مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
بازنمایی
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1541 - 1570
حوزههای تخصصی:
شناخت مفهوم «دولت» به عنوان مهم ترین رکن نظام سیاسی، یکی از راهبردی ترین مسائل در پژوهش های سیاسی-اجتماعی به شمار می آید. رسانه های ارتباط جمعی منبع مهمی برای صورت بندی افکار عمومی در نسبت با نهاد دولت قلمداد می گردد. در این میان، «سینما» تأثیرگذارترین رسانه ای است که از یک سو توان جذب افکار و برانگیختن تصورات و اذهان مردم را دارد و از سوی دیگر شرایط اجتماعی حاکم و نقش دولت در هر دوره تاریخی را بازنمایی می کند. در همین راستا، پس از انقلاب اسلامی ایران، سینما به مثابه یک ابزار استراتژیک و محور سیاستگذاری های فرهنگی-رسانه ای، مورد توجه دولت ها قرارگرفته است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، نیل به تفسیر و تبیین گفتمانی از پدیده دولت در هنر-رسانه ی سینما است. سوال اصلی تحقیق آن است که با توجه به نقش مهم دولت در زندگی اجتماعی، این نهاد چگونه و در قالب چه گفتمان هایی در فیلم های سینمایی بازنمایی شده است؟ با به کارگیری روش «تحلیل گفتمان پدام» و نظریات گفتمان و بازنمایی، 16 فیلم مهم سیاسی-اجتماعی تولید شده در فاصله سال های 1358 تا 1369 مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از تحلیل گفتمان فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد تقریباً تمامی فیلم های سیاسی سینمایی تولید شده در این سال ها به بازنمایی دولت اقتدارگرای پهلوی و نمایش ظلم وستم آن بر جامعه ایران پرداخته است و سینمای سیاسی ایران در دهه 60 تا پایان جنگ تحمیلی، متأثر از فضای انقلابی آن زمان، با انتقاد از نظام سیاسی پیشین، دولت را در قالب گفتمان "دولت اقتدارگرا" بازنمایی کرده است.
تحلیل نشانه شناختی تصاویر زنان در دیوارنگاره های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
36 - 51
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به اهمیت جایگاه اجتماعی زنان و نقش آفرین های آنها در عرصه های مختلف جامعه به تحلیل نشانه شناختی بازنمایی تصویر زن در دیوارنگاره های شهر تهران می پردازد. به لحاظ رهیافت روش شناختی، پژوهش حاضر در چارچوب رویکردهای کیفی قرار می گیرد و مشخصاً از روش نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیون برای تحلیل دیورانگاره ها سود جسته است. داده ها شامل 80 دیوار نگاره در سطح شهر تهران است که به شیوه هدفمند از بین دیوارنگاره های اصلی و مهم در میادین اصلی شهر تهران انتخاب شدند. بازه زمانی انتخاب نقاشی های دیواری، خرداد و تیر ماه سال 1402 است. نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA ورژن 2020، تم بندی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد تمرکز و تأکید دیوارنگاری های بررسی شده در بازنمایی مؤلفه های اجتماعی زنان بر روی هویت دینی (که با حالت های مختلفی مثل نماز خواندن یا دعا کردن نشان داده شده)، ملی و مهین دوستانه (که با تصاویر مختلفی مانند شهیدپروی یا دفاع از ارزش های ملی و مهینی نمود یافته) و هویتی عاطفی و مهر و عاطفه مادرانگی بوده است. جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان در دیوارنگاره ها بازنماگر زنی مستقل، در بسیاری مواقع شاغل، دارای جایگاه اجتماعی ارزشمند در کانون خانواده و واجد پرستیژ شغلی است. این دیوارنگاره ها با تأکید بر جایگاه های اجتماعی والا مانند مادر شهید بودن یا مقام ارزشمند مادری، دانشجویی، پژوهشگری و مشاغل تخصصی مثل پزشکی و مهندسی درصدد ارائه چهره ای موجه و مستقل از زنان است.
بدن آستانه ای، به مثابه عرصه کشکمش بر سر معنابخشی به بدن( تحلیل نشانه شناختی آواز قو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش نموده تا با بهره گیری از آراء میشل فوکو و جورجو آگامبن و با تکیه بر روش نشانه شناختی جان فیسک، مفهوم بدن آستانه ای را در سینمایی آواز قو از منظری گفتمانی در کانون توجه قرار دهد. در این فیلم که در اواخر دهه 70 تولید شده، بدن دستمایه خلق اثری هنری قرار گرفته است، اثری که می توان آن را بازنمایی از شرایط اجتماعی زمانه خود نیز تلقی نمود. فیلم آواز قو برای به تصویر کشیدن جدال قدرت و سوژه حول مفهوم بدن آستانه ای، صحنه هایی را می آفریند که در آن، دوطرفِ یک رابطهِ قدرت، دائماً مشغول چانه زنی بر سر تعریف بدن هستند. جلسه کمیته انضباطی، پست های بازرسی و اداره اجتماعی پلیس جملگی فضاهایی هستند که از منظر فوکوی حضور همیشگی و همه جایی قدرت را تداعی می کند و "بدن" به دفعات محل نزاع گفتمانی قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد که در این فیلم، دو سطح از نزاع گفتمانی حول بدن بیش از همه جلوه گری می کند: یکی، نزاع درون گفتمانی (میان گفتمان اصلاح طلبی و گفتمان اصولگرایی) و دوم، نزاع بین گفتمانی (میان گفتمان سوژه-محور و گفتمان اصولگرایی). در سطح نزاع بین گفتمانی، سوژه با کنشگری فعالانه خویش تلاش نموده در مقابل گفتمان اصولگرایی، سوژگی خویش را با توسل به بدن خویش محقق سازد، جدالی که در نهایت با مرگ وی به پایان می رسد، لیکن پایان بازِ فیلم، فضا را به گونه ای رقم می زند که دلالت بر استمرار گفتمان سوژه محوری دارد که شخصیت زن فیلم آن را نمایندگی می کند.
بازنمایی برج آزادی و میلاد در دو دهه 80 و 90 سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی سالیان گذشته تا به امروز رسانه های مختلفی وجود داشته است که به عقیده اندیشمندان، نقش آن ها در زندگی ما انکار ناپذیر است. سینما و فیلم به عنوان یکی از این رسانه هاست که تحت تأثیر بافت فرهنگی، اجتماعی و روان شناختی جامعه است. فیلم، بازتاب صرف ساختارهای اجتماعی نیست، بلکه خود در باز تولید آن نقش دارد. بازنمایی یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانه ای است که از آن طریق، حوادث و واقعیت های اجتماعی را نشان می دهند. ازآنجایی که فیلم یکی از عرصه های شکل گیری تخیلات در زمینه معماری و شهرسازی قلمداد می شود، لزوم توجه به زمان، مکان، فضا و درک هریک از این آثار، سینما را به معماری و منظرسازی وابسته می سازد، لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازنمایی برج میلاد و آزادی از منظر جامعه شناسی در آثار سینماى دهه ى 80 و90 به روش تحلیل محتوا اجرا گردید. جهت این مطالعه، 8 فیلم از 15 فیلم گزینش شدند و به لحاظ محتوایی بررسی گردید. یافته های بررسی شده نشان می دهد که رسانه می تواند طرحواره تصوری یا کلیشه ای به وجود بیاورد به طوری که جوانانی که به دنبال مدرنیته و رهایی هستند، همچون قشر مرفه، دختران کم حجاب تر جامعه، همواره در کنار برج میلاد دیده می شوند، اما افراد میان سال، مذهبی با نقش مثبت، بیشتر در کنار برج آزادی دیده می شوند، که این همان تولید رسانه است.
واکاوی بازنمایی مرگ در انیمیشن کتاب زندگی بر اساس آرای محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
21 - 35
حوزههای تخصصی:
انیمیشن رسانه ای هنری و جذاب برای کودکان محسوب می شود که قادر است دنیای غیرممکن ها را برای آنها ممکن سازد. بدین سان می توان از آن برای انتقال مفاهیم به کودکان بهره برد. مرگ مفهومی است که برای بیان مناسب آن ابتدا باید کودک را از حقیقتش آگاه کرد، به نحوی که موجب ترس و وحشت او نشود. عرفان طریقی است که می توان از ویژگی هایش در جهت آشکارسازی مفهوم مرگ استفاده کرد. علامه محمدتقی جعفری از فلاسفه و اندیشمندان اسلامی نگاه و آرای ویژه ایی درباره کشف حقیقت مرگ از دریچه عرفان ارائه داده است و اظهاراتی در مورد بازگشت ناپذیری مرگ، عمومیت یا جهان شمول بودن، چرایی مرگ و اعتقاد به جهان بعد از مرگ و مؤلفه های مؤثر بر آن نگاشته است. انیمیشن کتاب زندگی اثری جذاب و کودکانه است که بر اساس مضمون مرگ ساخته شده است. پژوهش حاضر با رویکردی عرفانی انجام شده و مسئله اصلی آن واکاوی مفهوم مرگ در کتاب زندگی بر اساس آرای علامه جعفری است. روش تحقیق کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی تصویری است. نتیجه حاصله حاکی از آن است که انیمیشن کتاب زندگی ضمن هم تراز بودن با ادراک کودکان، مرگ را از مفهومی گنگ به مفهومی باورپذیر تبدیل کرده است و با دیدگاه علامه جعفری که مرگ را ادامه حیات دنیوی بیان می کند همسو می باشد. انیمیشن کتاب زندگی ارتباط بین دنیای مردگان و زندگان را از طریق جشن روزمردگان به اجرا می گذارد و تصویر نمایش داده شده از مرگ برای کودکان بدون ایجاد دلهره امکان پذیر شده است.
زنان سبیلو: خوانشی روان کاوانه (پیرامون بدن و چهره زنانِ اندرونی در عکس های دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
71 - 111
حوزههای تخصصی:
عکس های بسیاری از دوره قاجار وجود دارد که بخشی از آن ها متعلق به زنان، به خصوص زنان حرم ناصری است. فارغ از نوع پوشش زنان، بدن و چهره خاص برخی از آن ها مسئله ساز است. فربگی بدن و به ویژه ویژگی های چهره پرسش هایی را برمی انگیزد که نه پاسخ های ساده و سطحی، بلکه تحلیلی عمیق تر با توجه به تاریخ فرهنگی یا تاریخ فرهنگِ دیداری ایران را می طلبد؛ بنابراین می توان پرسید چه تفاوتی میان بازنمایی زنان در نقاشی و عکس های دوره قاجار وجود دارد و موی پشت لب در چهره این زنان چه کارکردی داشته است؟ اینکه این ویژگی، صرفاً امری زیباشناختی یا نوعی آرایش چهره بوده و قابل تعمیم به تمام زنان یا امری جنسی و متعلق به خواص است، فصل اختلاف با تحقیقات پیشین و دلیل بر ضرورت انجام این تحقیق است؛ بنابراین، موضوع را باید در حوزه «جنسیت» (سکسوالیته) صورت بندی کرد. این تحقیق از نوع کیفی و بنیادین بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی و به نحوی انتقادی کاربست یافته است. روش شناسی به مفهوم «تبارکاوی» و آراء فوکو و لکان برمی گردد که مبانی نظری تحقیق را در رویکردی «روان کاوانه» از حیث اجتماعی و ناخودآگاهی سامان می بخشد. یکی از تفاوت های فاحش میان چهره زنان بازنمایی شده در نقاشی و عکاسی این دوره همان شبه سبیل است که در یک جامعه مردسالار می توان آن را «نقابی» برای چیرگی بر «فقدان» و البته دال بر داشتن قدرت مردانه برای برخی از زنان حرم، تحت مفهوم «مذکر نمادین» در برابر دیگر زنان، مردان و جماعت در حاشیه یا قاعده هرم، ذیل عنوان «مؤنث نمادین» دانست.
تحلیلی بر شیوه بازنمایی کودکان در تبلیغات بازرگانی تلویزیون
در این مطالعه، به منظور بررسی فراوانی حضور کودکان در پیام های بازرگانی، ویژگیی های ظاهری کودکان، ساختار خانواده هایی که کودکان در آن حضور دارند و مضمونی که حضور کودک در آن پیام به همراه دارد، کل پیام های بازرگانی پخش شده از سیما در ماه های مهر و آبان مشاهده شده است. معانی تلویحی و ضمنی تبلیغات مشاهده شده را می توان این موارد دانست: کودکان معنابخش خانواده هستند و خانواده بدون حضور کودک بی معناست، همچنین شادی آور و گرمابخش زندگی اند. بچه ها بیش از آنکه با همسالان خود ارتباط داشته باشند با والدین، به ویژه مادرانشان در ارتباط اند و به ندرت خارج از بستر خانواده به تصویر کشیده شده اند. کودکان بیشتر تنها بازی می کنند و این نکته به نوعی بیانگر تک فرزندی خانواده ها نیز می تواند باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هیچ محدودیتی به لحاظ تکرار در تبلیغات کودک و مدت زمان پخش تبلیغات در توصیه های سازمان وجود ندارد و مدت زمان پخش تبلیغات، بیش از آنکه تابعی از حقوق مخاطب باشد، تابع مسائل مالی و هزینه های هنگفت تبلیغات است. همچنین، در محدودیت های کیفی پخش تبلیغات که حجم بیشتری را به خود اختصاص داده است، مصادیقی وجود دارد که نشان می دهد توصیه های مطرح شده اجرا و دنبال نمی شود. همچنین، به لحاظ تیپ شناسی محصولات، بیشتر تبلیغات به جای کارکرد آموزش و خدمت عمومی، کارکردهای مصرفی دارند و در دورترین نقطه تحلیل شناختی مخاطب قرار دارد. به همین دلیل، آنچه در تبلیغات اهمیت دارد، تکنیک های اقناعی به منظور تأثیر در رفتار مخاطب است و جنبه های حقوق مصرف کننده و عقلانی در تبلیغات، کمتر در تبلیغات دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد، نظارت و ارزیابی دقیقی نسبت به ساخت تبلیغات و پخش آن در رسانه ملّی وجود ندارد.
روایت هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان: سطحی از روایت یا کنه آن
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
27 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای بررسی ابزارهای روایت در امتداد هایکوها در رمان جاده ی باریک به اعماق شمال ریچارد فلانگان تا جنبه های هنری روایت را روشن نماید. سبکی از سفرنامه نویسی برای بازگویی خاطرات پدری از جنگ مورد تقلید قرار می گیرد. این بازگویی تحت عنوان جاده ی باریک به اعماق شمال نوشته می شود تا هم تقلیدی از شیوه ی نوشتن و هم تلمیحی به اثر ادبیات کلاسیک ژاپن به قلم باشو باشد که ویژگی اصلی آن بهره گیری از هایکوها می باشد. این هایکو ها همچون عکس نوشته هایی بازنمایی می شوند که امکان بازگو شدن را دارند. استفاده از هایکوها و دیگر فنون روایت بستری را برای نویسنده فراهم می کنند تا بازنمایی ای شخصی خود، که به آسانی دیده نمی شود، را نیز ارائه دهد. دگربودگی به شیوه ای که باختین آن را تعریف می کند این ادعا را قوت می بخشد چرا فضا برای چند صدایی مهیا می شود. این طبیعت هایکو است که راه برای بررسی فراتر از سطح اولیه را فراهم می کند.
ژانر خلقیات نویسی در بوتۀ نقد و نظر؛ مطالعۀۀ موردی کتاب جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
ژانر خلقیات نویسی به عنوان یکی از گونه های ویژه نوشتارهای اجتماعی، در پی بررسی و فهرست برداری از خصلت های اخلاقی و رفتاری ایرانیان است. آثار متعددی در ذیل این ژانر نوشته شده است. ما در این پژوهش برای بررسی و نقد بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان، کتاب جامعه شناسی خودمانی؛ چرا درمانده ایم؟ اثر حسن نراقی را انتخاب کرده و با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس الگوی تئون ون دایک نقد کرده ایم. نتایج پژوهش نشان داد نراقی در این اثر، بسیاری از استراتژی های ایدئولوژیک را برای به تصویر کشیدن رفتارهای اخلاقی ایرانیان مورد استفاده قرار داده است. گفتمانی که نراقی در پرتو آن ایرانیان را نقد می کند، گفتمان خودانتقادی است. او بیش از آن که به بررسی و توصیف رفتارهای ایرانیان بپردازد در حال ساخت این رفتارها است. بر اساس بازنمایی نراقی، رفتارهای اخلاقیِ ناپسند ایرانیان، چهارده برابر بیشتر از رفتارهای اخلاقیِ پسندیده آن ها است. آثار ژانر خلقیات نویسی در نهایت ادعا می کنند ایرانیان ذاتاً غیراخلاقی عمل می کنند و در مقابل، غربی ها ذاتاً مردمانی اخلاق مدار هستند. بنابراین آثار این ژانر را باید نقد کرد؛ چرا که با بازنمایی غیرواقعی از ما ایرانیان، می توانند پیامدهای هویتی منفی برای جامعه به دنبال بیاورند.
بازنمایی سبک ازدواج در خانواده های مذهبی (مطالعه موردی: سریال فاصله ها)
حوزههای تخصصی:
تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعه پذیری در جوامع امروزی است و سریال های تلویزیونی، یکی از بهترین ابزارها در انتقال و تغییر ارزشهای و باورهای زندگی اجتماعی به شمار می روند. مسئله اصلی تحقیق، نحوه بازنمایی سبک ازدواج در یکی از سریال های پربیننده تلویزیون در خانواده های مذهبی در دهه 80 است. برهمین اساس با استفاده از تحلیل نشانه شناختی، به بررسی سریال پربیننده فاصله ها پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر چند ازدواج واقعیتی تاریخی در ابعادی جهانی است و انواع مختلفی از سبک ها را شامل می شود، اما نحوه نمایش تلویزیون از روشهای همسرگزینی، همیشه صورتی محدود و هدفمند داشته است. دراین سریال با سه نوع بازنمایی ازدواج روبه رو بوده ایم؛ ازدواج سنتی، ازدواج نیمه سنتی و ازدواج مدرن که هر کدام از این شیوه ها با دلالت های رسانه ای مختلف رمزگذاری شده اند. در این سریال تلاش می شود که سبک ازدواج نیمه سنتی به عنوان الگوی مطلوب در سیما ترویج شود.
بازنمایی رسانه های عربستان سعودی از برنامه هسته ای ایران: مطالعه موردی شبکه ماهواره ای العربیه از سال 2017 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۰
419 - 448
هدف از این پژوهش بررسی نحوه بازنمایی عربستان سعودی در شبکه ماهواره ای العربیه از برنامه هسته ای ایران است. درواقع پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که بازنمایی برنامه هسته ای ایران در شبکه ماهواره ای العربیه عربستان سعودی از سال ۲۰17 تا ۲۰۲۰ به چه صورت بوده و چه اهداف و سیاست هایی را در این بازنمایی مدنظر داشته است؟ تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و آرشیو رسانه مورد بحث (العربیه) و با بهره گیری از مفهوم امنیتی سازی مکتب کپنهاگ و بازنمایی و برجسته سازی، این موضوع را بررسی کرده است. از نتایج به دست آمده در پاسخ به سؤال پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد: تلقین مداخله گری ایران در منطقه، خطرآفرین بودن دستیابی به انرژی هسته ای ایران، حمایت ایران از گروه های شبه نظامی، مقابله با جاه طلبی و توسعه طلبی ایران، حمایت ایران از تروریسم، دامن زدن ایران به تهدیدهای هسته ای، غیرصلح آمیز خواندن توافق هسته ای ایران، مشروعیت بخشی به ادعاهای عربستان و متحدانش، اعمال تحریم های بیشتر بر ایران و به وجود آوردن اختلاف ها و شکاف بین مردم و حاکمیت در ایران از مهم ترین محتواهای ارائه شده این شبکه درخصوص برنامه هسته ای ایران بوده است.
بازنمایی طبقه متوسط جدید (بورژوازی جدید) در سه فیلم منتخب سینمای دهه نود ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
155 - 179
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سالیان اخیر سبب تغییر آرایش در طبقات اجتماعی جامعه شده است. هدف این مقاله چگونگی بازنمایی طبقیه متوسط شهری در سینمای دهیه نود است. طبقه در این پژوهش بر مبنای تعریف بوردیو، ترکیبی از سرمایه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عادت واره های افرادی که دارای زیرشاخیه نیز هستند در نظر گرفته شده است. بازنمایی این طبقه در سینمای دهیه نود با رویکرد برساخت گرایی هال در خصوص بازنمایی، تحلیل شده است. از میان فیلم های دهیه نود سینمای ایران، سه فیلم "مهمونی کامی" (1392)، "مادر قلب اتمی" (1393) و "خرگیوش" (1395) که بازنمای شاخیه خاصی از طبقیه متوسط بوده اند، انتخاب شده اند. این فیلم ها با روش نشانه شناسی انتقادی جان فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت اجتماعی، رمزگان بازنمودی و رمزگان ایدئولوژیک بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهد، این سه فیلم شاخه ای از طبقیه متوسط با نام "خرده بورژوازی" جدید را بازنمایی می کنند که با ترکیب انواع سرمایه و عادت واره هایشان، سبک زندگی مشابهی را نمایندگی می کنند. الگوهای فرهنگی طبقاتی مشترکی که بر مبنای مصرف نشانه ها استوار است. عادت واره هایی که پاییه اخلاقی آن بر لذت استوار شده است. مشخصیه این سبک زندگی فقدان اصول هدایت گر واحد در زمینیه مصرف است. نوعی همه چیزخوارگی فرهنگی در زمینیه مصرف نشانه ها در آن آشکار است.
تحلیل شناختی از بازنمایی حکمت سوره لقمان در مستندهای شهید مرتضی آوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی مضامین قرآنی در آثار هنری از دیرباز دغدغه خاطر هنرمند مسلمان بوده است که در قالب های گوناگون هنری به منصه ظهور رسیده است. ورود به عصر مدرنیته و تفاوت ماهوی هنرهای مدرن مانند سینما دستیابی به این دغدغه را با دشواری مواجه ساخت. نحوه بیان مضامین والای حکمی و به تصویر کشیدن آن در قاب محدود تصویر با چالش های بسیاری مواجه است. شهید سید مرتضی آوینی با برخورداری از نفس تربیت شده در ساختار اسلام ناب در مستندهای روایت فتح تلاش کرد تا تحقق مضامین غیبی قرآنی را در لایه اول در رزمندگان و لایه دوم به مخاطبان مستندها نشان بدهد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است با تبیین مولفه های حکمت به عنوان مضمون محوری در سوره لقمان، بازنمایی آن در مجموعه اول روایت فتح ردیابی شود. روش تحلیل محتوای کیفی و تجزیه و تحلیل شناختی با کمک نرم افزار مکس کیودا، برای دستیابی به این منظور انتخاب شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها گویای این امر است که روایت فتح در بازنمایی مضمونی حکمت ازشاخص های دقیقی برخوردار است. این بازنمای از طریق هماهنگی مولفه های شناختی و ادراکی انسان و ویژگی های تکنیکی به کار رفته در مجموعه اول روایت فتح به تصویر کشیده شده است و نشانگر انطباق نفس فیلم ساز بر حقیقت پدیده بیرونی در جبهه و گفتمان غالب انقلاب اسلامی می باشد.
تحلیل گذار از بازنمایی به استتیک در عکاسی بر مبنای آرای رانسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
81 - 94
حوزههای تخصصی:
همراهی با دستگاهی که تنها می تواند تصویر فنی تولید کند به زودی یکنواخت و خسته کننده خواهد شد و این همان جایی است که عکاس حرفه ای به بازی کردن با دستگاه خود می پردازد، چیزی که می توان آن را بازی عکاسانه ای خواند که با نظریه ی رژیم های هنری رانسیر پیوندی بسیار نزدیک برقرار می کند. مرحله ی گذار از بازنمایی به استتیک در عکاسی، به وسیله ی برهم زدن توزیع امرمحسوس امکان پذیر است، زیرا عکاسی زمانی توانایی حضورْ مابین هنرها را به دست می آورد که بتواند امرپیش پاافتاده را ازآن خود کند. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، قصد دارد به نحوه ی تملّک جایگاه ها و بازپس گیری آن در اجتماع به واسطه ی بازی بپردازد، بازی ای که به امرسیاسی و قانون دست اندازی می کند تا بتواند به این سوال پاسخ دهد که چگونه بازی های عکاسانه توانایی حضور در رژیم استتیکی را پیدا می کنند؟ نحوه ی پاسخ دهی به این سوال به واسطه ی نظریات رانسیر در توزیع امرمحسوس و مفهوم بازی شکل گرفته که برای بررسی بهتر از نمونه های پژوهشی در عکاسی ایران استفاده گردیده است. نتایج حاصل در پژوهش را می توان بدین صورت بیان کرد: در عکاسی، ازآن خودسازی امرپیش پاافتاده را می توان برهم زدن نظم بازنمایانه ی موجود خواند و مفاهیم بازی و توزیع امرمحسوس به یک چیز در دو ساحت مجزا اشاره دارند.
تحلیلی بر بازنمایی شیوه مدیریت بحران در ایران در سریال نون خ 2
حوزههای تخصصی:
هرساله سریال های تلویزیونی زیادی برای نمایش در رسانه ملی ساخته می شوند که در این میان سریال های طنز از استقبال بیشتری برخوردار هستند. سریال ها می توانند بازنمایی کننده شرایط موجود در جامعه باشند یا به نقد مشکلات موجود بپردازند. از سوی دیگر، کشور ایران به دلیل قرارگیری در موقعیت جغرافیایی آسیب پذیر، یکی از کشورهایی است که همواره با خسارات و تلفات ناشی از وقوع بحران های طبیعی درگیر بوده است. با این حال این موضوع تنها در تعداد معدودی از سریال های تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش فصل دوم سریال نون خ که به بازنمایی موضوع زلزله سال 1396 کرمانشاه می پردازد، به عنوان نمونه موردی جهت بررسی نحوه بازنمایی فرایند مدیریت بحران در این سریال مورد مطالعه قرار می گیرد. از نظر فرایندی، مدیریت بحران شامل سه فاز اصلی پیش از وقوع سانحه (پیشگیری و آمادگی در برابر بحران)، حین وقوع سانحه (مقابله) و پس از وقوع سانحه (شامل امداد و نجات، سرپناه موقت، اسکان موقت و بازسازی و بازتوانی) است. تحلیل سریال نون خ 2 بر اساس چرخه مدیریت بحران نشان می دهد که در این سریال بازنمایی مضامین مرتبط با مدیریت بحران، متمرکز بر فاز پس از وقوع سانحه و خصوصاً مرحله اسکان موقت است. در این راستا سریال به بازنمایی مسائل و مشکلات زلزله زدگان در قالب شیوه اسکان موقت، مشکلات روحی و روانی آسیب دیدگان، مسائل بهداشتی و شیوع بیماری های واگیردار و از همه مهمتر وعده های مسئولین می پردازد. برای بازنمایی این مسایل سریال از زبان طنز، انتخاب یک خط داستانی اصلی به عنوان درون مایه و همچنین خرده داستان ها برای همراه نگهداشتن مخاطب خود استفاده می کند.
صورت بندی گفتمانی دانشگاه در سینمای ایران پساجنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
187 - 240
حوزههای تخصصی:
دانشگاه در ایران پساجنگ، نه فقط سازمان تولید دانش، بلکه میدان نبرد گفتمان هایی بوده که هویت آن را در تلاطم قدرت و سیاست بازسازی کرده اند. این پژوهش، باهدف رمزگشایی از صورت بندی گفتمانی دانشگاه در سینمای ایران، سه پرسش را دنبال می کند: در فیلم های سینمایی پس از جنگ، مسائل مربوط به نهاد دانشگاه و دانش آکادمیک، چگونه بازنمایی گفتمانی شدند؟ صورت بندی های گفتمانی ایجاد شده از چه نظم های متفاوتی پیروی کردند و چگونه می توان پیدایش آنها را برحسب شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه ایران پس از انقلاب تبیین کرد؟ باتکیه بر تحلیل گفتمانی فوکویی، هشت فیلم از چهار دوره سیاسی پساجنگ با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند: «دیگه چه خبر» و «پری» (سازندگی)؛ «شام آخر» و «به رنگ ارغوان» (اصلاحات)؛ «دل شکسته» و «دربند» (اصول گرایی)؛ «آااادت نمی کنیم» و «طعم شیرین خیال» (اعتدال). یافته ها از وجود نوعی سیاست حقیقت نانوشته در سینمای پساجنگ حکایت دارند که هدفش، نه بازنمایی معقول و درست دانشگاه و دانش آکادمیک، بلکه پرداختن به موضوعات فرعی و چه بسا تخریب گر نهاد دانشگاه بوده است. طی این دوره، دانشگاه به ندرت به عنوان مکانی برای تولید علم به تصویر درآمده است. فیلم ها یا دانشگاه را به صورت مکان سرگردانی روشنفکران یا تولید سوژه های انقلابی یا مولد آسیب های اجتماعی و روابط نامتعارف بازنمایی کرده اند. این بازنمایی ها، با به چالش کشیدن کارکرد علمی دانشگاه، سیاست گذاری را به سوی نظارت و گزینش سوق داده و نگاه جامعه را از شوق به سوءظن کشانده اند. این مطالعه، با نگاهی بومی و تیزبین، خلأ پژوهش های پیشین را پرکرده و دریچه ای به پیامدهای این گفتمان ها بر آینده آموزش می گشاید.