مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
امروزه بومی سازی نظریات علوم انسانی یک ضرورت غیرقابل انکار است. برای تحقق این منظور، یکی از رویکردهای مناسب، بهره گیری از منابع دینی در عرصه های جدید است. اما مسئله اساسی اینجاست که در بهره گیری از منابع دینی در عرصه های نوین، روش های مطلوبی از سوی محققان عرضه نشده است. هدف تحقیق حاضر معرفی و کاربست نظریه «داده بنیاد» به مثابه یکی از روش های تحقیق کیفی برای اکتشاف الگوی توانمندسازی منابع انسانی از متون دینی (قرآن و روایات) است. این روش از ظرفیت خوبی برای الگوسازی و نظریه پردازی در بهره گیری از متون دینی برخوردار است؛ زیرا مراحل اجرایی نظریه «داده بنیاد» با فرایند تحقیق از منابع و متون دینی تناسب فراوانی دارد. نتایج تحقیق حاضر به وجود آمدن صدها مفهوم و چندین مؤلفه بود که پس از مشورت با کارشناسان و خبرگان، مفاهیم تبدیل به 24 مؤلفه و مؤلفه ها در یک تقسیم بندی کلی تر با عنوان «متغیر های چهارگانه» تنظیم شد. درنهایت، کاربست نظریه «داده بنیاد» به منظور اکتشاف الگو از منابع دینی، منجر به طراحی الگوی توانمندسازی مبتنی بر آموزه های دینی شده است.
طراحی چارچوب قلدری محل کار در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: قلدری محل کار یکی از انواع رفتارهای انحرافی است که هزینه های مادی و معنوی زیادی را به بانک ها تحمیل می کند، اما تاکنون هیچ مدلی برای مدیریت آن ارائه نشده؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر طراحی چارچوب مدیریت قلدری محل کار در صنعت بانکداری است. روش شناسی/ رویکرد: مطالعه حاضر نوعی پژوهش کیفی بوده که از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد برای انجام آن استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با مدیران صنعت بانکداری جمع آوری، که بعد از مصاحبه با هفدهمین مدیر، به طور کامل از اشباع نظری و کفایت داده ها اطمینان حاصل شد. یافته ها: پس از تحلیل داده ها با استفاده از فرآیند کدگذاری، 350 کد، 60 مفهوم و 6 مقوله حاصل شد. یافته ها نشان از شکل گیری چارچوب پژوهش حول پدیده محوری قلدری(آزار و رنجش مداوم) دارد، که شامل عوامل زمینه ای(ویژگی های شغلی- واکنش به قلدری و شدت آن- ویژگی جمعیت شناختی کارکنان)، عوامل علی(محیط مستعد قلدری)، عوامل مداخله گر(شخصیت- ارکان اجتماعی- نظام آموزشی- شرایط خانوادگی)، راهبردها(توسعه فرهنگ کارمند مدار- تدوین قوانین ضد قلدری- مدیریت اثربخش منابع انسانی) و پیامدها(فردی- سازمانی- اجتماعی) می باشد. ارزش/ اصالت پژوهش: در این پژوهش علاوه بر شناخت پیشایندها و پیامدهای قلدری محل کار در فرهنگ حاضر، اهمیت جامعه در شکل گیری قلدری و تاثیر متقابل آن بر جامعه مشخص شد. همچنین مطالعه حاضر، عامل مهم در فرآیند قلدری را درک قربانی از این رفتار می داند. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد می شود از راهبردهای مطالعه حاضر، شامل تدوین قوانین ضد قلدری، توسعه فرهنگ کارمندمدار و مدیریت اثربخش منابع انسانی، به منظور کاهش پدیده قلدری و اثرات آن در صنعت بانکداری استفاده گردد.
طراحی و اعتبارسنجی مدل شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجا با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۹۸-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی بود که با استفاده روش های تحقیق کیفی به انجام رسید. در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات 20 نفر از متخصصان حوزه رفتار سازمانی در شرکت رجاء در سال 1399 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. در پژوهش حاضر برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAX QDA به روش گرند تئوری (داده بنیاد) با کدگذاری مقوله ها و تکنیک دلفی استفاده شد. تحلیل محتوایی مصاحبه های تخصصی انجام گردید و 19 شاخص شناسایی شد برای فازی سازی دیدگاه متخصصان از اعداد فازی مثلثی استفاده گردید. در غربالگری تکنیک دلفی فازی امتیازی کمتر از 7/0 کسب نگردید و در نتیجه هیچ کد محوری حذف نشد. در این پژوهش مقوله "نگرش شغلی" به عنوان مقوله محوری انتخاب شده است. به بیان بهتر سایر مقوله ها حول نگرش شغلی جمع شده اند. مصاحبه شوندگان در نقل قول های مختلف به مفاهیمی همچون «رفتار شهروندی»، «تعهد شغلی»، «رضایت شغلی»، «تعهد سازمانی»، «درگیری شغلی»، «توانمندی روان شناختی» و «حمایت مدیریتی» اشاره داشتند. براساس نتایج این مطالعه مقوله های شناسایی شده به عنوان متغیرهای مرتبط با شادمانی سازمانی کارکنان شرکت رجاء مورد توجه قرار گیرند.
طراحی مدل همسویی راهبردهای منابع انسانی با راهبرد سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری از راهبردهای مدیریت منابع انسانی بوده، نیازمند نگرشی استراتژیک برای آینده بلندمدت سازمان است. به دلیل فواید و اثرات چندگانه و هم افزایی هماهنگی راهبردهای منابع انسانی با استراتژی سازمان، پژوهش حاضر در صدد طراحی مدل همسویی راهبردهای منابع انسانی با استراتژی سازمان در حوزه مدیریت جانشین پروری در شرکت ملی نفت بر مبنای نظریه داده بنیاد بوده است. جامعه آماری مجموعه رؤسا و مدیران، اعم از ذی نفعان و دست اندرکاران منابع انسانی بودند که با 21 منتخب به روش نمونه گیری زنجیره ای مصاحبه شد. داده های هریک از مصاحبه ها مطابق کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین با نرم افزار Maxqda تحلیل محتوا شد. جهت بررسی کمّی روایی محتوا از نسبت روایی محتوا و اطمینان از سؤالات ابزار از شاخص روایی محتوا استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، مفهوم توسعه پایدار منابع انسانی به عنوان مقوله محوری انتخاب شد و شرایط علّی، شرایط مداخله گر، شرایط محیطی و راهبردها تدوین شد.
طراحی مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. پژوهش حاضر جزء طرح های پژوهشی اکتشافی است. محقق با رویکرد کیفی و ﺑﺎ ﻣﺮور دﻗﯿﻖ ادﺑﯿﺎت و ﺗﺎریخچه ﻣﺪیریت اﺳﺘﻌﺪاد، پژوهش ها، ﻣﻘﺎﻻت و ﮐﺘﺐ ﻣﺘﻌﺪد داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ و همچنین، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مصاحبه به روش میدانی و هدفمند با 18 نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان صنعت پتروشیمی، به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. سپس، محقق با استفاده از نظریه داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی)، به تحلیل داده های کیفی اقدام کرده و شاخص ها، مؤلفه ها و ابعاد اولیه مؤثر بر مدل راهبردی نظام مدیریت استعداد در صنعت پتروشیمی را استخراج کرده است. نتایج پژوهش انجام شده با نتایج پژوهش های عابدین، اکبری و عباس نژاد در سال 1399 و روشن، برزگر و یعقوبی در سال 1399 انطباق دارد.
ارائه مدل اجرایی راهبرد باز در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
137 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبرد باز، رویکردی برای گشودن مرزهای مستحکم سازمان و به جریان انداختن دانش از طریق ذینفعان داخلی و خارجی می باشد تا سازمان ها از این طریق بتوانند با افزایش مشارکت و شفافیت اطلاعات و استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به ایده های استراتژیک بیشتر و کارآمدتری دست پیدا کنند که بکارگیری این رویکرد، نیازمند برنامه اجرایی خاص خود می باشد که با توجه به نقش شرکت های دانش بنیان در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و تأثیر بالای راهبرد باز بر عملکرد شرکت های دانش بنیان، هدف این پژوهش ارائه مدل اجرایی راهبرد باز در شرکت های دانش بنیان می باشد. روش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد ظاهرشونده(گلیزری) نظریه داده بنیاد انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 15 نفر از خبرگان حوزه استراتژی در شرکت های دانش بنیان جمع آوری شده است. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل داده های کیفی مصاحبه ها، مدل اجرایی راهبرد باز ارائه گردید. یافته ها شامل 5 مقوله(توسعه عوامل فنی و دانشی، توسعه عوامل سازمانی و انسانی، حساسیت راهبردی، شبکه سازی و چالش ها و رقابت های ایده) می باشد که با توجه به نظرات خبرگان پژوهش، به عنوان راهکارها و برنامه های اجرایی راهبرد باز در نظر گرفته شده اند. نتایج: شرکت های دانش بنیان می توانند با در نظرگرفتن این مدل، نسبت به پیاده سازی راهبرد باز اقدام نمایند و از این طریق به 2 هدف اساسی خود یعنی تولید محصولات جدید و نوآورانه(نوآوری محصول) و ارائه روش های بهینه تولید(نوآوری فرآیند) دست پیدا کنند و با دستیابی به این اهداف، مزیت رقابتی پایدار نیز کسب کنند.
