بازتاب مقتل الحسین(ع) در کامل بهایی با وجود مشابهت هایی که با دیگر گزارش های عاشورایی دارد، دارای تفاوت هایی با دیگر مقتل ها است که واکاوی و بازخوانی آن را ضروری می سازد. از آنجا که کامل بهایى جنبه ای ردّیه نویسى دارد، مؤلف مطالب زیادى از خود بیان کرده و مطالب منقول از دیگران را هم چندان مستند نکرده است. برخی روایات این کتاب نیز بن مایه ای قابل توجه را در شخصیت سازی یا داستان پردازی ایفا کرده است که در عصر حاضر همواره جزء روایات مشهور و قابل اتکا به شمار می رود. اخبار منفرد این کتاب درباره عاشورا، در برخی موارد با وقایع حتمی و گزارش های تاریخی ناسازگار است و در مواردی دیگر، گزارش هایی خدشه پذیر درباره شأن امام معصوم(ع)و خاندان ایشان در آن وجود دارد که اساسی برای سخن علمای شیعی و یا سنّی در قرن های بعد شده است. در این مقاله تلاش می شود با روش کتا ب خانه ای و رویکردی تحلیلی انتقادی، پس از ارزیابی شخصیت نویسنده و توضیحاتی درباره کتاب وی، گزارش هایی که نخستین بار در این کتاب آمده است، واکاوی شوند.
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
عواملی چند موجب شد که در این منطقه از جهان اسلام، تشیع نتواند از کثرت جمعیت برخوردار شود. این عوامل را می توان این گونه برشمرد: فعال نبودن اصحاب و راویان روایات ائمه(ع) در آنجا؛ حضور نداشتن گسترده قبایل و خاندان های شیعی؛ حاکمیت امویان که مخالف هرگونه اندیشه و تفکر با بن مایه های شیعی بودند؛ حاکمیت مذهب اوزاعی و بعد از آن مالکی که مخالف تفکر و اندیشه های شیعی بودند. این مقاله در پی بررسی این عوامل است.