مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
مشارکت اجتماعی
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
180 - 217
حوزههای تخصصی:
بسیج مستضعفین که یکی از معماری های اثرگذار امام خمینی(ره) می باشد، به عنوان نهادی جهادی در همه عرصه های گونان نقش آفرینی می کند که در دفاع مقدس، دفاع از حرم و برنامه های گوناگون انقلاب اسلامی اثرگذار بوده و الگوی مناسبی برای کشورهای جبهه مقاومت اسلامی ارائه داده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن نوین اسلامی با روش آمیخته انجام شده است. ابتدا در دیدگاه های مقام معظم رهبری تمدن سازی بسیج به شکل تحلیل مضمون و با روش کیفی انجام شد و سپس با روش کمی مشارکت اجتماعی بسیج با شاخص های خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج مطالعه شد. در روش کیفی نمونه با اشباع نظری به دست آمد جامعه آماری پژوهش، همه اعضای بسیج سپاه خلخال بوده که با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. روش نمونه گیری پژوهش از گونه خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که روایی آن صوری با نظر جامعه شناس ها و روش شناس ها به دست آمده است و پایایی آن برای متغیرهای پژوهش از 811./. تا 930/. بوده است در بخش کیفی 23 مضمون پایه در 6 مضمون سازمان دهنده به مضمون مرکزی نقش بسیجیان تمدن ساز ارتباط یافت که انتظارهای از بسیج از سوی فرمانده معظم کل قوا است. نتایج بدست آمده کمی برای مشارکت اجتماعی نشان داد، میانگین مشارکت اجتماعی بسیجیان خلخال در حد متوسط بوده است. تحلیل فرضیه های پژوهش بیان می کند، احساس خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج، نقش معناداری بر مشارکت اجتماعی اعضای بسیج در پیشرفت و ایجاد فضای رو به جلو و تمدن سازی دارند. شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری نشان داد بین داده های تجربی با مدل مفهومی پژوهش همخوانی بالایی وجود دارد. مقایسه انتظار و وضعیت شناسی نشان می دهد که بسبج در اندازه متوسط نقش تمدن سازی را با شاخص مشارکت با معرف های خودباوری، سرمایه های اجتماعی و... عضویتش انجام داده است برای ایفای نقش آرمانی باید بیشتر مجاهدت کند.
ارزیابی میزان موفقیت مشارکت اجتماعی در شهرهای جدید با استفاده از مدل AHP و GIS (مطالعه موردی؛ شهر جدید رامشار)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
473 - 497
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش شهروندان در مشارکت امور شهری بر کسی پوشیده نیست، شهروندان به عنوان کسانی که در شهر زندگی می کنند حق مشارکت در امور شهر را دارند؛ تا شهری پویا و پایدار داشته باشند؛ زیرا مردم بهتر از هر مدیر و کارشناسی از مشکلات شهر و محله خود باخبر هستند و می توانند نقش مهمی در ایجاد و توسعه یک شهر پایدار داشته باشند. در این مقاله سعی داریم به میزان موفقیت شهر جدید رامشار از مشارکت اجتماعی با استفاده از روش AHP و GISبپردازیم. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع، توصیفی تحلیلی می باشد. داده های این تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه به دست آمده است که نحوه پاسخگویی به سؤالات به صورت مستقیم و رودررو بوده است. جامعه آماری 3245 نفر جمعیت شهر رامشار بوده که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 344 بدست آمد است. از داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS میانگین گرفته شد سپس با مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) محاسبات آماری معیارها و زیر معیارها و در آخر وزن نهایی گزینه ها برای تصمیم گیری بهتر به دست آمد. درنهایت توزیع فضایی مشارکت اجتماعی در سطح نواحی با استفاده از نرم افزار GIS 10 بر روی نقشه نشان داده شد. از تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که در شهر رامشار، ناحیه دو از میزان مشارکت اجتماعی بالاتری برخوردار است و این امر گویای توجه بیشتر به نظر مردم در فرآیند امور اجتماعی و اداری خود در سطح جامعه می باشد و در کل این واقعیت را بیان می دارد که مشارکت اجتماعی می تواند در پیشبرد اهداف طرح های توسعه شهری و رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود مؤثر باشد.
پیش بینی فرایند توسعه و تکامل سیمای شهری از طریق مدیریت تبلیغات شهری با در نظرگیری نقش مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری بوشهر، استانداری بوشهر و همچنین شرکتهای فعال در حوزه تبلیغات شهری و همچنین شرکتهای عمرانی فعال در حوزه سیمای شهری نظیر شرکتهای پیمانکاری در سال 1403 فعال در زمینه تبلیغات و مدیریت شهری به صورت احتمالی ساده در نظر گرفته شدند که با استفاده از فرمول کوکران از بین 2980 نفر تعداد 340 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 4 انجام شد و نتایج نشان داد که مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان با مدیریت تبلیغات شهری و توسعه و تکامل سیمای شهر بوشهر رابطه معنی دار دارد و همچنین رابطه بین مشارکت اجتماعی شهروندان با مدیریت تبلیغات شهری و توسعه و تکامل سیمای شهر بوشهر با ضریب مسیر مشارکتهای اجتماعی بر دو متغیر مدیریت تبلیغات شهری و الگوهای توسعه و تکامل سیمای شهری به ترتیب برابر 0.503 و 0.167 با احتمال 95 درصد تایید کرد. در ادامه نیز مشخص شد که رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان با مدیریت تبلیغات شهری و توسعه و تکامل سیمای شهر بوشهر با ضریب مسیر ب 0.133 و 0.979 برای دو متغیر مدیریت تبلیغات شهری و الگوهای توسعه و تکامل سیمای شهری با احتمال 95 درصد تایید شد.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری (مورد مطالعه: محله اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایه اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.
علل جامعه شناختی کار داوطلبانه در سازمانهای غیر دولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
385-419
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن است که کار افراد داوطلب در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران را شناسایی و علل جامعه شناختی، شرایط فرهنگی و باورهای سوق دهنده افراد به کار داوطلبانه در این حوزه را مطالعه کند. ازاین رو، کنکاش در مقاصد، کارایی، پیشینه فرهنگی، آرمانهای ذهنی و علل اقبال به کودکان کار و خیابان می تواند به روشن شدن علل جلب افراد به مشارکت اجتماعی و بهره گیری از سرمایه انسانی و فرهنگی ایشان منجر شود. روش: این مطالعه با اتکا به روش کیفی نظریه زمینه ای، تکنیکهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده به تحلیلی جامعه شناختی از موضوع مطالعه پرداخته است. 22 مصاحبه از طریق نمونه گیری هدفمند با استراتژیی نمونه گیری نظری انجام شد. کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه با بهره از نرم افزار مکس کیودی در سه مرحله (باز، محوری، گزینشی) انجام شد و در آخر با رسیدن به اشباع نظری و کسب تنوع کافی، نمونه گیری پایان یافت. یافته ها: در این پژوهش، تعداد 1761 کد به دست آمد و درنهایت به 57 مقوله تقلیل پیدا کرد. مقوله های اصلی شامل «خلق هویتی تازه، پذیرش اجتماعی، پاسخ به دغدغه مندی اجتماعی، کارآمدی و مفیدبودن، جبران کاستی دولت، عضویت داوطلبانه» حول مرکز «پدیده داوطلبی» و طی یک مدل پارادایمی شامل «شرایط علی»، «پدیده»، «زمینه»، «شرایط مداخله گر»، «پیامدها» شکل گرفته است. بحث: کار داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان، پدیده ای چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی چون ابعاد ساختاری- اجتماعی، عوامل فردی، عوامل مذهبی و عوامل خانوادگی قرار می گیرد.
عوامل اجتماعی مؤثر در کاهش بازگشت معتادان به مصرف مجدد مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۲۸۱-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیشتر مطالعات حوزه اعتیاد بر شاخص های تأثیرگذار بر اعتیاد متمرکز شده اند و مطالعات معدودی به تأثیر عوامل عوامل اجتماعی در بازگشت مجدد به مصرف مواد متمرکز شده اند. بنابراین با توجه به چند بعدی بودن گرایش به مصرف مواد مطالعه در خصوص گرایش مجدد به مواد از طریق عوامل زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی یک ضرورت اساسی است. هدف: این مطالعه با هدف عوامل اجتماعی مؤثر در کاهش بازگشت معتادان به مصرف مجدد مواد انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جوانان دامنه سنی 15 تا 30 سال شهر ایذه در سال 1403 تشکیل دادند که بر اساس گزارش سازمان مبارزه با مواد مخدر شهر ایذه 3200 نفر می باشند. نمونه پژوهش 345 نفر از جوانان مصرف کننده مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد شهر ایذه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های یادگیری اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی محقق ساخته و ولع مصرف صالحی فدردی و همکاران (1389) جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS.26 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین یادگیری اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی با ولع مصرف رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که به ترتیب حمایت اجتماعی 35، مشارکت اجتماعی 62 و یادگیری اجتماعی 13 درصد از واریانس وسوسه مجدد مصرف مواد را در جوانان تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد افرادی که آمادگی بیشتری برای مصرف مجدد مواد دارند، دارای سطح پایین تری از حمایت، مشارکت و یادگیری اجتماعی هستند. بنابراین، توجه به این متغیرها و تدوین برنامه های آموزشی مبتنی بر این متغیرها در کاهش مصرف مجدد مواد در مصرف کنندگان پیشنهاد می شود.
نقش سازمان های مردم نهاد در بازتوانی اجتماعی معتادان بهبود یافته در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، سازمان های مردم نهاد افزایش زیادی داشته است.این سازمان ها در حوزه های مختلف از جمله حمایت و بازتوانی اجتماعی معتادان فعالیت داشته اند. لذا این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش که «سازمان های مردم نهاد چه نقشی در بازتوانی معتادان بهبود یافته به جامعه دارند»، انجام شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لخاظ روش،کمی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان بهبود یافته و استفاده کننده از خدمات سازمان های مردم نهاد در شهر تهران بود. شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده وحجم نمونه ۳۰۰ نفر بود. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین میزان حمایت اجتماعی، ارضای نیازها، مشارکت اجتماعی و نظارت اجتماعی بر افزایش بازتوانی اجتماعی معتادان، رابطه معنادار مستقیمی وجود دارد. یافته ها نشان داد که بین سازمان های مردم نهاد و بازتوانی اجتماعی، همبستگی مثبت و معنی دار (۵۳۲/۰) وجود دارد.این امر بیانگر این است که هر چه میزان خدمات و حمایت های ارائه شده توسط این سازمان ها افزایش یابد، بازتوانی اجتماعی نیز بهبود می یابد. همچنین، همبستگی مثبت و معنی داری که بین حمایت اجتماعی (۴۳۲/۰)،کنترل اجتماعی (۴۲۱/۰)، ارضای نیازها (۲۹۶/۰) و مشارکت اجتماعی (۳۵۴/۰) با بازتوانی اجتماعی وجود دارد،نشان دهنده این است که افزایش هر یک از این متغیرها می تواند به بهبود بازتوانی اجتماعی کمک کند. ضریب بتای ۰.۴۵۳ برای سازمان های مردم نهاد به این معنی است که این متغیر تأثیر مثبت بر بازتوانی اجتماعی دارد. درنتیجه می توان گفت سازمان های مردم نهاد با ایجاد شبکه های حمایتی، فراهم کردن امکانات برای ارضای نیازهای اساسی معتادان بهبود یافته و ارتقای فرصت های مشارکت اجتماعی، بستری مناسب برای بازتوانی اجتماعی فراهم می کند.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی به شمار می آید که در جهان امروز نقش بسزایی را ایفا می کند. مشارکت شهروندان در امور شهری در واقع توسعه از مردم، با مردم و برای مردم است. به عبارتی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها برنامه ریزی ها و کلیه فعالیت ها و امور شهری مورد توجه مدیران، برنامه ریزان، صاحب نظران توسعه اجتماعی مخصوصاً در حوزه برنامه ریزی شهری و شهرسازی قرار گرفته است. با توجه به این مطالب هدف این پژوهش طراحی نظام شناسایی و طبقه بندی مولفه های مشارکت شهروندان در امور شهری از طریق مطالعه و جمع بندی پژوهش های انجام شده در زمینه مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد فراترکیب است. روش پژوهش حاضر کیفی است و جامعه آماری این پژوهش را کلیه مقالات علمی و پژوهشی انجام شده در ایران با موضوع مشارکت شهروندان در امور شهری از سال1390 تا پایان سال ۱۴۰۰ تشکیل داده است. در کل تعداد 32 مقاله پژوهشی یافت شد که در نهایت پس از بررسی و پالایش های مختلف 19 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب گردید یافته ها نشان می دهد تاکنون در6 مقوله و 48 مفهوم پیرامون عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری کار صورت پذیرفته است که پس از طی مراحل متعدد مدل مفهومی مرتبط با این موضوع ارائه شده است.
مدیریت هوشمند شهری در بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد مشارکت اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت همیشه از دغدغه های مهم برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات و ظهور مدیریت هوشمند شهری، مشارکت معنی و مفهوم تازه ای پیدا کرده است. هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش مدیریت هوشمند در ارتقای مشارکت اجتماعی شهروندان به منظور بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 تهران است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، کارشناسان فعال در حوزه بازآفرینی شهری محدوده مورد مطالعه و واحدهای تابعه آن بوده اند. حجم نمونه با استفاده از روش اشباع نظری تعیین گردیده است. در این روش 31 نفر کارشناس به عنوان نمونه مورد مطالعه تعیین گردیده است. روش نمونه گیری به صورت تکنیک گلوله برفی بوده است. روش جمع آوری داده و اطلاعات به صورت مرور اسنادی، پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با برخی از افراد نمونه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از جداول فراوانی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی پژوهش، منطقه 12 کلان شهر تهران بوده است. یافته ها: یافته های پژوهش گویای آن است که مدیریت هوشمند با مؤلفه های اشتراک گذاری اطلاعات، فراهم ساختن بسترهای مشارکت و همکاری، هماهنگی داخلی، حکمرانی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و راهبردهای پشتیبان تصمیم گیری می تواند راه حل های نوآورانه در ارتقاء مشارکت و بازآفرینی شهری در اختیار مدیران شهری قرار دهد. ضرایب عامل های پنجگانه که بیشتر از 05/0 به دست آمد، گویای آن است که سازه ی حکمرانی هوشمند منجر به مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری به منظور بازآفرینی شهری شده و فرآیندهای سازمانی و روابط بین شهروندان با مدیران شهری را تسهیل می کند. بیش از 85 درصد افراد مطالعه شده با سازه مورد نظر موافق هستند. نتایج: نتایج حاصل حاکی از آن است که حکمرانی هوشمند باعث مدل سازی خط مشی حاکمیت شهری شده و در نتیجه به همکاری و مشارکت اعضای گروه های درگیر در بازآفرینی شهری کمک می کند و در نتیجه تعامل بین مدیریت شهری با مردم به صورت آنلاین افزایش پیدا می کند.
شاخصه های حاکم بر مشارکت اجتماعی زنان از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های بارز توسعه، مشارکت اجتماعی زنان است؛ زیرا بهره مندی اجتماع از ظرفیت ها و توانمندی های این قشر، شتاب دهنده حرکت رو به جلوی توسعه است و به این ترتیب، زمینه استفاده از تمام سرمایه و قابلیت های نیروی انسانی جامعه فراهم می آید. از آنجاکه حضور اجتماعی زنان، در اندیشه دینی دارای مؤلفه هایی است که بعضاً با مبانی فکری، فرهنگی و فلسفی نضج یافته در فرهنگ سکولار و سرمایه داری متباین است؛ درک نظام فقهی حاکم بر فرایند مشارکت اجتماعی زنان در جامعه دینی ما ضروری می نماید؛ زیرا مسائل مطرح در حوزه زنان، نیازمند تبیین دقیق مبانی و اصول ایدئولوژیک زیرساختی است تا به مدد مبانی نظری و فلسفی منبعث از اصول فقهی و اسلامی و تطبیق اصول حقوقی موجود با آن، تنوع تفاسیر و برداشت از آموزه های دینی به حداقل رسیده و نوعی اتفاق نظر حاصل گردد. این پژوهش درصدد است به شیوه توصیفی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، به تحلیل مؤلفه های فقهی حاکم بر مشارکت اجتماعی زنان بپردازد. به نظر می رسد به دلیل فقدان مفهومی عملیاتی از مفهوم مشارکت اجتماعی زنان، این مقوله در عمل، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
رابطه شبکه های اجتماعی و تمایل به مشارکت محلی جوانان شهر تهران (مورد مطالعه: تلگرام)
حوزههای تخصصی:
افزایش کمی و کیفی مشارکت جوانان در جامعه و شکل گیری فرهنگ مشارکت در بین این نسل را می توان یکی از الزامات اولیه توسعه با کمترین هزینه ممکن دانست و گام ابتدایی دستیابی به این هدف، شناسایی پدیده های اجتماعی و بررسی رابطه آنها با مشارکت در سطوح اولیه (محلی) آن است. یکی از پدیده های جاری در جامعه ایرانی در سال های اخیر ظهور شبکه های اجتماعی همچون تلگرام در بین جوانان است که پرداختن به آن در محلات محروم که در سطح نامناسبی از توسعه قرار دارند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هدف در این مقاله بررسی چگونگی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی (تلگرام) با مشارکت محلی جوانان و احصا مرتبط ترین مولفه مشارکت محلی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و در جامعه آماری جوانان محلات کمتر برخوردار شهر تهران انجام شده است. تحقیق حاضر با مفروض قراردادن رویکرد هوچینگز به شبکه های اجتماعی و در چارچوب نظریه تین و همکارانش (2002) به بررسی رابطه دو متغیر پرداخته و پس از تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به روش اسپیرمن به این نتیجه رسیده است که از بین شش مولفه مشارکت محلی، رابطه استفاده از تلگرام با شرکت در مراسم همسایگان و هم محله ای ها بی معنی و با بقیه مولفه ها رابطه معنی داری دارد که از این میان با مولفه های پرداخت هزینه مالی برای بهتر شدن شرایط محله و پیگیری مشکلات از سازمان های مربوطه رابطه ضعیف و مستقیم و با شرکت در آیین ها و مراسم مذهبی محله و کمک داوطلبانه در زمان بروز حوادث غیرمترقبه رابطه معکوس ولی متوسطی دارد.
شناسایی و رتبه بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سازمان های مردم نهاد استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
239 - 272
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری و بر مبنای روش کیفی صورت گرفته است. بر این اساس نخست با اجرای مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران سمن های استان، موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی شناسایی و در مرحله بعدی به رتبه بندی عوامل احصا شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش 74 نفر از مدیران سمن های استان چهارمحال و بختیاری بوده که نمونه تصادفی 20 نفره برای مصاحبه و نمونه 40 نفره تصادفی برای پرسشنامه رتبه بندی از میان آن ها انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عامل عدم همکاری دولت و ارگان های دولتی در رتبه نخست و عامل عدم آگاهی سمن ها از کارآفرینی اجتماعی در رتبه دوم و عوامل عدم استقبال افراد از طرح های کارآفرینانه و سبک زندگی مردم و مانع ذهنی آن ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تسهیل ارائه مجوز به فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی و حمایت مالی از آن ها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای فعالین سازمان های مردم نهاد و نیز فرهنگ سازی در میان مردم برای میل به فعالیت های جمعی توسط رسانه های عمومی از جمله راهکارهای رفع موانع توسعه کارآفرینی اجتماعی در سمن های استان چهارمحال و بختیاری می باشد.
بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
141 - 165
متن حاضر درصدد بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جواناندر دو کشور ایران و تاجیکستان بوده است. از این منظر، پس از بسط فضای مفهومی موضوع، از رویکردهای نظری آنومی اجتماعی امیل دورکیم، تئوری بی سازمانی اجتماعی رابرت مرتن و تئوری احساس از خود بیگانگی ملوین سیمن برای تبیین موضوع استفاده شده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان 20 29 ساله که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شده بودند، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. برای به دست آوردن اعتبار شاخص ها از اعتبار محتوایی صوری،برای به دست آوردن روایی شاخص ها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنیه صفر تا یک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه بین مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تفاوت معناداری مشاهده شده است، متغیرهای احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی سیاسی و احساس از خودبیگانگی رابطیه معناداری را با مشارکت اجتماعی جوانان نشان دادند و در مجموع 69درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تبیین کردند.
بررسی عوامل مؤثر بر طرد اجتماعی معلولان: مطالعه موردی معلولان جسمی و حرکتی تحت پوشش بهزیستی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
327 - 352
پژوهش حاضر در پی فهم وضعیت طرد اجتماعی و سنجش عوامل و متغیرهای مؤثر بر آن بر حسب شاخص های طرد اجتماعی است. سؤالات اصلی تحقیق عبارتند از: چگونه معلولان جسمی و حرکتی در چرخیه زندگی به گونه ای نظام مند از جریان اصلی اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ و چه عواملی به طرد معلولان جسمی و حرکتی از عرصه های اجتماعی انجامیده است؟ هدف کلی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر طرد اجتماعی معلولان است. نظریه پردازان این حوزه استدلال می کنند معلولیت گونه ای از سرکوب و طرد اجتماعی است؛ معلولان نابرابری قابل ملاحظه ای را در همیه ابعاد زندگی اجتماعی تجربه می کنند و این طرد متأثر از عوامل اجتماعی است. در این تحقیق که از دو روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده، ابعاد اصلی طرد اجتماعی سنجش شده و توزیع آن در 369 نفر از نمونیه تحقیق به دست آمده است. همچنین با استفاده از روش کیفی کوشش شده است درک عمیق تری از تجربیه زیستیه معلولان جسمی و حرکتی در مورد طرد، فرایندها و علل آن به دست آید. بدین منظور، با نمونه ای متشکل از 31 نفر از معلولان جسمی و حرکتی، به گونه ای هدفمند، مصاحبه به عمل آمده است. یافته ها نشان می دهند که طرد معلولان از اجتماع با نگرش منفی جامعه، عدم تناسب امکانات فیزیکی، نهادهای حمایتی، حمایت های درون گروهی، عدم اعتماد اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی رابطیه معناداری دارد؛ بنابراین با توجه به حجم گستردیه فقر، بی سوادی، بیکاری و همچنین فقر روابط و مشارکت های اجتماعی و شرمساری در بین معلولان، باید با فاکتورهای اجتماعی مورد اشاره با احتیاط بیشتری برخورد کرد.
بررسی جامعه شناختی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای مخاطره آمیز (مورد مطالعه: جوانان 34-15 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
75 - 101
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای پرخطر در بین جوانان صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایش و جامعه آماری کلیه افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است. از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی معکوس و معنی داری بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی شامل حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 6/17 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتارهای مخاطره آمیز را تبیین نمایند
نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
309 - 342
هدف این پژوهش، بررسی نقش شهروندان در مواجهه با بحران های زیست محیطی در شهر بندرعباس است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از مبانی نظری مشارکت اجتماعی در دو سطح ذهنی و عینی (رفتاری)، نظرییه کنش پارسونز، نظرییه کاشت گربنر و دیدگاه مک میلان و چاویس بهره گرفته شد. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعیه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های هرمزگان، آزاد و پیام نور بندرعباس است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد که به شیویه نمونه گیری طبقه ای متناسب و برحسب عامل جنسیت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. در بخش توصیفی، از آماره های توصیفی؛ و در بخش استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین احساس تعلق اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و میزان تماشای برنامه های تلویزیون داخلی با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین میزان تماشای برنامه های ماهواره ای با مشارکت در حفظ محیط زیست رابطیه معنی داری مشاهده نشد. براساس یافته ها، پاسخگویان ازنظر ذهنی آمادگی نسبتاً بالایی جهت مشارکت در حفظ محیط زیست داشتند اما به لحاظ عینی و عملی مشارکت بسیار پایینی نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، درمجموع، 28 درصد از واریانس مشارکت در حفظ محیط زیست از طریق متغیرهای تحقیق قابل توضیح و تبیین است. همچنین، متغیر احساس تعلق اجتماعی با 42 درصد بیشترین تأثیر را بر متغیر مشارکت در حفظ محیط زیست دارد.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور (مورد مطالعه: جوانان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 228
یکی از آسیب های مخرب اجتماعی پدیده مصرف مواد اعتیادآور است که متأسفانه این آسیب هرروز بیشتر در جامعه ریشه دوانده و رشد می کند. از آن جا که قشر جوان در حساس ترین و آسیب پذیرترین دوره زندگی قرار دارند، بیشترین آسیب را دیده و به راحتی در دام مصرف این مواد گرفتار می شوند. از این رو، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه جوانان شهر قزوین می باشد که 384 نفر از آنان از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS بوده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی r پیرسون نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تمامی مؤلفه های مصرف مواد اعتیاد آور شامل مصرف سیگار، مصرف قلیان، مصرف مشروب و مصرف سیگار در بین جوانان شهر قزوین با اطمینان 99 درصد و در سطح معناداری کوچکتر از 05/0 به تأیید رسیده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات متغیر مصرف مواد اعتیادآور را تبیین نمایند.
تحلیل و ارزیابی ابعاد و کیفیت سازوکارهای ادغام اجتماعی معلولان در قوانین حمایتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
185 - 202
در چرخش پارادایمی صورت گرفته در ادبیات حمایت اجتماعی، معلولان از افرادی وابسته و نیازمند کمک به افرادی مستعد و باظرفیت تبدیل شده اند که به واسطیه مکانیسم طرد در معرض انزوا و محرومیت اجتماعی قرار گرفته اند. لذا، به جای مقوله حمایت گری و کمک به معلولان، معمولاً به دولت ها توصیه می شود تا در قالب سیاست ادغام اجتماعی شرایط را جهت دسترسی ایشان به فرصت های اجتماعی و مشارکت در عرصه های مختلف جامعه فراهم کنند. در این راستا و با توجه به جمعیت قابل توجه معلولان در سطح جامعه ارزیابی سیاست ها و قوانین حمایتی از منظر ادغام اجتماعی به مثابه یک مسئله اجتماعی مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیل اسنادی و جامعه آماری آن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان (مصوب 1383) و قانون حمایت حقوق معلولان (مصوب 1396) است. بر حسب یافته های پژوهش در قانون حمایت از حقوق معلولان تقریباً تمام ابعاد و مؤلفه های ادغام اجتماعی در زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته اند. این در حالی است که در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بیشتر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته بودند. با این حال، از نظر کیفیت ادغام اجتماعی تفاوت چندانی میان سطح و سقف مشارکت تعیین شده در هر دو قانون مشاهده نمی شود. زیرا، از زاویه دید نردبان مشارکت آرنشتاین هر دو قانون در سطح مشارکت جزئی قرار می گیرند.
طراحی الگوی توسعه سرمایه اجتماعی در فعالیت های داوطلبی ورزش دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق طراحی الگوی توسعه سرمایه اجتماعی در فعالیت های داوطلبی ورزش دانش آموزی بوده است.روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و برحسب گردآوری اطلاعات اکتشافی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری کلیه متخصصان و اساتید مدیریت ورزشی و فعال در ورزش دانش آموزی ایران بودند و از روش نمونه گیری هدفمند نظری با تکنیک گلوله برفی(17 نفر) و بر اساس معیار اشباع نظری استفاد شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند و الگوی نهایی استخراج گردید.یافته ها: بر اساس نتایج عوامل علی در مقوله های ارزش آفرین بودن داوطلبی دانش آموزان، اوقات فراغت و سرگرمی، کارکرد داوطلبی ورزشی و الزام پیشگیری از آسیب های اجتماعی؛ شرایط زمینه ای در بستر امکاناتی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری-قانونی و بستر مدیریتی؛ عوامل مداخله گر در دو بعد موانع و تسهیل گرها؛ راهبردها در عواملی همچون مناسب سازی محیط های شهری و اماکن ورزشی، سیاست گذاری کلان، تخصیص اعتبارات و منابع مالی، بکارگیری نیروهای داوطلب، ترویج و اشاعه فرهنگ داوطلبی ، مشارکت فعال و مسمتر دانش آموزان در رویدادهای ورزشی و در نهایت پیامدها در سه بعد فردی، اجتماعی و تحصیلی احصا شده اند.نتیجه گیری: عوامل تشکیل دهنده ی الگو، دارای متغیرها و مقوله هایی هستند، که توجه به تحقق آن ها موجب توسعه سرمایه اجتماعی در نهضت داوطلبی ورزش دانش آموزی می گردد.
راهبردهای ارتقای مشارکت سازمان های مردم نهاد جوانان کشور در امور عام المنفعه با رویکرد بازاریابی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
617 - 638
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش خاضر، بررسی راهبردهای ارتقای مشارکت سازمان های مردم نهاد جوانان کشور در امور عام المنفعه با رویکرد بازاریابی اجتماعی است. روش مطالعه حاضر، کیفی از نوع داده بنیاد و قلمرو مطالعه، سازمان های مردم نهاد جوانان بود که با استفاده از روش مصاحبه عمیق با 12 نفر از خبرگان در حوزه بازاریابی اجتماعی و مسئولان سازمان های مردم نهاد جوانان کشور، داده ها جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از سه فرایند هم پوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی با کمک نرم افزار Maxqda استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل علّی همچون ارزش ها و نگرش های جوانان، آموزش، دغدغه مند بودن سمن ها، توان و تخصص سمن ها، برگزاری کمپین و جشنواره، استفاده از افراد مشهور، تبلیغات دهان به دهان و انگیزش بر میزان مشارکت جوانان در امور عام المنفعه تعیین کننده است. همچنین گویای آن است که راهبردهای توسعه مشارکت جوانان شامل جلب رضایت جوانان، توسعه فضای حضور سمن ها، تقویت فرهنگ مشارکت اجتماعی، کارآفرینی اجتماعی، ایجاد پویش های رسانه ای، درگیر کردن جوانان در برنامه ها(درگیری ذینفعان)، ارتقای سرمایه اجتماعی، استفاده از رسانه های اجتماعی و پیشبرد و توسعه رفتارهای مطلوب مشارکتی جوانان بوده است. همچنین پیامدهایی جون: ارتقای حساسیت اجتماعی و مسئولیت پذیری جوانان، افزایش حضور جوانان در سمن ها، رونق کارآفرینی اجتماعی، توسعه رفتارهای مشارکتی عام المنفعه در بین جوانان و توسعه کمی و کیفی سازمان های مردم نهاد جوانان در پی داشته است.