی و در مرحله کمّی ارزیابی و تحلیل شدند. درمرحله کمّی از ساختار عاملی نهایی هفت عامل مشتمل بر 37 آیتم استخراج شد. دوعامل جدید شامل سازمان محافظه کار و مرجعیت غیرانتقادی به ترتیب از نابودگری سازمانی و مواجهه چندگانه نشئت گرفت. بارهای عاملی به دست آمده برای شش عامل بارگذاری شده بر روی تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی (همه عوامل به جز سازمان محافظه کار) بالاتر از مقدار 60/0 به دست آمده است که حاکی از اهمیت بالای هر یک از این ابعاد در برآورد نمره نهایی هریک از افراد مطالعه شده است. ساختار سلسله مراتبی مقیاس تجربه زیسته دانشجویان در تفکر انتقادی نیز تحلیل و تأیید . نتایج پژوهش حاضر تلاشی برای توسعه ابزارهای جدید برای ارزیابی تفکر انتقادی در محیط های آموزشی به شمار می رود.
۴.

ارائه الگوی مطلوب سنجش محرومیت اجتماعی با تأکید بر عدالت اجتماعی (مقدمه ای بر مفهوم درماندگی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرومیت اجتماعی عدالت اجتماعی درماندگی اجتماعی توسعه روش اسنادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۷
بخش عظیمی از برنامه های توسعه در سطح کشورهای جهان به رفع محرومیت اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی افراد اختصاص یافته است؛ بااین حال به نظر می رسد تلقی از محرومیت اجتماعی نزد محققان و سیاست گذاران به سبب نارسایی و ضعف در سنجش، مانع از دستیابی به اهداف مذکور می شود. پژوهش حاضر با هدف نقد و ارزیابی شاخص ها و ابزارهای پرکاربرد در تحلیل محرومیت اجتماعی طی سه دهه اخیر (۲۰۲۳-۱۹۹۰) و ارائه الگوی مطلوب برای سنجش این مفهوم صورت گرفته است؛ بدین منظور بیش از ۱۰۰ اثر پژوهشی مرتبط با محرومیت اجتماعی از زوایای مختلف روش شناختی و معرفت شناختی با بهره گیری از روش اسنادی واکاوی و نقد شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر محققان و سیاست گذاران در تحلیل و ارزیابی محرومیت علاقه مند به رویکردهای کمّی محور بوده اند. همچنین بیشتر شاخص ها و ابزارهای استفاده شده از مداخله شرایط زمینه ای و عناصر خرده فرهنگ ها در تحلیل نهایی ناتوان بوده اند؛ درنهایت با در نظر گرفتن خلأ های موجود، سه الگوی «محرومیت اجتماعی به مثابه درماندگی اجتماعی»، «توسعه فردی» و «سرمایه فرهنگی» شناسایی و به منظور دستیابی به فهم عمیق و ارزیابی دقیق از محرومیت شرح داده شد. از میان این سه الگو، محرومیت اجتماعی به مثابه درماندگی از این جهت که مبین دقیق تری برای نوع و شدت محرومیت در میان جوامع درگیر با انواع نابرابری ها و مسائل اجتماعی است، بر آن ازسوی نویسندگان مقاله تأکید بیشتری شذ. در این مقاله سعی بر آن بوده است تا پدیده درماندگی اجتماعی معرفی شود که بیانگر همراهی محرومیت اجتماعی بالا و عدالت اجتماعی ادراک شده پایین است.
۵.

