فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۱۹۶-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارزیابی شناختی فرآیندی است که به سنجش و اندازه گیری توانایی ذهنی و عملکرد شناختی می پردازد و به کمک آن می توان به شناسایی نقاط قوت و ضعف، ارزیابی پیشرفت، شناسایی دانش آموزان با نیازهای ویژه و ارائه بازخورد به دانش آموزان پرداخت. فقدان نسخه کوتاه کامپیوتری فارسی آزمون شناختی از مهم ترین دلایل انجام پژوهش حاضر است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، توسعه و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کوتاه کامپیوتری ارزیابی شناختی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، از نوع اعتباریابی آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران بود. نمونه پژوهش تعداد 300 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول بودند که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از روش های تحلیل عاملی خطی، همسانی درونی، روایی ملاکی و همبستگی پیرسون استفاده شد و با کمک برنامه نویسی، این ارزیابی تبدیل به یک اپلیکیشن سنجش شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل عامل غیرخطی با نرم افزار NOHARM نشان داد که مؤلفه های شناختی از پنج عامل دانش، استدلال سیال، حافظه فعال، پردازش دیداری فضایی و حافظه کمی تشکیل شده است. نتایج KR20 همسانی کل را در سه رده سنی 13 تا 15 تأیید کرد. به منظور بررسی روایی آزمون، از روش روایی ملاکی به شیوه هم زمان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که در هر رده سنی، ضریب همبستگی بالای 0/58 را نشان داد (0/01 P<). به منظور بررسی روایی آزمون از روش روایی محتوایی با استفاده ازنظر متخصصان استفاده شد که مقدار 0/79 به دست آمد. ضریب پایایی کل آزمون در هر سه گروه سنی، بین 0/73 تا 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، ابزار محقق ساخته ارزیابی شناختی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه اول از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار و برای دانش آموزان این دوره قابل استفاده است.
مدل یابی جهت گیری ازدواج بر اساس سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با میانجی گری خانواده دوستی دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۱۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: جهت گیری ازدواج، سنجش نگرش خوش بینانه یا بدبینانه ی افراد به مسأله ازدواج است. از عوامل تأثیرگذار بر جهت گیری جوانان به ازدواج، می توان به روابطی که افراد قبل از ازدواج با دیگران دارد و همچنین سرمایه های روانشناختی آن ها اشاره کرد. در مطالعات گذشته خانواده دوستی نیز به عنوان یکی از عوامل مؤثر شناسایی شده است ولی تاکنون مدلی برای جهت گیری ازدواج براساس روابط میان این مؤلفه ها ارائه نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی جهت گیری ازدواج براساس سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با میانجی گری خانواده دوستی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مجرد دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان بودند که باتوجه به تعداد متغیرهای پژوهش و روش های آماری مرسوم به روش تصادفی طبقه ای تعداد 500 نفر نمونه (303 دختر و 197 پسر) به پرسشنامه های جهت گیری ازدواج (گوانجی، 1399)، سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، نگرش به روابط قبل از ازدواج (کردلو، 1380) و خانواده دوستی (هاشمی گرم دره، 1398) پاسخ دادند. داده های پژوهش نیز از طریق دو نرم افزار اس پی اس اس و ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که از مجموع متغیرهای پیش بین و میانجی، خوشبینی، تاب آوری و خودکارآمدی و نیز خانواده دوستی دارای ارتباط مستقیم با جهت گیری ازدواج هستند (05/0 >P). همچنین سرمایه های روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج می توانند از طریق متغیر خانواده دوستی، جهت گیری ازدواج را پیش بینی کنند (05/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت هرچه میزان سرمایه های روانشناختی و خانواده دوستی دانشجویان بالاتر باشد، جهت گیری خوش بینانه تری به ازدواج خواهند داشت. نظر به نتایج، متغیر خانواده دوستی نقش میانجی گری مهم و مؤثری در ارتباط بین سرمایه روانشناختی و نگرش به روابط قبل از ازدواج با جهت گیری ازدواج ایفا می کند.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
457 - 465
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه سبک های فرزندپروری والدین با استرس ادراک شده دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز و والدین آنها، ۳۰۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه کوهن( ۱۹۸۳) و پرسشنامه بامریند(۱۹۶۷) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که از میان سبک های فرزندپروری والدین بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با استرس ادراک شده در سطح معناداری( ۰۵/۰p<) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. و بین سبک فرزندپروری مستبدانه با استرس ادراک شده در سطح معنی داری(۰5/۰p<) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ولی بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با استرس ادراک شده رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های بدست آمده و اهمیت سبک های فرزندپروری والدین فراهم نمودن بستر مناسب برای آموزش سبک های فرزندپروری به خانواده ها پیشنهاد می شود.
در دسترس بودن عاطفی والدین و بهزیستی روان شناختی نوجوانان: نقش واسطه ای انعطاف پذیری بیان هیجانات و پذیرش ادراک شده از جانب همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
317 - 330
حوزههای تخصصی:
هــدف ایــن پژوهــش تعییــن نقــش واســطه ای انعطاف پذیــری بیــان هیجانــات و پذیــرش ادراک شــده از جانــب همســالان در رابطــۀ بیــن دردســترس بـودن عاطـفی والدیـن بـا بهزیسـتی روان شـناختی نوجوانـان بـود. شـرکت کنندگان پژوهـش،410 نوجـوان دختـر 16-11 سـال شـهر شیـراز بودنـد کـه بـه روش نمونه بـرداری دردسـترس انتخـاب شـدند. پژوهـش از نـوع مقطـعی بـا روش تحلیل مسیـر بـرای بـررسی روابـط بیـن متغیرهـا و ابـزار پژوهـش پرسشـنامۀ دردسـترس بـودن عاطـفی والدیـن (لـوم و فـارس، 2005)، مقیـاس بیانگـری منعطـف کـودک و نوجـوان (وانـگ و هـاوک، 2020)، فـرم کوتـاه مقیـاس بهزیسـتی روان شـناختی نوجوانـان (گومز-لوپـز و دیگـران، 2019) و مقیـاس پذیـرش ادراک شـده (بـروک و دیگـران، 1998) بـود. نتایـج حـاکی از نقـش واسـطه ای تقویـت و سـرکوب بیـان هیجانـات و پذیـرش ادراكشـده از جانـب همسـالان در رابطـۀ بیـن دردسـترس بـودن عاطـفی مـادر و پـدر بـا بهزیسـتی روان شـناختی بـود. هم چنيـن دردسـترس بـودن عاطـفی مـادر و پـدر به صـورت غيرمسـتقيم و تنهـا بـا واسـطه گري سـركوب بيـان هيجانـات، پذیــرش ادراک شــده از جانــب همســالان را در نوجوانــان پيش بينــي کــرد. برایــن اســاس می تــوان بــا آمــوزش بــه والدیــن در زمینــۀ ارتقــای تعــاملات والد-فرزندی، مهارت های تنظـیم بــیان هیجانات، مــیزان پذیرش اجتـماعی و بهزیـستی را در نوجوانان افزایش داد.
الگوی مشاوره ای عاملیت «من» مبتنی بر دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه عاملیت بر نوعی احساس مسئولیت در برابر مسیرزندگی خود دلالت دارد. قبول عاملیت انسان در گرو تبیینی از منشا عمل است که از آن با عنوان «من» یاد می شود. هدف از این پژوهش تدوین الگوی مشاوره ای من عامل بر اساس دیدگاه علامه محمدتقی جعفری است. در بخش نخست بوسیله ی روش کیفی هرمنوتیک تلاش شده است تا شاخص ها و مؤلفه های من عامل شناخته شود. سپس با استفاده از روش داده بنیاد، الگوی تبیین کننده ی من عامل ترسیم شد. در بخش سوم محتوا، فرایند و فنون مشاوره ای برگرفته از این الگو از طریق تحلیل مضمون ارائه گردید. ضریب همبستگی کندال در اعتباریابی دلفی 87/0 گزارش شد. محتوای مشاوره ای مقوم این رویکرد را می توان در مواردی چون ماهیت من (تمایزدهنده، عامل، فراعامل، مختار،...)، حیطه های من (ذات من و فعالیت من)، سطوح من (من معلول، من عامل)، عناصر من(غیرارادی، ارادی، کمال طلب)، ... جستجو کرد. فرایند های مشاوره ای در هماهنگی با هستی هدفدار، پذیرش مالکیت بر خویشتن، صداقت و همخوانی با خویشتن، بهره برداری از توانمندی ها،تقویت عشق به انسان ها و تقویت خودآگاهی و خودسازی ارائه گردید. در جهت رسیدن به این فرایندهای درمانی نیز روش های عملی نیز با توجه به دیدگاه علامه استخراج شد. وجوه تمایز این الگوی مشاوره ای را می توان در یکپارچه نگری آن، حضور عنصر تعیین کننده ی کمال طلبی و توجه به ارتباط انسان با خالق خود در نظر گرفت.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
94 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر سال دوم متوسطه ناحیه دو شهر کرمان انجام شد.روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450n=). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انسجام تحصیلی پاسکارلا (2004) استفاده شد. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته های آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب ابزار مؤثری برای ارتقای انسجام تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بود. داده های کمی حاکی از افزایش معنی دار آماری در عملکرد تحصیلی و کاهش رفتار مخرب در بین دانش آموزان بود (01/0p<). داده های کیفی حاصل از بحث های گروه متمرکز از این یافته ها پشتیبانی کرد و دانشجویان احساس مسئولیت شخصی و انگیزه بیشتری برای موفقیت در تلاش های تحصیلی خود گزارش دادند.نتیجه گیری: این یافته ها برای مربیان و سیاست گذارانی که به دنبال افزایش نتایج آموزشی برای دانش آموزان پسر از طریق تمرکز بر اصول تئوری انتخاب هستند، پیامدهایی دارد.
مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متأهل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیدهپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت ازدواج زیر 5 سال و سن بین 20 تا 40 سال شهر تبریز بودند. نمونه آماری 45 زن متاهل، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش، یک گروه برای آموزش واقعیت درمانی و یک گروه برای آموزش خود متمایز سازی (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد، آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل موثر است. همچنین بر اساس نتایج، بین اثر بخشی آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت و سازگاری زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
49 - 59
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی و مقایسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده و رفتار درمانی شناختی بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر تهران بود.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی مردان و زنان ۵۰-۲۵ سال شهر تهران که به علت شکایت از اضطراب به کلینیک روان درمانی مراجعه کرده بودند. از میان جامعه آماری تعداد ۶۰ نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب، و این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایی داده شدند. روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده (AEDP) برای گروه آزمایشی اول به مدت ۴ جلسه ۹۰ دقیقه ای و رفتار درمانی شناختی (CBT) برای گروه آزمایشی دوم به مدت ۹ جلسه ۷۰ دقیقه ای اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه کارکرد ایگو بلک (EFA) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. سطح معناداری آزمون های آماری 0/05در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج این تحلیل بیانگر تأثیر معنی دار روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری بر بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (p≤0/01). مطابق مقایسه تطبیقی بین دو رویکرد آموزشی، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده اثربخشی بیشتری از رفتار درمانی شناختی بر تمایزیافتگی داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت از جمله رویکردهای اساسی در بهبود کارکردهای ایگو در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، روان درمانی پویشی کوتاه مدت تسریع شده با درمان شناختی رفتاری است.
