فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
بررسی میزان تقویت توانمندسازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی، از دیدگاه کارشناسان ستادی، متخصصان برنامه ریزی درسی و دبیران ذیربط
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان تقویت توانمند سازی شغلی در برنامه درسی دانش آموزان کم توان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان آموزش و پرورش استثنایی، کلیه متخصصان برنامه ریزی درسی در مقطع متوسطه حرفه ای و کلیه دبیران مقطع متوسطه کم توان ذهنی استان قزوین میباشد که از بین آنان به ترتیب (40)، (80)، (93) نفر به عنوان نمونه آماری و به شیوه تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار پژوهش در این بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن بر اساس آلفای کرانباخ (0.95=) محاسبه و روایی آن بر اساس نظریه اساتید صاحب نظر مورد تایید قرار گرفت.تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد دبیران بر خلاف کارشناسان ستادی و متخصصان برنامه ریزی درسی معتقدند برنامه های درسی دوره متوسطه حرفه ای با علایق و رغبتهای شغلی دانش آموزان دوره متوسطه حرفه ای تناسب کمتری دارد، کمتر توانسته فارغ التحصیلان را به خودکفایی فردی برساند و در توانبخشی حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی نقش کمرنگی ایفا نموده است.
نقش مدرس به عنوان مؤلفه ای از برنامه درسی در نیل به کارآفرینی
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش مدرس در نیل به هدف کارآفرینی نظام آموزش علمی- کاربردی جهاد کشاورزی خراسان رضوی انجام شده است. رویکرد این مطالعه، کیفی و روش مطالعه، ارزشیابی و مدل مورد استفاده، مدل خبرگی و نقادی آیزنر بوده است. مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه، ابزار جمع آوری داده ها بوده است. جهت اطمینان از اعتبار یافته ها از انسجام ساختاری، کفایت ارجاعی و اعتبار اجماعی بهره گیری شده است. یافته ها نشان دهنده ی آن است که تمرکز بیشتر بر مطالب نظری در تدریس، عدم تناسب ایفای نقش مدرسین با ماهیت مراکز علمی ـ کاربردی، ناامید کردن و ایجاد دلسردی در دانشجویان، تحقیر دانشجو و عدم اختصاص زمان کافی، از جمله ی مواردی هستند که نقشی غیر همسو با غایت برنامه درسی قصد شده را نمایان می سازد.
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزههای تخصصی:
. بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشت های مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفه های آنها را معرفی کند.
بررسی کاربردی بودن رشته تکنولوژی آموزشی از نظر دانشجویان و محتوای برنامه درسی مصوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی، رسالت سنگینی در تأمین نیازهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه دارد. از رسالت های مهم آن، ارتباط با جامعه و رفع نیازهای آن است. متأسفانه علیرغم اهمیَت تجربه و لزوم کاربردی کردن دروس، شاهد اجرای ضعیف واحدهای عملی در نظام دانشگاهی هستیم. نبود صلاحیت لازم در خروجی های آموزش عالی برای رفع نیازهای جامعه و ناکارآمدی دانشگاه ها از جمله عواملی هستند که باعث شده تا متولیان امر آموزش عالی در بسیاری از کشورها مانند ایران، بازنگری برنامه های درسی را آغاز نمایند و با سیاست تمرکززدائی، اختیارات لازم را برای اصلاح برنامه به دانشگاه ها تفویض نمایند. یکی از رشته هائی که بازنگری آن در اولویت قراردارد، رشته تکنولوژی آموزشی است، زیرا این رشته سرویس دهنده بسیاری از رشته های دیگر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی کاربردی است و از دو بخش مکمَل یکدیگر تشکیل شده است. در بخش اول، سرفصل مصوب رشته تکنولوژی آموزشی با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفته و در بخش دوم از دانشجویان سال آخر در خصوص تئوری، عملی و یا تلفیقی بودن مباحث دروس تخصصی در یک تحقیق پیمایشی نظرخواهی شده است. نتیجه تحقیق نشان داد در بسیاری از دروس تخصصی بین اهداف دروس، عناوین و زیر عنوان های نوشته شده در سرفصل دروس با واحدهای عملی هم خوانی لازم وجود ندارد. براساس نظر دانشجویان، کاربردی بودن دروس بین دو حد متوسط و خوب در مقیاس لیکرت به دست آمد. این در حالی است که حدود یک سوم از ساعات دروس تخصصی باید به آموزش واحدهای عملی اختصاص یابد.
روند بازنگری برنامه های درسی رشته های علوم پزشکی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتابهای تعلیمات اجتماعی دوره ابتدائی بر اساس مهارتهای اجتماعی با توجه به دیدگاه آموزگاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نونهالان و آداب خاص قرائت قرآن
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی شکل گیری برنامه درسی برآمده با الهام از رویکرد رجیو امیلیا برای کودکان 6 تا 8 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی شکل گیری برنامه درسی برآمده در این تحقیق با روش قوم نگاری مورد بررسی قرار داده شده است. در برنامه درسی برآمده گروه معلمان با بررسی علایق و دغدغه های کودکان و مستند کردن آن امکانات گسترش پروژه ها را برای کودکان فراهم می آورند. برنامه درسی توسط کودکان بوجود می آید و توسط معلمان قالب بندی می شود.مراحل مختلفی از جمله شنیدن، پرسیدن و باز کردن موضوعات ، پیش بینی مراحل آینده و ایجاد آمادگی برای حمایت، مستند سازی از کل فرآیندو باز نگری و همفکری با همکاران، کودکان و اولیا جزء مراحل برنامه ریزی می شود. معلمان نقش های متنوعی را بازی می کنند، معلم به عنوان همراه و یادگیرنده،معلم به عنوان راهنما و معلم به عنوان محقق. مدت 5 ماه تعاملات 35 کودک و 2 معلم و محقق مورد توجه قرار گرفت. شادی ، انرژی و سرزندگی از جمله مهمترین مشخصه های همه گروههای ذینفع بود. کودکان در قالب پروژه های بلند مدت یا کوتاه مدت فردی و گروهی به یادگیری می پرداختند ، 3 پروژه اصلی بلند مدت در این مدت توسط کودکان به اجرا در آمد و کودکان موضوعات متنوعی را در آنها به تحقیق آموختند.
عملکرد علوم دانش آموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2003 با توجه به متغیرهای فردی و خانوادگی
حوزههای تخصصی:
تحقیق در مورد ابعاد مختلف پیشرفت تحصیلی همواره از امور مورد توجه پژوهشگران، کارشناسان تعلیم و تربیت و سازمانهای آموزشی بوده است. این پژوهش با استفاده از روش همبستگی و با هدف شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده پیشرفت علوم و بر روی متغیرهای برون زای وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده و جنسیت و متغیرهای درون زای واسطه ای خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم با استفاده از روش تحلیل مسیر صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان ایرانی پایه سوم دوره راهنمایی در سال تحصیلی 82 ـ1381به تعداد 1510787 نفر تشکیل می داد. نمونه این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای دو مرحله ای به تعداد 5413 نفر برآورد گردید. داده های مورد استفاده در این پژوهش، داده های تیمز 2003 دانش آموزان ایرانی و ابزار آن پرسشنامه های دانش آموزی بود. نتایج تحلیل ها پایایی و روایی قابل قبولی را برای ابزار ارائه داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر خودپنداره علوم دانش آموزان ایرانی بر پیشرفت علوم آنها اثری مستقیم و معنادار و بر نگرش نسبت به علوم اثری معکوس و معنادار داشته است. همچنین متغیر وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده بر خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم و پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار را نشان داده است. متغیر نگرش نسبت به علوم بر پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار و متغیر جنسیت بر نگرش نسبت به علوم و خودپنداره علوم نیز اثری معنادار و مستقیم داشته است.
رویکرد برنامه درسی زبان آموزی در مناطق دو زبانه
حوزههای تخصصی:
«بررسی نقش برنامه درسی پنهان در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88»
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی نقش برنامه درسی پنهان، در رفتار انضباطی دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع راهنمایی دخترانه شهرستان خلخال در سال تحصیلی 89-88 می پردازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی آشکارسازی عواملی است که از طریق برنامه برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منتقل می شود. روش تحقیق، از لحاظ هدف، کاربردی، و از لحاظ نوع، توصیفی- همبستگی می باشد. در خصوص روائی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین استفاده شده و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 0.91 می باشد. جامعه آماری به تعداد 140 نفر می باشد و در فرایند پژوهش 120 پرسشنامه معتبر به عنوان نمونه آماری به روش سرشماری مورد بررسی قرارگرفت. پرسشنامه محقق ساخته، برای بررسی تاثیر مولفه های برنامه درسی پنهان، که شامل ساختار فیزیکی مدرسه، جو اجتماعی مدرسه، ساختار سازمانی و روابط موجود در مدرسه، تشویق و تنبیه، فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط پاسخگویان تکمیل گردید. نتایج حاصله نشان داد که:1- بین ساختار فیزیکی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.2- بین جو اجتماعی مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدرسه رابطه معناداری وجود دارد.3- بین روابط موجود در مدرسه و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.4- بین ساختار سازمانی و رفتار انضباطی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.5- بین مکانیسم های تشویق و تنبیه و رفتار انضباطی دانش آموزان در مدارس رابطه معناداری وجوددارد.6- بین میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و یادگیرهای ناشی از برنامه درسی پنهان رابطه معناداری وجود دارد.
برنامه درسی ملی گامی به سوی مدرسه زندگی
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط بین جنسیت با میزان شیوع ناهنجاری های وضعیتی در اندام فوقانی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان شیوع ناهنجاری های وضعیتی در اندام فوقانی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 86 -85 انجام گرفته است. در این مطالعه، دانش آموزان دختر و پسر از 11 تا 15 سال در دو نمونه(921 پسر و 967 دختر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و «صفحه شطرنجی»، «متر»، «تراز» و «آزمون استاندارد نیویورک»، از نمونه های در دسترس جمع آوری شد. برای اعلام درصد شیوع ناهنجاری های سر به جلو، شانه های نامتقارن، پشت گرد، گمرگود، پشت کج، پشت صاف، از درصد فراوانی و برای بررسی ارتباط میان «جنسیت» با میزان شیوع ناهنجاریها در اندام فوقانی از آزمون خی دو بهره گرفتیم.
یافته های تحقیق نشان می دهد بیشترین و کمترین درصد فراوانی ناهنجاری های اندام فوقانی با وضعیت بدنی متوسط در دانش-آموزان پسر دوره راهنمایی به ترتیب مربوط به ناهنجاری های پشت گرد (8/31درصد) و پشت صاف (1درصد) و در دختران به ترتیب مربوط به ناهنجاری های پشت گرد(1/47درصد) و پشت-صاف(9/5درصد) است.
همچنین بیشترین و کمترین درصد فراوانی ناهنجاری هایی که با وضعیت بدنی ضعیف در اندام فوقانی دانش آموزان پسر وجود دارند، به ترتیب ناهنجاری های پشت گرد (6/16درصد) و پشت-کج(9/0درصد) را شامل می شوند و در دانش آموزان دختر نیز، ناهنجاری های پشت گرد (6/18درصد) و پشت صاف (8/0درصد) وجود دارد؛ بنابراین پسران (89/82 درصد) در مقایسه با دختران (97/65 درصد) وضعیت بدنی مطلوب تری دارند.
یافته های پژوهش نشان می دهد رابطه معناداری میان جنسیت و ناهنجاری های سر به جلو، شانه نامتقارن، پشت گرد، گمرگود و پشت صاف در سطح 01/0 وجود دارد. پسران بیشتر در معرض ناهنجاری سر به جلو و دختران در معرض مبتلا شدن به ناهنجاری های پشت گرد، گمرگود، پشت صاف و شانه نامتقارن هستند.
"
الگوی بهینه برنامه درسی برای دوره پیش از دبستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه برنامه درسی برای دوره های آمادگی و مقایسه آن با وضع موجود انجام گرفته با توجه به این که در ایران برای دوره آمادگی الگوی نسبتا جامع که دارای چهارچوب و سر فصل های مشخصی باشد و بتواند به همه جوانب کودک توجه نماید وجود ندارد. در این پژوهش با ارایه یک الگو، با عنوان «الگوی برنامه درسی رشد گرا و خلاقیت محور» برای کودکان دو زبانه آذربایجان و منطبق ساختن آن با سر فصلهای دروس ابتدایی به رشد همه جانبه کودک و خلاقیت توجه بیشتر شده است روش تحلیلی و استنتاجی برای تعیین عناصر الگوی بهینه و روش پیمایشی برای اعتبار یابی الگو مورد استفاده قرار گرفت.نتایج پژوهش:-1 عناصر الگوی بهینه برنامه درسی شامل:اهداف کلی و جزیی، محتوا، سازماندهی محتوا، فعالیت های یادگیری، روشهای آموزشی و پرورشی، ارزشیابی، نقش مربی، نقش مدیر، نقش والدین در الگوی پیشنهادی می باشد.-2 اعتبار یابی الگوی پیشنهادی، بر اساس نظر اساتید مرتبط،%99.62می باشد.
ارزیابی و تحلیل محتوای کتب زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی با استفاده از فرمول خوانایی Fog و نظرخواهی از دبیران مجرب
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل محتوای کتب درسی زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی بر اساس فرمول خوانایی Fog و نظرخواهی از دبیران مجرب بود. روش این تحقیق توصیفی و از نوع ارزشیابی و تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دو بخش بود: بخش اول، کتب درسی زبان انگلیسی دوره راهنمایی و بخش دوم شامل، 288 نفر از دبیران زبان انگلیسی شاغل در نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز بود. هرسه کتاب دوره راهنمایی و 165 نفر از دبیران زبان بعنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه آماری از بین جامعه مورد مطالعه از جدول مورگان استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه نظرخواهی از دبیران جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری T و F استفاده شد.یافتـه های این تحقیق نشان داد کـه از نظـر دبیران، نقـاط قـوت و ضعـف کتابهـا در بخشهای مختلف به قرار زیر است، نقاط قوت عبارتند از: جذاب و خوانا بودن تایپ کتابها، توضیح خوب قواعد دستوری، سازماندهی مطالب از آسان به مشکل، وضوح آموزشها و دستورالعمل ها، مطابقت مطالب کتب با سن فراگیران و در دسترس بودن کتابها برای دانش آموزان و دبیران. نقاط ضعف عبارتند از: عدم جذابیت جلد کتابها، عدم توضیح و تمرین واژگان و تلفظ کلمات، استفاده کم از زبان اصلی، عدم توجه به دانش زمینه ای فراگیران، عدم مطابقت مطالب کتابها با زندگی واقعی و نیازهای دانش آموزان و عدم وجود نوار کاست.در ارزیابی کتب درسی زبان انگلیسی بین دیدگاه دبیران از نظرسابقه تدریس، مدرک تحصیلی و جنسیت تفاوت معنادار وجود داشت؛ اما از نظر ناحیه محل خدمت تفاوت معناداری وجود نداشت. برای محاسبه ضریب دشواری درک مطالب از فرمول خوانایی Fog استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که درجه دشواری متون و درک مطالب کتب درسی زبان دوره راهنمایی پایین تر از حد مطلوب می باشند. به عبارت دیگر، متون و درک مطالب خیلی ساده و آسان می باشند. نهایتا، نتایج حاصل از ارزیابی محتوای کتب درسی زبان انگلیسی، پایین بود.