مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵۲۰٬۶۶۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
239 - 260
حوزههای تخصصی:
با توجه به این نکته که شعر و ادبیات معاصر، هم زمان با دیگر حوادث و تحولات سیاسی و اجتماعی، رشد و پیشرفت چشمگیری داشته است؛ ولی گروهی از شاعران معاصر، همگام با پدیده های جامعه، از دانش و بینش گذشتگان خود غافل نماندند و در سروده های خود به انحای گوناگون، از اندوخته های علمی آنان بهره بردند. محمد بیابانی، یکی از شاعران سخن سرای معاصر است که هم در زمینه شعر سنتی و هم در شعرِ نو، طبع آزمایی کرده است. بیابانی در سروده های خود، اعم از سنتی و نو، به شکل بارز از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی و نمادین، برای بیان مطلب و اندیشه های خاص خود استفاده نموده و در بیشتر موارد با توجه به موضوع سروده هایش به صورت نمادین آن را جلوه گر ساخته است. این پژوهش درصدد است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، به بررسی اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در مجموعه اشعار محمد بیابانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که انگیزه اصلی بیابانی از کاربرد اصطلاحات عرفانی در سروده های سیاسی و اجتماعی خود چیست؟ نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیابانی برای بیان اندیشه و افکار خاصِ خود به مخاطب و همچنین غنی و پربار نمودن شعرش، از اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بهره برده-است.
مدیریت در لحن افشا و میزان استفاده از اطلاعات محرمانه در معاملات سهام: پیامدهای تداوم انتخاب حسابرس و حق الزحمه های غیر عادی حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوع لحن افشا می تواند علامت های متفاوتی برای تفسیر اطلاعات با در نظر گرفتن ناهمگونی بین سرمایه گذاران ایجاد نماید. تأثیر افشای داوطلبانه در بازار سرمایه، همچنین انگیزه هایی برای مدیریت لحن افشا توسط شرکت های با محیط اطلاعاتی ضعیف تر ایجاد می کند. از این رو، این پژوهش درصدد است اثر تعدیلی پیامد های تداوم در انتخاب حسابرس و حق الزحمه های غیرعادی حسابرسی بر رابطه ی بین لحن غیرعادی افشا و میزان استفاده از اطلاعات محرمانه در معاملات سهام بررسی نماید. برای دستیابی به این هدف، تعداد 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1394 الی 1401 به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه ها مدل پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که سطح لحن غیرعادی افشا تاثیر مثبت و معناداری بر میزان استفاده از اطلاعات محرمانه در معاملات سهام دارد. علاوه بر این، پیامدهای تداوم در انتخاب حسابرس رابطه بین لحن غیرعادی و معامله بر مبنا اطلاعات محرمانه اثر تعدیل کننده ندارد اما میزان حق الزحمه غیرعادی حسابرسی بر رابطه ی بین لحن غیرعادی و معامله بر مبنا اطلاعات محرمانه اثر تعدیل کننده دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که لحن غیرعادی افشا از طریق ایجاد اختلاف نظر بین سرمایه گذاران و گمراهی بیشتر سرمایه گذاران خرد، موقعیت های استفاده از اطلاعات محرمانه را افزایش می دهد و حق الزحمه غیرعادی حسابرسی رابطه بین مدیریت لحن افشا و استفاده از اطلاعات محرمانه را تشدید می کند.
Revisiting the Semiotic: A Study of Jorie Graham’s Poetic Consciousness in Sea Change(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
183 - 198
حوزههای تخصصی:
The present paper analyzes Jorie Graham’s “Sea Change”, the eponymous poem of her 2008 poetry collection, through Julia Kristeva’s theories on semiotic and the abject. By tracing the historical attitudes towards embodiment, this research attempts to examine Graham’s outlook towards the mind/body and by extension nature/culture dichotomies in her poetry. The previous studies on the Sea Change collection have mostly focused on Graham’s formal structures and ecological concerns; no other research has used Kristeva’s theories to examine the importance of one’s embodied experience of the world in her poetry to reveal how negative attitudes towards the body lead to a fractured existence for the human subject. Graham’s poetic language addresses the neglect to which the semiotic has been subjected, redefines the body in terms that are not abject and opens up a safe cultural space for it. Her poetry illuminates how mystification and degradation of the body have a positive correlation with oppression of the nature, as concepts belonging to similar dichotomous lines of thought, and highlights the call for a re-evaluation of the attitudes towards the human subject’s existence in the world.
Address Culture of Iranian EFL Students and Lecturers in Oral and Written Communication: A Semio-cultural Conceptualization Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Compared to non-academic contexts, the use of address forms in academic settings is insufficiently researched. To fill this gap, the present study investigated the address forms commonly used by students and lecturers in Iranian universities in their oral and written communication. The analytical framework of this study is semio-cultural conceptualization. A qualitative descriptive research design was adopted, which included six open-ended questions. Thirty Iranian EFL lecturers participated in this study, 20 males and 10 females, representing 14 different universities. The average age of the participants was 50. The thematic analysis of the data revealed that in addition to the conventional polite forms, some innovations have emerged in the academic address practice in Iran. While students always addressed their lecturers using respectful forms and honorifics, the lecturers’ address choices varied according to sociolinguistic factors such as the students’ age, gender, degree of intimacy and distance, and educational status. In the majority of cases, the lecturers employed title plus last name; nevertheless, some of them opted for more intimate forms. However, such forms were never reciprocated by students owing to the perceived power dynamics and elevated respect for teachers, which is deeply entrenched in the culturally-constructed conceptualization of the unique teacher-student relationship in Iran. The findings also suggest that the scope of address studies can be expanded to include semio-cultural conceptualizations, such as emotion schema, and symbolism.
بررسی چشم انداز تغییرات بارش در کارون بزرگ با استفاده از سری مدل های CMIP5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۲۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش ابتدا داده های مشاهده ای بارش ماهانه سینوپتیک و هیدرومتریک از سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو طی دوره 30 ساله (1976-2005) اخذ شد. برای بررسی چشم انداز تغییرات بارش در آینده، داده های تاریخی دوره (1976-2005) و داده های شبیه سازی شده اقلیمی دوره (2050-2021) با استفاده از دو مدل GFDL-CM3)، (CSIRO-Mk3.6 ازسری مدل های (CMIP5) و طبق 4 سناریوی RCP2.6)، RCP4.5، RCP6 و RCP8.5 که با قدرت تفکیک مکانی 5/0*5/0 با روش BCSD در دسترس می باشند استفاده شده است. برای اصلاح اریبی موجود در برون داد مدل های مذکور، استراتژی Mean-based (MB)) بکار رفته است. نتایج عملکرد مدل های AOGCM نشان داد برای شبیه سازی بارش در حوضه کارون بزرگ ضریب خطای مدل CSIRO-Mk3.6 کمتر از مدل GFDL-CM3 بوده است. میانگین بارش آتی (2021-2050) در کل حوضه نسبت به میانگین بارش مشاهداتی در طول دوره آماری 1976-2005 نشان می دهد، در هر دو مدل و سناریوها در دو حوضه از نظر مقدار و مساحت پهنه بارشی در حال کاهش محسوس است. بیشینه بارش ها در حوضه کارون بزرگ در تمامی سناریوها و مدل ها در شرق حوضه متمرکز بوده است. بیشترین بارش را مناطق کوهپایه ای مرکزی دریافت کرده است. کمترین دریافت بارش جنوب غرب و جنوب شرق است. نتایج نهایی پژوهش حاضر 83-116 میلی متر کاهش بارش نسبت به میانگین مشاهداتی حوضه کارون بزرگ پیش بینی می شود. هردو مدل ارائه شده، بیشترین کاهش بارش حوضه کارون بزرگ دو سناریوی rcp4.5 و rcp2.6 پیش بینی می شود.
آسیب شناسی مدیریت و سازماندهی سیاسی فضای جهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸
81 - 110
حوزههای تخصصی:
با توجه به نابرابری های سیاسی، ژئوپلیتیکی و اقتصادی موجود در ساختار حال حاضر فضای جهانی و غلبه الگوی قطبی مرکز- پیرامون بر این فضا، امکان تداوم و پایداری فضای جهانی را با موانع بیشماری از بحرانها و بی ثباتی های مستمر مواجه نموده است. پرسش مهمی که در این رابطه قابل طرح می باشد آن است که، برای تغییر بنیادین فضای کنونی جهان از وضعیت نامتوازن و غیرپایدار کنونی به وضعیت پایدار و متوازن، چه اقداماتی ضرورت دارد؟ بر همین اساس، هدف مقاله حاضر آسیب شناسی وضعیت نامطلوب مدیریت و سازماندهی فضای کنونی جهان در وجوه ژئوپلیتیکی، اقتصادی، اجتماعی و دیگر ابعاد فضا در وهله نخست و پیشنهاد و ارائه راهکارهای مناسب و موثر در جهت تغییر اساسی شرایط کنونی و نیل به ساختاری عادلانه، متوازن و پایدار در فضای جهانی است. پژوهش حاضر با رویکردی مساله محور و در قالب توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد چنانچه مجموعه ای از اقدامات ضروری نظیر تغییر بنیادی رویکرد حاکم بر مناسبات بین المللی در زمینه های سیاسی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی... و دیگر اقدامات مشابه در مناسبات بین المللی به مورد اجرا گذارده شود، امکان تغییر وضعیت نامتوازن کنونی در فضای جهانی به وضعیت مطلوب، و متوازن وجود داشته و از این طریق دستیابی به صلح و امنیت جهانی ممکن می شود.
مطالعه الگوهای همدیدی-دینامیکی و روند تغییرات پوشش برف فراگیر در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مهم ترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران موردبررسی قرار گرفته است. برای این منظور داده های کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاه های سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماه های مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. جهت بررسی بارش های برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه موردمطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیل های همدیدی-دینامیکی در مورد بارش های برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقه بندی با استفاده از تحلیل خوشه ای استفاده شد و نقشه های روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبهه زایی، جت استریم، شاخص امگا و داده های باد مداری و نصف النهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من کندال انجام شد. نتایج نشان داد که 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کم فشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارش های برف فراگیر در منطقه موردمطالعه را توجیه می نمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریان های نصف النهاری بادهای غربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کم فشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است . تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنب حاره، موجب ناپایداری های شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغ م ع دم وج ود رون د در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
بررسی همبستگی شاخص NAO با رخداد ARs ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه های جوی یکی از پدیده های اتمسفری مولد بارش های سنگین است می تواند منجر به خسارات جانی و مالی قابل توجهی شود. آگاهی از سازوکار سینوپتیکی شار بخارآب و تشکیل رودخانه جوی در اتمسفر کشور و نیز آشکارسازی در همکنش بین مؤلفه پیوند از دوری NAO و ایجاد و تشدید این پدیده جوی، می تواند تا حد زیادی رخدادهای بارش های سیل آسا را قابل پیش بینی تر سازد. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی پدیده رودخانه جوی در اتمسفر ایران و ارتباط آن با فازهای پدیده NAO است. در این راستا از داده های مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، رطوبت ویژه و آنومالی های پدیده NAO، از پایگاه داده های NOAA طی دوره آماری 1944-2019، اخذ شد. نتایج نشان داد که در طول دوره ی مطالعه رودخانه های اتمسفری ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضه ای پایین تر به سمت نیمه ی جنوبی ایران کشیده شده اند. بین شاخص NAO و جریانات نصف النهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 2101/0 نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقه ی رخداد رودخانه های اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهت دهی رودخانه های اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانه های اتمسفری نمی توانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکره ی شمالی انحنای نصف النهاری پیدا می کنند و سبب جهت دهی جنوب غربی و شمال شرقی آن ها می شوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانه های اتمسفری وارد به ایران اقیانوس اطلس می باشد که از سمت پهنه های آبی مانند دریای سرخ، دریای عمان، اقیانوس هند و خلیج فارس تقویت می شود.
بررسی سیر تحول گفتمان و توسعه علمی در گذر دولت های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شکل جدیدی از نگرش به علم و فناوری در ایران شکل گرفت. این گفتمان علمی تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی و اعتقادات اسلامی بود و ارزش ها و اهداف جدیدی را برای توسعه علم و فناوری تدوین کرد. بعد از انقلاب، ازآنجایی که دولتمردان علم و فناوری را یکی از عوامل کلیدی توسعه و تعالی جامعه می دانستند، سیاست ها و برنامه ریزی های علمی را به منظور تحقق اهداف انقلابی و اسلامی شکل دادند. این نگرش به علم و فناوری در ایران در آن دوره، تأثیر قابل توجهی بر توسعه علمی و فناورانه کشور داشت. باتوجه به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران بعد از سال 1357 سکاندار رهبری علمی در منطقه بوده است لازم و ضروری است تا در این پژوهش به بررسی گفتمان علمی انقلاب اسلامی ایران و نقش آن در توسعه قدرت علمی در دولت های بعد از انقلاب پرداخته شود. در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و از آمارهای معتبر در منابع داخلی و خارجی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که نوع گفتمان در دولت های مختلف شامل تمرکز بر صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات و منابع سرمایه بر (1360-1368)، نوسازی و نهادگرایی و تمرکز بر فناوری های پیشرفته (1368-1376)، تمرکز بر فناوری های پیشرفته، نوآوری و توسعه صادرات و عدالت اجتماعی عمدتاً با تکیه بر صنایع دانش بر (1376-1384)، تمرکز بر انتقال صنعت به سمت نوآوری دانش مبتنی بر اقتصاد (1384-1392) و تأکید بر افزایش همکاری های بین المللی با تأکید بر هویت و عقلانیت در تدوین و اجرا (1392-1400) بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در هر دوره می توان به اقداماتی همچون توسعه آموزش عالی و پژوهش های علمی، تأسیس دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، ایجاد شبکه های علمی داخلی و بین المللی اشاره کرد. این اقدامات همراه با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، پیشرفت های مهمی در علم و فناوری ایران را به همراه داشت.
تبیین نقش زنان در حکمروایی خوب شهری سمنان در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر حکمروایی خوب شهری به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی امروزه شهرها مطرح شده است که محوریت این رویکرد در مدیریت شهری، بر مبنای توسعه ای مردم سالار و برابرخواهانه، برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها و همچنین پاسخگویی به تمامی نیازهای این گروه هاست. از طرفی دیگر زنان به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین گروه ها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقوله های مرتبط با اداره شهرها هستند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان در شهر سمنان می باشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدل سازی معادله ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگین های پایین تر از میانه نظری، به صورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرم افزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قوی ترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسی ها نشان می دهد؛ نمی توان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلی ترین گروه های ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
ارائه مدل کیفی توانمندسازی مدیران شعب بانک ملت استان قم مبتنی بر سرمایۀ معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بسیار مهم در توانمندسازی مدیران توجه به سرمایه معنوی و اثر آن بر تعهد سازمانی و بهره وری پروژه های سازمان می باشد در این مقاله سعی ش ده است نسبت به طراحی یک مدل توانمندسازی مدیران مبتنی بر سرمایه معنوی اقدام گردد. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی - اکتشافی با رویکرد کیفی است . جامعه آماری پژوهش ش امل کارشناسان خب ره و فرهیختگان دانشگاهی و مدیران شعب بانک هستند. نمونه آماری تعداد ١٠ نفر از خبرگان هستند. روش نمونه گیری، غیرتصادفی هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی است . ابزارهای تحلیل اسناد و مصاحبه برای گردآوری داده به کار گرفته شده اس ت . داده ها ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مض مون م ورد بررسی و ارزیابی گرفته است . طبق مدل اولیه ، برگرفته از مطالعه مقالات مرتبط و سپس توسعه آن ب ر اس اس یافت ه های مص احبه های انجام ش ده ب ا خبرگ ان و کدگذاری یافته های پژوهش ، توانمندسازی مدیران در چهار بُعد روانشناختی، مدیریتی، فردی و سازمانی بر پایه شاخصه های 12 گانه سرمایه معنوی قابل تبیین می باشد. پایایی مدل از طریق پای ایی ب ازآزمون و پایایی بین دو کدگذار بررسی شده ک ه مق دار پای ایی ب ازآزمون 0.76 و مقدار پایایی بین دو کدگذار 0.83 به دست آمده است .. میتوان نتجیه گرفت به منظور دست یابی به بیشینه توانمندی مدیران بر مبنای سرمایه معنوی می بایست توجه به ابعاد و مولفه های استقلال و تفویض اختیار، احساس شایستگی، حمایت و توسعه سازمانی، آموزش و یادگیری، رهبری و مدیریت اثربخش و ارتباطات و تعاملات در دوره های ارتقا و بازآموزی را مدنظر قرار داد.
واکاوی نقش نفوذ پذیری فضا در افزایش تعاملات اجتماعی در مراکز فرهنگی و هنری
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ﻃﺮاﺣﯽ نفوذپذیر، ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻗﺎﺑﻞﺗﻨﻈﯿﻢ و تنوع کارکردی متنوع، تعاملات اجتماعی در اماکن فرهنگی هنری را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مراکز فرهنگی ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪ ﻓﺮدی ﺑﺮای افراد ﻓﺮاﻫﻢ می کند ﺗﺎ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺗﺮ، جذاب تر و نشاط آورتر ﺗﻌﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ و مهارت های ﺧﻮد را بتواند پیدا، شکوفا و توسعه دﻫﻨﺪ. همچنین استفاده از آﯾﺘﻢﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ و چندمنظوره و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﭼﻨﺪعملکردی در ﮐﻨﺎر ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺧﺎص، اﯾﻦ نفوذپذیری را ﺗﻘﻮﯾﺖ کرده و این روﯾﮑﺮد ﺑﻪ محیط های فرهنگی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ با توجه ﺑﻪ شرایط فرهنگی، پاسخ گوی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع افراد باشد. بهره گیری از ﺗﺠرﺑﯿﺎت ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﻃﺮاﺣﯽ مراکز فرهنگی ﺟﺪﯾﺪ و ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر باعث شده تا در ایران بسیار مورد توجه و ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. ﻫﺪف از اﯾﻦ پژوهش، مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار جهت دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﻪ منظور طراحی مرکز فرهنگی نفوذپذیر می باشد. این تحقیق از نوع پژوهشی –کاربردی بوده و روش تحقیق آن به صورت توصیفی و کیفی انجام شده و مطالب تحقیق بر مبنای مطالعات اسنادی، روش کتابخانه ای، مرور متون، منابع و تحلیل آن ها انجام شده. ﻣﺮور ﻣﻘﺎﻻت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ایران ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری و ﻓﺮم، ﺗﻮﺟﻪ، ﺣﺮﮐﺖ و ﺳﯿﺮﮐﻮﻻﺳﯿﻮن، اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط درون و ﺑﺮون، ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ تأثیرگذار در ﻃﺮاﺣﯽ ﻓﻀﺎﻫﺎی نفوذپذیر کمک کرده و ﺑﺎﻋﺚ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ و افزایش ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ افراد، در مراکز فرهنگی هنری ﻣﯽﺷﻮد، علاوه بر این در مراکز فرهنگی موقعیت های بسیاری جهت تعاملات اجتماعی وجود دارد.
الگوهای جنگ شناختی در مواجهه با زنان ایرانی؛ چالش های هویتی و راهکارهای مقاومت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی الگوهای شناختی و گفتمان های تأثیرگذار بر هویت زنان در جمهوری اسلامی ایران می پردازد. در برخی از فضاهای رسانه ای و تبلیغاتی، تلاش هایی برای بازتعریف نقش های اجتماعی زنان مشاهده می شود که می تواند به شکل گیری چالش های هویتی منجر شود. این چالش ها عمدتاً در حوزه هایی مانند تحصیل، اشتغال، ورزش، کرامت اجتماعی و پوشش نمود پیدا می کنند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و از طریق بررسی محتوای اسناد و داده های رسانه ای، به تحلیل این گفتمان ها و تأثیرات آن ها بر جامعه زنان ایران می پردازد. یافته ها نشان می دهد که برخی روایت های مطرح شده در فضای رسانه ای با واقعیت های اجتماعی همخوانی کامل ندارند و واکنش های اجتماعی به این موضوعات دارای الگوهای متنوعی است. در این میان، فرصت هایی برای تقویت هویت اجتماعی زنان، افزایش آگاهی، ارائه الگوهای موفق و تأکید بر نقش های متنوع زنان در جامعه مطرح می شود که می تواند به پایداری اجتماعی کمک کند. این مقاله با تحلیل دقیق این روندها، راهکارهایی برای درک بهتر تحولات اجتماعی و مواجهه با چالش های مرتبط ارائه می دهد.
بحران کووید 19 و تلاطم بازار سهام؛ رویکرد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ در سطح صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
157 - 178
حوزههای تخصصی:
سیستم های مراقبت های بهداشتی در سراسر جهان به دنبال ظهور ویروس کووید 19 و ایجاد سندرم تنفسی حاد با چالش مهمی روبرو شده اند. تغییرات به وجود آمده در زندگی روزمره مردم پس از این همه گیری، منجر به ایجاد چالش ها و تغییرات بسیار شده است؛ بازار سهام ایران نیز از تأثیرات این بحران مصون نبوده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر بحران کووید 19 بر تلاطم بازار سهام در هفت صنعت بورسی نهادهای مالی واسطه ای، خودرو، لاستیک و پلاستیک، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، قند و شکر و محصولات کانی در بازه زمانی 20 بهمن 1398 الی 31 فروردین 1400 با استفاده از مدل غیر خطی مارکوف سوئیچینگ در دو رژیم قبل از کووید 19 و بعد از کووید 19 پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که با افزایش مرگ و میرهای ناشی از ویروس، تلاطم ریسک کل در صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک افزایش داشته و در سایر صنایع کاهش یافته است. هم چنین با افزایش تعداد مرگ و میرهای ناشی از ویروس تلاطم ریسک سیستماتیک در صنایع خودرو، لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و فلزات افزایش و در سایر صنایع کاهش داشته است. بهبود یافتگان ویروس بر ریسک کل صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک تأثیر مثبت، در دیگر صنایع تأثیر منفی، در ریسک سیستماتیک صنایع لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و محصولات کانی اثر مثبت و در ریسک سیستماتیک دیگر صنایع اثر منفی داشته است.
اشتقاق نحوی یکسان در بندهای موصولی و قیدی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بند قیدی یکی از انواع بندهای پیرو در جملات مرکب است که برخلاف بندهای پیرو متممی و موصولی کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. تشابه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی در زبان انگلیسی، باعث شده پژوهشگران هر دو بند را محصول فرایند حرکت یک عملگر بدانند. در فارسی اگرچه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی مشابه است، اما هیچ کدام محصول فرایند حرکت نیستند چراکه محدودیت های موضعی ناظر بر حرکت و مداخله در آنها دیده نمی شود. بندهای موصولی فارسی، محصول تولید درجا هستند، یعنی موصوف از ابتدا در شاخص گروه حرف تعریف، «-ی» در هسته، عملگر موصولی در شاخص گروه متمم ساز، و همچنین یک عنصر هم نمایه با موصوف و عملگر (از جنس شکاف یا ضمیر سایه) در بند تولید می شود. مسئله پژوهش حاضر، امکان کاربست تحلیل مشابهی برای بندهای قیدی است. چالش های پیشِ رو یکی مسئله نبود «-ی» در هسته گروه حرف تعریف بعضی از بندهای قیدی و دیگری مسئله نبود شکاف یا ضمیر سایه در هیچ کدام از بندهای قیدی است. این در حالی است که براساس سلسله مراتب حضور ضمیر سایه، اتفاقا هنگام موصولی سازی در مراتب پایین تر (از جمله افزوده ها) درج ضمیر سایه اجباری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دلیل نبود این ضمیر در بعضی بندهای قیدی زمانی و شرطی، این است که موصولی سازی درون این بندها از داخل گروه های حرف اضافه ای انجام می شود و در صورتی که شرایط خاصی برقرار باشد، کل گروه حرف اضافه ای درون بند به قرینه گروه حرف اضافه ای بیرونی حذف می شود. در مورد سایر بندهای قیدی که موصوف بند موصولی آنها «این» است، با بندهای موصولی غیرتحدیدی ای سروکار داریم که موصوفشان با عنصری درون بند که یک موضوع رویدادی است، هم نمایه است. از آنجایی که این عنصر در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، ظاهر امر چنین است که این بندها فاقد شکاف یا ضمیر سایه هستند. اتفاقا در همین دسته از بندهای قیدی است که هسته گروه حرف تعریف تهی است. دلیل این امر معرفگی موصوف و غیرتحدیدی بودن بند موصولی است. بخش آخر این پژوهش نشان می دهد که داده های زبان فارسی این فرضیه را تأیید می کنند که تمامی بندهای قیدی گروه های حرف اضافه ای هستند. برخلاف انگلیسی، زبان فارسی این حرف اضافه و عنصر اسمی همراه آن را معمولا آشکارا ظاهر می کند. عنصر اسمی مذکور به بیانی دقیق تر همان گروه حرف تعریفی است که موصوف بند موصولی در شاخص آن قرار دارد و هسته ی آن یک بند موصولی را به عنوان متمم خود می پذیرد.
راهبردهای کلان حفاظت از میراث فرهنگی ایران با تاکید بر میراث مستند و مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف یافتن راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران برای حفاظت از میراث فرهنگی و با تأکید بر میراث مستند و مکتوب نگارش یافته است. برای این منظور ابتدا لازم بود وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور مشخص شود تا بر مبنای آن بتوان راهبردهای حفاظت از میراث فرهنگی را شناسایی کرد. برای شناخت وضعیت فعلی میراث فرهنگی در کشور از روش تحلیل محتوای اسناد بالادستی (شامل قانون اساسی، سند چشم انداز، سند اصول سیاست فرهنگی و برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران) و مصاحبه با ۱۰ نفر از خبرگان این حوزه استفاده شد. پس از تحلیل محتوای اسناد و مصاحبه ها، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی (مستند و مکتوب) مشخص و احصا شد. نتایج حاکی از آن بود که فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسئله حفاظت از میراث فرهنگی در حالت برابری قرار دارند و میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از ناحیه عوامل استراتژیک داخلی در معرض آسیب قرار دارد. درنهایت و با توجه به نتایج به دست آمده ۴۰ راهبرد کلان تدوین شد که در ۴ مقوله اصلی «سیاست گذاری و مدیریت فرهنگی»، «نهادها و سازمان های فرهنگی»، «آگاهی اجتماعی» و «هویت ملی» احصاء شدند.
آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های فعالیتی که در شهرداری های کشور به خصوص کلانشهرها به آن توجه می شود تملک املاکی هستند که به منظور تحقق طرح تفصیلی، طرح جامع شهری و طرح بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به شهرداری ها واگذار می شود. بنابراین سالانه شهرداری ها در راستای عمران و آبادانی شهر اقدام به احداث یا اصلاح راه ها و ساخت اماکن تفریحی و فرهنگی می نماید. هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری شهر ساری است. مطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای و مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد. شیوه گردآوری داده های مورد نیاز تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسنادی و شیوه پیمایشِ میدانی (با ابزار پرسشنامه) با حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهر ساری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از تحلیل های آماری کای – دو در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داده است مهم ترین آسیب های دورن سازمانی شهرداری در تملک املاک واقع در بافت های فرسوده شهر ساری به ترتیب شامل ضعف اطلاع رسانی قوانین و سازوکارهای قانونی، فقدان رویه اجرایی هماهنگ، عدم به روزرسانی مستمر تعرفه قیمت املاک، عدم اجرای به موقع و برنامه ای طرح ها و عدم انجام مطالعات حقوقی- قانونی در تهیه طرح ها می باشد. از این رو شهرداری ساری باید بیش از برونگرایی بین بخشی (بین سازمانی) و فرابخشی (فراسازمانی)، به ارتقای قوت ها و کاهش ضعف ها و ایجاد انسجام ساختاری و عملکردی و یکپارچگی درون سازمانی خود در تملک املاک واقع در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده شهر ساری بپردازد
ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی کارکردها و خدمات اکوسیستمی مناطق حفاظت شده، می توان به برنامه ریزان و تصمیم گیران آمایش سرزمین و توسعه پایدار در سطح منطقه و کشور کمک شایانی نمود. مطالعه حاضر بطور خاص به ارزیابی منابع آب و خاک در منطقه حفاظت شده گاندو و ارزش گذاری اقتصادی این خدمات می پردازد. به منظور مدل سازی خدمات اکوسیستمی تعادل آبی، حفاظت خاک و کیفیت آب، از مدل هیدرولوژیکی و مبتنی بر داده های دور سنجی سیستم پشتیبانی سیاست جهانی آباستفاده شد. شبیه سازی با استفاده از یک سری تصاویر موزاییک شده مربعی یک درجه ای (یک هکتار) در مقیاس ماهانه انجام پذیرفت. به منظور ارزش گذاری اقتصادی نیز مدل Invest و روش هزینه جانشین بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که مجموع آب تولیدی در این منطقه 401،205،344 مترمکعب در سال می باشد. همچنین کمینه، بیشینه و میانگین بودجه آبی هر سه منفی و به ترتیب معادل 76/1492-، 04/38- و 24/639- میلی متر در سال است که نشان دهنده کمبود بارش و شدت تبخیر و تعرق در این منطقه است. میانگین پتانسیل آلودگی آب های سطحی 5/4 درصد و این منطقه سالانه از فرسایش 2 تن در هکتار خاک جلوگیری می نماید. ارزش اقتصادی واقعی تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب در سال 1398 با اصلاح تورمی 18/20 درصد، 54/67 و 65/2729 میلیارد ریال برآورد شده است. از سه سناریو با نرخ های تنزیل (مرکب) 8، 12 و 15 درصد در دوره های 5، 10، 15 و 30 ساله به منظور تعیین ارزش اقتصادی کارکرد های این منابع در آینده استفاده شد. نتایج نشان داد که بطور مثال؛ با نرخ تنزیل 15 درصد و در دوره 30 سال، ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک به ترتیب به 82/4471 و 13/180730 میلیارد ریال می رسد. در مجموع ارزش اقتصادی کارکرد تولید آب و حفاظت خاک، 35/0 و 17/14 درصد ارزش کلی منطقه می باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه زمان بر حس تعلق ساکنین از دو منظر قدمت محیط و طول مدت سکونت؛ مورد پژوهی محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده اند که وجود این پیوند و عمیق تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می باشد به گونه ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می کند.
کمی سازی ظرفیت تعدیل گرما تحت تأثیر چشم انداز های سبز- آبی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلان شهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنک کنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشه هایی از شاخص تعدیل گرما تولید می کند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقه های کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنک کنندگی تخمین می زند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخش های شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوته زار، چیدمان های باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخش های مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده می گردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشم انداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنک کنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحت تأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنه های آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنک کنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانسته اند با ظرفیت 63 درصدی خنک کنندگی، به طور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش به کاررفته در این پژوهش می تواند به عنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنک سازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامه ریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.