مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شفقت درمانی بر تعارض زناشویی و تمایزیافتگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی انجام شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دو گروه درمانی بود که در آن ۴۰ زن آسیب دیده به طور تصادفی در دو گروه طرحواره درمانی و شفقت درمانی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های معتبر تعارض زناشویی و تمایزیافتگی خود جمع آوری و با تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش تعارض زناشویی و افزایش تمایزیافتگی مؤثر بوده و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. طرحواره درمانی در بهبود ابعاد خاصی از تعارض زناشویی تأثیر بیشتری داشت، در حالی که شفقت درمانی تأثیر قوی تری بر ابعاد تمایزیافتگی نشان داد. این یافته ها بیانگر نقش مهم مداخلات تخصصی روان درمانی در بازسازی سلامت روانی و ارتقای کیفیت روابط زوجی در زنان آسیب دیده از خیانت است و تأکید می کند که انتخاب رویکرد درمانی باید مبتنی بر نیازها و ویژگی های فردی بیماران باشد. همچنین، نتایج این پژوهش زمینه ای علمی برای استفاده تلفیقی و هدفمند از این دو رویکرد درمانی در مراکز مشاوره و روان درمانی فراهم می آورد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۴۷-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرانی از شکل بدن و ترس از ظاهر جسمانی می تواند در اقدام به جراجی زیبایی مؤثر باشد. تاکنون اثربخشی شیوه های مختلفی بر متغیرهایی مانند شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن مورد بررسی قرار گرفته است ولی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت مورد توجه پژوهشگران نبوده است. بنابراین ضروری است تاثیر این مداخله برای بهبود وضعیت روانشناختی در افراد متقاضی جراحی زیبایی بررسی شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک زیبایی در شهر تهران در 9 ماهه اول سال 1400 بودند که که از بین آن ها کلینیک فاطمه زهراء تهران به عنوان نمونه با شیوه در دسترس انتخاب شد و از میان مراجعه کنندگان به آن مرکز 30 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر شفقت به مدت 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفت. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه های چند بعدی کمال گرایی (هویت و فلت، 1991)، شرم از تصویر بدن (دوارت و همکاران، 2014) و ترس از بدریختی بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن بود (05/0 p<). همچنین نتایج مربوط به اثر تعاملی بین زمان و گروه نشان می دهد که این اثر در تمامی متغیرها معنی دار است (05/0 >p). بنابراین بین سطوح مختلف زمان و سطوح مختلف گروه ها تعامل وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، لزوم تمرکز بر این درمان به عنوان یکی از درمان های کمکی، حمایتی و توانبخشی در کنار درمان دارویی در کاهش پیامدهای ناشی از کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری پیشنهاد می شود.
پارادایم های «حقوق و توسعه»: از مهندسی اقتصادی تا تورم حق ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
115 - 147
حوزههای تخصصی:
پیوند حقوق و توسعه پس از جنگ جهانی دوم، سه پارادایم فکری را در کشورهای درحال توسعه پشت سر نهاده است. پرسش پژوهش حاضر آن است که مفهوم و نسبت «حقوق» و «توسعه» در این پارادایم ها چه مشخصه هایی در نظریه و عمل داشته و پارادایم کنونی در چه وضعیتی قرار دارد. جنبش حقوق و توسعه به عنوان اولین پارادایم به دنبال پیاده سازی سیاست های نوسازی اقتصادی با ابزار قانون بود. قانون در این پارادایم ابزار مهندسی اقتصادی در دستان بروکرات ها بوده و در نتیجه آن استقلال دستگاه قضایی و نقش حقوقدانان با چالش مواجه شد. نئولیبرالیسم به عنوان پارادایم دوم، حقوق خصوصی را بستر رشد اقتصادی درنظر می گرفت که اقتصاددانان از رهگذر آن، امکان پیشبینی فعالیت های اقتصادی را دارا هستند. با افول توسعه انسانی، سومین پارادایم با ادعای دستیابی به توسعه اصیل بر محور حق ها و آزادی ها گسترش یافت. حقوق خود یکی از اهداف توسعه کشورها بود و فرمالیسم جدید به تنظیم گری این امکان را می داد تا برای کنترل بازار و حمایت از حقوق افراد و گسترش عدالت نقش آفرینی کند. در عمل، پارادایم نظام حقوقی توسعه، سبب تورم حق ها شد. پژوهش حاضر با شناسایی پارادایم های حقوق و توسعه در بستر تاریخ توسعه، نگاهی انتقادی به این فرایند در کشورهای درحال توسعه دارد.
تأثیر ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور بر مبانی نظریه رضایی بودن معاملات املاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۲
427 - 456
حوزههای تخصصی:
تصویب ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور و تفسیر غالب ارائه شده از این ماده، سبب تقویت نظریه رضایی بودن معاملات املاک شده است، هرچند با برخی از مبانی معتقدین به این نظریه، مانند اصل صحت تعارضاتی دارد. پذیرش نظریه رضایی بودن معاملات املاک، سبب ایجاد مشکلات فراوان برای مردم، قوه قضائیه و دولت شده است. پرونده های کثیری ناشی از معاملات با اسناد عادی به طرفیت اشخاصی که با اعتماد مشروع به حاکمیت و سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، به صورت رسمی اقدام به انعقاد قرارداد نموده اند و در دفتر املاک نام آنان به عنوان مالک قید شده است، مطرح می شود که بسیاری از آنها منتهی به صدور حکم ابطال اسناد رسمی می گردد. این نظریه نه تنها سبب نارضایتی اشخاصی که با این مسئله مواجه شده اند، می باشد، بلکه سبب از بین رفتن نظم و امنیت معاملات املاک و وسیله ای برای ارتکاب فسادهای مالی است و برای پایان دادن به این مشکلات، راهی جز تصویب قانونی برای تشریفاتی کردن معاملات املاک ثبت شده و یا غیرقابل استناد نمودن این معاملات در برابر اشخاص ثالث و دولت همانند نظام های حقوقی معتبر وجود ندارد و به همین دلیل تصویب طرح الزام به ثبت رسمی معاملات املاک که در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح و دعاوی معاملات بدون ثبت رسمی را غیرمعتبر و غیرقابل استماع اعلام نموده، ضروری است.
به کارگیری فنّاوری های نوین نظامی در پرتو حقوق تسلیحات و حقوق هدف گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱
183 - 208
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های خیره کننده علمی و فنی در دهه های اخیر و افزایش ابزار ها و روش های جنگی نه تنها بی سابقه بوده، بلکه موجد چالش های حقوقی و تنش در بین کشورها نیز بوده است. اساساً ی های نوین نظامی موجب دگرگونی در جنگ های اخیر شده است؛ ازاین رو تغییر در ماهیت جنگ دگرگونی های عمده ای را در ساختارهای مختلف ایجاد می کند؛ بااین حال فنّ آوری به خودی خود موجب قاعده مندی جنگ نمی شود؛ ازاین رو هر زمان که تولید، توسعه و به کارگیری تسلیحات نظامی در میدان جنگ مدنظر قرار داده شود، باید آن ها را در پرتو حقوق مخاصمات مسلحانه و حقوق بین الملل بشردوستانه تحلیل و بررسی کرد . در این مقاله، سعی بر آن است به بررسی این امر بپردازیم که چگونه حقوق تسلیحات و حقوق هدف گیری به کارگیری ی های جدید را قاعده مند می کند. روش تحقیق حاضر، روش توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است بای چهارچوب های حقوقی موجود را به منظور توازن مناسب بین ملاحظات ضرورت نظامی و نگرانی های بشردوستانه در پرتو حقوق بشردوستانه بازنگری کنیم . همچنین با تهیه و تدوین راهنمای های مرتبط با ی های جدید، خلأهای حقوقی را تاحدودی مرتفع سازیم.
Incorporating Digital Multimodal Composing and MOOC Courses in L2 Speaking Classes: Learners’ Attitudes in Focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۴, Autumn ۲۰۲۵
29 - 46
حوزههای تخصصی:
In recent decades, language educators have taken advantage of technological advancements in the language classroom, and L2 learners have voiced their interests, concerns, and preferences about those technological advancements. The current investigation was designed to find out the attitudes of Iranian intermediate IELTS candidates towards using digital multimodal composing (DMC) and massive online open courses (MOOC) in their speaking classes. To achieve this aim, a sample of 60 male and female EFL learners at the intermediate level were selected based on volunteer sampling procedures. Subsequently, the participants were assigned to the two conditions of DMC and MOOC. The two groups were exposed to the same instructional materials, with the difference being that in DMC, the learners had to produce videos during the course and post them on the Flip platform for their peers and teacher to review and comment. They then could use the feedback to make corrections/revisions; in the MOOC condition, the learners signed up for an IELTS course on futurelearn.com and received video presentations, pdf articles, and quizzes, and they were asked to leave comments or react to each other's' comments during the course. Each group received a researcher-made attitude questionnaire at the end of the course and expressed their opinions about the treatment they were exposed to. Not surprisingly, both groups welcomed the use of DMC and MOOC and had positive attitudes towards incorporating such techniques into speaking courses. Based on these findings, this study presents a discussion of certain pedagogical implications.
Comparative Analysis of Cooperative Versus Hybrid of Cooperative Competitive Learning Approaches on EFL Learners' Writing Complexity, Accuracy, and Fluency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۴, Autumn ۲۰۲۵
71 - 83
حوزههای تخصصی:
This quasi-experimental study investigated the comparative effects of two instructional approaches – cooperative learning and a hybrid model integrating cooperative and competitive elements – on English as a Foreign Language (EFL) learners' writing proficiency. Participants (n = 23) were female EFL learners aged 16 to 45 (Mage = 30.5) selected through convenience sampling and homogenized based on their Preliminary English Test scores. Participants were randomly assigned to one of two experimental groups. Both groups received pre- and post-tests. The experimental groups received instruction using either a cooperative learning approach or a hybrid approach incorporating both cooperative and competitive elements. Repeated Measures ANOVA was employed to analyze the data. Results indicated that the hybrid approach significantly outperformed the cooperative learning approach in enhancing learners' writing complexity, accuracy, and fluency. These findings suggest that integrating competitive elements within a cooperative framework can significantly improve EFL learners' writing proficiency, offering valuable pedagogical implications for educators and materials developers.
Enhancing Decision-Making in Healthcare Systems: Lean, Agile, Resilient, Green, and Sustainable (LARGS) Paradigm for Performance Evaluation of Hospital Departments under Uncertainty(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Industrial Management Journal, Volume ۱۷, Issue ۲, ۲۰۲۵
85 - 116
حوزههای تخصصی:
Objective : This research aims to propose a multi-criteria decision-making model for ranking hospital departments. The primary purpose of this model is to assist managers in the optimal allocation of limited resources, thereby reducing costs while increasing patient satisfaction. The ranking results help managers in decision-making processes such as equipment development, staff training, and addressing patient complaints. Methods : This study evaluated the performance of five hospital departments (Emergency, Ophthalmology, Cardiovascular, Infectious, and Neurology) in Shiraz, Iran, using the fuzzy DEMATEL-MARCOS multi-criteria decision-making method. Firstly, criteria were prioritized using the fuzzy DEMATEL method, after which hospital departments were ranked using the fuzzy MARCOS method. A sensitivity analysis was conducted to validate the results. Results : Performance metrics for the hospital departments were identified based on the Lean, Agile, Resilient, Green, and Sustainable (LARGS) paradigm. The results revealed that patient satisfaction and job satisfaction had the most substantial influence on performance, while reducing excess transportation and over-processing had the least impact. Utilizing the fuzzy MARCOS method, the hospital departments were ranked according to their overall desirability. The sensitivity of these rankings was assessed by adjusting the weights of the criteria. A comparative analysis with four other fuzzy methods (ARAS, COCOSO, EDAS, and WASPAS) confirmed that the fuzzy MARCOS method was the most effective tool for prioritizing hospital departments. Conclusion : The fuzzy MARCOS results indicated that the “Infectious Department” performed well, while the “Ophthalmology Department” required improvement. Enhancing the “Infectious Department” hinged on better staff training, cost reduction, and safe waste management. This research introduces a novel approach using the fuzzy DEMATEL-MARCOS model, enabling hospitals to assess performance through modern methodologies, such as Lean, Agile, Resilient, Green, and Sustainable, even in uncertain conditions
Hybrid EEG-Based Eye State Classification Using LSTM, Neural Networks, and Multivariate Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Information Technology Management , Volume ۱۷, Special Issue on SI: Intelligent Security and Management, ۲۰۲۵
16 - 31
حوزههای تخصصی:
This paper focuses on a new hybrid machine learning model for classifying eye states from EEG signals by integrating traditional techniques with deep learning methods. Our Hybrid LSTM-KNN architecture employs KNN for classification and uses LSTM networks to extract features temporally. In addition, we perform extensive feature engineering, including statistical Z-test and IQR filtering, dimensionality reduction using PCA, and multivariate analysis to further model the performance. Moreover, an SVM-based unsupervised clustering approach is proposed to partition the EEG feature space, followed by ensemble learning in each cluster to improve accuracy and robustness. Using the EEG Eye State Dataset for the first assessment, the Hybrid LSTM-KNN model recorded an accuracy of 87.2% without PCA. Further improvements through statistical filtering outperformed initial expectations, achieving a 6% rise in performance to 89.1% after outlier removal, 89.1% with Z-test (σ = 3), and 88.3% with IQR (1.5x). After applying PCA along with ensemble learning post clustering, the final model exceeded expectations with an accuracy and F1 score of 96.8%, surpassing Ensemble Cluster-KNN and traditional models based on Ensemble Cluster-KNN, Logistic Regression, SVM, and Random Forest. The outcome demonstrates the robustness and noise-resilience of the model’s performance in practical real-time brain-computer interface and cognitive monitoring systems.
Exploring Overlooked Features of Online Touchpoints in Multitouch Attribution Models: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The challenge of allocating marketing budgets across multiple online channels is a significant issue for practitioners and continues to be a compelling area of research within the academic community. Many practitioners attribute credit to touchpoints in analyzing online users’ journeys based on intuition or by comparing existing models. Touchpoints are the interaction moments between companies and customers. Marketers monitor all data related to touchpoints throughout the customer journey and attempt to assess the impact of each advertising channel. Understanding each touchpoint is crucial for making decisions about budget allocations and setting inventory prices. Numerous studies have been conducted to categorize and analyze touchpoints. However, a detailed and comprehensive study on this topic is lacking. In this study, nine semi-structured interviews were conducted with experts and academics in the field, leading to the identification of 35 distinct touchpoint features. The features were extracted using MAXQDA software and a thematic analysis methodology. These features have been organized into five main categories: Time (9 features), Technology (6 features), Marketing (7 features), Visits (7 features), and Events (6 features). Utilizing these features allows for detailed monitoring of online user behavior, and by integrating them into attribution models, it becomes possible to make accurate predictions about conversions.
بررسی رابطه وابستگی به فضای مجازی و افت تحصیلی با نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه وابستگی به فضای مجازی و افت تحصیلی با نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان بود. روش شناسی: در این مطالعه توصیفی- همبستگی، کلیه دانش اموزان دختر پایه سوم متوسطه دوم ناحیه 2 ساری بود که بنا بر استعلام از معاونت آموزشی اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 ساری، برابر با 950 نفر بود که در سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به تحصیل بودند. برای تعیین حجم نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برابر با 265 نفر به دست آمد. از پرسشنامه وابستگی به فضای مجازی صادق زاده و همکاران (1397)، افت تحصیلی موسوی پناه و همکاران (1394)، خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) برای گردآوری داده ها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم وابستگی به فضای مجازی بر خودتنظیمی هیجانی با ضریب مسیر (518/0) و (925/3= t)، اثر مستقیم خودتنظیمی هیجانی بر افت تحصیلی با ضریب مسیر (540/0) و (069/2= t) و اثر مستقیم وابستگی به فضای مجازی بر افت تحصیلی با ضریب مسیر (601/0) و (665/5 = t) معنادار و مثبت است و با توجه به این نتایج رابطه بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود. مقدار ضریب اثر غیرمستقیم وابستگی به فضای مجازی بر افت تحصیلی برابر 880/0 است که نشان می دهد نقش میانجی خودتنظیمی هیجانی در رابطه بین وابستگی به فضای مجازی بر افت تحصیلی معنی دار است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخلات آموزشی و روان شناختی با هدف تقویت مهارت های خودتنظیمی هیجانی می توانند نقش مهمی در کاهش وابستگی به فضای مجازی و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایفا کنند. آموزش مهارت های تنظیم هیجان در برنامه های درسی و مشاوره ای مدارس می تواند یکی از راهبردهای مؤثر در این زمینه باشد. همچنین آگاه سازی والدین و معلمان نسبت به این پیوند می تواند آنان را در حمایت مؤثرتر از دانش آموزان یاری رساند.
تدوین مدل شکست تحصیلی بر اساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تدوین مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی است. روش شناسی: روش پژوهش معادلات ساختاری متشکل از چهار متغیر: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی به عنوان متغیرهای مستقل، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر میانجی و متغیر شکست تحصیلی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (۱۹۸۴)، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، ذهن آگاهی بائر و همکاران (۲۰۰۶) استفاده شد. شرکت کنندگان ها به تعداد 510 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل که شکست تحصیلی را تجربه کرده اند و یا در انتظار شکست تحصیلی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: نتیج نشان داد که در بررسی اثرات مستقیم اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی اثر مستقیم، منفی و معناداری بر ذهن آگاهی دارد (001/0=p). اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری دارد(001/0=p). ذهن آگاهی بر شکست تحصیلی تأثیر مستقیم، منفی و معناداری دارد(001/0=p). هم چنین در بررسی اثرات غیر مستقیم: اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی بر شکست تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار دارد(001/0=p). نتیجه گیری: در نهایت مدل شکست تحصیلی براساس اهمال کاری تحصیلی و فرسودگی تحصیلی با میانجی گری ذهن آگاهی از برازش مناسبی برخوردار بود.
تبیین مدل سازگاری زناشویی بر اساس درستکاری اخلاقی و معنویت با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و نقش تعدیل گر عمر زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل سازگاری زناشویی بر اساس درستکاری اخلاقی و معنویت، با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و نقش تعدیل گر عمر زندگی زناشویی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام زوجین ساکن تهران در سال 1403 بود. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و شامل 453 مرد و 453 زن بود. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر (1986)، التزام به اخلاق جعفری روشن (1395)، معنویت شریفی و همکاران (1392)، و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندورال (2010) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-21 و AMOS-7 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود (RMSEA=0.074، GFI=0.952). بین درستکاری اخلاقی و معنویت با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین، درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری زناشویی اثر غیرمستقیم معناداری داشتند. نقش تعدیل گر عمر زناشویی نیز در روابط بین متغیرها تأیید شد. نتیجه گیری: درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی، می توانند به بهبود سازگاری زناشویی کمک کنند و این روابط با توجه به طول عمر زناشویی دستخوش تغییر می شوند. تقویت این ابعاد در برنامه های مشاوره ای می تواند در ارتقاء رضایت زناشویی مؤثر باشد.
بررسی نقش میانجی خوش بینی و انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه میان اضطراب کرونا و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه اضطراب کرونا و سلامت روان با میانجی گری خوش بینی و انعطاف پذیری روان شناختی بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کمی و روش تحقیق در این پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، افراد 18 تا ۶۰ساله ساکن در شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از این میان، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های اضطراب کروناویروس (CDAS)، نسخه تجدیدنظر شده آزمون جهت گیری زندگی (LOT – R) (خوش بینی) شییر و کارور، پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسش نامه پذیرش و عمل (نسخه دوم) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام و روش مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر، بیانگر آن بود که اضطراب کرونا دارای ضریب رگرسیونی معنادار در پیش بینی سلامت روان است، همچنین اضطراب کرونا با میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی توانست سلامت روان را به شکل معناداری به صورت غیرمستقیم پیش بینی کند. در نهایت اضطراب کرونا با اثرگذاری مستقیم بر انعطاف پذیری روان شناختی و اثرگذاری غیرمستقیم بر خوش بینی با میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی توانست سلامت روان را به طور معناداری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر می تواند در حوزه سلامت روان به پژوهشگران، سیاست گذاران و درمانگران جهت حمایت های روانی اجتماعی در دوران همه گیری کرونا یاری رساند.
نقش خوش بینی مدیران در ورود اضافی: شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: برخی از تصمیم های استراتژیک اتخاذ شده توسط افراد و شرکت ها را می توان ورود اضافی به بازار در نظر گرفت. ورود اضافی زمانی رخ می دهد که کسب وکارهای بسیار زیادی وارد یک بازار مفروض شوند و متعاقب آن، تعداد زیادی از آن ها شکست بخورند. رویکرد استراتژی رفتاری با تکیه بر خطاهای شناختی، به تبیین این پدیده کمک کرده است. در این راستا، استدلال شده است که خوش بینی واردشوندگان ممکن است در ورود اضافی به بازار نقش داشته باشد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی نقش خوش بینی مدیران در ورود اضافی به بازار اجرا شده است.
روش: به منظور بررسی نقش خوش بینی در ورود اضافی به بازار، از مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار استفاده شده است. مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار، بر این فرض استوار است که واردشوندگان، تصمیم گیرندگانی هستند با عقلانیت محدود که ارزیابی آن ها از فرصت های بازار، کاملاً بر تحقق واقعی آن فرصت ها در بازار منطبق نیست و خطاهای ارزیابی این واردشوندگان (از جمله خوش بینی زیاد) به پیامدهای مختلفی از ورود به بازار منجر می شود. در این مدل با دست کاری مقدار خطای ارزیابی، پیامدهای ورود مختلف به بازار (شامل عدم ورود، فرصت از دست رفته، ورود موفق و ورود اضافی) بررسی شده است. مدل شبیه سازی تصمیم های ورود به بازار با استفاده از پلتفرم آناکوندا اجرا و با پایتون ۳ نوشته شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که درجات مختلف خوش بینی واردشوندگان، پیامدهای ورود به بازار متفاوتی برای آن ها به همراه دارد. یافته ها نشان می دهد که خوش بینی کمتر برای ورود به بازار اهمیت دارد و می تواند به ورودهای موفق به بازار بینجامد؛ با این حال، افزایش خوش بینی، به ارزیابی های غیرواقع بینانه از فرصت های بازار منجر شده و زمینه را برای ورود اضافی به بازار ایجاد کرده است. همچنین، خوش بینی واردشوندگان تحت شرایط مختلف بازار، به درصدهای مختلف ورود اضافی منجر شده است. همان طور که یافته ها نشان می دهد، خوش بینی تحت شرایط دشوار برای ورود به بازار، نسبت به شرایط آسان، به ورود اضافی بیشتری انجامیده است.
نتیجه گیری: این پژوهش به دو طریق در ادبیات حوزه ورود به بازار، مشارکت داشته است. نخست، در ادبیات پیشین، بین مطلوب یا نامطلوب بودن خوش بینی واردشوندگان تناقضی وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که خوش بینی اندک در شرایط مختلف بازار، به ورودهای موفقیت آمیز بیشتری منجر شده است. دوم، خوش بینی تصمیم گیرندگان در بازارهای دشوار برای ورود، به ورود اضافی بیشتری انجامیده است. هنگامی که واردشوندگان در خصوص دشواری ورود به بازار نگران هستند، خوش بینی می تواند به آن ها در کاهش این نگرانی کمک کند؛ از این رو با افزایش دشواری ورود به بازار، خوش بینی آن ها بیشتر خواهد شد و ورودهای بیشتری به بازار خواهند داشت. از جنبه کاربردی، خاطر نشان می شود که واردشوندگان به بازار و مدیران کسب وکار، بایستی در خصوص فرصت های بازار، ارزیابی واقع بینانه ای داشته باشند. آن ها می توانند ابزارهای ساختاریافته ای مانند دیدگاه درونی را برای کاهش خطاهای خوش بینی به کار گیرند. در پایان مقاله، محدودیت های این پژوهش در رابطه با مدل شبیه سازی ورود به بازار ارائه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی در این حوزه در نظر گرفته شده است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی بازی نمایی در فرایندهای بازاریابی کسب و کارهای اقتصاد اشتراکی (کسب و کارهای فعال در صنعت حمل ونقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۳
175 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه، بازی نمایی در کسب وکارها به عنوان یک راهبرد مؤثر، جهت جذب و نگه داشت مشتریان، افزایش مشارکت کاربران و ایجاد تعاملات مثبت با مشتریان استفاده می شود. بازی نمایی به عنوان یک ابزار بازاریابی، علاوه بر افزایش فروش و افزایش سود، می تواند تعامل مشتری را نیز بهبود بخشد. به همین جهت، هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی بازی نمایی در فرایندهای بازاریابی کسب و کارهای اقتصاد اشتراکی با روش کیفی است. داده ها از طریق مطالعه اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 30 نفر از پژوهشگران، متخصصان و مدیران صنعت، انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش، با کاربست روش نمونه گیری هدف مند و رویکرد گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه با آن ها تا اشباع نظری داده ها به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA20 کدگذاری و با استفاده از تکنیک تحلیل مضامین تحلیل شد. برای روایی، از روش روایی محتوایی و برای پایایی، از روش بازبینی اعضا استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد الگوی بازی نمایی دارای 3 بعد اصلی، شامل پلتفرم، مالکان و جستجوگران و مبتنی بر 15 مؤلفه و70 شاخص می باشد. نتایجِ این پژوهش نشان داد صنایع اقتصاد اشتراکی می توانند از بازی نمایی در کسب وکارها به عنوان یک راهبرد مؤثر جهت جذب و نگه داشت مشتریان، افزایش مشارکت کاربران و ایجاد تعاملات مثبت با مشتریان استفاده نمایند.
ارائه مدل اندازه گیری پیچیدگی زنجیره تأمین و نقش آن در رقابت پذیری با استفاده از رویکرد پویایی سیستم در صنعت خودروسازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
59 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل اندازه گیری پیچیدگی زنجیره تأمین و نقش آن در رقابت پذیری با استفاده از رویکرد پویایی سیستم در صنعت خودروسازی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و درزمره ی تحقیق های توصیفی می باشد. روش مورد استفاده دراین تحقیق، پیمایشی ازنوع همبستگی با استفاده از اطلاعات تاریخی به صورت پس رویدادی است. تحقیق در دوبخش کیفی و کمی نگارش شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق در بخش کیفی خبرگان حوزه دانشگاه و صنعت اخودروسازی در استان خوزستان می باشد که به روش هدفمند 15 نفر انتخاب شدند در بخش کمی از آمارهای رسمی و سری های زمانی متغیرهای مورد نظر در شرکت ایران خودرو استفاده شده است. روش تجزیه تحلیل در این پژوهش در بخش کیفی روش دلفی و در بخش کمی از نوع رویکرد پویایی سیستم است. با این عوامل، مدیریت کارآمد زنجیره تامین به یک عامل کلیدی برای موفقیت و حفظ مزیت رقابتی در این صنعت تبدیل شده است. در بخش کمی بعد از تحلیل نمودارهای علی معلولی و حالت جریان، در این پژوهش دو سناریو تعیین شد.1-(سناریوی اول افزایش شتابنده متغیرهای کلان اقتصادی مانند نرخ ارز، نرخ تورم و قیمت طلا و مسکن می باشد. 2-سناریوی دوم ناکارامدی بازار می باشد که عواملی انحصار، بی اعتمادی مردم به دلیل کیفیت پایین محصولات و جایگزین کردن ماشین های وارداتی می باشد. تاثیر دو سناریو بر روی عوامل احصاء شده پژوهش، با مدل شبیه سازی شده مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که هر دو سناریو تا حدودی شبیه به یکدیگر تاثیرات یکسانی را در روندسازی بلند مدت بر روی متغیرهای پژوهش دارند ولی سناریوی اول که عوامل اقتصادی می باشد غالبا با نوسانات بیشتری همراه است.
رابطه انگیزش یادگیری و سرزندگی تحصیلی با اضطراب امتحان دانشجویان با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
136 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه انگیزش یادگیری و سرزندگی تحصیلی با اضطراب امتحان دانشجویان با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی بود. این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان موسسه آموزش عالی سراج در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه آماری این پژوهش با توجه به جدول مورگان 350 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (1988)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) و انگیزش یادگیری کاشیف و همکاران (2013) و پرسشنامه اهمال کاری سولومن و راثبلوم (1984) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که انگیزش یادگیری و سرزندگی تحصیلی بر اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان اثر مستقیم و منفی دارد. همچنین اهمال کاری بر اضطراب امتحان دانشجویان اثر مستقیم و مثبت دارد. نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سرزندگی تحصیلی و انگیزش یادگیری از طریق اهمال کاری تحصیلی بر اضطراب امتحان منفی و معنی دار است. بنابراین توجه به انگیزش یادگیری و سرزندگی تحصیلی نقش مهمی در اضطراب امتحان دانشجویان دارند.
بررسی ارتباط انسان کامل با مراتب هستی در اندیشه عرفانی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
327 - 342
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط انسان شناسی با مراتب هستی در دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. انسان به عنوان موجودی عقلانی و روحانی همواره در کانون توجه فلسفی و عرفانی قرارداشته است. علامه طباطبایی با تکیه بر آموزه های فلسفی و عرفانی اسلامی، مفاهیمی چون انسان کامل و مراتب هستی را تحلیل کرده و به اهمیت شناخت انسان به عنوان مبنای تمامی معارف بشری تأکیدمی کند. هدف این مقاله تبیین مراتب امکان و گستره هستی شناسی و منابع لازم برای شناخت انسان کامل در اندیشه علامه است. سوالات اصلی شامل چگونگی دستیابی انسان به کمال نهایی و رابطه او با مراتب هستی است. علامه بر این باور است که انسان کامل به عنوان خلیفه خداوند، توانایی سیر در مراتب هستی و دستیابی به قله کمال را دارد. این سیر، نیازمند مراقبت نفس و تقویت معرفت و اخلاق است و تنها با راهنمایی انسان کامل ممکن می شود. اهمیت این موضوع در آن است که درک عمیق از ذات و قابلیت های انسان نه تنها به روشنگری در شناخت های دینی و فلسفی کمک می کند، بلکه زمینه ساز پویایی در علوم و معارف دیگر نیز خواهدبود. نتایج این پژوهش به درک بهتر جایگاه انسان در نظام هستی و ارتباط او با خداوند منجرمی شود و نشان می دهد که رسیدن به کمال انسانی یک فرایند پیچیده و مستلزم تلاش و اراده قوی است. کلیدواژه ها: انسان کامل، مراتب هستی، علامه طباطبایی، عرفان، سیر و سلوک
ارزیابی مناسبت ضرب سکه های مسی سلطانیه مورخ ۷۱۳ ق در دوره اولجایتو با تأسیس شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
103 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دو نمونه منحصربه فرد از سکه های مسی ضرب شده در سلطانیه به سال ۷۱۳ ﮬ.ق در دوره اولجایتو می پردازد؛ سکه هایی که از نظر شکل، ترکیب نمادها، و عبارت ها، تفاوت چشمگیری با سایر مسکوکات ایلخانی دارند. ویژگی هایی چون درج سال به صورت عددی، فقدان شعارهای مذهبی و تلفیق نمادهای چینی و نجومی (عقرب)، این احتمال را مطرح کرده اند که ضرب این سکه ها به مناسبت تأسیس سلطانیه، پایتخت جدید ایلخانان، انجام شده است. روش تحقیق، ترکیبی از مطالعات میدانی و کتابخانه ای با تحلیل تطبیقی داده های سکه شناسی و متون تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصر نمادین و نوآوری های این سکه ها با تحولات سیاسی و شهرسازی سلطانیه در دوره اولجایتو هم راستا بوده و احتمال ضرب مناسبتی آنها را تقویت می کند. هرچند نبود اسناد مکتوب همزمان، قطعیت این فرضیه را با محدودیت روبه رو کرده است، اما همگرایی شواهد بصری، متنی و تطبیقی، زمینه قابل قبولی برای تأیید نقش این سکه ها به عنوان رسانه ای در فرایند مشروعیت بخشی و هویت سازی شهر سلطانیه فراهم می آورد.