Comparison of emotional intelligence, alexithymia , thought action fusion among Patients with Generalized Anxiety Disorder and Normal Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: Emotional and cognitive components such as emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion have a significant impact on generalized anxiety disorder, and the above components are considered to be the main factors in the creation and continuation of this disorder. Therefore, the aim of the present study was to compare emotional intelligence, Alexithymia and thought-action fusion in patients with generalized anxiety disorder and normal people.Method: The present study was descriptive and causal-comparative in terms of its fundamental purpose and data collection method. The statistical population of the research was all generalized anxiety patients who referred to specialized psychiatry and counseling clinics in Qazvin city in the spring and summer of 1402, who were diagnosed with generalized anxiety disorder by specialists. From this statistical population, 50 people with pervasive anxiety and 50 normal people were selected by available sampling method. The tools of this research were Bar-N's Emotional Intelligence Questionnaire (1980), Toronto Alexithymia Questionnaire (1994) and Rachman and Shafran's Thought-Action Fusion Questionnaire (1998). Data were analyzed using SPSS-25 software and multivariate analysis of variance (MANOVA). Findings:The results showed that there is a significant difference between emotional intelligence (F=24.22 and P<0.01), Alexithymia (F=14.77 and P<0.01) and thought-action fusion (F=9.85 and P<0.01) exists in patients with generalized anxiety disorder and normal people. Conclusion:Therefore, it is recommended to pay special attention to the role of emotional intelligence, Alexithymia, and thought-action fusion in the treatment of generalized anxiety disorder. Also, experts can use the research results for the prevention and treatment of generalized anxiety disorder.
The Impact of Mindfulness Training on Occupational Stress and Quality of Life among Operating Room Personnel
حوزههای تخصصی:
Objective: This research demonstrates that the practice of mindfulness training led to a notable decrease in occupational stress and an improvement in the overall quality of life for professionals working in operating rooms.Methods: The method of the present research was practical in nature and quasi-experimental in the form of pretest-posttest with a control group. The statistical population of this research included all operating room experts in Tehran hospitals. 50 people from this community were selected by convenience sampling method and were randomly divided into two experimental (25 people) and control (25 people) groups. Data was collected using standard questionnaires. T tests and ANCOVA were used to analyze data. Results: The results showed that there is no significant difference in both occupational stress and quality of life in the pretest (both P>0.05). However, it was observed that experimental group had significantly lower occupational stress and higher quality of life compared to control group in the posttest (both P=0.001). Finally, the results of ANCOVA showed significant differences between experimental and control groups in both occupational stress and quality of life (both P=0.001).Conclusion: These findings indicate that mindfulness can play a crucial role in managing work-related stress among operating room experts. Consequently, by actively participating in mindfulness activities, it is plausible to create more favorable circumstances for professionals working in operating rooms in terms of their quality of life.
The Association of Family Functioning with Job Satisfaction and Job Security in Female Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of the study was to ascertain the association of family functioning with job satisfaction and job security in female teachers of secondary schools in Isfahan City.
Methods: The sample consisted of 103 female teachers of secondary schools in Isfahan City, selected through convenience sampling. To collect the data, the Family Assessment Instrument Questionnaire (FAD) by Epstein et al. (1983), the Minnesota Job Satisfaction Questionnaire (MSQ) by Weiss et al. (1967), and the Job Security Questionnaire (JSQ) by Nisi et al. (2008), were used to collect the data. Pearson correlation coefficient and Structural Equation Modeling using SPSS – IBM 22 and Smart PLS 3 were run to analyze the data.
Results: Job satisfaction was positively associated with family functioning and its subscales. Job security was significantly positively associated with general family functioning and its subscales. Eventually, the results of structural equation modeling indicated that general family functioning was positively associated with job security (p<.05), but it did not have any significant association with job satisfaction.
Conclusion: It is concluded that family functioning has a unique effect on the job security of female teachers, but it does not have a significant effect on satisfaction.