تحلیل جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری با انزوای اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت شهری شهر اصفهان زنان انزوای اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۸۱
یکی از آسیب های وارد شده به روابط اجتماعی، پدیده انزوای اجتماعی ناشی از تضعیف پیوندهای اجتماعی در جامعه مدرن است که به نوبه خود می تواند متاثر از بافت شهری امروزی نیز باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی جامعه شناختی رابطه بین شاخص های کیفیت بافت شهری و انزوای اجتماعی زنان در سال 1402 بوده است. جامعه آماری، زنان بالای 18 سال شهر اصفهان می باشند. نمونه گیری به روش خوشه ای از بین مناطق بالا، متوسط و پایین شهر (از مناطق سه گانه چند خیابان انتخاب و از هر خیابان چندکوچه و در هر کوچه چند نفر از زنان ساکن آن منطقه)صورت گرفته است. تعداد 350 نمونه با ابزار پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند . روایی و پایایی پرسشنامه به وسیله اساتید راهنما و همچنین آزمون های آماری مورد تایید قرار گرفت. نتایج داده ها به وسیله نرم افزار spss نشان می دهد که کیفیت بافت کالبدی، اقتصادی و اجتماعی با انزوای زنان رابطه منفی و معناداری دارد. یعنی با افزایش مطلوبیت و کیفیت بافت شهری، انزوای زنان در همه ابعاد تنهایی ، عجز، یاس اجتماعی و تحمل اجتماعی کاهش می یابد. تاثیر کیفیت کالبدی بر انزوای اجتماعی بیشتر از سایر ابعاد است (328/0-). بعد از آن به ترتیب کیفیت اجتماعی با ضریب (241/0-)، کیفیت فرهنگی با ضریب (232/0-) و کیفیت اقتصادی با ضریب (121/0-) بر انزوای اجتماعی زنان اثر دارد. همچنین نتایج کلی آزمون همبستگی بین کیفیت بافت شهری و انزوای زنان نشان می دهد دو متغیر با ضریب (257/0-) رابطه معنادار و منفی دارد. به این معنی که با افزایش کیفیت بافت شهری، میزان انزوای اجتماعی زنان کاهش می یابد.
۶.

نفش سازمان بهزیستی در کاهش سوء استفاده جنسی کودکان در پرتوی مفهوم پلیس اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلیس اداری سوء استفاده جنسی کودکان سازمان بهزیستی کشور کنوانسیون حقوق کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۴۳
سازمان بهزیستی کشور، یکی از سازمان های حمایتی مهم در میان سازمان های اداری کشور است که با انجام وظایف حاکمیتی تحقق اصول 21 و 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را برعهده دارد. سند تاسیس این سازمان، لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بهزیستی کشور مصوب شورای انقلاب است. علاوه بر قانون مزبور که اصلی ترین مبنای تشکیل سازمان است و اساسا وظایف سازمان در آن مورد تصریح قانونگذار قرار گرفته است در برخی دیگر از قوانین نیز تکالبفی بر عهده سازمان بهزیستی قرار گرفته است که از آن جمله، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 است. یکی از حوزه های مهم که سازمان بهزیستی مکلف به ارائه خدمات می باشد، «کودکان» هست ند که با توجه به الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک، حمایت از این قشر آسیب پذیر از اهم وظایف سازمان بهزیستی است. اقدامات سازمان بهزیستی به ویژه در حوزه بزه دیدگی کودکان در قالب اقدامات پیشگیرانه و در مقام پلیس اداری صورت می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد در فرض اقدام سازمان بهزیستی در مقام پلیس اداری، سوءاستفاده جنسی از کودکان و آسیب های مربوط به آن کاهش خواهد یافت. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و در گردآوری منابع از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
۷.

درک قومی از عدالت اجتماعی و نسبت آن با نظریه عدالت جان رالز (مورد مطالعه: کردهای اهل تسنن ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درک عدالت اجتماعی کردهای اهل تسنن عدالت به مثابه تکثرگرایی رالز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۷
مطالعیه حاضر باهدف واکاوی درک کردهای اهل تسنن ایران از عدالت اجتماعی و نسبت آن با نظرییه عدالت «جان رالز» با استفاده از رویکرد کیفی پژوهش و روش تحلیل مضمون به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش 16نفر از افراد کُرد اهل تسنن ساکن در استان های کردنشین ایران هستند. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبیه عمیق نیمه ساختاریافته است و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد شبکیه مضامین انجام شد. یافته های پژوهش نشان دهندیه این است که درک افراد موردمطالعه از عدالت اجتماعی درباریه چهار مضمون سازمان دهنده شامل تعریف عدالت (عدالت به مثابه دسترسی برابر به منابع و فرصت ها و عدالت به مثابه شایستگی)، درک عدالت (عدالت نمایش گونه) و جامعیه عادلانه مورد انتظار (جامعیه تکثرگرا) و مضمون فراگیر «عدالت به مثابه تکثرگرایی» صورت بندی شده است. درخصوص نسبت بین تعریف و درک افراد موردمطالعه از عدالت اجتماعی با نظرییه عدالت به مثابه انصاف رالز، نتایج پژوهش بیانگر نوعی هماهنگی و تناسب معمول است. به این معنا که تعریف آن ها از عدالت در سطح عام در تناسب با اصل «فرصت های برابر» نظرییه رالز است و جامعیه تکثرگرای عادلانیه مورد انتظار آن ها نیز تا حد زیادی با جامعه به سامان، تکثرگرایی معقول جامعیه دموکراتیک و ایدیه اجماع هم پوشان مدنظر رالز تطابق دارد.   
۸.

A Model for the Network of Relief Centers during an Earthquake in the Central Zone of Tehran, Iran(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: Network of relief centers Relief routes Network analysis Spatial Analysis Earthquake Tehran

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
INTRODUCTION: The network of relief centers, which is a connected set of relief centers, rescue points, and rescue routes, is of utmost importance during an earthquake. This study aimed to model this network to identify the aid-receiving points and rescue routes, followed by the development of plans to improve the aid-giving process during an earthquake. METHODS: This descriptive-analytical study was conducted based on an applied research method and a quantitative approach. The required data were obtained through the library method (documents). The data used in this study included location information of relief centers (hospitals, crisis management centers, Red Crescent centers) and the transportation routes among them. These pieces of information were collected from related plans and documents. The obtained data related to the location of relief centers were analyzed using Spatial Analysis, and Network Analysis tools were utilized to analyze the transportation routes among the relief centers. FINDINGS: The findings in this study revealed the right places for receiving aid and the rescue routes that deliver aid from the aid-giving to the aid-receiving centers in the central zone of Tehran in the shortest time. Moreover, the relief centers were ranked based on their importance during a crisis. CONCLUSION: The results of this study show the number of required aid-receiving points in the central zone of Tehran through which the aid needed during a crisis can be delivered from rescue centers. The findings revealed which relief centers played a more significant role during an earthquake. The identification of these points and routes makes the provision of special planning possible during an earthquake.
۹.

نقد مدل حکمرانی خوب با تأکید بر مفهوم نابرابری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل حکمرانی خوب نابرابری اجتماعی تلاش نظری روش تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
از مهم ترین وظایف و ویژگی های حکومت خوب، کاهش نابرابری اجتماعی است. هرچند که ممکن است شاخص های حکمرانی خوب به ویژه کنترل فساد، اثربخشی دولت، حاکمیت قانون، کیفیت تنظیم کنندگی(قوانین و مقررات)، پاسخگویی و حق اظهارنظر به طور غیرمستقیم شرایط را برای کاهش نابرابری اجتماعی فراهم نمایند اما جای خالی وجود شاخصی تحت عنوان نابرابری اجتماعی در تئوری حکمرانی خوب احساس می شود. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نقدهایی بر مدل حکمرنی خوب به لحاظ تئوریک و کمی وارد است؟ از نظر روش شناختی، این پژوهش، تلاشی نظری است و البته از روش تطبیقی کمی مبتنی بر مدل سازی معادله ساختاری با استفاده از داده های ثانویه نیز استفاده گردیده است. از میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد، تمامی داده های مورد نیاز این تحقیق برای 103 کشور موجود بود که به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. یافته های کمی مبتنی بر مدل سازی معادله ساختاری نشان دادند که مدل حکمرانی خوب از برازش مطلوبی برخوردار نیست اما با ورود متغیر نابرابری اجتماعی به مدل بهبود می یابد. در بعد نظری نقدهایی به آن وارد است که پیشنهاد شده است شاخص های کنترل فساد، کارایی و اثربخشی دولت، امنیت، ثبات سیاسی و عدم خشونت، حاکمیت قوانین مشروع، کیفیت تنظیم کنندگی(قوانین و مقررات)، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی و حق اظهارنظر، رضایت مندی شهروندان، اجماع محوری، کاهش نابرابری اجتماعی، عدم سلطه گری و سلطه پذیری، شفافیت، پایبندی به منافع و خواست شهروندان، دیده بانی همگانی، رفاه و توان مندی اجتماعی، شایسته سالاری، آزادی و بهره مندی از حقوق و عدم مداخله در گستره همگانی و خصوصی در مدل حکمرانی مورد توجه گرفته و به معیارهای ارزیابی کشورها افزوده شوند.
۱۰.

