فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
Research aims to identify barriers and problems in educational strategies implementation in schools. The current study is qualitative with an interpretive phenomenological approach. For the interview, the participants were selected by the purposive sampling method. The criteria for participating in the interview were managers' willingness to express their opinions on the research subject. The sampling process ended when data saturation was reached during the interview. Paul Colaizzi's method was used for data analysis. First, analysis data collection was continued until saturation. Several vital sentences were extracted and formulated. Participants' opinions were kept, making data reliability and their ability to be verified possible. After analyzing the findings, school problems and barriers were categorized into four categories: financial and credit, human resources, system problems, and multiple tasks. Components: lack of per capita, wear and tear of buildings, equipment, a debt of energy carriers, lack of allocation of specialized teachers, new teachers, reduction of cooperation and assistance of parents, forced teaching of administrative staff, the unwillingness of students, lack of allocation of staff based on the organizational chart, The number of sites and their continuous changes, textbook registration system, pre-registration, the existence of various projects and ceremonies, repetitive and voluminous circulars, intervention of unrelated organizations and departments were among the most critical challenges of school management
طراحی مدلی جهت تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
80 - 113
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرآیند جذب و تبدیل وضعیت اعضای هیأت علمی دانشگاههاو موسسات آموزش عالی از مقولات مهمی است که اتخاذ هر نوع راهبردی را به ناچار خطیر جلوه می سازد. این مقاله تأکید بر این نکته دارد که جذب اساتید متخصص و متعهدبر عملکرد دانشگاه تأثیر بسزایی دارد. هدف تحقیق تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی می باشد.از جمله روش های تحلیل عملکرد، جمع آوری داده ها و تحلیل آن با داده کاوی است. روش پژوهش به کارگیری داده کاوی فازی عصبی برای تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی بوده است. این پژوهش به طراحی سیستمی فازی عصبی برای تحلیل شخصیتی و عملکرداعضای هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده پرداخته است. برای این منظور 16داده شخصیتی و 2 داده عملکردی 1000 عضو هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده ابتدا جمع آوری و پاکسازی ،کوچک سازی و در نهایت طراحی مدل شبکه عصبی فازی با روشهای یادگیری ماشین، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم Ril انجام شد. ابزار پیاده سازی نرم افزار متلب می باشد. یافته تحقیق طراحی مدلی باشبکه عصبی فازی و الگوریتم Ril با روایی ضریب همبستگی بالا و MSE پایین در ارزیابی صلاحیت علمی و عمومی اعضای هیأت علمی بوده است. از نتایج تحقیق پیش بینی می شود اعضای هیأت علمی دارای خصوصیات شخصیتی باثبات، تأثیرگذار، راستگودر صلاحیت عمومی وبرونگرا، باثبات، تأثیرگذار، راستگو در صلاحیت علمی برای جذب و تبدیل وضعیت مناسب هستند.
فراکشی ابعاد، ترسیم مدل و ابر واژگان مدرسه پژوهنده، با تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد بر اساس دیدگاه متخصصان علم تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فراکشی ابعاد، ترسیم مدل و ابر واژگان مدرسه پژوهنده بود. پژوهش جزو پژوهش های کیفی بود که با استفاده از روش داده بنیاد با رویکرد سازاگرا به سرانجام رسید. مشارکت کنندگان در پژوهش متخصصان، صاحبنظران و پژوهشگران رشته علوم تربیتی بودند. با استفاده از دو تکنیک نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به مرز اشباع نظری، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با بهره گیری از شیوه نظریه برخاسته از داده ها، با نرم افزار MAXQDA تحلیل انجام و سه مؤلفه نیروی انسانی، جو عمومی مدرسه، و قوانین مقررات به عنوان مضامین اصلی سازه مدارس پژوهنده استخراج گردید. مجموعاً 36 شاخص اصلی، فرعی، و فرعی تر شامل مدیریت پژوهش محور (سیستم تشویقی هدفمند، گفتمان پژوهش محور، تجهیزات پژوهشی، تصمیم سازی علمی، معاونت پژوهشی)، شاخص های پژوهشی، ارزشیابی پژوهش محور، کار گروهی، تفکر انتقادی، کیفیت محوری، رعایت اصول علمی (مسأله محوری، عدم قطعیت، ابهام سازی، تجربه گرایی، اندیشه ورزی، فرایند محوری، تولید علم)، دانش آموز (تأمین نیاز، ارضای کنجکاوی، خلاقیت دانش آموز، اندیشه ورزی دانش آموز، دقت نظر دانش آموز)، معلم (معلم پژوهنده، خلاقیت معلم، اندیشه ورزی معلم، دقت نظر معلم، محتوای کاربردی، روش تدریس تخصصی، طرد حافظه محوری)، اولیاء (اندیشه ورزی والدین، دقت نظر والدین) سازه مدارس پژوهنده را تشکیل دادند. همچنین 3 شاخص تجهیزات پژوهشی، گفتمان پژوهش محور، و معلم پژوهنده از فراوانی تکرار بیشتر و وزن بالاتر برخوردار بوده و در ابرواژگان مدرسه پژوهنده رتبه بالاتری داشتند.
