فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
107 - 121
حوزههای تخصصی:
صوفیه به عنوان گروهی با اوصاف و جاذبه هایی چون زهد و وارستگی و بعضاً دارای کشف کرامات و نیز معلومات دینی و اخلاقی قابل توجه از بعد نظری و فرهنگی جزو گروهای خاص جامعه محسوب می شوند. طبعاً سمت و سوی حرکت فکری و فرهنگی آنان می تواند یکی از شاخص های مهم وضعیت فکری و فرهنگی جامعه لحاظ گردد. از سوی دیگر، در ناحیه شیراز در دوره اسلامی، دست کم از آغاز قرن سوم هجری ما شاهد حضور و فعالیت یک جریان تصوّف شیعی و دست کم متشیّع هستیم که تقریباً همیشه فعّال بوده است. بر اساس این تحقیق آنچه به دست می آید این است که، شاخه های متعددی از صوفیه هستند که علاوه بر خرقه، سلسله مشایخ خود را به یکی از ائمه اطهار (ع) رسانده اند و بعضا با بیان کراماتی از امامان معصوم (علیهم السلام)، عشق و علاقه خود را به خاندان عترت ابراز نموده اند و در میان آنان چهره های برجسته ای به چشم می خورد که در خط فکری مردم اثرگذار بوده اند.هدف از این پژوهش، شناخت نقش صوفیه در گسترش تشیع در شیراز از آغاز تا ظهور صفویه است.این تحقیق به روش تاریخی (توصیفی– تحلیلی) انجام شده است و داده های تحقیق به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
زمینه ها و پیامدهای مشارکت نسل Z در تنش های سیاسی-اجتماعی ایران (1401 – 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
63 - 102
حوزههای تخصصی:
دگردیسی عمیق بینشی و کنشی در متولدان سه دهه اخیر و بازتاب آن در تنش های سیاسی و اجتماعی دهه اخیر ضرورت بازخوانی هویت، رفتار و مطالبات نسل جوان را اجتناب ناپذیر ساخته است. در راستای بررسی نسبت نسل z با این تحولات، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که چه زمینه هایی منجر به ترغیب نوجوانان و جوانان به کنش سیاسی گردیده و چه نتایجی بر آن مترتب است؟ در پاسخ، فرضیه پژوهش این است که تغییر نسل به دلایل متعدد اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی باعث گشایش پنجره ای متفاوت در برابر نسل جدید و زمینه ساز کنش گری سیاسی متفاوتی شده است که پیامدهای آن تابعی از نحوه مواجهه نظام سیاسی خواهد بود. در اثبات فرضیه، چارچوب نظری ترکیبی متشکل از نظریه «گسست نسل ها»ی کارل مانهایم و مفهوم «سیاست زندگی» آنتونی گیدنز به کار گرفته می شود و در پایان راهکارهایی جهت تعامل و اشتراک مسائل مبتلابه جامعه ایران با این نسل پیشنهاد می شود. داده های برآمده از رویکرد اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه توصیفی / تحلیلی سامان می یابد.
بررسی چگونگی اعمال حاکمیت بر قلمرو سایبری ملی به مثابه قدرت نرم در پرتو حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هم اکنون به طور گسترده ای پذیرفته شده است که اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی باید از جنبه های سخت تا جنبه های نرم این فضا را پوشش دهد. امروزه جنبه های سخت اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی با استفاده حداکثری از سخت افزارها و نرم افزارها به صورت فزاینده ای پیگیری می شود. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا اصول و قواعد حقوق بین الملل حال حاضر، با قاطعیت و شفافیت از اقدامات خصمانه سایبری که حاکمیت کشورها بر قلمرو سایبری را نقض می کنند، جلوگیری می نماید و این اصول و قواعد قابل اتکا در صیانت از حاکمیت کشورها بر قلمرو سایبری ملی هستند؟ این نوشتار با مرور و بررسی اسناد، اصول و قواعد حقوق بین الملل مرتبط با حاکمیت سایبری ملی که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی متون (ابزار نرم افزار مکس کیودا) انجام پذیرفته است نتیجه می گیرد، اصول و قواعد حقوق بین الملل حال حاضر از کارایی و توانایی لازم در صیانت از حاکمیت سایبری کشورها برخوردار نیست و عموما اقدامات ناقض حاکمیت سایبری ملی با شدت متوسط و کم (اعم از: توسل به زور، مداخله غیرمجاز و ...) فاقد پیگرد قانونی هستند. از این رو به منظور اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی، ناگزیر به کاربست دو راهکار قلمروگذاری و مرزبانی موثر از فضای سایبری کشور در عرصه ملی و همچنین دیپلماسی سایبری، همکاری و هماهنگی با کشورهای همسو با هدف تبیین مواضع تقویت کننده حاکمیت سایبری در عرصه بین المللی هستیم.
فراتحلیل پژوهش های مرتبط با خشونت سیاسی - قومی: بازه زمانی 1386 الی 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت سیاسی - قومی حاصل توسعه و تغییرات اجتماعی ناگهانی، ناهمگون و بی سازمان کننده ای است که به ظهور بی سازمانی اجتماعی و آنومی چندبعدی انجامیده و در گذار با ایجاد شکاف اجتماعی، کژ کارکردی نهادی، فاصله اجتماعی قومی و تقابل هویتی کلان - خرد (فشارهای ساختاری) و عوامل رسانه ای (تحریک رسانه های خارجی، تبلیغات رسانه ای، فعالیت فرقه ای هدایت شده) ظهور، تداوم و شدت آن را تعمیق می بخشد. بر این اساس هدف اصلی تحقیق، مطالعه عوامل مؤثر بر خشونت سیاسی - قومی با شیوه فراتحلیل در بازه زمانی سال های 1401-1386 است. روش فراتحلیل بوده که با حجم نمونه 20 سند، به روش نمونه گیری هدفمند با رعایت ملاک های ورود و خروج انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که عوامل فرهنگی (تعلق خرده فرهنگی، تحریک رسانه ای، سرمایه فرهنگی، تعلق مذهبی)، اجتماعی (انزوای اجتماعی، هویت ملی، احساس تبعیض، احساس محرومیت و ناکامی)، سیاسی (انسجام سیاسی، مشارکت سیاسی، اعتماد سیاسی، فرهنگ سیاسی پایین)، روانی (احساس منزلت قومی، تنش و اختلاف قومی، احساس بیگانگی، تحریک هویت قومی) و عوامل زمینه ای (تحصیلات، درآمد، طبقه اجتماعی) در خشونت سیاسی - قومی مؤثر بوده است.
فرآیند و پیامدهای تصویب و اجرای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین مناقشه های سالیان اخیر بین حوزه آموزش وپرورش و دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران تهیه، تصویب و اجرایی شدن سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش است. این مهم به عنوان سندی بالادستی برای تغییر و تحول در نظام تعلیم و تربیت توسط بالاترین مقامات اجرایی دولت تهیه و تصویب شده است. هدف این تحقیق بررسی فرایند تصویب و اجرای سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش با اتخاذ رویکرد انتقادی دولت در جامعه «جوئل میگدال» بوده است. رویکرد مذکور ضمن ارائه شواهدی تجربی و انجام تحقیقاتی میدانی، به فرآیند اتخاذ تصمیمات دولتی و اجرای آن ها با دیدگاه دیگری به جز دیدگاه حاکم وبری می پردازد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته در جهت جمع آوری داده ها همچنین با استفاده از فن تحلیل مضمون جهت تحلیل مصاحبه ها انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، همان طور که نظریه میگدال پیش بینی می کند، دولت جمهوری اسلامی ایران یک تشکیلات یکپارچه ای که به راحتی بتواند قوانین مصوب خود را اجرایی کند، نیست، بلکه هم در درون (ترجیحات سلیقه ای مقامات اجرایی، ناهماهنگی بین دستگاهی و...) و بیرون آن متأثر از ساختار جامعه شبکه ای (نفوذ گروه ها و جریان های سیاسی اجتماعی و...) رقابت ها و اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد که این امر مانع از اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و اسناد و قوانین مشابه می گردد.
جایگاه میانجی گری در سیاست خارجی عمان در پرتوی دیپلماسی دولت کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
137 - 177
حوزههای تخصصی:
دولت ها در نظام بین الملل کنونی را می توان برحسب قدرت به قدرت های بزرگ، قدرت های میانه و دولت های کوچک تقسیم کرد. در این میان، دولت های کوچک دارای برخی ویژگی های متمایز هستند. سلطان نشین عمان یکی از این دولت هاست. این دولت در دوران «سلطان قابوس بن سعید» (2020-1970) سیاست خارجی متمایزی را بر پایه میانجیگری اتخاذ کرده و حتی پس از مرگ وی نیز همین رویه را ادامه داده است. در این چارچوب، سؤال پژوهش حاضر این است که چرا میانجی گری در دوران سلطان قابوس نقش محوری در سیاست خارجی عمان در قبال تحولات منطقه ای در غرب آسیا داشته است؟ در پاسخ به این سؤال، با بهره گیری از چارچوب مفهومی دیپلماسی دولت کوچک و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی-کیفی، استدلال می شود که محدودیت های قدرت عمان به عنوان دولت کوچک باعث تمایل عمان به میانجی گری در سیاست خارجی در قبال تحولات منطقه ای در غرب آسیا شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرصت های سیاست خارجی عمان برای جمهوری اسلامی ایران به مراتب بیش از چالش های آن است، به گونه ای که این سلطان نشین می تواند از فشارهای منطقه ای و بین المللی کنونی بکاهد و رفتار دشمنان و رقبای کشور را تعدیل نماید.
تنازع گفتمانی و برتری اسلام سیاسی در فرایند انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
75 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش جامعه شناختی نگاشته می شود که چه دلایلی باعث برتری گفتمان اسلام گرایی در فرایند مبارزات منتهی به انقلاب اسلامی ایران شد. در فضایی که گفتمان های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم هم حضور موثری داشتند، اسلام گرایی چگونه توانست نظام معنایی خود را به عنوان گفتمان هژمون تثبیت کند. در این راستا نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به عنوان مبنای نظری و روش شناختی این نوشتار مورد استفاده قرار گرفته شده است. چرا که نظریه تحلیل گفتمان، انطباق بیشتری با ماهیت موضوع داشته و تبیین دقیق تری از آن ارائه می دهد. از این منظر، اسلام گرایی به عنوان یک گفتمان در نظر گرفته شده که در راستای مبارزه با گفتمان حاکم پهلوی و برقرار کردن نظام معنایی خود، ایدئولوژی های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم را به حاشیه برده و خود به عنوان پیروز بلامنازع نبرد انقلابی شناخته شده است. این پژوهش علت اصلی برتری گفتمان اسلام گرایی در منازعه با گفتمان های رقیب را توانایی امام خمینی در ساماندهی گفتمانی فراگیر می داند که اکثر مفاهیم گفتمان های ملی گرایی لیبرال و مارکسیسم در آن گنجانده شده و با خلق فضای استعاری و پوشش دادن طیف وسیعی از خواسته های انقلابیون، موجودیت گفتمان های رقیب را به چالش کشیده است.
ایدئولوژی و عمل گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی دوره حسن روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
235 - 265
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی استراتژی طراحی شده به وسیله سیاست گزاران یک کشور در مقابل سایر دولت ها و بازیگران بین المللی برای رسیدن به اهداف ملی و تامین منافع ملی است. تأمل در رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از وجود هنجارها، اصول و اهداف ایدئولوژیکی وعمل گرایی بسیاری حکایت دارد که طی دهه های اخیر بروز یافته است. سیاست خارجی عمل گرایانه با پذیرش واقعیت های موجود، بدنبال استفاده حداکثری از فرصت ها در راستای منافع ملی کشور است. پژوهش حاضر بدنبال پاسخی برای این سوال است که جایگاه و نقش ایدئولوژی و عملگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت حسن روحانی چگونه بوده است؟ و کدام یک از این دو از اصالت و وزن بیشتری برخوردار بوده است؟ دراین راستا روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی- تاریخی و باتکیه بر منابع و اسناد کتابخانه ای می باشد. نتایج این پژوهش نشان داده است در دولت روحانی، هسته سخت رفتار سیاست خارجی ایران براساس ترجیحات ایدئولوژیک مهمترین عامل در تعیین راهبردها و سیاست های ایران در حوزه روابط خارجی است. دولت روحانی در این مورد متأثر از دال متعالی خود، گرایش به اعتدال داشته و باوجود اینکه گفتمانی اسلامی بوده وعناصر آن برپایه ارزش ها و اصول انقلابی ایران شکل گرفته است، تدبیر خردگرایانه و متوازن خود را که مبتنی بر نتیجه-گرایی است، به منظور شالوده شکنی ساختار نظام بین الملل به کار بسته است.
The implication of the Islamic theory of Fitrah in international regimes: power, interests and pride(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The way we look at international institutions has always been one of the most controversial issues in the field of international relations, and after the Islamic Revolution, Iran's foreign policy took a new approach to international institutions. In addition, with the recent withdrawal of the United States from several international treaties, including the Iran nuclear deal (JCPOA) under Trump Administration the issue of international regimes and their effectiveness has gained new political and intellectual significance. The question of the present article is what are the determining factors in the formation of international regimes, their efficiency and permanence? The hypothesis is that the three factors of power, interests, and pride simultaneously play a role in the creation, efficiency, and permanence of regimes. This article examines three major approaches to the definition of international regimes, each of which emphasizes one of the factors of power, interests, and ideas, and concludes that one-factor explanations can not provide a deep understanding of the formation and functioning of regimes. Therefore assuming that difference between propositions of the studied approaches are does not necessarily mean that they are inconsistent, we Introduce a multivariate approach that goes beyond the mere integration of the perspectives under consideration, combining the three factors into a general analytical framework and Using Islamic thought, we have considered Fitrah along with the two stimuli of fear and profit as the third side of the triangle of fundamental stimuli in determining the behavior of international actors.
The Prospect of Processing a Religious Theory in International Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, the debate over whether religion and religious actors can be influential in various political levels seems to be over and unnecessary. Rather, the discussions of experts are now focused on the question of how religion should be treated and interpreted. Is religion in international relations an object that can be examined and explained by various IR theories, or can religion itself act as a subject and provide an independent perspective and worldview in the form of a scientific theory for understanding and interpreting the world? In response to this question, there are two views among experts that will be discussed in this article. Some believe that it is possible to address religion in the form of existing IR theories, and others argue for the need to process independent theories by emphasizing the inadequacy of existing theories when referring to religion. While accepting the second view, this paper proposes that in the current state of IR discipline and given the inherent failure of existing theories of this knowledge to understand and interpret the behavior of religious actors caused by fundamental meta-theoretical differences, it is completely possible to develop a religious theory that can provide researchers with an independent perspective and worldview. This hypothesis, if proven, would underpin the formation of the religious theory of International Relations.
تحلیل تحول های ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
551 - 576
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیک خاص در منطقه غرب آسیا و اتخاذ سیاست استکبارستیزی و مقابله با قدرت های سلطه جو، همواره در نوک پیکان سیاست های تهاجمی این کشورها قرار داشته است. دراین راستا قدرت های رقیب تلاش کرده اند تا به نوعی مزیت های برتری ساز، ایران را تضعیف کنند. در این پژوهش نویسنده با استفاده از نظریه بحران ژئوپلیتیک، به این سؤال پرداخته است که: تحولات ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی ایران چه تأثیری بر جایگاه کشور در منطقه و فرامنطقه در افق 1404 دارد؟ با بررسی عوامل هشت گانه ژئوپلیتیکی تنش زا (عوامل سیاسی، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر، هیدروپلیتیک، زیست محیطی، فضای مجازی و سرزمین)، 21 حوزه ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی ایران شناسایی و نشان داده شده که قدرت های رقیب به دنبال آن هستند تا با اجرای سیاست هایی همچون دامن زدن به خصومت ایران و اعراب در منطقه، تغییر خطوط انتقال انرژی از مسیر ایران، حذف یا کاهش اهمیت ایران در تأمین انرژی جهان، تضعیف فرهنگ و جبهه مقاومت، بروز و ظهور مناقشه های مرزی و سرزمینی، دامن زدن به مسائل زیست محیطی و اجرای جنگ شناختی؛ قدرت ایران را در استفاده از مزیت های ژئوپلیتیکی اش کاهش دهند.
مقایسه تطبیقی سازمان اطلاعات پلیس ایران و کشور ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
151 - 167
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مقایسه تطبیقی سازمان اطلاعات پلیس ایران و ترکیه پرداخته است. تحقیق حاضر، پژوهشی کاربردی است که در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه آماری در بخش کتابخانه ای، اسناد ده سال اخیر سازمان های اطلاعات پلیس دو کشور و مشارکت کنندگان در بخش میدانی، معاونین و رؤسای ادارات آگاه به موضوع در سازمان اطلاعات فراجا، پلیس بین الملل فراجا، پلیس مبارزه با مواد مخدر فراجا و افسران رابط جمهوری اسلامی ایران در کشور ترکیه بوده اند. تطبیق اسناد دو سازمان موردمطالعه به صورت کاملاً هدفمند و بر اساس سه مؤلفه ساختار، محتوا و زمینه با بهره گیری از مدل سه شاخگی صورت پذیرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل محتوای جهت دار اسناد و مصاحبه ها بود. یافته ها نشان داد وجوه اشتراک دو سازمان اطلاعاتی پلیس کشورهای موردمطالعه، در شاخص های سلسله مراتب اختیارات، نوع اقدامات و اهداف مشترک و وجوه افتراق در رسمیت، تخصصی بودن، تقسیم کار، پیچیدگی، تمرکز، حرفه ای بودن، اندازه تکنولوژی، محیط، استراتژی، فرهنگ سازمانی و رشد و بلوغ است. نتایج نشان می دهد سازمان اطلاعاتی پلیس ایران می تواند با شناخت نقاط ضعف و تقویت آنها که بیشترحول محور کمبود نیروی انسانی و کم رنگ بودن استفاده از فناوری است و تقویت روحیه اعتقادی که همان نقطه قوت این سازمان است، موفقیت های به سزایی را کسب کند.
ارائه مدل شایستگی های رفتاری مدیران در تراز انقلاب اسلامی مبتنی بر دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
5 - 32
حوزههای تخصصی:
موضوع مدیران و رفتار آنان در نظام اسلامی یکی از مسایل مهم کشور است که ارائه مدل مطلوب و کارآمد برای آن نیازمند پژوهش در منابع اسلامی است. پژوهش در سیره نظری و عملی آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) به عنوان الگویی جامع از یک مدیر عالی و رهبر دینی موفق می تواند گامی مهم برای اصلاح رفتار و سبک مدیریت و رهبری مدیران بر اساس معیارهای اسلامی باشد، لذا هدف از انجام پژوهش این است تا یک الگوی بومی و دینی برای رفتار مدیران کشور، از طریق واکاوی دیدگاه های رهبر معظم انقلاب به عنوان یک شاخص، استخراج و ارائه شود. این پژوهش از نوع بنیادی می باشد و از شیوه ی تحلیل مضمون استفاده شده است و از سخنرانی های ایشان بین سالهای 1368 الی 1400، بیاناتی که در مورد رفتار مدیران و یا شایستگی های مدیران بوده، انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. درنتیجه از میان 599 سخنرانی استخراج شده در قالب 89 کد باز، 25 مضمون محوری و 9 مضمون گزینشی طبقه بندی شده، مفاهیمی با عنوان آراستگی به فضائل اخلاقی، آزاداندیشی، مسئولیت پذیر، مردمی بودن، قانون گرایی، مقتدر، ساده زیستی، تحولگرا، رفتار جهادی از جمله شایستگی های اصلی رفتاری مدیران می باشد که در غالب یک مدل ارائه گردید. در نتیجه انتظاراتی را که مقام معظم رهبری از مدیران با توجه ماهیت نظام و احکام اسلامی و همچنین ضرورت و اهمیت پیاده سازی دستورات دینی دارند، به نحوی است که باید مورد توجه مدیران و خط و مشی گذاران قرار بگیرد.
معامله با حق استرداد در حقوق ایران و نظام حقوقی کامن لا (انگلیس و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
153 - 170
حوزههای تخصصی:
همزمان با وضع قانون مدنی ایران، مبحثی تحت عنوان بیع شرط در مواد 458 تا 463 آن گنجانده شده بود، با وضع مواد 33 به بعد قانون ثبت موضوعی با عنوان «معامله با حق استرداد» جای خود را به بیع شرط داد که اثر تملیکی را از آن گرفته و عملاً بیع شرط منسوخ شد. سؤالی که این پژوهش در پی پاسخ به آن می باشد این است که با توجه به اینکه معامله با حق استرداد اثر تملیکی را از بیع شرط گرفته است وضعیت تملیکی یا غیرتملیکی بودن بیع شرط در نظام حقوقی کامن لا چگونه است؟ روش مطالعه و تحقیق در این مقاله به صورت تحلیلی، توصیفی می باشد. هدف از نگارش این مقاله پاسخگویی با مطالعه تطبیقی به وضعیت تملیکی یا غیرتملیکی بودن بیع شرط است. آنچه که به عنوان نتیجه این پژوهش حاصل گردیده است این است که معاملات با حق استرداد که به معاملات شرطی نیز موسوم است، در نظام حقوقی کامن لا به نهاد رهن شباهت دارد، البته تا قبل از اینکه تملیکی بودن از این معاملات سلب شود. آمریکا، "معامله با حق استرداد"، در قالب رهن و قرارداد وام مسکن، شناخته می شود
تأثیر شاخص های حکمرانی خوب بر وقوع درگیری مسلحانه داخلی: مطالعه کشورهای صادرکننده نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
193 - 222
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا اثر کیفیت نهادی بر وقوع درگیری مسلحانه داخلی در کشورهای برخوردار از درآمدهای نفتی مورد بررسی تجربی قرار گیرد. به این منظور اثر حکمرانی خوب و مؤلفه های اصلی تشکیل دهنده آن (به عنوان شاخص های اندازه گیری کیفیت نهادی) در کنار فراوانی منابع نفتی بر وقوع درگیری مسلحانه داخلی 68 کشور صادرکننده نفت طی دوره زمانی 2019-1995 مورد بررسی تجربی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که در قسمت توصیف از روش اسنادی استفاده شده و بخش تحلیل متکی بر مفاهیم اقتصادسنجی است. نتایج تجربی با استفاده از مدل لاجیت نشان می دهد که طی دوره زمانی مورد بررسی، فراوانی منابع نفتی دارای تأثیر مثبت و معنادار و شاخص های حکمرانی خوب دارای اثر منفی و معنادار بر درگیری مسلحانه داخلی بوده است. در ضمن، در حضور شاخص های حکمرانی خوب، اثر مثبت فراوانی منابع نفتی بر درگیری مسلحانه داخلی، کاهش می یابد. علاوه بر این، در بین مؤلفه های تشکیل دهنده شاخص حکمرانی خوب، مؤلفه شفافیت و ثبات سیاسی نسبت به سایر مؤلفه های آن، بیشترین اثرگذاری را در کاهش وقوع درگیری مسلحانه داخلی و همچنین کاهش اثرگذاری مثبت فراوانی منابع نفتی بر درگیری مسلحانه داخلی در کشورهای مورد مطالعه داشته است. بر اساس نتایج تجربی به دست آمده، مهم ترین توصیه سیاستی این مقاله، فراهم سازی بسترهای لازم در جهت الزامات تحقق حکمرانی خوب در کشورهای صادرکننده نفت به منظور کاهش وقوع درگیری های داخلی و نفرین سیاسی منابع می باشد.
Ukraine War as Fought on Iran’s X
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۳, summer ۲۰۲۳
573 - 607
حوزههای تخصصی:
When the war broke out in Ukraine, this eastern European country started a successful resistance that pinned down the Russian army in many regions and created a stalemate that has sparked a war of attrition not only in Ukraine, but also on social media territories in other political spheres. This study investigates the way in which Ukraine war is represented -or to be more precise, fought- in the Iranian X. Data mining methods were employed to search, find and extract posts including “Ukraine war” -or “جنگ اوکراین” in Persian. Our main question was, how did Iranian X users position themselves with regard to war in Ukraine? Using Python, a popular social media research tools, 2027 relevant posts were extracted to show the way in which Iranian users position themselves with regard to Ukraine war. Results revealed that the two Iranian main political factions -namely Reformists and Fundamentalists- see this war not as a war of other countries, but that of their own. The pro-Western Reformists favor the Ukrainian side of the war and the pro-Eastern Fundamentalists favor the Russian side of the war. They fight on social media as though the Ukrainian war is their own war.
بررسی مقایسه ای جایگاه جامعه مدنی پس از انقلاب تونس و مصر
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
78-102
حوزههای تخصصی:
خیزش های مردمی که در اواخر سال 2010 در تونس شروع شد و بزودی چندین کشور عربی را هم در برگرفت، سبب دگروگونی عظیمی در ساختار این کشورها شد. تونس و مصر که در کانون این اعترضات قرار داشتند، با حکومت های مادام العمری زین العابدین بن علی و حسنی مبارک خداحافظی کرده و مسیر جدیدی پیش روی جامعه و حکمرانی در این دو کشور ایجاد شد. این پژوهش درصدد بررسی نقش جامعه مدنی در دوران پس از انقلاب در تونس و مصر است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان کاکرد جامعه مدنی در این دو کشور را با هم مقایسه کرد؟ در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و نظریه جامعه مدنی هابرماس بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از لحاظ تاریخی جامعه مدنی هم در تونس و هم در مصر دارای یک پویایی نسبی بوده است، با این حال، ریشه های جامعه مدنی در تونس عمیق تر از مصر است. در دوران بعد از انقلاب، جامعه مدنی تونس نقش میانجی و حل اختلاف میان گروه های سیاسی را ایفا کرد، به علاوه در بحران های ایجاد شده برای تونس، این جامعه مدنی از انسجام و استحکام لازم برای حل مشکلات برخوردار بود. اما جامعه مدنی در مصرِ پس از انقلاب، به یک طرف منازعه تبدیل شد و با تثبیت جنبش تمرد، فرصت مطلوبی برای کودتای نظامیان ایجاد کرد. به علاوه برخلاف تونس، جامعه مدنی چه قبل از کودتای سال 2013 و چه بعد از کودتا، دچار پراکندگی و عدم انسجام بود.
داوری سیاسی قابلیتی- فضیلتی در اندیشه «مارتا نوسبام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
29-61
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مطرح شده در فلسفه سیاسی متأخر، بازاحیای مفهومی زبانی با عنوان «داوری سیاسی» است. داوری سیاسی را می توان بیان ادراک و دریافتِ خود از یک رخداد یا وضعیتی سیاسی در نظر گرفت. بر مبنای این تعریف، ذاتِ امر سیاسی بر مبنای سخن، تصمیم و داوری در زندگی سیاسی تعریف می شود. داوری سیاسی به لحاظ تاریخی/ مفهومی، دو تحول عمده را پشت سر گذاشته است. یکی در قالب هیبتی افلاطونی و پیروی از معیارهای از پیش تعیین شده (ایده محوری) و دومی در قالب چهره ارزش زدایانه از عالم سیاست و کانونی سازی برداشت، تفسیر و منفعتِ انسان به عنوان معیار همه چیز (نسبی گروی). رویکرد هنجاری نوسبام، نوع سوم و متمایزی از داوری را با عنوان «قابلیتی- فضیلتی» مطرح می کند. از این رو این سؤال مطرح می شود که داوری سیاسی در اندیشه نوسبام، چه ماهیتی دارد و جایگاه امر «قابلیتی- فضیلتی» در آن کجاست؟ داوری سیاسی در نگاه او از یکسو با «احساسات و عواطف سیاسی ارزشمند و فضیلتی» مرتبط است و از سوی دیگر با «رهیافت قابلیت» در معنای آنچه شهروندان می توانند و باید انجام دهند. از این حیث نوسبام با مطرح کردن لیبرالیسم سیاسی در مقابل لیبرالیسم جامع، درصدد نقد داوریِ استانداردمحور و غیرهنجارگرایانه است و از سوی دیگر مخالف با تحمیل آن داوری ها بر موقعیت های تصمیم گیری سیاسی شهروندان است.
تاثیرپذیری نظریه پردازی روابط بین الملل از سیاست خارجی امریکا: مطالعه موردی مقالات ایرانی 1398- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
179 - 218
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه جامعه دانشگاهی روابط بین الملل در دهه های اخیر تلاش کرده تا بدون حذف، تغییر بنیادی و با تکیه بر رویکرد «روابط بین الملل جهانی» بر وسعت دید نظریه پردازی جریان اصلی بیفزاید، به موازات شاهد تلاش نظریه پردازان ملی گرا برای ایجاد نظریات بومی هستیم که با قدرت گرفتن جریان فکری- حاکمیتی «خودیاری گرا» این روند تشدید شده است؛ اما نظریه پردازی بومی تا امروز موفق به کسب جایگاه و هویت دانشگاهی مستقل نشده و مورد استقبال پژوهشگران قرار نگرفته است که این عدم شکل گیری را برخی به عملکرد جریان اصلی روابط بین الملل نسبت می دهند. در جریان اصلی نیز برخی نقش روابط بین الملل امریکایی را پررنگ تر دیده و بر تاثیرگذاری عمیق امریکا در فرآیند نظریه پردازی تاکید دارند. مبنای این استدلال، پذیرش نقش «چیره طلبانه بین المللی» امریکا می باشد که موجب تولید و مدیریت وقایع بین المللی متعدد دانسته شده که در نهایت برای پژوهشگران بومی گرا نیز چاره ای جز انتخاب مسائل و تحلیل از منظر تاثیرگذاری عمیق سیاست خارجی امریکا باقی نگذاشته است. در اینجا بحث روند مشروعیت یابی از طریق امکان اجرایی شدن نظریات، موضوع مهمی است که «سندروم کیسینجر» را در اندیشمندان غیرامریکایی تشدید می نماید. در این پژوهش 500 مقاله علمی- پژوهشی از میان مقاله های منتشر شده در سال های 1398، 1399 و 1400 مجلات علمی- پژوهشی روابط بین الملل ایران مورد بررسی و تاثیرگذاری امریکا بر ادبیات روابط بین الملل ایرانی مورد واکاوی قرار گرفته است.
Public Diplomacy in Post-Truth Era(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
247 - 283
حوزههای تخصصی:
Advancements in technology and the pervasive influence of internet and social media on individuals have propelled societies into post-truth era. This epoch is characterized by distinct features that have brought about significant changes in both societal dynamics and communication methods. Notably, the emergence and proliferation of social media and internet have played a key role in shaping and exacerbating these changes. Given that information dissemination and communication via internet and social media platforms now constitute a substantial component of contemporary public diplomacy practices, the realms of public diplomacy and post-truth share commonalities in terms of platforms used, target audience, and content delivered to them. Consequently, alterations in these factors within the post-truth era have a discernible impact on the field of public diplomacy. This study aims to investigate and analyze this impact, using grounded theory method to propose a novel analytical model for assessing public diplomacy activities within the framework of post-truth era. An examination of how these factors are applied in the realm of public diplomacy reveals a notable shift in policies and practices, from traditional objective of cultivating a positive image, towards a more assertive approach. This study introduces this new approach as a theoretical framework, termed "Antagonistic Public Diplomacy".