فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
157 - 185
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی دنیای جدیدی برای کشف و یادگیری دانش آموزان ایجاد کرده است. معلمان و خانواده ها دانش آموزان را تشویق می کنند تا از فضای مجازی برای یادگیری خود استفاده کنند؛ اما هر محتوایی در فضای مجازی برای دانش آموزان مناسب نیست. این اطلاعات مزایای بی شماری را برای کاربران فراهم می کند. با این حال، با تهدیدهای جدی نیز همراه است. هدف از تحقیق حاضر مطالعه کیفی آسیب های فضای مجازی در دانش آموزان متوسطه اول شهر بوده است. برای تحقق این هدف از روش کیفی استفاده شد. داده های این مطالعه از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری با 14 نفر از دانش آموزان متوسطه اول شهر اراک مصاحبه شد و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 2 مضمون کلان و 8 مضمون سازمان دهنده، کدگذاری و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که شش دسته کلی آسیب های خانوادگی، آسیب های تحصیلی، آسیب های اجتماعی، آسیب های روانی، آسیب های مذهبی و آسیب های جسمی را می توان به عنوان آسیب های فضای مجازی دانش آموزان در نظر گرفت. دو دسته دلایل خانوادگی (خانواده گسسته و پریشان و سوء مدیریت و نظارت) و اجتماعی (فقدان سواد رسانه ای، فشارهای هنجاری و گذران اوقات فراغت) مهم ترین دلایل ایجاد آسیب های فضای مجازی مطرح شدند. در انتها باید بیان کرد که استفاده از فضای مجازی به بخش جدانشدنی از زندگی دانش آموزان تبدیل شده است و حضور بیشتر در این فضا بدون داشتن سواد رسانه ای و جذابیت فضای واقعی مثل خانواده و مدرسه می تواند اثرات جبران ناپذیری بر دانش آموزان داشته باشد.
نهاد دین؛ تحلیل داده بنیاد جامعه پذیری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، تحلیل چگونگی تحقق جامعه پذیری دینی در دعا به عنوان یک کنش اجتماعی و ارائیه یک الگوی بومی جامعه پذیری دینی مبتنی بر نقش دعا و نیایش است. روش مطالعه: در این پژوهش رویکرد روشی، کیفی و با استفاده از روش نظرییه زمینه ای با 23 نفر از شهروندان شهرستان بندر امام خمینی(ره) که روزانه دعا می خوانند، از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند «جامعه پذیری دینی» تحت تأثیر شرایط علّی (مکان مندی، زمان مندی، شرایط روحی)، شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و شرایط مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) می باشد. به این منظور شهروندان راهبرد «دعاگرایی» را اتخاذ کرده اند که پیامدهای (اصالت مطلوب ها، خود ملکوتی، نیت مندی، تفکر توحیدی، الگو پروری) را به دنبال داشته است. نتیجه گیری؛ دعا به عنوان کنش اجتماعی و فردی، بستری مناسب برای جامعه پذیری دینی کنشگران در جامعه است. جامعه پذیری دینی مبتنی بر دعا، یک فرآیند تعاملی است. به این صورت که راهبرد دعاگرایی خود تحت تأثیر دو دسته از عوامل است که همان شرایط زمینه ای (شرایط فردی، دعاگرایی خانواده، دعاگرایی دوستان، رویکرد مناسبتی رسانه) و مداخله گر (ظرفیت وجودی، فشار محیط، عملکرد ساختاری، معنویت متغیر، دسترسی پذیری محتوای جانبی) هستند. بنابراین به منظور تسهیل روند جامعه پذیری دینی لازم است شرایط تحدیدکننده، حذف یا حداقل تعدیل و شرایط تسهیل کننده، ایجاد یا تقویت شوند.
