فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، از عواملی اند که بر نگرش به طلاق تأثیر می گذارند. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی متغیر تاب آوری خانواده در سلامت اجتماعی، با نگرش به طلاق زوجین در زوجین شهر جاجرم انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل افراد متأهل شهر جاجرم بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان[1] (1970)، 384 نفر نمونه انتخاب شدند (گرجی، 1391). افراد به پرسش نامه های نگرش به طلاق، تاب آوری و سلامت اجتماعی پاسخ دادند. یافته ها: با توجه به یافته های آماری، تاب آوری خانواده و مؤلفه های اعتماد، تحمل عواطف منفی، معنویت در افراد و شایستگی، همچنین سلامت اجتماعی و مؤلفه های شکوفایی، همبستگی و مشارکت با نگرش به طلاق زوجین، رابطه معنادار دارند. نقش میانجی تاب آوری خانواده در رابطه بین سلامت اجتماعی و نگرش به طلاق زوجین نیز تأیید شد. نتیجه: توجه به تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، نگرش به طلاق را در زوجین کاهش می دهد. [1] Krejcie & Morgan
خیابان دبیراعظم کرمانشاه و تاریخی از زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان جغرافیایی ای که انسان در آنجا حضور اجتماعی می یابد، به فضایی اجتماعی تبدیل می شود و در طی زمان، پیچیدگی های ساختاری می یابد. در دنیای جدید، شهرها و مشخصاً خیابان، کانونی برای زایش درهم تنیدگی های روابط اجتماعی -البته با تکیه بر معنا و بار تاریخی آن- شده است. خیابان در دنیای معاصر به مثابه صحنه ای اجتماعی-تاریخی بوده است که بسیاری از نویسندگان و شاعران (از داستایفسکی تا بودلر) در آن تأمل کرده و از آن الهام گرفته اند. عالمان اجتماعی و مشخصاً برخی جامعه شناسان نیز خیابان را چونان صحنه ای از فشردگی تاریخ و جامعه دانسته اند که تحلیل به ویژه برخی خیابان های خاص، دستاوردهای تجربی و نظری مهمی برای فهم زندگی اجتماعی فراهم آورده است.
در این مقاله، با الهام از دستاوردهای لفور، روژک و بنیامین و با تکیه بر مفاهیم «تولید فضا»، «مناسبات فراغت» و «رفتار فراغت» فهمی جامعه شناسانه از قدیمی ترین و مهم ترین کانون پرسه زنی و شاید فشرده ترین تجلی تاریخ اجتماعی شهر کرمانشاه، یعنی خیابان موسوم به دبیراعظم بیان می شود. در این مسیر، با تکیه بر بنیان هایی که از ادراک پوزیتیویستی واقعیت های اجتماعی فاصله می گیرد، مقوله های «ساختار الزام آور»، «بازتولید ساختار» و «رویه های تفسیری» در تعامل با یکدیگر درنظر گرفته شده اند و با تکیه بر روش تحلیل روایت، دبیراعظم در وجوه بازنمایی فضایی، پرسه زنان، تاریخ ها و زندگی روزمره شکل گرفته در آن -ضمن تحلیلی از سنخ های اجتماعی شکل دهنده به این فضا- به تصویر آورده شود.
یافته ها نشان داد در زیر پوست کلیت نمایان خیابان دبیراعظم، سه فضای تاریخی، مدرن و ایدئولوژیک برساخته کنشگران، در تباین با یکدیگر حضور دارند. این کلیت در بطن خود سرشار از تاریخ و ایدئولوژی است که درمجموع بازنمودهای تاریخی و مدرن دبیراعظم، فضای ایدئولوژیک آن را تهدید می کنند و در این کشاکش، بازنمودهای مدرن حتی بازنمودهای تاریخی را نیز کمرنگ می کنند.
