فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ناحیه ۱ شهر اهواز که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند. از بین جامعه آماری مذکور، تعداد ۲۸ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۴ نفر) و کنترل (۱۴ نفر) گمارده شدند. برنامه آموزش تفکر انتقادی به مدت ۱۲ جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های هیجان های تحصیلی و بهزیستی تحصیلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر تغییر هیجان های تحصیلی و تقویت بهزیستی تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش بود. به عبارت دیگر آموزش تفکر انتقادی سبب کاهش هیجان های تحصیلی منفی، افزایش هیجان های مثبت و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که آموزش تفکر انتقادی، رویکردی مفید و سازنده در جهت بهبود و تقویت بسیاری از متغیرهای تحصیلی همچون هیجان های مثبت تحصیلی و بهزیستی تحصیلی است.
اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
22 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه ی نهم دوره ی اوّل متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، دو مدرسه از میان مدارس دوره ی اوّل متوسطه انتخاب شدند. سپس، از هر مدرسه یک کلاس پایه ی نهم انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، دانش آموزان یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین گردیدند. به دانش آموزش گروه آزمایش با استفاده از روش معکوس، آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی گرایش به تفکر انتقادی Ricketts (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان اثربخش بوده و باعث افزایش گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان گروه آزمایش شده است؛ بنابراین، فرضیه ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت (01/0>p). با توجه به یافته ی به دست آمده از این تحقیق می توان این گونه نتیجه گرفت که به کارگیری روش آموزش معکوس از طرف معلمان خواهد توانست در بالا بردن گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) از سوی یادگیرندگان مؤثر باشد و به موجب آن منجر به عملکرد مؤثرتر یادگیرندگان گردد. درواقع، روش آموزش معکوس روشی مؤثر در یاددهی و یادگیری در جهانی است که می بایست به عنوان بخشی از سیستم جامع یادگیری مادام العمر در مدارس تبدیل شود.
توسعه فرهنگی و شاخص های کلان آموزشی آن در نظام فکری قرآن کریم با رویکرد دلالت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص ها داده هایی برای تجزیه، تحلیل و سنجش دقیق خطّ مشی و سیاست های حکومت ها در توسعه ی فرهنگی و آموزشی است. این داده ها در هر جامعه ای باید مطابق با هویت تاریخی و دینی درون آن جامعه تدوین گردد. از همین رو در جوامع توحیدی(:اسلامی) قرآن به عنوان یک منبع لایزال، جامع ترین و غنی ترین نظام فکری برای استخراج دلالت های آموزشی و تعیین شاخص های توسعه فرهنگی است. این پژوهش با بررسی نظام فکری و مفهومیِ آیات قرآن، مبتنی بر روش دلالت پژوهی برایشی، دال هایی را کشف نموده که در تدوین شاخص ها، سنجش و بازخوانی خطّ مشهای کلان توسعه راه گشاست. از منظر قرآن انسان خلیفه الله، موجودی کرامت یافته و در بهترین صورت و قالب آفریده شده است و دارای دوساحت مادی و معنوی است. توسعه فرهنگی و آموزشی موجب آرامشی است که هم سویه دنیایی و هم رویکرد آنجهانی و آخرتی دارد. قرآن کریم شاخص های کلان آموزشی در تحقق توسعه ی فرهنگی مطلوب را با دال هایی چون، رشد و ارتقاء فردی و اجتماعی بر محور تقوی، عقلانیت و خرد ورزی، توجه به سنن الهی در نظام هستی، عدالت و برخورداری آحاد جامعه از آموزش، شایسته سالاری در مدیریت آموزشی و نظم ترسیم می نماید.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی روش تدریس حل مسئله و روش تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1402- 1401 می باشد. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای استفاده شده است؛ بدین صورت که ابتدا دو مدرسه ابتدایی در شهر مرودشت به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس از این مرحله، پرسش نامه اضطراب ریاضی بر روی دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه اجرا شده و افرادی که نمرات بالاتری در این آزمون کسب کرده اند، به عنوان نمونه های متمرکز (خوشه) شناسایی شدند. سپس از این خوشه، دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25) قرار داده شدند. ابزار سنجش، مقیاس تجدید نظرشده اضطراب ریاضی پلیک و پارکر بود. روایی و پایایی ابزار نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش تدریس حل مسئله بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود 23 درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی، مربوط به این روش تدریس است. روش تدریس معکوس نیز بر اضطراب ریاضی، تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (0.01 p <) و حدود ۴۷ درصد از واریانس در نمرات اضطراب ریاضی مربوط به این روش تدریس است. میانگین نمره تعدیل شده پس آزمون اضطراب ریاضی برای روش تدریس معکوس (39/57) کمتر از روش تدریس حل مسئله (34/77) است؛ بنابراین، روش تدریس معکوس، اثربخشی بیشتری در کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان داشته است. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که به کارگیری روش های آموزشی نوین نظیر تدریس معکوس و حل مسئله، در فرایند تدریس ریاضی می تواند به طور قابل توجهی اضطراب ریاضی دانش آموزان را کاهش داده و عملکرد آن ها را بهبود بخشد. با توجه به شناخت عمیق تر از اضطراب ریاضی و استفاده از روش های تدریس مناسب، می توان علاوه بر تأثیر مثبت و مؤثر بر توانایی های ریاضی و ایجاد محیط یادگیری، از احساسات منفی ناشی از اضطراب ریاضی جلوگیری کرد. این نتایج می تواند به عنوان راهنمایی مفید برای سیاست گذاران و مدیران آموزشی باشد تا در فرایند تدریس و یادگیری ریاضی در مدارس، سبب بهبود چشم گیرتری شوند.
واکاوی ساحت های تربیت اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری در کتاب «عربی» پایه هشتم
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، به عنوان نقشه راه، عرصه های مهم توسعه از جمله اقتصادی، علمی، اجتماعی و فرهنگی را در تعلیم و تربیت در برمی گیرد. این سند برای تحقق حیات طیبه، ساحت-های ششگانه تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ اجتماعی و سیاسی؛ زیستی و بدنی؛ زیبایی شناختی و هنری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ و علمی و فناوری را تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه به ساحت های تربیتی اقتصادی و حرفه ای و علمی و فناوری را در کتاب عربی پایه هشتم بررسی می کند. نتیجه این بررسی نشان می دهد که مؤلفان کم و بیش، به این دو ساحت توجه داشته اند. در ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای، مطالبی پیرامون مشاغل و تأثیرگذاری و اهمیت آنها در قالب گفتگو در متن و تمرین و در 6 مؤلفه آمده است که متربی را برای آینده و انتخاب حرفه مناسب با توانایی آماده می کند. در ساحت تربیت علمی و فناوری هم، مصداق هایی در قالب 9 مؤلفه مطرح شده که بیشتر عبارات، کارگاه ترجمه است و توجه و اهتمام بیشتر مؤلفان را در رسیدن به هدف این ساحت و پرورش تفکر و خلاقیت متربیان می طلبد.
نقش میانجی عدالت سازمانی در ارتباط بین رهبری اصیل با آوای سازمانی در بین معلمان ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
173 - 184
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عدالت سازمانی در ارتباط بین رهبری اصیل با آوای سازمانی در بین معلمان ابتدایی شهر خرم آباد انجام شد.روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر خرم آباد که در سال 1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 319 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رهبری قابل اعتماد Walumbwa, F. & Avolio, B. & Gardner, W. & Wernsing, T. & Peterson, S, 2008))، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) و پرسشنامه آوای سازمانی همس(2012) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که اثر مستقیم رهبری اصیل بر آوای سازمانی و عدالت سازمانی مثبت و معنی دار است. همچنین اثر غیرمستقیم رهبری اصیل بر آوای سازمانی با نقش میانجی عدالت سازمانی مثبت و معنی دار می باشد.نتیجه گیری: مدیران مدارس باید بر پرورش حس اعتماد و خودآگاهی معلمان در محیط تاکید نموده و با اهمیت دادن به رهبری اعتمادگرا زمینه ساز بروز آوای سازمانی معلمان در جهت ترقی و پیشرفت مدرسه و دانشآموزان باشند و با استفاده از آن عدالت واقعی را در سازمان گسترش بدهند
تبیین معیارها و مؤلفه های صلاحیت دیجیتال مدرسان در فضای آموزشی مدارس آینده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: شایستگی های سواد دیجیتالی نقش محوری در رشد حرفه ای معلمان دارد و فضاهای آموزشی مدارس به عنوان بستری مناسب، نقش مهمی در ارتقای صلاحیت های دیجیتالی مدرسان به عهده دارد. در مدارس آینده، یادگیری بر بستر فناوری بیش از پیش عاملی تأثیرگذار در آموزش است. هدف از این پژوهش تعیین و اولویت بندی معیارها و مؤلفه های صلاحیت دیجیتال معلمان در فرآیند یاددهی- یادگیری مدارس آینده است.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه با رویکرد اکتشافی بر پایه راهبرد پیمایشی با استفاده از نظرات خبرگان و صاحب نظران این حوزه انجام گرفت. در این پژوهش به منظور شناسایی معیارها و مؤلفه های حائز اهمیت از روش دلفی و برای محاسبه وزن و اولویت آن ها از روش تصمیم گیری چندمعیاره انتروپی و تاپسیس فازی استفاده شده است.
بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از این است که به ترتیب معیارهای یادگیری الکترونیکی، منابع دیجیتال، مشارکت دیجیتال، توانمندسازی فراگیران و ارزیابی دیجیتال نقش مهمی در میزان صلاحیت های فردی و الزامات مربوط به یادگیری فناورانه در معلمان مدارس آینده خواهد داشت.
تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
107 - 119
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: معلمان عامل کلیدی در بهبود عملکرد دانش آموزان هستند و ارتقای کیفیت آموزشی بدون توسعه ای حرفه معلمی میسر نیست. بنابراین، هدف این تحقیق، تدوین چارچوب توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی با رویکرد ساختاری تفسیری بود.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت میدانی و به شیوه آمیخته (کیفی و کمی) جمع آوری شد. نمونه کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان بودند که به روش غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش بودند که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت غیرتصادفی و در دسترس 384 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته، شامل عوامل موثر بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی بود که روایی محتوایی آن توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پایایی آن علاوه بر کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار، با آزمون آلفای کرونباخ نیز تأیید شد (89/0=α ). جهت تعیین اولویت های اقدام در توسعه حرفه ای دبیران مدل ساختاری تفسیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 37 شاخص در قالب 12 مؤلفه، بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی اثرگذار است و مؤلفه ها در هفت سطح ساختاردهی شدند. مؤلفه های توانمندسازی و سیاست گذاری کلان در قاعده مدل و مؤلفه های جسمی و روانی و عوامل اجتماعی در سطح اول قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: می توان گفت که توانمندسازی مدرسان، افزایش دوره های آموزشی و تأکید سیاست گذاران بر توسعه تربیت بدنی، دستیابی به دیگر عوامل اثرگذار بر توسعه حرفه ای دبیران تربیت بدنی را تسهیل خواهد کرد.
واکاوی آموزش مجازی درس تاریخ از دیدگاه دبیران تاریخ
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
46 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بازنمایی تجارب دبیران مقطع متوسطه دوم شهرستان سنندج از آموزش مجازی درسِ تاریخ است. پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. میدان تحقیق این پژوهش کیفی معلمان تاریخ دوره متوسطه دوم شهرستان سنندج می باشد. معلمان به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و گردآوری داده ها و فرآیند مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها تهیه گردیده سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. یافته ها شامل 6 مضمون اصلی: تدریس، دانش آموز، معلم، خانواده، سخت افزار و نرم افزار و جو و فرهنگ فضای مجازی می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که لازم است معلمان در دوره های ضمن خدمت، تدریس موثر در فضای مجازی را آموزش ببینند؛ خانواده ها در تدریس مجازی مشارکت مطلوبی دارند که باید این مورد تقویت شود؛ و هم چنین مشاکت کنندگان تأکید داشتند تا ترتیبی اتخاذ شود تا دانش آموز، کم ترین آسیب را از موارد نامطلوب فضای مجازی ببینند.
Electronic assessment and its relationship with technology acceptance and student satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the relationship between technology acceptance, electronic assessment (e-assessment) methods and the satisfaction of students at Shahid Bahonar University of Kerman, Iran, using a descriptive-correlational design. The research population consisted of all the students (n = 14096) studying at Shahid Bahonar University of Kerman in the academic year 2021-2023. A sample of 387 students was selected using quota sampling. The data were collected using the Technology Acceptance Questionnaire (Teo, 2009) and two researcher-made satisfaction and e-assessment questionnaires, whose validity and reliability were estimated as 0.96 and 0.88, respectively. The collected data were analyzed using descriptive statistics and structural equation modeling (SEM). The proposed model was evaluated using a two-step approach (Anderson & Gerbing, 1988). The Baron and Kenny (1986) approach and Sobel’s test (1982) were used to test the mediating relationships in the proposed model and their significance. The results showed a positive and significant relationship between e-assessment and student satisfaction (β=0.78). There was also a positive and significant relationship between the degree of technology acceptance and student satisfaction (β=0.16), but no significant relationship was found between e-assessment and the degree of technology acceptance among the students (β=0.01). These findings imply that technology acceptance cannot play a mediating role in the relationship between e-assessment and student satisfaction at Shahid Bahonar University of Kerman. However, satisfaction acted as a mediating variable in the relationship between technology acceptance and the assessment method. Keywords: E-assessment, Technology Acceptance, Student Satisfaction, Students, University.
ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
23 - 30
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی بود
روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی می باشد. که طبق آماری که از کارگزینی این اداره ها گرفته شده است، برابر با 3491 نفر می باشند. که با استفاده از جدول مورگان و به روش نموه گیری تصادفی خوشه ای نمونه آماری351 نفرشد. ماهیت این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی می باشد و جمع آوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار جمع آوری داده ها شامل، پرسشنامه های استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگ و همکاران(1990) و مشارکت ورزشی پارسامهر و همکاران (1392) است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است.
یافته ها : نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شده با مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ممسنی رابطه معناداری وجود دارد
(01/0P ≤).
بحث و نتیجه گیری: در نتیجه شایسته است که در این سازمان به به منظور بالارفتن مشارکت ورزشی توجه بیشتری به متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت سازمانی ادراک شود.
فراتحلیل رابطه حمایت اجتماعی و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
37 - 58
حوزههای تخصصی:
حمایت اجتماعی به عنوان متغیری مرتبط و تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی، در پژوهش های متعددی مورد بررسی قرار گرفته که نتایج متفاوت و بعضاً متناقض این پژوهش ها، ضرورت یک مطالعه فراتحلیلی را برجسته می سازد. پژوهش حاضر با هدف ترکیب یافته های 12 سال پژوهش که در داخل و خارج کشور به بررسی رابطه حمایت اجتماعی و عملکرد تحصیلی پرداخته بودند، انجام شد. جامعه آماری شامل پژوهش های داخلی و خارجی چاپ شده و در دسترس مرتبط با موضوع بود که به ترتیب در سال های 1400-1389 و 2021-2009 انتشار یافته اند. براساس ملاک های ورود و خروج 55 پژوهش و 101 اندازه اثر برگزیده شد که درنهایت پس از تحلیل حساسیت و حذف اندازه اثرهای افراطی 79 اندازه اثر وارد تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اندازه اثر ترکیبی برای مدل ثابت 189/0 و برای مدل تصادفی 220/0 بود. در این پژوهش، جنسیت و سن به ترتیب به عنوان متغیرهای تعدیل کننده کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین اندازه اثرهای رابطه حمایت اجتماعی و عملکرد تحصیلی براساس جنسیت تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج فرارگرسیون نشان داد که با افزایش میانگین سنی از میزان اندازه اثر به مقدار بسیار ناچیز و معناداری کاسته می شود و سهم اندکی از ناهمگنی کل توسط میانگین سنی پژوهش های اولیه تبیین می شود. درنتیجه بر مبنای اندازه اثرهای به دست آمده حمایت اجتماعی در افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش بارش مغزی و تریز بر درگیری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
81 - 101
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش بارش مغزی و تریز بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر گرمی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 750 نفر بود که از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و پس از کسب معیارهای ورود به مطالعه در دو گروه 15 نفره جای داده شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس درگیری تحصیلی ریو و سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری بود. برنامه آموزش بارش مغزی لفرانکویس طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اول و آموزش تریز سرگی و همکاران طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش دوم اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره در برنامه SPSS انجام شد. نتایج نشان داد بین نمرات پس آزمون درگیری تحصیلی گروه ها تفاوت معنی دار وجود نداشت (05/0<P) اما بین نمرات پس آزمون سرزندگی تحصیلی گروه ها تفاوت معنی دار وجود داشت (658/6 F=، 016/0=P) و نمرات سرزندگی تحصیلی گروه آموزش تریز در مقایسه با گروه آموزش بارش مغزی، افزایش بیشتری یافته است در نتیجه آموزش تریز در مقایسه با آموزش بارش مغزی در بهبود سرزندگی تحصیلی اثربخشی بیشتری داشته است. به طور کلی، مطابق با یافته های پژوهش، روش تریز در افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر روش بارش برتری دارد و چنانچه معلمان درصدد بهبود سرزندگی تحصیلی دانش آموزان باشند، می توانند با اجرای روش تدریس تریز سریع تر و بهتر به این هدف دست یابند.
