فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷٬۹۷۶ مورد.
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
17 - 28
حوزههای تخصصی:
امپراتوری هخامنشی گستره وسیعی را در بر می گرفت که از شرق به هند، از غرب به مصر، از جنوب به خلیج فارس محدود می شد. منطقه قفقاز که با حمله داریوش اول به سکاها در 513-512 پ م ضمیمه امپراتوری هخامنشی شد در سراسر دوره هخامنشی مرزهای شمالی این امپراتوری را شکل می داد. مناطق امروزی گرجستان، آذربایجان و ارمنستان که به طورکلی شامل کشورهای قفقاز جنوبی است بخشی از ملل تابعه هخامنشیان بوده است. اهمیت قفقاز برای هخامنشیان از این جهت بود که مسیر مورد سکاها برای حمله به سرزمین های شرقی بود. بنابراین آنان نیاز به قدرتی در قفقاز داشتند تا مانع ورود سکاها به این سوی شوند و از مرزهای شمالی گستره امپراتوری محافظت کند. هدف از این پژوهش بررسی اهمیت منطقه قفقاز امروزی در ساختار امپراتوری هخامنشی است و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که گرجستان چه نقشی در تأمین امنیت مرزهای شمالی امپراتوری هخامنشی داشته است؟ نتایج حاکی از آن است که هخامنشیان برای حفظ مرزهای شمالی خود با دولت کلخیس در گرجستان مراودات سیاسی برقرار کرد که تضمینی برای متوقف کردن تهاجمات از شمال بود. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
Categorization, Taxonomy, and Analysis of Bony Faunal Remains of Qara Tepe of Sagzabad, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
27 - 50
حوزههای تخصصی:
The collection of faunal remains considered in this study was obtained from excavations at Qara Tepe, Sagzabad, in 2013, 2014, and 2015, with a particular focus on the Iron Age II and III. A large part of the faunal assemblages was successfully identified. The collection is formed by a range of species, among them being small ruminants (Capra aegagrus, Ovis Aries, Gazella subgutturosa), large ruminants (Bos Taurus, Cervidae, Equidae (Equus caballus, Equus africanus asinus), Carnivora (Canis lupus familiaris, Sus scrofa), Rodentia, Muridae, Lagomorpha, Aves, and Camelidae (Camelus dromedarius). The total of 1200 identifiable pieces belongs to 16 discrete species. The most frequent category is small ruminants, i.e., goats and sheep, a fact indicating that a climate favorable for the breeding of these species characterized the region during the Iron II‒III. The observation also highlights the significant role these animals played in the local subsistence economy during the relevant period. Related remains are profusely associated with human skeletal remains and cemetery burials at Sagzabad. Some are pretty complete, lacking any indications of cutting or butchery. Potential reasons for the abundance of these species were their adaptation to the landscape and their ease of breeding.
تِربَه، زیارتگاه هایی از دوره اسلامی در گیلان، نمونه موردی: تربه های منطقه شفارود، رضوانشهر
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
111 - 144
حوزههای تخصصی:
شهرستان رضوانشهر در شمال غربی استان گیلان از دو بخش جلگه ای و کوهستانی تشکیل شده است. یکی از بیشترین یافته های در بررسی باستان شناسی منطقه، تربه یا همان تربت است. تُربَت در فرهنگ لغات به معنای خاک آمده و معمولاً در مورد مرقد افراد خاص به کار رفته است. سؤال اصلی این است که این تربه ها چیستند؟ ما با روش تحقیق میدانی به اطلاعات باستان شناختی محوطه ها دست یافتیم تا با ساختار توصیفی-تحلیلی به پژوهش در این رابطه بپردازیم. آنچه مسلم است اینکه این نوع از محوطه ها نیایشگاه هستند. این نیایشگاه ها پیش از آنکه به دلیل تقدس، محلی برای گورستان اهالی در طی دوره های بعدی باشد، به نظر می رسد در یک دوره ای محل هایی برای پناهندگی افراد شیعی تحت تعقیب حاکمان اسلامی و در ادامه، زمانی دیگر مکانی برای حلقه صوفیان بوده اند؛ بدین ترتیب تربه ها با اهمیت مذهبی خاصی که داشتند به صورت مکان های مقدس باقی مانده و به دست ما رسیده اند. این طور به نظر می رسد که نوع پوشش جنگلی با تربه ها مرتبط باشد و درخت خاصی در آنها استفاده می شده است.