طراحی مدل تعامل استاد و دانشجو مبتنی بر نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت فزاینده دانشگاه ها به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تحصیل علم و اخلاق در سطح جامعه و تأثیر مثبت گسترش تعاملات میان استاد و دانشجو در تمام حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل تعامل استاد و دانشجو مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی کاربردی و به لحاظ هدف از نوع تحلیلی و از نظر فرآیند و روش جمع آوری و تحلیل داده ها جزو تحقیقات کیفی بود.جامعه ی آماری تحقیق را استادان و دانشجویان دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و هم چنین دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز دانشگاه شیراز تشکیل می دادند. بنابراین روش نمونه گیری تحقیق، روش هدفمند و گلوله برفی با 14 نفر از افراد مذکور بود. نتایج حاصل از انجام مصاحبه و استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، 6 مؤلفه را در طراحی مدل تعامل استاد و دانشجو نشان داد که شامل 1-عوامل علی تعامل استاد و دانشجو (شامل علل فرافردی بروز رفتارهای متعامل: عوامل ترغیب کننده؛ عوامل الزام آور و علل فردی بروز رفتارهای متعامل: عوامل نگرشی؛ عوامل شخصیتی)2- شرایط زمینه ایی مدل (عوامل تسهیل کننده-عوامل محدودکننده) 3- ابعاد اصلی مدل (شامل شکل برقرای تعامل: تعاملات حضوری؛ تعاملات غیرحضوری و نوع رسمیت: رسمیت بالا؛ رسمیت پایین) 4- شرایط مداخله گر (ویژگی های انسانی-ویژگی های جامعه) 5- مکانیزم های تعامل استاد و دانشجو(مکانیزم های مربوط به استاد-مکانیزم های مربوط به دانشجو) و در نهایت6- پیامدهای تعامل استاد و دانشجو(پیامدهای مربوط به استاد-پیامدهای مربوط به دانشجو-پیامدهای مربوط به دانشگاه) بود.
فهم فرایند شکل گیری امیدواری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم فرایند شکل گیری امیدواری سازمانی بود. روش پژوهش استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد متنی بود. داده ها از پژوهش هایی که درباره این مفهوم انجام شده بود از 76 مقاله و 2 رساله دکتری و 2 کتاب گردآوری و با فن کدگذاری تحلیل شدند. 186 کد شناسایی شده در قالب 61 مفهوم و نهایتاً 6 مقوله طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد امیدواری سازمانی به منزله مقوله محوری در الگوی پارادایمی پژوهش قرار می گیرد و سایر مفاهیم به دست آمده در قالب مقولات شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، استراتژی ها، و پیامدها در الگو قرار گرفتند. شرایط علّی اثرگذار بر امیدواری سازمانی به دو دسته کلی فردی و سازمانی تقسیم شدند؛ از جمله ذهن آگاهی و تعامل با چالش ها و ویژگی های شغلی. از عوامل مداخله گر سازمانی مؤثر بر استراتژی ها نیز می توان به سبک رهبری، حمایت اجتماعی و سازمانی ادراک شده، شفافیت سیاست های سازمانی، و عدالت سازمانی ادراک شده اشاره کرد. برخی عوامل زمینه ای شناسایی شده نیز عبارت اند از محیط معنوی، فضای صمیمانه سازمان، همچنین فرهنگ و محیط خانوادگی و سازمانی. استراتژی ها و پیامدها نیز به دو دسته استراتژی ها و پیامدهای فردی و استراتژی ها و پیامدهای سازمانی تقسیم شدند.
طراحی الگوی رابطه فرد و سازمان مبتنی بر رویکرد رفتار سازمانی مثبت گرا (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
131 - 165
حوزههای تخصصی:
رابطه فرد و سازمان یک پدیده چندسطحی است که بدون توجه به تأثیر متقابل سازمان و کارکنان قابل درک نیست. مسئله پژوهش حاضر این است که سازمان های دولتی بخش بهداشت چگونه می توانند بر مبنای الگوی طراحی شده در این پژوهش کیفی که مبین شناخت و شکل ساده شده واقعیّت با آشکار ساختن فرایند ضمنی موجود در رابطه فرد و سازمان است به منظور کاربردی کردن توصیه ها و راهبردهای بهبود رابطه اقدام کنند. این الگو می تواند راهگشای مدیران و کارکنان برای کاهش تنش های مبادله و ارتقای کیفیّت روابط باشد. کشف الگو با بهره گیری از نظریه پردازی داده بنیاد رویکرد اشتراوس و کوربین و نرم افزار تجزیه وتحلیل داده مکس کیودی ای2020 انجام شده است. با 17 مصاحبه نیمه-ساختاریافته تخصصی از بطن داده های اولیه، 2343 مفهوم انتزاعی، 229 مقوله فرعی و23 مقوله اصلی دسته بندی شدند. بر مبنای تحلیل و تفسیر داده ها در بخش بهداشت، بافت ویژه حاکم، نوع ساختار روابط از دو منظر توانمند ساز یا بازدارنده با منظومه الزامات شایستگی مدیر به منزله شرایط علّی، مستقیماً تعیین کننده میزان یگانگی اهداف و منافع فرد و سازمان به منزله پدیده محوری پژوهش است. شرایط یازده گانه ای چون توانمندسازی مدیر، کارکنان، زمینه سازمانی و روابط کاری به منزله راهبردهای کنش و واکنش به صورت غیر مستقیم تحت تأثیر زمینه رفتاری سازمان و زمینه رفتاری فرد در مواجهه با رابطه فرد و سازمان به منزله شرایط زمینه ای و درجه نفوذ اهرم های قدرت برون سازمانی به منزله شرایط مداخله گر منجر به برون دادهای خرد مطلوب هماهنگی فرهنگ رسمی سازمان با فرهنگ غیر رسمی فرد، خرد نامطلوب حاکمیت نهاد غیر رسمی نامتعادل، کلان مطلوب خودکفایی علمی، تجاری سازی دانش و نخبه پروری و کلان نامطلوب ورشکستگی و افول دوسویه سیستمی و مدیریتی می شوند.
مسائل کارگزاری در سرمایه گذاری خطرپذیر و راهکارهای رفع آنها در مراحل مختلف رشد شرکت های نوآور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
113 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه راهکارهای عملی در قراردادهای سرمایهگذاری خطرپذیر با توجه به مرحله رشد شرکتهای نوآور است. در سرمایهگذاری خطرپذیر، چالشهای مختلفی به علت عدمتقارن اطلاعاتی و عدمهمسویی منافع میان سرمایهگذار و کارآفرینان رخ میدهد که در چارچوب نظریه کارگزاری بررسی میشود و ابزارهای گوناگون کنترلی و انگیزشی را پیشنهاد مینماید. اما عاملی که بر اتخاذ راهبردهای متناسب هر کسبوکار تاثیر میگذارد، میزان رشدیافتگی آن است، زیرا در هر یک از این مراحل، نیازها و ویژگیهای شرکت تغییر مییابد و در نتیجه چالشهای میان آنها نیز متفاوت خواهد بود. در این مطالعه، با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد، راهکارهای مورد استفاده سرمایهگذاران از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته و گردآوری اطلاعات واقعی مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل دادهها از طریق کدگذاری و شناسایی ارتباط میان مقولات مختلف، نشان میدهد با تغییر در مولفههای توسعه کسبوکار، مهارتهای کارآفرین و نوع ریسک در مراحل مختلف رشد، رویکرد سرمایهگذاری نیز تغییر میکند. در عین حال، تاثیر عوامل محیطی بر فضای حاکم بر کسبوکار اعم از بازار تامین مالی و نقش مستقیم دولت در آن، ضعفهای قانونی و زیرساختهای فرهنگی نیز بر تنظیم رویکرد قرارداد تاثیر میگذارد.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد (مطالعه موردی: بلاگرهای اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور شناسایی پیشایندها و پسایندهای بازاریابی محتوای دیجیتال با استفاده از مدل نظریه ای داده بنیاد سامان یافته است که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از پژوهش های کیفی است. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد آگاه به امر بازاریابی محتوای دیجیتال، به ویژه بلاگرهای اینستاگرام است. حجم نمونه با اشباع نظری (۲۰ نفر) با استفاده از نمونه گیری هدفمند برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روایی و پایایی کار از معیارهای «گوبا» و «لینکن» که متشکل از چهار مفهوم جزئی تر قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، و اطمینان پذیری است، استفاده شد. برای کدگذاری از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. برای تجریه و تحلیل داده ها از روش نظامدار «استراوس» و «کوربین» با کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها مدل پارادایم یا الگوی مطلوب بازاریابی محتوای دیجیتال استخراج شد. نتایج به دست آمده به شناسایی ۶۲ کد محوری، ۲۱۶ شاخص (کدگذاری باز) و ۶ کدگذاری گزینشی منجر شد که ۷ پیشایند (مؤلفه اثرگذار) شامل انگیزه ها، هوش تجاری، تجربه مخاطب، ترجیحات و سلیقه ها، تحقیق و توسعه، خلاقیت، و تأثیرگذاران و ۱۱ پسایند (مؤلفه اثرپذیر) شامل رقابت پذیری، ارتباطات، اعتماد مخاطب، خلق ارزش برای مخاطب، ارتقای فرهنگ یادگیری الکترونیک، وفاداری و ترغیب به خرید، آگاهی از برند، سلامت برند، اثربخشی بازاریابی الکترونیک، تبلیغات دهان به دهان، و مشارکت را در برگرفت. افزون بر این، راهبردها، عوامل زمینه ای و موانع پیشِ روی بازاریابی محتوای دیجیتال نیز ارائه شد. از این رو، با توجه به نتایج پژوهش، توجه به یازاریابی محتوای دیجیتال برای برندسازی و جذب مخاطب و همچنین، وفادار کردن مخاطبانِ هدف باید مورد توجه بلاگرها و افرادی که کسب وکار آنلاین دارند، ضروری به نظر می رسد.
مطالعه کیفی علل و پیامدهای روابط خارج از ازدواج (مورد مطالعه زنان شهرستان رفسنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات و توانایی داشتن تعامل با دیگران، یک اصل اولیه در زیست جهان انسان عصر مدرن به شمار می آید. آدمی به دنبال کسی که در کنار ایشان احساس خوشبختی کرده و از تعامل با آن ها لذت و منفعت بیشتری را نصیب خود نماید. نیازهای مختلف انسان وی را در معرض ارتباطات مختلف قرار می دهد. نیاز به ارتباط با جنس مخالف، گهگاه روابطی را باعث می شود که خارج از عرف و فرهنگ اسلامی کشور ما می باشد. این پژوهش با هدف بررسی علل و پیامدهای بوجود آورنده روابط خارج از ازدواج، در میان زنان شهرستان رفسنجان، انجام شده است. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از زنان انجام شده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آنها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردیده است. از مجموع 1127داده ی خام، 875 مفهوم، 125خرده مقوله و 54 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. در نهایت مفهوم هسته ای "محرومیت" ، به عنوان پدیده اصلی که بقیه مقولات را پوشش می داد، انتخاب گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مهم ترین انگیزه زنان از گرایش به روابط خارج از ازدواج، محرومیت های مالی و عاطفی می باشد. "احساس تنهایی" و "فرار" از قوانین و چارچوب های خانواده از جمله شرایط علّی این گرایش می باشد. "ندامت" و "احساس طردشدگی"، از جمله پیامد های این نوع روابط به شمار می آید.
مؤلفه های تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی بر مبنای نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
7 - 33
حوزههای تخصصی:
میرزاده عشقی یکی از نمایندگان برجسته و از پیشگامان جریان تجدد ادبی در دوره مشروطیت است که به ضرورت ایجاد تحولات اساسی در این عصر پی برده بود. صراحت لهجه، نکته بینی، جزئی نگری و تحلیل دقیق او درباره دگرگونی های سیاسی و اجتماعی به خوبی مشهود است؛ اما نگرش میرزاده عشقی به پدیده های پیرامونش یکسان و منسجم نیست. بیان مضامین متنوع درباره تجدد، ناهماهنگی در ساختار و مفاهیم شعری، تناقض اندیشی و تعارضات درونی شاعر سبب شده که اندیشه هایش به شکل منسجم و جامعی شناسایی نشود؛ ازاین رو لازم است تا دیدگاه ها و مضامین شعری وی بر مبنای روشی علمی و به طور کامل استخراج و تقسیم بندی شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی مفاهیم تجددگرایی در اشعار میرزاده عشقی، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های تجددگرایی در دیوان اشعار میرزاده عشقی کدام است؟ این تحقیق ازجمله پژوهش های کیفی است که با روش «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش پس از گردآوری داده های کیفی، مفاهیم مرتبط شناسایی و دسته بندی شده است. در پایان، با مقایسه و سنجش داده ها، مفاهیم و مقوله های تجددگرایی شامل 62 مفهوم در قالب 11 مقوله طراحی و تنظیم گردید. مقوله ها عبارت اند از: تحولات اجتماعی، امور سیاست داخلی، امور سیاست خارجی، مسائل اداری و دولتی، مسائل اقتصادی، مسائل علمی و آموزشی، مسائل نظامی و امنیتی، مسائل اعتقادی و مذهبی، تحولات زبانی و تحولات واژگانی که مقوله «امور سیاست داخلی» و «تحولات اجتماعی»، با 12 بار تکرار بیشترین بسامد را نسبت به سایر مقوله ها به خود اختصاص داد.
طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی بومی در ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، تفسیری، رویکرد آن کیفی و استراتژی آن روش شناسی نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده (گلیزری) است که مؤلفه های کارآفرینی اجتماعی ایران را احصاء کرده است و مدل بومی طراحی شده است. جامعه پژوهش، خبرگان کارآفرینی اجتماعی و مؤسسان شرکت های اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، 19 نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند و با آنان مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از بسته نرم افزاری MAXQDA نسخه 10 استفاده شد و فرایندهای کدگذاری باز، انتخابی و نظری انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل های انجام شده، در طی فرایند کدگذاری و مقایسه مستمر کدها با داده های اولیه، 35 مفهوم استخراج شد. برای بررسی استحکام پژوهش از چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد. در این مدل، علل (نیازها، مسائل، چالش ها، بحران های اجتماعی و زیست محیطی، وجود فرصت های اجتماعی)، عوامل همبسته یا کوواریانس ها (انگیزه های فردی و اجتماعی، عوامل فرااجتماعی، دانش کارآفرینی فرد، پیشینه تحصیلی، دانش و تجربه پیشین، عوامل خانوادگی، ابعاد شخصیتی، الگوهای نقش)، اقتضائات یا عوامل تعدیلگر (مهارت های سازمانی کارآفرینانه، زیرساخت های سرمایه ای، گونه های مختلف سازماندهی، همگرایی نهادهای حمایتی، تیم و شبکه سازی، داشتن مدل کسب وکار، مراکز آموزشی و پژوهشی، منتورها و مراکز رشد، رفع مشکلات کارآفرینان اجتماعی)، شرایط میانجی (مشروعیت کارآفرینی اجتماعی، ثبات و همه جانبه نگری، جذابیت فعالیت های کارآفرینی اجتماعی)، پیامدها (ایجاد ارزش های معنوی، اجتماعی و اقتصادی) و عوامل زمینه ای (عوامل فرهنگی– اجتماعی، عوامل جغرافیایی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، قوانین و خط مشی ها، رسانه ها) حول مقوله محوری «فرایند خلق ارزش اجتماعی» شناسایی شدند. پژوهش حاضر، زوایای نوین و بینش ارزشمندی درباره کارآفرینی اجتماعی برای محققان آینده، کارآفرینان اجتماعی، سیاست گذاران و تصمیم سازان این حوزه در کشور فراهم کرده است و می تواند برای آنان راه گشا باشد.
ارائه مدل توسعه گردشگری پایدار اجتماعی قوم ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اقوام مختلف در کشور و عدم توسعه روستاها و مقاصد هدف گردشگری قومی کشور، توسعه گردشگری قومی می تواند به رشد و توسعه اقتصادی پایدار در این مناطق، بقا و ترویج فرهنگ بومی، میراث شفاهی، سنت ها، صنایع بومی، هنرهای سنتی و آداب ورسوم اقوام ایران منجر شود. بر این اساس، هدف پژوهش، ارائه مدلی برای توسعه گردشگری پایدار اجتماعی در قالب مطالعه ای موردی روی قوم ترکمن است. مبانی فلسفی پژوهش حاضر، ریشه در تفسیرگرایی و راهبرد پژوهش مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. درمجموع از 81 نفر مشارکت کننده، مصاحبه هایی با استفاده از سه نوع پروتکل مختلف برای سه گروه شامل افراد بومی، گردشگران و مدیران صورت گرفت. نمونه گیری، به صورت نظری و تا حد اشباع نظری اجرا شد و به صورت ترکیبی با نمونه گیری گلوله برفی بود. در کل از 2284 گزاره معنادار این مصاحبه ها، 3255 کد و با حذف موارد تکراری، 635 خرده مقوله و 92 مقوله محوری یا مقوله هسته ای استخراج شد. به این صورت که از 96 خرده مقوله در بعد شرایط علی 11 مقوله محوری، از 29 خرده مقوله شناسایی شده برای بعد شرایط زمینه ای 8 مقوله محوری، 17 عامل مداخله گر از 116 خرده مقوله، از 279 خرده مقوله 32 مقوله محوری برای راهبردها، از 67 خرده مقوله مربوط به نتایج توسعه گردشگری اجتماعی پایدار قومی 11 مقوله محوری، و درنهایت از 48 خرده مقوله 9 مقوله محوری برای پدیده توسعه گردشگری اجتماعی پایدار قومی به دست آمد. براساس مدل نظری پژوهش، عوامل متعددی بر توسعه گردشگری پایدار اجتماعی قومی تأثیرگذار است و برای مواجهه با آن ها اقدامات خاصی باید انجام داد. چنانچه اجرای این اقدامات/راهبردها در بسترهای مناسب رخ دهد، پیامدهای مطلوبی برای منطقه ترکمن نشین به ارمغان خواهد آورد.
شناخت هویت های معاصر و فرزند ناخواهی در میان زوجین جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
125 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه نگرش به پدیده فرزند در دنیای کنونی می باشد. در دنیای کنونی، شاهد تحول و تغییر در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی هستیم. دگرگونی هایی که ناگزیر و لازمه جهانی ست که ما را در بر گرفته است. از این رو بسیاری از نقش های جنسیتی و منابع هویتی از قبل موجود، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکان های جدیدتری را برای عرضه خود و احساس ارزشمندی در اختیار او قرار داده است. نگرش زوجین به فرزند، به همان اندازه که یک تصمیم و انتخاب فردی و یا زناشویی است، می تواند یک برآمده از تغییر هویت زوجین در عصر جدید می باشد که در هر دو صورت (خواستن یا نخواستن فرزند )، پیامدهای متفاوت تری بر زوجین دهه اخیر نسبت به زوجین نسل های قبل را در بر خواهد داشت. روش این نظریه داده بنیاد می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 18 نفر از زوجین جوان می باشد. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، تعیین گردیده است. بر اساس نتایج پژوهش، دو پدیده محوری " توافق ناپایدار یک طرفه" و " تقدم رهابودگی به تقیّد"، به عنوان پدیده های محوری و پدیده انتخابی " سیّالیت هویت" به عنوان پارادایم اصلی انتخاب گردید. از علل این پدیده، هویت بازاندیشی شده و خودآگاهی فرآیندی می باشد که در پیامد آن پذیرش اجتماعی فرزند نا خواهی در جامعه می باشد.
طراحی و اعتبار یابی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه های دینی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
81 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر طراحی مدل بومی حکمرانی خوب مبتنی بر آموزه های دینی است. روش این مطالعه آمیخته (کیفی-کمی) است، جمع آوری داده ها در بخش کیفی از طریق مرور نظام مند اسناد و کتب دینی و تاریخی انجام و با روش داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده های، 62 نفر از مدیران ارشد و میانی استانداری استان مازندران به شیوه نمونه گیری سرشماری گردآوری و با روش مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. از تحلیل یافته های کیفی، مدل مفهومی در قالب 700 مفهوم اولیه، 59 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی طراحی شد. جهت اعتبار یابی کیفی و بررسی روایی مدل؛ از روش تأیید خبرگان منتخب با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی قضاوتی و گلوله برفی (11 تن) استفاده شد. یافته های بخش کمی بر اساس گزاره های حکمی به دست آمده، علاوه بر تأیید اعتبار مدل های اندازه گیری و ساختاری مدل پژوهش، تأثیر مثبت شرایط علّی (شایستگی های مدیران، وحدت جهت بین ارکان اصلی سازمان) بر پدیده حکمرانی خوب و تأثیر مثبت حکمرانی خوب بر راهبردها (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، منابع انسانی) مورد تأیید واقع شد. همچنین علاوه بر تأیید تأثیر مثبت شرایط زمینه ای (نظارت، فرهنگ سازی، پویایی مشورت و مدیریت دانش محور) و تأثیر منفی شرایط مداخله گر (فساد، خیانت و ناکارآمدی مدیران، تحمیل فشار بر مردم) بر راهبردها، تأثیر مثبت راهبردها بر نتایج حکمرانی خوب تأیید شد.
پیچیدگی های شناسایی مسائل عمومی در ایران با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
691 - 730
حوزههای تخصصی:
آنچه دولت تصمیم به انجام آن می گیرد یا تصمیم به انجام آن ندارد خط مشی عمومی خوانده می شود. این فرآیند با شناسایی مسئله آغاز می شود و تمرکز آن بر شناسایی مسئله است که عموم مردم را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش الگوی شناسایی مسائل عمومی با رویکرد داده بنیاد در ایران را ارائه می دهد. در این پژوهش از نظریه داده بنیاد استفاده شده و 15 مصاحبه با خبرگان نظام خط مشی گذاری انجام گردیده است. داده ها توسط کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و قضایا والگوی پژوهش ارائه گردید. تحلیل داده ها در نهایت به احصای 122 مفهوم و 23 مقوله و شکل گیری الگوی داده بنیاد انجامید. نتایج پژوهش نشان می دهد شرایط علّی شامل مقوله های حساسیت عمومی نسبت به موضوع، هزینه ایجاد شده ناشی از وجود موضوع برای کشور، محدوده و قلمرو جغرافیایی درگیر با موضوع و حوادث غیرمترقبه و بلایای طبیعی و عوامل مداخله گر شامل قانونگذاران و مجریان دولتی، بازیگران سیاسی، بازیگران غیردولتی، رسانه های جمعی، و دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی در فضای عمومی نظام خط مشی گذاری ایران شامل جریان های فکری و مدل های ذهنی خط مشی گذاران، جریان های سیاسی و امنیتی، شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، شرایط اقتصادی و فناوری، جریان های خارجی و بین المللی، و جریان های سازمانی و اداری بر شناسایی مسائل عمومی در ایران تأثیرگذارند.
طراحی مدل پیشایندها و پیامدهای رقیب ستیزی افراطی در مدیران ورزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۷۰
79 - 124
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیچیدگی روزافزون سازمان ها و تفاوت در اندیشه، نگرش و باورهای افراد، تعارض و ستیز به عنوان جزء اجتناب ناپذیر زندگی سازمانی مطرح است. هدف از انجا م دادن این پژوهش، طراحی مدل پیشایندها و پیامدهای رقیب ستیزی افراطی در بین مدیران ورزشی کشور بود. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بود و از روش نظریه داده بنیاد (استراوس و کوربین) استفاده شده است. روش گردآوری داد ه ها، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های عمیق و باز با 30 نفر از نخبگان آگاه از موضوع مطالعه شده است. مصاحبه شوندگان و سپس اساتید متخصص روایی این پژوهش را بررسی و تأیید کردند. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسابرسی فرایند نتایج، 80 درصد به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. براساس داده های به دست آمده از مطالعات کتابخانه ای، اسناد بالادستی و مصاحبه های عمیق و مقوله بندی آن ها، 143 مفهوم کلیدی در قالب 64 مقوله و 11 طبقه اصلی شامل عوامل انحصار، مادی گرایی و قدرت طلبی، رقیب ستیزی افراطی، اصلاحات ساختاری و فرایندی، مدیریت اثربخش و کارآمد، عوامل مؤثر مدیریتی، مکانیزم های آموزش و یادگیری، مکانیزم های اصلاح فرهنگ، فضای سازمانی، عوامل بیرونی، ویژگی های جمعیت شناختی و پیامدهای فردی و سازمانی شناسایی و استخراج شد؛ بنابراین در انتصاب مدیران ورزشی به سبب مواجهه مستمر با تعارضات سازمانی بهتر است بر این مؤلفه ها تأکید شود تا توانایی های مدیران ورزشی برای اداره و کنترل سازمان تقویت شود.
طراحی و تبیین مدل ارزیابی بازاریابی اینفلوئنسر با تاکید بر مصرف کالاهای ورزشی ایرانی در رسانه های اجتماعی
منبع:
مدیریت ورزشی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
173-193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل ارزیابی و اندازه گیری بازاریابی تاثیرگذاران ورزشی رسانه هایِ اجتماعی با تاکید بر مصرف کالای ورزشی ایرانی در رسانه های اجتماعی آنلاین انجام شد. از این رو به منظور تحقق هدف از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد، به منظور استخراج نتایج بهره گرفته شد و با انجام مصاحبه با 19 نفر از متخصصان مدیریت ورزشی، بازاریابی و رسانه های اجتماعی، با توجه به میزان اشتراک پذیری با سایر مفاهیم و مقولات و ارتباط عمیق با مقوله های اصلی، مقوله « مدل ارزیابی و اندازه گیری بازاریابی تاثیرگذاران ورزشی رسانه هایِ اجتماعی» به عنوان پدیده محوری پژوهش مشخص گردید. با بررسی مصاحبه های دریافتی، بالغ بر 891 گزاره به عنوان داده های اولیه و اطلاعات پژوهش استخراج و جمع آوری گردید. سپس در مرحله کدگذاری باز، 151 مفهوم کلی و 26 مقوله انتزاعی تر به عنوان نتایج حاصل از کدگذاری ها شناسایی شد و بر اساس تحلیل و بررسی یافته های حاصل از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 6 مقوله اصلی در پارادایم کدگذاری محوری شامل، شرایط علی، پدیده محوری، شرایط زمینه، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها پدیدار گردید. بر اساس تحلیل نظرات مشارکت کنندگان، یافته های پژوهش نشان داد که در پیرامون پدیده محوری، دسته ای از عوامل وجود دارند که به عنوان الزامات یا موانع حرفه ای «بازاریابی تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی» بر فرآیند بازاریابی اینفلوئنسرها تأثیر گذاشته یا به عنوان پیامدها و خروجی های آن محسوب می شوند. بنابراین اندازه گیری و ارزیابی این عوامل و عناصر در تحقق اهداف بازاریابان و صاحبان کالاهای ورزشی ایرانی اهمیت دارد.