فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
63 - 89
حوزههای تخصصی:
همه گیری کروناضمن ایجاد چالش های عدیده بر زندگی زنان با تغییر سبک زندگی اثراتی را بر وضعیت تعاملات و امور خانواده و و ضعیت شغلی بانوان برجای گذارد که تا مدت ها بعد از پایان همه گیری نیز این تاثیرات همچنان باقی خواهد بود. بدین جهت این پژوهش پدیدارشناسانه،درصدد مطالعه تجارب زیسته زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه هادر خصوصتاثیرات دورکاری در ایام کرونا با استفاده از رویکرد کیفی و بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بوده است. در این مطالعه با 30 نفر از بانوان هیئت علمی،مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که دورکاری بانوان هیئت علمی با تبعات مثبتی نظیر دیجیتالی شدن و فرصت آفرینی های جدید،مدیریت زمان برای امور شغلی و خانوادگی و خانگی شدن زندگی همراه بوده است؛ روایت زنان هیئت علمی از قرنطینه ایام کرونا از نکات مثبت شامل:تجربه مراقبت از خود و دیگران،اخلاق مراقبتی در زندگی فردی و اجتماعی،تغییر شکل سبک تعاملات خانواده،تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و تغییر شکل برنامه های مناسبتی بوده است؛ هرچند برخی از مشارکت کنندگان به چالش های قرنطینه و دورکاری هم اشاره داشتند.
مؤلفه های روان شناختی و فرهنگی طراحی فضای شهری مختص بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
107 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های روان شناختی و فرهنگی طراحی فضای شهری مختص بانوان بود. جامعه پژوهش تمام متون و اسناد فضاهای شهری بود. نمونه پژوهش مطالب مربوط به فضاهای شهری مختص بانوان شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پارک ها و فضاهای سبز مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ایجاد بازارچه های کارآفرینی، استفاده نیروهای آموزش دیده در نگهداری پارک و برخی مسائل فنی آنان و اداره مکان ها موقعیت مناسب و امنی در اختیار تعدادی از زنان جویای کار قرار خواهد داد. پارک های ویژه زنان با اختصاص مکانی سرسبز و آزاد برای استفاده از نور خورشید و امکانات ورزشی و تفریحی مسئله سلامت روانی و جسمانی را مد نظر قرار داده و با متمرکز کردن تعداد زیادی از زنان در محل پارک و برگزاری کلاس های آموزشی- بهداشتی و ورزشی به این ضرورت اصلی جامعه خواهد پرداخت. با توجه به آداب و رسوم و فرهنگ مردم، نیاز به احداث فضایی باز مخصوص بانوان جهت تفریح، ورزش و تخلیه هیجانات روحی وجود دارد. در نظر گرفتن فضایی مختص بانوان با طراحی خاص، که منطبق با فرهنگ جامعه باشد بسیار ضروری است. با توجه به دین اسلام، که محور فرهنگ جامعه است احداث پارک بانوان نه تنها موجب کاهش ارزش زن نمی شود بلکه نشان از توجه به زنان می باشد.
مطالعه فرآیند بهبود کیفیت زندگی خانوادگی زنان مبتلا به ام اس در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
123-142
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تحلیل کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در جامعه ایران و با استفاده از رویکرد گراندد تئوری انجام شده است. برای این منظور با استفاده از نمونه گیری نظری، 13 زن مبتلا به ام اس انتخاب شدند که در نیمه اول سال 1397-1398 به بیمارستان سینا در تهران مراجعه کرده بودند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها هم زمان با جمع آوری با استفاده از روش مقایسه ی مداوم (رویکرد کوربین و اشتراوس 2008) مورد تحلیل قرار گرفتند. بر پایه تعاملات و روابط مفهومی شش فرآیند پدیدار شد که به ترتیب وقوع عبارت بودند از : جستجو و یافتن درمان، تغییر در کرامت ادراک شده، کشمکش برای حفظ داشته ها یا کسب مجدد، جستجو برای تکیه گاه و حمایت، تلاش برای رسیدن به ثباتی مطلوب و معنا یابی مجدد کرامت. طبقه زمینه ای این نظریه شامل عوامل موثر اجتماعی بود که شامل طبقات میانی دانایی خانواده بیماران، دانایی کادر مراقبتی، آگاهی از نیازهای اجتماعی بیماران، اعتقادات و باورهای اجتماعی و وضعیت مالی خانواده بیماران بود. در این مطالعه طبقه اصلی عوامل موثر فردی به عنوان عوامل میانجی گر شناسایی شدند که شامل طبقات میانی دانایی بیماران، اعتقادات و باورهای بیماران و مسائل مالی بیماران بود.