بازشناسی تأثیر اندیشه های عرفانی-شیعی در پدیداری تزئینات کتیبه ای محراب های گچی دوره ایلخانی؛ مطالعه موردی: پنج محراب شاخص ایلخانی
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
87 - 110
حوزههای تخصصی:
در طول دوره های تاریخی تغییرات اجتماعی، سیاسی و مذهبی به بهترین نحو در هنر و معماری آن دوره تجلی یافته است. این مسئله به وضوح در هنر دوره ایلخانی قابل پیگیری است. بعد از سقوط حکومت عباسی و آزادی اندیشه و مذهب، فرقه های عرفان، تصوف و تشیع نیروی تازه ای گرفتند. اصول و آموزه های جهان بینی جدید به خوبی در هنر و معماری این دوره نمود یافته است. هدف از این پژوهش بازشناسی اندیشه های عرفانی-شیعی در تزیینات کتیبه ای محراب های شاخص این دوره به عنوان مقدس ترین عناصر بناهای مذهبی است. تاکنون اکثر مطالعات در مورد محراب های گچی ایلخانی از منظر درونی و پیرامون زیبایی شناسی عناصر تزئینی و دسته بندی آنها بوده و کمتر از منظر بیرونی و به علت های پدیداری و ریشه ای این مضامین بر محرا ب ها پرداخته شده است. ازاین رو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و میدانی-پیمایشی به دنبال نشان دادن نمود اندیشه های عرفانی-شیعی در محراب های دوره ایلخانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد اندیشه های جدید این دوره در محراب ها که اوج جلوه گاه رمزی هنر معماران است ظهور و تبلور یافته است. کتیبه هایی با مضامین «توحید»، «ذکر و تسبیح خداوند»، «خداشناسی و انسان شناسی»، «تقرب» و امتزاج با عناوین و اسامی مبارکه «حضرت محمد (ص)» و «حضرت علی (ع)» و آیاتی که در شأن و منزلت «اهل بیت (ع)» است و اجرایشان درزمینه لاجوردی و فیرزوه ای و سبز که هم در عرفان و هم در تشیّع دارای جایگاه ویژه ای است و ترکیب با نقوش پرپیچ و خم و بی انتهای اسلیمی نشانگر تجلی اندیشه های عرفانی-شیعی در کتیبه های محراب ها پس از شکل گیری جهان بینی جدید عرفانی-شیعی در این دوره است. درواقع تزیینات کتیبه ای محراب های گچی ایلخانی پیش زمینه ای برای ظهور آرایه های پرحجم و سرتاسر معنویت محراب های کاشی کاری تیموری و صفوی است که اوج تفکر شیعی عرفانی است.
Investigating architectural index elements in the local mosques and the Jame Mosques (Case of study: historical mosques of Zanjan ((مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۴ - Serial Number ۱۲, March ۲۰۲۴
11 - 41
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to investigate the architectural index elements in local and Jame Mosques. “Mosque” is an allusion to a place of worship, which should be able to induce a sense of worship in its audience. The forms and roles in the building are the shapes that are influenced by the content and affect the human sensory perception and are directly related to people's beliefs and religion. Therefore, the main issue in its design is the suitability of the architecture of the mosques with their dignity and functional content. When Islam emerged, there was no idea of the principles of building a mosque and the only pattern was the Prophet's house. Iranian architectural styles have changed and evolved during different periods of history, in accordance with governments, religions and beliefs, and with the arrival of Islam, the Iranian architectural style underwent many changes. In general, several prominent elements are used in the architecture of the mosque: the courtyard, the porch, the shrine, the mihrab, the dome and the minaret. However, some mosques lack elements or some have several elements of the same element. So, in this research, by examining the historical (local and Jame) mosques of Zanjan, their architectural index elements which are unknown aspects of this research, as well as to determine the factors influencing the design of these mosques that take the ambiguous dimension of the research, it was revealed through library studies and the descriptive/analytical method of existing documents and research.
New-Found Elamite Sites in South Lorestan, Iran (South Basin of Kashkan River)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۹, July ۲۰۲۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
The southern part of Lorestan province in Pishkuh is one of the key areas for understanding the cultural periods of Southwest Iran. This area is located near one of the government centers of Elam (Susa in the south) and on two communication routes from south to north and west to east. Therefore, this area can be one of the essential communication areas between the Susa and the Mesopotamian lowlands, the mountainous region of Zagros, and the central plateau of Iran. However, due to the focus of Elam scholars on the two state centers of Susa and Anshan, there is no comprehensive picture of the state of settlements in this region during the Elam period. Based on this, this research aimed to determine and analyze the situation of the Elamite settlements in the area by conducting a systematic archaeological survey in 2016. As a result, 31 sites belonging to the Elamite period were identified. This research showed that most of the Elam sites were formed in the intermountainous valleys and the slopes of mounds. Most of them have a chronological sequence, and in terms of morphology, they show evidence of Elamite nomadic settlements in this region.
خاستگاه مادها و بافت فرهنگی مادستان در نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۳, January ۲۰۲۵
3 - 15
حوزههای تخصصی:
مادها مردمانی ایران زبان بودند که نامشان برای نخستین بار در سده نهم پیش ازمیلاد در لبه غربی فلات ایران آشکار می شود. اگرچه یافته های باستان شناختی خاستگاه و مسیر مهاجرت این مردمان نوآمده به فلات ایران را هنوز با دقت و اطمینان نشان نمی دهد، به واسطه داده های زبان شناختی و انسان شناختی موجود می توان خاستگاه این مردمان و ویژگی های فرهنگی اولیه آنان را با احتمالی بیشتر بازشناخت. آن بخش از فلات ایران که مادهای آغازین در هزاره نخست پیش ازمیلاد بدان گام نهادند، سکونتگاه گروه های قومی و زبانی پرشمار و گوناگونی بود. اگرچه از این مردمان بومی اغلب به جز چند نام و واژه، داده های زبان شناختی دیگری در دست نیست، به نظر می رسد که کاسی زبانان در شرق این گستره و اورارتو حوری زبانان در غرب آن دست بالا را داشته اند که هرکدام خانواده زبانی مستقلی را تشکیل می دادند. توانایی بالای مادها در همزیستی و همکاری با این مردمان بومی و درنهایت دست یابی به قدرت و برتری سیاسی منجر به آن شد که سراسر این منطقه به تدریج فرمان بردار سرکردگان ایرانی زبان ماد شود. این موقعیت جدید طی سده های بعد به فرایند ایرانی سازی این بخش از فلات ایران چنان شتاب و شدتی بخشید که دست کم آن گاه که هخامنشیان پارسی در سده ششم پیش ازمیلاد بر سراسر ایران فرمانروا شدند، از مرکز ایران زمین تا شمال غرب آن (برابر عراق عجم و آذربایجان در ایران سده های میانه) نامی جز «ماد» نداشت و در آنجا به جز زبان ایرانی، اثری از زبان های ناایرانی و پیشاایرانی برجا نمانده بود. آشکار است که مادها در ایرانی سازی بخش بزرگی از فلات ایران و شکل دادن به هویت ایرانی، نقشی ویژه، قاطع و مؤثر داشته اند.
Specialized Analysis of Timurid Coins Using X-ray Fluorescence Spectroscopy: A Step Toward Greater Precision in Historical Studies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۴ - Serial Number ۱۲, March ۲۰۲۴
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Timurid coins serve as a mirror reflecting the significant economic and political events of the era, and their study can provide deeper insights into the economic and social dynamics of the Timurid period. This research examines the Timurid coins housed in the Museum of Bu-Ali Sina Mausoleum using X-ray fluorescence spectroscopy. A specialized review of the initial results obtained from XRF spectroscopy, particularly in numismatic studies, holds significant importance and can be a fundamental step toward reducing errors and enhancing precision in interdisciplinary analyses. XRF technology, as a non-destructive method, enables precise examination of the chemical composition and identification of elements present in coins. However, without meticulous monitoring and comprehensive reevaluation of the obtained results, misinterpretations and uncertainty in historical analyses may arise. The research questions focus on the value of reinterpreting and analyzing XRF spectroscopy data and their role in identifying counterfeit coins and understanding economic and cultural characteristics in numismatic studies. The central hypothesis of the study posits that raw XRF spectroscopy data do not provide accurate results, and in-depth analysis by experts is required for a precise examination of coins. This research also highlights the importance of detailed spectrum analysis, technical challenges in data interpretation, and the use of interdisciplinary approaches to enhance the accuracy of results. The findings reveal that a more profound reinterpretation of XRF spectroscopy data significantly contributes to better understanding the chemical composition of coins and preserving cultural heritage treasures. It also provides deeper insights into the economic policies and activities of the Timurid period.