ابعاد مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی بر اساس راهبردهای انضباطی معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پرورش مسئولیت پذیری در دانش آموزان هدف مهم مدرسه است و راهبردهای انضباطی معلمان می تواند نقش مهمی در دستیابی یا جا ماندن از این هدف داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان از طریق راهبردهای انضباطی معلمان در کلاس تدوین شده است. برای پیگیری این هدف، در قالب یک طرح همبستگی، 239 نفر از جامعه ی آماری دانش آموزان پایه ی ششم مدارس دولتی شهرستان طارم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز به وسیله ی دو پرسشنامه گردآوری شد؛ پرسشنامه ی راهبردهای انضباطی معلمان (لوئیس، ۲۰۰۱) و مقیاس سنجش مسئولیت پذیری دانش آموزان (لوئیس، 2001). طبق یافته های حاصل از تحلیل همبستگی کانونی، انواع راهبردهای انضباطی با مؤلفه های مسئولیت پذیری رابطه دارند و راهبردهای انضباطی تصمیم گیری مشارکتی، گفتگو و اشاره ی غیرمستقیم قوی ترین رابطه را دارند و قادر به پیش بینی سطح مسئولیت پذیری دانش آموزان در امور مربوط به خود و دیگران هستند. در مجموع، 33 درصد از تغییرات متغیر مسئولیت پذیری با راهبردهای انضباطی قابل توضیح است. همچنین یافته های مربوط به میزان کاربرد هر راهبرد انضباطی حاکی از این است که معلمان پایه ی ششم بیشتر از راهبرد انضباطی گفتگو استفاده می کنند و پرخاشگری کاربرد کمتری دارد. در متغیر مسئولیت پذیری نیز میانگین مسئولیت پذیری فردی (برای خود) بیش از مسئولیت پذیری اجتماعی (برای دیگران) محاسبه شد. براساس این یافته ها، به معلمان ابتدایی پیشنهاد می شود برای توسعه ی رفتار مسئولانه در کلاس، از راهبردهای انضباطی تعاملی و مثبت استفاده کنند و به برنامه ریزان حوزه ی آموزش معلمان نیز پیشنهاد می شود، به آموزش انضباط اثربخش در برنامه های توانمندسازی حرفه ای معلمان توجه ویژه ای شود.
