مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
مسیحیت
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
325 - 360
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان ازجمله مهم ترین گزاره های اعتقادی است که نقطه آغاز بینش های معاصر در مورد انسان شده است و در بستر هر مکتب فکری که ترجمه شود، جریان ساز خواهد بود. مساله اصلیِ پژوهش این است که: چه نسبتی بین «انسان نخستین»، «گناه نخستین» و «سرشت انسانی» برقرار است و شعاع معنایی این سه، از منظر علامه طباطبایی و آگوستین تا چه حد و دارای چه عواقبی است؟ ازاین رو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به اسلام و مسیحیت بین سه مفهوم پایهِ مورداشاره است. این تحقیق، از نوع پژوهش های توسعه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای، به اثبات فرضیه «پدیدارشناسی سرشت انسان در نظام فکری اسلام، پاکیِ ذات انسان و خداجویی اوست و در اندیشه مسیحیت، گناه آلودگیِ ذات انسانی و بسترسازی شرور در عالم، است»، می پردازد. فراتحلیل تطبیقیِ نسبتِ به دست آمده در برقراری ارتباط بین آن سه مفهوم و استخراج مستندات فکری آن در دو خوانش اسلامی و مسیحی از گناه نخستین، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهش های همسو می باشد. با کنکاش بر روی این مسئله، به دست آمد که انسان دارای سرشتی است پاکیزه و الهی که قضیه ترکِ اُولی اولیه او، فرایند معرفی شیطان و سرعت در بازگشت به سمت حق است و پیامد نافرمانی آدم و حوا، تنها گریبان گیر خود آن ها بوده که به خارج شدن آن ها از بهشت، دور شدنشان از مواهب بهشتی و فرود آمدنشان بر زمین انجامید تا انسان بتواند با درک سختی ها، خود را به مقام قرب الهی نزدیک کند؛ ازاین رو، شر و شرور در عالم، ارتباطی با گناه نخستین ندارد و نتیجه کیفیت وجودی نظام احسن است.
برهان المسلمین: مناظره دینی فخر الاسلام با چند کشیش پروتستان در طهران (رمضان 1312ق)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
245 - 294
حوزههای تخصصی:
هجوم مبشران و مبلغان مسیحی به ایران، در دوره جدید، از زمان شاه عباس صفوی (متوفای 1038) رو به فزونی گذاشت. از همان زمان، علمای شیعه، در مقابل آنان، به نگارش آثار انتقادی پرداختند. برخی از آنها به طور کلی در نقد مسیحیت و پاره ای در نقد آثار نوشته های آنان بود. این وضع، در دوره قاجار، با شتاب بیشتری ادامه یافت و در شهرهای مختلف، از جمله اصفهان، کاشان و تهران، کتابها و رسائلی در این باره توسط علما نوشته شد. تاکنون بسیاری از این آثار تصحیح و منتشر شده است. یکی از معروف ترین منتقدان، فخر الاسلام بود که از دوره ناصری تا چند سال پس از مشروطه، و بیش از همه در دوره مظفری، آثاری در نقد مسیحیت نوشت. پاره ای از اینها منتشر شده و برخی همچنان منتشرناشده مانده است. برهان المسلمین که در اینجا آوره ایم، شرح گفتگوی او با چند تن از کشیشان است که خود او به تحریر درآورده و همان وقت به صورت سنگی چاپ شده است. در این مقاله به جز اصل رساله، گزارشی نیز در آن بدست داده شده است
آسیب شناسی اندیشه پروتستانتیسم در تقابل با حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
نهضت پروتستان در قرن شانزدهم میلادی با شعار اصلاح دینی دست به اعتراضاتی گسترده، به خصوص در برابر مرجعیت پاپ و سلسله مراتب روحانی در کلیسای کاتولیک زد. این اعتراضات در کنار عوامل دیگری که در طول سده های متأخر قرون وسطی باعث افول قدرت در حاکمیت کلیسای کاتولیک و دستگاه پاپی شده بود، اساس حکومت هزارساله در مسیحیت غربی را متزلزل ساخت؛ به طوری که کلیسای کاتولیک (دین)، برای همیشه از صحنه ی سیاست و حاکمیت کنار گذاشته شد. از سوی دیگر، تأکید جریان پروتستان بر شعار اصلاحات، این تحلیل را تقویت می کند که پروتستانتیسم نه در تقابل با حاکمیت دین، بلکه در راستای اصلاح آن و به طور خاص در جهت تغییر حاکمیت پاپ و کلیسای کاتولیک حرکت کرده است. مقاله ی پیش رو بر اساس روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی ساختار، مبانی فکری و عملکرد رهبران نهضت پروتستان می پردازد و این فرضیه را تبیین می کند که ماهیت پروتستانتیسم و روح حاکم بر آموزه ها و شعارهای آن، مستلزم ایجاد بحران و هرج ومرجی است که امکان تحقق حکومت دینی را به طور کلی سلب می کند.
واکاوی جریان غلوّ در مسیحیت و اسلام مبتنی بر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
27 - 38
حوزههای تخصصی:
ادیان بزرگ آسمانی، از گذشته های دور همواره با جریان های افراط گرا و غالی مواجه بوده اند. آفت غلو یکی از معضلات دین و دین داری است که در مکتب اسلام نیز بدان توجه شده و هشدارهای فراوانی نسبت به آن اعلام شده است. تحقیق حاضر با روش تحلیلی پس از تبیین برخی از مفاهیم مشترک و بنیادین الهیات مسیحی و آموزه های حقه ی مکتب اسلام، نمونه های متناظر در دو مکتب در زمینه ی تثلیث، تجسد و نیز گناه حضرت آدم را مورد تحلیل قرار داده و نتیجه گرفته که افکار غالیانه نوعی کج فهمی و سوء برداشت از برخی تعالیم راستین دینی هستند. در پی آن، جریان انحرافی غلو در الهیات مسیحی پولس و غُلات شیعه در عرصه های ادعای ربوبیت برای بزرگان دینی، کفایت ایمان از عمل به شریعت و منصب های الهی، با بیان استدلالی و تکیه بر نصوص کتاب های مقدس و روایات، مورد بررسی قرار گرفته است. تفاوت اصلی این دو جریان، در بقای جریان مسیحیت مبتنی بر خوانش پولس و انقراض غُلات شیعی، مطرح شده است.
بررسی تحلیلی گسترش و تثبیت کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین(1551-1620م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۳۱۴
49 - 57
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی اقتضا می کند که مسیحیت آمریکای لاتین شناخته شود. حیات اجتماعی در آمریکای لاتین قبل از ورود مسیحت، هزاران سال سابقه تاریخی داشته است. تمدن های بزرگی مانند المک ها و ایستک ها قبل از میلاد مسیح در این مناطق شکل گرفته اند. مسیحیت در قرن ۱۵ با ورود فاتحان وارد منطقه ی آمریکای لاتین شد. مسیحیت کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلف (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. ما در این تحقیق به مسئله تحلیل عوامل تثبیت مسیحیت کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. نقش عوامل مستقیمی مانند فرقه های رهبانی و اجلاسیه های اسقفی و عوامل غیرمستقیمی چون پادشاهان کاتولیک و پاپ ها مورد بررسی قرار می گیرد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانه ای و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است و روش داده پردازی اطاعات توصیفی و تحلیلی است.
طرح تربیتی «مراقبت پدرانه» در مدرسه: ماهیت و مفاهیم زیرساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۸۴-۶۷
حوزههای تخصصی:
در نهاد مراقبت پدرانه، فردی برای مراقبت و پیگیری امور عده ای از دانش آموزان در مدرسه در نظر گرفته می شود. این نهاد ابتدا در مدارس کلیسا به وجود آمد و در ادامه دچار تحولاتی شد. با بررسی ریشه های تاریخی و تحلیل مفهوم «مراقبت پدرانه»، مفاهیم «قیمیت»، «اصلاحگری اجتماعی-اخلاقی»، «اقتدار، کنترل و مراقبت»، «نگاه کل گرایانه به فرد و تربیت»، «رستگاری-محوری و خیرخواهی»، «فردی نگری (شخصی سازی)» و «عشق و نوع دوستی» به منزله مفاهیم زیرساز این طرح تعیین شده اند. با دسته بندی رویکردهای موجود مراقبت پدرانه به سه ویراست «مراقبت پدرانه برای کنترل و انضباط»، «مراقبت پدرانه برای رفع ناهنجاریهای فردی و جمعی» و «مراقبت پدرانه برای پیشرفت تحصیلی» و بررسی مفاهیم زیرساز هرکدام، ویراست «مراقب پدرانه انسانی» پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به مفاهیم استخراج شده تهدید ها و فرصتهای این طرح استخراج شد. در بخش تهدیدها به «اقتدار صوری و کنترل بیرونی»، «قدرت پنهان شده در نقاب شبانی و اصلاحگری»، «پرورش خویشتن رام و کاذب» و «جایگزینی تربیت با تلقین و عادت» و در بخش فرصتها به «ورود اخلاق و خیرخواهی به مدرسه»، «جامعیت نگاه در نگریستن به شاگرد و تربیت»، «شخصی سازی آموزش و عبور از آموزش توده وار» و «دمیده شدن نسیم عشق در فضای مدرسه» اشاره شده است.
نقد ابن ربّن طبری بر تثلیث و تجسّد با استناد به عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
137-154
حوزههای تخصصی:
علی بن ربّن طبری در آثارش با استناد به عهدین به نقد آموزه تثلیث و تجسّد در مسیحیت پرداخته است. او در خانواده ای مسیحی متولد شد و پدر و عمویش از عالمان برجسته مسیحی بودند. خودش نیز تا هفتاد سالگی یک مسیحی مؤمن بود؛ لذا به متن کتاب مقدس و تعالیم مسیحی آگاهی داشت. او با استناد به اناجیل می کوشد بر توصیف قرآن کریم از عیسی مسیح % صحه بگذارد، از این رو، عیسی % را پیامبر و فرستاده خداوند می خواند و اعتقاد مسیحیان در باب تثلیث و تجسّد را مردود می شمارد. او در خصوص تثلیث چنین استدلال می کند که پدر و پسر را نمی توان به طور توأمان قدیم شمرد، زیرا که در این صورت رابطه پدر-پسری بی معنی خواهد شد. درباره اعتقاد به تجسّد خداوند در جسم مسیح نیز می گوید که با توجه به روایات اناجیل می توان دریافت که عیسی % اوصاف انسانی داشته است، اگر او را خدای متجسّد تلقی کنیم لاجرم باید آن اوصاف انسانی، نظیر خوردن، نوشیدن، خوابیدن و...، را به خداوند نیز نسبت دهیم. با توجه به این استدلال ها ابن ربّن آموزه های تثلیث و تجسّد را مغایر با توحید محض و لذا مردود می شمارد.
مفهوم «رب العالمین» در قرآن و پیوند آن با اوصاف خدای یگانه در ادیان پیشااسلامی عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اسم جلاله «الله»، «ربّ» پربسامدترین نام خدا در قرآن است که در قریب به اتفاق موارد به صورت مضاف به کار رفته و در این میان، ترکیب «ربّ العالمین» بیشترین کاربرد را دارد. اهمیت این تعبیر هنگامی آشکار می شود که می بینیم در مواردی متعدد وصف منتخب خدا از میان همه اوصاف وی است و به ویژه در آیات آغازین فاتحه الکتاب، تنها وصفی است که میان دو اسم خاص خدا، یعنی اسم جلاله «الله» و «الرحمن»، یاد شده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ». عالمان مسلمان از دیرباز در مبدأ اشتقاق و معنای «العالمین» اختلاف نظر داشته اند؛ چراکه نخست ساخت واژه «عالم»، بر وزن مفروض فاعَل، بر اوزان مشهور اشتقاقی عربی نیست، و دوم، پیوند معنایی آن با ریشه مفروض ع ل م به معنای «دانستن» محل بحث است. بر این پایه، گمانه وام واژگی آن، به ویژه در ترکیب «ربّ العالمین» تقویت می شود. برای پاسخ به این مسأله در این پژوهش از روش های تاریخی و توصیفی استفاده شده است. با مراجعه به متون دینی و نیایش های یهودی، نزدیکی «ربّ العالمین» با تعابیری همچون «رِبُون هاعُولامیم» و «مِلِخ هاعُولام» عبری و «ماری عَلما»ی آرامی که در وصف خدا به کار رفته اند، آشکار می شود. با بررسی شواهد کتیبه شناختی برآمده از منطقه عربستان، روشن می شود که از حدود سه قرن پیش از اسلام ساکنان جنوب و شمال این منطقه گرایش به یگانه پرستی داشته ، در آغاز یهودی و از اوائل قرن ششم، مسیحی شده اند. اوصاف خدا در کتیبه های حمیری و شمال حجاز پیوند آنها با «ربّ العالمین» را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی «مخالف» و مواجهه با آن در متون مقدس مسیحیت و اسلام (پروتستان و شیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
6 - 25
حوزههای تخصصی:
بعد از گسترش دنیاگرایی، دین از جامعه کنار زده شد؛ مگر زمانی که کارکرد داشته و مشکلاتی از دنیای انسان را حل کرده باشد. هدف این تحقیق، نه اثبات حقانیت، بلکه احراز کاربرد متون اسلامی نسبت به متون مسیحی است. کلیسا نیز برای چنین مقصودی از برخی مواضع خود صرف نظر کرده است که همین امر نشان از ضرورت این گونه تحقیقات دارد. «مخالف» و مواجهه با او به عنوان یکی از تعاملات بشری موضوع این پژوهش است که بعد از تعریف مسئله و تحدید دامنه و بیان شباهت ها و تفاوت های ظاهری مطلب، داده های پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شد و سپس توسط تحلیل مضمون توصیف و تبیین گردید. نتیجه آنکه با اسلام در مقایسه با مسیحیت بیشتر مخالفت شده؛ ولی خود اسلام کمتر مخالفت کرده است و بیشتر مخالفت هایش برای پاسداشت حق بوده؛ آن هم هنگامی که قدرتی نداشته است؛ به همین سبب بیشتر در ساحت گفتار و سپس پندار مخالفت کرده است، نه کردار؛ بنابراین این رویکرد اسلام برخلاف مسیحیت به اقدامات جبران ناپذیر منجر نشده است.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های زیبایی در زیبایی شناسی مسیحی و اسلامی با تکیه بر آرای آگوستین و ابن هیثم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
61 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاه های سنت آگوستین و ابن هیثم در مورد زیبایی می پردازد. آگوستین متفکر مسیحی با رویکردی عرفانی به زیبایی نگریسته، درحالی که ابن هیثم دانشمند مسلمان رویکردی علمی و تجربی داشته است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های زیبایی در آثار این دو اندیشمند و مقایسه تشابهات و تفاوت های دیدگاه های آنها با استفاده از روش کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد که با وجود تأثیرپذیری هر دو از فلسفه یونان باستان و وجود تشابهاتی در نظریات زیبایی شناختی شان، نوع نگاه متفاوت عرفانی آگوستین و علمی ابن هیثم، منجر به اختلافاتی در دیدگاه هایشان در مورد مؤلفه های زیبایی شده است. این مطالعه تطبیقی به دلیل جایگاه برجسته این دو اندیشمند در سنت های زیبایی شناسی اسلامی و مسیحی و همچنین اهمیت نظریات ابن هیثم در میان اندیشمندان غربی، حائز اهمیت است.
همبستگی الهی با محرومان؛ دلالت های اجتماعی الهیات آزادی بخش در سنت مسیحی − اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
21 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: قرن بیست ویکم، عصر جهانی شدن علم و فناوری است؛ اما بسیاری از جوامع بشری درگیر بحران های متعددی هستند. میلیون ها انسان از بی عدالتی، ظلم و خشونت رنج می برند. انسان ها در جهان پسامدرن هنوز تحت فشار بیکاری، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و بی خانمانی هستند. پناهندگان و مردم به حاشیه رانده شده، قربانی جنگ و خشونت هستند و عذاب نژادپرستی و تبعیض را تحمل می کنند. در حال حاضر، مبارزات آزادی خواهانه این ستم دیدگان به امید رهایی از رنج و ستم در سطح گسترده ای شروع شده و همچنان نیز ادامه دارد. پشتوانه ایدئولوژیک چنین نهضت های آزادی بخش و ضد استعماری در جوامع مسلمان، آموزه های نوع دوستانه اسلام است. اسلام دین مهربانی نسبت به دیگران، برقراری عدالت بین آنها، اعطای حقوق آنها و دفاع از مظلومان و آزاردیدگان است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش مذهبی و ضد استعماری در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، مداخلات استعمارگران (امپریالیسم)، فساد، عقب ماندگی و فقر کشورهای جهان سوم (به ویژه خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکای لاتین) شکل گرفت. اسلام از تمام آزادی خواهان جهان می خواهد که در برابر فقر و ستم سکوت نکنند و برای آزادی محرومان و ستم دیدگان و علیه ظلم و خشونت ساختاری قیام کنند. وظیفه شرعی مؤمن واقعی، مبارزه با شرایط موجود و تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. بنابراین، متکلمان آزادی خواه، الهیات را فقط «شناخت خداوند به نحو تئوریک» نمی شمارند، بلکه عملی کردن آن ازطریق مبارزه با فقر، ستم، تبعیض و شکاف طبقاتی می دانند. هدف این مقاله، تحلیل ریشه های این رویکرد انسان دوستانه در متون دینی مسیحیت و اسلام و شناسایی ویژگی های مشترک آن در این دو سنت است.روش: این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این روش، ابتدا متون دینی و تاریخی مرتبط با موضوع الهیات آزادی بخش در اسلام و مسیحیت جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک های تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه های مرتبط با این موضوع استخراج و تحلیل شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای مانند کتب، مقالات و اسناد مرتبط با الهیات آزادی بخش، جامعه شناسی سیاسی و مطالعات دینی استفاده شده است. همچنین، از متون مقدس و روایی اسلام و مسیحیت برای استخراج آموزه های مرتبط با عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و حمایت از محرومان بهره گرفته شده است. در مرحله تحلیل محتوا، مفاهیم کلیدی مانند عدالت، آزادی، ظلم، ستم، فقر، محرومیت و همبستگی با محرومان شناسایی و سپس روابط بین این مفاهیم با استفاده از رویکرد تطبیقی بین دو سنت دینی بررسی شده است. درنهایت، با استفاده از یافته های حاصل از تحلیل متون، الگویی برای الهیات آزادی بخش اسلامی با تأکید بر همبستگی با محرومان ارائه شده است.نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که الهیات آزادی بخش اسلامی، ریشه در آموزه های عدالت خواهانه و ضد ظلم اسلام دارد. اسلام با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مساوات، برادری و همبستگی اجتماعی، به مبارزه با هرگونه ظلم، ستم و نابرابری دعوت می کند. حمایت اسلام از جنبش های آزادی بخش بر اصولی چون سازش ناپذیری با ستمگران، پیوند معنوی، حبّ و بغض مقدس و عشق به مردم استوار است. الهیات آزادی بخش اسلامی، با تأکید بر نقش اجتماعی - سیاسی اسلام در مقابله با فقر، ستم و نابرابری نشان می دهد که اسلام نه تنها یک دین فردی، بلکه دینی اجتماعی و سیاسی است که به بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان توجهی ویژه دارد. همچنین، پژوهش نشان می دهد که بین الهیات آزادی بخش اسلامی و الهیات آزادی بخش مسیحی، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد. هر دو رویکرد، بر عدالت، آزادی، همبستگی با محرومان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. این نقاط مشترک، می تواند زمینه را برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند.بحث و نتیجه گیری: الهیات آزادی بخش اسلامی، به عنوان یک حوزه مطالعاتی نوظهور، نیازمند توجه و بررسی بیشتر است. این رویکرد، با تأکید بر آموزه های عدالت خواهانه اسلام و نقش اجتماعی−سیاسی این دین در مبارزه با ظلم و ستم، می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان ایفا کند. الهیات آزادی بخش اسلامی، با الهام از آموزه های مشترک بین اسلام و مسیحیت، می تواند زمینه ای برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. این مقاله با به چالش کشیدن الهیات سنتی در پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن، به تحلیل مختصات مشترک الهیات آزادی بخش اسلامی−مسیحی می پردازد. توضیح بیشتر اینکه الهیات سنتی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، خدایی را محور مطالعه خود قرار می دهد که با صفات مطلقه، حاکم مطلق جهان، متعالی و منزه از جهان، بیرون از تاریخ و زمان، ازلی و ابدی، ثابت و ایستا، بدون تغییر و تحول و تأثیر و تأثر و غیر رابطه مند و غیر واکنشی تصویر می شود. این تصویر کلاسیک از خدا، نه تنها در دنیای مدرن کارایی خود را از دست داده، بلکه به ضرر انسان نیز تمام شده است. تخریب محیط زیست، نادیده گرفتن تنوع انسان ها و دامن زدن به تبعیض ها و بی عدالتی های اجتماعی ازجمله پیامدهای این تصویر است.در پاسخ به نیاز انسان مدرن، متکلمان به ارائه خوانشی کارآمد از الهیات روی آوردند. الهیات رهایی بخش، شاخه ای از الهیات مدرن است که ابتدا توسط متکلمان مسیحی پدید آمد. ریشه اصلی آن را باید در رویکرد افراطی متکلمان مسیحی به ایمان و معنویت فردی و غفلت از مسائل عینی و اجتماعی مردم دانست. بی اعتنایی کلیسا به این مشکلات، زمینه ظهور این مدل الهیاتی را در پاسخ به معضلات اجتماعی مانند فقر، بی عدالتی و سایر تبعیض ها فراهم کرد.این مقاله با الهام از مسیحیت، ریشه الهیات رهایی بخش را در رسالت ضد استبدادی اسلام جستجو کرد. اسلامی که با هدف رهایی کسانی نازل شد که زیر بار ظلم و ستم و تبعیض، کرامت انسانی خود را از دست داده بودند. این دین، حافظ ارزش های انسانی عدالت و برابری است و نمونه کامل آن، حضرت محمدn بود. اسلام، مکتب مبارزه با ظالمان و هر نوع ساختار تبعیض آمیز و خشونت آمیز است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش، در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، استعمار و فقر کشورهای جهان سوم شکل گرفت. با وجوداین، «الهیات آزادی بخش اسلامی»، موضوعی نسبتاً ناشناخته در دانش الهیات سیاسی است. این مقاله با ارائه یک مدل اسلامی برای الهیات سیاسی به عنوان الهیات آزادی بخش، ضمن تحلیل هندسه معرفتی و کاربردی این مدل، جایگاه واقعی آن را نشان می دهد.یافته ها نشان می دهد اصلی ترین مشخصه الهیات رهایی بخش مسیحی − اسلامی، وارد کردن ایمان به عرصه عمومی و صحنه عمل است. ایمانی که به اقدام رهایی بخش منجر نشود، فرد و جامعه را به رستگاری نخواهد رساند. اگر ایمان شخص به تغییر در شرایط نابسامان اجتماعی منجر نشود، فاقد ارزش است. بنابراین، ایمان و معنویت از منظر الهیات رهایی بخش، یک حقیقت زنده، پویا و متجلی در عمل است. مؤمن در قبال همنوع خود بی تفاوت نیست، به خلق خدا عشق می ورزد، در برابر ستمگران می ایستد و در کنار مظلومان می ماند.تقدیر و تشکر: نویسنده مقاله از تلاش های بی دریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که با پیشنهادات ارزشمندشان نگارنده را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار است.تعارض منافع: نویسنده مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش نداشته است.
بررسی تحلیلی تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین در دوران استعمار (1700- 1808م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
103 - 115
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. مسیحیت در قرن پانزدهم با ورود فاتحان به منطقه آمریکای لاتین وارد شد. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی، اقتضای ارتباط با مسیحیت آمریکای لاتین را ایجاد کرده است. توسعه و تعمیق این رابطه و ایجاد تعامل، نیازمند شناخت دقیق از فرهنگ و تمدن و دین آن سرزمین است. ازسوی دیگر، مسیحیت معاصر در امتداد مسیحیت دوران استعمار شکل گرفته است؛ به همین دلیل برای فهم کلیسای معاصر چاره ای جز فهم کلیسا در دوران استعمار نداریم. کلیسای کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلفی (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. دوره سوم (دوره تضعیف) از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چون در این دوره با تضعیف کلیسا، ازیک سو کلیسا حاکمیت سیاسی خود بر این مناطق را از دست داد و ازسوی دیگر زمینه شکل گیری حکومت های سکولار و ورود جریان های پروتستان به منطقه فراهم آمد. ما در این تحقیق به بررسی ریشه ها و عوامل تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. علل تضعیف کلیسای کاتولیک به صورت کلی به علت های بیرونی (تضعیف پاپ و تضعیف کلیسای کاتولیک در اسپانیا) و علت های درونی (خشونت کلیسا در برخورد با مخالفان و اختلافات داخلی کلیسا در آمریکای لاتین) تقسیم می شود. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای است و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است. روش داده پردازی اطلاعات نیز توصیفی و تحلیلی است.
برون رفت تومیستی از مساله "نجات به مثابه شری طبیعی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های الهیات معاصر، شرور طبیعی است. در جستار حاضر، بیان خواهد شد که از آنجا که انسان ها اغلب در پدیدآمدن شرور طبیعی نقشی ندارند، یکی از مصادیق شر طبیعی مساله نجات و سعادت انسان هایی دانست که یا سال ها پیش از ظهور ادیان می زیسته اند و یا به دلایل مختلف از مواجهه با پیام نجات بخش خداوند محروم مانده اند. از این رو، می توان گفت که مساله امکان یا امتناع نجات چنین انسان هایی هم می تواند در زمره مباحث الهیاتی به ویژه الهیات مسیحی قرار گیرد و هم در زمره مباحث فلسفه دین. این مساله با رویکردهای کثرت گرایی و انحصارگرایی در الهیات مسیحی نیز مرتبط می شود. اما براساس الهیات تومیستی، اگرچه خداوند پیام خود را در زمان و مکان خاصی در مسیح متجلی نموده ولی با داشتن تصوری درست از خدا و اوصاف او، درخواهیم یافت که خداوند هرگز، انسان ها را از مواجهه با پیام نجات بخش خود محروم نساخته است.
هم سنجی فقرات "درباره سه دگردیسی" نیچه با عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان نمادپرداز و شاعرانه نیچه، افزون بر مداقه درون متنی، به خوانشی میان متنی نیاز دارد. نیچه فیلسوفی است که کمر به نابودی کهن ارزش ها بسته است، او هرچند تربیتی مذهبی داشت، اما فلسفه اش را می توان نقد همه جانبه نگرش مسیحی، توصیف کرد. در این جستار، به شرح و تفسیر فصل "درباره سه دگردیسی" از کتاب "چنین گفت زرتشت"، با تاکید ویژه بر نگاه احتمالی نیچه به فقرات عهد جدید، پرداخته می شود. همچنین کوشش خواهد شد که عبارات طعنه آمیز آن، با عناصر بنیادین اندیشه مسیحی، هم سنجی شود و با مواجهه با قطعات پراکنده این فیلسوف، کلیت نظام آشکارتر گردد؛ این پژوهش می خواهد با حرکتی رفت و برگشتی میان جزء و کل، به فهمی دقیق تر از ذهن و زبان غریب نیچه در فقره سه دگردیسی تقرب جوید. شاید نتیجه این تلاش نشان دادن این باشد که مسیحیت نهادینه شده در درون نیچه او را وامی دارد، که با مسیح علیه آیین مسیحیت برآشوبد.
موضع ماکیاولی در برابر دین: مواجه ای مبتنی بر واقعیت موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
163 - 176
حوزههای تخصصی:
مواجهه ماکیاولی با دین همچون مواجهه او با فلسفه سیاسی کلاسیک، طبیعیات کلاسیک و نگرش به تاریخ به سبک کلاسیک امری متفاوت و از منظری خاص است. به اعتقاد نگارنده این مقاله، ماکیاولی به دلیل آنکه نجات میهن و دوام دولت سیاسی را در رأس هرم نگاه خود به غایت سیاست قرار داده است و از غایات به زعم خود خیالی دوری کرده است، تمامی وجوه و ساختار اندیشه کلاسیک را در این جهان بینی و غایت جدید مورد بررسی و ترجمه قرار می دهد. ماکیاولی از یک طرف اهمیت دین را در تداوم دولت سیاسی( اعم از جمهوری و شهریاری) بسیار زیاد می داند و از طرف دیگر آن را همچون شمشیری دولبه موجب نفاق و شکست و تباهی یک دولت و جامعه معرفی می کند. در این مقاله نگارنده توضیح می دهد که چگونه ماکیاولی دین مسیحیت را در تقابل با دین رومیان مورد نقد قرار داده و چه راهکارهایی را برای تغییر صورتِ ماده تباه شده دین توسط دستگاه کلیسا پیشنهاد می کند. نکته مهم این است که صورت جدید پیشنهاد شده، سابق در بطن انجیل واقع شده بود و ماکیاولی با استفاده از آن از دین تعریفی در راستای تبدیل آن به ابزاری مدنی و سیاسی ارائه می کند که می تواند در برابر بخت در تعریف سیاسی و مذهبی روم باستان قرار گیرد و در واقع موضع گیری پیچیده خود را نسبت به مسیحیت نشان دهد.
خاقانی و موسیقی کلیسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۴ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۵) ویژه نامه خاقانی شناسی ۱
2 - 11
حوزههای تخصصی:
مناطق غربی دریای مازندران از سده ها پیش پایگاه آیین مسیحیت در ایران بوده است. در این کیش، موسیقی در برگزاری مراسم آیینی چه به صورت سازی و چه آوازی به کار می رود و شیوه ای دیرسال در کلیساهای مسیحی است. خاقانی شروانی به واسطه زاده شدن و پرورش در این ناحیه از ایران کهن و مراوده با مسیحیان و نیز آگاهی شایان توجهش از دانش موسیقی نظری و عملی، امکان آشنایی ژرف با گونه موسیقی کلیسایی برایش فراهم بوده است. در این مقاله با طرح این پرسش که خاقانی تا چه حدی با موسیقی کلیسایی مواجهه داشته و میزان آگاهی او از موسیقی کلیسایی چه اندازه بوده، در بستر مطالعات تاریخی آثار منظوم و منثور او در کنار منابع وابسته به موسیقی کلیسایی در سرزمین اران کاویده شد و موازین این پیوند کشف و طرح گردید. چنین برمی آید که خاقانی دست کم مؤلفه های اجرایی موسیقی کلیسایی را می شناخته است. وی به خوبی این را در معرفی نظام سازهای موسیقی کلیسایی و شیوه خواندن سرودهای کلیسایی در آثارش بازتاب می دهد. او در آثارش به متون سرودهای مسیحی اشاره ای نمی کند و از موسیقی دانان مسیحی که در زمره مقامات کلیسا به شمار می آیند سخنی نمی آرد اما به یقین نبودِ این موضوعات را دلیل نداشتن آگاهی و عدم ارتباطش نمی توان انگاشت چراکه هر داده در دسترسی در شعر و نثر شاعر بروز نمی کند.
بررسی ایماژ اسلامی جهاد واستکبارستیزی در سروده های رشید سلیم خوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و مقدمه: دین در طول تاریخ نقش بسزایی در ادبیات، به ویژه شعر، ایفا کرده است و همواره شاعران و پژوهشگران بسیاری به آن، به عنوان یکی از مهم ترین اغراض شعری، توجه کرده اند، از این رو میان دین و ادبیات رابطه ای دو سویه برقرار بوده است. چنین ارتباطی موجب شده است تا شعر در بسیاری از موارد در خدمت دین در آید و به گسترش و بیان روشن تر اهداف دینی بشتابد، از سوی دیگر، دین نیز با موضوع ها و زمینه های فکری بی نظیر خود در خدمت طبع آزمایی شاعران و ادیبان قرار گیرد. با این توصیف، دسته ای از شاعران، با کاربست معانی دینی در اشعار خود، شعر را به منزلهٔ ابزاری برای نیل به اهداف اجتماعی، تربیتی و سیاسی به کار برده اند. رشید سلیم خوری، معروف به قِروی، از شاعران مسیحی لبنان است که در ادب مهجر از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اندیشه های دینی، به ویژه اسلامی، به شکل آشکار و برجسته ای در اشعار او نمود یافته است. تأثیر پذیری از اندیشه های دین اسلام و الهام گرفتن از آموزه های قرآن و آیات آن از بارزترین ویژگی های شعری او به شمار می آید که این امر نشان گر ارتباط محکمی میان این شاعر مسیحی با دین اسلام و قرآن کریم است، از این رو، بسیاری از باورهای دین اسلام دوشادوش باورهای مسیحی شاعر، حتی به شکل بارزتری، در سروده های او نمودار شده است. اندیشهٔ جهاد و استکبار ستیزی، که از مبانی دین اسلام و از مهم ترین ضرورت های آن به شمار می رود، در تعالیم اسلامی در مقایسه با مسیحیت از تأکید بیشتری برخوردار است. برای پی بردن به اهمیت مسئلهٔ جهاد در اسلام کافی است بدانیم که این موضوع به عنوان یکی از فروع دین اسلام مطرح شده و در بسیاری از آیات قرآن بر ضرورت آن تأکید شده است. این در حالی است که تعالیم اولیهٔ مسیحیت بر این عقیده بنا شده که جهاد و قوانین جنگ نباید در قلمرو دین وارد شود، زیرا دین ضد جنگ است. بنابر این، با توجه به شرایط حساس زادگاه رشید سلیم خوری که بیش از چند سده زیر سلطهٔ حکوت عثمانی و کشورهای استعمارگر بوده و با در نظر داشتن محل زندگی وی میان مسلمانان و تأثیر پذیری بالای او از اندیشه های اسلامی، جستار حاضر در پی آن است به بررسی تأثیر اندیشهٔ اسلامی جهاد و استکبار ستیزی بر سروده های این شاعر مسیحی بپردازد و، در صورت وجود تأثیر پذیری، هدف های شاعر از کاربست این اندیشه در اشعار خود را بررسی کند.روش شناسی: در این پژوهش، نگارندگان کوشیده اند تا با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین نمونه هایی از کاربرد اندیشهٔ جهاد و استکبار ستیزی در شعر رشید سلیم خوری بپردازند و به هدف های او از کاربرد چنین اندیشه ای دست یابند. برای انجام این پژوهش، به مجموعه های شعری شاعر، به ویژه دیوان «أعاصیر»، توجه شده و نمونه های شعری با روش قیاسی (کل به جزء) انتخاب شده است، به این ترتیب، ابتدا همهٔ سروده های شاعر خوانش و بررسی شده، سپس نمونه هایی، که دارای اندیشهٔ جهاد و استکبار ستیزی و مفاهیم اسلامی مرتبط با این اندیشه بوده، انتخاب و تحلیل شده است.یافته ها: با توجه به اینکه شاعر زادگاه خویش یعنی لبنان را در پی نابه سامانی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از سلطهٔ حکومت های مستکبر و استعمار گر فرانسه و انگلستان ترک کرده، با این حال، او از فضای عربی و اسلامی زادگاه خویش تأثیر بالایی پذیرفته، به گونه ای که تأثیر پذیری از آموزه های قرآن و تعالیم استکبار ستیزانهٔ دین اسلام در اشعار او نمود یافته و این امر موجب شده است تا شاعر به اندیشهٔ اسلامی جهاد و استکبار ستیزی دیدگاهی مثبت و مدافعانه داشته باشد.بحث ونتایج: اندیشهٔ جهاد و استکبار ستیزی، به عنوان یکی از ضرورت های دین اسلام و مهم ترین مبانی آن، به شکل عمیقی با باورهای دینی رشید سلیم خوری پیوند خورده و در برخی اشعارِ این شاعر مسیحی جلوه گر شده است. این در حالی است که به چنین اندیشه ای در آموزه های اولیهٔ مسیحیت، که برمبنای صلح و سازش و تسلیم بنا شده، کمتر توجه شده است. در همین راستا شاعر در اشعار خود نه تنها به مخالفت با روحیهٔ تسلیم پذیری و سازش در دین مسیحیت برخواسته، بلکه شخصیت پیامبر اسلام (ص) را به عنوان بهترین آموزگار جهاد و مبارزه با مستکبران ستوده است. وی در برخی سروده های خود با بهره گیری از تعالیم قرآن بر ایجاد آمادگی نظامی و تسلیحاتی، به عنوان اصلی مهم در جهاد و عاملی برای هراس افکنی در وجود دشمن، تأکید کرده است. شاعر در اشعار خود با بهره گیری از معارف اسلامی بر اهمیت اتحاد و یکپارچگی، به عنوان نخستین گام در راه جهاد، اشاره کرده و لازمهٔ پیروزی در جهاد با مستکبران را وجود جامعه ای متحد و خالی از تقرقه دانسته است. از نظر او، تنها راه رسیدن به استقلال مبارزه و جهاد با مستکبران و کشورهای استعمار گر غرب به ویژه انگلیس، فرانسه و اسرائیل است، از این رو، شاعر مردم لبنان را به مبارزه و جهاد با مستکبران تشویق می کند و به گرامی داشت و تقدیس شهیدان و مدافعان حریم کشور خود در برابر استکبار گران می پردازد. او، با کاربست اندیشهٔ دینی جهاد و استکبار ستیزی در سروده های خود، شعر را به منزلهٔ ابزاری برای رسیدن به اهداف اجتماعی و سیاسی و تشویق جامعهٔ لبنان و جهان عرب به جهاد و مبارزه با دولت های استعمار گر غرب، به ویژه اسرائیل، به کار گرفته است تا این کشورها بتوانند با دستیابی به استقلال مانع دخالت بیگانگان در امور داخلی خویش شوند.
دو بستر و یک رویا، مقایسه رویکرد سنت فرهنگی اسلامی و مسیحی در قبال معلولین
حوزههای تخصصی:
دین اسلام و مسیحیت به افراد ناتوان ذهنی و جسمی اهمیت داده اند اما در سنت اسلامی به ویژه در قرون اولیه اسلامی مانند مسیحیت مجامع خاص مذهبی برای نگهداری از معلولین شکل نگرفت. در دین مسیحیت از ابتدای پیدایش نگاه ویژه ای به معلولین و مراقبت از آنها در کنار نگهداری از بیماران وجود داشت و به تدریج به عنوان خویش کاری نهاد مذهب به ویژه دیرهای راهبان درآمد. در این اسلام این مسئله در سنت اسلامی وجود نداشت که مراکز دینی نگهداری از معلولین و بیماران را تقبل کنند هر چند نهاد دین با افراد ناتوان در ارتباط بود. بر این اساس سوال اصلی این پژوهش از این قرار است که چه عاملی باعث رویکرد متفاوت این ادیان به معلولین بود؟ برای پاسخ به این سوال از مطالعه تطبیقی در متون متقدم و بنیادین اسلامی و مسیحی استفاده شده است و برای تحلیل تفاوت ها به زمینه های اجتماعی پیدایش دو دین رجوع شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سنت یونانی - رومی به دلیل از میان بردن معلولین در سنین طفولیت، آیین مسیحیت تلاش نمود تا با سنت کافر کیشی پیشین مقابله نموده و ضمن تعریف مراقبت از ناتوانان به عنوان حسن اخلاقی به تدریج مراقبت از معلولین را به عنوان خویشکاری نهاد مذهبی در نظر گرفت. اما در زمینه پیدایش اسلام و نوع نگاه اسلامی، چهره ای منفور از معلولین در اذهان نبود و از این رو دستورات صریحی برای حمایت از آنها صادر نشد. این تفاوت زمینه باعث تفاوت های کنشی در سنت این ادیان شد اما در نوع نگاه به معلولین هر دو دین به یک اندازه به عنوان آفریدگان خدا به معلولین احترام میگذاشتند.