مطالعه ای بر وضعیت حمایت صاحبان اصناف از توسعه گردشگری در استان قم و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
375 - 406
حوزههای تخصصی:
حمایت جامعیه محلی نقش شایان توجهی را در پیشبرد و توسعیه پایدار صنعت گردشگری در مقاصد گردشگری برعهده دارد. صاحبان اصناف، یکی از گروه های مهم ذیل مجموعیه جامعیه محلی اند که حمایت شان از توسعیه گردشگری در مقصد از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است. ارزیابی وضعیت حمایت این گروه از توسعیه گردشگری و عوامل مؤثر بر آن می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان را در پیشبرد هرچه بهتر برنامه های توسعیه گردشگری یاری کند؛ بدین ترتیب در پژوهش پیشِ رو تلاش شده است ضمن ارزیابی وضعیت حمایت این گروه از توسعیه گردشگری، به واکاوی عوامل مؤثر بر این وضعیت از منظر صاحب نظران حوزیه گردشگری پرداخته شود. به این منظور از روش کیفی و ابزار مصاحبیه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است؛ هم چنین از روش تحلیل مضمون و نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی آی به منظور تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن هستند که حمایت صاحبان اصناف از توسعیه گردشگری در استان با ویژگی های عدم توازن و غیرمکفی بودن همراه است. مؤلفه های مؤثر بر وضعیت موجود نیز در قالب مقولات ابعاد هویتی کسبه، میزان و شکل مشارکت در امور مرتبط با گردشگری، میزان انتفاع از گردشگری و... قابل ساماندهی اند که می توان آن ها را از منظر اجتناب پذیری / اجتناب ناپذیری نیز مورد ارزیابی قرار داد. بر این اساس، عواملی چون الگوهای مشارکتی نامتوزان، انتفاع ناعادلانه و... که از قابلیت اجتناب پذیری برخوردار ند و می توانند در راستای تحقق توسعیه متوازن و پایدار گردشگری ایجاد خلل کنند؛ با سیاست گذاری های متقن و متناسب قابل مرتفع شدن هستند. در پایان نیز به ارائه راهبرد هایی جهت برون رفت از وضعیت توصیف شده از حمایت صاحبان اصناف پرداخته شده است.
ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
تحلیل جامعه شناختی کنش های اقتصادی با استفاده از مفهوم عادتواره ی اقتصادی: مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
147 - 171
حوزههای تخصصی:
اکتشاف ساخت تفکر اقتصادی کنش گران که تحت تاثیر عوامل اجتماعی است یکی از موضوعات مهم در جامعه شناسی اقتصادی ست. این امر از این جهت ضرورت دارد که هدایتگر چگونگی تصمیمات اقتصادی کنش گران و نحوه ی تفسیر و مواجهه با کنش های متقابل اقتصادی-اجتماعی و معنایابی حاصل از آن ها است. همچنین مدل سازی تفکر اقتصادی می تواند در تبیین و یا پیش بینی برخی کنش های مورد استفاده باشد. جهت ارائه ی نظریه ای بومی در این مورد از مفهوم عادتواره ی اقتصادی بوردیو استفاده کرده و آن را بسط داده ایم و مفهوم عاملیت پنهان را معرفی کرده ایم. با استفاده از روش نظریه زمینه ای، نمونه گیری نظری و مصاحبه های عمیق، مشاهدات، گفتگوهای میدانی و اسناد و مدارک به عنوان ابزار، گونه شناسی عادتواره های اقتصادی را ارائه، داده ها را جمع آوری و تولید و مدل پارادایمی( انگاره ای) حاصل را همراه با عوامل علّی، مداخله ای، زمینه ای، راهبردی و پیامدی به دست آورده ایم. پژوهش بر روی افراد 20 تا 40 ساله ی متاهل ساکن مشهد صورت گرفته است. چهار نوع عادتواره ی اقتصادی اکتشاف شده حاصل از این مطالعه عبارتند از: 1. عاطفی-احساسی 2. ارزشی-باورمدار 3. خردگرایانه-وضعیتی 4. سودجویانه یا مادی گرا. با استفاده از سه مرحله کدگذاری، مقوله ی مرکزی" ذهنیت نهادینه شده یا ساخت درونی شده، ناشی از تجارب زیسته ی افراد" استخراج شد. شرایط زمینه ای تعیین کننده ی کنش های اقتصادی عبارتند از عوامل محیطی زمان-مکانی و آسایش طلبی. شرایط علّی عبارتند از نظام شخصیت، ارزش ها، هنجارها و عوامل رابطه ای کنش متقابل. شرایط مداخله ای نیز شامل نگرش پیشین به کنش گران، نگرش جنسیتی و احساسات و عواطف می باشند. شرایط راهبردی دیدگاه زمان مند و عدالت اقتصادی و شرایط پیامدی سودجویی و مادی اندیشی و اندیشه ی غیراقتصادی-معنوی را در بر می گیرد.
توسعه یافتگی انسانی و کارآفرینی: بررسی منابع آزادی و ناآزادی در تحقق قابلیت کارآفرینی در ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
49 - 88
هدف از انجام این پژوهش، شناخت تجربه ی زیسته کارآفرینان بخش خصوصی در مواجه با منابع آزادی و ناآزادی و بهره مندی از فرصت ها و توانمندی های بنیادین اولیه در روند تحقق قابلیت کارآفرینی، در جهت نزدیک شدن به شناخت عمیق وضعیت کلان روایت توسعه یافتگی انسانی در جامعه ایران در قالب یک پژوهش کیفی است. بدین منظور ما برای پاسخ بدین پرسش که: کارآفرینان در جامعه ی ما در مسیر تبدیل قابلیت بالقوه کارآفرینی خود به بنگاه های کارآفرینی از چه منابعی از آزادی بهره مندند و از چه ناآزادی ها و موانعی رنج میبرند، از روش تحلیل مضمون و در قالب مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارآفرینان فعال در بنگاه های کوچک و متوسط فعال در شهر تهران، استفاده کردیم. در نهایت یافته های ما از خلال بررسی امکان ها و امتناع های پیشاروی این افراد در سه مرحله خلق ایده و میل به کارآفرینی، شروع و ایجاد کسب و کار، و در نهایت تداوم و گسترش کسب و کار، بیانگر تاثیر پنج منبع اصلی شامل نهاد خانواده، نهاد آموزش، هنجارها و باورهای اجتماعی، دولت و بازار، و مولفه های شخصیتی فرد کارآفرین، به عنوان منابع اصلی آزادی و ناآزادی پیش روی این افراد، بود که در سه سطح مضامین پایه (پانزده مورد)، مضامین سازمان دهنده(پنج مورد) و مضمون فراگیر(یک مورد) به دست آمد.
تبیین پدیده فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس نقش اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی والدین (مطالعه مورد دانش آموزان دوره متوسطه شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
98 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان باعث افت سایر عملکردهای تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تبیین پدیده فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس نقش اهمال کاری تحصیلی و کمال گرایی والدین انجام شد.روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر قم در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی (ماسلاچ و جکسون، 1981)، اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984) و کمال گرایی (فراست و همکاران، 1990) بودند و داده های حاصل از آن با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان و کمال گرایی والدین با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه همبستگی مثبت و معنادار داشت (01/0P<). همچنین، اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان و کمال گرایی والدین توانستند 12 درصد از تغییرهای فرسودگی تحصیلی دانش آموزان را تبیین نمایند که سهم اهمال کاری تحصیلی بیشتر از کمال گرایی بود (05/0P<).نتیجه گیری: با توجه به نقش موثر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان و کمال گرایی والدین در تبیین فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه، برنامه ریزی جهت کاهش فرسودگی تحصیلی آنان از طریق کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان و کمال گرایی والدین ضروری است.
نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
316 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: درگیری تحصیلی نقش مهمی در بهبود وضعیت تحصیلی دارد و بر همین اساس ضروری است تا عوامل موثر بر آن را شناسایی نمود. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی بود.
روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه خودتعیین گری (ایلاردی و همکاران، 1993)، مقیاس تنیدگی تحصیلی (سان و همکاران، 2011) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) بودند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-24 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، خودتنظیمی و خودتعیین گری بر تنیدگی تحصیلی اثر منفی و معنادار و بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند و تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشت (05/0P<). علاوه بر آن، خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند (05/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به اثرهای مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برای بهبود درگیری تحصیلی می توان زمینه را برای افزایش خودتنظیمی و خودتعیین گری و کاهش تنیدگی تحصیلی مهیا ساخت.
گفتمان شناسی مطالبات حقوق زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
174 - 142
حوزههای تخصصی:
مطالبات درواقع نیازهای همه یا بخش بزرگی از اعضای یک جامعه است که خود برگرفته از گفتمان های ترویج شده در آن جامعه است. گفتمان ها به اولویت بندی نیازهای طرفداران خود می پردازند؛ بنابراین با شناسایی گفتمان هایی که طرفداران زیادی در حوزه حقوق زنان دارند، می توان مطالبات آن ها را شناخت. نتیجه این شناسایی در سطح کلان می تواند رویکرد قانون گذاری و برنامه ریزی برای تحقق این خواسته ها را فراهم کند. ازآنجاکه شبکه اجتماعی اینستاگرام بستر وسیعی را برای به اشتراک گذاری مطالب مختلف از قبیل متن، تصویر، صوت و تصویر فراهم می کند، پژوهش حاضر به تحلیل گفتمان مطالبات حقوق زنان در این شبکه اجتماعی پرداخته است. این تحقیق اکتشافی ازنظر روش شناسی کاربردی و کیفی است که با استفاده از روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف و تئون ون دایک و نیز روش نمونه گیری غیراحتمالی و تکنیک هدفمند انجام شده است. جامعه آماری کلیه صفحات واقعی کاربران زن ایرانی با بیش از 10000 فالوور بود. این صفحات باید در مورد حقوق زنان ایرانی باشد. هر پست باید حداقل سیصد کلمه باشد و معیارهای دیگری مانند دوقطبی بودن را، داشته باشد. بر این اساس از هزار صفحه، 56 صفحه واجد شرایط بودند. نتایج تحقیق نشان داد که یازده گفتمان که در اینستاگرام طرفداران زیادی دارد مطالبات حقوق زنان را دنبال می کند. این گفتمان ها بر اساس بیشترین تعداد طرفداران: «فمینیست رادیکال»، «فمینیست لیبرال»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی مادران»، «توانمندسازی زنان»، «نواندیشان دینی»، «مثبت نگری به بدن»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی زنان»، «وبلاگ نویسان ضد تبلیغات»، «مطالبات حقوقی زنان»، «ضد خشونت علیه زنان» و «فمینیست اسلامی».
سواد سلامت رسانه ای و ایمنی غذایی: راهبردی نوین برای توانمندسازی سلامت عمومی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
96-107
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان بسترهای تعاملی و گسترده انتقال اطلاعات سلامت، نقش کلیدی در ارتقای سواد سلامت رسانه ای و ایمنی غذایی ایفا می کنند. سواد سلامت رسانه ای، توانمندی تحلیل، ارزیابی و استفاده مؤثر از پیام های سلامت در محیط های دیجیتال و سنتی است که نقش محوری در پیشگیری از بیماری های ناشی از مواد غذایی دارد. این مطالعه با مرور مبانی نظری سواد سلامت، سواد رسانه ای و تأثیر رسانه های اجتماعی، تأکید می کند که در حالی که رسانه های اجتماعی فرصت های قابل توجهی برای افزایش آگاهی بهداشتی و اصلاح رفتارهای غذایی فراهم می آورند، مخاطرات ناشی از اطلاعات نادرست و عدم مهارت کافی کاربران، چالش های مهمی در این زمینه ایجاد می کند. لذا توسعه راهبردهای آموزشی و سیاست گذاری هدفمند برای ارتقای سواد سلامت رسانه ای ضروری است تا ضمن بهره مندی بهینه از ظرفیت های رسانه های اجتماعی، سلامت جامعه به طور اثربخش تضمین شود.
مرور نظام مند مطالعات با موضوع خودکشی کودکان و نوجوانان در ایران بین سال های ۱۴۰۲-۱۳۸۵(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۲۱۸-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
خودکشی ازجمله مسائل و آسیب های اجتماعی به شمار می رود که در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است. سن اقدام به خودکشی نیز پایین آمده و شیوع چشم گیر این پدیده در میان کودکان و به ویژه نوجوانان نگرانی های زیادی ایجاد کرده است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش مرور نظام مند و رویکرد کیفی، به بررسی نقاط قوت و ضعف مطالعات انجام شده طی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ و نیز ارزیابی پیشنهادهای کاربردی موجود برای کاهش این مسئله پرداخته است. برای این منظور، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و پالایش مطالعات با موضوع خودکشی کودکان و نوجوانان، ۸۳ مطالعه وارد فرایند مرور نظام مند شد. نتایج نشان داد اگرچه تلفیقی از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، زمینه ای و فرهنگی در افزایش یا کاهش افکار و رفتارهای خودکشی در این گروه سنی نقش دارند، اما اغلب مطالعات این حوزه، خودکشی را پدیده ای روانی و فردی پنداشته اند که درنتیجه یک اختلال روانی انجام می گیرد و با رویکرد روان کاوانه یا روان پزشکانه به آن پرداخته اند. ازاین رو نگاه غالب به خودکشی همچنان به عنوان پدیده ای روان شناختی است تا اجتماعی و فرهنگی.
ارائه مدل مطلوب آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
289 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف: طرحی برنامه درسی و اعتباریابی آن نقش مهمی در بهبود برنامه درسی دارد و استفاده از رویکرد آینده پژوهی می تواند در این زمینه کمک زیادی کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، اکتشافی بود. جامعه پژوهش خبرگان و صاحب نظران علوم تربیتی، برنامه درسی و جامعه شناسی و سرگروه های آموزشی و معلمان درس جامعه شناسی بودند که در بخش طراحی 20 نفر از آنها طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش اعتباریابی 30 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش طراحی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش اعتباریابی پرسشنامه ساخته شده بر اساس مصاحبه بود. همچنین، برای تحلیل داده ها در بخش طراحی از روش تحلیل مضمون و در بخش اعتباریابی از روش نسبت روایی محتوایی استفاده شد.
یافته ها: یافته های تحلیل مضمون پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق دارای نه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت طبیعی و بخشی از زندگی نیازمند تفکر منطقی، از نظر فعالیت های یادگیری دارای سه مولفه و یک بعد شامل جامعه شناسی یک فعالیت روزمره زندگی نیازمند مشارکت، از نظر نقش معلم دارای سه مولفه و یک بعد شامل کاوشگری معلم و ترغیب دانش آموزان به کاوشگری، از نظر منابع و مواد آموزشی دارای سه مولفه و سه بعد شامل تأمین منابع و امکانات لازم برای آینده پژوهی، تأمین منابع و امکانات لازم برای تفکر پژوهشی و توجه به منابع و مواد یادگیری متنوع، از نظر گروه بندی دارای چهار مولفه و دو بعد شامل گروه بندی برای آینده پژوهشی و همیاری و مشارکت فعال، از نظر مکان و محیط یادگیری دارای دو مولفه و یک بعد شامل مکان آموزشی آرامش بخش برای ترغیب دانش آموزان به یادگیری، از نظر زمان دارای دو مولفه و یک بعد شامل قراردادن زمان کافی برای برنامه درسی جامعه شناسی و از نظر سنجش و ارزیابی دارای دو مولفه و یک بعد شامل توجه عمیق به شرکت مستمر در آینده پژوهی و حل مسئله بود. همچنین، یافته های نسبت روایی محتوایی پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مطلوب برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی از نظر منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی دارای اعتبار مناسب و برابر یا بالاتر از 80/0 بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود برنامه درسی جامعه شناسی دوره دوم متوسطه بر اساس آینده پژوهی می توان از طریق ابعاد و مولفه های شناسایی شده در زمینه های منطق، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، منابع و مواد آموزشی، گروه بندی، مکان و محیط یادگیری، زمان و سنجش و ارزیابی بهره برد.
مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
402 - 419
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک و تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی بازیکنان نوآموز فوتبال عراقی بود روش شناسی: روش تحقیق نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه های کنترل و تجربی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کودکان 10 تا 12 سال شهر بغداد تشکیل دادند. 45 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج و به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. نمونه ها در سه گروه 15 نفره (یک گروه کنترل و دو گروه تجربی) به صورت تصادفی ساده تقسیم شدند. آزمون ها شامل آزمون ۲۷/۵ متر (سرعت)، ۹×۴ متر (چابکی)، پرش سارجنت (پرش عمودی)، ولز (نشستن و رساندن)، ایستادن روی یک پا (ایستادن لک لک یا استروک) بود. پروتکل تحقیق شامل برنامه های آموزشی به مدت 10 هفته و 60 دقیقه در روز و هفته ای 4 بار بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فوتبالیست های نوآموزی که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک را دریافت کرده بودند نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند، تعادل، توان، سرعت، انعطاف بهتری گزارش کردند (001/0>p)؛ ولی در متغیر چابکی تفاوت معنی دار نبود (00/1=p). نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که تمرینات کوتاه مدت مبتنی بر بازی های کوچک نسبت به افرادی که تمرینات سنتی مبتنی بر مهارت را دریافت کرده بودند در تمامی متغیرها به جز چابکی بهتر بودند
نسبت سنجی اقتصادسیاسی دوره سازندگی در ایران با ویژگی های دولت توسعه گرای لفت ویچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 193
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر می کوشد با روشی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از داده های بدست آمده از منابع کتابخانه ای به کشف مهمترین عناصر و مولفه های اقتصادسیاسی دوران سازندگی در ایران(1376-1368) و نسبت سنجی آن با ویژگی های دولت توسعه گرا بر اساس متغیرهای دولت توسعه گرای لفت ویچ بپردازد.لفت ویچ پنج ویژگی وجود نخبگان توسعه گرا، قدرت بوروکراتیک و توانایی نهادی، استقلال دولت از طبقات اجتماعی، وجود جامعه مدنی ضعیف و بستر بین المللی مناسب برای توسعه کشور را برای دولت توسعه گرا ذکر کرده است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که مهمترین ویژگی ها و گزاره های حاکم بر دولت سازندگی و نخبگان حاکم این دوره عبارت بودند از: لیبرالیسم اقتصادی، توسعه گرایی اقتصادی، رئالیزم اسلامی در سیاست خارجی، پراگماتیزم و عمل گرایی، تکنوکراسی و فن سالاری، خصوصی سازی و تعدیل ساختاری و به همین دلایل فضای کلی دولت سازندگی دارای ویژگی های مشابه دولتهای توسعه گرا بوده است. دولت سازندگی دارای اقتدار بوروکراتیک و توانایی فنی-نهادی نسبتا بالا برای پیشبرد پروژه توسعه کشور بود، این دولت دارای استقلال بالایی از طبقات مختلف اجتماعی بود و روابط ویژه ای با طبقه سرمایه داری تجاری-صنعتی داشت. جامعه مدنی در این دوره هرچند روبه رشد اما نسبتا ضعیف ارزیابی می شود. متغیر بستر بین المللی توسعه علی رغم بهبود نسبت به دهه اول انقلاب اما در مقایسه با دولتهای توسعه گرای شرق آسیا نامطلوب ارزیابی می شود. این دولت کم و بیش واجد ویژگی های دولت توسعه گرای لفت ویچ است و این شباهت در متغیرهای وجود نخبگان توسعه گرا،استقلال نسبی دولت از طبقات و وضعیت جامعه مدنی بیشتر از متغیرهای اقتدار بوروکرتیک(توانایی نهادی و فنی)و بستر بین المللی مناسب برای توسعه بوده است.
زیست جهان متحول: مطالعه کیفی بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
115 - 145
حوزههای تخصصی:
بازاندیشی جنسیتی نتیجه یک جامعه پساسنتی می باشد و جامعه ایران یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته در حال حاضر تعریف می شود که در این جامعه دختران نسل زد در تحول اندیشه سنت گرا و ورود به جامعه خارج از سنت به بازاندیشی جنسیتی تمایل نشان داده اند. هدف مقاله حاضر واکاوی بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد در شهر یزد می باشد که با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 18 نفر از دختران شهر یزد جمع آوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد در فرآیند بازاندیشی جنسیتی دختران نسل زد، افکار و گفتمان هایی به چالش کشیده شده و بسیاری از ارزش های سابق به دست فراموشی سپرده شده است. دختران نسل زد فراتر از سنت ها عمل کرده و به تحول در زیست جهان خود پرداخته اند. 5 مضمون اصلی احصا شده پژوهش حاضر شامل: نقش زدایی سنتی، قیودزدایی، عاملیت محوری، عرف ستیزی جنسیتی و کنشگری تحول گرا می باشد. مقوله های اصلی پژوهش بیانگر این بوده است که دختران نسل زد با بازاندیشی جنسیتی، دیدگاه های تازه ای درباره هویت خود پیدا کرده اند. این بازاندیشی، فرایندی مهم و انتقادی بوده که به شکل گیری هویت جدید آن ها کمک کرده است. ولی در نتیجه این بازاندیشی نمی توان گفت تمام اثرات آن برای فرد و جامعه مثبت خواهد بود و موجب ساختن آینده ای عادلانه تر و برابرتر خواهد شد، بلکه به نظر می رسد نتایج منفی نیز در بر داشته باشد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع و نامتعین بودن نتیجه این بازاندیشی، توجه سیاستگذاران، به ویژه سیاستگذاران فرهنگی، را می طلبد.
سیاست هدفمندسازی یارانه ها و انسجام اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
81 - 122
با عنایت به ارتباط وثیق سیاست های اجتماعی با افزایش یا کاهش انسجام اجتماعی، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست هدفمندسازی یارانه ها چه رابطه ای (فزاینده و مثبت یا فرساینده و منفی) با انسجام اجتماعی در ایران می تواند داشته باشد؟ برای این منظور، نظرات شهروندان در شبکه اجتماعی اینستاگرام (فروردین 1396 تا پایان مرداد 1401) و همچنین آراء انتشار یافته متخصصان در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونه گیری از داده های اینستاگرام چندمرحله ای (نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و تصادفی) بوده است. همچنین آراء متخصصان (189 منبع شامل مقاله، مصاحبه، نشست های رسانه ای و یادداشت های جراید) در این خصوص احصاء و تحلیل شده است. متکی بر دلالت های نظری پژوهش و تحلیل های کیفی نظرات کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز دیدگاه متخصصان ، مضامینی از جمله: «سیاست گذاری کوتاه مدت»، «تعارض دولت – ملت»، « همراهی با سیاست»، « ناهدفمندی یارانه ها» و «تفسیر دوگانه از توزیع عادلانه» احصا شد. همچنین مدلی سه وجهی از انسجام اجتماعی در رابطه با سیاست هدفمندسازی یارانه ها (شامل «اعتماد عمودی»، «پنداشت نابرابری» و «قطبی شدن اجتماعی») ارائه گردید. مطابق جمع بندی این پژوهش، حمایت های نقدی گزینشی (با گروه های هدف بزرگ) گرچه در ابتدای معرفی و اجرای سیاست باعث افزایش اعتماد و بهبود رابطه دولت – ملت می شوند، اما بعد از مدتی باعث تبعیض، اعتراض، تنش و در نتیجه کاهش انسجام اجتماعی می شوند.
طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 284
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.
تعیین کننده های مدت زمان ماندگاری در زندگی زناشویی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
223 - 257
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه شانس ترک زندگی زناشویی با استفاده از مدل های آماری کاکس با مخاطرات متناسب و اثرات تصادفی، بررسی و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن در ازدواج، جنس، محل سکونت و استان، بر مدت زمان آن برآورد شد. رخداد وقایع ازدواج و طلاق سازمان ثبت احوال در بازه 01 / 01 / 1401 تا 29 / 12 / 1401 بوده است. در مجموع 412918 رکورد داده در تحلیل بقاء وارد شد. رکوردهای دارای خطا یا بی پاسخ، حذف شدند. نتایج نشان داد، شانس ترک زندگی زناشویی در مردان 1.54 برابر زنان و معنی دار است. اما شانس ترک زندگی زناشویی در ازدواج های سنین پایین تر، بیشتر از ازدواج هایی است که در سنین بالاتر رخ می دهد. به طوری که، شانس ترک زندگی زناشویی برای گروه های 20-10، 30-20، 40-30 و 50-40 ساله و بیشتر به ترتیب 31.3، 11.7، 3.9، 1.3 برابر افراد در گروه سنی 50+ ساله است. متغیر استان نیز دارای تأثیر معنی دار بر طول مدت زناشویی است. بررسی عوامل موثر بر مدت زندگی زناشویی، امکان مداخله به موقع در جهت افزایش بقای ازدواج، برای زوجین، خانواده، روانشناسان و مددکاران اجتماعی در سطح خرد و برای جامعه شناسان و سیاست گذاران در سطح کلان را فراهم می کند.
بحران اسلام حجره ای در کردستان و بررسی ظهور گفتمان مدرن در شعر چهار تن از شعرای کرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
5 - 31
حوزههای تخصصی:
حجره ی مساجد و خانقاهها مهمترین نهاد تولید فرهنگ و اشاعه ی مذهب در دوران پیشامدرن کردستان اند. در این مقاله افول حجره ها و گفتمان متناظر با آن، «اسلام حجره ای»، را از خلال تحولات فکری چهار شاعر برجسته ی کرد بررسی کرده ایم. شعرای مذکور، که از میانه ی سده ی سیزدهم تا میانه ی سده ی چهاردهم شمسی زیسته اند، خود تحصیل کرده ی حجره ها هستند اما حجره را رها کرده و به توسعه ی نوعی گفتمان مدرن کمک کرده اند. از محورهای گفتمان آنها تاریخی اندیشی و نگاه انتقادی-اجتماعی است که به مرور در تقابل با ساختار الهیاتی «اسلام صوفیانه» قرار می گیرد. استدلال ما این است که تحول گفتمانی مذکور در بستر مجموعه ای از تحولات تاریخی-اجتماعی به وقوع می پیوندد که منجر به افول تدریجی مراجع سنتی اقتدار (شیوخ و خوانین) و جایگزینی آنها با جمعیتهای شهرنشین می شود. در این بررسی از دو نوع منبع استفاده کرده ایم: گروه نخست آثاری هستند که برای بازسازی رویدادهای زندگی و تحولات فکری شعرای موردنظر به خدمت گرفته شده اند و گروه دوم منابعی هستند که به ما در بازسازی تصویری کلی از دوره ی تاریخی شعرای مورد بحث کمک کرده اند. بر اساس این دو منبع تلاش کرده ایم تحولات فکری شخصیتها را در متن موقعیت تاریخی آنها قرار دهیم و با رفت و برگشت میان دو سطح فکری و تاریخی-اجتماعی به درکی از نسبت میان این دو دست یابیم.