نگرانی های دختران متعارض با والدین در زمینه انتخاب همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۶۱-۱۳۸
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، با هدف آشکارسازی نگرانی های دختران مجرد قبل از ازدواج صورت گرفته است. روش: برای انجام این پژوهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور با 15 دختر مجرد در آستانه ازدواج 20 تا 30 ساله متعارض با والدین در زمینه ازدواج مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و بر اساس روش تحلیل کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 2 مضمون اصلی و 20 زیرمضمون استخراج شد که شامل: 1) نگرانی های ادراک شده والدین از دیدگاه دختران (با 6 زیرمضمون) و 2) نگرانی های دختران (با 14 زیرمضمون). نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که نگرانی های ادراک شده والدین در زمینه ازدواج شامل: باور والدین به هیجان خواهی در سن پایین، ترس از بالا رفتن سن دختر، ترس از بی پناهی و تنها ماندن دختر، انتخاب اشتباه دختر، عدم امادگی و پختگی دختر و ناشناس بودن خواستگار است و نگرانی های دختران مجرد در آستانه ازدواج شامل: سازگاری با خانواده همسر، مشکلات بعد از ازدواج، ترس از ازدواج، دشواری سازگاری با همسر آینده، نگرانی از آینده، احساس محدودیت در ازدواج، عدم پیشرفت بعد از ازدواج، پیش بینی عدم رضایت بعد از ازدواج، دور شدن از خانواده، ترس از خیانت احتمالی همسر آینده، عدم وجود خواستگار در آینده، سهل گیری بیش از حد والدین در ازدواج و تأثیر ویژگی های منفی دختر در ازدواج و ازدواج با فردی غیر ایده آل بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد دختران در آستانه ازدواج از یک ترس و نگرانی در مورد ازدواج و مسائل مربوط به آن رنج می برند که تبعاتی آزار دهنده از جمله تاخیر در ازدواج را به همراه دارد لذا تغییراتی در سازماندهی الگوهای نگرشی- شناختی و رفتاری می طلبد. شماره ی مقاله: ۶
بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۷۵-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تأثیر آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق می باشد. روش: روش تحقیق به صورت کمی و از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوج ها در آستانه طلاق استان تهران منطقه 11 و 12 هستند که در دامنه سنی بین 25 تا 35 سال باشند و بصورت داوطلبانه و براساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شده اند. تعداد نمونه پژوهش 20 نفر از زوج ها در آستانه طلاق بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از زوج های در آستانه طلاق که برای انجام امور حقوقی به مراکز حقوقی و مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه حساسیت بین فردی بود و برای آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل کواریانس چند متغیری با رعایت مفروضه ها (همگنی ضرایب رگرسیون، خطی بودن رابطه بین متغیرها، توزیع نرمال ویژگی مورد بررسی، همگنی واریانسها) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد حساسیت بین فردی (آگاهی بین فردی، نیاز به تأیید، اضطراب جدایی، کمرویی و عزت نفسه) در زوج های در آستانه طلاق که آموزش رویکرد هیجان مدار دریافت کردند کمتر از زوج هایی است که این آموزش را دریافت نکردند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که برنامه آموزش رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج هایی در آستانه طلاق داشته و می تواند به عنوان برنامه آموزشی موثر مورد توجه روان شناسان و مشاوران باشد. شماره ی مقاله: ۷
اثربخشی روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال های یادگیری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت مداخلات روان شناختی جهت کاهش افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال یادگیری افراد ضروری است. به نظر می رسد یکی از مداخلات موثر، روان درمانی مبتنی بر انگیزه باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال های یادگیری بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهر زابل در سال تحصیلی 1401-1400 که در مرکز توان بخشی کودمان با مشکلات ویژه یادگیری شهید صلواتیان زابل دارای پرونده بودند، تشکیل داد (65 نفر). از این میان به روش نمونه گیری در دسترس، 40نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایدهی شدند. پرسشنامه نشانگان روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (1995) و آموزش روان درمانی انگیزشی صاحبدل (1398) ابزار پژوهش بودند. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که روان درمانی انگیزشی بر افسردگی (92/83=F؛ 001/0>P) و اضطراب (81/149=F؛ 001/0>P) مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش است و سبب کاهش افسردگی و اضطراب می شود. نتیجه گیری: طبق نتایج روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلالات یادگیری اثربخش بود؛ لذا به کارگیری روان درمانی انگیزشی باهدف کاهش افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال یادگیری پیشنهاد می شود.
تأثیر بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کووید 19 موجی از اضطراب و نگرانی خانواده ها به ویژه مادران را فراگرفت. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر بسته محقق ساخته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر کاهش اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19 در مادران تهرانی اجرا شد. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را مادران ساکن تهران تشکیل می دادند، که به روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از افراد واجد شرایط انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا بود که پیش و پس از ارائه بسته آموزشی بر روی هر دو گروه اجرا شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد میزان اضطراب گروه آزمایشی پس از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (F=44/303, P < 0/01). بر اساس یافته های فوق، تأثیر آموزش بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی در بهبود اضطراب ناشی از همه گیری بیماری کووید 19 در مادران تأیید گردید. بنابراین مشاوران و روان درمانگران برای کمک به افرادی که درگیر اضطراب هایی از این نوع هستند، می توانند از این بسته آموزشی استفاده نمایند.
نقش میانجیگری استقامت معنوی در رابطه کشمکش های مذهبی / معنوی و دلبستگی به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
استقامت معنوی یک متغیر نسبتاً جدید برای کمک به افراد برای عبور از چالش ها در طول زندگی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجیگری استقامت معنوی در رابطه بین کشمکش های مذهبی / معنوی با دلبستگی به خدا می باشد. تحقیق حاضر بر حسب هدف کاربردی و بر حسب شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای برآورد حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 380 نفر انتخاب شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار spss نسخه 22 و تحلیل مسیر استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های چالش های مذهبی / معنوی (اکسلین و همکاران، 2014)؛ استقامت معنوی (ونتونگرن و همکاران، 2019) و دلبستگی به خدا (بک و مک دونالد (2004) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کشمکش های مذهبی / معنوی بر استقامت معنوی تأثیر مثبت دارد. کشمکش های مذهبی / معنوی بر دلبستگی به خدا تأثیر منفی دارد و در نهایت استقامت معنوی نقش میانجیگری را در تأثیر کشمکش های مذهبی / معنوی بر دلبستگی به خدا ایفا می کند. استقامت معنوی می تواند به عنوان عامل میانجی برای مقابله با کشمکش ها ازجمله کشمکش های مذهبی / معنوی باشد.
Measuring the Occupational Stress in Pre-service Early Childhood Teachers: A Psychometric Examination of the Persian Version of Work-related Behaviour Patterns (P-AVEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Work-related behavior patterns toward stressor experiences reflect the staff's attitude toward their professional requirements. The work-related behavior experience patterns questionnaire (AVEM) has been developed to determine the work-related patterns of people in the face of job stress. The present study examined the psychometric properties of the Persian version of the AVEM in pre-service early childhood teachers- student teachers who are enrolled in a teacher education program and working toward teacher certification (n=429, 59.67% female). The confirmatory factor analysis results showed an 11-factor structure resembling the original factor structure in the Persian language. Additionally, results showed that the Persian version of the AVEM demonstrated high internal consistency and test-retest reliability. Overall, the findings support the validity and reliability of the Persian version of the AVEM, which can be used to assess work-related behavior and experience patterns. The AVEM can be used during pre-service teachers' education to evaluate the extent to which they report work behaviors associated with occupational stress and dissatisfaction. Pre-service early childhood teachers who tend to feel overwhelmed and helpless in stressful work situations should be identified early so that they can be offered support.