واکاوی زمینه های شکل گیری و شیوع فساد در نظام بهداشت و درمان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فساد خبرگان ستادی نظام بهداشت و درمان نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۲۴
زمینه و هدف: فساد به عنوان معضل جهانی، وقت و هزینه زیادی را از دست اندرکاران قضایی، اجتماعی و سیاسی کشورها به خود اختصاص داده است و هزینه بسیاری را نیز در ابعاد مختلف، به مردم وارد می کند. هدف اصلی این تحقیق، واکاوی زمینه های شیوع فساد در نظام بهداشت و درمان ایران است. روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. میدان تحقیق، خبرگان حوزه ستادی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی بود. برای این منظور، با 13 نفر از خبرگان این حوزه، مصاحبه عمیق انجام شد و نمونه ها نیز با شیوه نمونه گیریِ نظری و گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: براساس تحلیلِ داده ها، شش مقوله مرتبط با فرآیندِ شیوع فساد در نظام بهداشت و درمان ایران، عبارت اند از: ضعف آموزش رسمی و غیررسمی، ضعف سیاست گذاری، مدیریت و حکمرانی در نظام بهداشت و درمان، اقتصاد معیوب و فاقد نظام توزیع عادلانه در نظام بهداشت و درمان، ضعف قوانین و ناکارآمدی دستگاه های نظارتی، ساختارهای ضعیف و فسادپرور در نظام بهداشت و درمان و حوزه دارویی فسادزا در نظام بهداشت و درمان. مقوله های ذکرشده، ذیلِ مقوله هسته «سیستم فسادزای بهداشت و درمان» دسته بندی شد. نتیجه گیری: این تحقیق نشان می دهد فساد در سیستم بهداشت و درمان ایران، ساختاری و نظام مند شده است و بسیاری از فسادها در رویه های کاملاً قانونی انجام می شوند و به دلیل ضعف ها و خلأهای قانونی، قوانین بازدارندگی لازم را برای جلوگیری از وقوع فساد ندارند.
۱۱.

تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف سرمایه فرهنگی دانش سینمایی گروه های مرجع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۷۹
مصرف نه صرفاً یک روند اقتصادی منفعت گرایانه، بلکه امری اجتماعی و شامل نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. به همین نسبت مصرف فیلم و سینما متمایز از تعینات اجتماعی و فرهنگی نیست. هدف مقاله حاضر آن است که به تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم و سینما در شهر اصفهان بپردازد. چارچوب نظری مقاله با محوریت نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و اضافه کردن برخی از متغیرهای مغفول در اندیشه وی تدوین شده است. برای نیل به هدف اصلی، روش پیمایشی در پارادایم پوزیتویسیتی اقتباس می گردد. جامعه آماری شامل 1972660 نفر، حجم نمونه برابر با 401 نفر و شیوه نمونه گیری از نوع سهمیه ای است. به منظور آزمون فرضیات و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری، از مدل های رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان، ضریب همبستگی پیرسون و مدل همبستگی، آزمون تحلیل واریانس یا آنوا و آزمون تی نمونه های مستقل برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن (عینیت یافته، تجسم یافته، نهادینه شده)، دانش سینمایی، گروه های مرجع و سرمایه اقتصادی بر مصرف فیلم و سینما تأثیرگذار بوده اند، اما متغیرهای جنسیت، قومیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات بر مصرف فیلم و سینما تأثیر معناداری نداشته اند. متغیر دانش سینمایی نقش میانجی جزئی در رابطه بین سرمایه فرهنگی و مصرف فیلم و سینما داشته اما متغیر سرمایه فرهنگی به عنوان میانجی، نقشی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و مصرف فیلم و سینما نداشته است. با توجه به مدل کلی پژوهش نیز می توان چنین استنباط نمود که به طورکلی 40 درصد واریانس متغیر مصرف فیلم و سینما توسط متغیرهای مستقل این پژوهش تبیین شده است.
۱۲.

جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداشدگی اجتماعی - فضایی مرور نظام مند فراتحلیل کیفی مقاله های پژوهشی فارسی جدایی گزینی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۴۲۱
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین  شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
۱۳.

روایت سقوط: عدالت خواهی به مثابه گردن کشی در سینمای حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت عدالت خواهی ابراهیم حاتمی کیا سینما روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
یکی از محورهای اصلی گفتمان انقلاب اسلامی دستیابی به عدالت است و ابراهیم حاتمی کیا به عنوان فیلمسازی برآمده از این گفتمان، همواره دغدغه اصلی خود را عدالت اجتماعی معرفی کرده است. این پژوهش نیزدر راستای تفسیر فیلم های حاتمی کیا نسبت به مسئله عدالت  با تکیه بر مفاهیم برآمده از نظریه جان رالز و جاسو و وگنر انجام می شود. برای این مطالعه، سه فیلم آژانس شیشه ای، ارتفاع پست و خروج با روش نمونه گیریِ معیاری، انتخاب و از طریق روش تحلیل روایت با رویکرد ساختارگرایی تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که گفتمان فیلم ها، جامعه ایران را جامعه ناعادلانه ای بازنمایی می کنند که در آن به کلیه مطالبات اقتصادیِ عدالت خواهان با لنز سیاسی-امنیتی نگریسته می شود. لذا نهادهای مربوطه به کارافتاده تا امنیت را دوباره برقرار کنند. نهادهای اختصاص دهنده، روند عدالت خواهی را با ترس از دشمن خارجی و دشمن داخلی معنا می کنند. از این قرار کنش عدالت خواهانه پایانی جزء سقوط برای عدالت خواهان به همراه ندارد. مرگ پاداش گیرنده و کان لم یکن شدن تحقق عدالت، سقوط کنشگران و ابهام در تحقق عدالت و بی نتیجه ماندن سفر از مصادیق این سقوط است. 
۱۴.

ضرورت آموزش جنسی جامع براساس مطالعه ای داده بنیاد در میان دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۳۸۷
تربیت و آموزش جنسی برای ارتقاِ دانش، تغییر نگرش افراد یک جامعه بویژه نوجوانان و جوانان همواره مورد تایید و تاکید بوده است. توانایی افراد در دستیابی به سلامت جنسی و مدیریت آن به عواملی همچون اطلاعات علمی و جامع در دسترس درمورد بدن و نحوه مدیریت صحیح آن، بلوغ، هویت جنسی و گرایش جنسی خود، اختلالات و انحرافات جنسی و همچنین به زندگی در بستری که بر آموزش و سلامت جنسی تاکید می کند و آن را رواج می دهد بستگی دارد. در این مقاله، یافته های حاصل از مطالعه روایت دختران از نیاز به آموزش جنسی جامع در جهت اصلاح فهم جنسی آنها و کاهش پیامدهای منفی منتج از کج فهمی های جنسی گزارش می شود. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا گردیده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 30 دختر نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند. افراد مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند متوالی با رعایت حداکثر تنوع، شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به پژوهش پیوستند و فرآیند فهم جنسی در تجربه زیسته آنها با تکنیک مصاحبه های انباشتی و روایت گونه مطالعه گردید.بر اساس یافته های پژوهش، روایت دختران را می توان در سه مقوله اصلی محوریت آموزش جنسی جامع، برساخت پازل فهم جنسی، و پیامدهای فهم نابهنگام و ناقص خلاصه نمود. نیاز به آموزش جنسی مفهوم مسلم فرض شده ای در بین نوجوانان است که نیازمند توجه ویژه در راستای بهبود دانش، مهارت و نگرش آنها در سن مناسب و کاهش پیامدهای منفی ناشی از نقصان فهم است.
۱۵.

نقش ساز و کار مالیات در رابطه بین حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالیات حکمرانی خوب نابرابری اجتماعی مدل سازی معادله ساختاری سازوکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۴۳
یکی از مهم ترین وظایف و ویژگی های حکمران خوب، اجرای عدالت و کاهش نابرابری اجتماعی است و مالیات از جمله سازوکارهایی است که از آن برای همین منظور استفاده می شود. سازوکار مالیات این گونه است که هرچه درآمد مردم بیشتر باشد می بایست مالیات بیشتری بپردازند و این بدان معناست که از انباشت سرمایه نزد قشر خاصی از جامعه جلوگیری شده، شکاف طبقاتی کاهش یافته و نابرابری اجتماعی نیز به حداقل می رسد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا سازوکار مالیات نقش میانجی در رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بازی می کند؟ بدین ترتیب تعداد 103 کشور که داده های مورد نیاز برای تحقیق را دارا بودند با استفاده از روش تطبیقی کمی مبتنی بر مدل سازی معادله ساختاری ارزیابی شدند و نقش میانجی مالیات در مدل رابطه حکمرانی و نابرابری اجتماعی بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که اثر نرخ مالیات بر نابرابری اجتماعی در حضور حکمرانی خوب برابر با 0.26 است. اثر حکمرانی خوب بر متغیر نرخ مالیات نیز برابر با 0.50به دست آمده است. بررسی خروجی های مدل ها حاکی از معنادار بودن این اثرها است(P-Value= 0.001). بدین سان می توان ادعا کرد که نرخ مالیات در آن ها اثر میانجی دارد. متغیر نرخ مالیات در رابطه حکمرانی خوب و نابرابری اجتماعی نقش میانجی بازی می کند؛ به گونه ای که حکمرانی خوب با حضور سازوکار مالیات منجر به کاهش نابرابری اجتماعی می شود. این نتایج نشان می دهند که مالیات می تواند یکی از سازوکارهای مهم برای حکمرانی بهتر و کاهش نابرابری اجتماعی باشد. سازوکارهای اخذ مالیات می توانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند و بسترهای نابرابری اجتماعی را اصلاح کنند. مالیات گیری درست و هدفمند می تواند نقشی اساسی، هم در بهبود وضعیت حکمرانی و هم در کاهش نابرابری اجتماعی داشته باشد.
۱۶.

سنجش جداشدگی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان با استفاده از روش های اندازه گیری تک گروهی و چند گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداشدگی اجتماعی- فضایی گروه های عمده شغلی و تحصیلی روش های اندازه گیری تک گروهی و چندگروهی جدایی گزینی شهری شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۲۸۸
یکی از زمینه های بروز پدیده جداشدگی در سطح شهرها، تمایزهای اجتماعی- اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. بررسی و سنجش میزان جداشدگی در سال های گذشته، بر اساس شاخص ها و متغیرهای مختلف، بارها مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته تا بتوانند ضمن بررسی و تحلیل این پدیده، پیامدهای منفی آن را کاهش دهند. هدف این پژوهش، سنجش میزان جداشدگی در میان گروه های عمده شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است؛ بدین منظور میزان جداشدگی مطابق ابعاد معرفی شده مسی و دنتون (1988)، یکبار با استفاده از 13 شاخص تک گروهی و بار دیگر با استفاده از 7 شاخص چندگروهی و با به کارگیری نرم افزار Geo-Segregation Analyzer، بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن سال1390، برای دو متغیر گروه های شغلی و تحصیلی محاسبه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری میزان بالای جداشدگی در میان تمامی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است. شاخص ضریب مکانی برای گروه های عمده شغلی نشان دهنده تجمع فضایی گروه شغلی پایین در محله های حاشیه و دور از مرکز شهر و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه شغلی دیگر است. این شاخص در میان گروه های تحصیلی، نشان دهنده تجمع فضایی گروه تحصیلی بالا در محله های جنوبی شهر و دو سمت حاشیه زاینده رود و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه تحصیلی دیگر است.
۱۷.

نقش مادی ها در شکل گیری حس تعلق به مکان ساکنان همجوار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مادی ها حس تعلق به مکان محلات مسکونی شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۳۳
بعد مکانی نیاز به تعلق، آشکارکننده پیوند انسان و مکان است. اگر چه حاشیه مادی ها باعث حضور و ثبات عناصر طبیعی در شهر اصفهان هستند؛ توسعه جوامع انسانی، تغییر شیوه زندگی و استقرار گروه های جمعیتی جدید در منازل آپارتمانی سبب قطع ارتباط طبیعت مادی ها و ساکنان شده و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق افراد افزوده است. از آن جا که تعامل میان انسان و محیط بر ارتباط کاربران با محیط های ساخته شده و حس تعلق آنان موثر است، این مقاله در پی یافتن پاسخ این سوال است: " مؤلفه های عوامل کالبدی- محیطی نتیجه بخش بر افزایش حس تعلق به مکان ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها کدامند؟" شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کالبدی- محیطی مؤثر بر حس تعلق ساکنان و همچنین نحوه و میزان تأثیر گذاری عوامل عملکردی و ادراکی حاصل از عوامل کالبدی- محیطی مادی ها در ایجاد حس تعلق ساکنان، هدف اصلی این پژوهش است.در جهت پاسخ به سؤالات از روش همبستگی استفاده شد. جمع آوری داده ها به منظور مرور نتایج تحقیقات صورت گرفته به روش اسنادی از جمله نوشته ها و ادبیات، داده های آماری، اسناد تاریخی و اسناد دیداری صورت گرفت. مطالعه میدانی بصورت گردآوری داده از ساکنان محلات مجاور مادی ها با ابزار پرسشنامه و به روش پیمایشی صورت پذیرفت. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزار Spss نسخه(26) و Amos نسخه (24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین طبیعت زیبای ماد ی ها با چهار مؤلفه "عناصر طبیعی، خوانایی، خاطره انگیزی، منحصر به فرد بودن" و عوامل عملکردی با "مؤلفه های خودبسندگی و لذت از مکان" و عوامل ادراکی با "مؤلفه های رضایتمندی، اشتیاق، افتخار، مردم دوستی و سازگاربودن" رابطه مستقیم وجود دارد که بر ارتباط کاربران با محیط تأثیر گذاشته و حس تعلق به مکان ساکنان همجوار مادی ها را افزایش می دهد.
۱۸.

تکنیک ردیابی فرآیند و مطالعات هویت ملی در جامعه ایران: مرور نظام مند مقالات علمی-پژوهشی کیفی (1398-1373)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکنیک ردیابی فرآیند جامعه ایران بعد از انقلاب 57 روش کیفی مرورنظام مند هویت ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۳۱۷
تحقیق حاضر در تلاش است بر مبنای اصول کلی تکنیک ردیابی فرآیند، با استفاده از روش مرور نظام مند به واکاوی ویژگی های کلی و ارزیابی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی مبتنی بر روش کیفی با موضوع هویت ملی در جامعه ایران بعد از انقلاب 57 در بازه زمانی 1373 تا 1398 اقدام نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که آشنایی اندک محققان و پژوهشگران ایرانی با تکنیک ردیابی فرآیند و سازوکارها و الزامات روش شناختی آن جهت شناسایی و تحلیل ویژگی ها، شاخص ها، علل و عوامل موثر بر چالش ها و مشکلات هویت ملی در جامعه ایران بعد از انقلاب 57 موجب شده است تا مقالات انتخاب شده علی رغم نتایج و دستاوردهای قابل ملاحظه و قابل کاربرد با خلاء ها و کاستی های عدیده ای در حوزه روش شناختی چون تصویرسازی تقلیل گرایانه، دشواری مقایسه پذیری، و غفلت از روش ها و تکنیک های نوین و در حوزه تحلیلی چون تصویرسازی غیرفرآیندی و ساکن، تاکید مفرط بر عوامل سیاسی و فرهنگی، و غیبت مکانیسم های علی پیوند دهنده مواجه باشند.
۱۹.

مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی در دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای جنسی برساخت فهم جنسی چرخه زندگی دنیای جنسی سکسؤالیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی دختران نوجوان شهر اصفهان پس از مواجهه با دنیای جنسی است. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دختران نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند و با روش نمونه گیری هدفمند متوالی شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به بررسی فرایند فهم جنسی در تجربه زیسته آنان از اولین مواجهه با دنیای جنسی تا کنون پرداخته شده است. تکنیک استفاده شده در پژوهش مصاحبه های انباشتی و روایت گونه بود که با اجرای 3 مصاحبه مقدماتی و 24 مصاحبه نهایی ما را به سمت اشباع نظری یاری کرد. براساس یافته های پژوهش، فرایند مواجهه دختران نوجوان شهر اصفهان با ابعاد دنیای جنسی از کودکی تا زمان حاضر در سه مقوله اصلی مواجهه پروبلماتیک با دنیای جنسی، سن محوری فهم جنسی و ابهام زدایی از فهم جنسی شناخته شد. ارتباط بین این مفاهیم نشان دهنده تاریخ مندی سکسوالیته فردی و اجتماعی و سیالیت برساخت فهم جنسی است و این فرایند را از مواجهه ابتدایی با دنیای جنسی تا دستیابی مداوم به اطلاعات جدید و بازاندیشی در تفکرات، نگرش ها و فهم در پرتو سناریوهای فرهنگی و الگوهای بین فردی و درون روانی تا زمان مصاحبه روایت می کنند.
۲۰.

کارآفرینی زنانه محور به مثابه مقاومت در برابر ساختارهای جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۰
از شاخص های مهم سنجش توسعه در هر کشور وضعیت زنان و نوع مشارکت آنان در فضاهای اجتماعی می باشد. لیکن نقش محوری و بنیادی زنان نه تنها بواسطه نظام اقتصادی بلکه بوسیله عؤامل فرهنگی و اجتماعی تحت تأثیر قرار گرفته است. پژوهش حاضر با بررسی این مسئله که چه شرایط، زمینه ها و عواملی بر کارآفرینی زنان و مشارکت اقتصادی آنان تأثیرگذار است؛ زنان چه راهبردهایی برای مواجهه با این زمینه ها و شرایط اتخاذ می کنند و این راهبردها، چه پیامدهایی به دنبال دارد، به دنبال کشف و شناسایی الگوهای مشارکت اقتصادی زنان کارآفرین شهر شیراز است. روش پژوهش از نوع نظریه زمینه ای (رویکرد سیستماتیک) و روش جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است که با 25 مصاحبه انجام شده، تعداد 82 مقوله فرعی و 19 مقوله اصلی شناسایی گردیده است. داده های پژوهش بر اساس رویکردِ کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کُربین (باز، محوری و گزینشی) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که نابسامانی خانوادگی، محرومیت ها، تجربه اندوزی مستمر و دسترسی به منابع سرمایه ای مقولاتی هستند که به صورتِ علی بر مشارکت اقتصادی زنان کارآفرین تأثیرگذار و الگوپذیری مادرانه، فرزندپروری مقتدرانه، هوش کارآفرینانه شرایط زمینه ای مشارکت اقتصادی زنان کارآفرین را شکل داده است. عدم تسهیلگری نهادی، نابسامانی اقتصادی، فضای رسانه ای نوین، محدودیت های جنسیتی کار عوامل مداخله گری هستند که بر راهبردها و عمل/ تعاملاتی که زنان کارآفرین برای موفقیت اقتصادی و مشارکت اقتصادی مؤثر و موفق به کار می گیرند، تأثیرگذار هستند. این راهبردها عبارت اند از: مدیریت هوشمندانه، توانمندسازی تخصصی، توسعه سرمایه اجتماعی. کارآفرینی زنان و مشارکت اقتصادی آنان دارای پیامدهای گوناگونی است که شامل تغییر نگرش نسبت به زنان، تحولات هویتی، تغییر سبک زندگی، چرخش از تبعیت به عاملیت است. در نهایت می توان گفت که زنان، کارآفرینی زنانه محور و مقاومتی (مقاومت در برابر ساختارهای جنسیت زده بازار کار) را به عنوان یک الگوی مشارکت اقتصادی ارائه داده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان