فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
نقش کلیدی برنامه ی درسی در ایجاد تحول در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر اصلی برنامه درسی در نظریه آموزش و پرورش پائولو فریره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پائولو فریره، فیلسوف تعلیم و تربیت برزیلی، احتمالاً یکی از برجستهترین و مشهورترین نظریهپردازان و آموزگاران آموزش و پرورش انتقادی است که آن را به روش آگاهیبخشی طراحی و اجرا کرده است. تحقیق حاضر درصدد است با تکیه بر دیدگاههای پائولو فریره، عناصر اصلی در برنامهریزی درسی را استخراج و تبیین نماید. در این مقاله ابتدا درباره مبانی فلسفی آموزش و پرورش انتقادی از نقطهنظر فریره بحث و سپس مفاهیم کلیدی آموزش و پرورش در این نظریه فلسفی تحلیل شده و برای این تحلیل از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. آموزش بانکی در دیدگاه سنتی و آموزش طرح مسئله در نظریه فریره مقایسه و نقاط ضعف و قوت آنها بیان شده و در پایان عناصر اساسی برنامه درسی از دیدگاه او بررسی شده است. فریره هدف اصلی تعلیم و تربیت را بالا بردن شناخت و آگاهی انتقادی و پرورش انسانهای منتقد میداند و روش آموزش طرح مسئله را برای رسیدن به هدف پیشنهاد می کند.
تاملی بر آراء و اندیشه های تربیتی برتراند راسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آراء و اندیشه های تربیتی فیلسوفان، یکی از زمینه های پژوهشی متداول در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت و مقدمه ای برای نقد آنها می باشد. در این مقاله، با روشی توصیفی – تحلیلی به معرفی اندیشه های فلسفی برتراند راسل و بررسی دیدگاه های تربیتی این فیلسوف و ریاضیدان برجسته قرن بیستم پرداخته شده است. بر اساس یافته های پژوهش، راسل توجه به امر تعلیم و تربیت را امری فراتر از تحقق حیات آزاد و خردمندانه می داند. به زعم راسل، عصر حاضر که پراضطراب ترین عصر تاریخ برای بشریت به حساب می آید، بیش از هر زمان دیگری خلأ یک جهان بینی صحیح و ایدئولوژی بخردانه را به انسان مدرن گوشزد می کند. رهایی از چنین تنگنایی تنها از طریق تعلیم و تربیت علمی و نوسازی اجتماع امکان پذیر است. از نظر راسل در بعد فردی، پرورش روح علمی و در بعد اجتماعی، تربیت شهروندان آزاد، هدف های اصلی تعلیم و تربیت را شکل می دهند. راسل با بیان آراء تربیتی خویش به دنبال تحقق آرمان تربیتی شهروندان آزاد جهان است؛ شهروندانی که آزاداندیشی، استقلال فکر، انضباطی درونی، توانایی نگریستن به نفع شخصی از نظرگاه عامه و در یک کلام خردورزی و آزادی از مهم ترین صفت های آنان به شمار می آید. در پایان، به برخی از انتقاد های قابل طرح در نظام تربیتی راسل اشاره می شود.
واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهشهای انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی خود الگو، توضیح در مورد نوع الگوی استفاده شده و دلایل استفاده از آن و عموماً تنها با بیان ویژگی های الگوی طراحی شده انجام شده است. لذا در این نوشتار تلاش شده که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به این هر دو موضوع پرداخته شود. از این رو، نخست به مفهوم شناسی الگو در تعلیم و تربیت پرداخته، ضمن تشریح الگوها، انواع الگوها در حوزه برنامه درسی آن چنان که در منابع تخصصی آمده، مطرح می گردد؛ سپس، ضمن بیان نمونه هایی از الگوها، به واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی پرداخته می شود. در گام بعدی، با در نظر داشتن بعد عملی، پژوهش هایی که با رویکرد طراحی الگو در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است، تحلیل و نقد می شوند. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری، چنین استدلال شده که باید فهم دقیق و درست از الگو و حساسیت و دقت در روش شناسی پژوهشی طراحی الگو، در مطالعات مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دستیابی به این مهم آشنایی بیشتر با الگو، الگوپردازی و جزآن می باشد.
نیازسنجی برنامه ی درسی رشته ی کارشناسی تربیت مربی پیش دبستان
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی برنامه درسی راسته دوزی دوره متوسطه حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه تاثیر دیدگاه بی نظمی بر درک دبیران شیمی از مفهوم آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر استفاده از نرم افزارهای چندرسانه ای در درس جامعه شناسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شهرستان جویبار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This research was aimed at investigating the effectiveness of multimedia software use in sociology course on educational progress, learning, and retention of the students. The method of this research was quasi-experimental one using post-test design with a control group. The statistical population of the research included all the second grade high school girl students (humanity major) in Juybar in 2010-11 academic year. Of them, two classes, namely 40 students were selected as statistical sample, 20 as experimental group and 20 as control group. The experimental group was taught using educational software and the control group was taught through traditional teaching methods (without using multimedia). To gather data, teacher-made questions, including post-test were used. Validity of the teacher-made test was confirmed by experts several times and reliability of the test was calculated about 0/87 using Cronbach Alpha. Collected data were described using descriptive statistics indexes such as mean and standard deviation and to make the findings generalizable, inferential statistics (independent t and dependent t) was used. Findings showed that teaching through multimedia software could affect the students’ achievements. Although teaching trough multimedia software is more effective than traditional methods to improve the learning process, no significant difference was detected. Besides, teaching with the use of multimedia software method had greater impact on the students’ retention compared to the traditional method of teaching.
