اگر چه اقتصاددانان و کارآفرینان با مقوله صرفه های مقیاس و تأثیر آن بر هزینه متوسط و قیمت آشنا بودند اما تا دهه 30، نظریه منسجم و مستدلی برای آن تدوین نشده بود. بسیاری از اقتصاددانان از صرفه های مقیاس بهعنوان ملاک عملی برای تشخیص درجه رقابت یا انحصاری بودن بازارها استفاده می کنند. در این مقاله، ضمن معرفی جنبه های نظری صرفه های مقیاس، میزان برخورداری بازارهای صنعتی ایران از صرفه های مقیاس ارزیابی می شود. یافته های ما بر آن دلالت دارند که اقتصاد ایران بهدلیل کوچک بودن از صرفه های مقیاس برخوردار نبوده است. علاوه بر این شواهد تجربی، ناسازگاری بین صرفه های مقیاس و رقابت در بازارهای صنعتی ایران را تأیید میکنند. همچنین، با افزایش اندازه بنگاه و نزدیک شدن به سطح تولید بهینه (MES)، نرخ بازده افزایش می یابد
در این مقاله کشش های قیمتی نهاده های وارداتی سرمایه ای و واسطه ای را با استفاده از تابع تولید انعطاف پذیر ترانسندنتال بررسی و برای دوره ی 82-1345، به روش سیستمی SUR برآورد شده است. این مدل از طریق روش بهینه یابی تولید ناخالص ملی، اثر باز شدن اقتصاد بر انحراف منابع و تغییرات تولید را بر اساس شرایط پایان دوره توضیح می دهد. به علاوه، در مقایسه با روش های حداقل سازی هزینه ها و حداکثر سازی مطلوبیت مناسب تر است. بررسی اثر نهاده ها به تفکیک واردات واسطه ای و سرمایه ای نشان داد که کشش های قیمتی نهاده های وارداتی سرمایه ای و واسطه ای طی این دوره متغیرند؛ متوسط (قدر مطلق) کشش قیمتی نهاده های واسطه ای بیشتر از متوسط کشش قیمتی کالاهای سرمایه ای است؛ بی ثباتی کشش قیمتی نهاده های سرمایه ای از نهاده های واسطه ای وارداتی بیشتراست؛ و متوسط کشش قیمتی نهاده های وارداتی واسطه ای و سرمایه ای در دهه ی شصت، بیشتر از دهه ی هفتاد شمسی و این دهه بیشتر از اوایل دهه ی هشتاد است.