فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
فن آوری تلفن همراه در جامعه به شکلی روزافزون گسترش می یابد و این در حالی است که پژوهش های نسانی ـ اجتماعی معطوف به آن نادر است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی کاربری تلفن همراه در سطح دانشجویان دانشگاه تربیت معلم، انجام پذیرفت. پس از بررسی چگونگی کاربری تلفن همراه در سطح 50 نفر از دانشجویان، پرسشنامه محقق ساخته ای تهیه شد. با توجه به شاخصه روان سنجی قابل قبول پرسشنامه، این پرسشنامه با هدف بررسی تطبیقی چگونگی کاربری کاربران دختر و پسر دانشجو از تلفن همراه، در سطح 399 دانشجوی دختر و 398 دانشجوی پسر که به تصادف انتخاب شده بودند، اجرا گردید. تحلیل عامل نتایج حاصل، شش عامل را مشخص کرد که نتایج حاصل از آزمون مقایسه گروه های ناوابسته در عوامل اخیر، برتری دانشجویان دختر را در موارد استفاده چند رسانه ای از تلفن همراه و استفاده از تلفن همراه جهت آگاهی از زمان و تقویم و برتری پسران را در موارد استفاده های ارتباطی پیشرفته، استفاده های آموزشی و استفاده های تفریحی از تلفن همراه نشان داد.
مدیریت مؤثر یادگیری در کلاس های چندپایه
حوزههای تخصصی:
چالش های علم سنجی در حوزه علوم انسانی در مقایسه با سایر حوزه های علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت علوم انسانی و نقش مهم آن در زندگی، فرهنگ و تمدن هر جامعه و با عنایت به تفاوت ماهیت، الگوی ارتباط و رفتار علمی آن با سایر حوزه های علمی، این مقاله رفتار انتشاراتی و استنادی علوم انسانی و اجتماعی را در پیوند با شاخصهای علم سنجی در دو سطح ملی و بین المللی مورد مطالعه قرار داده است.برای این منظور با استفاده از روش تحلیل ثانویه در سطح ملی مقاله های تالیفی حوزه علوم انسانی به زبان فارسی مندرج در مجله های علمی پژوهشی در یک دوره زمانی 5 ساله و در سطح بین المللی به عنوان نمونه مقالات یک رشته علوم اجتماعی (کتابداری و اطلاع رسانی) نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی SSCI از مجموعه پایگاههای اطلاعاتی موسسه ISI در یک دوره پنج ساله مطالعه شده است. بر مبنای داده های بدست آمده چالش های روش شناسی و روشی علم سنجی مانند مدارک قابل استناد، عامل تاثیر، شاخص فوریت، نرخ استناد و خود استنادی تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رفتار انتشاراتی و استنادی حوزه علوم انسانی متفاوت از حوزه علوم است. بنابراین، شاخص های اساسی علم سنجی مانند نرخ استناد، عامل تاثیر و شاخص فوریت با توجه به اینکه نیمه عمر استنادی در حوزه علوم انسانی طولانی است، از کارایی چندانی برخوردار نیستند.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد . این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود. از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 331 نفر از آنها به صورت تصادفی ساده ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی و پرسش نامه محقق ساخته سواد فن آوری اطلاعات است که روایی آنان از نظر متخصصان گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک گروه 30 نفری ، برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات 0/93 و برای پرسش نامه تفکر انتقادی 0/80 محاسبه گردید. با عنایت به این که مفروضه های آمار پارامتریک برقرار بود، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی (خلاقیت ، بالیدگی و تعهد) در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رابطه ای وجود ندارد. لذا، نتایج نشان دهنده آن است که داشتن سواد فن آوری اطلاعات در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دلیلی بر وجود تفکر انتقادی در بین آنان نمی باشد. شاید بتوان، بهترین دوران پرورش تفکر افراد با استفاده از فن آوری اطلاعات را، دوران قبل از ورود آنان به آموزش عالی دانست.
مقایسه ی شیوه های مدیریت کلاس در مدارس دولتی و منتخب
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
کودکان دشوار در مدرسه
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۰
حوزههای تخصصی:
تهیه آزمون جهت بررسی تأثیر شکل و جایگاه نویسه بر خطاهای دیکته در دانش آ موزان کلاس اول ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: این مطالعه به منظور تهیه آزمونی جهت بررسی تأثیر شکل و جایگاه نویسه بر خطاهای هجی کردن و تعیین روایی و اعتبار آن در پایه اول ا بتدایی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی و مقطعی و از نوع ابزارسازی و اعتبارسنجی می باشد. جمعیت مورد مطالعه دانش آ موزان کلاس اول ابتدایی (دو کلاس از مدرسه دخترانه و دو کلاس از مدرسه پسرانه) از منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران بودند که به روش غیر تصادفی و ساده انتخاب شدند.
ابتدا کلمات کتاب «بنویسیم» پایه اول ابتدایی بر اساس شکل و جایگاه نویسه مورد بررسی قرارگرفته و تعدادی واژه انتخاب و برای بررسی به صاحب نظران با تخصص در حیطه های آسیب شناسی گفتار و زبان، زبان شناسی و معلمان داده شد. بر اسا س نظرات ارسالی 54 واژه از بین سایرین برای بررسی شکل و 39 واژه برای بررسی جایگاه نویسه انتخاب گردید. به منظور بررسی اعتبار (قابلیت تکرارپذیری) آزمون، کلمات یکبار توسط آزمونگر و معلم در طی دو مرحله به تفکیک به دانش آ موزان یک کلاس دخترانه و یک کلاس پسرانه پایه اول ابتدایی به صورت دیکته گفته شد و یکبار نیز توسط آزمونگر در طی دو مرحله به یک کلاس دخترانه و یک کلاس پسرانه دیگر پایه اول ابتدایی به صورت دیکته گفته شد. سپس خطاهای دیکته تعیین و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که خطاهای هجی کردن در مرحله اول و دوم اجرای آزمون توسط آزمونگر، هم در شکل نویسه (12/0= P ) و هم در جایگاه نویسه (16/0= P ) اختلاف معنی داری ندارد، در حالیکه در بین دو مرحله اجرای آزمون توسط آزمونگر و معلم در شکل نویسه تفاوت معنی دار مشاهده شد، ولی در جایگاه نویسه با یکدیگر تفاوت معنی دار ندارند (12/0= P ).
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده گواه اعتبار و پایایی داخل آزمونگر آزمون در هر دو بخش شکل وجایگاه نویسه است.اما آزمون فقط در بخش جایگاه نویسه دارای اعتبار بین آزمونگر است.
"
انسان فرهیخته سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳۶
81-108
حوزههای تخصصی:
اینکه انسان فرهیخته چگونه انسانی است و با چه معیارها و ویژگیهایی می توان چنین انسانی را به منزله محصول تعلیم و تربیت محک زد، همواره سؤال اساسی فیلسوفان بوده است. در پژوهش حاضر هدف این است که با رجوع به مبانی فلسفی و اندیشه های تربیتی ابن سینا، تصویر انسان فرهیخته را از نگاه وی شناسایی کرده و به تبیین آن بپردازیم. برای تحقق بخشیدن به این هدف با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، تمام آثار ابن سینا و آثار اصیلی که درباره اندیشه های فلسفی او به زبان فارسی نگاشته شده بود، مورد مطالعه قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان دادند که در حوزه هستی شناسی، وی مفهوم انسان فرهیخته را با مفاهیمی چون خداوند در حکم مبدأ خالق هستی، حاکمیت نظام علیت بر جهان هستی و غایتمندی در نظام هستی در یک مجموعه می نگرد. در قلمرو معرفت شناسی ابن سینا، انسان فرهیخته را در گستره هستی می نگرد. ابن سینا در حوزه ارزش شناسی، تصویری که از انسان فرهیخته ارائه می دهد شامل موجودی دارای اراده و اخلاق تغییرپذیر است. سرانجام در قلمرو انسان شناسی وی انسان فرهیخته را به منزله موجودی واجد اصالت روح، اجتماعی و متفاوت ازنظر برخورداری از عقل به تصویر می کشد. درنتیجه، نگاه ویژه ابن سینا به انسان فرهیخته وی را از سایر فلاسفه متمایز می کند. ریشه اصلی این تفاوت به نوع نگاه ابن سینا به هستی، ماهیت انسان و رابطه انسان با خدا بازمی گردد. درمجموع انسان فرهیخته سینوی با ویژگیهایی مانند داشتن ایمان به خدا، عقل ورزی، برخوردار از اخلاق نیکو، طالب دانش، تندرست، باسواد و صاحب شغل معرفی شده است.
بررسی چالش های کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فن آوری اطلاعات و ارتباطات بالقوه توانایی تقویت کیفیت، اثربخشی و دسترسی به تعلیم و تربیت را دارد. این مقاله به بررسی چالش های کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری از دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان می پردازد. در این پژوهش، چالش ها در چهارچوب الگوی عناصر سازمانی (درونداد، فرآیند، نتایج فردی، نتایج سازمانی) مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی است و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه استفاده شده است. نمونه آماری شامل 110 نفر از اعضای هیات علمی و 131 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته از نوع بسته پاسخ، شامل 62 گویه در محورهای اصلی کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات بود. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 88/. برآوردگردید و روایی آن مورد تایید متخصصان مربوطه قرار گرفت. نتایج تحقیق به لحاظ آماری در سطح 05/0P بیانگر آن بود که مقوله نتایج فردی و نتایج سازمانی چالش محسوب نشده، اما مقوله درونداد و فرآیند (بیش از سطح متوسط) از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان و صنعتی چالش محسوب می شود. بررسی تفاوت بین دیدگاه پاسخگویان در خصوص چالش های درونداد و فرآیند کاربست فن آوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری، حاکی از وجود تفاوت بین دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان بود، هم چنین تفاوت هایی بر حسب دانشگاه محل تحصیل و جنسیت نیز وجود داشت.
مقایسه ی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی با والدین کودکان عادی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تعامل روانی- اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، اعضای گروه نمونه آزمایش 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) و اعضای گروه نمونه کنترل 60 نفر (30 نفر پدر، 30 نفر مادر) از میان جامعه آماری والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی انتخاب شدند.
جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، آزمون تعامل روانی- اجتماعی صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از آزمون t گروه های مستقل استفاده شده نتایج نشان داد که به طور کلی بین میزان تعامل روانی – اجتماعی والدین کودک دارای عقب مانده ذهنی و والدین دارای کودک عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. میزان تعامل روانی- اجتماعی مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی بیشتر از میزان تعامل – روانی اجتماعی پدران دارای کودکان عقب مانده ذهنی می باشد. میزان تعامل روانی – اجتماعی مادران دارای کودک عادی بیشتر از میزان تعامل روانی – اجتماعی پدران کودکان عادی می باشد.
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
عکس العمل والدین نسبت به معلولیت ذهنی فرزند
منبع:
پیوند ۱۳۶۶ شماره ۹۱
حوزههای تخصصی:
"بررسی تحلیلی پایان نامه های دانشجویان دوره کارشناسی مراکز آموزش عالی ضمن خدمت فرهنگیان استان اصفهان "
حوزههای تخصصی:
گامی در مسیر انتخاب محتوا در حوزه تخصصی برنامه درسی
حوزههای تخصصی: