فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
طرح درس
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر کاربست برنامه درسی مساله محور در آموزش تخصصی اپراتورهای تولید صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزشیابی اثربخشی کاربست رویکرد نوین آموزشی در آموزش های صنعتی است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری متشکل60 نفر از کارگران شرکت ایران خودرو خراسان بوده که بصورت تصافی انتخاب و به گروه های آزمایش و کنترل انتصاب تصادفی یافتند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسش نامه جهت سنجش رضایت، نگرش و تغییر رفتار فراگیران و آزمون پیشرفت تحصیلی برای سنجش یادگیری بود. نتایج نشان داد که بکارگیری رویکرد برنامه درسی مساله محور در آموزش های صنعتی موجب افزایش اثربخشی دوره های آموزشی می شود (000/0p) و تغییر عملکرد شایسته تری (022/0>p) در قیاس با فراگیران گروه موضوع محور داشتند.
پیش دبستانی سرمایه گذاری ارزشمندی در نظام تعلیم و تربیت کشور است
حوزههای تخصصی:
کودکان و آموزش زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
بررسی سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران براساس رویکرد آموزش چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تحلیل محتوای سند برنامه درسی ملی ایران، به منظور شناسایی میزان انطباق هریک از بخش-های سند با مولفه های آموزش چندفرهنگی است. بدین منظور ابتدا مبانی نظری آموزش چندفرهنگی بررسی و مولفه-های کلیدی آن استحراج گردید. سپس محتوای سند برنامه درسی ملی براساس آن مولفه ها تحلیل گردید. روش تحقیق مورد استفاده، تحلیل محتوا و واحد تحلیل نیز متن سند (صفحات) بوده است. نتایج تحلیل، حاکی از توجه نسبی سند به مولفه های آموزش چندفرهنگی است. به طوری که بخش مربوط به «روش های ارزش یابی پیشرفت تحصیلی» به طور مناسب به مولفه های آموزش چندفرهنگی توجه، اما بخش مربوط به «راهبردهای یاددهی- یادگیری» از آن غفلت نموده است. همچنین بخش های مربوط به «مبانی فلسفی و علمی»، «اصول حاکم بر برنامه های درسی و تربیتی» و «اهداف تفصیلی دوره های تحصیلی» تا اندازه ای مولفه های آموزش چندفرهنگی را منعکس ساخته اند. براساس نتایج تحلیل، در پایان مقاله پیشنهادهایی ارائه شده است.
آموزش جغرافیا در پیش دبستان
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مفهوم و تبیین جایگاه تخیل در برنامه های درسی و آموزش با تأکید بر دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نخست به بازشناسی مفهوم تخیل پرداخته شده و معانی گوناگون آن به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد. این بحث مقدماتی روشن می سازد که شناخت مفهوم تخیل به عنوان یک ظرفیت انسانی کار ساده ای نبوده و باید به عنوان یک پروژه ناتمام برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خصوصاً سیاست گذارانی که به نوآوری و تحول در این عرصه خطیر می اندیشند مطرح شود. خصوصا این که باید میان معنای تخیل در کودکی و بزرگسالی و تخیل به عنوان یک ظرفیت فکری – ذهنی ممتاز و یک بیماری و عارضه خطرناک تمایز قائل شد.
به دنبال این مبحث مقدماتی، از منظر ثبوتی درباره کاربرد تخیل و تجربیات تخیلی کودکان در برنامه های درسی و آموزش بحث می شود. این موضوع متضمن پذیرش اصل تازه ای در طراحی آموزشی است و چگونگی پاسخگو نمودن آموزش به قدرت و ظرفیت تخیل به عنوان یک ابزار ذهنی یا یک منبع مغتنم در فرایند یاددهی - یادگیری را در کانون توجه قرار می دهد.
در بخش بعدی، ظرفیت تخیل در انسان از منظر اثباتی مورد توجه قرار می گیرد و ضرورت پرورش آن در نظام های تعلیم و تربیت از ابعاد گوناگون مورد بحث واقع می شود. از جمله این ابعاد می توان به انسان شناسی و هستی شناسی اسلامی، نقش برنامه درسی در فعلیت بخشیدن به ظرفیت های بالقوه ذهنی یا ""ساختن ذهن""، نقش تخیل در تفکر مفهومی، نسبت گسست ناپذیر تخیل با خلاقیت و بالاخره نسبت تخیل با حل مسأله یا فرایند علمی اشاره کرد.
در آخرین بخش مقاله ودر مقام جمع بندی، علاوه بر تأکید بر مواضع اساسی نویسنده در این زمینه، ضرورت پرداختن به پروژه دیگری جهت شناسائی ""قفل های ذهنی"" در نظام آموزش و پرورش که مهم ترین موانع بر سر راه استفاده از تخیل یا پرورش آن می باشد مورد بحث قرار می گیرد.
شادی و بازی و تفریح در ریاضی
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی شاخة کاردانش آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی از بعد دستیابی به اهداف و تعیین مطابقت روش های تدریس و ارزشیابی به کار گرفته شده با روش های پیشنهاد شده پرداخته شده است. اثربخشی دوره های مذکور با استفاده از نظرسنجی و از طریق پرسشنامه 44 سؤالی محقق ساخته مورد ارزیابی قرار میگیرد. جامعه مورد بررسی شامل 90 نفر از هنرآموزان (معلمان) درس کارآفرینی شاخه کاردانش می باشد که از میان این تعداد طبق جدول مورگان 73 نفر با استفاده از شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و همچنین از تعداد 13595 نفر هنرجوی (دانش آموز) سال سوم شاخه کاردانش در 6 رشته (هنر، کامپیوتر، عمران، خیاطی، امور اداری و الکترونیک) طبق جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 418 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. اما در نهایت تعداد 49 پرسشنامه به دست آمده از جامعه هنرآموزان و 403 پرسشنامه به دست آمده از جامعه هنرجویان با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون های t تک نمونه ای،t مستقل و آزمون ANOVA مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده ازبررسی نظرات هنرآموزان و هنرجویان حاکی از آن است که این برنامه درسی از بعد دستیابی به اهداف (افزایش اطلاعات و مهارت های کارآفرینی در هنرجویان) اثربخش عمل کرده است. همچنین اظهارات هنرآموزان در مورد روش های تدریس مورد استفاده نشان دهنده مطابقت این روش ها با روش های پیشنهاد شده میباشد، در حالیکه اظهارات هنرجویان نشان دهنده آن است که میانگین روش های تدریس مورد استفاده در کلاس کمتر از حداقل میانگینی است که برای آن در نظر گرفته شده است. هنرآموزان و هنرجویان در مورد روش های ارزشیابی نیز اعلام کرده اند که روش ارزشیابی با روش پیشنهاد شده مطابقت دارد.
آموزش وظیفه مدار: روشی برای ارتقای مهارت های قابل انتقال در برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با پیشرفت تکنولوژی و تغییر روشهای کاری، انعطافپذیر و تعدیل پذیربودن کارکنان در محیط های کاری به عنوان ضرورت مطرح میشود. در این مقاله، مفهوم آموزش وظیفه مدار مطرح میشود که روش منحصربه فردی برای آموزش با هدف توسعه مهارتهای قابل انتقال در دانشجویان است. این روش آموزش به دانشجو امکان تخصصی سازی دانش و توسعه تعدیل پذیری و انطباق پذیری اساسی را میدهد. هدف این مقاله، بحث در مورد کسب مهارتهای قابل انتقال در برنامه درسی است و تفکر فعلی در خصوص مهارتهای قابل انتقال و طرح و برنامه دولت برای نیروی کار کاملاً ماهر را ارایه میدهد.
نتیجهگیری: آموزش وظیفهمدار، راهبردی برای آموزش ارایه مینماید که بر ساختارهای آموزشی متمرکز است و از این تفکر حمایت می کند که یادگیری در پزشکی زمانی موثرتر است که در موقعیت های عملی واقعی و توسط متخصص ارایه شود.
نقدی و نظری بر نگاشت سوم سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید برنامه درسی ملی مهم ترین پروژه اجرائی- مطالعاتی حوزه برنامه درسی در کشور ماست. این سند چون به سفارش مراجع عالی تصمیم گیری تدوین شده است، پس از تصویب در این مراجع وجهه رسمی و قانونی پیدا کرده و هدایت کننده تحولات آتی در خصوص برنامه های درسی در سطح ماقبل دانشگاه خواهد بود. بنا به همین موقعیت و جایگاه باید به نقد آن اهتمام ورزید تا تحولات آتی نظام آموزشی مسیر صحیح و قابل دفاعی را بپیمایند. در این مقاله نگارنده پس از دو مقدمه که یکی به ارزیابی کمیت و کیفیت حضور متخصصان برنامه درسی در این فرایند و دیگری به نام یا عنوان اطلاق شده به این سند اختصاص دارد، دو محور اساسی را برگزبده و به نقد مضامین و احکام مندرج در این سند از این دو منظر پرداخته است. منظر نخست به تمرکز زدائی یا آزاد سازی برنامه درسی مربوط می شود که به باور نگارنده باید محرک و مشوق اصلی این حرکت به حساب آید. بدون حرکت سنجیده به سوی آزاد سازی، به دیگر سخن، نیازی که بتوان رفع آن را توجیه کننده این حرکت ملی دانست به شدت کمرنگ، مبهم یا حتی محو می گردد. منظر دوم تلفیق یا در هم تنیدگی است که وجه دیگری از کاستی های برنامه های درسی در نظام آموزشی به شمار آمده و لذا باید برنامه درسی ملی معرف گشایش های جدی و معناداری در این زمینه باشد.
واکاوی هنجارهای پنهان (برنامه درسی پنهان) موثر بر انتخاب استاد راهنما: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با توجه به پویایی های خاص روابط استاد راهنما- دانشجو در انجام این پروژه ها سعی شده است تا هنجارهای تصریح نشده ای را که دانشجویان کارشناسی ارشد گروه برنامه ریزی درسی یکی از دانشگاه های تهران در انتخاب استاد راهنما مدنظر قرار می دهند مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. براساس نتایج پژوهش حاضر که حاصل مصاحبه با 6 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی است که در مرحله انتخاب استاد راهنما قراردارند، معیارهای انتخاب استاد راهنما را می توان در شش مقوله اصلی به شرح زیر طبقه بندی کرد: ویژگی های رفتاری استادان، موقعیت استادان، معیارهای آکادمیک، معیارهای غیرآکادمیک، میزان حمایت احتمالی، و محدودیت ها. نتایج این پژوهش نشان داد که دانشجویان، این هنجارها را بیشتر از طریق مشاهده عملکرد استادان در کلاس درس و جلسات دفاع، و همچنین شبکه های غیررسمی، نظیر دانشجویان قدیمی تر کسب می کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر برنامه درسی نهفته درس اندیشه اسلامی دوره کارشناسی و ارائه راهکار هایی جهت بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از برنامه های اجرا شده در نظام های آموزشی «برنامه درسی تجربه شده» می باشد که مطالعات و تحقیقات زیادی روی آن صورت گرفته است. برنامه درسی تجربه شده دارای سطوح مختلفی است که برنامه درسی نهفته در سطح اول آن قرار دارد. این برنامه درسی متأثر از عوامل مختلفی است که دراین تحقیق برای سهولت کار به چهار دسته کلی با عنوان، آموزشی، اجتماعی، فردی و جغرافیایی تقسیم شده است. علی رغم گستردگی تحقیقات انجام شده در مورد برنامه درسی تجربه شده، تاکنون تحقیقات میدانی زیادی در زمینه عوامل مؤثر بر آن صورت نگرفته است. در مقاله حاضر درس اندیشه اسلامی دوره کارشناسی انتخاب و عوامل مؤثر بر برنامه درسی نهفته این درس مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با استفاده از روش کمّی و به وسیله پرسشنامه، برنامه درسی نهفته اندیشه اسلامی دانشجویان در هنگام ورود به دانشگاه و نیز عوامل مؤثر بر آن مورد سنجش قرار گرفت. برای انتخاب جامعه نمونه از میان دانشجویان ورودی سال 89-1388 یکی از دانشگاه های تهران که650نفربودند تعداد 210 دانشجو به طور تصادفی انتخاب شد. پس از جمع آوری پرسشنامه با استفاده از آزمون آماری پیرسون متغیرهایی که رابطه معنی داری با متغیر ملاک (برنامه درسی نهفته اندیشه اسلامی) داشتند مشخص شد. سپس از آزمون آماری رگرسیون جهت تعیین سهم هر کدام از عوامل استفاده شد؛ بر اساس نتیجه آزمون آماری پیرسون همه عوامل آموزشی، اجتماعی، انفرادی و جغرافیایی و زیر مجموعه های آنها با برنامه درسی نهفته اندیشه اسلامی رابطه دارشتند؛ اما در رگرسیون کل فقط رابطه عوامل آموزشی با متغیرهای (مدرس، محتوا، ارزشیابی)، عوامل اجتماعی با متغیرهای (خانواده، رسانه و دوستان و همکلاسی ها)، عوامل اجتماعی با متغیرهای (مطالعه، رضایت از آموزش دینی) و عوامل جغرافیایی با متغیرمحل زندگی ثابت شد. براساس نتایج بدست آمده متغیرهای رضایت ازآموزش دینی، مدرسان دروس دینی، دوستان وهمکلاسی ها، رسانه ها و مطالعه دینی به ترتیب بیشترین رابطه را با برنامه درسی نهفته درس اندیشه اسلامی داشتند.
سه شیوه برای برنامه ریزی کلاس های چند پایه
حوزههای تخصصی:
نقش و کارکرد ارزشیابی در مراحل تدوین برنامه درسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی برنامه درسی دارای قدمتی به اندازه فرآیند تعلیم و تربیت است. مفهوم ارزشیابی آنقدر گسترده است که انواع مختلفی از فعالیتهای ارزشیابی را که هدف مشترک همه آنها بررسی وضعیت برنامه درسی در موقعیت اجرایی خاص است، دربر میگیرد؛ بنابراین، روشها و راهبردهای ارزشیابی نیز متفاوت خواهند بود. هدف از این مقاله بررسی تفاوت روندهای ارزشیابی براساس شش مقوله مرحله تدوین برنامه، موضوع مورد ارزشیابی، معیار، نوع دادهها، روش خلاصهکردن دادهها و نقش بود. در مورد هر مقوله، گروه تدوین بر وظیفه خاصی تمرکز دارد. از این رو در هر مرحله، انواع خاصی از ارزشیابی مورد نیاز است تا اجرای موفقیت آمیز و استفاده از برنامه جدید را حمایت کند.
نتیجه گیری: هیچ مبنای نظری پذیرفته شده ای برای میزان مورد نیاز تجربیات اندوختهشده به منظور تعیین حداقل الزامات ارزشیابی که بایستی در تشخیص کارآیی کاربرد وسیع برنامه جدید در نظام آموزشی به کار رود، وجود ندارد و هر نظامی می بایست استانداردهای ارزشیابی را براساس شرایط خود تعیین کند.
جنسیت با نگاه به برنامه های درسی پنهان در آموزش های مجازی ایران: جنسیت به عنوان عامل فرهنگی، اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب تکنولوژیکی-اطلاعاتی که در پاسخ و تحلیل پیچیدگی های اقتصادی جامعه و فرهنگ نو پدید آمده، سراسر فعالیت انسان ها را در بر گرفته است. امروزه تکنولوژی در واقع خود جامعه است و درک و بازنمایی جامعه بدون ابزار تکنولوژیکی میسر نیست. تاثیر بی بدیل این انقلاب بر اجتماع، فرهنگ و نهادهای گوناگون جامعه از جمله نهاد آموزش و پرورش پُر واضح است. این انقلاب سبب توسعه سریع فن آوری اطلاع رسانی، تبدیل جوامع صنعتی به اطلاعاتی، تغییرات جمعیتی، جهانی تر شدن فعالیت های حرفه ای، گسترش نیروهای بازار در محدوده آموزش و یا به عبارت دقیق تر سوق داده شدن آموزش به سمت تجاری شدن و تاثیرات شگرف در امر آموزش است. این تاثیرات شگرف و ورود فن آوری های نوین در امر آموزش سبب راه یابی پدیده هایی چون ماهواره، رایانه، اینترنت در آموزش و شکل گیری اشکال نوین آموزش چون آموزش مجازی است. با توجه به حضور نزدیک به یک دهه آموزش های مجازی در ایران، جامعه ایرانی شاهد تاثیر و تاثر این شیوه آموزش در ابعاد گوناگون از جمله آموزش زنان است. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی تاثیر عامل جنسیت به عنوان عامل فرهنگی، اجتماعی بر توسعه آموزش مجازی ایران پرداخته است.
نقد الگوی هدف گذاری سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولفه هدف در اسناد برنامه درسی ملی از مولفه های مهم و اساسی است. تدوین و صورت بندی آن امری حساس و در خور تعمق و تامل است. این مقاله با هدف بررسی و نقد الگوی هدف گذاری ویراست سوم سند برنامه برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران نوشته شده است. برای رسیدن به این هدف نخست الگوی هدف گذاری در سه سطح مفهومی، گزاره ای و سیستمی توصیف شده، آن گاه با توجه به چهار ملاک سازگاری درونی، سازگاری بیرونی، ارتباط طولی، و ارتباط عرضی به نقد الگو پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که علی-رغم ابتکار در به کارگیری شیوه هرمی/آرایه ای هدف گذاری، الگو در برخی بخش ها دارای ناسازگاری بیرونی و درونی است و ارتباط طولی و عرضی آن نیز مخدوش بوده و به دقت تبیین نشده است.
12 نکته از گروه برنامه ریزی درسی هنر
حوزههای تخصصی: