فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یادگیری انسان یکی از موضوعاتی است که در حوزه روان شناسی شناختی از جایگاه والایی برخوردار میباشد. از ابتدای آغاز علم روان شناسی در سال 1878 تا کنون صاحبنظران مختلف روانشناسی با نگریستن از زوایای مختلف به رفتار انسان سعی کرده اند تا یادگیری را تبیین کنند. ظهور دیدگاه های رفتارگرایی کلاسیک و کنش گرا، یادگیری اجتماعی، گشتالت، شناختی، پردازش اطلاعات و ... حاصل این امر میباشد. از جمله رویکردهای نوینی که در بحث یادگیری انسان بعنوان پارادایمی نو ظهور مطرح میباشد. رویکرد ساخت و سازگرایی است که با الهام از کارهای پیاژه، دیویی، ویگوتسکی، برونر و ... شکل گرفت.
در این مقاله سعی میگردد با ارائه مفهوم، تاریخچه، انواع و مزایای ساخت و سازگرایی و کاربرد آن در آموزش و پرورش گامی در راستای آشناسازی خواننده با این رویکرد برداشته شود.
استعداد و رابطه آن با هوش و خلاقیت
حوزههای تخصصی:
موانع عمده توسعه پژوهش محوری در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی موانع عمده توسعه پژوهش محوری در واحدهای دانشگاهی، دانشگاه آزاد اسلامی استان کرمان انجام شد. به این منظور نمونه ای به حجم 250 نفر از اعضای هیات علمی (170 مرد و 80 زن) و نمونه ای به حجم 380 دانشجو (200 دختر و 180 پسر) از واحدهای مختلف منطقه 7 دانشگاه آزاد اسلامی به طور تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه 29 ماده ای که به همین منظور طراحی شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که از نظر اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاهی مورد مطالعه به ترتیب: 1ـ موانع اجتماعی و فرهنگی (75/67 درصد)، 2ـ کمبود امکانات اقتصادی و مالی (5/67 درصد)، 3ـ موانع اجرایی و اداری (75/56 درصد) مهمترین موانع توسعه پژوهش محوری در واحدهای دانشگاهی هستند. از نظر دانشجویان مهمترین موانع توسعه پژوهش محوری در واحدهای دانشگاهی عبارت بودند از: 1ـ کمبود امکانات اقتصادی و مالی (10/84 درصد) 2ـ موانع اجرایی و اداری (35/59 درصد) 3ـ موانع اجتماعی و فرهنگی (55/54 درصد). در این بررسی همچنین مشخص شد که عوامل مربوط به اعضای هیات علمی از نظر دانشجویان و اعضای هیات علمی به ترتیب 5/39 درصد و 37 درصد به عنوان مانعی جدی در مسیر توسعه پژوهش محوری واحدهای دانشگاهی به حساب نمی آیند. این یافته ها با یافته های بررسی های دیگر مربوط به موانع توسعه پژوهش محوری همخوانی نسبی دارند.
توانمندسازی مدیران مدارس پیش نیاز حرکت به سوی مدیریت مدرسه محور
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر رفتار سازگارانه کودکان عقب مانده ذهنی خفیف
حوزههای تخصصی:
انتخاب استاد راهنما و رابطه استاد راهنما - دانشجو، دیدگاه های دانش آموختگان دوره دکترا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی میزان تحقق مؤلفه کیفیت زندگی کاری در میان اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان) بود. سؤالات تحقیق با توجه به میزان کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی برحسب سن، جنسیت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی، وضعیت استخدامی و دانشگاه محل خدمت آنان مطرح شده بود. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان (1505 نفر) در سال تحصیلی 85 ـ 84 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها یک پرسشنامه کیفیت زندگی کاری با 23 گویه بود که ضریب پایایی آن 96/0به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس تک متغیره، آزمون تعقیبی LSD و t مستقل) که با استفاده از بسته نرم افزار آماری علوم اجتماعی صورت گرفت. یافته ها نشان داد تفاوت معنادار و مثبتی بین میانگین کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی برحسب سن، جنسیت، رشته تحصیلی و دانشگاه محل خدمت وجود ندارد.
" ارزیابی وضعیت آموزشی رشته های توانبخشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از دیدگاه دانشجویان در سال 83 - 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف این پژوهش شناخت و ارزیابی وضعیت آموزشی رشته های توانبخشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی و با استفاده از دیدگاه دانشجویان سال سوم و چهارم کارشناسی و سال دوم کارشناسی ارشد رشته های توانبخشی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تمام شماری (160 نفر) استفاده شد. داده های مربوطه از طریق پرسشنامه و با همکاری نمایندگان دوره های مختلف دانشجویان رشته های توانبخشی جمع آوری و با استفاده از مقیاس لیکرت از طریق ضریب همبستگی و استفاده از روش های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته های نهایی این پژوهش نشان داد وضعیت ارزیابی برای هر یک از سرفصل های آموزشی به شرح ذیل بوده است.
وضعیت محل تشکیل کلاس های تئوری «نسبتا مطلوب»، وضعیت محل تشکیل کلاس های عملی «نسبتا مطلوب»، وضعیت کلاس های عملی «نامطلوب»، وضعیت اداره امور کلاس ها «نسبتا مطلوب»، وضعیت کارشناسان آموزشی «نسبتا مطلوب»، وضعیت برنامه ریزی دروس «نامطلوب»، وضعیت نحوه ارایه دروس تئوری «نسبتا مطلوب»، وضعیت آموزش در مراکز بالینی «نامطلوب» و وضعیت مراکز بالینی «نامطلوب» می باشد.
نتیجه گیری: از مجموع نظرات حاصل چنین بر میآید که وضعیت برگزاری کلاس ها از لحاظ محل و اداره آن و ارایه دروس تئوری در سطح نسبتا مطلوبی بوده، ولی نحوه آموزش بالینی و وضعیت کلاس های عملی چنین نمی باشد. در بین گروه های آموزشی، گروه های گفتار درمانی، ارتوپدی فنی و فیزیوتراپی به ترتیب از مطلوبیت بیشتری برخوردار بوده اند. بنا به نظر دانشجویان ناهماهنگی در آموزش تئوری و بالینی وجود داشته و کمبود اساتید مجرب در آموزش تئوری و بالینی وجود دارد. برخی دانشجویان دلیل غیبت از کلاس ها را تدریس نامناسب عنوان می کنند و ضعف دسترسی به اساتید درسی، و راهنما و ضعف قوانین و مقررات آموزشی از دیگر مشکلات آنان است.
"
راهبردهای یادگیری ، جهت گیریهای هدفی و اضطراب امتحان در دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر کم توانی ذهنی کودکان بر رضامندی زناشویی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پژوهشِ پیشِ رو به بررسی مقایسه ئی رضامندی زناشویی در والدینِ کودکانِ کم توانِ ذهنی و عادی پرداخته و هدف از آن، یافتن پاسخی برای این پرسش ها بوده است که آیا بین والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی، از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد یا خیر؟ آیا بین میزان رضامندی زناشویی در والدین کودکان کم توان ذهنی، برحسب سطوح مختلف کم توانی ذهنی، و رضامندی والدین کودکان عادی تفاوت وجود دارد؟ و آیا بین میزان رضامندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی، برحسب وضعیت اقتصادی و سطوح سواد (تحصیلات) آن ها تفاوت وجود دارد؟
آزمودنی های این پژوهش 110 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی و 26 نفر از والدین کودکان عادی مقیم شهر تهران بودند که در سال 1382 تحت پوشش مدارس استثنایی، مراکز بهزیستی و مدارس عادی قرار داشتنند که به شیوه ی طبقه ئی تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای مورد نظر، پرسش نامه ی رضایت زناشویی آنریچ (Enrich) به کار رفت که اعتبار و پایایی آن با فرم همانند خارجی مطابقت دارد. یافته های آماری نشان گر آن بود که بین والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی، از نظر میزان رضامندی زناشویی تفاوت معنادار وجود داشت. هم چنین میزان رضامندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی، بر حسب سطوح کم توانی ذهنی، با رضامندی والدین کودکان عادی تفاوت معنادار نشان داد؛ و سرانجام، بین رضامندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی بر حسب سطح سواد (تحصیلات) آن ها تفاوت معنادار وجود داشت
"
طراحی یک الگوی نظری برنامه درسی بین¬رشته¬ای در حوزه آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: طبقه¬بندی روابط بین¬رشته¬ای، دو مقصود را در بردارد: نخست توضیح پیشرفت تدریجی در رشته¬های علمی که منجر به باز ترکیب وحدت علوم می¬شود و دوم توصیف باروری متقابل بین رشته¬های علمی و هم¬آمیختگی آن¬ها که منجر به¬ظهور رشته¬های جدید می¬گردد. دسته¬ای دیگر سطح¬بندی، براساس میزان تداخل میان حوزه¬های رشته¬های درسی با توجه به عناصر در حال تعامل، انجام می¬شود و شامل دو دسته هستند از یک¬سو، تعامل بین مفاهیمی که گواه پردازش یک چارچوب مفهومی ابداعی هستند و از سوی دیگر اندرکنش¬های میان روش¬ها. مطابق با این دسته¬بندی، در حوزه برنامه درسی بین¬رشته¬ای هم دو نوع کلی حاکم هستند: برنامه درسی هم¬گرا یا متقارب که بر رویکرد بین¬رشته¬ای ابزاری منطبق است و گونه ادغامی یا تلفیقی برنامه درسی که منطبق بر رویکرد بین رشته¬ای نظری یا مفهومی است. بعضی از نویسندگان اصطلاح «همکارانه» را به¬جای مدل متقارب استفاده کرده و آن¬را در مقابل گونه تلفیقی یا ادغامی به¬کار برده¬اند. هدف مقاله آن است که در قالب یک مدل برنامه درسی بین-رشته¬ای و با تکیه بر دو رویکرد کلی مطالعات بین رشته¬ای (مفهومی و ابزاری) به بررسی اصول برنامه درسی بین-رشته¬ای، طراحی دروس و فعالیت¬های بین¬رشته¬ای، اجرا و آموزش در حوزه برنامه درسی آموزش عالی بپردازد. این مدل دارای بخش¬هایی چون گونه¬های برنامه درسی، اصول طراحی و سازماندهی برنامه درسی و چگونگی اجرا و ارزشیابی برنامه درسی بین¬رشته¬ای است.
مسایل و مشکلات هدایت تحصیلی و سازشی دانش آموزان شاخه نظری در نظام سالی واحدی نسبت به نظام نیمسالی واحدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی مفهومی برنامه ریزی درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و سنجش میزان تناسب آن با نظام برنامه ریزی درسی کشور
حوزههای تخصصی:
تغییر برنامه درسی آموزش عالی: (مورد: برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی (برنامه درسی رشته برنامه ریزی آموزشی در چهار عنصر محوری برنامه درسی شامل هدف، محتوا، فرصت های یاددهی - یادگیری و ارزشیابی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی و دانشجویان شش دانشگاه دولتی بودند که رشته برنامه ریزی آموزشی را در سطح کارشناسی ارشد داشتند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، اصفهان و مازندران جهت اجرای تحقیق انتخاب و32 نفر اعضای هیأت علمی و93 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی عنصر هدف، اهداف اصلی دوره مندرج در سند مصوب ""مشخصات کلّی برنامه ی درسی و سرفصل دروس""، برای عنصر محتوا ضرورت وجود دروس، تعداد واحدها و سرفصل آن مندرج در سند مصوب و جهت عناصر فرصت های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی وضعیت موجود این دو مؤلفه بر اساس برنامه درسی اجرا شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که از دیدگاه اساتید اهداف اصلی دوره، دارای مطلوبیت نسبی بوده و تغییر در این عنصر ضروری نمی باشد؛ در حالی که دانشجویان خواستار تغییر اهداف اصلی دوره بودند. در مورد عنصر محتوا، اساتید و دانشجویان معتقدند که تقریباً تمامی دروس این رشته بایستی حفظ شود و با تعداد واحدهای موجود این دروس نیز موافق بودند. اما از دیدگاه اساتید و دانشجویان مؤلفه اهداف دروس از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و خواستار تغییر در این مؤلفه محتوای برنامه درسی بودند. در مؤلفه سرفصل دروس نیز به استثناء درس پایان نامه اساتید و دانشجویان بر این باورند که تغییر در تمامی دروس ضروری است. در مورد عنصر ارزشیابی از دیدگاه اساتید به غیر از درس پایان نامه بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر بود؛ در حالی که دیدگاه دانشجویان در این عنصر همه دروس نیازمند تغییر بودند.
افت تحصیلی
منبع:
پیوند ۱۳۷۳ شماره ۱۸۱
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت آموزش و پرورش پیش از دبستان در دوران کودکی در کیفیت بخشی به زندگی کودکان و تاثیر آن بر سال های تحصیل و پس از آن واضح و مبرهن بوده و در پژوهش های بسیاری نیز به اثبات رسیده است . آنچه ضروری است ک بیشتر به آن پرداخته شود، کیفیت این آموزش ها است. آموزش های متداول برای دوره (آمادگی/پیش از دبستان) در جامعه امروزمان، کمتر از برنامه، رویکرد و روشی خاص برآمده اند و در مواردی معدود هم اگر روشی را پی گرفته اند، کامل اجرا نشده و بیشتر دربرگیرنده فعالیت های پراکنده ای، تابع سلیقه، شرایط بوده و در یک جمع بندی، به طور غالب، موضوع/محتوی/بزرگسال محور هستند. این مقاله برگرفته از تجربه نگارنده در برخورداری از آموزش های برنامه ریزی چندبعدی در دوره کارشناسی، شرکت درکارگاههای این برنامه ریزی ، مطالعه پژ وهش های انجام شده در بررسی برنامه ریزی چندبعدی از جنیه های مختلف و انجام پژوهش بررسی تأثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان (یکی از کلیدی ترین مهارت ها در عصر اطلاعات و ارتباطات) پیش دبستانی است. ابزار پژوهش، آزمون مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، هنجاریابی شده توسط بهشته ابدی (1387) و روش آن نیمه آزمایشی بود. نتایج نشانگر تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در هر سه مولفه ی مهارت های اجتماعی و نشانگری از تأثیر مثبت آموزش و پرورش پیش دبستانی بر مبنای برنامه ریزی چند بعدی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان در مقایسه با سایر روش های متداول است