فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به موضوع پژوهش حاضر که به مقایسه ی استیگمای احساسی بیمار روانی، شدت علایم روان تنی و افسردگی مربوط به مرگ در افراد با و بدون اضطراب بیماری کرونا ویروس-19 می پردازد. جامعه ی آماری، افراد با و بدون اضطراب بیماری کرونا ویروس-19 می باشند که از طریق پرسش نامه ی استیگمای احساسی بیمار روانی، شدت علایم روان تنی و افسردگی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس می باشد که تعداد 60 نفر (30 نفر با اضطراب بیماری کرونا ویروس-19 و 30 نفر بدون اضطراب بیماری کرونا ویروس-19) برای این پژوهش انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها با توجه به مقیاس به کار رفته برای سنجش متغیرها و فرضیه های پژوهش، از آزمون های آماری پارامتریک تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. در نهایت مشخص گردید که بین استیگمای احساسی بیمار روانی، شدت علایم روان تنی و افسردگی مربوط به مرگ در افراد با و بدون اضطراب کرونا ویروس-19، تفاوت معناداری وجود دارد.
هم سنجی تأثیر آموزش گروهی رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل تبادلی روی سرمایه روان شناختی زوجین درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارض زناشویی سرمایه روان شناختی را کاهش می دهد و روی سلامت بدنی و روانی همسران تأثیرات ناگواری می گذارد. پژوهش های قبلی نشانگر خودکارآمدی نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل در کاهش تعارض زناشویی همسران بوده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل بر سرمایه های روان شناختی زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل با بیش از یک گروه آزمایش انجام شد. بدین منظور از زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج (60 زن و شوهر) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی 1، آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (Luthans, Youssef, & Avolio, 2007) گردآوری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های خودکارآمدی (01/0> P ، 15/10 = (53 و 2)F) و امیدواری (01/0> P ، 18/14 = (53 و 2)F) و خوش بینی (01/0> P ، 72/9 = (53 و 2)F) سرمایه روان شناختی را در سطح 01/0 و مؤلفه تاب آوری (05/0> P ، 78/4 = (53 و 2)F) آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تأثیر قرار داده است. ولی تفاوت اثر متغیر مستقل بر هیچ یک از مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود. یافته ها نشان داد که تفاوت اثربخشی هر دو متغیر مستقل بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود؛ بنابراین به کارگیری هر دو روش جهت افزایش سرمایه روان شناختی زوجین متعارض به مشاورین و روان درمانگران توصیه می شود.
نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
221 - 258
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین مشکلات جوامع انسانی معضل وابستگی به مواد است که سلامت جامعه، خانواد و فرد را به خطر می اندازد و باعث از دست رفتن کارکردهای فردی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی انزوای اجتماعی در رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند. حجم نمونه 400 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین(2015) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی و مقیاس انزوای اجتماعی راسل پاسخ دادند. پس از کنار گذاشتن 63 پرسشنامه داده پرت، 337 نفر با ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشتر مسیرهای مستقیم معنادار شدند. همچنین اثرات غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی هگزاکو(صداقت-فروتنی، برون گرایی و توافق) از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار بود، اما اثرات غیرمستقیم سیستم های مغزی-رفتاری از طریق انزاوی اجتماعی بر تحمل پریشانی معنادار نبودند. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر می باشد.
نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
همزمان پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای التزام عملی به نماز در رابطه بین روابط والد- فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف انجام شد. طرح پژوهش توصیفی همبستگی بود که در آن از روش مدل یابی تحلیل مسیر بهره گرفته شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 324 نفر از بین دانش آموزان دختر 18-16 ساله دبیرستا ن های دخترانه شهرری در سال تحصیلی 97-1396 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ارزیابی رابطه والد- فرزند، سنجش نگرش نسبت به روابط دختر و پسر و سنجش نگرش و التزام عملی به نماز را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر التزام عملی به نماز معنادار است. افزون بر آن اثر مستقیم التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف نیز معنادار است. همچنین اثر مستقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر بر ارتباط با جنس مخالف معنادار نیست. در حالی که اثر غیر مسقیم روابط والد فرزندی پدر و مادر با واسطه التزام عملی به نماز بر ارتباط با جنس مخالف معنادار است. بنابراین التزام عملی به نماز در رابطه روابط والد فرزندی و نگرش به ارتباط با جنس مخالف نقش واسطه ای دارد.
اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
205 - 228
حوزههای تخصصی:
مقدمه : استرس و مشکلات در زمینه سازگاری بخشی از مسائل خاتواده های دارای فرزند کم توان می باشد. یکی از راهبردهای مناسب برای ارتقای سلامت روان تاب آوری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش تاب آوری بر استرس و سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بوده است. روش : روش پژوهش طرح نیمه آزمایشی ، شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را مادران دارای فرزند دختر کم توان ذهنی تشکیل داده که فرزندانشان در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ در مدارس دخترانه ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران مشغول به تحصیل بوده اند. با روش نمونه گیری دردسترس یک گروه 30 نفری از مادران انتخاب شدند و به طور تصادفی 15نفر از آن ها در گروه آزمایش و15 نفر دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه های استرس آبدین(PSI) و سلامت روان گلدبرگ و هیلر (GHQ) استفاده شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری( ۰۱/۰p <) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. گروه آزمایش که تحت آموزش تاب آوری قرار گرفتند نسبت به گروه گواه که هیچ آموزشی دریافت نکردند، میانگین سطح استرس پایین تر بوده است و آموزش تاب آوری موجب افزایش سلامت روان گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری : بنابران این برنامه آموزشی و تشکیل گروه های مشاوره و حمایتی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در جهت کاهش استرس و بهبود سلامت روان مادران دارای فرزند مبتلا به کم توانی ذهنی مورداستفاده قرار گیرند.
ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
155 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی روابط ساختاری بر اساس مدیریت شایستگی و رفتارسازمانی مثبت گرا در مراکز درمانی-آموزشی شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش: روش این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، به روش آمیخته (کمی-کیفی) از نوع طرح اکتشافی متوالی بود که در سه مرحله اصلی انجام گرفت. روش نمونه گیری در این مرحله هدفمند و حجم نمونه 12 نفر بود. مرحله سوم پژوهش مشتمل بر اجرای342 پرسشنامه محقق ساخته دربرگیرنده ابعاد شایستگی های مدیریتی برمبنای یافته های مرحله کیفی و اجرای پرسشنامه رفتار سازمانی مثبت انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای ومدل معادلات ساختاری استفاده شد مراحل یک و دو با استفاده از نسخه 11 نرم افزار MaxQDA تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت شایستگی شامل دو بعد شایستگی های پیش برنده شغلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی اجرایی، شایستگی ارتباطی، شایستگی توسعه ای، شایستگی تیمی و شایستگی دانشی) و شایستگی های تعادلی (با 5 زیرمؤلفه ی: شایستگی نگرشی، شایستگی شخصیتی، شایستگی کنترلی و شایستگی عمومی) رابطه معنی داری با رفتار سازمانی مثبت گرا دارند. نتیجه گیری: براساس نتایج تحلیل مسیر، مدیریت شایستگی، شایستگی های پیش برنده و شایستگی های تعادلی بر رفتار سازمانی مثبت گرا و ابعاد آن شامل خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی تاثیر دارد.
تأثیر آموزش غنی سازی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر الگوهای ارتباطی و تنظیم شناختی هیجان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظام خانواده دارای ظرفیت کاهش رنج های اعضای آن است و وضیت ارتباطی و هیحانی زوجین نقش بنیادی در ایمنی روانی این نظام دارد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش غنی سازی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد بر الگوهای ارتباطی و تنظیم شناختی هیجانی زوجین پرداخت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره شهر قروه در نیمسال دوم 1396 و نیمسال اول 1397 بود (70 زوج) که بر اساس معیارهای ورود و خروج 40 نفر از داوطلبان انتخاب و به طور تصادفی به شیوه اختصاص فرد به گروه در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس برای آزمودنی های گروه آزمایش جلسات آموزش غنی سازی به صورت گروهی برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی Christensen & Sullaway (1984) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان توسطGarnefski (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که عمل آزمایشی مؤثر بوده است؛ یعنی آموزش غنی سازی مبتنی بر رویکرد درمان پذیرش و تعهد بر بعد سازنده متقابل در زوجین دارای تأثیر معناداری بوده است (01/0>P). همچنین آموزش غنی سازی مبتنی بر رویکرد درمان پذیرش و تعهد بر بعد سرزنش خود در زوجین دارای تأثیر معناداری بوده است (01/0>P). بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، آموزش غنی سازی مبتنی بر درمان تعه د و پ ذیرش می تواند باعث بهبود الگوهای ارتباطی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین شود و در کاهش تنش ها و چالش های ارتباطی زوجین مؤثر باشد.
شناسایی و واکاوی عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
12 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و واکاوی عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اسناد و متون مرتبط و خبرگان و متخصصان تعلیم وتربیت و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری 15 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی نوجوانان عضو کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان 285 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی ابزارهای هر دو بخش کیفی و کمی قابل قبول بود. داده های بخش کیفی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و بخش کمی با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل سازنده بر رشد خودباوری در نوجوانان دارای 2 بعد، 6 مولفه و 40 شاخص و عوامل موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان دارای 3 بعد، 9 مولفه و 42 شاخص بود. عوامل سازنده شامل ابعاد فردی (با 3 مولفه ویژگی های فردی، قدرت و ارزیابی) و اجتماعی (با 3 مولفه ارتباط، الگوگزینی و مشارکت) و عوامل موثر شامل ابعاد خانواده (با 3 مولفه اعتمادسازی، حمایت و شیوه های تربیتی)، مدرسه (با 3 مولفه توانمندسازی، تعهد و نشاط) و جامعه (با 3 مولفه عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل روانی) بود. دیگر نتایج نشان داد که بار عاملی همه گویه ها و برازش مدل مناسب بود و اثر همه ابعاد بر عوامل سازنده و موثر بر رشد خودباوری در نوجوانان تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به عوامل سازنده و موثر شناسایی شده برای رشد خودباوری نوجوانان می توان از طریق آنها برنامه هایی جهت بهبود رشد خودباوری آنان طراحی و اجرا کرد.
کرونا به عنوان یک شوک شغلی و اثرات آن بر شغل مشاوران: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری کرونا به عنوان یک "شوک شغلی جهانی"، در زمره عوامل بافتی موثر بر مسیر شغلی افراد محسوب می شود که مشاغل گوناگون از جمله شغل مشاوره را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات کرونا بر شغل مشاوران بوده است. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی انجام شد. بدین منظور 15 نفر از مشاوران مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان در سال 1400 به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق و اکتشافی در طول یک دوره 6 ماهه مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها جمع آوری، ثبت و سپس کدگذاری شدند و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجر به شناسایی 439 کد اولیه، 9 مضمون اصلی( سبک مشاوره، کیفیت و اثربخشی مشاوره، تعداد مراجعان، نوع مراجعان، نقض برخی از اصول اخلاقی مشاوره، گسترش و توسعه فعالیت های مشاوره ایی، رشد شخصی و حرفه ایی مشاور، انعطاف پذیری در ساختار زمانی و ساعات برگزاری جلسات مشاوره، وضعیت اقتصادی مشاور) و22مضمون فرعی در زمینه اثرات کرونا بر شغل مشاوره شد. نتیجه گیری: کرونا به عنوان یک رویداد غیر منتظره بیرونی و خارج از کنترل و در زمره عوامل بافتی موثر بر مسیر شغلی، به عنوان یک "شوک شغلی" مفهوم سازی می شود که بر شغل مشاوران در دوران همه گیری کرونا تاثیر گذاشته است.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
289-269
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت، بر تحمل پریشانی و احساس گناه مادران دارای کودکان معلول جسمی حرکتی بود. روش: این مطالعه از نظر روش شناختی جز طرح های نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 98-97 به تحصیل اشتغال داشتند. به این منظور، 24 نفر از مادران دارای کودک معلول جسمی حرکتی با روش نمونه گیری در دسترس از بین مدارس استثنایی انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 نفر). مداخله درمانی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس تحمل پریشانی ( DTS ) و آزمون عاطفه خودآگاه ( TOSCA-2 ) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بود (05/ p< ). بر اساس این یافته ها درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش احساس گناه و افزایش تحمل پریشانی مادران دارای کودک معلول جسمی-حرکتی اثرگذار است . نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شفقت به خود از طریق فراهم کردن تجربیات مثبت، افزایش سازگاری با شرایط تنش زا و ابراز همدلی و هم دردی می تواند تحمل پریشانی را در افراد افزایش داده و سطح احساس گناه مادران دارای فرزند معلول را کاهش دهد.
نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیشبینی تحمل پریشانیِ افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: سطح پایین تحمل پریشانی می تواند زمینه ساز وابستگی به مواد مخدر شود و عوامل بسیاری از جمله ویژگی های رفتاری، شخصیتی و اجتماعی با آن در رابطه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیش بینی تحمل پریشانی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: طرح پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش 1452مرد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند؛ که از این میان 400 نفر، به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بر اساس دیدگاه کلاین(2015) انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش، 136 نفر (71 نفر دارای تحمل پریشانی بالا و 65 نفر دارای تحمل پریشانی پایین) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005)، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت(1994)، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی(2009) و مقیاس انزوای اجتماعی راسل(1996) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک متغیرهای پیشبین میتوان تحمل پریشانی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی میتواند با 1/89 درصد پیش بینی صحیح افراد وابسته به مواد مخدر را به دو گروه دارای تحمل پریشانی بالا و پایین طبقه بندی نماید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگیهای شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی بر تحمل پریشانی تاثیرگذار است و میتوان در تدوین برنامه های پیشگیری از وابستگی به مواد مخدر و مداخلات برای ترک وابستگی، در سازمان های ذیربط مانند مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز ترک اعتیاد و غیره از نتایج این پژوهش استفاده کرد.
جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی: مطالعه موردی دختران تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
109-84
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش جهانی شدن فرهنگی در فضاهای همسرگزینی انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و شرکت کنندگان شامل 1197 دختر ازدواج کرده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران در سال های 1395 تا 1398 بودند که به شیوه تمام شماری و به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند. ابزار پژوهش پرسش نامه جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی میرزایی (1400) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین مؤلفه های مختلف جهانی شدن فرهنگی (مصرف رسانه، مصرف موسیقی، مصرف پوشش، فردگرایی) و سن با فضاهای همسرگزینی رابطه منفی و معنادار وجود دارد ( p <01 . 0 ). همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که جهانی شدن فرهنگی، پیش بینی کننده نیرومندی برای پیش بینی فضاهای همسرگزینی بود ( R 2 = %56 ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاضر، جهانی شدن فرهنگی موجب تغییر در فضاهای همسرگزینی و روابط عاملان با فضا شده و کنش همسرگزینی را به سمت ازدواج های بدون دخالت یا با دخالت منفعلانه خانواده ها و در فضاهای نظارت گریز هدایت می کند. ازاین رو لازم است که علاوه بر امکان انتخاب همسر از سوی جوانان، این فرآیند در فضایی با نظارت والدین صورت گیرد و امکان ارزیابی و شناخت افراد در ابعاد مختلف فراهم باشد.
نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر بودند که 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991) و پیروی از درمان موریسکی و همکاران (2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه 25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/ لحاظ گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 P<،360/0R=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 P<،390/0R=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 P<، 417/0R=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 P<،422/0Β=). نقش میانجی جزئی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> P).نتیجه گیری: به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزئی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
رابطه صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
88 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجی گری هوش هیجانی بود.روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفه های هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوش بینی، خودآگاهی و مهارت های اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوش بینی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)، نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی به تجربه و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارت های اجتماعی در رابطه بین روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر می گذارد؛ درنتیجه یکی از راه های افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آن هاست.
پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان دارای سابقه رفتارهای خودجرحی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
131 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در نوجوانان دارای سابقه رفتارهای خودجرحی بود. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 13 تا 18 سال در حال زندگی در مراکز شبه خانواده شهر تهران بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به صورت در دسترس بود و با این روش تعداد 90نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر، مقیاس الکسی تایمی و پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0 P< ). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که ناگویی هیجانی و عدم تحمل بلاتکلیفی توانستند 45/0 رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند (05/0 P< ).
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده سرای محله منطقه 6 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه 6 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1981) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) و همچنین پروتکل آموزشی نظریه انتخاب به مدت 8 جلسه ی 45 دقیقه ای بود که بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه ها در ابتدا و انتهای آموزش اجرا شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون نرمال بودن توزیع داده ها، تحلیل ANCOVA و MANOVA انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد. آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده به سرای محله منطقه 6، تاثیر دارد(P<0.05).آموزش نظریه انتخاب باعث 79.6 درصد تغییر در نمره های خودکارآمدی و باعث 79.7 تغییر در نمره های شادکامی شد(P<0.05). نتایج پژوهش نشان می دهد که از روش آموزش نظریه انتخاب می توان برای افزایش سطح خودکارآمدی و شادکامی زنان استفاده نمود.
مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی: تحلیل زمینه ای، کشف فرایندها و مکانیزم ها در شرکت های دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل زمینه ای به منظور شناسایی فرایندها و مکانیزم های مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی در شرکت های دانش بنیان شهر اصفهان بود تا بر مبنای آن مدل پارادیمی مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی ارائه شود. پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است که به صورت هدفمند و گلوله برفی با 15کارآفرین تحصیلی از 15 شرکت دانش بنیان مصاحبه های عمیق و بدون ساختار صورت پذیرفت. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: واکاوی داده ها نشان داد که مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی شامل 64 خرده مقوله فرعی، 16 مقوله فرعی و 2 مقوله هسته است. مقوله های فرعی عبارت اند از: گرایش علمی، دیدفرصت یابانه، مولدگری مالی، ارزش اقدامی، سرسختی، انعطاف مداری، رسالتمندی، توانمندی عاطفی، رشد پس از کارآفرینی، پشتوانه-سازی، خاص گرایی، هیجان خواهی، توانمندی عملکردی، جویندگی، آفرینندگی و بسترپروری و مقوله های هسته عبارت اند از شاخص گرایی و قابلیت پروری. نتیجه گیری: مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی از بستر خانوادگی و تجارب شغلی اولیه در کودکی شروع می شود. نقش عوامل علی سبب ایجاد دغدغه مندی در فرد می شود که تاثیرات مثبت عوامل مداخله گری مانند گرایش علمی، سبب شدت گرفتن نقش عوامل علی می شود. در نهایت افراد جذب مسیر کارآفرینی تحصیلی می شوند و با استفاده از راهبردهای مناسب به فعالیت در این مسیر می پردازند. آنچه افراد در انتهای مسیر تجربه می کنند، رشد پس از کارآفرینی تحصیلی در دو بعدی فردی و شغلی است.
واکاوی تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا در روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیر بودن بیماری کووید 19 در کل کشورهای جهان، سلامت روان شناختی و جسمی افراد جوامع را به خطر انداخته است و به دلیل ماهیت سریع انتشار بودن این بیماری تأثیرات بسیاری بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی مردم داشته است. هدف از این پژوهش تحلیل تجارب زیسته افراد مبتلا به بیماری کرونا بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل آسیب های روانی ناشی از آن بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جهت نمونه گیری تعداد 16 نفر از افرادی که در دوران همه گیری به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. اطلاعات حاصل از پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تحلیل این اطلاعات از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مضمون اصلی افکار، احساسات و هیجان های منفی ناشی از بیماری (بعد روابط فردی)، تغییر رفتار اعضای خانواده (بعد روابط خانوادگی) و تغییر رفتار دیگران (بعد روابط اجتماعی) استخراج و طبقه بندی شد. در جهت پیشگیری از پیامدهای بیماری کووید 19، مضمون اصلی انسجام و استحکام ساختار خانواده به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری کرونا روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد را به شدت تحت تأثیر خود قرار می دهد و جهت پیشگیری و کنترل آسیب های ناشی از آن باید انسجام و استحکام ساختار خانواده از طریق آموزش های مرتبط و مداخلات روان شناختی مؤثر در دستور کار قرار گیرد.
زمینه های مؤثر در تجربه سوگ بعد از مرگ عضو خانواده: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 160
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دست دادن یکی از اعضای مهم خانواده بزرگ ترین بحران است که فرد باید با آن روبرو شود. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه مشارکت کنندگان پژوهش از سوگ بعد از مرگ عضو خانواده بود. روش: در این پژوهش برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات درباره تجربه سوگ از پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. ۱۲ مشارکت کننده که تجربه مرگ یکی از اعضای خانواده را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با آن ها تا رسیدن داده ها به اشباع ادامه یافت. یافته ها: تحلیل داده ها به ۴ مضمون اصلی و ۱۴ زیر مضمون فرعی منجر گردید که شامل: زمینه های خانوادگی مؤثر با درون مایه های فرعی: حمایت عاطفی و همراهی خانواده، کارکرد و تغییر ساختار خانواده، چگونگی انتقال خانواده از مراحل سوگ، تداوم کارکرد خرده نظام های خانواده و جایگاه فرد متوفی در خانواده؛ زمینه های شخصی مؤثر با درون مایه های فرعی: تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی، کاربرد سودمندانه یا ناسودمندانه زبان، تأثیر تجارب گذشته فرد و رشد پس از ضربه؛ زمینه های نگرشی مؤثر با درون مایه های فرعی نگرش غیرمذهبی و سکولار به مرگ، نگرش مذهبی و دینی به مرگ، پذیرش یا عدم پذیرش واقعیت مرگ و زمینه های فرهنگ مؤثر با درون مایه های فرعی کارکرد شبکه حمایتی خانواده گسترده، فرهنگ مراسم سوگواری و عزاداری بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش ادبیات گذشته در زمینه سوگ در بافت خانواده را گسترش می دهد. همچنین زمینه های موثر استخراج شده این مطالعه دارای تلویحات کاربردی فراوان برای متخصصین و افراد درگیر در سوگ می باشد.
بررسی نقش همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان
حوزههای تخصصی:
همجوشی شناختی زمانی اتفاق می افتد که شخص در بافت فکری خود گرفتار شود. همجوشی شناختی از متغیرهای جدید در روانشناسی است. خودکارآمدی سازه اصلی تئوری اجتماعی و شناختی بندورا است و به برداشت افراد از توانایی های خود برای انجام کار و فعالیت اشاره دارد هدف این تحقیق بررسی نقش و همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان است مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است نمونه گیری به روش هدفمند بود. جامعه ی مطالعه والدین و دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه در سال 97 بود. نتایج تحقیق نشان داد همجوشی شناختی والدین موجب صورت سهل انگاری در امور درسی، مشکلات بین فردی، ارتباط متقابل مختل موجب عدم خودباوری در فرزندان شده است.