تعامل و همگرایی اخلاق و فقه در تعهدات و تکالیف زن و شوهر با تأکید بر مضمون آیه درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
7 - 25
حوزههای تخصصی:
اخلاق و فقه، فقیهان را در مسیر عمق بخشی به اجتهاد و استنباط احکام و نیز فهم تعامل ها و همپوشانی و همگرایی آن دو یاری می رساند. نوشتار حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، با تأکید بر آیه 228 سوره بقره، که به برخی از تکالیف و حقوق زنان اشاره دارد، به کشف چنین رابطه ای میان آن دو پرداخته است. با توجه به شواهد و ادله اخلاقی و فقهی، به دست آمد که اوّلاً: مطلوب از درجه، جانب داری برای مرد نیست، بلکه احکام شرعی با لحاظ فضائل اخلاقی، تشریع شده است؛ از این منظر، به جهت مسئولیتی که خداوند به شوهر داده، باید با همسرش حسن معاشرت را داشته و تعهدات و تکالیف مربوط به حالات جسمی و روحی او را در خانواده رعایت نماید و در واقع، همه حقوقش را از زن استیفا نکند و همین، درجه و منزلتی اخلاقی و معنوی برای شوهر است. ثانیاً: میزان مثلیت و همانندی حقوق و تکالیف زن و مرد، در برایند کلی حقوق و تکالیف متناسب است، نه تعداد آن؛ زیرا در تشریع حقوق و تکالیف زن و شوهر یکی بر دیگری برتری داده نشده است، بلکه براساس تفاوت های میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی و بر پایه فطرت انسانی می باشد.
مطالعه ی کیفی گذران اوقات فراغت دختران در خوابگاه دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
145 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر واکاوی و مطالعه ی تجارب و ادراکات، نیازها و چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر در خوابگاه دانشگاه یزد است. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی بوده و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 12 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد بودند که اطلاعات آن ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، 17 مضمون اصلی و 112 مضمون فرعی شناسایی شدند. تجارب و ادراکات مثبت دانشجویان از گذران اوقات فراغت شامل 4 مضمون اصلی: افزایش سرمایه اجتماعی، ارتقاء ویژگی های روان شناختی و تمرین اخلاق، خودباوری و شکوفایی فردی، کسب مهارت و شناخت توانمندی ها بوده است. در واکاوی تجارب و ادراکات منفی اوقات فراغت دانشجویان نیز 4 مضمون اصلی شامل: تفاوت های فرهنگی و روابط تنش زا، نداشتن مهارت های ارتباطی، شرایط سخت و ناآرام محیطی و روانی خوابگاه، ناهنجاری های اخلاقی شناسایی شده است. در مطالعه نیازهای گذران اوقات فراغت 4 مضمون اصلی شامل: اصلاحات فرهنگی - اجتماعی، نبود خدمات و تجهیزات، برنامه ریزی تعاملی و هوشمندانه، آموزش و اشتغال آفرینی به دست آمده است. در مطالعه روش گذران اوقات فراغت 5 مضمون اصلی شامل: آموزش و یادگیری، تفریح و سرگرمی، فعالیت های هنری - مهارتی، فعالیت های فکری - ورزشی، فعالیت های فرهنگی - اجتماعی به دست آمد.
