فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: رشته مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی از رشته های موثر و کلیدی رشته های بهداشت- درمان است. برای بهره وری مناسب از خدمات متخصصان این رشته، باید به عواملی همچون رضایت مندی آنان توجه نمود. در این مطالعه، میزان رضایت دانشجویان دوره کارشناسی مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی از رشته تحصیلی خود ارزیابی شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی به روش مقطعی انجام شد. جامعه آماری دانشجوی در حال تحصیل دوره کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه ای 31سئوالی تهیه و اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 54/68% دانشجویان از دروس اصلی و تخصصی راضی و 11/10% ناراضی بودند. همچنین، 7/42% دانشجویان از محتوای کارآموزی رضایت داشتند، درحالی که 45/40% از محتوای کارآموزی ناراضی بودند. 57/50% دانشجویان از نحوه تدریس اساتید راضی و 32/39% ناراضی بودند. 44/39% دانشجویان قبل از انتخاب رشته با رشته تحصیلی خود آشنایی کم، 95/44% آشنایی متوسط و 11/10% آشنایی زیاد داشتند.
نتیجه گیری: شاخصه مهم اطلاع رسانی باید مورد توجه بیشتری واقع شود و با توجه به امیدواری کم دانشجویان نسبت به جایگاه کاری، باید به آینده شغلی دانشجویان حساسیت بیشتری نشان داده شود.
معلم فرهنگ آفرینی و اقتدار فرهنگی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۸
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی 15 سال پس از مواجهه با گاز خردل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: شهر سردشت واقع در شمال غرب ایران، در سال 1366 مورد حمله شیمیایی قرار گرفت. مطالعات بسیاری، وضعیت نامطلوب سلامت طبی و روانی جانبازان شیمیایی را گزارش کردهاند، که میتواند بر کیفیت زندگی آنان تاثیر بگذارد. تاکنون مطالعات کمی به توصیف کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی ایران اختصاص داشته است. این تحقیق با هدف بررسی کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی 15 سال پس ازمواجهه با گاز خردل انجام گرفت. روش: طی یک مطالعه مشاهده ای- مقطعی، 163 نفر از جانبازان شیمیایی سردشت به صورت تصادفی ساده از کل جانبازان سردشت انتخاب گردیدند. کیفیت زندگی افراد با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی ویسکانسین بررسی شد. همچنین دادههای دموگرافیک و جانبازی بیماران ثبت شد. به منظور آنالیز آماری، از جداول فراوانی و فراوانی نسبی استفاده گردید. به منظور استنباط تحلیلی دادهها، از تستهای مختلف آماری همچون تست مجذور کای استفاده شد (05/0P<). نتایج: 138 نفر از نمونهها (85%) مرد بودند. میانگین سنی افراد مورد بررسی 61/14±40 سال بود. 138 نفر (85%) کیفیت زندگی خود را نامناسب گزارش نمودند و 20 نفر (15 درصد) کیفیت زندگی خود را مناسب گزارش کردند. فراوانترین فعالیت غیرشغلی جانبازان به ترتیب تماشای تلویزیون، رفتن به مسجد، قدم زدن و گوش کردن به رادیو بوده است و مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی نمونهها سلامت جسمانی (83%) بود. از نظر میزان اهمیت به روابط اجتماعی بالاترین توجه به رابطه با خانواده گزارش گردید (75درصد) و از نظر فراوانی عواطف مثبت و منفی بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به رضایت از زندگی و احساس تنهایی بود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه حدود 85 درصد از افراد کیفیت زندگی خود را نامناسب گزارش نمودند و از طرفی کیفیت زندگی جمعیتهای انسانی، به عنوان چارچوبی برای ارایه خدمات و همچنین تخصیص منابع در نظر گرفته میشود و ارتباط تنگاتنگی با وضعیت روانی- اجتماعی افراد دارد لذا به منظور ایجاد و حفظ تعادل روانی- اجتماعی در زندگی جانبازان ضرورت ادامه ارایه خدمات و تخصیص منابع بیشتر برای این جمعیت، پس از گذشت سالها از حادثه بمباران شیمیایی مشخص میباشد.
"
رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی راهبردهای فراشناختی با پرخاشگری و شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیراز انجام شده است. در این پژوهش،360 نفر از دانش آموزان دوره ی پیش دانشگاهی شهر شیرازدر رده ی سنی 17 تا 19 سال (240 دختر و 120 پسر)، در سال تحصیلی 89-88 که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به کمک پرسشنامه ی فراشناخت ولز و کارت رایت هاتون (2004)، پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای راجر، جارویس و نجاریان (1993)، ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین راهبردهای فراشناختی و پرخاشگری و هم چنین، بین راهبردهای فراشناختی و شیوه های مقابله با استرس در سطح 01/0 p
نقش تربیتی (معاون) مدرسه
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۹۷
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دختران دبیرستانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان تاثیر آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در کاهش استرس، اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و ابزار پژوهش، آزمون اضطراب امتحان فیلیپس (1979)، مقیاس احساس فشار روانی مارکهام (1992) و آزمون عملکرد تحصیلی درتاج (1383) بود. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دارای اضطراب امتحان شهرستان فریدون شهر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان دادند آموزش مهارت های مقابله با هیجان ها در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی مؤثر است.
نتیجه گیری: می توان در مدارس مهارت های مقابله با هیجان ها را در قالب درس مهارت های زندگی برای پیشگیری از اضطراب امتحان و افزایش پیشرفت تحصیلی به دانش آموزان آموزش داد.\
مسائل جنسی کودکان و نوجوانان: توجه به نقش جنسی کودک
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
تحلیل میزان هوش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان هوش معنوی دانشجویان دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال 88- 87 بود که از این میان 97 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده و گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI-24) انجام شده است. یافته ها نشانگر هوش معنوی نسبتاً بالا در دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است.از بین ویژگی های جمعیت شناختی، ارتباط معنی داری بین متغیرهای جنسیت، مقطع تحصیلی، دانشکده و سن، با میزان هوش معنوی به دست نیامد و تنها رابطه ی بین وضعیت تاهل با میزان هوش معنوی معنی دار بود. به عبارتی، میزان هوش معنوی دانشجویان متاهل به طور معنی داری بیش از دانشجویان مجرد بود.
بررسی مقدماتی اختلالات عملکرد جنسی مردان مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال عملکرد جنسی، یکی از شایع ترین مشکلاتی است که افراد وابسته به مصرف مواد افیونی دارند. از این رو هدف مطالعه حاضر، بررسی مقدماتی اختلال عملکرد جنسی در گروهی از بیماران وابسته به مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون قبل و بعد از 6 ماه درمان است.
روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی است. تعداد 30 نفر بیمار وابسته به مصرف مواد افیونی از درمانگاه چراغیان در دامغان انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابتدا اطلاعات جمعیت شناختی بیماران گرد آوری شد سپس عملکرد جنسی بیماران قبل و بعد از درمان به وسیله شاخص بین المللی عملکرد نعوظی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: عملکرد نعوظی با افزایش میانگین بهبودی متوسطی را نشان داد در حالی که وضعیت مقاربت جنسی، بهبودی کامل یافت. میزان میل جنسی و نمره کلی رضایت جنسی بهبود جزیی نشان دادند در حالی که عملکرد ارگاسمی با تغییر اندک نشان دهند بهبودی نبود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق، مبین شیوع اختلالات عملکرد جنسی و بهبود برخی از مولفه ها در درمان بود. یافته ها، نشان دهنده آن است که بیماران، در ورود به درمان از لحاظ مسایل جنسی، باید ارزیابی شوند، لیکن مطالعات بیشتری لازم است تا نقش عوامل دیگر را بررسی کند.
رابطه جو روان شناختی ادراک شده سازمانی با کنترل شغلی در کارکنان کارخانه صنعتی اِسنوا در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ادراکات جو روان شناختی توجه به نسبت زیادی را در متون پژوهش سازمانی به خود جلب نموده است. پژوهشگران روابطی را بین جو روان شناختی و پیامدهایی از قبیل خشنودی شغلی، فرسودگی، دلبستگی شغلی، رفتار مدنی سازمانی، توانمند سازی روان شناختی، کنترل شغلی و عملکرد شغلی گزارش داده اند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه جو روان شناختی با کنترل شغلی به مرحله اجرا در آمد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی به روش همبستگی انجام شد. به این منظور از کارکنان کارخانه صنعتی اِسنوا 459 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و توسط پرسش نامه جو روان شناختی و کنترل شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. شواهد مربوط به روایی پرسش نامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و شواهد مربوط به پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که هر دو در حد قابل قبولی بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی است بین مؤلفه های جو روان شناختی (استقلال، انسجام، اعتماد، فشار، حمایت، قدردانی، انصاف و نوآوری) با کنترل شغلی و حیطه های آن رابطه معنیدار (01/0 > P) وجود دارد. نتایج رگرسیون همزمان نیز نشان داد که مؤلفه های استقلال، حمایت، انسجام و نوآوری مهم ترین مؤلفه های پیش بینی کننده کنترل شغلی و حیطه های آن بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه فرایندی را توصیف مینماید که به واسطه آن ادراکات کارکنان از محیط کار (جو روان شناختی) قادر به پیش بینی کنترل شغلی آنان میباشد. این پژوهش نشان داد که محیطی که توسط کارکنان از جهت روان شناختی ایمن و معنی دار ادراک گردد، با کنترل شغلی بیشتر در هنگام کار رابطه دارد.
مروری بر عوامل فیزیولوژی و شناختی مرتبط با اعتیاد .
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مصرف مواد، یکی از جدی ترین معضلات بشری و از پیچیده ترین پدیده های انسانی است. به طوری که سوءمصرف مواد و اعتیاد، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. این پدیده خانمان سوزآثار مخرب جسمانی، روانی، خانوادگی، شغلی، مالی و اخلاقی را به دنبال دارد. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. با توجه به هزینه های بسیار بالای مبارزه با مواد مخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین میزان عود بالا پس از درمان، به نظر می رسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر باشد. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. در طی سال های گذشته، پژوهش های متعددی در ایران در زمینه سبب شناسی و پیشگیری از مصرف مواد انجام شده اند. این پژوهش ها طیف گسترده ای از عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر از جمله عوامل شناختی و فیزیولوژی را مورد بررسی قرار داده اند. به منظور برنامه ریزی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی آینده، ارزیابی و دسته بندی نتایج تولید شده علمی در دهه های گذشته ضروری است. در این مقاله مروری، سعی شده است تا عوامل شناختی و فیزیولوژی مرتبط با اعتیاد که در 20 سال اخیر در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمانگران چشم اندازی جهت شناسایی عوامل تهدید کننده و مستعد کننده و در صورت لزوم انجام مداخلات متناسب را پیشنهاد می کند.
بررسی نقش سبک های تصمیم گیری در ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی جنبه ها و وابسته های روانشناختی ناهماهنگی شناختی به ویژه تصمیم گیری و شخصیت، می تواند ضمن افزایش کاربرد روانشناسی در سایر حیطه های علوم انسانی، متخصصین حیطه تبلیغات و سیاست را یاری برساند، هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه سبک های تصمیم گیری با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی بود. روش: بدین منظور از 130 دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی صفادشت که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند دعوت شد تا در این پژوهش شرکت کنند. پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و براس در اختیار آن ها قرار گرفت و قبل و بعد از پر کردن پرسشنامه شاخص های فیزیولوژیک آن ها ارزیابی شد. برای ایجاد ناهماهنگی شناختی در طی دو مرحله از آن ها خواسته شد ابتدا افت علاقه خود را نسبت به شخصیت محبوبی که با بی اعتنایی با یک کودک برخورد می کرد، مشخص کنند و سپس در مورد لزوم کاستن از مقرری سازمان بهزیستی برای کودکان بی سرپرست انشا بنویسند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. یافته ها: ارتباط مثبت سبک های تصمیم گیری اجتنابی و وابسته و ارتباط منفی سبک های تصمیم گیری منطقی و شهودی با ناهماهنگی شناختی مشخص شد، بیشترین ارتباط به سبک تصمیم گیری اجتنابی مربوط بود سبک تصمیم گیری شهودی کاهش فشار خون را بر اثر ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند. سبک تصمیم گیری منطقی افزایش ضربان قلب و کاهش فشار خون سیستول را بر اثر ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند در مورد سبک تصمیم گیری اجتنابی و سبک تصمیم گیری وابسته نیز می توان گفت این دو نوع سبک تصمیم گیری همه شاخص های فیزیولوژیک را پیش بینی می کردند. نتیجه: سبک های تصمیم گیری تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی را پیش بینی می کنند.
بررسی ویژگیهای معلم خوب از دیدگاه دانش آموزان دوره متوسطه بندر ماهشهر
حوزههای تخصصی:
آیا صبر همان تاب آوری است؟ مفهوم سازی کاربردی صبر برای شرایط بحرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر دو اصطلاح «تابآوری» و «صبر» پژوهش های زیادی را به سوی خود جلب کرده اند. اکنون پرسش این است که آیا این دو متغیر دارای یک سازه هستند یا دو سازه مختلف دارند؟ چه شباهت و تفاوت هایی بین این دو وجود دارد؟ این مطالعه از نوع کیفی (تحلیلی) است که به روش مروری انجام شد که ترکیبی از روش مرور سیستماتیک، تحلیل محتوا و مرور ادبیات بود. اطلاعات از منابع کتاب و مقاله جمع آوری شد. نتایج نشان داد که صبر شامل تاب آوری و فراتر از آن است. به لحاظ سازه های مفهومی صبر شامل بازداری از خشم، بازداری از شهوات، شکیبایی، استقامت، انتظار و گشایش عقل است؛ در حالی که سازه های مفهومی تاب آوری شامل تحمل پذیری، انطباق، بازگشت، سازگاری، افزایش ظرفیت و تغییر و بازسازی است. به همین ترتیب فرایند رشد صبر عبارتند از: بازداری هیجانی؛ شکیبایی؛ استقامت؛ انتظار و کمال. پس می توان نتیجه گیری کرد که روش صبر بهعنوان یک مدل در سبک زندگی اسلامی می تواند هم در پیشگیری و مداخله و هم در رشد و تکامل آدمی، به ویژه در مداخلات مرتبط با بحران به کار رود. این رویکرد می تواند جایگزین مناسبی برای دیدگاه های هیجان مدار و تاب آوری باشد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان دوره راهنمایی مدرسه امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است که تاثیر آموزش مهارت های زندگی را بر کاهش اختلال سلوک دانش آموزان پسر دوره راهنمایی بررسی کند. به این منظور 20 نفر از دانش آموزان با اختلال سلوک 13 الی 14 ساله را از یک مدرسه به شیوه در دسترس و به وسیله پرسش نامه علایم مرضی کودکان CSI-4 انتخاب کرده و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نموده است. با استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل تاثیر آموزش مهارتهای زندگی را بر کاهش اختلال سلوک این دانش آموزان مورد سنجش قرار داده است. ابتدا آزمون CSI-4 به عنوان پیش آزمون در گروه نمونه اجرا گردید، و سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه و هر هفته دو جلسه یک ساعت و نیم طول می کشید، تحت آموزش قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره آموزش، آزمون CSI-4 از دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد و در پایان نتایج تحلیل آماری به کمک طرح اندازه گیری مکرر تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. بعد از یک ماه پی گیری مشاهده شد که نتایج پایدار مانده اند و یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلال سلوک دانشآموزان تحت تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به طور معنادار کاهش یافته است.
رابطه احساس انسجام و عزت نفس با عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه احساس انسجام و عزت نفس با عملکرد شغلی و نیز پیش بینی عملکرد شغلی با توجه به احساس انسجام و عز ت نفس می باشد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن کارکنان شرکت مهرکام پارس خراسان (N=192) است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد شامل 123 نفر می باشد و ابزار گردآوری داده ها، شامل مقیاس جدیدنظرشده احساس انسجام فلسنبرگ و پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ و عملکرد شغلی پاترسون و به روش SPSS است و داده ها با استفاده از نرم افزار ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین احساس انسجام و عملکرد شغلی و (0/005>p) عزت نفس و عملکرد شغلی (0/005>p) احساس انسجام و عزت نفس (0/005>p) رابطه مثبت معناداری وجود دارد و جهت همبستگی ها گویای آن است که با افزایش میزان احساس انسجام و عز ت نفس، میزان عملکرد شغلی در بین کارکنان افزایش می یابد . هم چنین این دو متغییر پیش بینی کننده های عملکرد شغلی می باشند که از این میزان سهم احساس انسجام در پیش بینی عملکرد شغلی اندکی بیشتر است.
اثر بخشی دوره های ترک اعتیاد پرهیزمدار ـ ایمان مدار بر خودکارآمدی عمومی و مقابله با مشکلات
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عناصر تاثیرگذار در زندگی هر فردی، سطح خودکارآمدی او است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی دوره های ترک اعتیاد پرهیز مدار-ایمان مدار بر خودکارآمدی عمومی ومقابله با مشکلات افراد مراجعه کننده برای ترک وابستگی به مواد مخدر در شهر تهران است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی 80 نفر از مراجعهکنندگان به دوره های ترک اعتیاد ایمان مدار-پرهیزمدار، به روش سرشماری انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی جروسالم و شوارتز و مقابله با مشکلات چسنی و همکاران در دو مرحله قبل و بعد از ورود به این دور مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون t برای دو گروه وابسته نشان داد که دوره های ترک اعتیاد ایمان مدار-پرهیزمدار، تأثیر معناداری بر روی مهارت های متوقف ساختن افکار و هیجانات منفی و کسب حمایت از جانب دوستان و همکاران داشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر با یافته های پژوهش های مشابه همسو است و اشاره میکند که با تدابیر آموزشی مناسب میتوان باورهای خودکارآمدی افراد را بهبود و افزایش داد.
مقایسه ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان دارای احتکار وسواسی و علائم اختلال بدشکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی در میان دانشجویان دچار احتکار وسواسی و بدشکلی بدن بود.
روش: این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان پیام نور دانشگاه های استان تهران که در سال تحصیلی 92- 91 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانشجویانی بود که در پرسشنامه احتکار وسواسی نمره بالا گرفته بودند و همچنین 30 نفر از دانشجویانی بود که در مقیاس اختلال بد شکلی بدنی نمره بالا گرفته بودند برای جمع آوری داده ها از مقیاس ذهن آگاهی، مقیاس حساسیت اضطرابی، مقیاس رفتارهای ذخیره ای، پرسشنامه چند بعدی خود بدنی و مصاحبه بالینی ساختار یافته استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین دانشجویان دو گروه در ذهن آگاهی و حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: در مجموع دانشجویان گروه دارای علائم اختلال بدشکلی بدنی از ذهن آگاهی پایین تر و حساسیت اضطرابی بالاتری نسبت به دانشجویان گروه احتکار وسواسی برخوردارند. این نتایج نشان می دهد که مشکل در سازماندهی اطلاعات، ترس از ارزیابی منفی و انزوا ازجمله عوامل خطر پذیر برای ابتلای این افراد به اختلالات روانی و بدشکلی بدنی است.