بررسی و تحلیل باستان شناختی الگوهای استقراری محوطه های قرون میانه اسلامی شهرستان نمین، اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
147 - 156
حوزههای تخصصی:
شهرستان نمین، واقع در شرقی ترین بخش استان اردبیل، یکی از کانون های مهم استقرار و رفت و آمد جوامع انسانی در طول دوره های مختلف تاریخی بوده است. اما، باوجود غنای آثار مادی و فرهنگی، پژوهش های باستان شناختی بسیار محدود در این منطقه انجام شده و نیازمند مطالعات منسجم باستان شناختی است. بدین منظور برای تکمیل اطلاعات باستان شناختی منطقه، بررسی باستان شناسی باهدف شناسایی و مستندنگاری محوطه های دوران اسلامی حوزه جنوبی شهرستان نمین در سال ۱۳۹۷ توسط نگارنده انجام شد. پژوهش حاضر نتایج حاصل از بررسی فوق بوده و این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش های ذیل است: ۱- مهم ترین عوامل در شکل گیری محوطه های دوران اسلامی شهرستان نمین کدامند؟ ۲- الگوی پراکنش محوطه های استقراری دوران اسلامی شهرستان نمین چگونه بوده است؟ روش انجام کار، بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای است؛ همچنین برای تحلیل داده های فرهنگی و الگوهای استقراری از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محوطه های استقراری علاوه بر متأثر بودن از عوامل جغرافیایی از عوامل مهمی چون شرایط سیاسی و امنیت و اقتصاد معیشتی مناسب تأثیر گرفته است. در قرون میانه اسلامی با افزایش محوطه های کوچرو و ظهور محوطه های مرکزی بزرگ ارتباط محوطه ها با سلسله مراتب و انواع مدل ها صورت گرفته است.
تبیین نقش دولت جعفر شریف امامی در «وضعیت انقلابی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
52 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وضعیت انقلابی به شرایطی در جامعه گفته می شود که وضعیت سیاسی-اجتماعی نشان دهنده انقلابی قریب الوقوع است. در این شرایط حکومت در رفتار خود دچار پارادوکس و استاندارد دوگانه می شود. مقصود از استاندارد دوگانه این است که حاکمیت برای پاسخگویی به مطالبات انقلابیون، از تسهیل و مماشات استفاده می کند؛ ولی ازطرف دیگر برای حفظ حکومت به سرکوب متوسل می شود.هدف: تبیین تبعات دولت شریف امامی در «وضعیت انقلابیِ» ایران.مسئله پژوهش: شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری وضعیت انقلابی و تأثیر آن در فروپاشی حکومت پهلوی.پرسش پژوهش: چه عواملی سبب توسعه و تعمیق وضعیت انقلابی شد و زمینه های این وضعیت انقلابی چه بود؟ روش/رویکرد: توصیفی-تحلیلی از نوع تاریخی است و براساس نظریه «وضعیت انقلابی» چارلز تیلی انجام شده است.یافته ها: مهم ترین شاخص های مؤلفه سرکوب عبارت بود از: کشتار 17 شهریور؛ اعلان حکومت نظامی؛ کشتار مسجد جامع کرمان؛ سرکوب تظاهرات 13 آبان و سرکوب دانش آموزان در مهرماه همان سال. مهم ترین متغیرهای تسهیل کننده هم عبارت بود از: کاهش مالیات؛ افزایش حقوق؛ بازگرداندن مبنای تقویم از شاهنشاهی به هجری شمسی؛ انحلال حزب رستاخیز؛ بازگرداندن استادان اخراجی دانشگاه؛ برکنارکردن منسوبان به فرقه بهاییت؛ چاپ عکس امام خمینی (ره) در روزنامه اطلاعات.عوامل دخیل در مماشات هم عبارت بود از: برگزاری نماز عید فطر در 13 شهریور؛ اعتصاب سه روزه مطبوعات؛ احضار و عزل مقامات دولتی؛ پذیرش استعفای مقامات عالی رتبه؛ توسعه سخنرانی مساجد و منابر.نتیجه: به کارگیری خشونت با استفاده از ابزارهای سرکوب، و ناکارآمدی ترفند جدید حکومت در بازکردن مقطعی فضا و دادن امتیازات، و تأخیر در مماشات سیاسی، وضعیت انقلابی را توسعه داد و فروپاشی را شتاب بخشید.
مطالعه محصولات و عوامل خوردگی آلیاژ برنج به کاررفته در چهار نسخه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مس و آلیاژهای آن تحت تأثیر عوامل محیطی خورنده دچار خوردگی شده و بسیاری از ویژگیهای آثار تاریخی ازجمله ویژگی ظاهری و زیبایی را تحت الشعاع قرار می دهد. همجواری فلز و مواد آلی ازجمله مواردی است که در بسیاری از آثار تاریخی مخصوصاً نسخ دارای تذهیب مشاهده می-گردد که در این نوع آثار، خوردگی فلز تحت تأثیر عوامل خورنده آلی مانند اسیدهای کربوکسیلیک اتفاق افتاده و محصولات خوردگی سبزرنگ ایجاد می گردد. در این پژوهش، چهار نسخه ی قاجاری دارای تزیینات فلزی جهت شناسایی عوامل مؤثر در خوردگی نواحی فلزی، موردمطالعه قرار گرفت. در آنالیزهای انجام شده در این پژوهش از FESEM-EDS، ATR-FTIR، Ramanو pH متر استفاده گردید. با بررسیهای انجامگرفته در هر چهار نسخه ی تاریخی، نوعی آلیاژ مس که شبیه به آلیاژ برنج بود شناسایی گردید. چسب استفادهشده جهت اتصال فلز به بستر کاغذی براساس چسب های استخراجشده از هر چهار نمونه ی تاریخی، صمغ عربی شناسایی گردید. محصولات خوردگی ایجادشده از نوع کربوکسیلات های فلزی ازجمله کربوکسیلات های مس و روی شناسایی گردید. فرمات و استات ها در ساختار محصولات خوردگی سبزرنگ تشخیص داده شد. نواحی دارای لکه های روغنی که در دو نمو نه وجود داشت، دارای خوردگی شدید تری بودند که تأثیر مخرب روغن بر ایجاد صابون های فلزی که در ادبیات پژوهش نیز به آن اشارهشده، مشخص گردید. محصولات خوردگی ایجادشده در نواحی دارای فلز منجر به از بین رفتن جلوه ی طلایی تزیینات شده و در بین الیاف کاغذ نفوذ کرده اند. در بررسی pH نمونه ها، نواحی دارای خوردگی نسبت به نواحی فاقد فلز حدود یک واحد اسیدی نشان داد که عامل مهمی در تخریب بستر سلولزی از طریق هیدرولیز اسیدی است.
Archaeology and History of Nowshahr, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
49 - 52
حوزههای تخصصی:
Archeological survey of all counties in Mazandaran Province was carried out under the master plan of drawing an archeological map of this province. In this setting, coastal areas of the city of Nowshahr were reviewed for the first time, with a focus on the mountainous area of Kojur district which was studied in order to complete the previous research conducted there. A book entitled Archaeology and History of Nowshahr jointly authored by Seyed Mehdi Mousavi Kouhpar and Shahin Aryamanesh was published in 2021. In this book, the authors have investigated all aspects of the Parthian kingdom and goes beyond the political history of the Parthians to familiarize the readers with the archaeology, history, culture, religion, art, and society of the Parthians.
Introducing Troglodytic Spaces in Bostanu; Sasanian Rock-Cut Tombs on the Edge of the Persian Gulf
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
7 - 17
حوزههای تخصصی:
Due to its specific location, the Persian Gulf has been at the center of attention throughout Iran’s history. Apart from commercial ships that passed through this strategic waterway, the Persian Gulf turned into a major point for the emergence and export of various thoughts and religions from one place to another in the region and beyond. In addition to historical texts, burial practices and rites seem important enough to evaluate and assess religious tendencies of the people who lived in this area. Among these rituals, those belonging to Zoroastrians on the edge of the Persian Gulf are of immense importance, which include some known samples found in Khark Island, Siraf Port, and Bushehr’s Shoghab. Man-made caves located on the Persian Gulf shores near the Parsian (=Gavbandi) next to cultural remnants of Islamic periods called “Javad Al-Aemeh Fishing Port” near the Bostanu Village help us know this kind of architecture. It seems that Bostanu caves served as rock-cut tombs and were included in the burial tradition of the Sassanian period that was also used in the Islamic period. Also, the location of Bostanu can be matched with the ancient Apsaneh and take its history back to the era of Alexander of Macedonia.
Tepe Hissar in the Fourth Millennium BCE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
49 - 66
حوزههای تخصصی:
The fourth millennium BCE in northeastern Iran was marked by intricate interactions at both regional and trans-regional levels. During this time, Tepe Hissar’s inhabitants engaged in significant cultural exchanges involving pottery, figurines, and metal objects with various regions of central Iran. In the latter half of the millennium, these connections shifted towards northeastern Iran and the Gorgan Plain. Hissar became a hub for large-scale, centrally organized industries, particularly in metalworking and gemstone craftsmanship, such as lapis lazuli, which contributed to greater social stratification, evidenced by wealth accumulation in elite burials.New pottery chronologies offer a revised understanding of the cultural developments at the Hissar settlement and their social and cultural consequences, as seen in the material culture of settlements and burials. The primary goal of this research is to present the quantitative and qualitative changes in pottery and the influence of Tepe Hissar throughout the fourth millennium BCE. These changes indicate the formation of extensive internal and external cultural relationships, reflecting the cultural dynamism of Hissar during the fourth and third millennia BCE. It can likely be concluded that despite environmental heterogeneity in northeastern Iran, there were cultural homogeneities and similarities in this region. These can be observed in the resemblance of pottery styles and unified management techniques, which are attributed to cultural interactions between these communities within geographic and cultural frameworks.
استان کرمانشاه، نقطه عطفی در پیش درآمد جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
444 - 473
حوزههای تخصصی:
جنگ ایران و عراق (1367-1359) یکی از بحرانی ترین منازعات نظامی در تاریخ معاصر خاورمیانه، ریشه در مجموعه ای از پیش زمینه ها و محرک های تاریخی، سیاسی و اقتصادی دارد. اختلافات مرزیِ دیرینه میان دو کشور، موجب تنش های مداوم و درگیری های ارضی و سیاسی شده بود. امضای معاهده الجزایر در سال 1353، به رغم هدف کاهش تنش ها، نتوانست اختلافات را حل کند و مشکلات اجرایی آن، شرایط را تشدید کرد. انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 تحولی اساسی در منطقه رقم زد. صدام حسین، با هدف تثبیت قدرت خود و جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی، به ایران حمله کرد. فرضیه اصلی پژوهش این است که محرک های اصلی در نوار مرزی مخصوصاً در استان کرمانشاه، شروع جنگ را از نظر صدام حسین غیرقابل اجتناب کرد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که اختلافات مرزی در کرمانشاه همراه با موقعیت خاص استان کرمانشاه، چگونه به شروع جنگ ایران و عراق منجر شد؟ سؤال دوم اینکه چرا تهاجم عراق به ایران، براساس تحرکات نظامی عراق در ایران، غافلگیرکننده نبود؟ یافته های پژوهش، که در چهارچوب مطالعات تاریخی- سیاسی و از نوع توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی انجام شده است، نشانگر آن است که عراق تا پیش از شروع جنگ در 31 شهریور 1359 تحرکات و تجاوزاتی نظامی خود را در نوار مرزی غرب ایران و استان کرمانشاه آغاز کرده و عملیات های متعددی را در این استان انجام داده بود.
زوال و انحطاط جایگاه مرجعیت سیاسی و دینیِ خاندان میرزایی در جامعه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
78 - 114
حوزههای تخصصی:
خاندان میرزایی هم سو با سیاست های صفویان و با مهاجرت از عراق، به زنجان وارد شدند. درادامه دولت صفوی با اعطای زمین های فراوان، علمای این خاندان را پشتیبانی کرد. خاندان میرزایی در دوره های بعد تا اواخر عصر قاجار در اجتماع حضوری مؤثر داشتند و به عنوان یکی از خاندان های مهم زنجانی شناخته می شدند؛ ولی در دهه های بعد به تدریج مرجعیت و اعتبارشان رو به افول گذاشت و امروزه نقش و جایگاهی در جامعه زنجان ندارند.هدف: در پژوهش حاضر با بررسی و تبیین موقعیت سیاسی و مذهبی و علل زوال جایگاه خاندان میرزایی، به این پرسش می پردازیم که جایگاه دینی و سیاسی خاندان میرزایی در زنجان چگونه ازبین رفت؟ و چه مسائلی موجب زوال اعتبار و جایگاه این خاندان شد؟روش/ رویکرد پژوهش: روش مقاله، پژوهش تاریخی است که با رویکرد توصیفی-تبیینی و براساس منابع کتاب خانه ای، مقاله، مصاحبه و اسناد خاندان میرزایی در سازمان های دولتی و خصوصی، به موضوع پرداخته است.یافته ها و نتیجه گیری: میرزاابوالقاسم مجتهد در دوره ناصرالدین شاه قاجار طرف مشورت دربار قرار داشت و از جایگاهی بالا درمیان گروه های مختلف برخوردار بود. با مرگ او، بازماندگانش به ریاست بخشی از جامعه زنجان رسیدند و صاحب بزرگ ترین محاکم شرع شدند؛ ولی چند سال بعد با مهاجرت میرزاابوطالب فرزند دوم میرزاابوالقاسم به تهران و مرگ زودهنگام میرزاابوعبدالله فرزند کوچک تر میرزاابوالقاسم و نیز عدم اقتدار، ثبات و شجاعت لازم میرزاابوالمکارم در جریان های مختلف اجتماعی و سیاسی به عنوان جانشین پدر -بزرگ خاندان و عالم طرازاول در زنجان- به موقعیت و جایگاه میرزایی ها خدشه وارد آمد. جنبش مشروطه نیز به ضرر خاندان میرزایی تمام شد و آن ها بنابه خصایل اخلاقی و کنش های سیاسی، این زوال را تسریع کردند. مرگ زودهنگام برخی از اعضای خاندان میرزایی، همگامی بازماندگان با نوسازی های عصر رضاشاه، رقابت های مالی بر سر میراث اجدادی، مهاجرت از زنجان و کسب پیشه غیردینی، موجب انحطاط جایگاه مذهبی و سیاسی خاندان میرزایی شد.
بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
197 - 224
حوزههای تخصصی:
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
تحلیل بصری و معنایی سه گانه های تزئینی خان قاجاری قصاب نژاد شوشتر براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۵۳-۳۲۵
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های معماری ایران معماری سنتی شهر شوشتر است که مصادیقی از منطقه گرایی معماری در عناصر آن دیده شده است. خانه های مزیّن به نقش و طرح و تزئین بافت قدیم شهر شوشتر با ترکیبی از مصالح سه گانه سنگ، گچ و آجر شکوهی خاص به معماری، درون گرای این شهر بخشیده اند. برخی از نقش ها و تزئینات این خانه ها در ناحیه ورودی درب اصلی نمود بیرونی یافته اند . اغلب این خانه ها به نام دارنده یا مالک آن شناخته می شوند. یکی از این خانه ها، خانه «قصاب نژاد» است؛ این خانه به عنوان نمونه ای غالب از خانه های تزئین دار شوشتر است. این پژوهش با هدف شناخت و آگاهی بهتر از عناصر و نقوش تزئینی شهر شوشتر به عنوان نمونه ای از معماری منطقه ای گرم خشک به انجام می رسد؛ هم چنین تحلیل بصری و معنایی سه گونه از تزئینات غالب این خانه به عنوان نمونه ای کامل و قابل سکونت درحال حاضر، از دیگر اهداف این پژوهش است و در انتها، پژوهش به پرسش : چیستی و چرایی نقش ها و عناصر سه گانه تزئینی خانه قصاب نژاد شوشتر، براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی پاسخ داده می شود. اطلاعات پژوهش حاضر به صورت میدانی با بهره گیری از شواهد بصری و کتابخانه ای گردآوری شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه شده است. براساس یافته های این پژوهش درمیان نقوش سه گانه خانه قصاب نژاد شوشتر، نقوش سنگی، براساس باورهای فرهنگی، مذهبی و محلی است و تزئینات آجری و گچی آن، به فراخور معماری بومی و محلی، برگرفته از معماری