روند تحول تفکّر انتقادی دانشجویان دوره کارشناسی روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
7 - 39
حوزههای تخصصی:
تقویت مهارت های تفکّر علمی برجسته ترین کارکرد مؤسسات آموزشی است، و تفکّر انتقادی هدف اصلی مؤسسات آموزش عالی به منظور افزایش شایستگی دانشجویان در قرن 21 بوده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند تحول تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی در طول چهار ساله تحصیل بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی در یک مطالعه مقطعی بود. جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه همه دانشجویان ورودی1398 تا 1401 رشته روان شناسی دانشگاه علامه طباطبائی که تعداد آنها 87 نفر بود. برای سنجش تفکّر انتقادی دانشجویان، از آزمون تفکّر انتقادی واتسون-گلاسر(1937) استفاده شد. این آزمون دارای 80 سوال و پنج خرده آزمون استنباط، شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال های منطقی است که هر 16 سوال آن یک مولفه را می سنجد. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که تفکّرانتقادی و مولفه های تفکّر انتقادی دانشجویان پایین و ضعیف است. روند کلی تحول تفکّر انتقادی در دانشجویان در طول چهارساله تحصیل صعودی است، گرچه این روند در سال سوم کمی نزولی بود. مولفه های شناسایی مفروضه ها، استنتاج، تعبیرو تفسیر، و ارزشیابی استدلال های منطقی روند افزایشی معنی دار داشت، اما مولفه استنباط روند معنی داری نداشت. بعلاوه، مؤلفه های تعبیر و تفسیر، و شناسایی مفروضه ها بیشتر از سایر مؤلفه ها در ایجاد تمایز در چهار ورودی مورد بررسی تأثیر دارد و ارزشیابی استدلال های کمترین تأثیر را دارد. پس می توان نتیجه گیری کرد که با وجود اینکه تفکر انتقادی دانشجویان ضعیف ارزیابی می-شود، اما تحصیلات دانشگاهی بر روند رشد تفکّر انتقادی دانشجویان روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی موثر بوده است.
بررسی اثربخشی تاب آوری تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و اضطراب دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
227 - 254
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان دوره متوسطه در مسیر تحصیل خود با چالش های بی شماری مواجه می شوند که انگیزه و شرایط تحصیلی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهند، به همین خاطر نیازمند آموزش های لازم در راستای مدیریت استرس روزانه و مهارت روبرو شدن با شرایط دشوار در مدرسه هستند؛بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تاب آوری تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و اضطراب دانش آموزان متوسطه یک و دو شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی1402-1401که از بین آنان 30 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و در نهایت به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل(هر کدام 15 نفر) جای دهی شدند.ابزار گرداوری ا داده ها شامل پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، اشتیاق به مدرسه توسط وانگ، وایلت و اسکلز(2011)، اضطراب بک و همکاران(1998)بود.بسته آموزشی تاب آوری تحصیلی برگرفته از پژوهش یوسف وند(1397)و یاراحمدی و همکاران (1398) در طی 10 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. یافته های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-22 در دو سطح آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و اضطراب دانش آموزان متوسطه یک و دو شهر اصفهان تأثیر معناداری دارد(05/0≥p). براساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت آموزش تاب آوری تحصیلی می تواند به عنوان روش مداخله ای موثر مورد استفاده مشاوران مدارس قرار گیرد
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
14 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران در فصل پاییز سال 1402 بود. در این پژوهش تعداد 18 زوج (36 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (9 زوج در گروه آزمایش و 9 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد (10 جلسه) را طی ده هفته دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) و پرسشنامه تاب آوری خانوادگی (FRQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد بر ابرازگری هیجانی (0/001>P؛ 0/62=Eta؛ 57/77=F) و تاب آوری خانوادگی (0/001>P؛ 0/57=Eta؛ 45/21=F) در زوجین در آستانه طلاق تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، زوج درمانی مبتنی بر تصمیم گیری مجدد با بکارگیری فنونی همانند آشنایی با بازدارنده ها و سوق دهنده ها در روابط زناشویی، آشنایی با انواع نوازش، شناسایی قواعد خانوادگی و بازسازی مجدد روابط زناشویی می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود ابرازگری هیجانی و تاب آوری خانوادگی در زوجین در آستانه طلاق مورد استفاده قرار داد.