فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
69 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه روش آنگوف مبتنی بر IRT و روش بوکمارک در تعیین استاندارد چیرگی آزمون زبان MSRT بود. بدین منظور، یکی از نمونه سوالات آزمون MSRT (آزمون مورخه شهریور 1397) به طور تصادفی انتخاب شد و پاسخ های داده شده به سوالات توسط 596 آزمودنی از وزارت علوم اخذ شد. آزمون MSRT دارای 100 سوال بوده که 30 سوال آن را گرامر، 30 سوال بخش شنیداری و 40 سوال آن را بخش درک مطلب خواندن تشکیل می دهد. دو پنل تخصصی متشکل از 15 متخصص تدریس آزمون تافل تشکیل شد و سپس با استفاده از روش های تعیین استاندارد آنگوف مبتنی بر نظریه سوال- پاسخ، و بوکمارک استانداردهای این آزمون در سه بخش جداگانه (گرامر، شنیداری، درک مطلب خواندن) در سه مرحله ارزیابی مشخص شدند. یافته های تحقیق گویای این بود نمره برش بدست آمده از روش آنگوف مبتنی بر نظریه سوال پاسخ برابر با 66/53 و روش بوکمارک برابر با 27/54 است. هر دو نمره برش بدست آمده از نمره تعیین شده توسط وزارت علوم بالاتر بود. همچنین، یافته های تحقیق نشان دادکه در روش معمول و سنتی وزارت علوم که بر پایه نمره 50 به عنوان نمره قبولی عمل می شود 3/73 درصد از شرکت کنندگان مردود و 7/26 درصد از شرکت کنندگان قبول شده اند اما، اساس روش آنگوف مبتنی بر نظریه سوال- پاسخ آمار مردودی برابر 5/78 درصد و آمار قبولی برابر با 4/23 درصد می شود.
تببین و رتبه بندی مضامین و فرامضامینِ رفتارهای نقش آموزشی اساتید دانشگاه از منظر رهیافت ذی نفع گرا: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 70
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت توسعه مفهومیِ ملاک های مندرج در کاربرگ های ارزشیابی آموزشیِ اعضای هیات علمی دانشگاه، پژوهش حاضر با درک اهمیت این مقوله، بنا دارد تا به منظورِ تدوین چارچوبی زمینه مند از بایسته های رفتاریِ اعضای هیات علمی دانشگاه به کشف مضامین و فرامضامینِ نقش های آموزشی ایشان بپردازد. روش تحقیق در مطالعه حاضر، ترکیبی از روش کیفی و کمی است که در بخش کیفی، پدیدار شناسی و میدان پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی با حداقل سابقه دو ترم تحصیل در این مقاطع بودند. انتخاب اعضای نمونه در این بخش به روش هدفمند از نوع انتخاب با حداکثر اختلاف بوده است که نهایتاً 98 مشارکت کننده را شامل شده است. در بخش کمی پژوهش نیز، روش پیمایش به کار برده شد. جامعه آماری پژوهش در این بخش دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی در رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و تعداد 105 نفر را تشکیل می دادند. یافته های بخش کیفی تحقیق نشان از آن داشت که فرامضامین رفتارهای نقش آموزشی اساتید دانشگاه شامل "خبرگی آموزشی"، "ارزیابی عادلانه"، "مربی گری"، "توانمندسازی" و "پاسخگویی" بوده است. همین طور یافته های تحلیل آماری به روش آزمون رتبه بندی فریدمن نیز نشان از آن داشت که این فرامضامین از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارای رتبه بندی یکسانی نیستند به نحوی که "توانمندسازی" اولویت اول و "مربیگری" اولویت آخر را در این رتبه بندی تشکیل می دادند. یافته های این پژوهش می تواند در بازبینی و بهبود کاربرگ های ارزشیابی آموزشی موجود مفید و موثر باشد.
تدوین و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره ی انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
237 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه و اعتباریابی مدل آموزش مجازی سوادآموزان دوره انتقال انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با روش ترکیبی یا آمیخته از نوع اکتشافی متوالی انجام شده است. به دلیل استفاده از روش نمونه گیری نظری، در مراحل مختلف گردآوری و تحلیل داده ها، حجم نمونه و معیار نمونه گیری متغیر بود. در راستای تدوین مدل از تحلیل تماتیک استفاده شد و بر پایه مطالعات اسنادی و کتاب خانه ای، ابتدا 12 مؤلفه و 34 زیرمؤلفه از داده های کیفی استخراج و سپس مدل آموزش مجازی تدوین و به منظور اعتباریابی به متخصصان ارائه گردید. یافته ها:در این پژوهش مؤلفه های مدل شامل آموزش مجازی سوادآموزان، ویژگی های سوادآموزان بزرگسال، موقعیت یادگیری و عناصر آموزش، اصول یادگیری، فرهنگ یادگیری، محیط یادگیری، تجارب یادگیری، اهداف، محتوا، روش های تدریس، و ارزیابی است. تلفیق این مؤلفه ها منجر به تدوین مدل آموزش مجازی سوادآموزان گردید. نتایج آزمون t در سطح اطمینان 95/0 برای تمام سؤالات معنی دار بود. همچنین میانگین نظرات متخصص ها در خصوص کلیه مولفه های پرسشنامه 40/4 می باشد که نشان دهنده مناسب بودن مدل می باشد.
مقایسه یادگیری زبان انگلیسی در مدارس، آموزشگاه های خصوصی، یا از طریق خودآموزی تکنولوژی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
106 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری خانواده ها فرزندان خود را برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی به ویژه برای تقویت مکالمه به آموزشگاه ها خصوصی می فرستند. علیرغم افزایش تقاضا برای شرکت در این کلاس ها، شواهد حاکی از این حقیقت است که این موسسات نیز موفقیت چندانی نداشته اند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روشهای بهبود یادگیری زبان انگلیسی توسط نسل جدید انجام شده است. روش انجام این پژوهش از نوع روشهای تحقیق ترکیبی متوالی بوده که در آن نخست بخش کمی و سپس بخش کیفی به اجرا درآمده است. در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 87/0 شامل 30 آیتم و دربخش کیفی، مصاحبه شامل چهار سوال در رابطه با نقش مدارس، آموزشگاه های خصوصی، و خود آموزی تکنولوژی محور در یادگیری زبان انگلیسی بود. با استفاده از دو روش پرسشنامه حضوری و مصاحبه تلفنی که نمونه آنها بترتیب به روش تمام شماری و تعمدی انتخاب شده بود، داده ها از دانشجویانی که در ترم اول سال تحصیلی 1396-1395 در 17 کلاس زبان عمومی در دانشگاه بجنورد ثبت نام نموده بودند گردآوری شد. در بخش کیفی، با 10 نفر از دانشجویانی که بیشترین زمان را در آموزشگاه های خصوصی صرف زبان آموزی کرده بودند مصاحبه عمیق نیمه هدایت شده انجام شد. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس (آنوا) یک طرفه تکراری و نتیجه مصاحبه نشان داد که بیشترین میزان یادگیری به ترتیب در آموزشگاه های خصوصی، از طریق خود آموزی و نهایتا در مدسه اتفاق می افتد.
بررسی جدیدترین تحولات روش شناسی کیفی پژوهش در حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
155 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جدیدترین تحولات نظری و روش شناسی کیفی در حوزه آموزش وتدریس بود. در این راستا، مجله بین المللی تحقیقات کیفی در آموزش موردبررسی قرار گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوای اسنادی و جامعه آن تمام 12 شماره اخیر مجله (2016-2017) بود. این مجله در حوزه بین المللی دارای جایگاه کیو 2و اچ ایندکس23 است. تمام مقالات موردبررسی به صورت سرشماری مورد تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل یافته ها از فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد. روش های پژوهش با توجه به مجموع روش های استفاده شده در هریک از مقالات، به دو دسته کیفی و پساکیفی تقسیم شدند. یافته ها : نتایج نشان داد از میان روش های کیفی، مردم نگاری دارای بیشترین فراوانی بود. هم چنین، مجموعه ای از روش های نوین ازجمله شعرپژوهی، دیفرکشن، عکس- صدا، غیربازنمودی در مقالات استفاده شده است. دانش آموزان و معلمان در جامعه آماری بالاترین درصد را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو در همین حوزه استفاده معلمان و کادر آموزشی از روش های نوآورانه پژوهش می تواند کمک شایانی به بهبود یادگیری و کاربردی شدن پژوهش های جدید کند.
بررسی نقش توضیحی پریشانی و اجتناب اجتماعی، انگیزه و خودکارآمدی تحصیلی در تبیین اضطراب کلاس زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
254 - 238
حوزههای تخصصی:
اضطراب یادگیری زبان خارجی، تنش مرتبط با یادگیری زبان است که با احساس عمومی اضطراب متفاوت است و مانع مهمی در دستیابی به هدف یادگیرندگان به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تمییزی پریشانی و اجتناب اجتماعی ، انگیزه تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی، در تبیین اضطراب کلاس زبان خارجی(انگلیسی) در دانشجویان بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه به تعداد16750 نفر بودند که با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای 223 نفر از دانشجویان انتخاب شدند و به ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه اضطراب زبان خارجی FLCA))، پرسشنامه پریشانی و اجتناب اجتماعی واتسون و فرند(SAD)(1969)، خودکارآمدی تحصیلی(ASES) و انگیزه تحصیلی AMS) ( پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام(SW) با نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید که نتایج آن روشن ساخت که همبستگی بین پریشانی و اجتناب اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی با اضطراب کلاس زبان خارجی به ترتیب366/0 و 329/0 بود. همچنین سهم متغیرهای پیش بین پریشانی و اجتناب اجتماعی و خودکارآمدی در تبیین اضطراب کلاس انگلیسی به ترتیب 134/0 و 108/0 بدست آمد. در این تحقیق متغیر انگیزه تحصیلی سهم قابل تبیینی بدست نداد. یافته های پژوهش، الگوی روابطی را با خودکارآمدی و پریشانی و اجتناب اجتماعی که بر اضطراب کلاس زبان خارجی تأثیر می گذارند، پیشنهاد می کند.
ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی «تربیت منش هنرجویان فنی حرفه ای» دوره متوسطه بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
115 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش ، ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی تربیت منش هنرجویان هنرستان های فنی و حرفه ای دوره متوسطه بود. روش : پزوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا جزء تحقیقات شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را هنرجویان سال آخر هنرستان های فنی و حرفه ای استان قم تشکیل میدادند. از میان آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای در دسترس به صورت تصادفی دو گروه 30 نفره انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در ارزیابی سطح واکنش، از پرسش نامه محقق ساخته در جلسات سوم و نهم استفاده شد. در ارزیابی سطح یادگیری، ابتدای دوره پیش آزمون و در انتهای دوره پس آزمون برای گروه آزمایش اجرا شد. درتحلیل داده ها از آمار توصیفی ( میانگین، انحراف معیار و واریانس ) و آمار استنباطی از آزمون تی استودنت استفاده گردید. یافته ها : نشان داد، دوره آموزشی در سطح واکنش و یادگیری اثربخش است و میانگین نمرات رفتار هنرجویان گروه آزمایش در محیط واقعی کار، نسبت به میانگین نمرات ارزشیابی رفتار هنرجویان گروه کنترل بیشتر می باشد.
سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیئت علمی و خودراهبری یادگیری آنان به روش مدل یابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
189 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش روابط علی بین ادراک دانشجویان از کیفیت تدریس اساتید و خودراهبری یادگیری آنان بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه اصفهان به تعداد 363 نفر در سال 96-1395 تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 186 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بود. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه یادگیری خودراهبر Williamson (2007) و کیفیت تدریس Seraj (2002) استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و تائید شد. نتایج: یافته ها نشان داد که یادگیری خودراهبری دانشجویان و کیفیت تدریس اساتید در حد متوسط به بالا می باشد؛ و دانشجویان کارشناسی ارشد نسبت به دانشجویان کارشناسی از راهبردهای یادگیری خودراهبر بیشتر استفاده می نمایند. همچنین نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین کیفیت تدریس و ابعاد آن با یادگیری خودراهبر دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رابطه شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
99 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین عناصر نظام آموزش عالی و دانشگاه ها، اعضای هیأت علمی هستند که نقش تعیین کننده و انکارناپذیری در تحقق اهداف و رسالت های آموزش عالی ازنظر کمی و کیفی دارند، لذا بررسی عملکرد و شایستگی های آن ها در ابعاد مختلف به ویژه در حیطه تدریس و تأثیری که می توانند برافزایش کیفیت یادگیری فراگیران و دستاوردهای آنان از تحصیل داشته باشند، بسیار ضروری است. بدین منظور مطالعه ای باهدف بررسی رابطه بین شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جهت انتخاب نمونه های موردنیاز از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده با توجه به نوع رشته تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانشجویان سال آخر دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال 1395 در نظر گرفته شد که 720 نفر برآورد گردید و با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها، سه پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه استاندارد و استفاده از مقیاس 5 نقطه ای لیکرت برای پاسخ به پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها با صلاحدید استاد راهنما تأیید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای سه متغیر شایستگی های حرفه ای مدرسان، تجارب دوره تحصیلی دانشجویان و دستاوردهای تحصیلی آنان مقدار 920/0، 928/0 و 851/0 محاسبه شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شایستگی های مدرسان با تجارب دوره و دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان رابطه مثبت و معناداری دارد.
بهبود درک دانش آموزان از چگونگی تفریق عددهای مخلوط (تجربه مبتنی بر درس پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پژوهش عملی و کاربردی در به اجرا درآوردن برنامه های درسی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دغدغه های کارگزاران و سیاست گزاران آموزشی و مجریان برنامه های درسی گسترش پژوهش به ویژه پژوهش مشارکتی درون مدرسه و کلاس درس است. «درس پژوهی» روشی برای اصلاح شیوه آموزش و الگویی عملی برای بازبینی مداوم الگوهای ذهنی و بازاندیشی مشارکتی عمل کارگزاران آموزشی است. پژوهش حاضر با هدف بهبود درک دانش آموزان پایه پنجم از چگونگی تفریق عددهای مخلوط انجام گرفت. روش: در پژوهش حاضر از روش درس پژوهی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پایه پنجم (دو کلاس 14 و 24 نفره) دبستان دخترانه نورالهدی شهر بیرجند بودند. در این مطالعه از دو دسته داده های کیفی و کمی استفاده شد. داده های کیفی در این پژوهش، شامل مشاهده فعال دو کلاس درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی در فرایند درس پژوهی، مصاحبه های روایتی با معلمان برای فهم تأثیر درس پژوهی در بهبود آموزش و غنی سازی یادگیری، بررسی طرح درس ها، یادداشت های خود بازاندیشی معلمان، نظرات و یادداشت های ناظر بیرونی و نظرات دانش آموزان پایه پنجم در مورد تأثیر درس پژوهی بر میزان یادگیری و درک آن ها از چگونگی تفریق عددهای مخلوط است و داده های کمی مطالعه حاضر شامل نتایج آزمون ریاضی پایه پنجم قبل و بعد از اجرای فرایند درس پژوهی است. یافته ها: نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت روش درس پژوهی بر یادگیری دانش آموزان می باشد. ایجاد فضای مناسب برای همفکری و استفاده از تجربیات همکاران در کلاس های درسی می تواند به شکل گیری روش های نوین در ارائه مطالب آموزشی کمک کرده و عمل آموزش و یادگیری را تسهیل سازد.
جایگاه سبک های یادگیری در عناصر برنامه درسی پایه ی ششم ابتدایی: علوم تجربی و مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
115 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تحلیل برنامه درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماع پایه ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک انجام پذیرفته است. روش: پژوهش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا با بکارگیری روش آنتروپی شانون است. جامعه آماری شامل کلیه برنامه های درسی(هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) پایه ششم ابتدایی است. نمونه آماری شامل برنامه های درسی علوم تجربی و مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی می-باشد. برای تحلیل برنامه های درسی موجود(قصد شده) با هر یک از سبک های یادگیری ابتدا اهداف مندرج در کتاب های درسی، سپس محتوا کتاب درسی و برای بررسی روش های پیشنهادی به تحلیل کتاب راهنمای تدریس پرداخته شد. در بخش ارزشیابی، سوالات مطرح شده در کتاب های درسی و راهنمای تدریس تحلیل گردید. ابزار پژوهش، چک لیست وارسی سبک های یادگیری وارک(1998) بود که براساس پیشینه و پرسشنامه وارک تدوین و روایی محتوایی آن توسط صاحبنظران رشته های برنامه درسی و روانشناسی تربیتی تأیید شد یافته ها: نتایج حاکی از آن دارد که سبک ارجح برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی سبک دیداری اما سبک مطالعات اجتماعی خواندن/ نوشتن می باشد.
تبیین ابعاد صلاحیت های تدریس دبیران برگزیده دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
64 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف : معلمان در حین تدریس و اجرای برنامه درسی، عوامل متعددی را هماهنگ یا دست کاری می کنند تا محیط یادگیری اثربخش را برای دانش آموزان تدارک ببینند. این شرایط در کلاس های درس با وجود تشابهات دارای اختصاصات و ویژگی های خاص بومی است. هدف این پژوهش درک تجارب دبیران برگزیده، از تدریس در دوره دوم متوسطه شهر همدان است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 18 نفر از دبیران دوره دوم متوسطه شهر همدان بودند که از سال 90 تا 95 حداقل یک بار در سطح استان همدان به عنوان معلم نمونه انتخاب شده بودند. این افراد در مصاحبه نیمه ساختار یافته 45 تا 50 دقیقه ای شرکت کردند. تعداد مشارکت کنندگان بر اساس منطق اشباع نظری تعیین و داده های مصاحبه ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل و 86 کد اولیه شناسایی و در 18 مضمون فرعی طبقه بندی شد. جهت افزایش دقت و استحکام داده ها از روش ارجاع به مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: این مفاهیم حول چهار مضمون اصلی شامل؛ تسلط علمی، ویژگی های شخصیتی و روحیه معلمی، تدریس و کلاس داری و صلاحیت در تلفیق فناوری طبقه بندی گردید. با توجه به ویژگی های بومی و تجارب مشارکت کنندگان، می توان بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی را برای تربیت معلم اثربخش ارائه نمود.
رهبری برنامه درسی، راهکاری مؤثر در تغییر و اجرای پویای برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
106 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تشریح و شفاف سازی رهبری برنامه درسی به منظور ارائه دیدگاه ها و راهبردهایی برای تسهیل اجرا پویای برنامه های درسی می باشد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پژوهش فلسفی و با استفاده از روش تحلیل مفهومی انجام یافته است. حوزه مطالعاتی پژوهش شامل کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات، مجلات و پژوهش های مرتبط با موضوع بود. به علت وسعت و کثرت منابع، برای نمونه گیری از منابع چاپی و دیجیتالی (برخط) که مرتبط با بحث و در دسترس بود، استفاده گردید. در این پژوهش از فیش برداری جهت گردآوری اطلاعات از نمونه، بهره گرفته شد. روش تحلیل به شیوه تحلیل مفهوم، تفسیر مفهوم و استنتاج نظری بود. یافته ها: نتایج نشان داد از طریق تشریح و تحلیل مفهوم رهبری برنامه درسی در چندین جنبه اصلی آن یعنی چیستی و ماهیت آن، قلمروهای کاری، نقش ها و ویژگی های رهبران برنامه درسی، سبک ها، سطوح، راهبردها و این که چه کسانی می توانند این نقش را برعهده گیرند، می توان تصویری روشن از آن ارائه نمود. هم چنین نتایج نشان داد به علت نیاز به اجرای بهینه برنامه های درسی جدید و کمتر نمودن فاصله برنامه درسی قصدشده و اجراشده، انجام پژوهش های علمی بیشتر در این حوزه می تواند استلزامات علمی و بومی وسیعی را در اختیار تصمیم گیرندگان آموزشی قرار دهد
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. روش: این پژوهش از نوع رویکرد پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد کلاسیک انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان و افراد متخصص و صاحب نظر در زمینه تربیت اخلاقی بودند که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 22 نفر که شامل 10 معلم و 12متخصص تربیت اخلاقی بودند مصاحبه شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده-های حاصل از مصاحبه در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و نظری تحلیل شد و الگو مفهومی بر اساس ترسیم نسبت بین مقولات اصلی شکل گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که الگوی مفهومی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دو بعد چرایی و ضرورت تربیت اخلاقی و چگونگی برنامه درسی تربیت اخلاقی و مشتمل بر مقولاتی مانند ضرورت و نیاز، رویکرد، اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری، نقش نیروی انسانی، ارزشیابی، مواد و منابع، مکان و زمان شکل می گیرد. مرکز ثقل یا مقوله محوری این الگو، رویکرد شایستگی محور فراگیر آن است که بر اساس دو ویژگی اصلی آن یعنی توجه سازوار به ابعاد دانشی، بینشی و مهارتی و شمولیت قلمرویی آن به تمام زیست مدرسه ای سایر عناصر برنامه درسی را تحت تاثیر قرار داده است.
فراتحلیل مطالعات مرتبط با مهارت خواندن در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
33 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازه اثر متغیرهای مرتبط با عملکرد دانش آموزان دوره ابتدایی در مهارت خواندن در ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل بود. از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 18 مطالعه انجام شده از سال 1382 تا 1395 در سراسر ایران بود. داده های حاصل از این 18 مطالعه با روش اندازه اثر ضریب همبستگی پیرسون برای مدل اثرهای ثابت مورد فراتحلیل قرار گرفتند. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. یافته ها نشان داد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 493/0 و برای اثرات تصادفی برابر 476/0 است که هر دو در سطح 001/0 معنی دار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر (493/0) را می توان اندازه اثر متوسط عملکرد دانش آموزان در مهارت خواندن تفسیر کرد. نتایج فراتحلیل نشان داد، بین تواناییهای عمومی و فرازبانی، جنسیت، تفکر انتقادی، نگرش دانش آموزان، حافظه کاری، عوامل انگیزشی-اجتماعی، عوامل خانوادگی، روش های آموزش دوجانبه و مشترک راهبردی، آموزش راهبردهای شناختی، روش های فعال تدریس، آموزش چندحسی، برنامه ریزی درسی، آموزش راهبردهای فراشناختی، فعالیت های معلمان و مدیران در مدرسه و ارزشیابی توصیفی با عملکرد دانش آموزان در مهارت خواندن اندازه اثر معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان رشته علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
175 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و انفرادی با میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش، 479 نفر از دانش آموزان سال سوم رشته علوم انسانی شهر ماهدشت بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای طبق جدول مورگان 214 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مربوط به یادگیری مشارکتی از پرسشنامه مقیمی و رمضان (1392) ، برای یادگیری انفرادی از پرسشنامه محقق ساخته و مهارت اجتماعی از پرسشنامه گرشام و الیوت (1999) استفاده گردید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 80 /.، 81/. و 84/. به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین یادگیری مشارکتی و یادگیری انفرادی با میزان رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این بدان معنی است که هر چه یادگیری مشارکتی و انفرادی در سطح بالاتری باشد، میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان و متغیرهای آن نیز بالاتر خواهد بود.
بررسی تناسب محتوا و شیوه های آموزش حسابداری (کارشناسی ارشد) با مهارت های مورد نیاز بازارکار: از دیدگاه دانشجویان، اساتید دانشگاه و اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
218 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف کلی این پژوهش بررسی تناسب محتوا و شیوه های آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی ارشد با مهارت های موردنیاز در بازار کار است. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید دانشگاه، دانشجویان مقطع دکترای حسابداری و اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 96-1395 است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع و ماهیت تحقیق، از نوع توصیفی و پیمایشی است. داده های این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 658 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و در نهایت 458 پرسشنامه جمع آوری شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. داده های پژوهش پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری spss تحلیل شدند. درنتیجه برای تجزیه وتحلیل اختلاف ناشی از دیدگاه های طیف جامعه آماری از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است. روایی این ابزار با توجه به نظرات گروهی از اساتید و صاحب نظران، پس از اعمال نقطه نظرات اصلاحی آنان، به اثبات رسید و در ارزیابی پایایی پرسشنامه، از آزمون آلفای کرونباخ (0.76) استفاده شده است. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که محتوای آموزشی برنامه حسابداری جهت آماده سازی فارغ التحصیلان برای انجام وظایف ابتدایی حسابداری شرکت ها مناسب است. لیکن این محتوا در آماده سازی دانشجویان برای انجام وظایفی با مهارت هایی در سطوح بالاتر مانند حسابرسی، طراحی سیستم و تصمیم گیری کافی و مناسب ناست.
بررسی اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در میان دانش آموزان استعداد درخشان شهر اصفهان: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
25 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی راهبردهای ارزشیابی مطلوب در زمینه آموزش دانش آموزان استعداد درخشان در مقطع متوسطه دوم است. این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است. جامعه تحقیق شامل کلیه دانش آموزان و معلمین استعداد درخشان شهر اصفهان است. روش: روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت موارد نوعی و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از مصاحبه ها است. روایی در بخش کیفی به روش چک کردن اعضا و در بخش کمی روایی و پایایی به وسیله روایی محتوایی، تحلیل عاملی تأییدی و آلفای کرانباخ بررسی و تأیید شده است. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی و آزمون t تک گروهی استفاده شده است. یافته ها: نتایج بخش کیفی بیانگر این بود که اصول طراحی راهبردهای ارزشیابی مطلوب عبارتند از استفاده از آزمون های مستمر و آزمون های نهایی، ارزشیابی کاربردی، ارزشیابی پروژه ای، تأکید بر خلاقیت، اصول فنی آزمون سازی و توجه به یادگیری عمیق. در بخش کمی نتایج بررسی این مؤلفه ها بیان کننده این بوده که تمامی مؤلفه ها به غیر از آزمون نهایی دارای میانگین بالاتر از میانه بودند و نمونه مورد بررسی معتقد به استفاده از این اصول در ارزشیابی های خود بودند.
فراتحلیل بررسی کیفیت تدریس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
144 - 161
حوزههای تخصصی:
کیفیت یکی از مهم ترین مسایلعصر حاضر است که نه تنها در صنعت بلکه در دنیای رقابتی امروزی در آموزش وپرورش بیشتر از آن مطرح است چرا که امروزه دیگر سرمایه ملی یک کشور، پول و زمین نیست بلکه دانش و نیروی انسانی آموزش دیده، مبتکر و خلاق می باشد. هدف : پژوهش حاضر به منظور مقایسه کیفیت تدریس معلمان با استفاده از شیوه فراتحلیل انجام شد. روش : تعداد 19 مطالعه از طریق جستجوی اینترنتی در بانک های اطلاعاتی خارجی و نیز 3 مطالعه از طریق جستجوی دستی دانشگاه های داخل کشور شناسایی و اطلاعات مربوط به آنها کدگذاری گردید. یافته ها : نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت تدریس در عنصر جنسیت دارای ضریب اثر 1.80 می باشد که از نظر شدت اثر دارای اثر بزرگ تری می باشد. این اثر در سطح 0.05 p < معنادار می باشد. از بین عناصر کیفیت تدریس، بالاترین ضریب اثر مربوط به تعیین روش سبک تدریس با مقدار 1.32 می باشد و سپس روش تدریس و ارزیابی یادگیری دانشجو قرار دارند. نتایج روش های بررسی تورش انتشار، حاکی از عدم تورش انتشار در نمونه فراتحلیلی بود. با توجه به ناهمگن بودن مطالعات، تحلیل تعدیل کننده برای متغیرهای سن و ابزار اندازه گیری صورت گرفت که بیانگر تأثیر تعدیل کننده متغیر سن در نتایج مطالعات بود. نتیجه گیری : توجه بیشتر به بحث کیفیت در آموزش به خصوص کیفیت تدریس در دانشگاه و فراهم آوردن امکانات رفاهی و توجیه کیفیت در تدریس برای اساتید ضروری به نظر می رسد.
بررسی جامعه شناختی پدیده رمزگردانی دو زبانه های کردی کلهری- فارسی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
39 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی جامعه شناسی پدیده رمزگردانی دوزبانه های کردی فارسی بود. روش: این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است؛ و براساس ماهیت جزء پژوهش های کاربردی محسوب می گردد. جامعه آماری شامل کل دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 97- 1396 است. با توجه به این که حجم کل جامعه آماری 3896 نفر بود؛ با استفاده از جدول مورگان 400 نفر (200 دختر؛ 200 پسر) در مقطع اول، دوم و سطح پیش دانشگاهی در بین دانش آموزان پسر و دختر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. از شیوه نمونه ای طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون t دو نمونه وابسته، آزمون t دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد کاربرد زبان فارسی در حوزه های خانواده، دوستی، همسایگی، اداری به طور محسوسی از زبان کردی کلهری بیشتر بود (00/0= p) اما کاربرد زبان فارسی در حوزه مدرسه به طور محسوسی از زبان کردی کلهری بیشتر بود (01/0= p). همچنین کاربرد زبان فارسی در تمام سطوح مختلف تحصیلی، دانش آموزان دارای سطح تحصیلات پیش دانشگاهی بیش از بقیه و افراد پایه اول کمتر از دیگر سطوح تحصیلی از زبان فارسی استفاده می کنند. همچنین افراد پایه اول بیشتر از دیگر گروه ها و افراد دارای سطح تحصیلات پیش دانشگاهی کمتر از بقیه گروه های تحصیلی از زبان کلهری استفاده می نمایند (209/4 =F، 000/0=p). همچنین بین کاربران زبان کلهری در دو گروه جنسی در کل حوزه های اجتماعی کاربرد زبان فارسی بین دختران بیشتر از پسران است و پسران نیز بیشتر از دختران به استفاده از زبان کلهری تمایل دارند و نتایج آماری تفاوت معنی دار بین دو جنس را تأیید می کند (002/0= P).