اسلامی و مفاهیم مرتبط با آن است. برخی از این نقوش براساس تشابهشان به بعضی عناصر پیرامونی نام گذاری شده است. عناصر فرهنگی چون: نقوش برآمده از فرهنگ بومی منطقه و مصالح ساختنی نیز از عناصری است که در منطقه شوشتر بوده است. تطبیق عناصر معماری به ویژه آرایه های سه گانه خانه قصاب نژاد به عنوان نمونه ای نسبتاً کامل از خانه های سنتی شوشتر نشان داد که معماری این خانه با غالب ویژگی های رویکرد منطقه گرایی انتقادی، باوجود اختلاف زمانی و جوان بودن بحث معماری منطقه گرایی انتقادی با فراز و فرود قابل تطبیق است. استفاده از سنگ در بناء در جایگاه عنصر ویژه محلی و وجود نقش طوطی در سرپنجره سنگی به عنوان پرنده ای غیرمنطقه ای در این بنا بازنمای دو ویژگی مهم از رویکرد منطقه گرایی انتقادی است که در بطن معماری شوشتر هضم شده است.
An Analysis of Spatial Distribution Patterns of Parthian Sites in Dargaz Plain, Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
47 - 65
حوزههای تخصصی:
Considering special geographical location of Dargaz Plain in Razavi Khorasan province, identifying the cultural evolution there during the Parthian period can answer many questions about this relatively unknown historical era of Iran. Besides, it can help us better understand the origin of the Parthian culture in Northeast Iran. This research was carried out in the form of a reconsideration project during the field studies of Dargaz Plain. In this regard, Dargaz Plain was surveyed during one season, and as a result, 84 sites belonging to the Parthian period were identified. The main purpose of the research was to study the distribution patterns of Parthian settlements and their spatial relations with each other based on environmental variables. The most important environmental indicators in explaining the settlement patterns were analyzed via attributes such as altitude, water resources, slope, communication routes, vegetation, and land use, as well as the characteristics of the sites, including size and chronology using the geographic information system (GIS) and the cluster analysis method. The results indicate that during the Parthian period, the area witnessed an increasing growth in the nomadic population compared to permanent settlements, and in general three settlement patterns were identified: small and large villages, an urban center, and nomadic and seasonal settlements.
تحلیلی بر علل شکل گیری، اهداف و عملکرد لژیون خدمت گزاران بشر (1349ش-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
144 - 196
حوزههای تخصصی:
شش سال پس از اجرای اصول انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد در 1347ش، دیدگاه خود مبنی بر لزوم تشکیل سازمانی جهانی به نام لژیون خدمت گزاران بشر را ارائه داد. کمک رسانی به جوامع عقب مانده و درحال توسعه ازطریق نیروهای داوطلب، رسالت این سازمان عنوان شد.هدف: بیان رویکرد پهلوی دوم در تأسیس نهاد لژیون خدمت گزاران بشر، و توجه به آرمان مدنظر آن و نتایج فعالیت های آن.روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتاب خانه ای با تأکید بر اسناد و با رویکرد توصیفی-تحلیلی تدوین شده است.یافته ها و نتایج: انگاره های روان شناختی پهلوی دوم در قامت مُصلحی جهانی، و تقلید از برنامه های اصل چهار ترومن و سپاهیان صلح کندی در شکل گیری این سازمان نقشی مهم داشت. فعالیت های این سازمان باوجودِ برخی تلاش ها، به دلیل کمبود بودجه، تداخل با اقدامات سایر ادارات به ویژه با سپاهیان سه گانه انقلاب سفید و حتی سپاهیان صلح کندی در ایران، و جدی گرفته نشدن فعالیت های آن ازسوی سازمان برنامه، چندان راه به جایی نبرد. هم چنین نادیده گرفته شدن این نهاد ازسوی رهبران کشورهای جهان، سبب توسعه نیافتن فعالیت های این نهاد در عرصه بین المللی شد.