مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل معادلات ساختاری


۱۸۱.

ارائه الگوی ساختاری از روابط اهداف پیشرفت، نگرش به سرقت علمی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جهت گیری هدفی سرقت ادبی عملکرد تحصیلی مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۰
سرقت علمی و عوامل مرتبط با آن از موضوعات مورد علاقه محققان روان شناسی و علوم تربیتی است. هدف از پژوهش، ارائه الگویی ساختاری از روابط اهداف پیشرفت، نگرش به سرقت علمی، میزان انجام آن و عملکرد تحصیلی در دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه صنعتی اصفهان بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد سیصد نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته برای سرقت علمی و مقیاس اهداف پیشرفت میگلی و همکاران بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دهنده تأثیر مستقیم و مثبت اهداف رویکردی- عملکردی و اجتنابی- عملکردی بر نگرش مثبت به سرقت علمی و میزان انجام آن و تأثیر مستقیم و منفی اهداف تبحری بر این متغیرها بود. نگرش به سرقت علمی و میزان انجام سرقت علمی در میان اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، نقشی واسطه ای داشتند. می توان نتیجه گرفت که با ترویج اهداف تبحری در نظام آموزش عالی، سرقت علمی قابل پیشگیری است.
۱۸۲.

سبک های هویت، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و سلامت روانی دانشجویان: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۸۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های هویت و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان بر سلامت روانی دانشجویان انجام گرفت. طرح این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری نیز تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بودند که تعداد 250 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های هویت، پرسشنامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان، مقیاس اضطراب، افسردگی و تنیدگی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همسبتگی پیرسون و تحلیل مسیر و با کمک نرم افزار های 20Amos  و 18SPSS انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هویت اطلاعاتی به گونه منفی و هویت سردرگم- اجتنابی به گونه مثبت بر افسردگی و اضطراب دانشجویان تاثیر مستقیم دارد. همچنین، هویت اطلاعاتی به واسطه راهبرد تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و هویت سردرگم-اجتنابی به واسطه راهبرد نشخوارگری بر اضطراب و افسردگی تاثیری معنادار دارند. همچنین، هویت اطلاعاتی بر راهبرد تمرکز مجدد بر برنامه ریزی به گونه مثبت و هویت سردرگم- اجتنابی بر ملامت خویش و نشخوارگری به گونه منفی تاثیر مستقیم دارند. راهبردهای هیجانی تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و تمرکز مجدد مثبت به طور منفی بر افسردگی و اضطراب تاثیری مستقیم دارند. افزون بر این، نشخوارگری و فاجعه سازی به طور مثبت بر افسردگی و اضطراب تاثیر می گذارند. راهبرد هیجانی ملامت دیگران نیز با اضطراب، رابطه علی مثبت نشان داد. نتیجه این مطالعه نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های هویت در بروز آسیب یا سلامت روانی و تجربه هیجان های منفی نقش مهمی دارند. یافته های این پژوهش می تواند در مشاوره با دانشجویان به کار گرفته شود و از بروز آسیب های روانی در آنان پیشگیری گردد.
۱۸۳.

طراحی مدل معادلات ساختاری سیاست ها و دستاوردهای مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۳
هدف این پژوهش، طراحی مدل معادلات ساختاری سیاست ها و دستاوردهای مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان بود. روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و از جهت روابط بین متغیر ها، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان وزارت ورزش و جوانان(466 نفر) بود که با استفاده از جدول کرجسی مورگان، 214 نفر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند،  اما به جهت لزوم کفایت تعداد نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری، پرسشنامه های تحقیق در اختیار 320 نفر قرار گرفت. از مجموع پرسشنامه های برگشتی، اطلاعات 294پرسشنامه(92 درصد) قابل استفاده بود که به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه محقق ساخته       سیاست های مدیریت منابع انسانی و انگیزش، پرسشنامه های استاندارد تعهد سازمانی بوزمن و پرریو (2001)، همکاری با مدیر و همکاران کاستر، لامبویج (2005) و ساندرز و ون امریک(2004) و رضایت شغلی لینز(2003) بود که روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید رشته مدیریت ورزش و پایایی آنها به روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. برای شناسایی عوامل متغیرهای تحقیق و تعیین بار عاملی و روایی ساختاری ابزار، از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش متعامد استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های کفایت نمونه برداری (KMO) و کرویت بارتلت، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر و برای ارایه الگو مناسب به روش مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب رگرسیون چندگانه بین ابعاد سیاست ها و دستاوردهای مدیریت منابع انسانی در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار و حدود 23 درصد تغییرات دستاوردهای مدیریت منابع انسانی متأثر از ابعاد سیاست های مدیریت منابع انسانی        می باشد. مدل پیشنهادی تحقیق نیز از برازش مناسبی در جامعه مورد نظر برخوردار بود. همچنین،    سیاست های مدیریت منابع انسانی دارای ضریب اثر 67/0 بر دستاوردهای مدیریت منابع انسانی بود. بنابراین، سیاست های مدیریت منابع انسانی و ابعاد آن، قدرت تبیین دستاوردهای مدیریت منابع انسانی را دارا می باشد. 
۱۸۴.

مطالعه رابطه حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۶
انسان، موجودی اجتماعی است و از روی غریزه و فطرت خود به دنبال برقرار کردن ارتباط با سایر هم نوعان خود است تا از این طریق، خود را در زیر چتر حمایتی آن ها قرار دهد و از مزیت های با هم بودن بهره و نصیبی ببرد. افراد از طریق پیوند و اتصال به شبکه ها و گروه های مختلف در جامعه- اعم از رسمی و غیر رسمی- و ارتباط نزدیک با اعضای این شبکه ها می توانند از توجه و حمایت آن ها برخوردار شوند، از احساس انزوا و تک افتادگی رهایی یابند و به عنوان یک شهروند آگاه و مسئول، در وهله اول سلامت خود و اطرافیان و در وهله بعدی، سلامت یک جامعه را تضمین کنند. به این منظور و جهت پی بردن به تاثیر چنین حمایت هایی که یک شخص از پیوندهای اطراف خود می گیرد بر سلامت اجتماعی اش، 361 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به شیوه طبقه ای متناسب و با ابزار پرسش نامه مورد پیمایش قرار گرفتند. یافته ها بیان گر آن است که ارتباط معنادار و مستقیمی بین دو متغیر حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه r نشان می دهد که ابعاد مختلف حمایت اجتماعی بر روی هم به اندازه 298/0 با سلامت اجتماعی همبستگی دارند. هم چنین ضریب تبیین r2 بیان گر این است که ابعاد سه گانه حمایت اجتماعی 9/8 درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. بر اساس ضرایب بتای استاندارد شده (beta)، بعد "حمایت خانواده" با ضریب 169/0 بیش ترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارد و بعد از آن "حمایت دیگران مهم" است که ضریبش 143/0 می باشد. در مورد بعد حمایت دوستان نیز از آن جایی که ضریب معناداری آن زیر 05/0 است می توان گفت که در تبیین سلامت اجتماعی سهم بسیار ناچیزی ایفا می کند. همچنین، نتایج مدل سازی معادله های ساختاری و شاخص های برازش آن نشان داد که با افزایش حمایت اجتماعی، سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
۱۸۵.

شناسایی مضامین مربیگری ورزش ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تایید مضامین مربیگری ورزش با استفاده از رویکرد آمیخته بود. مشارکت-کنندگان بخش کیفی شامل بیست نفر از مربیان و ورزشکاران بودند که معیارهای خاص پژوهش را داشتند، به صورت هدفمند برای مصاحبه های عمیق انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. در مرحله کمی با استفاده از داده های مرحله کیفی پرسشنامه ای تهیه و پس از اخذ تایید روایی محتوایی متخصصان توسط 380 پاسخگو کامل شد. نتایج مدل معادلات ساختاری، کلیه مضامین را تایید کرد. سه مضمون پایه به ترتیب شامل بین فردی، درون فردی و محیطی بود. مضامین بین فردی شامل مدیریت (سازماندهی، به کارگیری، هدایت، برنامه ریزی، ارزیابی)، مهارت های مربیگری (انسانی-ارتباطاتی، فنی-آموزشی، ادراکی-رهبری و سیاسی)، رفتار مربیگری (هدایتی-اجتماعی، حمایتی-فرهنگی، رفتارهای ویژه)، روابط اجتماعی (با همکاران، ذی نفعان، ورزشکاران، رسانه ها) و بود. مضامین درون فردی شامل ویژگی های فردی (روانی، اخلاقی، شخصی)، فلسفه (تفکر هنرمندانه، عشق به کار، باورها و ارزش های مرکزی)، دانش مربیگری (قابلیت انتقال دانش؛ تئوریک، عملی) و تمایل به رشد و تعالی (یادگیری مداوم، داشتن روحیه پژوهشگری، کارآموزی) بود. مضمون محیطی شامل ایفای نقش (الگو، تخصص گرایی، معلمی)، موقعیت مسابقه (تاکتیک، راهبرد، آمادگی لجستیک برای مسابقه، تنتیجه گرایی)، موقعیت تمرین (آموزش تاکتیک، آموزش تکنیک، افزایش آمادگی جسمانی)، و شرایط محیطی (هدف ورزش، محیط ورزش، شاگردان) بود. یافته ها نشان داد علاوه بر مواردی که به فرد مربی مرتبط است، آنها نقش ها، وظایف و فعالیت های متعدد و متفاوتی دارند پس نیاز دارند همانند یک رهبر ارکستر، از دانش و هنر خود برای بسترسازی مولفه های مورد نیاز برای هر موقعیت خاص استفاده نماید.
۱۸۶.

مفهوم سازی تباهی اقتصاد در چرخه ناکارآمدی انتصاب مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ناکارآمدی انتصابات تحلیل مضمون مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
نقص در فرآیند انتصاب مدیران، می تواند منجر به تصمیمات ناپایدار، مدیریت ناکارآمد منابع، و کاهش بهره وری اقتصادی گردد. تحلیل مفهومی از تباهی اقتصاد به درک علل و پیامدهای این پدیده می افزاید. این جستار سعی در بررسی تبعات انتخاب مدیر ناکارآمد دارد تا به پیشرفت و توسعه پایدار در حوزه اقتصادی کمک کند. هدف تحقیق حاضر مفهوم سازی تباهی اقتصاد در چرخه ناکارآمدی انتصاب مدیران در سازمان ها می باشد. این پژوهش از نظر هدف بنیادی – کاربردی به لحاظ پارادایم شناسی از نوع پراگماتیسم بوده که در فاز اکتشاف مدل تفسیری و در فازآزمون مدل اثبات گرا است. رویکرد تحقیق آمیخته و استراتژی تحلیل مضمون می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش کلارک و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. روش نمونه گیری در قسمت کیفی هدفمند، حجم نمونه کیفی را مدیران ارشد سازمانهای دولتی و در مجموع با پانزده نفر مصاحبه گردید و جامعه آماری بخش کمّی نیز مدیران و کارشناسان وزارت کشور تشکیل دادند. روش نمونه گیری کمی بصورت تصادفی ساده که با استفاده از نرم افزار جی پاور حجم نمونه نهایی تحقیق 130نفر تعیین گردید. روایی محتوا توسط خبرگان تأیید و روایی سازه مدل اندازه گیری از طریق آزمونهای میانگین واریانس استخراجی، فورنل و لارکر و پایایی مدل با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. آزمون تحلیل مسیر مدل اکتشاف شده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس بررسی شد. 27 شاخص یا گویه در کدگذاری اولیه استخراج و آنها با کمک تحلیل عاملی اکتشافی در 7 مؤلفه گروه بندی گردیدند در ادامه نیز این 7 عامل به 3 عامل اصلی شامل:" دست خوشی های سیاسی؛ تخریب توازن اقتصادی را به همراه دارد" ، " عدم تخصص در افراد مسئول: تراژدی نهفته ای در کارایی سازمان" و " لابی گری سیاسی: نابودگر اعتماد و آسیب زننده به بنیان اقتصاد" گروه بندی گردیدند
۱۸۷.

تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی وفاداری به برند تعامل مشتری بازاریابی دیجیتال مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۹۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند با تأکید بر مطالعه موردی برند ایکس ویژن در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد. همچنین، تعاملات مشتریان در رسانه های اجتماعی نقش مهمی در ایجاد ارزش ادراک شده و اعتماد به برند دارد که به نوبه خود، منجر به افزایش وفاداری مشتریان می شود. یافته های این تحقیق می تواند به مدیران بازاریابی و برندها در تدوین استراتژی های مؤثر در حوزه بازاریابی دیجیتال کمک کند.
۱۸۸.

نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه در ارتباط بین بازاریابی رسانه های اجتماعی و وفاداری به برند

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی وفاداری به برند ارزش ویژه برند ارزش منصفانه مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۰
در این پژوهش، نقش ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه به عنوان متغیرهای میانجی در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر وفاداری مشتریان به برند بررسی شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان برند ایکس ویژن در اینستاگرام بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن از طریق روایی محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی از طریق ارزش ویژه برند و ارزش منصفانه، تأثیر مثبت و معناداری بر وفاداری مشتریان به برند دارد (β = 0.48, p < 0.001). همچنین، ارزش منصفانه تأثیر بیشتری نسبت به ارزش ویژه برند در افزایش وفاداری مشتریان داشته است. این یافته ها می تواند راهنمایی برای مدیران بازاریابی در جهت تدوین استراتژی های مؤثر برای افزایش وفاداری مشتریان باشد.
۱۸۹.

سنجش مؤلفه های بر سازنده ی حس مکان در بافت های تاریخی؛ مروری بر محله بازار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت تاریخی حس مکان کرمانشاه مدل معادلات ساختاری محله بازار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۶۲
حس مکان مفهومی مهم و تأثیرگذار در احساس شهروندان یک شهر یا باشندگان یک محله است. علاوه برآن، توجه به شاخص ها و گویه های مرتبط با این حس می تواند در پویایی فعالیت ها در بستر محلی، ماندگاری ساکنان در محله، افزایش حس تعلق مکانی افراد و تعهدشان نسبت به آن بسیار مؤثر باشد. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش کمی و روش تحلیل توصیفی انجام شده است. فرضیه این پژوهش آن است که برساخت حس مکان در محله بازار به علت عقبه تاریخی اش، متأثر از عامل معناست. عطف به هدف پژوهش، سنجش عوامل بر سازنده ی حس مکان در محله ی بازار، حجم نمونه با توجه به جمعیت سال ۱۳۹۵ محله بازار واقع در بافت تاریخی و مرکز کرمانشاه که ۲۷۶۰ نفر بود و با به کارگیری فرمول کوکران و لحاظ نمودن خطای ۰۵/۰، ۳۶۲ نفر برآورد شد. به منظور سنجش متغیرهای وابسته پژوهش حاضر، از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در مدل ترسیم شده متغیرهای وابسته کالبد، معنا و فعالیت به عنوان عناصر سازنده حس مکان در بافت تاریخی محله بازار موردسنجش قرارگرفته اند. فزون بر آن، با استفاده از نرم افزار ایموس گرافیک (AG) مدل پژوهش مورد تحلیل واقع شد تا میزان اثرگذاری هریک از متغیرها بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه مشخص شود. نتایج حاکی از آن است که سه مؤلفه معنا، فعالیت و کالبد در برساخت حس مکان محله ی بازار دخالت دارند. بدین معنا که تمامی شاخص ها در سطح معناداری بالایی قرار داشتند. عطف به مدل معادلات ساختاری تدوین شده و برازش آن، می توان چنین استدلال کرد که مؤلفه معنا با بار عاملی ۰/۹۹۷ بالاترین تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان دارد. فزون بر آن، مؤلفه فعالیت با بار عاملی ۰/۹۶۷ و مؤلفه کالبد با بار عاملی ۰/۹۱۵ کمترین میزان تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه دارند.
۱۹۰.

بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری و رفتار استفاده از فناوری هوش مصنوعی: مطالعه موردی کشت و صنعت های شرکت کشاورزی رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش کشاورزی رفتار استفاده فناوری هوش مصنوعی قصد رفتاری مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۹۴
فناوری هوش مصنوعی یکی از راه حل های مطلوب فعلی برای حل مشکلات بخش کشاورزی و افزایش کمی و کیفی میزان تولید محصولات این بخش است. چرا که پیش بینی و بهبود سیستم های مدیریت مزرعه، می تواند کیفیت و عرضه محصول را تضمین کند. افزون براین، بخش کشاورزی به دلیل جایگاه آن در اقتصاد و امنیت غذایی کشور به عنوان یکی از حوزه های اولویت دار برنامه های ملی توسعه فناوری هوش مصنوعی به حساب می آید. گسترش چنین فناوری جدیدی در مقیاس وسیع کشاورزی و در سطح کشور به عوامل مختلفی بستگی دارد. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر، تعیین پیش بینی کننده های کلیدی قصد رفتاری و رفتار استفاده از فناوری هوش مصنوعی در بخش کشاورزی است. ویژگی متمایز این تحقیق ترکیب جنبه های مدل توسعه یافته نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2) با جنبه های فناوری، سازمانی و محیطی (TOE) است. حجم نمونه مبتنی بر روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 211 نفر برآورد و داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه به صورت مصاحبه از کارکنان 9 کشت و صنعت کشاورزی واقع در چهار استان خراسان شمالی، رضوی، جنوبی و سمنان در سال 1402 جمع آوری شد. نتایج نشان داد عملکرد مورد انتظار و تأثیرات اجتماعی، مهمترین عوامل مثبت تعیین کننده قصد رفتاری افراد برای پذیرش فناوری هوش مصنوعی هستند. متغیر ترس از فناوری به عنوان مهمترین عامل بازدارنده پذیرش فناوری تعیین شد. در بین جنبه های فناوری، سازمانی و محیطی، نتایج نقش قابل توجه جنبه های سازمانی و محیطی بر قصد رفتاری افراد را برجسته می کند. در نهایت، متغیرهای امید به تلاش، شرایط تسهیل کننده، انگیزه لذت جویی، قیمت-ارزش، اعتماد به فناوری، عادت و جنبه های فناوری دیگر عوامل تعیین کننده قصد رفتاری افراد جهت پذیرش فناوری می باشند. این نتایج اطلاعات مهمی را برای ذینفعان مختلف فراهم می کند. توصیه می شود سیاست گذاران در اجرای برنامه های توسعه فناوری هوش مصنوعی در کشاورزی متغیرهای تعیین کننده قصد رفتاری را مورد توجه قرار دهند؛ دولت باید در توسعه زیرساخت های ضروری این فناوری سرمایه گذاری کند و با وضع قوانین کارآمد و پرداخت تسهیلات کم بهره، بستر توسعه این فناوری را فراهم سازد؛ طراحان با ارائه اطلاعات و مشارکت دادن کشاورزان در فرآیند توسعه آن، آنها را بهتر در مورد عملکرد فناوری خود آگاه کنند.
۱۹۱.

مدل سازی رابطه سن و دستمزد بر بهره وری نیروی انسانی متخصص در شرکت های مهندسی پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره وری نیروی انسانی متخصص مدل سازی سن و دستمزد بر بهره وری شرکت های مهندسی پروژه محور مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۴
امروزه تأکید رشد بر سرمایه های انسانی است و اعتلای کیفیت نیروی کار یکی از راه های اساسی افزایش بهره وری است. انسان به عنوان یک محور در توسعه نقش اساسی را در تمام محورهای دیگر بازی می کند. این مؤلفه کلیدی بهره وری در حوزه شرکت های مهندسی که اصلی ترین سرمایه سازمان تلقی می شود، بیشتر حائز اهمیت است؛ زیرا خروجی فعالیت های فکری آن ها منجر به ایجاد یک خدمت مناسب و خلاقانه برای مشتری می شود. همچنین متوسط سن در ایران رو به افزایش است در حالی است که جمعیت مولد رو به کاهش است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سن و دستمزد بر بهره وری نیروی انسانی متخصص در شرکت های مهندسی با استفاده از مدل معادلات ساختاری اجرا شد. نتایج نشان داد که میزان ضریب استاندارد اثر سن بر مؤلفه های بهره وری نیروی انسانی شامل مؤلفه ورودی 367/0- با میزان تی 348/7، پردازش با ضریب استاندارد 396/0- و میزان تی 641/6- و خروجی با ضریب استاندارد 169/0- و میزان تی 138/2 می باشد. همچنین میزان اثر سن بر سطح دستمزد با ضریب استاندارد 256/0 و میزان تی 762/4 و اثر سن بر متغیر ورودی 367/0- با میزان تی 348/7، بر پردازش با ضریب 396/0- و میزان تی 641/6 و بر خروجی با ضریب 153/0- و میزان تی 138/2 است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش سن و عبور از نیمه عمر کاری و در پی آن افزایش سطح دستمزد، بهره وری منابع انسانی متخصص در فعالیت های عملیاتی کاهش می یابد.
۱۹۲.

تأثیر تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت تحصیلی و یادگیری زبان: بررسی شیوه های خودتنظیمی در بستر تغییرات اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی طرح پژوهشی همبستگی یادگیری خودمحور مدل معادلات ساختاری تعامل معلم و زبان آموز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۵
مقاله حاضر با هدف بررسی تعامل بین معلم و زبان آموزان که نقش مهمی در یادگیری و موفقیت تحصیلی آنها در مطالعه زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد، انجام شده است. به این منظور راهکارهای یادگیری خودتنظیمی و تاثیر غیر مستقیم آن در بستر تغییرات اجتماعی – فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ای متشکل از ۲۱۸ زبان آموز )۱۰۲ مرد و ۱۱۶ زن( از میان ۶۴۵ زبانآموز انتخاب شده اند.این افراد بین دامنه سنی ۱۸ الی ۴۵ و از بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های یادگیری خودتنظیمی و تعامل بین معلم و دانش آموز و هم چنین از معدل آنها استفاده شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل عاملی بررسی و تحلیل شدند. روش آزمون فرضیه مدل معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین معلم و زبان آموز به صورت مستقیم و چشمگیری بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر می گذارد (0.45=r). به علاوه، نتایج به دست آمده نشانگر این بود که تأثیر رابطه بین تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت زبان آموزان به واسطه تأثیر یادگیری خود تنظیمی انجام شده است(0.47 =r) . مشارکت سببی عوامل اجتماعی که شامل تعامل بین معلم و زبان آموز و یادگیری خودتنظیمی است در پیشرفت تحصیلی آنها اثبات شد. این نتایج ضرورت توجه جدی برنامه ریزان آموزشی، مشاوران، و معلمان به موضوع پیشرفت تحصیلی فراگیران با استفاده از راهکارهایی چون افزایش میزان تعامل و یادگیری خودتنظیمی را نشان می دهد
۱۹۳.

تدوین مدل معادلات ساختاری تفکر راهبردی و چابکی سازمانی در فدراسیون های منتخب ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر راهبردی چابکی سازمانی فدراسیون ورزشی مدیران مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۹
هدف: هدف از اجرای این تحقیق،تدوین مدل معادلات ساختاری تفکر راهبردی و چابکی سازمانی در فدراسیون ها ی منتخب ورزشی ایران بود.روش شناسی: روش تحقیق حاضر همبستگی بودو برای تدوین مدل از معادلات ساختاری (مدل ساختاری، تحلیل مسیر)استفاده شد. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تفکر راهبردی (لیدکا، 1998) و پرسش نامه چابکی سازمانی (اسپایدزر، 2007)بود. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری و محتوایی و ضریب الفای کرونباخ برای پایایی پرسش نامه چابکی سازمانی96/0و تفکر راهبردی 96/0 تعیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل850 نفر از مدیران و کارکنان22 فدراسیون موفق و منتخب ورزشی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه آماری شامل 269 نفر با استفاده جدول کرجسی مورگان تعیین گردیدکه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدندو برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری لیزرل استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان دادکه مولفه های نگرش سیستمی (86/0=β)، عزم راهبردی (91/0=β)، تفکر فرضیه محور (87/0=β)، فرصت طلبی هوشمندانه (92/0=β) و تفکر به موقع (88/0=β) بر تفکر راهبردی اثر مستقیم معنی داری داشتند (01/0>P). در ضمن مولفه های سرعت (92/0=β)، شایستگی (92/0=β)، انعطافپذیری (85/0=β)، پاسخگویی (85/0=β) برچابکی سازمانی اثرمستقیم معنی داری داشتند (01/0>P). همچنین تفکر راهبردی بر چابکی سازمانی در فدراسیون های منتخب ورزشی اثر مستقیم و معنی داری داشت(01/0>P 82/17=t 94/0=β). شاخص های آزمون دارای برازش مطلوب و مبین تاثیر تفکر راهبردی بر چابکی سازمانی بود.نتیجه گیری: با عنایت به نتایج بدست آمده نتیجه گیری می شود با تدوین اهداف و استراتژی منسجم برای توسعه تفکر راهبردی بین مدیران و کارکنان فدراسیون های ورزشی، زمینه توسعه چابکی سازمانی در بین فدراسیون های ورزشی را می توان در آینده فراهم نمود
۱۹۴.

مدل معادلات ساختاری رابطه ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای روستایی با ناپایداری جمعیتی آنها (نمونه موردی: سکونتگاههای روستایی شهرستان فردوس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهاجرت مدل معادلات ساختاری سکونتگاه روستایی شهرستان فردوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۸
پایداری جمعیتی و استمرار سکونت در روستاها تابعی از وضعیت مهاجرتی آن ها است. ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هر نظام فضایی روستایی در ناپایداری جمعیتی آن مؤثّر است ولی تاثیر این شرایط در سکونتگاه های روستایی مختلف شدت و ضعف متفاوتی دارد. این تحقیق به بررسی رابطه ویژگی ها و شرایط زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی روستاهای دارای سکنه شهرستان فردوس با ناپایداری جمعیتی آن ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری پرداخته است. جهت بررسی کیفیت مدل از معیارR2، معیارQ2 ،آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا استفاده شده است. مقدارR2 مدل، 35/0 و بیشتر از 33/0 و مقادیرQ2 متغیر ناپایداری برابر با 297/0 و نشانگر قابلیت متوسط پیش بینی مدل است. مقدار آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیز مقادیر پایایی ترکیبی هر سه متغیر بالاتر از7/0 و نشانگر پایایی مناسب و مورد پذیرش بودن اعتبار ترکیبی سازه ها است. مقدار AVE برای هر سه متغیر بیشتر از4/0 و نشان دهنده همگرای مناسب مدل است. نتایج تحقیق نشان داد؛ مقدار آماره t اثر ویژگی های طبیعی بر ناپایداری برابر با 01/5 بر ویژگی های اجتماعی برابر با 03/3 و بر ویژگی های اقتصادی برابر 36/2 و بیشتر از رقم 96/1 و سطح معناداری آزمون از سطح خطای 05/0 کمتر است که نشانگر ارتباط ویژگی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مورد استفاده در این مدل با ناپایداری جمعیتی روستاها می باشد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که با کاهش منابع آب، افزایش ارتفاع، کاهش میزان سواد، افزایش افراد بالاتر از 65 سال، کاهش تعداد امکانات خدماتی، کاهش نسبت شاغلان صنایع دستی و شاغلان بخش صنعت و خدمات و افزایش مالکان غایب از روستا، ناپایداری جمعیتی روستاها افزایش یافته است.
۱۹۵.

واکاوی عوامل و محرک های مؤثر در سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سامان دهی بافت فرسوده عوامل و محرک ها مدل معادلات ساختاری شهر زاهدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۴
گسترش فضایی بی رویه، بدون برنامه و ورود افراد مهاجر به شهر زاهدان باعث شکل گیری بافت های حاشیه ای در این شهر گردیده است. این شهر همانند شهرهای بزرگ کشور از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد. یکی از موارد مهم در کاهش مشکلات ناشی از آن، شناسایی عوامل مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده در این شهر است. لذا پژوهش حاضر سعی بر آن دارد، ضمن شناسایی محلات حاشیه ای و فرسوده شهر به بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان بپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مردم محلی و ساکنان بافت های فرسوده شهر زاهدان بوده که با استفاده از فرمول کوکران 280 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از پرسش نامه و سوالات کمی (طیف لیکرت) و مصاحبه استفاده شد. جهت بررسی وضعیت بافت های فرسوده شهر زاهدان از روش توصیفی-تحلیلی و GIS استفاده شد. برای شناسایی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده زاهدان از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج بررسی وضعیت بافت های فرسوده و ناکارآمد زاهدان نشان داد که محلات شیرآباد، کریم آباد، کارخانه نمک و پشت گاراژ، بابایان، مرادقلی و چلی آباد مهم ترین محلات دارای بافت فرسوده و ناکارآمد در شهر زاهدان هستند. نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت فرسوده نیز نشان داد که عامل اقتصادی با ضریب تأثیر 71/0 بیشترین تأثیر را بر سامان دهی بافت فرسوده زاهدان داشته است. عامل امکانات، خدمات و تأسیسات زیربنایی شهری با ضریب تأثیر 67/0، عامل اجتماعی و فرهنگی با ضریب تأثیر 61/0، عامل کالبدی و محیطی با ضریب 59/0 و عامل سیاست های نوسازی بافت فرسوده با ضریب تأثیر 47/0، در مرتبه های بعدی قرار گرفته اند. لذا پژوهش حاضر سعی بر آن دارد، ضمن شناسایی محلات حاشه ای و فرسوده شهر، به بررسی عوامل و محرک های مؤثر بر سامان دهی بافت های فرسوده و ناکارآمد حاشیه شهر زاهدان بپردازد.  
۱۹۶.

سنجش اهمیت و اثربخشی مؤلفه های پروژه ایجاد خیابان کامل شهری (مورد پژوهی: خیابان کامل شهدای ایرانیت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی خیابان شهدای ایرانیت خیابان کامل مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه خیابان ها به عنوان یکی از فضاهای مهم شهری، نقش بسیار زیادی در ایجاد و تداوم جریان حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در یک شهر دارند. این فضاها نه تنها به عنوان شبکه های ضروری برای جابه جایی مردم، کالا و وسایل نقلیه عمومی عمل می کنند، بلکه به عنوان محلی برای بهبود تعاملات و ایجاد ارتباطات مردم نیز شناخته می شوند. این فضاها به عنوان بسترهایی برای رویدادهای فرهنگی و اجتماعی عمل می کنند و به جذب افراد به فضاهای عمومی و افزایش احساس تعلق به جامعه کمک می کنند. با توجه به اهمیت زیاد خیابان ها در تشکیل فضاهای شهری پویا، بهینه سازی آن ها برای برخورداری از مطلوبیت بالا، امری ضروری است. با توجه به افزایش جمعیت و تنوع نیازها، خیابان ها باید به گونه ای طراحی شوند که پاسخ گوی نیازهای مختلف کاربران باشند. یکی از راهبردهای بهینه سازی و ارتقای کیفیت خیابان ها، پروژه خیابان کامل است که به خیابان هایی گفته می شود که به طور هم زمان و عادلانه، نیازهای مختلف کاربران، از جمله عابران پیاده، دوچرخه سواران، رانندگان، کاربران سیستم های حمل ونقل همگانی، توان یابان و سالمندان، کودکان و کسب وکارهای محلی را پاسخ می دهد. اهمیت طرح خیابان کامل از آنجا نشئت گرفت که بیشتر خیابان های شهری را خیابان های ناکاملی تشکیل می دادند که برای اتومبیل ها طراحی شده بودند و به اندازه کافی به نیازهای سایر کاربران توجه نداشتند. این خیابان ها معمولاً با مشکلاتی نظیر ترافیک سنگین، آلودگی هوا و عدم ایمنی برای عابران پیاده و دوچرخه مواجه بودند. با توجه به این امر که پروژه خیابان کامل در ایران برای نخستین بار در محور شهدای ایرانیت واقع در محله نفرآباد منطقه 20 تهران اجرا شده و با توجه به چالش های موجود در فضای شهری تهران، این پژوهش با هدف ارزیابی پروژه خیابان کامل به منظور شناسایی عوامل تأثیرپذیر و اطلاع از کیفیت و کارایی اجرای آن بر جوامع محلی و درک بهتر نیاز های کاربران صورت گرفته است. در پی پاسخ به اهداف پژوهش، این پرسش ها مطرح می شود که ضریب اهمیت و تأثیرپذیری هر یک از مؤلفه ها در اجرای خیابان کامل نسبت به سایر مؤلفه ها چگونه بوده است؟ و اجرای پروژه خیابان کامل در خیابان شهدای ایرانیت چگونه بر کاربران این خیابان تأثیر گذاشته است؟ با بررسی این سؤالات می توان به درک بهتری از چالش ها و فرصت های موجود دست یافت و راهکارهایی برای بهبود کیفیت خیابان ها و فضاهای عمومی کارآمدتر، انسانی تر و همه شمول ارائه کرد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر ماهیت و جهت گیری در دسته پژوهش های توصیفی تبیینی و از نظر هدف، در دسته پژوهش های کاربردی قرار گرفته است؛ به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به استخراج معیارها پرداخته شده است. در تعیین این معیارها، باید به این نکته توجه داشت که اجرای یک خیابان کامل چطور بر رفتار و واکنش یک جامعه و محیط پیرامون تأثیر می گذارد. این معیارها باید به وضوح نشان دهنده چگونگی واکنش کاربران نسبت به اجرای پروژه خیابان کامل باشند. پس از تعیین معیارها در ادامه، اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های مختلفی از جمله مشاهدات میدانی، مصاحبه با کارشناسان شهری و تکمیل پرسش نامه جمع آوری شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی از ساکنان و کاربران خیابان شهدای ایرانیت انجام شده و برای تبیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که در مجموع، تعداد 374 پرسشنامه از کاربران خیابان شهدای ایرانیت جمع آوری شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS در قالب جدول و نمودار توصیف و از طریق نرم افزار GIS مکانی شده اند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار لیزرل صورت گرفت. این روش به عنوان یک روش پیشرفته و ابزار قدرتمند در تحلیل داده ها این امکان را فراهم می سازد که ساختار و روابط پیچیده بین متغیرهای پنهان با یکدیگر و با متغیرهای مستقل بررسی و اثرات مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه های مختلف پروژه تحلیل شوند. مدل یابی معادلات ساختاری در چهار مرحله انجام شده است. ابتدا، نرمال بودن داده ها مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول، ساختار پنهان موجود در داده ها شناسایی شد و از صحت مدل درباره این ساختار پنهان اطمینان حاصل شد. آزمون نکویی برازش نشان داد مدل به خوبی با داده ها برازش شده، از این رو در مرحله آخر ساختار پنهان داده ها به صورت چندمرحله ای از طریق تحلیل عاملی مرتبه دوم بررسی شده است. یافته ها یافته ها بیانگر آن است که بیشتر کاربران خیابان شهدای ایرانیت را افراد 20 تا 60 سال به خود اختصاص داده اند که از این میان، حدود 44 درصد را بازنشستگان و افراد خانه دار تشکیل می دهند. این آمار نشان دهنده نقش مهم این گروه ها در استفاده از فضاهای این خیابان است. در این پژوهش، به تحلیل مؤلفه های مختلف در چهار بعد اجتماعی فرهنگی، کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته شده است که هر یک از این ابعاد شامل مجموعه ای از معیارها هستند. دلیل انتخاب این چهار بعد مفهوم خیابان کامل و نتایجی است که از اجرای آن انتظار می رود. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان می دهد ابعاد اجتماعی فرهنگی با بار عاملی 0/94 و کالبدی با بار عاملی 0/86 بیشتر از سایر عوامل تحت تأثیر اجرای خیابان کامل شهدای ایرانیت قرار گرفته اند. بعد زیست محیطی نیز بار عاملی 0/79 و بعد اقتصادی بار عاملی 0/42 را به خود اختصاص داده اند. در ادامه پژوهش، علاوه بر ابعاد، معیارها نیز مورد سنجش و آزمون قرار گرفته اند که از این میان، معیارهای آسایش کالبدی و فراگیری و همه شمولی به ترتیب بار عاملی 0/88 و 0/86 را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری در این پژوهش به سنجش اهمیت و اثربخشی مؤلفه های پروژه خیابان کامل شهری با تمرکز بر خیابان شهدای ایرانیت پرداخته شد. نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان می دهد پروژه خیابان کامل شهدای ایرانیت در مجموع موفق عمل کرده و تأثیرات مثبتی بر محیط، جامعه محلی و حیاط شهری داشته است. این تأثیرات بیشتر در ابعاد اجتماعی فرهنگی نمود پیدا کرده است، به طوری که امنیت و سرزندگی خیابان افزایش یافته و کاربران در تمام سنین و با توانایی های مختلف در این خیابان حضور پیدا می کنند. بعد اقتصادی نسبت به سایر ابعاد کمتر تحت تأثیر قرار گرفته، به طوری که تعداد کاربری های تجاری و فعالیت های اقتصادی در خیابان در حال حاضر نسبت به پیش از اجرای پروژه تغییر چندانی نکرده است و اراضی تجاری تنها 6 درصد از کاربری ها را به خود اختصاص داده اند، با این حال قیمت زمین در این محدوده با رشد زیادی همراه بوده است. با توجه به اثربخشی مثبت اجرای پروژه خیابان کامل شهدای ایرانیت بر کاربران این خیابان، می توان از رویکرد خیابان کامل به عنوان الگویی برای بهبود وضعیت سایر محورهای شبکه معابر در سایر مناطق شهر تهران و دیگر شهرهای کشور بهره مند شد.
۱۹۷.

برنامه ریزی شهری مبتنی بر رویکرد شهر همه شمول (مورد پژوهی: محله قصر-حشمتیه منطقه 7 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل SWOT شهرهای همه شمول ماتریس QSPM مدل معادلات ساختاری محله قصر حشمتیه منطقه ۷ تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه در جهان کنونی، مفهوم «شهرهای همه شمول» به عنوان یکی از رویکردهای محوری در نظریه پردازی و سیاست گذاری شهری مطرح شده است؛ رویکردی که فراتر از ایجاد دسترسی فیزیکی، بر فراهم سازی زمینه های حضور، مشارکت و بهره مندی برابر تمامی افراد از فضاها و امکانات شهری تأکید دارد. شهر همه شمول شهری است که در آن هیچ کس صرف نظر از جنسیت، سن، توانایی جسمی یا ذهنی، وضعیت اقتصادی یا پیشینه فرهنگی، از عرصه عمومی و خدمات محروم نمی ماند. این رویکرد با در نظر گرفتن تنوع روزافزون جمعیت شهری، تلاش می کند تا ساختارها، سیاست ها و طراحی های فضایی را به گونه ای سامان دهد که نیازهای گروه های گوناگون از جمله سالمندان، کودکان، افراد دارای معلولیت، زنان و اقلیت های اجتماعی، به صورت عادلانه و مؤثر پاسخ داده شود. همه شمولی نه تنها به رفع نابرابری های فضایی و اجتماعی کمک می کند، بلکه نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی، تقویت انسجام اجتماعی، افزایش احساس تعلق و کاهش طردشدگی ایفا می کند. از این منظر، شهر همه شمول را می توان نماد شهری انسانی، عادلانه و پاسخ گو به نیازهای نسل امروز و آینده دانست؛ شهری که در آن تفاوت ها نه مانع، بلکه مبنای برنامه ریزی و طراحی محسوب می شوند. در این راستا، محله قصر حشمتیه در منطقه ۷ تهران به عنوان نمونه ای شاخص برای تحلیل میزان همه شمولی فضاهای شهری خودش انتخاب شده است. این محله با برخورداری از تنوع جمعیتی، بافت تاریخی و موقعیت مرکزی، در عین حال با چالش هایی جدی مانند عبور بزرگراه صیاد شیرازی و کمبود فضاهای عمومی همه شمول مواجه است؛ چالش هایی که دسترسی برابر، استفاده پذیری و کیفیت تجربه فضایی برای گروه های مختلف، به ویژه اقشار آسیب پذیر را با مانع روبه رو کرده است. چنین وضعیتی، ضرورت بازنگری در طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی با رویکردی همه شمول را برجسته می سازد. از این رو، هدف اصلی این تحقیق ارزیابی و برنامه ریزی فضاهای عمومی محله قصر حشمتیه بر اساس رویکرد شهر همه شمول است. این تحقیق به دنبال شناسایی و تبیین مؤلفه های فضاهای شهری همه شمول است و تلاش دارد تا راهکارهای عملی برای بهبود کیفیت فضاهای عمومی این محله ارائه دهد. از این رو، این پژوهش به دو سؤال اصلی پاسخ می دهد: 1- راهکارهای برنامه ریزی فضاهای عمومی و شهری محله قصر حشمتیه مبتنی بر رویکرد شهر همه شمول کدام اند؟ 2- مؤلفه های سازنده فضاهای شهری همه شمول شامل چه مواردی هستند؟ مواد و روش ها این تحقیق از نوع پژوهش های کاربردی است که از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) برای ارزیابی وضعیت فضاهای عمومی محله قصر حشمتیه استفاده می کند. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسناد کتابخانه ای و برداشت میدانی شامل مشاهده و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه این پژوهش شامل ۳۰ سؤال بسته بوده و ۳۷۵ نفر از ساکنان محله به آن پاسخ داده اند. برای تحلیل داده ها از مقیاس لیکرت پنج گانه و روش مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده های به دست آمده از پرسشنامه، در نرم افزار Smart PLS وارد شده و بارهای عاملی، ضرایب همبستگی و شاخص های برازش مدل تحلیل شدند. این مدل به منظور ارزیابی روابط میان متغیرهای مختلف در ابعاد اجتماعی فرهنگی، کالبدی عملکردی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن، با استفاده از تحلیل SWOT به ارزیابی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای محله پرداخته شد و استراتژی های پیشنهادی با استفاده از ماتریس QSPM اولویت بندی شد. یافته ها نتایج تحقیق نشان می دهند تمامی ابعاد مختلف فضاهای شهری تأثیر معناداری بر ارتقای کیفیت زندگی ساکنان محله دارند. در میان این ابعاد، بعد اقتصادی به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر بهبود وضعیت فضاهای عمومی محله شناخته شد. نیاز به فضاهایی که از نظر کالبدی مناسب و در عین حال از نظر اجتماعی فرهنگی دسترس پذیر برای تمامی گروه ها باشند، در این محله به طور آشکاری به چشم می خورد. در همین راستا، توسعه فضاهای سبز چندمنظوره و پارک های عمومی که بتوانند نیازهای تفریحی، بهداشتی و اجتماعی ساکنان را پوشش دهند، به ویژه برای گروه های آسیب پذیر از اهمیت بالایی برخوردار است. ابعاد مدیریتی و زیست محیطی نیز بر اساس تحلیل مدل معادلات ساختاری در وضعیت موجود محله قصر حشمتیه در جایگاه های چهارم و پنجم قرار دارند. این موضوع نشان می دهد در طراحی فضاهای عمومی این محله، به این ابعاد توجه کمتری شده است. با این حال، برای دستیابی به یک محله همه شمول، لازم است که این ابعاد نیز در برنامه ریزی شهری گنجانده شوند. نتیجه گیری این تحقیق نشان داد برای دستیابی به محله ای همه شمول و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان، طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری باید به گونه ای باشد که همه گروه های سنی و اجتماعی، از جمله کودکان، سالمندان، افراد ناتوان و زنان، بتوانند به طور برابر و مناسب از امکانات و خدمات بهره مند شوند. در این راستا، محله قصر حشمتیه نیازمند بازنگری جدی در نحوه ساماندهی فضاهای عمومی خود است. یکی از گام های اساسی، بهبود و توسعه شبکه پیاده روها و مسیرهای ارتباطی به ویژه خیابان کامل است، تا ضمن افزایش دسترسی پذیری، از گسست های فضایی موجود کاسته شود. این مسیرها باید با در نظر گرفتن شرایط حرکتی سالمندان و افراد دارای محدودیت جسمی طراحی شوند و شامل عناصری همچون رمپ ها، سطوح هشداردهنده و علائم راهنمایی مناسب باشند. حمایت از مشاغل خرد و خانگی، ایجاد بازارچه های محلی و ارائه آموزش های مهارتی می تواند به توانمندسازی گروه های کمتر برخوردار از جمله زنان، سالمندان و افراد دارای ناتوانی کمک کند و زمینه اشتغال زایی و کاهش نابرابری اقتصادی را در محله فراهم آورد. در کنار این اقدامات، توسعه فضاهای سبز چندمنظوره با امکانات خاص برای گروه های مختلف سنی و توانایی ها، به ویژه برای کودکان، سالمندان و افراد کم توان، می تواند نقش مهمی در ارتقای زیست پذیری محله ایفا کند. این فضاها باید شامل زمین های بازی، پارک های مناسب سازی شده و مسیرهای پیاده و دوچرخه سواری ایمن و قابل دسترس باشند. از دیگر راهکارهای پیشنهادی می توان به بازآفرینی فضاهای رهاشده و بی دفاع شهری اشاره کرد. این فضاها با تبدیل شدن به مراکز اجتماعی و فرهنگی، می توانند به بهبود امنیت، افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق در ساکنان منجر شوند. طراحی مراکز فرهنگی و تفریحی نیز باید به گونه ای باشد که نیازهای متنوع تمامی اقشار، به ویژه گروه های کمتر دیده شده را پوشش دهد. در نهایت، برای تضمین تحقق این اهداف، اصلاحات ساختاری در مدیریت شهری و افزایش مشارکت ساکنان در فرایند تصمیم گیری ضروری است. تنها با نهادینه کردن اصول عدالت فضایی و دسترسی برابر در سیاست گذاری ها و اجرا، می توان به سوی ایجاد محیطی شهری حرکت کرد که در آن هیچ کس نادیده گرفته نشود.
۱۹۸.

اثر ساختاری سازمان شخصیت و روابط ابژه بر علائم غیر قابل تبیین از لحاظ پزشکی و دردهای سایکوسوماتیک: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان شخصیت علائم غیرقابل تبیین پزشکی ذهنی سازی مدل معادلات ساختاری روان درمانی پویشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری بین سازمان شخصیت و روابط ابژه بر علائم غیرقابل تبیین پزشکی و دردهای سایکوسوماتیک با توجه به نقش واسطه ای ذهنی سازی انجام شد. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع کمی است که با روش مدل سازی معادلات ساختاری به شکل میدانی اجرا گردید. جامعه آماری شامل 450 نفر (18-45 سال) از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی تهران در سال های 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پنج ابزار استاندارد شامل سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ (IPO)، پرسشنامه روابط ابژه و واقعیت آزمایی بل (BORRTI)، ابزار سرند علائم جسمانی (SOMS-2)، پرسشنامه دردهای سایکوسوماتیک (PSQ) و پرسشنامه ذهنی سازی (MentS) استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-22 انجام گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که سازمان شخصیت اثر مستقیم مثبت و معناداری بر علائم غیرقابل تبیین پزشکی (β=0.697، p<0.001) و دردهای سایکوسوماتیک (β=0.711، p<0.001) داشت. روابط ابژه نیز اثر مستقیم مثبت و معناداری بر دردهای سایکوسوماتیک (β=0.669، p<0.001) دارد، اما اثر منفی و معناداری هم بر ذهنی سازی (β=-0.075، p<0.001) داشت. نتایج دیگر مطالعه نشان داد که ذهنی سازی اثر منفی و معناداری بر علائم غیرقابل تبیین پزشکی (β=-0.283، p<0.001) داشت، اما اثر آن بر دردهای سایکوسوماتیک (β=-0.261) معنادار نبود. در پایان نقش واسطه ای ذهنی سازی در ارتباط بین سازمان شخصیت و علائم غیرقابل تبیین پزشکی و دردهای سایکوسوماتیک، و همچنین بین روابط ابژه و علائم غیرقابل تبیین پزشکی و دردهای سایکوسوماتیک تأیید نشد. شاخص های برازش مدل نهایی حاکی از برازش مطلوب با مقادیر (RMSEA=0.11، GFI=0.848، NFI=0.750، RFI=0.893)می باشد. نتیجه گیری: برازش مدل ساختاری حاکی از وجود اثر مستقیم و معنادار سازمان شخصیت و روابط ابژه بر علائم غیرقابل تبیین پزشکی و دردهای سایکوسوماتیک است. علاوه بر این، سازمان شخصیت از طریق نقش واسطه ای ذهنی سازی نیز بر این علائم تأثیرگذار است. این یافته ها دارای پیامدهای کاربردی است که می تواند در طراحی و اجرای مداخلات روانشناختی در جمعیت بیماران مورد استفاده قرار گیرد.