بررسی چالشهای تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی از دید اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه های دارای هیات ممیزه شهر تهران در سال تحصیلی 89-1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالشهای تحقق نظام مصوب برنامه ریزی درسی غیر متمرکز دانشگاهی از دیدگاه اعضای هیات علمی بود. روش پژوهش آمیخته ای از شیوه های تحلیل اسنادی و زمینه یابی پرسشنامه (پیمایش) بود. جامعه آماری پژوهش شامل 134 نفر از اعضای هیات علمی رشته علوم تربیتی در دانشگاه های شهر تهران بود که از این میان 101 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. همچنین، از پرسشنامه ای محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته های پژوهش به ترتیب چالشهای زیر را شناسایی کرد: نبود ساختار تشکیلاتی متناسب دانشگاهی، نهادینه نشدن فرهنگ برنامه ریزی درسی استاد محور، نبود باور باطنی اعضای هیات علمی به اهمیت برنامه ریزی درسی استاد محور، نبودن انگیزش شخصی، وجود نداشتن سازکار تامین مالی و اعتباری متناسب دانشگاهی، نبود نظام آموزش، هدایت و حمایت تخصصی دانشگاهی، نبود توانمندی تخصصی برنامه ریزی درسی اعضای هیات علمی و وجود نداشتن سازکار قانونی متناسب.
چگونگی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن به مؤلفه های فردی و گروهی خلاقیت دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی برنامه درسی دوره متوسطه به لحاظ پرداختن شدن به مؤلفه های فردی و گروهی خلاقیت از دیدگاه متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی درسی بوده است. پژوهش حاضر، پژوهشی زمینه ای می باشد که جامعه آماری آن، را کلیه متخصصان و کارشناسان برنامه درسی به تعداد 104 نفر تشکیل می دهد که با توجه به محدود بودن جامعه آماری کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار Spss، در بخش آمار توصیفی از جداول، فراوانی و در بخش آمار استنباطی جهت تحلیل داده ها در بخش اول پرسشنامه از از آزمون های تساوی میانگین ،آزمون لوین[1]، F و دانکن[2]استفاده می شود و برای بخش دوم پرسشنامه از آزمون t برای یک نمونه استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکیست کاربرد رویکردهای و جهت گیری های خلاق (توسعه فرآیندهای شناختی، دانش آموز مداری، انسان اجتماعی و انسان گرایی) در برنامه درسی دوره متوسطه گرایش به سمت "" نامطلوب و پایین"" دارد. همچنین میزان پرداخته شدن به مؤلفه های خلاقیت از عناصر مختلف فردی ،گروهی گرایش به سمت ""پایین"" دارد؛ اما میزان کاربرد رویکردها و جهت گیری های معنویت گرایی، موضوع مداری گرایش به سمت بالا دارد و رویکردها و جهت گیری های همچون انتقال میراث فرهنگی و صلاحیت مداری گرایش به سمت متوسط و پایین دارد.
ارزیابی برنامه درسی طراحی شده، تدوین شده و اجرا شده فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم)؛ بر اساس معیار توجه به کل نگری در آموزش توانایی های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظام دیسیپلینی تا رویکرد بین رشته ای در برنامه درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم اکنون ادبیات بسیار وسیعی در مورد ماهیت تحصیلات بین رشته ای در آموزش عالی در دسترس است که به شدت در حال افزایش است. سرعت توجه به مطالعات و برنامه های درسی بین رشته ای به گونه ای است که سیستم های آموزشی و مسولان نظام آموزش عالی ناگزیر از توجه به این دسته از مطالعات هستند. حال این سوال مطرح است که تفاوت بین دیدگاه سنتی و رویکرد بین رشته ای نسبت به رشته های تحصیلی چیست؟ به همین منظور تلاش شده تا بعضی از تفاوت ها که بین این رویکردها راجع به حوزه های دانش و رویکرد علوم وجود دارند را بیان کنیم. سوال بعدی تفاوت بین دیدگاه بین رشته ای در آموزش عالی و آموزش و پرورش است. در بخشی از این تحقیق به سوال مذکور پاسخ داده شده است. به منظور درک واژه «بین رشته ای» و سایر متغیرهای این بخش باید ابتدا درک درستی از واژه «رشته های تحصیلی» داشته باشیم. لذا این پژوهش با نگاه کلی به نظام رشته محوری در برنامه درسی آموزش عالی و با بر شمردن گونه های تلفیق در برنامه های درسی، بر رویکرد بین رشته ای متمرکز شده و به بررسی ضرورت، مبانی و مباحث مطرح شده در رویکرد سازماندهی بین رشته ای می پردازد. موضوع مهم تر از بحث گونه ها و دسته بندی های تلفیق به طور کلی و تلفیق بین رشته ای به طور ویژه، بررسی چگونگی کاربرد و اجرایی کردن این ایده در نظام های آموزشی است. مولفان در بخش پیشنهادات سعی می کنند، به منظور کاربردی تر ساختن تحقیق، راه حل هایی برای حرکت به سمت سیستم و رویکرد بین رشته ای در نظام آموزش عالی ارائه کنند. با عنایت به مبنای تئوریکی که مقاله ارائه می کند، امکان عملیاتی شدن راهکارهای پیشنهاد شده در انتهای مقاله، شدنی تر است.
فتورمان و برنامه ی درسی
حوزههای تخصصی: