فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاومت اسلامی مهمترین راهبرد نظام جمهوری اسلامی است اما چنان که شایسته است در ساحت نظریِ آن پژوهش نشده است. مقاله حاضر با هدف تحکیم بنیان نظری مقاومت اسلامی تلاش نموده است با مراجعه به نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید کننده اندیشه های سیاسی اجتماعی در مکتب تشیع (منبع) طرح کلیِ مقاومت در اسلام را از منظر معارف علوی نمایان سازد.(هدف) در این راستا، به نظر آمد کلان نظریه فلسفه تاریخی امام علی (ع) به عنوان بستری نظری برای شناخت نظریه مقاومت عمل می کند و برای شناخت عمیق و صحیح نظریه مقاومت از منظر امام علی (ع)، ناچار باید ارتباط آن را با نظریه فلسفه تاریخی ایشان مورد شناسایی قرار داد.(مسأله) با کاربست روش تحلیلی و استنباطی و اکتشاف ترابط مضمونیِ داده های پژوهش (روش) این رهآورد حاصل شد که امام علی (ع) تاریخ را هدفمند و قانون مند و سنن الهیِ حاکم بر تاریخ را تنها میزانِ معتبر برای تحلیل تاریخ می دانند. تاریخ دو گونه حرکت خطی و دورانی دارد. حرکت دورانی تاریخ ما بین پهنه ی سقوط یا جاهلیت و عرصه ی صعود یا عقلانیت معنا می یابد. مقاومت عنصر تعیین کننده در خروج جامعه از جاهلیت و ورود به عرصه عقلانیت و استمرار حیات در این حالت است و ترک مقاومت زمینه سازِ حرکت تاریخیِ نزولی جوامع و بازگشت به جاهلیت است.(یافته ها)
Public Diplomacy in Post-Truth Era(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
247 - 283
حوزههای تخصصی:
Advancements in technology and the pervasive influence of internet and social media on individuals have propelled societies into post-truth era. This epoch is characterized by distinct features that have brought about significant changes in both societal dynamics and communication methods. Notably, the emergence and proliferation of social media and internet have played a key role in shaping and exacerbating these changes. Given that information dissemination and communication via internet and social media platforms now constitute a substantial component of contemporary public diplomacy practices, the realms of public diplomacy and post-truth share commonalities in terms of platforms used, target audience, and content delivered to them. Consequently, alterations in these factors within the post-truth era have a discernible impact on the field of public diplomacy. This study aims to investigate and analyze this impact, using grounded theory method to propose a novel analytical model for assessing public diplomacy activities within the framework of post-truth era. An examination of how these factors are applied in the realm of public diplomacy reveals a notable shift in policies and practices, from traditional objective of cultivating a positive image, towards a more assertive approach. This study introduces this new approach as a theoretical framework, termed "Antagonistic Public Diplomacy".
آسیب شناسی ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای همسایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
143 - 172
حوزههای تخصصی:
ایران باوجود داشتن ارزش ها و انگاره های فرهنگی مشترک با دیگر کشورهای همسایه در بکارگیری دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی با چالش جدی مواجه است. همین ضعف ها موجب شده است بازرگانان نیز برای یافتن مسیر های جدید صادراتی؛ با چالش هایی مواجه باشد. بررسی های این پژوهش از منابع رسمی بر پایه آماری سال 2019 نشان می دهد صادرات ایران به کشور های همسایه، نامتوازن و کمتر از ظرفیت های آن است. این مطالعات نشان می دهد ایران تنها 1.76 درصد( یک و هفتادوشش صدم درصد) نیاز وارداتی 15کشور همسایه را تأمین می کند. این سهم تجارتی نشان دهنده ی فاصله زیاد با اصول تجارت جهانی با همسایگان است. به نظر می رسد با تقویت دیپلماسی رسانه ای و فرهنگی در کنار سایر مؤلفه های اقتصادی، سهم تجاری ایران در کشورهای همسایه را ارتقاء داد. برای آسیب شناسی ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در مناسبات اقتصادی و تجاری ایران با کشو رهای همسایه در این مقاله با تکیه بر مبانی نظری نهادگرایی نئولیبرال، موضوع بررسی شده است. فرض بر این است که اتخاذ مدلی از دیپلماسی اقتصادی نوین که هم زمان به تبادل فرهنگی با مؤلفه های دیپلماسی فرهنگی، ارتباطات صلح گرا با مؤلفه های دیپلماسی رسانه ای و سیاست خارجی اقتصادمحور با مؤلفه های دیپلماسی اقتصادی توجه کند، موجب گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری ایران در کشورهای همسایه می گردد. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف، «کاربردی» و ازنظر روش«توصیفی- همبستگی» و«علی- ارتباطی» است.
سیاست خارجی دونالد ترامپ درخاورمیانه وتاثیرآن برکاهش تنش بین رژیم صهیونیستی و عربستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
97 - 124
حوزههای تخصصی:
دکترین سیاست خارجی دولت ترامپ مبتنی برسه رکن نخست آمریکا،نظامی گری وناسیونالیسم اقتصادی بود که برپایه ی آن،کشورها به عنوان اهداف بالقوه ای برای تعامل وتلاش برای تاثیرگذاری درجهت سازگاری بامنافع ملی ایالات متحده آمریکاتلقی می شوندودراین رهیافت نقش متغیرهای تاثیرگذاربرسیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه وهم چنین تاثیرآن ها برمناسبات بین عربستان ورژیم صهیونیستی ازاهمیت خاصی برخوردار است،که مقاله حاضر برآن است درچارچوب نظریه های نئورئالیسم وملی گرایی اقتصادی وکاربست روش توصیفی فرآیند سیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه ومؤلفه های کلیدی واثرگذاربرآن را تبیین،و باروش تحلیلی ارتباط سیاست خاورمیانه ای آن با کاهش تنش بین این دو رژیم را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که داشتن دشمن مشترکی به نام ایران،محورمقاومت اسلامی،بیداری اسلامی وتوافق هسته ای ایران باکشورهای1+ 5مؤلفه های کلیدی وتاثیرگذاربرکاهش تنش بین عربستان ورژیم صهیونیستی راتشکیل می دهند و سران آن ها با برسازی ایران به عنوان تهدیدمشترک کشورهای عربِ سنی منطقه و رژیم صهیونیستی ،درصدد انتقال کانون بحران از نزاع عربی- اسرائیلی به نزاع شیعه – سنی بودند.
توسعه مدل پیش بینی عوامل اثرگذار در دوره های تربیتی -آموزشی نظامی با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
37 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی نتایج فعّالیت های کیفیت بخشی، از دغدغه های مسئولین دانشگاه های افسری نیروهای مسلح است. مقاله حاضر با بهره مندی از قابلیت های شبکه عصبی مصنوعی و با توجه به دغدغه مذکور، به ارائه مدلی برای پیش بینی روند نتایج عوامل اثرگذار در فعّالیت های تربیتی-آموزشی نظامی یکی از دانشگاه های افسری پرداخته است.
روش پژوهش: جامعه آماری، کلیه افسران جوان تحت آموزش در اردوی رزم در کوهستان دانشگاه مورد مطالعه (از سال 1397 تا 1401) است. ابتدا، داده های مربوط به عوامل و سنجه های فعّالیت های تربیتی-آموزشی اردوی رزم در کوهستان برای دوره زمانی پنج ساله یادشده گردآوری شد. در گام بعدی پیش پردازش داده ها انجام و با استفاده از الگوریتم IRNN پیشنهادی و کدنویسی آن در پایتون، به ساخت مدل و صحت سنجی آن پرداخته شد.
یافته ها: با بهره مندی از مدل ساخته شده و داده های موجود وضعیت کیفیت عملکرد آموزشی اردوگاه در دوره بعد پیش بینی شد.
نتیجه: با ادامه سیاست های کنونی، تمامی عوامل به غیر از عامل«روزآمدی سطح دانش و مهارت کادر آموزشی» از روند صعودی برخوردار خواهند بود. می بایست برنامه ریزی صحیحی در راستای روزآمدسازی سطح دانش و مهارت کادر آموزشی موثر در فعّالیت های آموزشی، انجام داد.
بازنمایی ناآرامی های شهریور و مهر ۱۴۰۱ ایران در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مطالعه موردی: شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
237 - 264
حوزههای تخصصی:
بازنمایی اعتراضات در رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار بر افکارعمومی در بزنگاه های حساس اجتماعی و سیاسی است. یکی از این مصادیق، ناآرامی های است که در اعتراضات 1401 در ایران شکل گرفت. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه بازنمایی این ناآرامی ها در تلویزیونی بی بی سی فارسی است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون، برنامه های تلویزیونی این شبکه را در فاصله زمانی 25 شهریور تا 18 مهر 1401 بررسی کرده است. از مجموع برنامه های مربوطه، برنامه های 60 دقیقه، به عبارت دیگر، صفحه 2، بلور بنفش و ویژه برنامه پرگار این شبکه با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تحلیل مضمون بررسی شد. بی بی سی، ناآرامی های 1401 ایران را اعتراضاتی اصیل، دارای ایدئولوژی، سراسری و هدفمند، بازنمایی کرده است. تمرکز بر شکاف قومیتی، بهره برداری از معترض بودن شهرهای مرزی، طرح گزاره تقابل جمهوری اسلامی ایران با زن، نارضایتی همه اصناف و همه رده های سنی از جمهوری اسلامی ایران، پرتکرارترین مقولات مستخرج شده در اخبار این رسانه به حساب می آید. با توجه به یافته های تحقیق، شبکه بی بی سی فارسی با استفاده از تکنیک های اشاره شده سعی بر هدایت اعتراضات به سمت شورش و اغتشاش را داشته است.
مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا برای مقابله با کووید-19 در دوران ترامپ و بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی سلامت بیش از یک قرن است که در دستور کار سیاست خارجی دولت ها قرار گرفته است. دیپلماسی سلامت به کشورها کمک می نماید تا با ایجاد قدرت نرم، فرصت های بیشتری برای تحقق منافع ملی خلق نمایند. آمریکا ازجمله کشورهایی است که در حوزه دیپلماسی سلامت همواره فعال بوده و در مجامع بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی حضوری پررنگ و اثرگذار داشته است. هدف مقاله حاضر مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن برای تحلیل بهتر و دقیق تر سیاست خارجی آمریکا است. پرسش اصلی مقاله این است که مهم ترین وجوه تفاوت و تشابه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن چیست؟ برای پاسخ به سؤال فوق از روش مقایسه ای استفاده شده و داده ها با بهره گیری از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان دادند دیپلماسی سلامت جو بایدن در چهار حوزه با دیپلماسی سلامت ترامپ متفاوت بوده است: راهبرد آمریکا در مقابله با بیماری ها، مشارکت در درمان بیماری ها (اعطای واکسن و...)، چندجانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی، و نحوه عملکرد آمریکا در حوزه بهبود زیرساخت امنیت بهداشت جهانی در بلندمدت. در کل می توان گفت کنار گذاشتن یکجانبه گرایی در پیش گرفته شده از سوی ترامپ در عرصه جهانی و تعامل با متحدین و نهادهای بین المللی مهم ترین وجه بارز تفاوت دیپلماسی سلامت بایدن با ترامپ بوده است. باوجود تفاوت های فوق هر دو رئیس جمهور در سیاست های زیر دارای تشابه بودند: اولویت سلامت شهروندان آمریکایی بر دیگر کشورها، اعمال محدودیت های مالی و پزشکی بر دولت های مخالف و منتقد آمریکا، کاهش هزینه داروهای تجویزی، اجرای قوانین ضد انحصار و تداوم برنامه ملی بیمه اجتماعی.
دورنمای مناسبات ایران و عربستان و پیامدهای سیاسی- امنیتی آن در منطقه (مطالعه موردی کشور عراق)
حوزههای تخصصی:
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر کلیدی و موثر منطقه ای، نقش اثرگذاری در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس ایفا کرده اند. در دهه گذشته و به واسطه بسیاری از تحولات سیاسی- امنیتی در سطح منطقه روابط این دو بازیگر با چالش های جدی رو به رو شد و تنش های فی ما بین محیط امنیتی منطقه را هم با نوعی آنارشی سیاسی مواجه ساخت. اکنون و در سایه تحولات جدید منطقه ای، با میانجگیری کشورهایی از جمله عراق و چین شاهد ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان از 2021 هستیم که در صورت عمق بخشی بیشتر به این رخداد سیاسی با اهمیت، شاهد تحولاتی بنیادین در معادلات سیاسی – امنیتی منطقه خواهیم بود. در پژوهش حاضر به صورت مشخص پیامدهای سیاسی – امنیتی تحولات روابط میان ایران و عربستان سعودی بر معادلات سیاسی – امنیتی عراق مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت است؛ سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دورنمای مناسبات میان ایران و عربستان چه تاثیرات و پیامدهایی برای معادلات سیاسی- امنیتی عراق به دنبال دارد؟ فرضیه پژوهش این گونه ساماندهی شده است که از سرگیری مناسبات میان ایران و عربستان، خارج شدن عراق به عنوان زمین بازی و زورآزمایی سیاسی دو طرف، کاهش نفوذپذیری سیاسی عراق، مواجهه مقتدرانه با بحران های امنیتی داخلی، ارتقاء وزن سیاسی عراق، کاهش فشارها بر اتخاذ یک دیپلماسی متوازن از سوی این کشور و افزایش امیدواری ها به مدیریت چالش های حوزه امنیت زیست محیطی را به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با توجه به بهره گیری از منابع و مستندات پژوهشی و کتابخانه ای از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
گذار در نظم بین المللی و پیامدهای راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
84 - 112
حوزههای تخصصی:
حوادث و روندهای کنونی نشان از تغییر نظم بین المللی دارد؛ از یک سو، روند افول قدرت آمریکا به عنوان مهمترین و مؤثرترین بازیگر حامی نظم موجود سرعت گرفته است و از سوی دیگر قطب های جدید قدرت ظهور کرده اند. ضعیف شدن اتحادها و ائتلاف های پیشین و شکل گیری اتحادها و ائتلاف های جدید، افزایش مقاومت بازیگران معترض به نظم کنونی و هم افزایی آنها و افزایش قطبیت در نظام بین الملل نیز نمونه ای از روندهای متغیر حاکم بر جهان است. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که مختصات نظم بین المللی در حال گذار چیست و چه پیامدهایی برای ایران بدنبال دارد؟ این مقاله با بهره گیری از نظریه های تنوع و تکثر قدرت در نظام بین الملل به این گزاره رسیده که مهم ترین فرصت های نظم در حال گذار بین المللی برای ایران شامل جبهه بندی و شکاف قدرت های بزرگ در بحران های بین المللی و ایجاد فضای کنشگری فعالانه برای ج.ا.ایران، شکل گیری تدریجی ساختارهای مالی و پولی موازی جهانی و ایجاد فضای جدید برای تعاملات اقتصادی و تجاری ایران؛ برجسته شدن گره های اقتصادی جدید در سطح منطقه ای برای ایران، کاهش اجماع قدرت های جهانی در مورد اصول و هنجارهای بین المللی و ایجاد فضای هنجاری جدید برای قدرت های ضدهژمون نظیر ایران و نظایر اینها است. از سوی دیگر، مهم ترین چالش های نظم در حال گذار بین المللی برای ایران شامل سیاست محتاطانه برخی قدرت های نوظهور و ایجاد ابهام و پیچیدگی برای نقش افرینی ج.ا.ا، افزایش رقایت ها و مناقشات منطقه ای با توجه به کاهش حضور و نقش آفرینی قدرت های بزرگ در سطح منطقه، روبرو شدن ایران با انواع تهدیدات سایبری و افزایش عدم قطعیت ها و پیچیدگی ها در محیط راهبردی ایران است.
واکاوی و نقد نظریه رئالیسم دولت محور فرید زکریا، با تأکید بر بازخوانی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
112 - 134
حوزههای تخصصی:
نظریه های رئالیستی در روابط بین الملل، همواره از یک موقعیت ویژه و کانونی برخوردار بوده و در این بین متفکران زیادی به تشریح مبانی فکری خود در چارچوب مفروضه های رئالیستی پرداخته اند. نظریه های رئالیستی روابط بین الملل را می توان از مناظر گوناگون، به دسته های مختلف تقسیم بندی نمود که از جمله آن ها می توان به مدرن/کلاسیک و تدافعی/تهاجمی اشاره نمود. هر یک از متفکران رئالیسم در روابط بین الملل به دنبال ارائه نظریه هایی بوده اند که از قدرت تبیینی و پیش بینی پذیری قابل قبولی برخوردار بوده و در عین حال دارای ملزومات اساسی و منسجم، به گونه ای که بتوان نام تئوری را بر آن نهاد نیز باشند. در همین راستا، فرید زکریا در کتاب خود به تشریح مبانی و ارائه نظریه ی خود تحت عنوان "رئالیسم دولت محور" پرداخته است که در نقد رئالیسم تدافعی به توضیح تئوریک سیاست خارجی آمریکا و چگونگی افزایش قدرت و منافع این کشور در بازه زمانی 1908-1865(میلادی) می پردازد. بر همین اساس در این مقاله به دنبال تشریح و واکاوی مبانی این تئوری و همچنین بیان ایرادات آن با تکیه بر مفاهیم موجود در آن می باشیم. پرسش های اساسی این پژوهش بدین شرح هستند: اولاٌ این نظریه چه آورده هایی برای مکتب رئالیستی روابط بین الملل داشته؟ و دوماٌ از چه نواقصی برخوردار است؟ فرضیه پژوهش نیز این است که این نظریه با برجسته سازی نقش دولت و عوامل مربوط به آن، مفیدیت نظریه های رئالیستی را با عینی سازی سیاست خارجی ارتقا بخشیده اما همچنان می توان قابلیت های تبیینی آن را با بسط مفاهیم و جذب عوامل دیگر در نظریه، بهبود بخشید. شیوه انجام پژوهش نیز توصیفی_تحلیلی با تأکید بر مفاهیم نظری موجود در کتاب می باشد.
تاثیر قدرت نرم لابی اسرائیل بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران (مطالعه مقایسه ای دوره ریاست جمهوری اوباما و ترامپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
67 - 91
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری و استمرار تقابلات میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی علاوه بر منافع و هویت سیاسی ناهمگون طرفین، نقش لابی های اسراییل در ساختار تصمیم سازی ایالات متحده بسیار تعیین کننده بوده است. لابی گران اسراییلی در آمریکا غالبا به دنبال تشدید مواضع سخت گیرانه دولت آمریکا در قبال ایران هستند. با وجود این قاعده کلی، بعضا شاهد عدم هماهنگی در روابط طرفین هستیم. در این مقاله براساس روش توصیفی-تحلیلی تلاش می شود ضمن بررسی اقدامات لابی های اسراییلی، میزان اثرگذاری لابی مذکور بر سیاست خارجی ایالات متحده در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ بررسی شود. نتایج بررسی های صورت گرفته با استفاده از نظریه «امنیتی کردن» نشان می دهد در دوره اوباما اقدامات لابی های اسراییلی نتوانسته بصورت مطلوب مانع پیشبرد سیاست های دولت در رابطه با ایران شود درحالی که در دوره ترامپ نقش لابی مذکور در اعمال فشار برای اجرای سیاست هایی از جمله لغو اجرای برجام، اعمال سیاست فشار حداکثری و... محسوس تر می باشد.
جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند: برداشت هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاشی است تا هم زمان با بررسی جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی جدید هند، منافعی که از همکاری های هند و این منطقه متوجه ایران می شود، مورد مطالعه و کندوکاو قرار گیرد. در این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آسیای مرکزی چه جایگاهی در سیاست خارجی جدید هند داشته و رابطه هند با این منطقه برای ایران چه فرصت هایی به همراه دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که آسیای مرکزی به واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و منابع غنی انرژی، بازار و دسترسی به اروپا، برای هند جایگاه راهبردی دارد و دسترسی این کشور به منطقه از راه ایران منافع مشترک و انفرادی دو طرف را تحقق می بخشد. در این نوشتار با استفاده از روش کیفی و شیوه نمونه پژوهی و روندپژوهی با کاربست نظریه نولیبرال گرایی، موضوع را تحلیل می کنیم. یافته های نوشتار نشان می دهد که آسیای مرکزی برای هند از نظر ژئوپلیتیکی، اقتصادی و تجاری بسیار اهمیت دارد. تحولات اخیر افغانستان و روی کارآمدن طالبان، دستیابی هند به منطقه را از مسیر افغانستان با دشواری روبه رو کرده است. ازاین رو وابستگی هند به ایران برای رسیدن به آسیای مرکزی بیشتر می شود. ایران به دلیل ظرفیت های بالقوه خود می تواند مسیر مناسبی برای هند به آسیای مرکزی و فراتر از آن اروپا فراهم کند. از سویی، خود نیز از منافع همکاری منطقه ای بهره مند شود.
تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
231 - 260
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس در دهه های گذشته آبستن تحولات فراوانی بوده است و میان بازیگران سیاسی فعال در این منطقه به ویژه کشورهای همسایه خلیج فارس دوره های فراوانی از تنش و درگیری فراوانی وجود داشته است. اکنون و در سایه تحولات جدید منطقه زمزمه هایی مبنی بر کاهش تنش میان کشورهای منطقه به ویژه ایران و عربستان دیده می شود که می تواند در صورت عملیاتی شدن منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس را متأثر کرده و شرایط آینده منطقه را به لحاظ بسترهای همکاری اقتصادی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و زیست محیطی بهبود بخشد. پژوهش بر این فرض استوار است که در صورت تحقق همگرایی مسالمت آمیز با تکیه بر اشتراکات و نیازی متقابل کشورها همانند نیازهای اقتصادی، نظامی، انرژی و زیست محیطی و... شرایط مطلوبی در سطح منطقه در حوزه های مختلف فراهم خواهد شد. هدف از این پژوهش تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق اکتشافی- کاربردی به نگارش درآمده و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با متخصصان تهیه شده است. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس به ترتیب شامل عواملی چون شرکای فرامنطقه ای، نفوذ قدرت های بزرگ، ایجاد بازار مشترک، همکاری دریایی، تجارت نفت و گاز، رقابت های تسلیحاتی، منازعات درون منطقه ای، مناسبات ارزی، تزانزیت کالا و ورود چین هستند و در صورت بهره برداری صحیح از این عوامل کلیدی می توان به همگرایی ژئوپلیتیکی در منطقه دست یافت.
نقش صنعت حلال در پیشبرد تمدن نوین اسلامی با تأکید بر راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش تمدن نوین اسلامی به عنوان راهبرد کلان انقلاب اسلامی ایران، مستلزم به کارگیری ظرفیت های مادی و معنوی در جهان اسلام است. یکی از مهم ترین ظرفیت ها، سازمان دهی قدرت اقتصادی پویا و مستقل مبتنی بر آموزه های اسلام است که در بیانیه ی گام دوم انقلاب (توصیه سوم) شناسایی و تبیین گردیده است. رهنمودهای اقتصادی امام خامنه ای در توصیه ی سوم این بیانیه، نقشه ی راه روشنی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت تمدن سازی نوین اسلامی را ترسیم می کند. این پژوهش درصدد است تأثیر صنعت حلال بر تحقق راهبردهای اقتصادی تمدن نوین اسلامی را بر اساس فرمایشات امام خامنه ای در بیانیه ی گام دوم انقلاب بررسی نماید. بر این اساس، پژوهش مذکور با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل مضمون (آترید- استرلینگ) در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به راهبردهای اقتصادی بیانیه ی گام دوم انقلاب، ترویج صنعت حلال چگونه بر ظهور و پیشبرد تمدن نوین اسلامی تأثیر می گذارد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای اقتصادی مقام معظم رهبری در توصیه سوم این بیانیه در دو سطح ملی و فراملی قابل تبیین می باشد و صنعت حلال نیز با افزایش تولید ملی، اقتصاد مستقل، مقابله با تحریم های ایالات متحده و تبدیل شدن به قدرت اقتصادی منطقه ای می تواند در ایجاد و شکوفایی آرمان تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار باشد.
دوره گذار تمدنی و مؤلفه های برون رفت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ به پرسش در باب ماهیت و چیستی دوره «گذار تمدنی»، اهمیت آن، بیان ویژگی ها و راهکارهای برون رفت از آن است. در این راستا با استفاده از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، دوره «گذار تمدنی» در پرتو دو نظریه «ادوار تمدنی» و «مواجهه تمدنی» موردبررسی قرار می گیرد. مطابق نظریه اول گذار مرحله ای از فرآیند قهری صعود یا افول تمدنی است که رخداد آن نشانه ی صعود یا افول تمدن است؛ اما نظریه دوم، تمدن و گذار تمدنی را حاصل واکنش و پاسخ اقلیت خلاق در مواجهه با معضلات به وجودآمده می داند. دو عامل طبیعی و انسانی در رخداد چنین دوره ای نقش اساسی دارند؛ دسته اول عمدتاً عوامل جغرافیایی و زیست محیطی هستند اما دسته دوم به نقش انسان و اختیارات او در بالندگی یا افول تمدن اشاره دارد و پدیده های فکری، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و... را مورد واکاوی قرار می دهد. تجلی دوره گذار را می توان در قالب سه مقوله محوری «علل ظهور و سقوط تمدن ها»، «نقاط عطف تمدنی» و برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» تبیین کرد که بیان کننده دوره گذار هستند. مؤلفه ی اساسی که موجب می شود بررسی دوران گذار در پرتو نقاط عطف تمدنی و علل ظهور و سقوط تمدن ها معنی دار شود برخورداری از «افق حرکتی تمدنی» است. مفهوم دیگر مرتبط با دوره گذار، «مؤلفه های گذار» و انواع آن است که دلالت بر تمهیدات عمومی، حاکمیتی و نخبگانی در گذار به وضعیت مطلوب تمدنی و اجتماعی دارد.
ماهیت و نقش معنویت در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی در بطن تعریف تمدن نوین اسلامی، مفهوم معنویت است. در این مقاله، مسئله اصلی ما، تحقیقِ مؤلفه های ذاتی و ماهوی معنویتِ موجود در تمدن نوین اسلامی و سرشار بودن تمدن نوین از معنویت و جایگاه هدایت گرانه و راهبری معنویت در این تمدن از منظر آیت الله خامنه ای است. هدف ما در این پژوهش، ارائه ی درکی عمیق از مفهوم معنویت اسلامی و احصاء وجوه تأثیرِ معنویت در زمینه سازی، تکامل و پیشرفت و تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. از نظر آیت الله خامنه ای، معنویت اسلامی، ایمان به غیب، طهارت باطن انسان در پرتو غیب و تسلیم و عبودیت نسبت به غیب است. مفهوم سرشار بودن تمدن نوین اسلامی از معنویت نیز ناظر به وجود ایمان آگاهانهو حاکمیت فضایل و محوریت عبودیت الهی در سراسر تمدن نوین اسلامی است. وجوه مؤثر و هدایت گر معنویت اسلامی برای تمدن نوین اسلامی، وجوه شش گانه زمینه ساز، هویت ساز، معرفت بخش، استحکام و استقامت بخش، مصونیت ساز و سرعت دهنده ی تمدن نوین اسلامی است. معنویت اسلامی، از آغاز تا غایاتِ تمدن نوین اسلامی را پوشش می دهد، زمینه ی شکل گیری تمدن نوین را فراهم می کند، به آن هویت و تشخّص می بخشد، معرفت زیربنایی آن را تأمین می نماید، پایه ها و موجودیت آن را مستحکم می کند و آن را در برابر انحطاط و ارتجاع و توقف و رکود، مصون می سازد و به حرکت آن برای رسیدن به غایاتش، سرعت و سهولت می دهد.
علل و زمینه های الحاقی فنلاند به ناتو در چارچوب «موازنه تهدید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هندسه قدرت در نظام بین المللی متاثر از مناسبات توزیع قدرت تغییرپذیر است. عضویت فنلاند در ناتو تغییر در بسیاری از معادلات سیاسی و بین المللی بوده است. پیوستن فنلاند به ناتو نه تنها بسیاری از معادلات ملی را در فنلاند دستخوش تغییر قرار داد، بلکه در حوزه منطقه ای (اسکاندیناوی و در فضای کلی تر نوردیک) را هم آبستن رخدادهای جدید کرد. علاوه بر این در بعد بین المللی پایه های الگوی موازنه قدرت اروپایی که بعد از فروپاشی دیوار برلین به صورت یک الگوی با ثبات مطرح بود، متزلزل شد. سوالی که مطرح است این که چرا عضویت فنلاند در ناتو، معماری امنیتی اروپا را دستخوش تغییر قرار داده است؟ فرضیه پژوهش در پاسخ به این سوال ضمن توجه به هندسه شکلی و محتوایی موازنه قدرت بین روسیه-اروپا، موازنه تهدید (منابع روسی تهدید کننده فنلاند) را عامل اصلی تغییر دهنده رفتار سیاست خارجی فنلاند در نظر خواهد گرفت. در این مقاله ابتدا به تاریخچه روابط روسیه و فنلاند اشاره می شود، سپس به ادبیات موازنه قدرت از یک سو و موازنه تهدید و منابع چهار گانه تهدید از دیگر سو، به عنوان زیربنای نظم امنیتی نوردیک اشاره خواهد کرد.
اهمیت آراء و اندیشه های پیتروینچ در شناخت مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
139 - 160
حوزههای تخصصی:
جهان اجتماع و انسانی، جهان فهم است و از پیچیدگی های خاصی برخوردار است این پیچیدگی شناخت راستین پدیده های را با دشواری هایی مواجهه ساخته است. همواره شناخت پدیده هایی که در قلمرو علوم انسانی و اجتماعی هستند محل بحث و گفتگو میان محققان و اندیشه ورزان برجسته این حوزه ها مطالعاتی بوده است. امّا این مناظره ها و گفتگوها تاکنون نتیجه بخش نبوده است. دلیل این ناکامی را باید در گسترش و توسعه جهانشمولی معرفت شناسی اثباتی جستجو کرد. معرفت شناسی اثباتی درصدد بود که علوم انسانی و اجتماعی را در سطح علوم طبیعی و تجربی قرار دهد و تفاوتی میان آنها قائل نگردد. این در حالی است که ماهیت علوم انسانی و اجتماعی با ماهیت علوم طبیعی و تجربی کاملاً متفاوت است. معرفت شناسی اثباتی علوم انسانی و اجتماعی را از فلسفه تهی کرد و شناخت پدید های این قلمرو را در تیرگی و ابهام قرار داد. سؤال مقاله این است که چگونه و از خلال کدام پارادایم فکری می توان اعتبار فلسفی را به علوم انسانی و اجتماعی برگرداند و از حاصل شناخت کدام پدیده ها و مسائل انسانی و اجتماعی می توان کامیاب شد؟ فرضیه این مقاله اینکه که از چشم انداز اندیشه و آراء پیتر وینچ می توان نگاه فلسفی را در علوم انسانی و اجتماعی احیاء کرد و از خلال آن به شناخت معتبر نسبت به پدیده های انسانی و اجتماعی در حوزه سیاست و فرهنگ دست یافت؟ با این برداشت که وینچ تنها فیلسوفی است که ارتباط میان علوم اجتماعی و فلسفه برقرار کرده و پدیده های اجتماعی را از چشم انداز اعتباریات یا قواعد اجتماعی مورد توجه قرار داده است واز نظر معرفت شناسی اثباتی رایج تبعیت نموده است.
رابطه جهاد و دفاع با دین (با نگاهی به دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
96-112
حوزههای تخصصی:
جهاد امر مقدسی است که در دین اسلام مورد تأکید فراوان قرارگرفته است. در سایه ی جهاد درراه خداوند، امور دین و دنیای مسلمانان اصلاح و سعادت دنیا و آخرت نصیب آنان می شود. چنان چه مسلمانان به جهاد قیام نکنند، کفر، ظلم و فساد جامعه را فرامی گیرد و ستمگران و مستبدان بر زندگی آنان و نیز جامعه بشری مسلط می شوند. این مقاله، به بررسی رابطه دین و دفاع و جهاد از منظر منابع دینی و به ویژه صحیفه سجادیه می پردازد. این تحقیق از نوع «کاربردی» و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جامعه آماری آن، منابع اسلامی در خصوص رابطه دین و جهاد است. نمونه آماری تحقیق، از میان کتب دینی، قرآن مجید، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان داد رابطه جهاد، دفاع و دین از منظر صحیفه سجادیه با تمرکز بر دعای مرزداران عبارتند از: جهاد و دفاع برای خدای تعالی، نه دنیا؛ جهاد و دفاع برای گسترش سفره عبودیت و بندگی؛ اعتلای دین و نیرومندی حزب الله. دستورات قرآن کریم برای جهاد و دفاع، فرهنگی و برای احیای حیات توحیدی جوامع است. جهاد ابتدایی هم به جهاد دفاعی بر می گردد. در اسلام ارزش دفاع، به وجود ارزش های الهی و انسانی است و هرگز اسلام از جنگ و دفاع، غرضی دنیایی ندارد. لذا حکمت جهاد در اسلام، فرهنگی بوده و هدف از دفاع و جهاد، برداشتن موانع تبلیغ و دفاع از انسان ها و مبارزه با طواغیتی است که مانع ترویج دین و معارفند.
An Evaluation of the Most Important Actions and Decisions of International Organizations and Authorities Regarding the Performance of the Israeli Regime in the Gaza Crisis (2023-2024)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Following the violent escalation on October 7, 2023, attributed to the actions of the Israeli regime in Gaza, a series of substantial measures have been implemented by international legal, judicial, and political organizations in support of the Palestinian cause and the resistance movement. These actions have involved key international bodies, such as the Security Council, the General Assembly, and judicial institutions including the International Court of Justice (ICJ) and the International Criminal Court (ICC), as well as various countries and influential global experts. In this context, the international community has witnessed a historical and unprecedented series of judicial opinions, resolutions, and legal positions condemning the actions of the Israeli occupying forces in Gaza. Moreover, the recent focus on obligations to prevent genocide and end the occupation and violence in Palestine is unparalleled in its intensity and global consensus. These measures provide substantial and authoritative evidence supporting the legitimacy of the Palestinian cause, while simultaneously imposing binding legal responsibilities on states, international organizations, and in particular, the General Assembly and Security Council, to ensure the protection of Palestinian rights and the cessation of occupation and violence in the region. The present study adopts a descriptive-analytical methodology, utilizing documentary and library research approaches to critically analyze the nature and substance of these legal instruments and resolutions. In doing so, it aims to inform national, regional, and international executive bodies, while fostering academic dialogue and public awareness on the critical need for implementation of these judicial decisions. This research underscores the transformative legal, judicial, and diplomatic developments following October 7, 2023, developments that are crucial to the future trajectory of Gaza and Palestine, and which must be taken into account when formulating policies and strategies for the region's future.