آیین های مربوط به باران در مناطق کردنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
31 - 49
حوزههای تخصصی:
باران عامل اصلی تداوم حیات، نعمت بی بدیل خداوند و نماد رحمت اوست. مردم کردزبان مانند سایر ایرانیان، برای تکریم باران، آیین های بسیاری داشته اند. آنان برای رفع خشکسالی و کمبود باران، به اجرای سنت هایی چون:اند اندنننن هلط هلط هلوونه کط، گاؤووانه کی، گدایی کردن آب، جنگ و درگیری تصنعی، چیستان، آب فروختن، بووکه بارانه، بیل دانه، بازی په ثان و ... می پرداختند. بارش متمادی باران های ویرانگر و سیل آسا نیز آنان را به اجرای رسومی برای بند آوردن باران مقید می کرد؛ از جمله این آیین ها می توان به ئاساره چز، پنهان کردن شیر زائو، دفن نی و نعل، چهل کچل و ... اشاره کرد. باران در نامگذاری ماه های کُردی نقش داشته است؛ چنانکه نام دیگر ماه «که وکؤ» در برخی از روستاها «به خته واران» است. حتی محور انجام بسیاری از سنن کردی مانند: «پنجه شور»، «خه ره گه وه ئاو مه وه ر»، «چارچار»، «سط شه ش» و ... نیز باران است. سنن مربوط به باران، بر اساس شیوه اجرا، به دو دسته گروهی و فردی تقسیم می شوند. در شکل فردی این آیین ها، که به نوعی طلسم یا حرز محسوب می شوند، اعتراض برای برانگیختن خشم و به دنبال آن شفقت ایزد دیده می شود؛ اما در شکل گروهی آن، مبانی اسطوره ای و نیایش جمعی و معنوی غالب است. مقاله حاضر، که گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و مصاحبه بوده، با رویکرد توصیفی - تحلیلی به تبیین آیین های مربوط به باران در مناطق کردنشین و جایگاه اسطوره ای آنها پرداخته است.
سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل محیط زیست: توقف طرح بایوجمی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
بازشناسی فضایی -کالبدی معماری خانه های دوره قاجار در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
48 - 63
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان مهم ترین گونه بنا همواره در نظر معماران و صاحب نظران جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. از دیربار در طراحی خانه های سنتی ایران، توجه به مسئله اقلیم و تحولات اجتماعی و اقتصادی عوامل مهمی در معماری به شمار می آمده است. معماری مسکونی در دوره ی معاصر تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییر روش های ساختمانی سنتی به مدرن، به طور اجتناب ناپذیری تغییر شکل داده و از درون گرایی سنتی به برون گرایی مدرنیستی سوق پیدا کرده است. در محله های تاریخی شهر مشهد خانه های ارزشمندی وجود دارد که به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه بافت مرکزی، تعدد مالکین و مهاجرت ساکنین در معرض تخریب قرار گرفته اند. از آن جایی که هدف این نوشتار احیای الگوهای از دست رفته معماری مسکونی است، معماری خانه های مشهد در دوره ی قاجار بررسی شده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند. بازگشت دوباره به الگوهای مسکن بومی مشهد، بررسی نحوه ی کاربست ارزش های ایرانی در چیدمان فضایی و احیا و بازآفرینی این سنت فراموش شده، هدف غایی طرح حاضر است. قدم اول در نیل به این هدف، مستندسازی خانه ها و جمع آوری اطلاعات لازم در قالب عکس، نقشه و بهره گیری از منابع مکتوب و شفاهی است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های تفسیری- تاریخی و مطالعه موردی است که براساس مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه-ای و مصاحبه شفاهی به جمع آوری و تحلیل اطلاعات پیرامون خانه های مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر مشهد به بازشناخت و گونه شناسی این خانه ها پرداخته و در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که نظام فضایی خانه های سنتی مشهد در دوره قاجار چگونه شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که خانه های مشهد با مشخصات معماری اقلیم سرد و نیمه خشک، عمدتاً درونگرا ساخته شده اند و آن ها را براساس ویژگی های فضای معماری و نحوه چیدمان فضا در اطراف حیاط می توان طبقه بندی کرد. بسیاری از ویژگی های خانه های مشهد به نحوی با متغیّرهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و اقلیمی هماهنگ بود ه اند. هر چند در دوره قاجار تغییرات کالبدی و فضایی در معماری مسکونی مشهد اعمال شد.
سوژه و نسبت آن با منابع اقتدار در اندیشه های بازرگان و شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزش ها و باورهای دینی را در می نوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانی گزاره های دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و «علی شریعتی» دو تن از نواندیشان ایرانی اند که تلاش نموده اند جایگاه سوژه دینی در دوران جدید را بر اساس بازتفسیری از مبانی سنتی در تعامل با دوران جدید مشخص سازند. این نوشتار با بهره گیری از دو روایت اقتدارگرا و دیالوگ محور از نسبت سوژه و اقتدار به عنوان چهارچوب نظری و روش تحلیل محتوای کیفی، آرای بازرگان و شریعتی را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شیوه هر یک از این دو تفاوت هایی با مشی دیگری داشته است؛ بازرگان با دغدغه مندی درخصوص ارائه تعریفی از مبانی سنتی دینی که در سازگاری با دنیای متجدد باشد، تلاش نمود تا مجال بیشتری برای سوژه فراهم کند. در مقابل شریعتی با تأکید بر خوانشی ایدئولوژیک از تشیّع برآن بود تا سوژه را از سیطره اقتدار سنتی خارج نموده و انسانیتِ وی را حتی در عین وفاداری به آموزه های سنتی مورد تأکید قرار دهد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بخشودگی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دل زدگی زناشویی و جهت گیری زندگی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۲
199 - 236
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش والای خانواده و اهمیت تعهد در روابط زناشویی، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر بخشودگی و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دل زدگی زناشویی و جهت گیری زندگی زنان آسیب دیده از خیانت همسر در گیلان، شهر رشت، است.
روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد در سالهای 1401-1402 نمونه شامل 90 نفر از بانوان متأهل مراجعه کننده به مراکز روانشناسی با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و یک گروه شاهد قرار گرفتند. درمان در این پژوهش به مدت 8 جلسه برای گروههای آزمون انجام و هر سه گروه به صورت پیش و پس آزمون توسط دو پرسشنامه جهت گیری زندگی شییر و کارور (۱۹۸۵) و دل زدگی زناشویی (CBM) موردسنجش قرار گرفته و داده ها توسط تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیره و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته ها: با توجه به معناداری مقدار F محاسبه شده برای متغیرهای دل زدگی زناشویی (244/192 = F) و جهت گیری زندگی (747/304 = F) در سطح خطای کوچک تر از 5 درصد، بین گروهها در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد که بیانگر اثربخشی مداخلات است.
بحث: با وجود تفاوت محتوا در رویکردهای درمانی مورد بهره، هر دو بر متغیرهای مدنظر پژوهش مؤثر بوده اند و درعین حال اثربخشی رویکرد ACT بالاتر است.
آینده مسئله حجاب در ایران با تجزیه و تحلیل روندها و پیشران ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخ ایران زمین نشان دهنده فراز و فرودهایی در مسئله حجاب بانوان می باشد. این پژوهش درصدد بررسی آینده حجاب باتوجه به وضعیت فعلی پوشش زنان ایران، با روش تحلیل کیفی و باهدف تخمین آینده حجاب در ایران، به تجزیه وتحلیل روندهای گذشته و پیش ران های موجود برآمده و مباحث آن در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی سامان یافته است. تاریخ، فرهنگ، تمدن، دین و مذهب، مخالفت های مردمی و دولتی از جمله روندها و عناصر پیشران ایجابی به شمار می روند که در مقابل عناصر سلبی چون عمل به مظاهر غرب، تأثیرپذیری سیاستمداران از دیگر کشورها، سیاست حکومت قرار دارند. از سوی دیگر در عصر جمهوری اسلامی ایران در تحلیل روندها و پیشران های ایجابی می توان به فرهنگ دینی، ماهیت فرهنگی انقلاب، حساسیت شرعی، اجتماعی اشاره داشت که در مقابل روندها و پیشران های سلبی چون توجیه نبودن نخبگان و مجریان، فقدان برنامه یا قانون یا عدم اجرای برنامه یا قانون، تساهل و تسامح، غفلت و انفعال در بخش متولیان و ناآگاهی از فلسفه حجاب، عدم آگاهی از قوانین حجاب، فضای مجازی و تأثیرات آن در بخش شهروندان قرار دارند. یافته ها نشان می دهد ایرانیان پیشینه مستحکمی در مسئله حجاب دارند و تلاش های پادشاهان درگذشته و معاندان انقلاب در زمان حاضر در جهت کشف حجاب موفقیت آمیز نبوده و تجری های صورت گرفته توسط برخی از بانوان در عصر حاضر با وضع قانون کارآمد و اجرای دقیق آن بر طرف خواهد شد. هر چند نمی توان انفعال و سردرگمی مسئولان را در مواجهه با کشف حجاب های موردی نادیده گرفت.
تحلیل جامعه شناختی پیامدهای نقش خانواده در جامعه پذیری ورزشی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
61-86
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل و تبیین جامعه شناختی پیامدهای نقش خانواده در جامعه پذیری ورزشی در والیبال است. روش پژوهش حاضر کیفی با روش داده بنیاد و رویکرد گلیزر و از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه در رشته های جامعه شناسی، جامعه شناسی ورزشی که در زمینه تحقیق و پژوهش حاضر تخصص و آشنایی لازم را داشته باشند و اینکه حداقل در این زمینه دارای مقالات، کتاب، سابقه آموزشی و پژوهشی و یا سابقه تدریس در این حوزه را داشته باشند و همچنین مربیان و بازیکنان بین المللی رشته والیبال بودند. روش نمونه-گیری به صورت نمونه گیری غیر احتمالی، با انتخاب هدفمند و با حداکثر تنوع یا ناهمگونی استفاده شد. اندازه نمونه در این پژوهش بر مبنای شاخص اشباع نظری برابر با 14 نفر بود. ابزار اندازه گیری مصاحبه باز بود و بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. پیامدها دربردارنده 4 مقوله اصلی نظیر افزایش جامعه پذیری ورزش، پذیرش و اجرای فرهنگ ورزشی در خانواده، کنترل هیجان های عاطفی و دستیابی به جامعه سالم احساس رضایت، دستیابی به اهداف شخصی و جامعه سالم؛ و 3 زیر مقوله از قبیل تقویت روابط درون خانواده، تقویت حمایت درون خانواده و افزایش سطح آگاهی خانواده شناسایی شدند.
تبیین جامعه شناختی نوع کاربری فناوری تلفن همراه در بین جوانان شهر شیراز
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلفن همراه یکی از فناوری های ارتباطی دوران معاصر است که فراتر از هر فناوری دیگری در زندگی انسان ها وارد شده است. برآورد می شود، تعداد کاربران این فناوری بالغ بر 7 میلیارد نفر در سراسر جهان باشد. ویژگی های خاص تلفن همراه و اتصال آن به شبکه اینترنت باعث شده است، این فناوری در مقایسه با سایر فناوری های ارتباطی، اثرات بیشتری بر زندگی اجتماعی، سبک زندگی و رفتارِ مصرفی کاربران داشته باشد. در ایران نیز همچون سایر نقاط جهان فناوری تلفن همراه با سرعت در حال گسترش است. با توجه به جایگاه رو به گسترش این فناوری ارتباطی در ایران، شناخت کارکرد اجتماعی آن اهمیت فراوانی دارد. هدف این پژوهش، تبیین جامعه شناختی نوعِ کاربری تلفن همراه در بین جوانان بوده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 17 تا30 ساله شهر شیراز بودند که 400 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که برای سنجش اعتبار و پایایی آنها به ترتیب از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. جهت توصیف داده ها از توزیع فراوانی و درصد و برای بررسی روابط بین متغیرها از روش های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، و رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، کاربریِ تفریحی تلفن همراه با توجه به جنسیت، وضع تاهل، طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین تفاوت معناداری دارد و مردان، مجردها، طبقه بالا و افراد دارای والدین با تحصیلات عالی، کاربری تفریحی بیشتری داشتند. کاربری تفریحی با توجه به سطح تحصیلات پاسخگویان تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، کاربری غیرتفریحی با توجه به طبقه اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و والدین تفاوت معناداری داشت و افراد طبقات بالا، با تحصیلات بالا و دارای والدین با تحصیلات عالی از کاربری غیرتفریحی بیشتری داشتند. کاربری غیرتفریحی با توجه به جنسیت و وضع تأهل تفاوت معناداری نداشت و رابطه معناداری نیز با میزان رضایتمندی از تلفن همراه نشان نداد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، متغیرهای مستقل قادرند 3/10 درصد از تغییرات کاربری غیرتفریحی و 4/11 درصد از تغییرات کاربری تفریحی را تبیین نمایند.نتیجه گیری: با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که نوع استفاده از فناوری تلفن همراه ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیسته و تحصیلات افراد در عصر مدرن و صنعتی دارد. با توجه به استفاده بالای افراد جوان از تلفن همراه، به سان یک ابزار ارتباطی مدرن و صنعتی، و سهم بالای کاربری تفریحی در بین جوانان، ضرورت دارد پژوهش هایی با تمرکز بر محتوای کاربری های تفریحی جوانان و آسیب های احتمالی آن، مطمح نظر قرار گیرد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و خشونت جنسی علیه زنان (مطالعه موردی زنان متأهل شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
37 - 67
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی پنهان، مسئله خشونت جنسی علیه زنان است که توسط همسران بر آنان اعمال می شود. خشونت جنسی به طورکلی، بر روح و روان زنان تأثیرات مخربی داشته و مانع رشد و شکوفایی این قشر آینده ساز شده و موجب احساس ناامنی در بین زنان می شود. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و خشونت جنسی در بین زنان متأهل شهر قزوین انجام شده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر قزوین است که از میان آنان تعداد 383 نفر از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای گردآوری اطلاعات لازم انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفته است. جهت سنجش اعتبار ابزار اندازه گیری از اعتبار صوری و برای برآورد پایایی نیز از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. اعتبار نرم افزار مورد نیاز نیز برای تجزیه وتحلیل داده ها، نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که رابطه خطی بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی شامل تعهد اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی با دو مؤلفه خشونت جنسی (خشونت فیزیکی و خشونت روانی) و سازه خشونت جنسی با اطمینان 99 درصد و در سطح معناداری کوچکتر از 01/0 به تأیید رسیده است. نوع تمامی روابط مذکور، منفی و معکوس است. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی چند متغیره حاکی از آن است که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی توانسه اند 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته خشونت جنسی علیه زنان را تبیین و پیش بینی کنند.
مطالعه تغییرات شکلی و محتوایی در سبک خرید و رفتاری مردم در پاساژهای کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
205 - 177
حوزههای تخصصی:
مراکز خرید و بازارها از زمان های بسیار دور تا به امروز، نقش بسیار اساسی در زندگی مردم و شهرها داشته اند؛ به طوری که برخلاف گذشته، با توجه به گستردگی مراکز خرید و پاساژها، جنبه اقتصادی مراکز خرید بیشتر نمود پیدا کرده است. هدف از این تحقیق، فهم و توصیف مطالعه تغییرات شکلی و محتوایی در سبک خرید و رفتاری مردم در پاساژهای کرج است. در پژوهش حاضر با رویکرد کیفی، از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. با طرح سؤال های هدف تحقیق در قالب فرایند مصاحبه، با بیست نفر از شهروندان شهر کرج، گردآوری داده ها انجام شد. بعد از تدوین گزارش نویسی و تحلیل داده ها به صورت جداول کدباز، به مقوله های فرعی ای رسیدیم؛ سپس با بررسی این مقوله های فرعی، در پی کشف مقوله های اصلی برآمدیم. درنهایت، با درکنارهم گذاشتن هسته های: «افزایش ترجیح خرید از پاساژ به دلیل افزایش فرهنگ پاساژگردی»، «افزایش مصرف فضای پاساژ به دلیل مطلوب بودن آن»، «افزایش فرهنگ مصرف متظاهرانه در خرید مردم» به مقوله هسته نهایی یا ابر مقوله «تغییرات شکلی و محتوایی سبک خرید» رسیدیم؛ سپس به طراحی مدل الگوواره و تحلیل سازوکارهای آن پرداختیم.
طراحی مدل توانمندسازی کاربران شبکه های اجتماعی در حوزه امنیت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
159 - 184
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل توانمندسازی کاربران شبکه های اجتماعی مبتنی بر ادراک کاربران از مفهوم امنیت فرهنگی با روش نظریه داده بنیاد و رویکرد استراوس و کوربین انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها بعد از مصاحبه با 39 نفر از متخصصان علوم ارتباطات، مدیریت رسانه، مدیریت فرهنگی،روانشناسی،حقوق، جامعه شناسی و فناوری اطلاعات که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند،داده های پژوهش به اشباع نظری رسید. سپس یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی پیاده و طبقه بندی شد. بر اساس یافته ها پدیده اصلی پژوهش توانمندسازی کاربران بود که شامل شرایط علی: رفتار ارتباطی کاربران، ویژگی های پیام رسان، ویژگی های فردی و شخصیتی و امنیت فرهنگی در ساختار مجازی؛ شرایط زمینه ای: اطلاعات فرهنگی، پایبندی فرهنگی، تقویت نمادهای فرهنگی و زیرساخت های فرهنگی کاربران از دیدگاه مشارکت کنندگان؛ شرایط مداخله گر: به کارگیری زبان بومی، تبعات نهی کردن کاربران، تهدیدات فرهنگی و آسیب های فرهنگی می شدند و استراتژی های ارتقا فرهنگ روشنفکری، اقناع اندیشه های نوظهور، آگاه سازی جنگ نرم و آموزش خودمحور و در نهایت پیامدهای اثربخشی توانمندسازی کاربر، اثرگذاری تولید محتوا، آینده پژوهی تکنولوژی و تجملات فرهنگی را به همراه داشته است.
چگونگی درک زمان –فضا (با نگاهی به بوف کور صادق هدایت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با مطالعه ادبیات هر جامعه ما به این خواست نزدیک می شویم که تجربه گسسته انسان چگونه در روایت معنادار می شود. نویسنده ملزم است هنگام پرداخت روایت، درکی از ساختارهای شناخت ذهنی افراد جامعه یا حداقل ذهن خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگری و جهان داشته باشد. از آن جا که مهم ترین اصل در روایت، برای معنادار کردن تجربه بشری، پرداختن به امر زمان است. وگرنه نویسنده نمی تواند روایتی در معنای تعریف ژانر رمان شکل دهد و ممکن است، صرفا به ماجراها، کنش ها و احساسات شخصیت ها توجه کند. نویسنده هنگامی تلاش می کند تجربه بشری را با درکش از امر زمان معنادار کند، خواه ناخواه فضاهای اجتماعی، مکانی–ذهنی جامعه خویش را نیز شکل می دهد. پس ما با مطالعه ادبیات و فهم درک نویسنده از امر زمان–فضا، به فهم ساختار شناخت و فضاهای زندگی جامعه نویسنده هم نزدیک می شویم.
روش شناسی: برای نزدیک شدن به فهم چگونگی درک زمان–فضای صادق هدایت، در ابتدا تلاش شده تحلیلی از جامعه نویسنده که در آن زندگی می کرده، داشته باشیم و سپس با استفاده از روش شناسی تحلیل محتوا، مضمون های روایت را در رابطه با چگونگی درک نویسنده از امر زمان و فضاهای زندگی استخراج شود. برای استخراج مضمون های روایت در جهت هدف مطالعه، مهم است نویسنده معنایابی موقعیت شخصیت ها را در نظر دارد یا کنش و احساسات آن ها را در نظر می گیرد و مفاهیم ذهنی خود را به آن ها غالب می کند. سپس تلاش می شود ارتباط مفاهیم تحلیلی جامعه نویسنده با مضمون های روایت نویسنده، تحلیل شود.
یافته ها: جامعه ایران در تاریخ زندگی نویسنده (دوران مشروطه)، دچار تغییرات گسترده و ناگهانی از بالا توسط حاکمیت به صورت تغییر فضاهای زندگی شده است. این تغییرات فضایی، مردم را به لحاظ شناختی و فضایی دچار گسست از گذشته کرده است. طبیعی است درک امر زمان در این موقعیت دچار آسیب شود، چون افراد از یک سو به خاطر تغییرات فضایی نمی توانستند خود را به راحتی به گذشته متعلق بدانند و از سوی دیگر جامعه قادر نبود روش شناسی علم جوامع غربی را برای فهم پیشرفت در آینده درک کند. از آن جا مردم به راحتی نمی توانستند برای گذراندن زندگی روزمره خود وارد تولید اقتصادی شوند. در موقعیت جامعه ایران، حاکمیت خواهان ساخت دولت –ملت با فروش منابع طبیعی و وارد کردن مدرنیته از بالا شد و روشنفکرین ایرانی که نویسندگان ادبیات هم جزو آن ها هستند خواهان حاکمیت قانون همراه با آزادی های سیاسی و فردی شدند. در این جا نویسنده ای همانند هدایت که می خواهد موقعیت شخصیت داستان خود را معنایابی کند، او را معلق در فضایی گسترده نشان می دهد که زمان حال ابدی را به فهم و درک زمان گذشته و آینده ترجیح می دهد. او نه به دنبال تعریف امر زمان از خلال مفاهیم دینی نه مفاهیم زندگی روزمره بر اساس نقش های فرهنگی و نه بر اساس حس های شناختی است. در نتیجه هنگامی شخصیت در فضایی گسترده و زمان حال ابدی معلق است، در این فضا شخصیت ترجیح می دهد در احساسات خود وول بخورد لذت ببرد یا درد بکشد. و نه تنها به دنبال درک قوانین اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در حال تغییر هستند، نباشد بلکه احساسات را نیز به عنوان یک منبع شناخت فردی درک نکند
رهیافت ساختارگرایی در باستان شناسی و کاربرد آن در تحلیل مواد فرهنگی بر جای مانده از گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علم باستان شناسی به عنوان مطالعاتی که همواره به دنبال کشف حقایق گذشته بوده؛ شناخته می شود. امر کشف حقیقت به منظور بازسازی تاریخ و فرهنگ در باستان شناسی با بهره گیری از داده های مادی بر جای مانده از گذشته صورت می گیرد. این آثار به عنوان نشانه هایی از گذشته بیانگر افکار مردمانی بوده که آن ها را ساخته و مورد استفاده قرار داده اند. گروهی از مواد فرهنگی به دست آمده از محوطه های باستانی به صورت نمادین در بین مردمان گذشته مورد استفاده قرار می گرفته و استفاده از روش های تجربی و آزمایشگاهی در اکثر مواقع امکان رسیدن به پاسخ در ارتباط با این گروه از آثار را ندارند و همچنین غالب مطالعاتی که تا به امروز بر روی این گروه از آثار انجام شده وجه علمی نداشته و عمدتاً به صورت درک شهودی باستان شناس از آثار بوده و هیچ پایه علمی ندارند. در پژوهش حاضر سعی خواهد شد تا رهیافت باستان شناسی ساختارگرایانه که یکی از رهیافت های رایج در باستان شناسی شناختی و روندگرا در دنیا بوده معرفی و تببین شود و شیوه ها و اصول کاربرد آن در تحلیل مواد فرهنگی نمادین شرح داده شود. این روش تا به امروز آن گونه که باید در باستان شناسی ایران تبیین و مورد استفاده قرار نگرفته است. لذا به عنوان یکی از رهیافت های علمی در تفسیر داده های نمادین در باستان شناسی، معرفی و تبیین آن ضروری و راهگشا خواهد بود.
روش شناسی: به منظور دست یابی به اهداف مورد نظر سعی گردیده است تا با مطالعه و تجزیه و تحلیل مکاتب ساختارگرایی در زبان شناسی و همچنین انسان شناسی و شناخت قواعد و اصول ساختارگرایی در این مکاتب به راهکارهایی قابل استفاده در باستان شناسی به منظور تحلیل گروه خاصی از مواد فرهنگی باقی مانده از گذشته دست یابیم . فلذا این پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت تحقیقات توسعه ای بوده که رویکرد استراتژیک دارد. از طرفی اطلاعات و داده های پایه ای این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.
نتیجه گیری: با توجه به این که ساختارگرایی از زبان شناسی ریشه گرفته و در انسان شناسی توسط لوی استروس قوام پیدا کرده است؛ لذا با بررسی آن در این دو مکتب اصول چهارگانه ای آشکار گردید که با استفاده از آن ها می توان اقدام به تحلیل مواد فرهنگی باستان شناسانه کرد. این اصول و شاخصه ها بدین قرار هستند: 1- تعریف مجموعه به هم پیوسته با ویژگی همزمانی اعضای آن، 2-توصیف مواد و داده های فرهنگی این مجموعه، 3- بهره گیری از تضادها و دوگانگی ها به منظور رسیدن به معنا و 4- استفاده از اصول همنشینی و جانشینی در ساختارهای تعریف شده از مواد وداده های فرهنگی. با به کارگیری این مراحل به صورت منفرد و یا به صورت همزمان با هم، این امکان برای باستان شناس فراهم می آید تا به ادراکی از حقیقت مواد فرهنگی برجای مانده از گذشته و باورهای مردمان گذشته دست یابد. به این ترتیب باستان شناس با به کار گیری این مراحل از ساختارگرایی در باستان شناسی بهره خواهد گرفت
اثربخشی بسته مداخله روانی- تربیتی هوش سیال ماهر بر کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
46 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر بر عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به ADHD مراجعه کننده به کلینیک های روانشناختی منطقه 1 شهر تهران بود. از این جامعه آماری، 30 کودک به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس های استاندارد برای سنجش عملکردهای اجرایی و مصاحبه بالینی بود. مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر در 10 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش انجام شد و پس از اتمام مداخلات، دوباره عملکردهای اجرایی هر دو گروه ارزیابی شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل های آماری با استفاده از تحلیل کواریانس (ANCOVA) نشان داد که بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر به طور معناداری موجب بهبود عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD شده است. میانگین نمرات عملکردهای اجرایی و مولفه های آن در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور قابل توجهی کاهش یافت. این نتایج نشان دهنده اثربخشی بالای مداخله بر مولفه های مدیریت زمان، سازماندهی خود/حل مسئله، مهار خود، خودانگیزشی و خودنظم جویی هیجانی در این کودکان بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، بسته مداخله روانی-تربیتی هوش سیال ماهر می تواند به عنوان یک رویکرد موثر در بهبود عملکردهای اجرایی کودکان مبتلا به ADHD مورد استفاده قرار گیرد. این مداخله نه تنها به کاهش مشکلات اجرایی این کودکان کمک می کند، بلکه می تواند به بهبود وضعیت تحصیلی و اجتماعی آن ها نیز منجر شود. پیشنهاد می شود این مداخله در برنامه های آموزشی و درمانی مرتبط با ADHD گنجانده شود.
طراحی و ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اجتماعی فطری در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
57 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ارائه الگویی بهینه برای برنامه ی درسی تربیت اجتماعی فطری در دوره ی ابتدایی انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و تحلیل اسنادی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمین و صاحب نظران در شهر تهران بود که به طور هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و تحلیل داده ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اهداف تربیت اجتماعی فطری شامل مواردی همچون تفکر و تعقل، راستگویی و صداقت، مسئولیت پذیری، همکاری و تقویت اعتماد به نفس است. همچنین، استفاده از روش های تدریس متنوع مانند آموزش تعاملی و یادگیری از طریق بازی و پروژه ها، و استفاده از روش های ارزیابی متنوع مانند ارزیابی مستمر و خودارزیابی به عنوان عناصر کلیدی در بهبود تربیت اجتماعی دانش آموزان مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای بهبود تربیت اجتماعی دانش آموزان در دوره ی ابتدایی، لازم است برنامه های درسی به گونه ای طراحی شوند که علاوه بر تقویت مهارت های شناختی، به توسعه ی مهارت های اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نیز بپردازند. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران آموزشی و طراحان برنامه های درسی به ادغام ارزش های اجتماعی و اخلاقی در برنامه های درسی مدارس ابتدایی توجه بیشتری داشته باشند.
نقش مدیریت استعداد در شکل دهی سبک زندگی سازمانی در مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، از جمله مقالات، پایان نامه ها و پایگاه های اطلاعاتی، نقش نظام مدیریت استعداد در شکل دهی سبک زندگی سازمانی در مراکز آموزشی را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که مدیریت استعداد با طراحی مدلی از فرایندهای هدفمند در هشت مقوله و شانزده مفهوم و پشتیبانی از یک نظام جامع علمی و عملیاتی می تواند به شکوفایی استعدادها در ابعاد مختلف سازمانی کمک کند. در واقع، با اجرای مؤثر نظام مدیریت استعداد می توان به خروجی هایی دست یافت که با بهره گیری از نبوغ، خلاقیت و مهارت های استعدادی به نهادینه سازی روش ها و شیوه های بینشی، گرایشی و کنشی ختم شود و سبکی جدید از زندگی سازمانی را مبتنی بر بهره وری و نوآوری ترسیم کند.
برنامه درسی پنهان شناخت ارزش های فرهنگی پلیس: تحلیلی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
15 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی برنامه درسی پنهان دانشگاه علوم انتظامی امین جهت شناخت ارزش های فرهنگی پلیس است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی، به منظور بررسی تجربیات زیسته افسران استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورد استفاده قرار گرفت که برای تسهیل کار، از نرم افزار ATLAS.ti بهره برده شد. از تحلیل تجارب زیسته کارکنان، چهار مضمون، یعنی ایثار و خودگذشتگی، مدارا و گذشت، صداقت و راست گویی و رعایت ادب و احترام به عنوان ارزش های فرهنگی پلیس شناسایی شدند که از طریق برنامه درسی پنهان حاکم بر دانشگاه آموزش داده یا تقویت می شوند. براین اساس، می توان اذعان نمود که اگرچه ارزش های فرهنگی اکتشاف شده در این پژوهش ممکن است که قبل از ورود کارکنان به دانشگاه و محیط کار به طور ذاتی در آنان باشند، اما برنامه درسی پنهان با تأکید و تقویت بیشتر این ارزش های فرهنگی، بسیار تأثیرگذار بوده و درنهایت، باعث افزایش عمل کرد کلی افسران پلیس گردیده است.
راهکارهای ارتقای فرهنگ مشارکت سازمان ها در پیشگیری از جرائم خشن؛ مطالعه موردی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و ارائه راه کارهای ارتقاء فرهنگ مشارکت سازمان های مردم نهاد در پیش گیری از جرائم خشن در شهر همدان است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی است. جامعه آماری پژوهش را فرماندهان انتظامی استان همدان تشکیل دادند و حجم نمونه به صورت هدفمند و تا اشباع نظری که ۲۵ مورد بود، ادامه یافت. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته از خبرگان استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که هر چه مشارکت بین سازمان های مردم نهاد با فراجا بیشتر باشد، پیشگیری از جرم بهتر صورت می گیرد، بر این اساس، چهار شیوه کلی به عنوان راه کارهای ارتقاء فرهنگ مشارکت سازمان های مردم نهاد در پیش گیری از جرائم خشن در شهر همدان شناخته شدند که عبارتند از: 1- راه کارهای آگاهی محور با 20 شاخص (مضمون سازمان دهنده: آگاهی بخشی، آموزش دهی و ترویج سازمان های مردم نهاد)، 2- راه کارهای اعتمادمحور با 26 شاخص (ارتباط سازی، تعامل بین بخشی و برون بخشی و اعتمادسازی)، 3- راه کارهای عملیاتی با 40 شاخص (اجرای طرح های اجتماعی، کمک اقتصادی، تفویض اختیار و بسترسازی عملیاتی) و 4- راه کارهای قانونی و حقوقی با 19 شاخص (مداخله قانونی و پشتیبانی و بسترسازی حقوقی).