فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
61-88
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمتمایزسازی در بهبود فرآیند و محتوای خانواده در زوج های متقاضی طلاق توافقی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری زوج های ارجاعی متقاضی طلاق توافقی در سال 1396، به مرکز مشاوره بهروان در قزوین بودند. 10 زوج (20 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در گروه های 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های فرآیند و محتوای خانواده سامانی (2008) بودند. برنامه خودمتمایزسازی امامی ریزی و برون (1395) در 10جلسه زوج درمانی 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا و تغییرات فرآیند و محتوای خانواده در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودمتمایزسازی بر بهبود فرآیند خانواده (14/21= F ، 01/0 > P ) و محتوای خانواده (32/23= F ، 01/0 > P ) تاثیر معناداری داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است و 4 زوج از ادامه طلاق منصرف شدند (01/0-= t ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: برنامه آموزش خودمتمایزسازی توانمندی زوج ها از طریق ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و تمایز خویشتن از خانواده اصلی، بر کارکردهای فرآیند و محتوای خانواده تاثیر می گذارد. بنابراین از این روش روانی- آموزشی کارآمد می توان برای بهبود فرآیند و محتوای خانواده زوج های متقاضی طلاق توافقی و پیشگیری از طلاق استفاده کرد. واژه های کلیدی: خودمتمایزسازی، فرآیند خانواده، محتوای خانواده، طلاق توافقی
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر دو رویکرد شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر تمایز یافتگی خود دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
71 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این تحقیق تعیین تفاوت اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر دو رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی بر تمایز یافتگی خود دانشجویان است. روش : این تحقیق از دسته تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پژوهشی، پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه هدف این پژوهش دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری و تعداد نمونه مورد مطالعه برابر با 45 نفر است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تمایز یافتگی خود (DSI) و دوره آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج با رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی در 8 جلسه 2 ساعته به آزمودنی ها استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج با دو رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی بر افزایش تمایز یافتگی خود دانشجویان معنادار بوده، اما این دو روش آموزش، از نظر اثربخشی، تفاوت آماری معنا داری با هم نداشته اند. نتیجه گیری: اگرچه هر دو روش آموزش مشاوره پیش از ازدواج شناختی رفتاری و واقعیت درمانی تاثیر معنا داری بر افزایش تمایز یافتگی خود داشته اند اما تفاوتی ندارد که از کدامیک از این روشها برای آموزش استفاده شود.
مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تدوین مدل علی گرایش به طلاق هیجانی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، باورهای فراشناختی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 192 زوج (384 نفر) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق هیجانی Gottman (1999) ، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی Guardia, Deci and Ryan's (2000) باورهای فراشناختی Wells (1997) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر Harper and Figuerres (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 47/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق هیجانی از طریق ادراک رفتارهای فداکارانه همسر برابر 24/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت، همچنین تأثیرمستقیم ادراک رفتارهای فداکارانه بر طلاق هیجانی برابر 58/0 بوده که در سطح 05/0>P معنی دار وجود داشت. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق هیجانی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و باورهای فراشناختی را افزایش داد.
تدوین الگوی چهار وجهی مشاوره پیش از ازدواج «آگاه» با نگاه بومی و فرهنگی، و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی، پذیرش، مسئولیت پذیری و سازگاری زناشویی پس از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی بومی «مشاوره پیش از ازدواج» و بررسی اثربخشی آن بر آگاهی نسبت به خود و همسر، پذیرش و مسئولیت پذیری نسبت به همسر و نیز سازگاری زناشویی است. طرح پژوهشی از لحاظ هدف، از نوع «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا، در مرحله تدوین الگو(بخش کیفی پژوهش) از نوع «نظریه زمینه ای»، «تحلیل مضمونی» و «تجربه زیسته افراد خبره»، و در مرحله اثربخشی (بخش کمی پژوهش) از نوع «شبه آزمایشی» و به روش «پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری همراه با گواه» است. در مرحله تدوین الگو، با بررسی نظریات مربوط به ازدواج، روش های مشاوره ای متخصصان داخلی و نیز آموزه های دینی، الگوی بومی مشاوره پیش از ازدواج تدوین شد. در مرحله ارزیابی اثربخشی این الگو، تعداد 44 نفر (22زوج) از افراد متقاضی دریافت مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ، به طور تصادفی در دو گروه مساوی تقسیم بندی شدند. گروه آزمایشی از روش مشاوره تدوین شده استفاده کردند و گروه گواه از سایر روش های مشاوره ای بهره بردند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه ساختارمند، قبل از مشاوره (پیش آزمون)، بعد از مشاوره (پس آزمون) و بعد از حداقل 4 ماه پس از ازدواج (پیگیری) استفاده شد. برای تحلیل نتایج از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در بخش اثربخشی، نتایج نشان می دهد افرادی که از این الگوی مشاوره پیش از ازدواج بهره گرفته اند، به شکل معنی دار(P≤0/001) از سطح بهتری در شاخص های مربوطه برخوردارند.
اثربخشی آموزش گروهی روانشناسی مثبت نگر بر اشتیاق شغلی و انگیزه شغلی کارمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزشی گروهی مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر بر اشتیاق شغلی و انگیزه شغلی کارمندان آزمایشگاه بیمارستان مدرس انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان (80 نفر) آزمایشگاه بیمارستان مدرس در سال 1398 می باشند. در این مراکز 30 نفر به عنوان نمونه برای شرکت در این پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند .ابزار پژوهش شامل پرسش نامه اشتیاق شغلی - اسکافیلی و همکاران (2002) و پرسش نامه انگیزش شغلی رایت (۲۰۰۴) بود. جهت تحلیل داده های به دست آمده و آزمودن فرضیه های پژوهشی از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار 24spss استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزشی گروهی مبتنی بر مثبت نگری - اشتیاق شغلی کارمندان (09/16=F، 001/0=p) - و انگیزش شغلی کارمندان (23/19=F، 001/0=p) را به طور معناداری افزایش داده است. بنابراین از این روش برای ارتقاء انگیزه و اشتیاق شغلی کارکنان در محیط های سازمانی می توان استفاده کرد.
نقش واسطه ای تعالی یابی شغلی در رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی با اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تعالی یابی شغلی در رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی با اشتیاق شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر تهران در سال 1398 بود. از این جامعه تعداد 282 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی(ساویکاس، 2012)، پرسش نامه تعالی یابی شغلی(اسلمپ و ولابرودریک،2013)، و مقیاس اشتیاق شغلی اترخت(اسکافلی و همکاران، 2002) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم انطباق پذیری مسیر شغلی بر تعالی یابی شغلی(38/0=β، 01/0P< )، اثر مستقیم تعالی یابی شغلی بر اشتیاق شغلی(45/0=β، 01/0P<)، و اثر مستقیم انطباق پذیری مسیر شغلی بر اشتیاق شغلی(23/0=β، 01/0P< ) مثبت معنادار است. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تعالی یابی شغلی در در رابطه انطباق پذیری مسیر شغلی با اشتیاق شغلی (17/0 =β، 01/0P<) معنادار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت که اگر سازمان فضای مطلوبی برای کارمندان ایجا کند، آنها می توانند از طریق تعالی یابی شغلی، انطابق پذیری مسیر شغلی را در محل کار ابراز کنند که این به نو به خود به افزایش اشتیاق شغلی منجر می شود.
رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیر خودکارآمدی، بلوغ شغلی و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر برازش مدل رفتار کاریابی مبتنی بر تاثیرخودکارآمدی، بلوغ حرفه ای و میانجی گری نیمرخ ابعاد تصمیم گیری شغلی در زنان دانشجو بود. روش: نوع پژوهش، همبستگی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه پژوهشی شامل کلیه دانشجویان زن دانشگاه علامه طباطبایی(ره)که به روش نمونه گیری تصادفی 200 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1982)، پرسشنامه بلوغ حرفه ای سوپر(1988)، پرسشنامه های تصمیم گیری شغلی گاتی (1996)، پرسشنامه رفتار کاریابی صالحی و عابدی(1384) بودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-22 وAMOS-22 و به روش مدلسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از معناداری اثر مستقیم خودکارآمدی و نیمرخ ابعاد تصمیم گیری بر رفتار کاریابی و غیر معناداری اثر غیرمستقیم خودکارآمدی و اثر مستقیم و غیرمستقیم بلوغ حرفه ای بر رفتار کار یابی بودند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت در تقویت رفتارکاریابی، باید به ابعاد تصمیم گیری شغلی و خودکارآمدی توجه شود
اثربخشی درمان هیجان مدار بر شکست عشقی و رضایت از زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر شکست عشقی و رضایت از زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد رودهن انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد رودهن در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای40 نفر دانشجوی دختر و پسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر). سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعته تحت درمان هیجان مدار قرار گرفتند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های شکست عشقی (راس، 1999) و رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) بود که قبل و بعد از درمان، اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 25 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان هیجان مدار گروهی، باعث کاهش معنادار نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت از زندگی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (001/0>p). بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر درمان های روان شناختی برای بهبود نشانگان شکست عشقی و افزایش رضایت زندگی این افراد استفاده گرد.
اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
82 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر جمع آوری داده ها کمی بود. ااین مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه پنج شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی به کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه خودنظم دهی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) بودند. داده ها با روش های مجذور کای، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، تحصیلات و نوع ازدواج تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آنها تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، رفتار درمانی دیالکتیکی باعث افزایش راهبردهای مثبت خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی و کاهش راهبردهای منفی خودنظم دهی شناختی هیجان در زنان آستانه طلاق شد (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمانگران و مشاوران می توانند از روش رفتار درمانی دیالکتیکی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی زنان در آستانه طلاق به ویژه بهبود خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی آنان استفاده نمایند.
بررسی مدل ساختاری رابطه رضایت زناشویی با بنیان های شناختی-اخلاقی و تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
259 - 282
حوزههای تخصصی:
ازدواج، مهم ترین تصمیم زندگی فردی؛ و رضایت از ازدواج نیز اصلی ترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی و سلامت روانی است. پژوهشگران بسیاری تلاش نموده اند تا عوامل موثر بر رضایت زناشویی را شناسایی و روابط بین آنها را تعیین نمایند. این پژوهش با هدف بررسی برازش مدل ساختاری ارتباط رضایت زناشویی با بنیان های شناختی-اخلاقی و تعهد زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادالات ساختاری بود. جامعه آماری زنان و مردان متاهل شهر تهران بودند که نمونه ای به حجم نمونه 230 نفر (122 زن و 108 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسشنامه بنیان های اخلاقی (MFQ30) (هایت، گرام، 2007)، و رضایت زناشویی انریچ (السون و همکاران، 1989) بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و PLS-3 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان دهنده برازش مناسب مدل ارتباط رضایت زناشویی با تعهد زناشویی و بنیان های اخلاقی بود. بر اساس نتایج، سطوح بالاتر تعهد و ینیان های اخلاقی مثبت، پیش بینی کننده سطح بالاتر رضایت زناشویی بودند. همچنین نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بنیان های اخلاقی مراقبت، وفاداری، و پاکی با رضایت زناشویی تایید شد. این نتایج دارای تلویحات کاربردی برای طراحی و اجرای مداخلات روانشناختی برای مشکلات زناشویی بوده و نشان داد که با هدف قرار دادن بنیان های اخلاقی می توان تعهد و رضایت زناشویی را تقویت نمود.
بررسی اثربخشی زوج درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر سرخوردگی و تعهد زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر کاهش سرخوردگی زناشویی و بهبود تعهد زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی انجام شد.روش: پژوهش در چارچوب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل اجرا شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان مهاباد در نیمه دوم سال 1398 بودند؛ به این منظور 30 زوج، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر کدام 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک بار) زوج درمانی به شیوه تحلیل رفتار متقابل را دریافت کرد؛ اما گروه کنترل آموزشی ندید. جمع آوری داده ها به وسیله مقیاس سرخوردگی زناشویی (کایزر، 1993) و پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی ، براتی و بوستانی پور، 1387) بودند. داده ها با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، شغل، تحصیلات، تعداد فرزندان، مدت ازدواج و قصد طلاق تفاوت معناداری نداشتند (5/0<P). همچنین، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد تفاوت معنادار بین دو گروه در متغیرهای سرخوردگی و تعهد زناشویی و خرده مقیاس های مربوط به آنان با در نظر گرفتن زمان بندی ها (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد (05/0>P). نتایج در مرحله پیگیری پس از دو ماه نیز حفظ شد (05/0>P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج، خانواده درمانگران و زوج درمانگران می توانند از روش تحلیل رفتار متقابل در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود مشکلات و تعارضات زناشویی استفاده کنند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان با استفاده از خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی، انطباق پذیری مسیر شغلی و سلامت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیشبینی عملکرد تحصیلی دانشجویان با استفاده از خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، انطباق پذیری مسیر شغلی و سلامت خواب بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود که در آن 320 نفر از دانشجویان استان تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی ؛ پرسشنامه خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی، پرسشنامه سلامت خواب و سنجه عمکلرد تحصیلی مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و روش رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد بین سلامت خواب، خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی و انطباق پذیری شغلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد و متغیر های مستقل می توانند در یک مدل رگرسیونی تغیرات متغیر عملکرد تحصیلی را پیش بینی کنند. با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت سلامت خواب در بهبود عملکرد تحصیلی؛ خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی در دورنمای شغلی؛ و انطباق پذیری مسیر شغلی در پیشبرد عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش کلیدی دارند.
تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
257-282
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود . روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های لازم، پس از گزینش خلبانان براساس ملاک های نمونه گیری هدفمند، مصاحبه نیمه ساختاریافته با هر خلبان اجرا شد و این روند تا رسیدن به اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. در این پژوهش مجموعا با 10 خلبان مصاحبه انجام شد سپس داده های بدست آمده، طبقه بندی و کدگذاری شدند. یافته ها: تحلیل یافته های موجود به شناسائی تعاملات انسانی مؤثر بر آماده سازی روانی خلبانان در قالب تعاملات میان گروه پروازی، تعاملات میان گروه های مرتبط با بحث پرواز و تعاملات خارج از محیط کاری منجر شد. تعاملات میان گروه پروازی به صورت تعاملات میان خلبانان و سایر گروه پروازی و مباحثی همچون احترام به جایگاه شغلی استخراج شدند. تعاملات میان گروه های مرتبط با بحث پرواز، تعاملاتی بین بخشی بوده و در قالب مناسبات میان خلبانان با مراقبت پرواز و سایر بخش های غیرپروازی شناسائی شدند. نهایتا غالب تعاملات خارج از محیط کاری، مرتبط با مباحث خانوادگی خلبانان بدست آمدند. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تعاملات نامطلوب فراوانی در حوزه های مختلف شغلی و خانوادگی خلبانان وجود دارند که منجر به ناآمادگی روانی آنها می شوند. این امر لزوم بهبود کیفیت آموزش حین خدمت خلبانان در رابطه با مواردی همچون تعاملات میان گروه پروازی و تعاملات میان خلبانان و خانواده آنها را نشان می دهد.
تدوین مدل شکوفایی بر اساس خودکارآمدی با واسطه گری امید در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
81 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی در میان مشاوران و روانشناسان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 407 نفر از مشاوران و روانشناسان بودند که به شیوه اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند (319 زن، 88 مرد). ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس خودکارآمدی عمومی ، مقیاس امید و مقیاس شکوفایی بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 انجام شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل روابط بین خودکارآمدی، امید و شکوفایی از برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج، سطوح بالاتر خودکارآمدی و امید پیش بینی کننده سطح بالاتری از شکوفایی است، بعلاوه نقش میانجی کامل امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی تایید شد. این مطالعه نشان داد که سطح بالاتر خودکارآمدی و امید باعث ارتقای سطح شکوفایی مشاوران و روانشناسان می-شود و هدف قراردادن آنها می تواند بهزیستی مشاوران و روانشناسان را تقویت نماید.
مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و تغییرات نگرش آنها نسبت به ازدواج و روابط زناشویی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
216-243
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تجربه زیسته دانشجویان و دانش آموختگان رشته مشاوره و بررسی ردپای آموخته های درسی بر دیدگاه آنان پیرامون ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان 16 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته ی مشاوره بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: در بعد تجربیات مثبت 4 مضمون اصلی به دست آمد. افزایش آگاهی، رشد آگاهی نسبت به توانمندی های شخصی، بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی و تجربیات پیرامون امر ازدواج. در نهایت زیر مضمون های درک شده از مضمون های اصلی به این صورت آمده است: خودآگاهی، افزایش آگاهی نسبت به ویژگی های شخصیت دیگران، رشد اعتمادبه نفس، احساس مفید بودن، روابط خانوادگی و اجتماعی، دستیابی به دیدگاه سیستمی در خانواده، افزایش همدلی، کنترل هیجانات، تغییر در نگرش به آشنایی قبل از ازدواج و تأکید بر مشاوره پیش از ازدواج، نگرش متفاوت به ازدواج نسبت به گذشته، آگاه شدن به جایگاه مشاور و اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، تغییر در کلیشه های جنسیتی (در شرکت کنندگان مرد). در بعد تجربیات منفی، مضمون های اصلی عبارت بودند از : تجربیات مربوط به پدیده ازدواج و انتخاب همسر و تأثیرات منفی در روابط. زیر مضمن های به دست آمده: کم شدن شور و هیجان احساسی در رابطه با شریک زندگی، بالا رفتن میزان حساسیت و وسواس فرد در روابط، تغییر نگرش نسبت به مردها (از سمت شرکت کنندگان خانم)، ایجاد حس عدم درک مشترک در روابط خانوادگی و اجتماعی به علت تفاوت در سطح آگاهی، ایجاد سطح انتظارات غیرمنطقی از دانش آموختگان این رشته. نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش، تجربه زیسته شرکت کنندگان نشان داد که تحصیل در رشته مشاوره، از جنبه های مختلف بر زندگی شخصی آن ها و دیدگاهشان نسبت به ازدواج و روابط زناشویی تأثیرگذار بوده است.
مدل یابی معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود_متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
138-110
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری روابط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه با نقش واسطه ای سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی (1554 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بود که تعداد گروه نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 308 نفر برآورد شد که برای حذف اثر پرسشنامه های بی اعتبار تعداد 350 نفر در نظر گرفته شد. در نهایت، تعداد 305 پرسشنامه مورد تحلیل نهایی قرار گرفتند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه خود-متمایزسازی اسکورون و اسمیت (2003)، سیاهه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (واکر، سیچریست و پندر، 1995) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود که جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری) با کمک نرم افزارهای آماری SPSS 23 و 26 AMOS استفاده شده است. .یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی (10/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (09/1= ، 01/0 > p ) با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها قادرند عملکرد تحصیلی را مستقیما پیش بینی نمایند.. همچنین سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت می تواند بین سبک دلبستگی (03/0-= ، 01/0 > p ) و تمایزیافتگی (64/0= ، 01/0 > p ) و عملکرد تحصیلی نقش میانجی داشته باشد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط سبک های دلبستگی و خود-متمایزسازی و نیز سبک زندگی ارتقاء بخش سلامت با عملکرد تحصیلی، توجه ویژه به این متغیرها جهت بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان، ضروری می نماید.
مقایسه میزان خشنودی و کیفیت زندگى زوجین در ازدواج سفید با ازدواج های شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده ازدواج سفید، به یکی از مهم ترین دلایل ناپایداری بنیان خانواده تبدیل شده و نبود پژوهش هایی در زمینه مقایسه مؤلفه های کلیدی زندگی زوجین در ازدواج سفید و شرعی موجب دامن زدن به این پدیده شده است. پژوهش حاضر با هدف، مقایسه میزان خشنودی و کیفیت زندگى زوجین در ازدواج سفید با ازدواج های شرعی انجام شد. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی پیمایشی است. در جهت انجام این پژوهش به یک مورد کاوی در میان افراد دارای ازدواج های رسمی و افراد دارای ازدواج سفید ساکن در منطقه یک و دو تهران در سال 1399 پرداخته شده است. در این پژوهش 384 نفر از افراد دارای ازدواج های رسمی و افراد دارای ازدواج سفید ساکن در منطقه یک و دو تهران در سال 1399 به عنوان نمونه ی موردپژوهش انتخاب شدند. روش نمونه گیری در ازدواج شرعی تصادفی و در ازدواج سفید هدفمند و گلوله برفی بود. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه خشنودی زناشویی انریچ(Olson et al., 2012) و پرسشنامه کیفیت زندگی اسپینر(Bradbury et al., 2000) استفاده شد که جهت تأیید روایی آن، از روایی صوری استفاده شد و برای پایایی آن آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS20 و با استفاده از آزمون T دو گروه مستقل انجام شد. یافته ها نشان داد که با توجه به سطح معناداری(02/0)، بین میزان خشنودی از زندگی در بین افراد با ازدواج سفید و افراد با ازدواج های شرعی تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین، با در نظر گرفتن سطح معناداری(01/0) بین میزان کیفیت زندگی در بین افراد با ازدواج سفید و افراد با ازدواج های شرعی تفاوت معناداری وجود دارد.نتایج پژوهش نشان داد: سطح خشنودی و کیفیت از زندگی در بین زوجین سفید و شرعی اختلاف معناداری دارد و بایستی با اتخاذ راهکارهای لازم، بحران ازدواج سفید را کنترل و مدیریت کرد.
تأثیر آموزش باورها وحالت فراشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
101 - 122
حوزههای تخصصی:
فرسودگی تحصیلی یک مشکل جدی و یک واکنش منفی احساسی، جسمی و ذهنی به مطالعه طولانی مدت است که منجر به فرسودگی، ناامیدی، عدم انگیزه و کاهش توانایی در مدرسه می شود. هدف پژوهش مشخص کردن تأثیر آموزش باورها و حالت فراشناختی بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و یک مرحله پیگیری است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بیرجنداست. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه 20 نفری تحت عنوان کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای مداخله آموزشی از بسته آموزش فراشناختی سالاری فر (1391) و برای ارزیابی فرسودگی تحصیلی از پرسشنامه فرسودگی مسلش و جکسون (1984) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد، اثر آموزش باورها و حالت فراشناختی بر کاهش فرسودگی تحصیلی معنادار است. با توجه به نتایج، می توان گفت آموزش باورها و حالت فراشناختی، فرسودگی تحصیلی دانشجویان را کاهش می دهد.
مطالعه مولفه های مهارت تفکر خلاق و تفکر انتقادی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
219 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر استخراج مؤلفه های مهارت های تفکر خلاق و انتقادی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران بود. جهت انجام این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نمونه آماری 12 نفر از صاحب نظران علوم تربیتی و روان شناسی بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 8 مقوله اصلی، 19 زیر مقوله و 88 مفهوم برای 4 مؤلفه اهداف، محتوا، روش های یاددهی– یادگیری و روش های ارزشیابی بود. ابتدا در بخش اهداف آموزش مهارت تفکر خلاق و انتقادی بر اساس نظر صاحب نظران، دو مقوله اصلی مهارت های درون فردی و برون فردی استخراج شد. در گام بعدی برای محتوای آموزشی، مقوله های اصلی استخراج شده عبارت بود از: برنامه ریزی و حل مسئله و آموزش مهارت های ارتباطی و انتقادی. عنصر بعدی روش های یاددهی- یادگیری بود که مقوله های اصلی، روش های یاددهی- یادگیری خلاق و روش های یاددهی- یادگیری انتقادی بودند. در بخش نهایی بررسی مؤلفه ها به شیوه های ارزشیابی پرداخته شد که طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران دو مقوله اصلی شیوه ی ارزشیابی عملکردی و ارزشیابی تلفیقی استخراج گردید.
رابطه سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی در پرستاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی در پرستاران بود.روش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش پرستاران مجتمع بیمارستانی امام خمینی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1399 بودند که تعداد 600 نفر آنها (300 مرد و 300 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، فرسودگی شغلی (مسلچ و جکسون، 1981) و ادراک مسئولیت اجتماعی (کارول، 1979) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی پرستاران برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، سرمایه روانشناختی بر ادراک مسئولیت اجتماعی پرستاران اثر معنادار مستقیم و سرمایه روانشناختی و ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی آنان اثر معنادار مستقیم داشتند. همچنین، سرمایه روانشناختی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی پرستاران اثر معنادار غیرمستقیم داشت (05/0˂P).نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، برای کاهش فرسودگی شغلی پرستاران می تواند میزان سرمایه روانشناختی و ادراک مسئولیت اجتماعی را در آنها از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید. دیگر یافته ها نشان داد که سرمایه روانشناختی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی پرستاران اثر معنادار غیرمستقیم داشت.