مفردات الأصوات في القرآن الکریم بین العلم و اللغة
حوزههای تخصصی:
هناک تناسق بین العلم و القرآن طالما وجدناه على مرّ العصور و من خلال هذا الاتفاق فی ما بینهما یثبت القرآن اعجازه للبشریه کافه و اوجه اعجازه الجانب العلمی و اللغوی و یتضح ذلک فی الاصوات التی ذکرت فی القرآن و کما بیّن العلم لنا أنّ للاصوات طاقات و امواج و ذبذبات تسبب الارتعاش و کما لها قوه لم یتجاهلها القرآن و و قد ذکر فی مواضع کثیره تقسیماتا دقیقه تلفت النظر على الامعان بها ، نسعی فی هذا المقال أن نطبق بین العلم و اللغه و أن نقوم بدارسه المواضیع العلمیّه التی أشار الیها الدکتور علی منصور الکیالی فی کتابه" القرآن علم و بیان "و تطبیقها مع اللغه حسب اراء اللغویین حول هذه الاسماء ، و جهدنا أن نقوم بإیضاح عن الصوت بصوره عامه و الصوت عند الانسان و جهاز النطق و السمع لدیه لأنّ شده الاصوات لدى الانسان یربطها التناسق السمعی و کیفیه مرور هذه الاصوات من خلالها. و قد ذکر القرآن الکریم مفردات کالرِّکز و الهَمسِ و النّجوى و الصّیحَه و الرَّجفَه و الصّاخّه و لکل منها طاقتها و قدرتها و مستواها و هذا الاکمال بین العلم و اللغه یثبته القرآن بجداره و ذکر کل کلمه بمکانها حسب قدرتها و طاقتها التی توجدها لدى السمع.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.
تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل اصل عدالت در اخلاق حرفه ای معلم و کاربست آن در موقعیت های کاربردی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، بعد از مفهوم شناسی عدالت، به تبیین مؤلفه های مفهومی آن مانند ابعاد و سطوح عدالت پرداخته است. سپس این مفهوم را در بستر مهم ترین موقعیت های کابردی حرفه معلمی و روابط گوناگون درون فردی و میان فردی مدرسه تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش اهمیت آن را به عنوان فراگیرترین اصل اخلاقی در موقعیت های حرفه ای معلمی نشان می دهد و نقش آفرینی آن را در سطح گسترده ای از موقعیت ها، اعم از موقعیت های درون کلاسی و برون کلاسی و در روابط گوناگون: معلم با خود، معلم با دانش آموزان، معلم با همکاران، معلم با والدین و همچنین در حوزه وسیع تر عدالت سازمانی اثبات می کند. بر این اساس، شناخت ابعاد و سطوح مختلف عدالت و آگاهی از موقعیت هایی که عدالت آموزشی و تربیتی باید در آن جریان یابد، نقش موثری در بهبود روابط درون فردی و میان فردی در مدرسه داشته و بسترساز شکل گیری معلم اثربخش، تدریس اثربخش و مدرسه اثربخش خواهد بود.
بررسی تلفیق تدریس درس علوم تجربی با آیات قرآن کریم: مطالعه موردی آیه 25 سوره حدید
حوزههای تخصصی:
تدریس تلفیقی و آموزش میان رشته ای یکی از مهم ترین شیوه های اثرگذار در تدریس است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، و به شیوه کیفی، تلفیق تدریس دروس علوم تجربی با آیات قرآن کریم را مورد واکاوی قرار داده است. بدین منظور، نخست کتب مرتبط با علوم تجربی اعم از کتاب های علوم تجربی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی در دوازده پایه مورد تحلیل قرار گرفت و آیات مطرح شده در کتاب های درسی استخراج شدند. سپس در مواردی که آیاتی مورد استفاده قرار نگرفته بود، آیات قابل استفاده برای تدریس استخراج گردید و در نهایت، به عنوان نمونه آیه 25 سوره حدید برای تبیین معجزه آهن، درباره «فصل از معدن تا خانه» کتاب علوم تجربی پایه هفتم مطرح شد. مطالعه موردی آیه 25 سوره حدید نشان داد که قرآن در باب آهن و ویژگی های آن سخن گفته و دبیران علوم می توانند با بهره گیری از آن در تدریس فصل 5 کتاب علوم پایه هفتم (فصل از معدن تا خانه) استفاده نمایند و مسائلی چون چگونگی خلقت آهن، خصوصیات ماده خالص آن، منافع آهن و نظایر آن که با استفاده از آیات قرآن کریم قابل اثبات است، در قالب «شگفتی های خلقت در قرآن کریم» ارائه گردد. البته به نظر می رسد چالش اصلی این روش، میزان تسلّط معلمان علوم تجربی بر تدریس بین رشته ای و تسلّط و احاطه آنان بر تفسیر دقیق و وجوه شگفتی های آیات قرآن کریم باشد. بنابراین، در صورتی که این شیوه برای تدریس کتب علوم تجربی مدّ نظر قرار گیرد، باید در قالب کارگاه هایی، زمینه آشنایی بیشتر معلمان با مباحث قرآنی فراهم آید تا پاسخگوی نیاز دانش آموزان باشند. همچنین، نتایج نشان داد که کتاب های علوم تجربی، اگرچه آیات اندکی را به عنوان مقدمه بعضی فصول آورده اند، اما این مقدار از آیات و نیز انتخاب برخی آیات به درستی صورت نگرفته و اهتمام بیشتر متخصصان علوم تجربی و علوم اسلامی، برای تبیین بهتر آیات قرآن کریم و آشنایی دانش آموزان با اعجاز قرآن کریم نیاز است.
واکاوی و تبیین مولفه های تربیت اخلاقی در کتاب هدیه های آسمان پایه ی چهارم ابتدایی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
207 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در آموزش و پرورش که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، تربیت اخلاقی است؛ برای اینکه آموزش و پرورش نقش مهمی در تربیت اخلاق مدار در دوران کودکی و بعد از آن ایفا می کند و باعث رشد شخصیت دانش آموزان، نگرش و آگاهی آنان می شود. هدف این پژوهش، واکاوی و تبیین مولفه های تربیت اخلاقی در کتاب هدیه های آسمان پایه ی چهارم ابتدایی بود. در این مطالعه از روش تحلیل محتوا و از روش «آنتروپی شانون» برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و جامعه پژوهش، محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان پایه ی چهارم ابتدایی بود؛ که باتوجه به ماهیت موضوع، همه ی دروس کتاب درسی هدیه های آسمان پایه ی چهارم ابتدایی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. جهت اعتبار بخشی به دقت و صحت داده ها از روش خود بازبینی محقق استفاده شد. هم چنین با بررسی یافته های اولیه پژوهش توسط اساتید علوم تربیتی، اعتبار یافته های نهایی تایید شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب هدیه های آسمان پایه ی چهارم ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه دین داری (361/0) و کمترین آن ها مربوط به مولفه تفکر و تعقل (0) بود. باتوجه به یافته های پژوهش در محتوای این کتاب، به برخی از مولفه های تربیت اخلاقی کمتر توجه شده است. توجه به مولفه های اخلاقی و آموزش آن به دانش آموزان دوره ابتدایی، می تواند نگرش ها، عادت ها و رفتارهای مناسبی را در آنان ایجاد نماید و ارزش های اخلاقی و معنویت را در وجودشان نهادینه سازد.
تجارب زیسته ی اساتید از چالش های ساختاری دروس کارورزی در دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا (مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 212
حوزههای تخصصی:
مجازی شدن دوره های کارورزی چالش های زیادی را به وجود آورد که علی رغم آن موجب کسب تجارب ارزشمندی از سوی اساتید این دوره ها شد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف توصیف، تحلیل و احصاء آسیب های مترتب بر ساختار دوره کارورزی از منظر اساتید راهنمای آن صورت گرفته است. به اقتضای هدف، از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل اساتید راهنمای دانشگاه فرهنگیان در استان کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری هدف مند ملاک دار و با تعداد 10 نفر به اشباع رسید. ابزار پژوهش مصاحبه ی عمیقِ نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود و تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس مدل هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تجارب زیسته ی اساتید از کارورزی مجازی، دو تم، شش مقوله و 32 مفهوم به دست آمد. مزایای کارورزی مجازی شامل سه مقوله تسهیل دسترسی به مدرسه محل خدمت، تنوّع در محتوا و آموزش و رفع محدودیت زمانی می باشد و مهم ترین چالش های استخراج شده در سه مقوله ی چالش های ساختاری، اجرایی و محتوایی دسته بندی شدند. در نهایت بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عدم زیرساخت های لازم برای دوره های کارورزی مجازی سبب ناکارآمدی آن نسبت به کارورزی حضوری شده است؛ لذا پیشنهاد می شود از تلفیق و ترکیب کارورزی مجازی و حضوری جهت بهره وری و اثربخشی بیشتر دوره کارورزی بهره گرفت.