طراحی مدل صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر مطالعه موردی: (مدارس راهنمایی و متوسطه استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر استان فارس بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق را اساتید، نخبگان، معلمان هنر و صاحب نظران تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل تمامی معلمان هنر راهنمایی و متوسطه استان فارس بود، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. و تعداد 316 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس تحلیل داده های کیفی) استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل داده های کیفی صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر، در 15 مولفه، مورد شناسایی قرار گرفت و این مؤلفه ها از طریق روایی سازه (تحلیل عاملی مرتبه ی دوم) مورد تایید قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نیز نشان داد صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر در سطح مطلوبی قرار داشت و بالاتر از میانگین فرضی پژوهش بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار LISREL 8.80 و SPSS 23 استفاده شد.
تحلیل انتقادی سیاست های توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
104 - 135
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاست گذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست داده های مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ژاپن، اتریش، فرانسه و ایران در محورهای مشخص جمع آوری گردید و در گام دوم با (14) نفر از متخصصین تعلیم و تربیت، مدیران و اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که توانمندسازی معلمان از دو بعد کلان و خرد با موانع متعددی مواجه است. ضعف جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان از منظر کلان و ضعف آموزش های بدو خدمت، ضمن خدمت، حمایت از توسعه مستمر حرفه ای و فقدان سیاست جذب فراگیر مناسب از منظر خرد مانع توانمندسازی معلمان شده است؛ بنابراین توصیه می شود به منظور ارتقاء جامعه و حرکت در مسیر توسعه پایدار، دیدگاه مسئولین به آموزش وپرورش و این حرفه در ابعاد مختلف و به صورت عملی تغییر کرده و سیاست هایی متناسب با نیازهای جامعه معلمان و سطح بین المللی اتخاذشده و از ورود افرادی که استعداد، علاقه و شایستگی لازم را ندارند، جلوگیری شود.
بررسی نقش رهبری تحولی و تبادلی در ارتقاء اعتماد سازمانی اعضای هیأت علمی به منظور ارایه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش رهبری تحولی و تبادلی در ارتقاء اعتماد سازمانی اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندارن جهت ارایه مدل انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندارن به تعداد آنها 850 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 265 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد سبک های رهبری تحولی و تبادلی باس و آولیو (1996) و پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی مارتینز (2002) با طیف پنج درجه ای لیکرت بوده است. پایایی ابزار پس از اجرای مقدماتی در نمونه ای 30 نفری ارزیابی شد که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه رهبری تحولی و تبادلی و اعتماد سازمانی به ترتیب 84/0 ، 78/0 به دست آمد. داده های گردآوری شده از طریق نرم افزار آماری SPSS و AMOS در دو بخش آمار توصیفی شامل (میانگین، انحراف معیار، جداول، نمودارها) و آمار استنباطی شامل (مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر تحلیل رگرسیونی،کای دو (χ²) ، تی(t)، آنتروپی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که در میان چهار مؤلفه رهبری تحولی که در تعامل با اعتماد سازمانی بودند، ملاحظات فردی بیشترین نقش و انگیزش الهام-بخش کمترین نقش را دارا بوده است و در میان چهار مؤلفه رهبری تبادلی که در تعامل با اعتماد سازمانی بودند، مدیریت بر مبنای استثناء غیرفعال بیشترین نقش و مدیریت بر مبنای استثناء فعال کمترین نقش را دارا بوده است. بر اساس مؤلفه های رهبری تحولی و تبادلی که جهت ارتقای اعتماد سازمانی شکل گرفته اند، پژوهشگر به ارایه یک مدل مناسب پرداخت.
واکاوی عوامل موثر بر مدیریت تعالی سازمانی به منظور ارزیابی عملکرد مدارس دولتی (مورد مطالعه: دوره دوم متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این واکاوی عوامل موثر بر مدیریت تعالی سازمانی به منظور ارزیابی عملکرد مدارس دولتی(موردمطالعه: دوره دوم متوسطه شهر تهران) انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف داده بنیاد اجرا شد. جامعه پژوهش را صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت آموزشی، منابع انسانی و مدیریت آموزش عالی( کتاب و یا مقاله داشتند) تشکیل دادند. بر اساس معیار اشباع نظری 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد. در نتیجه 76 مفهوم اولیه( کدباز)، 19 مفهوم اصلی( کد محوری) به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل عوامل علی( مدیریتی با 3 شاخص، سازمانی با 5 شاخص)، عوامل زمینه ای (برنامه ریزی استراتژیک با 4 شاخص، برنامه ریزی ساختاری با 2 شاخص، آموزش و توسعه فرهنگ تعالی با 6 شاخص و عوامل جبران خدمات و پاداش به صورت مادی و معنوی با 4 شاخص)، عوامل راهبردی(پدیده های اجتماعی(شرایط جامعه)با 5 شاخص، پدیده های اقتصادی با 2 شاخص، پدیده های سیاسی با 3 شاخص، ابعاد ساختاری با 5 شاخص و فرآیندی با 4)، عوامل مداخله گر(مدارک و مستندات با 3 شاخص سیستم ها و فناوری اطلاعات با 3 شاخص، مهارت و قابلیت ها با 4 شاخص و فرهنگ سازمانی با 7 شاخص) و پیامدها (افزایش رضایت جامعه و کارمندان 4 شاخص، آشنایی با مفاهیم نوین و افزایش قابلیت ها با 5 شاخص، کاهش هزینه با 3 شاخص و نظام مند شدن فرآیندها 4 شاخص) ارائه شد.
ارائه مدل مفهومی ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) بود. جامعه آماری بخش کمی کلیه کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی (1715 نفر) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در بخش کمی روش تصادفی طبقه ای نسبی بود که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 314 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آن 960/0 به دست آمد. با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و t تک نمونه ای) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-v21 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقای تعهد سازمانی (فردی، سازمانی و محیطی) و مولفه های آن (احساس مثبت به شغل، تجربیات کاری، انعطاف پذیری، اعتماد، خودمختاری، جو سازمانی، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، انگیزه شغلی، امنیت شغلی، پشتیبانی مدیریت، ارتباطات کاری، مهارتهای رهبری، فرصت های شغلی جایگزین، محیط اجتماعی و محیط اقتصادی) بود که با توجه به ابعاد و مولفه ها مدلی ارایه شد که برازش مطلوبی داشت. همه مسیرهای احتمالی مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم متغیرهای شناسایی شده بر ارتقاء تعهد سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تأئید قرار گرفته است.
ارائه مدل پارادایمی دو سوتوانی سازمانی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمی دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران به روش کیفی انجام شد . مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و کارشناسان نظام آموزشی ومدیریت آموزشی در کشور بوده است . بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ونمونه گیری نظری (به منظور رسیدن به اشباع نظری ) و با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش وپرورش و مدیریت آموزشی در کشور مصاحبه انجام شد . یافته های پژوهش بیانگر این بود که توسعه محیط رقابتی و تطور مفهوم بالندگی به عنوان عوامل علی مطرح هستند که بر دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران تأثیر گذاشته و به عبارت دیگر ضرورت دوسوتوانی را توجیه می کنند . وجود رهبران به عنوان استراتژیست تغییر ، فقدان انگیزش در حوزه ی نوآوری ، فقدان دسترسی مستقل به منابع و ساختار غیرقابل انعطاف جزء عوامل زمینه ای شناخته شد . همچنین عواملی مانند جهانی شدن و بینش سازمانی بر راهبردهای تحقق دوسوتوانی که شامل افزایش پهنای باند فردی وسازمانی ، توسعه فراموشی سازمانی و توسعه بازاریابی وجذب مخاطب بوده ، تأثیرگذارند . در صورت تحقق دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزشی می توان شاهد پیامدهایی چون بقای سازمانی ، ارتقای سطح رضایت و توسعه ی پایدار بود .
The Relationship Between School Principals’ Ethical Leadership Style And Self-Efficacy And Job Involvement of High School Teachers In Sanandaj City(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
46 - 75
حوزههای تخصصی:
Method: This study is practical in terms of purpose, and descriptive correlational in terms of method. The statistical population includes all teachers from second normal secondary schools in the first and second districts of Sanandaj city during the academic year of 2021-2, totalling 686 individuals. A sample size of 343 was selected using a simple random sampling method. Data was collected through three questionnaires: The 10-Item Ethical Leadership Scale by Brown and Trevino (2005), The 12-Item Collective Efficacy Questionnaire by Goddard (2001), and The 9-Item Questionnaire by Schaufeli et al. (2002) utilizing a five-point Likert scale. The face validity of the questionnaires was confirmed through expert opinions, while their construct validity was established by Confirmatory Factor Analysis (CFA). To ensure questionnaire reliability, the Cronbach’s alpha coefficient was utilized. The resulting reliability coefficients for the ethical leadership, self-efficacy, and job involvement questionnaires were 0.91, 0.72, and 0.93, respectively. After verifying that the parametric assumptions were met, the data was analysed using Pearson’s correlation test and structural equation modelling via SPSS software. The results revealed a favourable fit for the research’s structural model, indicating a direct relationship between the ethical leadership style of school managers and teachers’ collective efficacy and job involvement. Furthermore, the ethical leadership status of school managers emerged as a significant predictor for teachers’ levels of collective efficacy and job involvement. These findings suggest that demonstrating ethical leadership behaviours can enhance teachers’ self-efficacy, thereby fostering greater passion and job involvement among them
ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در بهبود عملکرد نیروی انسانی: مطالعه موردی یک بانک دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار می گیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دوره های آموزشی بانک شرکت داشته اند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و داده های گردآوری شده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که شرکت کنندگان از دوره های آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آن ها محتوای دوره ها و ارائه آن ها را جذاب و مرتبط با نقش های شغلی خود می دانند و برخی دیگر اظهار کرده اند که از این دوره ها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری شرکت کنندگان بعد از برگزاری دوره های آموزشی به صورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دوره های آموزشی باعث تغییر قابل توجهی در میزان یادگیری شرکت کنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکت کنندگان از دوره ها و رضایت نسبی آن ها، آن ها فکر می کردند که این دوره ها به رفع برخی از مشکلات کاری آن ها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. به عبارت دیگر، نتایج حاکی از آن است که این دوره ها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.
نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان متوسطه دوم مدارس دولتی استان خراسان جنوبی : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان است. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوای اسنادی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (137 سند و مطالعه)که در مورد نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 23 سند و مطالعه است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان در 4 بُعد، 15 محور طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بعد فردی (مشتمل بر محورهای؛ شخصیتی، مهارت های ادراکی و آراستگی ظاهری)، بُعد سازمانی (مشتمل بر عوامل؛ تعهد، توسعه حرفه ای، مشارکت سازمانی، انگیزش حرفه ای، ارتباطات و رضایت)، بُعد اجتماعی (مشتمل بر عوامل؛ ارزش های اجتماعی و مناسبات اجتماعی) و بعد فرآیند یاددهی و یادگیری (مشتمل بر عوامل؛ رعایت قوانین آموزشی، تدریس، ارزشیابی و پژوهش و تألیف) هست.
آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی و ارائه الگوی مناسب در دوره ی ابتدایی آموزش وپرورش استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در نظام جدید آموزش وپرورش ارزشیابی توصیفی نقش مهمی ایفا می کند. درواقع ارزشیابی توصیفی نگاه جدیدی به نقش معلم، نقش دانش آموز و جایگاه ارزشیابی در فرایند یاددهی- یادگیری دارد. هدف از تحقیق حاضر آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی و ارائه الگوی مناسب در دوره ی ابتدایی آموزش وپرورش (مورد مطالعه استان البرز) بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نظر طرح کیفی از نوع داده بنیاد، خودظهور بود. جامعه آماری پژوهش شامل (صاحب نظران یا خبرگان و متخصصان آسیب شناسی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی) بودند، حجم نمونه با درنظرگرفتن قانون اشباع تعداد 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند (آگاهانه) گلوله برفی تعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری بصورت مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از کدگذاری استفاده شده است.
یافته ها: براساس مدل پارادایمی الگوی نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود آموزش وپرورش استان البرز دارای 20 مقوله اصلی و 72 مقوله فرعی از بین 236 مفهوم باز است مورد تایید می باشد و می تواند در حوزه ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین نشان داد که مقوله های محوری، علی، راهبردی، زمینه ای، واسطه ای و پیامدی شناسایی شده در الگوی ارزشیابی توصیفی از نظر متخصصان دارای اعتبار بالایی است و مورد تایید است.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی طراحی شده برای نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی با توجه به آسیب های موجود در آموزش وپرورش استان البرز را مورد تایید قرار می دهد.
تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر بهبود عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
32 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال طراحی دوره ای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده است. در این تحقیق از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی استفاده شد.جامعه پژوهشی کلیه کارکنان بخش آتشنشانی پالایشگاه نفت تهران به تعداد ۸۰ نفر بودند ونمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و تعداد 64نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای سنجش عملکرد کارکنان، از پرسشنامه با مقیاس لیکرت و همچنین آزمون عملی استفاده شد. با مطالعه اسناد، مدارک و همچنین مصاحبه های تخصصی برگزار شده، یک پرسشنامه 31سوالی در خصوص تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر روی عملکرد کارکنان تهیه شد.پروتکل اجرایی پژوهش به این صورت بودکه ابتدا دوره آموزشی بر مبنای مؤلفه های منتورینگ الکترونیکی طراحی شد.پیش آزمون در قالب پرسشنامه وهمچنین آزمون عملی برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. دوره آموزشی طراحی شده برای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل نیز دوره آموزشی به شیوه حضوری و به سبک همیشگی اجرا گردید. سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. در آخر از آمار توصیفی (فراوانی،درصدفراوانی،میانگین،انحراف معیار،حداقل،حداکثر،کجی وکشیدگی) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) برای اعتباریابی بیرونی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که گروه منتورینگ الکترونیکی در ابعاد توانایی، ابتکار، محیط و پیشرفت به طور معنی داری از نمرات منتورینگ حضوری بالاتر بود ولی در مولفه های مشوق و ارزشیابی و بازخورد، نمرات گروه منتورینگ حضوری به طور معنی داری بالاتر بود و در بعد کمک هم تفاوت چندانی بین دو گروه دیده نشد
نقش سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانش آفرینی به منظور ارائه الگوی متناسب با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانش آفرینی به منظورارائه الگوی متناسب با آن صورت پذیرفت. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از جنبه روش، آمیخته بود. روش پژوهش در بخش کیفی براساس نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتید و صاحبنظران دانشگاهی در سطح استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند و در بخش کمی جامعه آماری شامل 4076 نفر از کارکنان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 343 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان داد 4 عامل، شاخص های ساختاری (سیاست گذاری، اصلاح قوانین و مقررات، اصلاح فرایندها، طراحی ساختار، حاکمیت قانون، استقلال دانشگاه، حمایت های سازمانی و ارتباط دانشگاه با محیط)؛ شاخص های مدیریتی (توانمندی مدیران، مدیریت مشارکتی، ایجاد محیط کاری سالم، خلق فرصت های برابر، شایسته سالاری، پرهیز از ظاهرسازی و پاداش و ارتقای شغلی)؛ شاخص های گروهی (مشارکت اجتماعی، کار گروهی، تعامل سازنده اعضاء با یکدگیر، ارتقای کیفیت آموزش، خلق دانش، تشکل ها و انجمن های دانشگاهی و مشارکت در تصمیم گیری) و شاخص های فردی (مسوولیت پذیری، انگیزش، تخصص نیروی انسانی، اعتماد و توانمندی های مثبت شخصیتی) بر سرمایه اجتماعی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی تأثیرگذار می باشند. نتایج بخش کمی نشان داد که سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی (146/0 = β 017/3 = t) و قابلیت یادگیری سازمانی(706/0 = β و 572/22 = t) تأثیر دارد و قابلیت یادگیری سازمانی نیز در رابطه بین سرمایه اجتماعی با دانش آفرینی نقش میانجی دارد. با توجه به این یافته های می توان گفت در صورتی که دانشگاه ها به عوامل اصلی سرمایه اجتماعی و تقویت آن در میان کارکنان بپردازند می توان انتظار داشت قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی در دانشگاه ها رشد محسوسی داشته باشد.
تدوین الگو مدیریت ارزیابی درونی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:. دانشگاه ها برای پاسخگویی به انتظارات و نیازهای جامعه با روشی کارآمد، تحت فشار روز افزون قرار گرفته اند، این امر با توجه به هزینه هایی که دانشگاه ها به جامعه و دولت تحمیل می کنند و نیز با توجه به ارتباط کیفیت دانشگاه ها با کیفیت کلی جامعه، از پیچیدگی ویژه ای برخوردار است .این مطالعه با هدف تدوین مدل مدیریت ارزیابی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت انجام گرفت.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی بوده است حوزه پژوهش، در برگیرنده استادان، صاحب نظران، متخصصان و خبرگانی بود که در ارتباط با مدیریت ارزیابی درونی در دانشگاه آزاد اسلامی تجربه داشته اند و دارای تألیفات و سوابق پژوهشی مرتبط در این زمینه هستند. برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختار یافته ( تا رسیدن به مرحله اشباع نظری) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار N-Vivo (نرم افزاری برای تحلیل داده های کیفی ) با روش تحلیل مضمون استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق تعداد 7 مضمون اصلی اهداف-رسالت ها، ساختار سازمانی و مدیریت، عامل هیات علمی، عامل دانشجویان، برنامه های آموزشی-درسی، امکانات و منابع آموزشی-پژوهشی برای مدل تحقیق شناسایی گردید.
نتیجه گیری: توجه به اهمیت ارزیابی درونی در ارتقای بهبود کیفیت و توسعه نظام دانشگاهی، استقرار و استمرار نظام ارزیابی درونی در دانشگاه امر مهمی است و ناگزیر انجام این مهم، همکاری همه جانبه اعضای هیئت علمی دانشگاه را می طلبد.
راه حل های بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ارزشیابی و بخصوص ارزشیابی تکوینی در یادگیری الکترونیکی دارای نقاط ضعف و آسیب هایی است که نیازمند ارائه راه حل هایی جهت بهبود آن است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه راه حل هایی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش نیز شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاه های سطح شهر تهران بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی 10 راه حل اصلی ارائه کردند که عبارتند از: «بکارگیری ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی»، «بازخورددهی مناسب»، «احراز هویت دانشجویان»، «استفاده اثربخش از ارائه های کلاسی»، «مدیریت تکالیف و فعالیت ها»، «اجرای مؤثر آزمون های آنلاین»، «مدیریت بحث های کلاسی»، «تهیه برنامه ارزشیابی دانشجویان»، «مدیریت تمرین ها و پروژه ها»، و «گزارش گیری تحلیلی و مقایسه ای». بحث و نتیجه گیری: بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه و بررسی مستمر آن است و شناسایی چنین راه حل هایی ضمن شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت اصلاح و بهبود یادگیری که هدف اصلی ارزشیابی تکوینی است را فراهم می آورد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی است.این پژوهش به صورت کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمین شاغل در آموزش وپرورش استان فارس با سابقه حداقل 15 سال و دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر می باشد. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند با ملاک سابقه تدریس در دوره تحصیلی ابتدایی انجام گرفت. نمونه گیری با مشارکت 18 نفر از صاحب نظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش اسناد بالادستی در بخش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون انجام گردید . به منظور حصول اطمینان از روایی، سوالات مصاحبه مورد تائید 3 نفر از معلمین باتجربه آموزش و پروش قرار گرفت.و به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرون باخ استفاده گردید که ضریب کلی آن 84% بود.یافته ها نشان داد که مدل تدریس اثربخش شامل 3 مؤلفه اصلی (فردی، تدریس و ارزشیابی، علمی- آموزشی) و 10 شاخص (شخصیتی، ارتباطی، اخلاق حرفه ای، مدیریت کلاس درس، مهارتهای تدریس، ارزیابی و ارزشیابی، فنی و حرفه ای، آموزشی و پژوهشی، آماده سازی و گسترش، حمایت علمی) می باشد.بحث و نتیجه گیری: موضوع تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی باید به طور ویژه ای موردتوجه قرار گیرد، همچنین معلمین به عنوان بخش مهمی از جامعه علمی هر کشور، نقش مهمی در تولید علم و دانش دارند، این نقش ایجاب می کند آموزش وپرورش در ابتدا با گزینش و جذب نیروی کارآمد و دادن آموزش ها و مهارت های موردنیاز به معلمین و همچنین درک واقعی نیازهای معلمین خود و با شناخت و آگاهی لازم، منابع موردنیاز آنان را تأمین و راه دسترسی به آن را فراهم سازند و زمینه رشد و تعالی معلمین را فراهم نماید، زیرا اگر معلمین از تدریس مطلوبی برخوردار باشند، آنگاه می توان به ارتقای کیفیت فعالیت ها و مأموریت های آموزش وپرورش امید داشت.
Entrepreneurial Leadership in Secondary Schools: An application of Descriptive Phenomenology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
182 - 210
حوزههای تخصصی:
Despite the complexity and ambiguity in the concept of entrepreneurship, the expectations of governments, policymakers and education stakeholders have led to increased pressure on schools to develop entrepreneurship and financial independence. Very little research has been done on entrepreneurial leadership in schools. Therefore, this general question was raised, what is the relationship between entrepreneurship and school leadership? Focusing on the transcendental phenomenology approach of Moustakas, the present research tried to count the lived experiences of 19 school principals who were selected purposefully and using the criterion sampling technique. A three-step sequential phenomenological interview protocol was used. The analysis and coding of the interviews were done using the three-stage thematic analysis method (basic, organizing and global) and drawing the theme networks, and Maxqda2020 software was used for data management. At the end of the thematic analysis, a total of 90 basic themes, 34 organizing themes and finally 8 global themes were counted, which were: acquisition entrepreneurship, financial efficiency, financial literacy, educational entrepreneurship, social activism, school cultural ambassador, organizational entrepreneurship, and independent entrepreneurship. The experiences of the participants indicated that the leaders adopted two main strategies to implement entrepreneurial leadership in the school: first, policies to advance school affairs, communicate with parents and teachers, provide diverse and extracurricular courses for students, prioritize assignments and promoting flexibility in the teaching-learning process, these were intra-school solutions. On the other hand, school entrepreneurial leaders used external strategies such as public visits to the school, taking risks, promoting collaborative work, and gaining power for the school
طراحی الگوی پویایی مدرسه برای مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی مدارس ابتدایی به عنوان یک ابزار مهم برای بالا بردن سطح توانمندی و ارتقای آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین آموزش و پرورش باید نقش سازشی موجود را به نقش زایشی تغییر داده و برای هریک از دانش آموزان شرایط و موقعیت های پویا فراهم کند و محیط آموزشی را به نحوی مطلوب کنترل کرده تا به سهولت دسترسی به اطلاعات تازه، تسریع در کارها، تغییرات و بهبود مستمر داشته و درنهایت به برآورده شدن انتظارات جدید دانش آموزان بیانجامد..پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی مبتنی بر رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی (مدل توسعه تاکسونومی یا طبقه بندی) است. در مرحله اول از روش کیفی مبتنی بر داده ها (داده بنیاد) و تکنیک مصاحبه برای ساخت مدل استفاده شده است. منابع گردآوری داده ها در این بخش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته تاحد اشباع نظری (با 15 نفر) بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از این داده ها صورت گرفت و به شناسایی مؤلفه های مدرسه پویا در مدارس ابتدایی و ارائه الگو پرداخته شد. نتایج بخش کیفی، بر اساس ابزار اندازه گیری طبق مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 52 سؤالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید و در نهایت به ضریب پایایی 96% رسید. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه ی آماری در بخش کمی اساتید مدیریت آموزشی دانشگاه فرهنگیان و مدیران و معلمان فعال در آموزش ابتدایی و مدارس ابتدایی که مجری طرح مدرسه پویا در مدارس شهر تهران به تعداد 600 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جدول کرجسی و مورگان 230 نفر تعیین شدند و برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مطلعین در دو حوزه پویایی مدرسه و مدارس ابتدایی به صورت هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند و برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار Atlas.Ti استفاده شد.