فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
منبع:
دانش انتظامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
81 - 107
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: موقعیت های پیش بینی ناپذیر انتظامی می توانند استرس بالا و کاهش سلامت را سبب شوند که لازم است افراد آمادگی لازم برای مواجهه با این موقعیت ها را داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش آمادگی شناختی بر سلامت جسمانی و ادارک استرس در موقعیت شبیه سازی عملیات انتظامی بود.
روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی در قالب پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش درجه داران انتظامی بود که 38 نفر داوطلبانه و بر اساس ملاک های ورود و خروج، وارد پژوهش شدند؛ لذا شیوه نمونه گیری به صورت داوطلبانه بود و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین جهت گردآوری داده ها از مقیاس واکنش به استرس ادراک شده (PSRS) و در بعد جسمانی ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای بدن، فشار خون و پاسخ گالوانیکی با حسگرهای نوروفیدبک استفاده شد. تنها برای گروه آزمایش 40 جلسه آموزش آمادگی شناختی (به صورت گروهی و هر جلسه 90 دقیقه) ارائه شد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) نشان داد که آموزش آمادگی شناختی سبب کاهش واکنش های شناختی و جسمانی در واکنش پذیری به استرس موقعیتی و نیز افزایش شاخص های سلامت جسمانی می شود.
نتیجه گیری: برجسته ترین مزیت به کارگیری آمادگی شناختی آن است که موجبات کاهش استرس و خطاهای انسانی را فراهم می آورد؛ لذا در صورت آموزش های لازم در قالب علوم شناختی درک بهتری از موقعیت رخ می دهد و با کاهش استرس های موقعیتی و افزایش سلامتی، فرد بار روانی کمتری را متحمل می شود که این امر خود به خود به انتقال راحت تر آموخته ها و مهارت های کسب شده به شرایط مبهم کنونی می شود.
تئودور آدورنو و دالاس اسمیت: صنعت فرهنگ / صنعت آگاهی و اقتصاد سیاسی رسانه ها و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 174
حوزههای تخصصی:
توضیح سردبیرمفهوم "صنعت فرهنگ" که جامعه شناسان مکتب انتقادیِ فرانکفورت از پیشگامان معرفی و طرح بحث هایی در باره آن در شرایط جهان سرمایه داری پس از جنگ جهانی اول به شمار می آیند، یکی از آن دسته مفهوم های مهمی است که امروزه، در شرایط جهانی شدن و گسترش مهار ناپذیر نفوذ شبکه های اجتماعی نوین در زندگی افراد و جامعه ها، برای فهم فرایند های تحول و توسعه نظام جهانی از اهمیت تبیینی و تحلیلی زبادی برخوردار اند. گو آنکه این مفهوم امروزه دیگر مفهوم نو و ناشناخته ای نیست، و اگرچه برنامه کار مجله جامعه شناسی ایران اساسآ منحصر و محدود به چاب و انتشار مقاله های علمی پژوهشی در حوزه جامعه شناسی ایران است؛ اما اهمیت کاربردی مفهوم صنعت فرهنگ موجب شد که با توجه به در دست بودن برگردان فارسی قابل استفاده ای از مقاله خوب و آموزنده ای که رابرت بیب در باره دیدگاه های تیودور آدورنو و دالاس اسمیت در این حوزه نوشته و در آن دیدگاه های نوینی را در باره این موضوع مطرح کرده، مازاد بر تعداد مقرر مقاله های علمی - پژوهشی هر شماره ، به چاپ این مقاله در مجله جامعه شناسی ایران اقدام کنیم. امید است که این مقاله بتواند به فراهم سازی درک بهتر و روشن تری از نقش صنعت فرهنگ و صنعت آگاهی، از بعد اقتصاد سیاسی و جامعه شناسی، در جهان معاصر ما منجر شده و برای خوانندگان علاقمند مجله جامعه شناسی قابل استفاده و مفید باشد.سردبیر
مدل مفهومی جنسیت در پوشش رسانه ای المپیک 2020 توکیو و 2016 ریو ( مطالعه موردی: روزنامه ایران ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
151 - 172
حوزههای تخصصی:
با توجه یه تعداد معدود و محدودیت مدل های مفهومی جنسیت ارائه شده در پوشش رسانه ای، هدف از نگارش این مقالهرسیدن به یک مدل مفهومی از جایگاه جنسیت در پوشش رسانه ای المپیک 2020 توکیو و 2016 ریو بود تا بتوان از آنبعنوان الگویی در تحلیل شرایط موجود و نیل به وضع مطلوب بهره برداری کرد. این تحقیق به روش پژوهش کیفی ومبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون است. جامعه آماری، شامل تمامی مطالب روزنامه ایران ورزشی در سال 1395 و درسال 1400بود. نمونه گیری آماری به صورت هدفمند انتخاب گردید که شامل 212 داده متنی (خبر، گزارش، مصاحبه ومقاله) در روزنامه ایران ورزشی در بازه زمانی برگزاری هر یک از المپیک های مذکور ( 15 الی 31 مرداد 1395 و1 الی 17 مرداد 1400 ) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگزاری سه مرحله ی کدگذاری توصیفی، تفسیریو یکپارچه سازی استفاده شد. با توجه به نتایج کدگذاری ها، پنج مضمون اولیه، سه مضمون ثانویه و یک مضمون فراگیرحاصل گردید مقایسه نتایج بدست آمده نشان می دهد که در اغلب موارد تحت تاثیرفضای گفتمان جنسیت زدگی و رویکرداین روزنامه مبنی بر مفاهیم «هژمونی»، « استعاره های ورزشی» و « فراواقعیت» بوده است. از نکات قابل توجه در مفهوم«هژمونی» این است که پوشش خبرها در این مضمون برای هر دو جنس انجام شده است با این تفاوت که حمایت خبری ازبانوان، بیشتر اعلام محرومیت های زیرساختی می شود.
مدل مطلوب تدوین کتاب درسی سواد رسانه ای با رویکرد مصونیت بخشی به جنگ رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مزیت های آموزش سواد رسانه ای، قابلیت مصونیت سازی و افزایش توان مندی دانش آموزان، مردم و حتی نخبگان نسبت به جنگ رسانه ای و تأثیرات شناختی رسانه های دشمن علیه کشور و ملت است. این مقاله پژوهشی از نوع کاربردی محسوب شده و براساس رویکردی استقرایی و در پارادایم تحقیق کمی، به روشSWOT ، درجهت شناخت تهدیدها و فرصت ها انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات، از مطالعه اسناد و مدارک و روش کتابخانه ای و طراحی پرسشنامه استفاده شد. داده های پژوهش از بیست و پنج نفر از متخصصان و کارشناسان در حوزه سواد رسانه ای به دست آمد. در این پژوهش، تعیین مدل مطلوب برای آموزش بومی کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای در دستور کار است. در نهایت، شاخص های144 گانه ای پیرامون این کتاب، در قالب نقاط قوت (19 شاخص)، نقاط ضعف (47 شاخص)، فرصت ها (62 شاخص) و تهدیدها (16 شاخص) تفکیک گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل SWOT، اولویت بندی این شاخص ها و تعیین راهبردها و مدل مناسب برای تحقق اهداف تعیین شد. از مجموع پاسخ ها این نتیجه حاصل شد که با استفاده از مدل مدیریت راهبردی و اتخاذ راهبرد تهاجمی که از برخورد و تلفیق قوت های درونی با فرصت های بیرونی حاصل می شوند، درجهت استفاده حداکثری از فرصت های محیطی با به کارگیری نقاط قوت موجود، اقدام شود.
نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
316 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: درگیری تحصیلی نقش مهمی در بهبود وضعیت تحصیلی دارد و بر همین اساس ضروری است تا عوامل موثر بر آن را شناسایی نمود. در نتیجه، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر تنیدگی تحصیلی در تبیین روابط علّی بین خودتنظیمی و خودتعیین گری با درگیری تحصیلی بود.
روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از میان آنها 407 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه خودتعیین گری (ایلاردی و همکاران، 1993)، مقیاس تنیدگی تحصیلی (سان و همکاران، 2011) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (ریو، 2013) بودند. داده های این مطالعه با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-24 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، خودتنظیمی و خودتعیین گری بر تنیدگی تحصیلی اثر منفی و معنادار و بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند و تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر منفی و معنادار داشت (05/0P<). علاوه بر آن، خودتنظیمی و خودتعیین گری با میانجی تنیدگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر مثبت و معنادار داشتند (05/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به اثرهای مستقیم و غیرمستقیم پژوهش حاضر، برای بهبود درگیری تحصیلی می توان زمینه را برای افزایش خودتنظیمی و خودتعیین گری و کاهش تنیدگی تحصیلی مهیا ساخت.
کالایی شدن دین؛ مطالعه فرآیند تقدس گرایی تا کالایی شدن محصولات منتسب به آستان قدس رضوی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۱
25 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی فرآیند کالایی شدن اشیایی است که به طور ذاتی تجاری نیستند و در ابتدا دارای ارزش معنوی و ارتباطی با امر مقدس هستند. این پژوهش به ویژه به مطالعه فروش محصولات متبرک آستان قدس رضوی در اینستاگرام می پردازد تا مشخص کند چگونه این اشیاء در بازار مصرف عرضه می شوند و با آن ها به عنوان کالا برخورد می شود.روش شناسی پژوهش : در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. داده ها از صفحات فروش محصولات متبرک آستان قدس رضوی در اینستاگرام جمع آوری و تحلیل شده اند تا فرآیند کالایی شدن این اشیاء بررسی شود.یافته ها: نتایج تحلیل محتوای کیفی نشان داد که فرآیند کالایی شدن در مورد محصولات متبرک آستان قدس رضوی طی شده است. این یافته ها نشان می دهند که این اشیاء با پذیرش ساختار بازار، به کالاهایی تبدیل شده اند که می توانند هویت آفرینی کنند، ارتباط معنوی با افراد برقرار کنند، تجربه های گذشته را بازتداعی کنند، نشانه وفاداری باشند و برای افراد ارزش مندی ایجاد کنند.بحث و نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که اشیاء متبرک با ارزش معنوی در فرآیند کالایی شدن می توانند به کالاهای بازاری تبدیل شوند که علاوه بر ارزش اقتصادی، دارای ابعاد مختلف هویتی و معنوی نیز هستند. این نتایج می تواند به درک بهتر تعامل دین و بازار مصرف کمک کند و چالش های نظری و عملی مرتبط با آن را روشن سازد.
شناسایی نشانگرهای گفتمانی قدرت و عدم قدرت در گفتمان دادگاه های کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
133 - 159
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی حقوقی به عنوان علمی نوپا و مؤثر در واکاوی گفتمان نوشتاری و گفتاری در پرونده های دادگاه و تسهیل روند دادرسی کارساز بوده، شاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که در تحلیل گفتمان عوامل دادگاه و کشف ساختار و سبک سخن در مستندات دادگاه، محققان را یاری می رساند. پژوهش حاضر، تحلیل مکالمات قضات و متهمان دادگاه های کیفری ایران را با توجه به نظریه قدرت و عدم قدرت انجام داده است. روش پژوهش، ترکیبی و از نوع ک مّی و کیفی است. سؤال اصلی درباره کشف بسامد الگوهای گفتاری قضات و متهمان در 29 پرونده معروف و شناخته شده است. تحلیل این الگوها در مکالمات قضات و متهمان از منظر زبان شناسی حقوقی، موضوع این پژوهش بوده است. داده های این مطالعه از مکالمات دادگاه در درگاه آپارات جمع آوری شد. تحلیل کیفی داده ها و تحلیل استنباطی انجام شد. نتایج این پژوهش درباره متغیر «قدرت» نشان داد که از میان شاخص های مقوله قدرت، قضات در بهره گیری از دو شاخص «استفاده از جمله های القایی، سؤالات هدایتگر و بسته» و «استفاده از جمله های امری» دارای اختلاف معنا دار با متهمان بودند. در مقوله عدم قدرت مشخص شد که متهمان در استفاده از تمامی شاخص ها، به جز شاخص «ارجاع به منبع قدرت»، دارای اختلاف معنادار با قضات بودند. نتایج این پژوهش در تربیت قضات قبل و در حین خدمت منجر به افزایش دانش زبان شناسی و تحلیل گفتمان آنها می گردد.
قدرتِ زمانِ مقدس: مردم شناسی تفسیری از کنش های عراقیان در ایام مرتبط با عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
123 - 160
حوزههای تخصصی:
کنش های خاص مردم عراق در ایام منتسب به اهل بیت(ع) علی الخصوص در ایام اربعین، در جهانی که مملو از عقلانیت ابزاری و سودانگاری منفعت طلبانه شده است، پدیده ای استثناء و به شدت متفاوت ادراک می شود. پژوهش حاضر تلاش کرده با روش تفسیری گیرتز، از طریق توصیف فربه و تفسیر متکی بر توصیف از منظر مفسّر، خود را به پاسخ به سوال تحقیق نزدیک نماید. سوال تحقیق این است که «ایام منتسب به امام حسین(ع) در چه سازوکاری به حیات انسان های حاضر در مراسماتی چون اربعین معنابخشی می کند؟» گردآوری داده ها در بیش از بیست سفر به عراق و 14 بار پیاده روی مسیر نجف تا کربلا در مناسبت های اربعین، عرفه و نیمه شعبان در فاصله سالهای 1387 تا 1401 صورت گرفته است اما دستیابی به تفسیر نهایی و تولد مفاهیم کلیدی برای عبور از توصیف به تفسیر، با سفر به کربلا در روز عاشورای سال 1401 رخ داده است. در نتیجه پژوهش، اهمیت مساله «زمان» و «توان معنادهی زمان به جهان» به عنوان عوامل اصلی بروز چنین کنش هایی معرفی شده اند. «به هم ریختگی زمانی»، «بر انگیختگی زمانی» و «حرکت بینازمانی» مفاهیمی هستند که توان توصیف آن کنش های خاص را دارا هستند. این مفاهیم نشان می دهند که چرا و چگونه عراقی ها آن کنش های منحصر بفرد را صرفاً در آن ایام خاص از خود بروز می دهند.
تبیین و تحلیل مفهوم مستند در تعاریف فیلم مستند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترسیم ابعاد متنوع سینمای مستند در قالب ارائه تعریف روشن و دقیق از آن است تا امکان مطالعه، شناخت، آموزش، نقد و دسته بندی های آثار فراهم آید. در حال حاضر، تعاریف متعددی وجود دارد که جامع نیستند. مسئله اصلی، ابهام زدایی از این تعاریف است. ریشه اختلاف نظر، ابهام در مفاهیم به کار رفته در تعریف سینمای مستند است. این تحقیق، کیفی و با روش مصاحبه عمیق انجام شده است. داده ها با مصاحبه و روش اسنادی گردآوری شده اند. این داده ها، باعث استخراج مفاهیم پیدا و پنهان در تعاریف مختلف سینمای مستند است. بررسی ها نشان می دهد که تعریف مقبول که جامعیت داشته باشد، وجود ندارد. این تعاریف براساس مفاهیم حقیقت و واقعیت بوده است که فی نفسه در بیان هویت سینمای مستند، مفاهیم معتبری به نظر نمی رسند. مفاهیم دیگری از جمله روایت، باید در تعریف اضافه شود تا ضمن القای شفافیت، موافقت اکثریت صاحب نظران را جلب کند. در نتیجه مستند، روایت سینمایی فیلم ساز از جهان است، که براساس شواهد و مستندات و آنچه به عنوان امری واقعی باور دارد، ساخته می شود.
کنش گرایی مادی: واکاوی کیفی جهت گیری ارزشی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش ها، مجموعه ای از اولویت هایند که اهداف، کنش ها و مسیر زندگی کنشگران اجتماعی را تعیین می کنند. پژوهش حاضر با هدف فهم جهت گیری ارزشی جوانان شهر یزد، با رویکرد کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد نظام مند اجرا شده است. برای جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده کردیم. مشارکت کنندگان شامل 49 نفر از جوانان محله های مختلف شهر یزد در بازه سنی 18 تا 34 سال است. نمونه گیری از نوع نظری و هدفمند است و مشارکت کنندگان با در نظر گرفتن حداکثر تنوع از مناطق اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب شدند. تحلیل داده ها با شیوه کدگذاری داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب ده مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی دسته بندی شد. در فرایند تحلیل و کدگذاری به مقوله های اصلی نوین اندیشی، خودمداری، مادی گرایی، زیستواره مجازی، فشارهای چندجانبه، بازاندیشی، تعاملات بی مرز ابزاری، فقر چشم انداز، احساس بی هنجاری و ذهن مهاجر رسیدیم. کنش گرایی مادی نیز به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. براساس یافته ها، خودمحوری، مادی گرایی، عاملیت جویی و جهان گرایی (عام گرایی) مهم ترین مؤلفه های جهت گیری ارزشی جوانان مشارکت کننده در این مطالعه است. آنها به کنشگری و پیگیری عقاید و ارزش های جهانی/ مادی خود گرایش دارند و در پرتو اطلاعات دریافتی تازه از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقدام به بازاندیشی می کنند. راهبردهای کنش جوانان، پیامدهایی چون فقر چشم انداز، احساس بی هنجاری و ذهن مهاجر را به دنبال دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
101 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی می پردازد. اخبار جعلی به بیان ساده اخباری است که برای گمراه کردن یا فریب دادن مخاطب به عمد ساخته می شود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی (کیفی-کمی) و از نوع اکتشافی انجام شده است. جامعه هدف در این پژوهش شامل صاحب نظران حوزه رسانه و علوم ارتباطات اجتماعی است و از مصاحبه نیمه ساخت دار با این صاحب نظران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در بخش کیفی، ۱۳ مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کاربران فعالان شبکه های اجتماعی، صاحبان و مدیران سایت ها و وبلاگ ها بود. از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات از این جامعه استفاده شده است. از ۴۲۵ پرسشنامه توزیع شده، ۳۹۳ پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در این پژوهش عوامل زمینه ای شناسایی شده که در باورپذیری اخبار جعلی تأثیر دارند شامل زمینه و بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه، عدم اعتماد به رسانه های جریان اصلی و انتشار بیشتر اطلاعات در شبکه های اجتماعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که، راهبردهای مقابله با اخبار جعلی شامل افزایش سواد رسانه ای، شفافیت و اطلاع رسانی درست، حرکت رسانه ها به سمت حرفه ای گرایی، اطلاع رسانی رسانه های جریان اصلی، اعمال قوانین برای نظارت بر عملکرد پلتفرم ها و دسترسی مخاطبان هدف به سامانه های صحت سنجی (Fact- checking) هستند.
بر ساختن مدلی برای فهم «طرد/شمولیت» در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 79
حوزههای تخصصی:
بدون ارجاع به نئولیبرالیسم شهری، جامعه توده ای و دموکراسی شهری در ایران، و اینکه چگونه گروه های بی صدا/کم قدرت از چرخه سیاستگذاری شهری حذف می شوند، نمی توان تصویر معتبری از رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری به دست داد. نگاهی انتقادی به بسترهای سازنده شهر لازم است تا بتوان مکانیسم های طردکننده را رویت پذیر کرد که تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مقاله به مدد نظریه زمینه ای، سعی شده مدلی از دل داده های کیفی و کمی گردآوری شده از تجربه زیسته، تحلیل محتوا و تحلیل مضمونی برای گردآوری داده های تاریخی، داده های ثانویه و آمار موجود و محتوای روزنامه ها، برساخته شود تا چگونگی طرد اجتماعی گروه های مختلف را توضیح دهد.
وضعیت ساخت یافته هم پیوند بین بسترهای «جامعه نامتکثر»، «دموکراسی شهری توده ای» و «اقتصاد سیاسی نئولیبرال شهری»، تعیین کننده ترین امر در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری هستند که عموماً منافع گروه های ذی قدرت را تامین و نیازها و اقتضائات گروه های بی صدا/کم قدرت را نادیده می گیرد و بدین سان نابرابری های اجتماعی-اقتصادی ساخت یافته را بازتولید و تشدید می کند. وجود جامعه مدنی تضعیف شده و همراستایی منافع مدیریت شهری با طبقه ملاک شهری نیز از مهمترین ویژگی های رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری در کلانشهر تهران است.
تاراج آشکار: پیرامونی سازی، سلب مالکیت و بی ثبات زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری دولت-ملت های مدرن و ایدئولوژی ناسیونالیسم باستان گرا برای چند دهه که به غیریت سازی درون اجتماعی و ملی مبتنی بر هویت قومی، مذهبی و زیانی بود، سبب ایجاد عرصه زیست جهان ایدئولوژیکی در ایران شده بود که غیریت سازی، پیرامونی سازی و فرودست سازی در آن حرف اول را می زد. این مقاله با تمرکز بر زیست جهان فرودستان (در اینجا نیروهای کار غیررسمی در حاشیه) به این پرسش پاسخ می دهد که چه سازوکاری وضعیت فرودستی نیروهای کار غیررسمی را تولید و بازتولید می کند و فرودستان چه راهبرد های مقاومتی ای را در پیش می گیرند. به عبارت دیگر، منطق نیروهای حاکم بر شهر سنندج و حومه آن را با رویکردی مردم نگارانه مطالعه می کنیم. حیات اقتصادی و اجتماعی مردم سنندج در مکانیسمی مورد تعدی بوده که به فرودست شدن مردم انجامیده و بخش اعظمی از شهروندان را از دایره زندگی نرمال بیرون انداخته است. درنتیجه آن ها ناگزیر به اقتصاد و کار غیررسمی گرویده اند. میدان مطالعه شهر سنندج است.
این پژوهش در رویکرد کیفی و به روش مردم نگاری انجام شده است. در کار میدانی مردم نگارانه، پژوهشگر با میدان روبه رو است. گردآوری داده ها با فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفتگوها و مشارکت یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. چارچوب مفهومی ما براساس نظریات آصف بیات، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ بنا شده است.
این مطالعه نشان می دهد سازوکار فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی، اقتصادی و اجتماعی، به پیرامونی سازی، فرودستی و بی ثبات زیستی شهروندان دامن زده است. همچنین نشان می دهد در برابر این سازوکارهای فرودست ساز، راهبرد هایی مقاومتی مانند تسخیر خیابان، هویت طلبی ناسیونالیستی، فرقه گرایی و... شکل می گیرد. به تعبیری مطابق نتایج، تاریخ سنندج در پیوندی ناگسستنی با سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در تجربه ای تاریخی بوده که با اعمال سیاست اغیارسازی، پیرامونی کردن و مطرودسازی شاهد تاراج گسترده از منابع محلی و از سوی دیگر سلب مالکیت از حقوق و زیست شهروندان بوده که با درافتادن جمعیت عظیمی از مردمان محلی در جرگه فرودستان رقم خورده است. اما این متن همواره جهان هایی موازی در برابر این سازوکار تاراج سیستماتیک تاریخی خلق کرده است.
نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که به موازات خلق جهان های فرودستان در برابر تاراج و سلب مالکیت تاریخی، این جهان های موازی نتوانسته است به مثابه پلی برای خروج از فرودستی و قربانی شدن آنان باشد.
طراحی الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در مسئله جرم یابی زمین خواری، نیاز به طراحیِ یک الگوی مدیریتی جهت یکپارچه نمودن اجرای دستورالعمل های مصوب و البته متفرقه سازمان های ذی ربط می باشد. تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری نگارش شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش آمیخته می باشد. جامعه موردمطالعه در مرحله کیفی تحلیل مضمونی، خبرگان مطلع از موضوع و حجم نمونه در حد اشباع نظری به تعداد 11 نفر از سازمان امور اراضی، حفاظت محیط زیست، وزارت راه و شهرسازی، فرماندهی انتظامی و دادستانی عمومی و انقلاب و در بخش کمی از کارشناسانِ جرم یابِ زمین خواریِ پلیس امنیت اقتصادی هر استان جمعاً به تعداد 32 نفر درنظرگرفته شده که باتوجه به کل شمار بودن، حجم نمونه معنا نداشت. در بخش کیفی، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل مضمونی و کدگذاری باز و انتخابی استفاده گردید. در بخش کمی پیمایشی ضمن استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی، برای اولویت بندی از آزمون فریدمن و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS بهره گیری شد.یافته ها: در این پژوهش، 4 بعد شامل: 1- بعد مدیریت با 3 مؤلفه مدیریت و فرماندهی، آموزش و انتصاب، 2-بعد عوامل ساختاری با 2 مؤلفه ساختار سازمانی و مقررات سازمانی، 3- بعد طرح ریزی و برنامه ریزی با 3 مؤلفه هدف گذاری، سیاست گذاری و آمار جرایم و 4- بعد توسعه و اصلاح با 2 مؤلفه ادامه فرآیند و تبدیل و اصلاح با مجموعاً 22 شاخص برای مؤلفه های ده گانه مذکور به دست آمد.نتیجه گیری: در اولویت بندی صورت گرفته، به ترتیب بعد عوامل ساختاری، طرح ریزی و برنامه ریزی، توسعه و اصلاح و مدیریت، دارای اولویت در طراحی الگوی مدیریت جرم یابی زمین خواری می باشند.
رویکرد به اشتغال و روند اشتغالزایی در قوانین برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که در گفتمان اشتغال زایی حاکم بر قوانین برنامه های توسعه، دال شناور «اشتغال زایی»، در قالب نشانه هایی مرکزی مشتمل بر «تقلیل نرخ بیکاری» در قالب برنامه اول توسعه، «اشاعه و ترویج فرهنگ کار» در قالب برنامه دوم، «ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعه یافته» در قالب برنامه سوم، «رفع موانع اشتغال زایی» در قالب برنامه چهارم، «ایجاد اشتغال پایدار» در قالب برنامه پنجم و در آخر «نگرش کلان و فرابخشی به اشتغال زایی» در قالب برنامه ششم توسعه مسدود گردیده؛ اما در عرصه عمل، مفصل بندی گفتمانهای حاکم بر هر برنامه در حوزه اشتغال، حول نشانه های مرکزی مذکور، متمایز از یکدیگر بوده و نشانه های اصلی متفاوتی، نظام معنایی حاکم بر مفصل بندی گفتمان اشتغال زایی در برنامه های توسعه را شکل داده اند؛ چرا که هر چند در شش برنامه توسعه کشور، اشتغال زایی سیاستی اصلی و برجسته در حوزه اشتغال و به تبع آن کاهش بیکاری لحاظ گردیده، اما بر مبنای سکوهای نظری و بسترهای هویتی دو جناح غالب (اصولگرا و اصلاح طلب)، از سویی در ادوار مختلف مجلس که نقش تصویب کننده سیاستگذاریها را بر عهده داشته اند و از سویی در دولتهای مجری قوانین برنامه های توسعه، در قالب راهبردها و سازوکارهایی، اشتغال زایی پیگیری شده و رویکرد به مقوله اشتغال و اشتغال زایی نگرشی مبتنی بر اصول گفتمانی ای بوده که بر آن دوره، تفوق و تسلط گفتمانی داشته است
نقش فضای مجازی بر شکل دهی زیست بوم رشد و تعالی نوجوان ایرانی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تاکنون فضای مجازی بر رشد و تعالی نوجوان آثار مختلفی داشته است. هدف این پژوهش مطالعه نقش فضای مجازی بر شکل دهی زیست بوم رشد و تعالی نوجوان ایرانی معاصر است. این تحقیق از نوع توصیفی - کاربردی است و با جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات از کتب و مقالات، آثار فضای مجازی بر نوجوان را شناسایی کرده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، مدل مفهومی نقش فضای مجازی بر شکل دهی زیست بوم رشد و تعالی نوجوان ایرانی معاصر تدوین شد که مؤلفه های آن (7 مضمون سازمان دهنده) شامل 1. آسیب های فضای مجازی بر باورهای نوجوانان، 2. آسیب های فضای مجازی بر عواطف نوجوانان، 3. آسیب های فضای مجازی بر رفتارهای نوجوانان، 4. آثار فضای مجازی بر خانواده، 5. آثار فضای مجازی بر امور اجتماعی عمومی، 6. آثار فضای مجازی بر امور اجتماعی نهادی و 7. ظرفیت های مثبت فضای مجازی در رشد نوجوانان می شود.
راهبردهای استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی و رکن اساسی جامعه است و ثبات جامعه به آن بستگی دارد. گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و فضای مجازی، اعضای خانواده را تبدیل به کاربران شبکه های اجتماعی نموده است. نشاط یکی از عوامل مهم در کارآمدی و ثبات خانواده است و در صورت کمبود یا نبود آن مشکلات گوناگون روانی و اجتماعی دامن گیر خانواده و به تبع آن کل جامعه می شود. نشاط مانند هر پدیده اجتماعی دیگری، از نهاد خانواده به عنوان اولین اجتماع بشری آغاز می شود. این در حالی است که شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از محبوب ترین وسایل ارتباطی و تفریحی است و حضور در شبکه های اجتماعی می تواند شادی و نشاط کاربران خانوادگی را دستخوش تغییراتی نماید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای کاربر خانوادگی در شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط است. پژوهشگر با روش گرندد تئوری با رویکرد کلاسیک، بر اساس مصاحبه با نخبگان راهبردهایی را جهت افزایش نشاط در شبکه های اجتماعی استخراج نموده است. یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای تقویت نشاط بر اساس کاربری شبکه های اجتماعی شامل: راهبردهای شبکه سازی در خانواده، راهبردهای مبتنی بر درونی سازی، تعامل مؤثر، راهبردهای اقتصادی و شغلی، الگودهی، راهبردهای علمی و آموزشی، به کارگیری نمادهای سبک زندگی، اشتراک گذاری تجربیات، بازنشر پیام ها، اثربخشی توجه در روابط، همدلی در روابط خانوادگی، معناشناسی نشاط، راهبردهای معنوی، نقش اخلاق در نشاط و آگاهی از انحرافات مبتنی بر فضای مجازی است.
ارزیابی چالش های حقوقی اداره مساجد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
167 - 197
حوزههای تخصصی:
مساجد، همواره به مثابه مراکز اصلی تجمعات دینی مسلمانان و بخشی از هویت زیستی آنان، مطرح بوده اند. باوجود پژوهش های فراوان دراین باره، تحلیل حقوقی چالش های مساجد، آن طور که بایدوشاید صورت نگرفته است. این تحلیل می تواند ضمن بیان هویت حقوقی مساجد، مسائل عملی مرتبط با کارکرد عملی و نیز نظارت بر آن ها را مورد ارزیابی و آسیب شناسی، قرار دهد. در پژوهش پیش رو، ضمن بازخوانی ساختار اجرایی و درونی مساجد، شیوه و سطح نظارت بیرونی بر آن ها از سوی نهادهای دولتی و حکومتی، مورد ارزیابی انتقادی، قرار می گیرد. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد حقوقی داخلی و خارجی و نیز رویه های قضایی مربوطه می کوشد که در پرتو مطالعه توصیفی- تحلیلی دراین باره، افق های روشنی از چالش های مساجد را در کنار راهکارهای عملی، ارائه دهد. از مجموع تحولات حقوقی دراین باره، چنین برمی آید که مساجد از مراکز سنتی و عموماً تحت مدیریت مردم و مراجع و جوامع مردمی به مؤسسه های مشمول نظارت دولت و حکومت، تبدیل شده اند. ازاین رو، در فرآیند تأسیس مساجد و تعیین اعضای هیئت امنا، خادم، امام جماعت و سایر متولیان درونی و نیز در روند نظارت بر کارکردهای دینی- اجتماعی آن ها نقش حکومت و دولت به تدریج، افزایش یافته و میان این سطح از مدیریت حکومتی و دولتی بر مساجد و روند دین گریزی جوانان و تضعیف نقش اجتماعی مساجد، رابطه معناداری برقرار شده است؛ بنابراین تغییر در نوع رابطه مساجد با حکومت و دولت می تواند بخشی از هویت و نقش اجتماعی آن ها را بازآفرینی کند.
بررسی روابط بینامتنی افسانه ساری گَلین آذربایجان با حکایت شیخ صنعان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
143 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تحلیل معنایی و مضمونی ترانه ساری گلین آذربایجان و افسانه عاشقانه مرتبط با آن و تبیین جایگاه بینامتنی آن بر پایه نظریه بینامتنیت ژرار ژنت با حکایت شیخ صنعان عطار است تا ضمن بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو داستان، به دریافت شایسته تر ترانه ساری گلین دست یابد. بررسی بینامتنی برای شناخت پیشینه و نقد متون ادبی یا هنری و نیز تشخیص اصالت و خلاقیت آن ها بسیار موثر است. در این پژوهش چنانچه ترانه ساری گلین آذربایجان و افسانه عاشقانه ای که پیرامون آن وجود دارد به صورت تطبیقی و بینامتنی با اثر ادبی حکایت شیخ صنعان عطار مورد بررسی قرار گیرد می تواند نکات و وجوه تازه ای درباره این اثر فراهم کند و سبب درک عمیق تر و فهم بهتر ترانه ساری گلین شود.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی است. در این پژوهش ابتدا برای کسب اطلاعات در مورد ترانه ساری گلین با تعدادی از اساتید و پژوهشگران در زمینه موسیقی فولکلوریک آذربایجان مصاحبه و بعد از آن به روش کتابخانه ای در خصوص حکایت شیخ صنعان عطار و مبانی نظری، اطلاعاتی گردآوری شده و سپس با تکیه بر نظریه بینامتنیت ژرار ژنت تحلیل درون مایه و شخصیت ها و کنش های این دو متن انجام می گیرد.
یافته ها: شخصیت های اصلی و رویدادهای این دو، از قبیل عشق یک مسلمان به دختری مسیحی، شروط ازدواج و روی برگرداندن از اسلام و چوپان شدن عاشق، پایان زندگی دختر مسیحی از فراق یار، نشان دهنده شباهت مضمونی بسیار بینشان می باشد؛ مضمونی که بیان کننده عشقی ناکام و دلداگی پرشوری است. شخصیت پردازی های افسانه ساری گلین که آشکارا از شخصیت های حکایت شیخ صنعان عطار بهره گرفته و مردی مسلمان دلباخته دختری مسیحی می شود و نیز مضمون دقیق و مشترک عشقی که مسائل دینی مخل و بازدارنده آن است و ناکامی در وصالش ریشه در باورهای دینی دارد و همچنین شرط سخت گذر از اسلام برای رسیدن به معشوق که عینا از حکایت شیخ صنعان عطار گرفته شده است ایضا جان سپردن دختر ترسا از فراق حق تعالی و مرگ ساری گلین از فراق یار و دل شکستگی و غم عشق این جهانی که اختلاف در روایت فرجام دختر مسیحی با توجه به اینکه در بینامتنیت صریح متن دوم نسبت به متن اول تفاوت هایی دارد و تشابه و تاکید بر پایان زندگی دختر مسیحی در هر دو حکایت است؛ رابطه بینامتنی صریح را بین تمامی این موارد برقرار می کند. همچنین چوپانی گله بره در افسانه ساری گلین می تواند نشانه و اشاره ای به خوک رانی در حکایت شیخ صنعان عطار باشد که بخشی از بینامتنیت ضمنی است.
نتیجه گیری: در نهایت این بررسی بینامتنی روشن کننده تاثیرپذیری افسانه ساری گلین آذربایجان از حکایت شیخ صنعان عطار و سبب درک بهتر ترانه ساری گلین شد و به نظر می رسد افسانه ساری گلین در واقع، روایتی عامیانه از حکایت شیخ صنعان عطار است
شورش علیه طبقه خویشتن (بررسی تطبیقی تیپ شخصیت «ناتاشا» در رمان مادر و شیرین در داستان کوتاه نامه ها)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
تیپ شخصیت های قهرمانان در مکتب رئالیسم سوسیالیستی معمولاً از دل توده مردم برگزیده می شوند، اما در برخی از آثار بزرگ علوی، مثل داستان نامه ها و رمان چشم هایش، افرادی از طبقه برتر پا به میدان مبارزه علیه طبقه مرفه خویش می گذارند. به زعم برخی پژوهشگران، حضور این افراد در صحنه انقلاب تصنعی است و علوی بیهوده می کوشد تا بین جریان انقلاب و افرادی از طبقه برتر ارتباطی ایجاد کند. مسئله جستار حاضر، این است که پل زدن میان انقلاب و لایه متوسط یا مرفه جامعه، تنها ایده و عقیده علوی و حاصل نگاه صرف او نبوده و می توان رد و سابقه چنین پیوندی را در آثار اصیل رئالیسم سوسیالیستی مشاهده کرد؛ خاصه در رمان مادر که به عنوان الگو و به عنوان نمادی از ادبیات سیاسی و مقاومت به شمار می آید. درنگی در این رمان نشان می دهد که توجه ویژه گورکی به قشرهای فرودست سبب نمی شود که از توان و پتانسیل افراد طبقه فرادست (بورژوا) غافل شده و آن ها را به یکباره طرد و انکار کند. بلکه برعکس، او به ترسیم تصویری از افراد طبقه بالادست می پردازد که شخصیتی انقلابی دارند و هم دست و همراه با پرولتاریا علیه طبقه خویش می شورند و به ستیز علیه ظلم و ستم اربابان، سرمایه داران و طبقه برتر برمی خیزند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی، با بهره گیری از امکانات کتابخانه ای و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، می کوشد تا به بررسی تطبیقی تیپ شخصیت های «ناتاشا» و «شیرین» (در رمان مادر ماکسیم گورکی و داستان نامه ها اثر بزرگ علوی) بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که ناتاشا و شیرین هر دو دخترانی از طبقه مرفه اند که با داشتن ویژگی ها و دلایلی مشترک ضد طبقه خویش می شورند.