بررسی فقهی نکاح موقت طفل ازسوی ولیّ قهری با قصد ایجاد محرمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
123 - 143
حوزههای تخصصی:
از جلوه های ولایت ولی برطفل، اجرای صیغه نکاح بر اوست. این نکاح گاهی با اجل کوتاه و فقط برای محرمیت فرد ثالث با یکی از زوجین واقع می شود. باتوجه به فقدان قصد ولیّ به وقوع زوجیت بین متعاقدین و نیز عدم امکان تمتع از طفل و همچنین لحاظ نظریه اشتراط مصلحت، عقد موقت طفل با چالش هایی مواجه است که برخی از آن عبارتند از: آیا چنین نکاحی به لحاظ عدم قصد وقوع زوجیت بین طفل و طرف دیگر، صحیح به شمارمی آید؟ آیا بالحاظ غرض استمتاع از عقد موقت و عدم قابلیت طفل نسبت به آن، وقوع عقد موقت بر طفل با اجل محدود صحیح است؟ در فرض مثبت بودن پاسخ ها، آیا بهانه محرمیت فرد ثالث و یکی از متعاقدین، می تواند مصلحت را تأمین نماید؟ دراین شرط، مصلحت نسبت به چه کسی اراده شده است، طفل یا خانواده او؟ باتوجه به طفل بودن یکی از زوجین یا هردو، مصلحت چه معیاری دارد و مرجع تشخیص مصلحت چه کسی است؟ براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی صحت یا فساد نکاحِ طفل با قصد محرمیت شخص ثالث و یکی از طرفین نکاح و پاسخ به چالش های آن به شیوه تحلیلی- اسنادی انجام شد. اطلاعات پژوهش با تتبع در منابع، ادله و آراء فقهای امامیه جمع آوری و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که از نظر فقدان قصد زوجیت و نیز بنابر نظرآن دسته از فقها که ذات عقد موقت را فقط تمتع می دانند، صحت این عقد دچار مشکل است. در مورد مصلحت و توابع آن، حکمت ولایت، سیره عقلا و متشرعه و ادله نقلی موجود، دال بر محوریت مولی علیه و تمرکز بر حفظ غبطه اوست و ولیّ، با در نظرگرفتن شرایط کودک، متولی تشخیص آن است. رعایت مصلحت کودک در عقد نکاحی که با این هدف اجرا می شود همواره باچالش های مهمی روبروست، درحالیکه صحت عقد منوط به مصلحت کودک است.
نقش سرمایه های فرهنگی و روان شناختی در مشارکت ورزشی زنان (تحقیق کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
111 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های فرهنگی و روان شناختی در مشارکت ورزشی زنان بود. جامعه آماری تحقیق شامل؛ اعضای هیات علمی دانشگاه، مدیران، ورزشکاران و مربّیانِ زن فعال در سطوح قهرمانی استان خوزستان بودند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و با 14 نفر از افراد جامعه مذکور مصاحبه شد که از مصاحبه دوازدهم اشباع نظری حاصل گردید. روش پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی بود. جهت ساخت الگوی پیشنهادی پژوهش از روش نظریه برخاسته از داده ها (گرندد تئوری) استفاده شد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل و کدگذاری داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج نشان دادکه 5 مضمون اصلی (شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها) و 23 مقوله محوری استخراج گردید. عوامل علی در دو بخش سرمایه فرهنگی (برابری جنسیتی، سطح اقتصادی، عوامل اجتماعی) و سرمایه روان شناختی (تاب آوری، امیدواری، خودکارآمدی، خوش بینی) تقسیم شد. عوامل زمینه ای (تربیت فرهنگی، آموزش و آگاهی، رسانه ها،)، عوامل مداخله گر (تصورات قالبی، تبعیض جنسیتی، فرهنگ نگرانی از ظاهر، فقدان حمایت اجتماعی، بی عدالتی، محدودیت های اقتصادی)، راهبردها (آگاهی افزایی فرهنگی، حمایت اجتماعی، توسعه زیرساخت ها، پشتیبانی مالی) و پیامدها (ابعاد روان شناختی، ابعاد اجتماعی، و ابعاد فرهنگی) بودند. هم چنین مشخص شد سرمایه های فرهنگی و روان شناختی می توانند به تشکیل نگرش های مثبت نسبت به مشارکت زنان در ورزش کمک کرده و به بروز توانمندی زنان و بالندگی اجتماعی بیافزایند.
آموزه های نماز و تعالی خانواده اسلامی(مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان مهمترین نهاد تاثیر گذار در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به طوریکه از ساختارهای اصلی جامعه اسلامی جهت تحقق اهداف خلقت انسان و رسیدن به مقام خلیفه اللهی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های پیشران تعالی خانواده اسلامی براساس آموزه های نماز در شرایط کنونی بود. پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون انجام گرفت. مشارکت کنندگان پژوهش (20 نفر) اساتید و روحانیون دانشگاهی استان اصفهان در سال 1401 بودند که بر اساس رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار و با توجه به اشباع نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با الگوی کلایزی (1978) انجام شد و یافته ها در قالب سه جدول با عناوین «مقدمات و زیرساخت ها»، «ابعاد» و «آثار و نتایج» و 87 مضمون فرعی در قالب 11 مضمون اصلی با عناوین «هدفمندی، شرایط و مقدمات، برنامه و چشم انداز، کیفیت(مقدمات و زیرساخت ها با 32 مفهوم پایه)، روانی- جسمانی، فردی- اجتماعی، حقوقی(ابعاد شامل 26 مفهوم پایه)، استحکام و پایداری، حریم و حرمت، سلامت و تربیت و تعالی(آثار و نتایج با 29 مفهوم پایه)» طبقه بندی و شناسایی شدند. این مضامین زمینه ساز تعالی خانواده اسلامی از یک سو و بازآموزی و تقویت آموزه های نماز در خانواده از سوی دیگر و در نتیجه کمک به تحقق خانواده متعالی اسلامی در سطح گسترده خواهند شد.
نقش شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن (زن و فرهنگ) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
105 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شیوه های فرزندپروری مادران، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی در تربیت دختران بود.جامعه پژوهش کلیه متون روان شناسی شیوه های فرزندپروری، سرمایه فرهنگی و مهارت های-اجتماعی در تربیت دختران بود. نمونه پژوهش مطالب شیوه های فرزندپروری مادران ، سرمایه فرهنگی خانواده و مهارت های اجتماعی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است.گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای وفیش برداری انجام شد سپس داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ازبین شیوه های فرزندپروری مادران، شیوه مقتدرانه بهترین روش برای تربیت کودکان به ویژه دختران است؛ تربیت فرزندان در این شیوه محدود کننده نیست و فضا برای استقلال آن ها وجود دارد؛کودکانی که در این شیوه تربیت می شوند افراد سالم تری هستند و بهتر ارتباط برقرار می کنند. هم چنین کودکان سرمایه فرهنگی را از طریق والدین دریافت می کنند؛ سرمایه فرهنگی به سه شکل تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی مطرح می شود؛ کودکان و مخصوصا دختران که بیشترین وقت خود را با مادران می گذرانند، از طریق فرایند همانندسازی از رفتار و منش های نشأت گرفته از غنای فرهنگی آنان الگوبرداری می کنند و این عاملی برای رشد اجتماعی دختران می شود. سرمایه فرهنگی از اهمیت بسیاری در عقاید رایج تعلیم و تربیت مدرن برخوردار است. والدین پلی میان اندوخته های فرهنگی و عقاید موجود در زندگی روزمره و یادگیری در کودکان هستند؛ مادران به دلیل اثرات شایانی که در آموزش و کسب مهارت های اجتماعی کودکان ایفا می کنند بر بالندگی اجتماعی فرزندان در آینده، اهرم مهمی تلقی می شوند.
بانوان و سبک زندگی ایرانی اسلامی در منظومه فکری مقام معظم رهبری مدظله العالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با رواج سبک زندگی غربی در جوامع مختلف، بنیان و شالوده اصلی اجتماع یعنی خانواده با خطرات جدّی مواجه شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ایمدّظلّه العالی در بیانات خود، به ویژه گام دوم انقلاب، به چالش ها و آسیب های سبک زندگی غربی اشاره و برنامه ریزی برای مقابله با آن را خواستار شده اند. با توجه به اهمّیت و تأثیر خانواده در تمدّن سازی اسلامی و نقش بی بدیل بانوان در این فرایند، پژوهش حاضر با هدف کشف الگوی مطلوب نقش آفرینی زنان در تحقّق سبک زندگی اسلامی ، با استفاده از «روش تحلیل مضمون»، به واکاوی در بیانات رهبر معظم انقلاب پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه مقام معظّم رهبریمدظله العالی، بانوان در سه محور فردی، خانوادگی و اجتماعی، در تقویت سبک زندگی اسلامی نقش دارند که علاوه بر خودسازی، مراقبه، پایبندی به اعتقادات مذهبی و احساس وظیفه در راستای بهینه سازی تربیت فرزندان، در بعد اجتماعی نیز با هدف افزایش گنجینه اطلاعات مورد نیاز و ایجاد انگیزه به منظور ایجاد تغییرات، به آموزش و مهارت هایی نیازمند هستند.
نیازسنجی مادران شاغل بر اساس تجربه زیسته مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در جامعه امروزی اشتغال زنان ونوع مشارکت اجتماعی آنها تحولاتی را درنقش های کلیشه ای سنتی ایجاد کرده است و لازم است نیازهای زنان شاغل به عنوان مادر بررسی شود.روش: جهت بررسی مناسب تجربه زیسته زنان، مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی انجام شده است. نوع نمونه گیری، هدفمند بوده تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشت. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است که با 6 مصاحبه اشباع داده ها بدست آمد. اما محققین جهت حصول اطمینان، مصاحبه ها را تا شماره 10 ادامه دادند. مشارکت کنندگان شامل 10 زن مدیر در سطوح عالی مدیریتی در ارگان های دولتی بودند که فرزندانی زیر سن 18 سال داشتند.یافته ها: برای سنجش روایی و پایایی داده های کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده و ازکمیته ی راهنما برای ارزی ابی و اج رای برنام ه ی مص احبه استفاده شده است. روش تحلیل مضمون براساس مدل براون وکلارک(2006) انجام گرفت. در مرحله تحلیل، 4 مضمون اصلی و 9 مقوله فرعی بدست آمد. مضامین اصلی شامل «نیازهای فردی»، «نیازهای ساختاری»، «نیازهای درون گروهی»، «بازنگری درقوانین» می شود. مقولات فرعی نیز شامل «توانمندی آموزشی»، « دریافت مشاوره»، «خدمات شهری»، «خدمات بهداشت»، « خدمات سازمانی»، «تغییرنگرش های اعضای جامعه»، «تغییر نگرش در خانواده»، «اصلاح در اجرای قوانین» و «ضمانت اجرای قوانین» است. نتایج: طبق نتایج بدست آمده نیازهای مادران شاغل باید علاوه بر سطح فردی در سطح ساختاری نیز در نظر گرفته شود. همچنین نیازها باید در بین گروه های عضویتی مادران ملاحظه شود و از سوی دیگر در حقوق مربوط به اشتغال زنان بازنگری صورت گرفته و قوانینی مناسب تر طراحی شوند.
بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
567 - 594
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
رابطه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه وتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از ضرایب همبستگی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت. سلامت معنوی در بین زنان متأهلی که کیفیت زناشویی خوبی دارند بالاتر بود.
مفهوم سازی مؤلفه های مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
717 - 741
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت، نقش بارزی در توسعه فعالیت های اقتصادی دارند؛ بنابراین باید در جهت ارائه سازوکارهایی برای تقویت نقش آنان در جامعه اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی مؤلفه های مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام گرفت. در این مطالعه، از پارادایم کیفی و روش نظریه بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور، فهرست زنان دارای کسب وکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنی وحرفه ای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده از روش گلوله برفی، با 21 نفر از زنان دارای کسب وکار در شهرستان بهبهان، مصاحبه های عمیق انفرادی انجام گرفت و درنهایت، اشباع نظری به عنوان نقطه کفایت نمونه گیری حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. نتایج نشان داد عواملی مانند دانش بازار، شرایط خانوادگی، ویژگی های فردی و شخصیتی، عامل اقتصادی، آموزش، سیاست های حمایتی، بحران های اقتصادی و تلاطم های محیطی، بر پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان مؤثر است. برمبنای نتایج این مطالعه، ارائه آموزش های کسب وکار به زنان، اتخاذ سیاست های حمایتی دولت و فرهنگ سازی در راستای حمایت از کسب وکارهای زنان، راهبردهای توسعه پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان بودند. یافته ها بیانگر آن بود که کاهش آسیب ها و مشکلات اجتماعی، توانمندسازی زنان و افزایش رفاه اجتماعی، از پیامدهای پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان به شمار می رود. یافته های این پژوهش، ضمن پرکردن شکاف مطالعاتی در خصوص ابعاد مدل پایداری کسب وکارهای زنان، چارچوبی قوی برای تحلیل پایداری کسب وکارهای زنان ارائه می کند.
ارزیابی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:این تحقیق با هدف ارزیابی ویژگیهای روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) انجام گرفت.روش: نمونه این پژوهش شامل 285 نفر (131 مرد و 154 زن) مرد و زن متاهل شهر شیراز در سال 1401-1402 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش علاوه بر مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) (فوران و همکاران، 2018)، پرسشنامه های طلاق عاطفی (گاتمن، 2008)، احساس مثبت به همسر (PFQ)(آلری و همکاران، 1975) و مقیاس سلامت روانی(بشارت، 1388) را به منظور بررسی روایی همزمان پرسشنامه مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) تکمیل نمودند. یافتهها: داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از روشهای آماری تحلیل عامل تاییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS) برای زوجین ایرانی از برازش قابل قبولی برخوردار است و شاخص برازش تطبیقی (40/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (97/0= CFI) مطلوب ارزیابی شدند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد. پرسشنامه از روایی همگرا و واگرای قابل قبولی برخوردار بود (01/0>p). نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان داد که مقیاس غرق شدگی عاطفی در رابطه زوجی (IPFS)، برای مطالعات پژوهشی در حوزه خانواده از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار است و استفاده از آن در پژوهش های حوزه خانواده به روانشناسان و مشاوران خانواده توصیه می شود.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
کلیشه های جنسیتی در گلستان و بوستان سعدی «براساس الگوی ترکیبی ماکیونس (2001) و تایلور (2003)»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
141 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کشف و فهم گفتمان های مسلط بر جامعه، دوره تاریخی یا گروهی خاص، بررسی و واکاوی کلیشه های جنسیتی است. کلیشه های جنسیتی تصاویری یکنواخت و قالبی درباره رفتارهای خاص زنان و مردان است که بدون بررسی و آزمون، ارائه و پذیرفته می شوند. ماکیونس (2001) و تایلور (2003) در این راستا الگویی ارائه داده اند که شامل هفت گویه اصلی و بنیادی راجع به کلیشه های جنسیتی است. ازآنجاکه سعدی یکی از ادیبان و اندیشمندان در حوزه های فرهنگی و اجتماعی قرن هفتم است،بررسی آثار او از منظر بازنمایی کلیشه های جنسیتی، دربستر ادبی، تاریخی و اجتماعی اهمیت دارد. بدین منظور در این پژوهش با توجه به الگوی مذکور، دو اثر مهم سعدی، گلستان و بوستان، مورد بررسی و تحلیل قرارمی گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد شش گویه از هفت گویه این الگو در گلستان و بوستان در قالب عبارات و حکایات مختلف بازنمایی شده اند و سعدی و جامعه او به این گویه ها نگرش مثبت دارند. زنان از این منظر ترسو، ضعیف، منفعل، مشارکتی، مطیع، وابسته، عاطفی، زیبا، ظریف، کم هوش و کم استعداد هستند. در مقابل مردان شجاع، قدرتمند، فعال، رقابتی، مستقل، زمخت، بی احساس، عقلانی، باهوش و زیرک هستند. نکته قابل توجه این است که این الگو برای قرن های متمادی در گفتمان جامعه ایرانی بازتولید شده است.
پدیدار شناسی کیفیت زندگی زناشویی کودک همسری با رویکرد کودک آزاری و راه های مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: کودک همسری پدیده ای اجتماعی- فرهنگی است که در نقاطی از کشور، زندگی دختران را متأثر نموده و منجر به بروز مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی بسیار می شود. هدف پژوهش حاضر پدیدار شناسی کیفیت زندگی زناشویی کودک همسری با رویکرد کودک آزاری و راه های مقابله با آن در شهر شیراز است.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر به شیوه کیفی، بر اساس تجزیه زیسته زنانی که این پدیده را تجربه کرده اند انجام شده است. تحقیق در جامعه زنان بین 18 تا 39 سال که اولین بار در سن کمتر از 18 سال ازدواج کرده اند انجام شد. پاسخگویان پس از آگاهی از اهداف پژوهش به صورت داوطلبانه در مصاحبه شرکت کرده اند و نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انجام پذیرفت. متن مصاحبه ها از روش تجزیه کدگذاری نظری تحلیل شد.
یافته های پژوهش:
یافته های پژوهش که حاصل استخراج از مصاحبه هاست، شامل شرایط علّی (کلیشه ای جنسیتی، عدم گزینش همسر، عدم آگاهی) است که مقوله بی قدرتی زناشویی به منزله پدیده اصلی ظهور یافت.
نتیجه گیری:
نتایج نشان می دهد که ازدواج در سنین پایین، زنان را با بی قدرتی در زمینه فردی و تعاملی در روابط زناشویی روبرو می کند. کنش آنان در مقابل مسئله بی قدرتی به شکل پنهان کاری، طلاق، سازگاری و سکوت اجباری رخ می دهد که از پیامدهای آن نیز می توان به دلزدگی زناشویی، عدم رضایت از زندگی، سرخوردگی، انزوای اجتماعی و طلاق عاطفی اشاره کرد.
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهش هایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای (1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقاله ها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرح واره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوری که، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکم بینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافته ها نشاندهنده آسیب های روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه می باشد.
تحلیل فرایند قانون گذاری در حوزه فعالیت های خانه داری زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله کارهای پژوهشی راهبردی با برد کلان است و پژوهشگران با یک سوال اصلی و سه سوال فرعی، به بررسی سیاست گذاری ها و قوانین موجود می پردازند. چهارچوب مفهومی مورد استفاده، فرانظری است. روش به کار گرفته شده برای بررسی و تحلیل قوانین موجود، تحلیل محتوای کیفی است که سیاست گذاری ها و قوانین کنونی را در سه سطح کلان، میانی و خرد، بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است توجه به زنان و بالطبع فعالیت های خانه داری زنان، مد نظر سیاست گذاران کشور قرار گرفته است؛ اما زمانی که به لایه های پایین تر در سطح قانون گذاری، عملیاتی کردن و پیاده سازی قوانین مراجعه می شود، از میزان قانون گذاری در چهارچوب خانواده محوری و اجرایی ساختن قوانین برای کلیه زنان خانه دار کاسته شده و در حد پیاده سازی برخی برنامه های حمایتی باقی می ماند. لذا پیشنهاد می شود قوانینی که به صورت راهبردی هستند، به سطوح میانی و خرد و قابل اجرا تبدیل شوند. همچنین محوریت خانواده در قانون گذاری، که از لوازم ثبات و استحکام نظام است و قوانین مقطعی و پراکنده نمی توانند راهکارهای مناسب باشند. از طرف دیگر، مد نظر قرار ندادن ضمانت اجرای قوانین، موجب شده است که قوانین به صورت جزیره ای تدوین شوند و به زوایای مختلف آن توجه نشود. بر این اساس، ضرورت دارد در قانون گذاری در حوزه کار خانگی زنان، تفکیک مناسبی صورت گیرد و به طور دقیق مشخص شود که قوانین، مربوط به کدام قشر از زنان هستند.