فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
88-101
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: توسعه ی آموزش علوم پزشکی، یکی از اهداف مهم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. نخستین گام برای توسعه و دستیابی به برنامه ی آموزش مبتنی بر ارزش ها در کشورمان، شفاف سازی مفهوم ارزش در آموزش علوم پزشکی است که در این پژوهش به آن می پردازیم. روش کار: در این پژوهش، با تحلیل متون به شیوه ی نقدی - تفسیری، مفهوم ارزش در آموزش علوم پزشکی شفاف سازی؛ و سپس به جستجوی متون مرتبط با ارزش پرداخته شد. همچنین از 800 مقاله ی مرتبط با موضوع پژوهش، 70 مقاله، به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و ساخت مجدد و مستدل مفهوم از یافته های ضد و نقیض در پژوهش های مختلف به دست آمد. پس از آن، با تحلیل انتقادی مستندات مربوط به مفهوم ارزش و فلسفه و جایگاه ارزش ها در آموزش علوم پزشکی ایران و جهان، مفاهیم جدید و ارتباط های بین مفاهیم، دوباره ساخته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ارزش ها به صورت یک نظام ارزشی، درون فرد ایجاد می شود و مبنای قضاوت و تصمیم گیری در امور مختلف قرار می گیرد. ارزش ها با ایجاد نگرش، موجب جهت گیری رفتاری می شود. از سویی، باور اعتقادی، باور علمی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. شواهد علمیی که تولید می شود، از ارزش های زمینه یی فکری دانشمندان و صاحبان علم، خالی نیست. در جامعه ی اسلامی ما، مفروضات اساسی وجود دارد که باور ما است و ارزش های ما را شکل می دهد؛ و آن گاه است که ارزش ها، جهت حرکت ما را تعیین می کند و الگوهای رفتاری ما را شکل می دهد تا از دایره ی ارزش ها و اخلاقیات خارج نشویم. نتیجه گیری: در کشور ما، در بسیاری از حوزه ها از جمله آموزش علوم پزشکی، نیاز به برنامه هایی است که دستیابی به ارزش ها را تضمین کند. برای توسعه ی ارزش ها در این حوزه ، نخستین گام، فراهم سازی بستری برای درک مفهوم و درونی سازی ارزش ها و توسعه ی روش های آموزش برای به دست آوردن تجربه ی مبتنی بر ارزش است.
تأثیر قصه گویی قصص قرآنی بر سازش یافتگی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قصه گویی در طول تاریخ برای افراد جذابیت و کشش خاصی داشته است و در مورد کودکان یک شیوه تربیتی محسوب می شود. به همین دلیل، قصه گویی یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار کودکان محسوب می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر قصه های قرآنی بر سازش یافتگی کودکان پیش دبستانی صورت گرفت.
رابطه ی ماه مبارک رمضان با میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و مقایسه ی آن در زنان و مردان پذیرش شده در اورژانس بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1380 - 1387(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
34-44
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: افزایش سلامت اجتماعی در هر جامعه یی مهم ترین نگرانی محاکم قضایی محسوب می شود. ازآنجاکه تحقیقات صورت گرفته به طور دقیق به توافقی درباره ی تغییر میزان آسیب های مختلف در ماه مبارک رمضان نرسیده است، هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ماه مبارک رمضان با میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و مقایسه ی آن در زنان و مردان پذیرش شده در اورژانس بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1380 - 1387 است. روش کار: این پژوهش ازنوع گذشته نگر و نیمه تجربی است. تمام بیماران زن و مرد 15 تا 45 ساله یی که به علت تصادفات رانندگی و سه نوع آسیب دیگر (نزاع و زد و خورد، پرتاب از ارتفاع و درگیری با سلاح گرم) در طول ماه مبارک رمضان و دیگر ماه های سال های 1380 تا 1387 به بخش اورژانس بیمارستان های طالقانی و امام رضای شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس و با هدف مقایسه، در این پژوهش شرکت کردند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرونوف، تحلیل واریانس و آزمون T دو نمونه یی انجام شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها ، میانگین آسیب ها در ماه های غیررمضان در هر دو گروه زنان و مردان، به طور جداگانه، بیشتر بود (001/0)؛ باوجوداین، هیچ تفاوت معناداری بین میزان بروز آسیب های مختلف در ماه های رمضان و غیررمضان در زنان و مردان مشاهده نشده است (به ترتیب 743/0 و 773/0)؛ اما در تمامی موارد میانگین مردان بالاتر از زنان بوده است (α≤05/0). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه میانگین میزان بروز تصادفات و دیگر آسیب ها و حوادث بین زنان و مردان در ماه های رمضان و غیررمضان دارای تفاوت معنادار نیست، میانگین این آسیب ها در ماه های غیررمضان بیشتر از ماه های رمضان است. همچنین مشاهده شد که میزان بروز آسیب ها در زنان نسبت به مردان هم در ماه مبارک رمضان و هم در ماه های غیررمضان کمتر است.
کارآمدی بسته آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی کارآمدی بسته آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی، بر رضایتمندی زوجین است. این بسته آموزشی شامل مهارت های کلامی (سبک گفت وگو، گوش دادن، ابراز وجود، حل تعارض) و غیرکلامی (همکاری در منزل، رعایت احترام، نظافت و پاکیزگی و روابط جنسی) بوده است. نمونه آماری شامل 30 زوج (60 نفر) از دانشجویان دانشگاه قم و طلاب مرکز خدمات حوزه های علمیه قم، در قالب دو گروه شاهد و آزمایش که هر گروه متشکل از 15 زوج بودند و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند، اجرا گردید. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و پیش آزمون _ پس آزمون بوده است. ابزار پژوهش شامل بسته آموزشی محقق ساخته مهارت های ارتباطی زوجین و فرم کوتاه پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ بوده است. نتیجه تحقیق نشان داد، برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر آموزه های اسلامی در بهبود عامل مدیریت رابطه، بهینه کردن هماهنگی در مسائل مذهبی، برنامه آموزشی، حل تعارض، مدیریت مالی، روابط جنسی، اوقات فراغت، مسائل شخصیتی، خانواده و دوستان، فرزندپروری، نقش های زناشویی مؤثر بوده است. در نهایت، می توان گفت بسته آموزشی مهارت های ارتباطی زوجین مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
بررسی رابطه ی هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
45-54
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری منابع معنوی می تواند در حل مسائل زندگی ازجمله احساس گناه، مؤثر واقع شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92 تشکیل می دهد. برای این منظور، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم 100 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های احساس گناه جنسی موشر و هوش معنوی کینگ استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی صورت گرفته است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، بین هوش معنوی کل و احساس گناه جنسی رابطه وجود نداشت (192/0r=، 05/0<p)، اما زیرمقیاس آن (گسترش حالت هوشیاری) قدرت پیش بینی کنندگی برای احساس گناه جنسی بود (401/0= r، 01/0>p). علاوه براین، بین احساس گناه جنسی با سن دانشجویان رابطه وجود داشت؛ اما ارتباط آن با جنسیت دانشجویان معنادار نبود (204/0 = r، 05/0>p). نتیجه گیری: اگرچه هوش معنوی به طور کل نقش مشخصی در میزان احساس گناه جنسی دانشجویان مورد مطالعه به دست نداد، پاره یی از اجزای تشکیل دهنده ی آن به ویژه با افزایش سن، می تواند نقش برجسته یی در درک و ابراز احساس گناه جنسی داشته باشد.
فراتحلیل مطالعات هوش معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین سازه های همبسته با هوش معنوی در مقالات فارسی انجام شده است. بدین منظور مقالات مرتبط در پایگاه داده های مقالات جهاد دانشگاهی، نورمگز و پرتال جامع علوم انسانی جمع آوری شد. پژوهش هایی که به لحاظ روش تحقیق معتبر بودند، انتخاب شدند. ملاک اعتبار، پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایایی پرسشنامه ها بود. برای تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش ها از روش ترکیب اندازه اثر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای «هوش هیجانی»، «شادکامی»، «تعهد سازمانی»، «رضایت زناشویی»، «برون گرایی»، «دلپذیر بودن»، «سلامت عمومی»، «روان نژندی(رابطه ی معکوس)»، «تاب آوری»، «رضایت از زندگی»، «وجدانی بودن» و «رفتار شهروندی» بیشترین همبستگی را با هوش معنوی داشته اند.
واکاوی هویت معنوی ادراک شده دانشجویان مسلمان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت هویت معنوی ادراک شده، در اوایل بزرگسالی میان دانشجویان مسلمان ایرانی است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری نظری، 20 دانشجوی 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیلة مصاحبه عمیق و مبتنی بر طرح کیفی نظریه زمینه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که می توان وضعیت هویت معنوی، در اوایل بزرگسالی را به پنج مقوله انتخابی تقسیم کرد: هسته های شناختی معنویت (اعتقاد به قدرت متعالی، هدفمندی هستی، جبران اعمال، فطرت، دین)؛ رابطة متعالی با عناصر (تعالی رابطه ای با خدا، ائمه، دیگران، خود، طبیعت)؛ رفتار اخلاقی- ارزشی؛ محاسبه و رسالت؛ سنن دینی. با توجه به داده ها، می توان گفت: هویت معنوی نوعی برقراری ارتباط آگاهانه یا ناآگاهانه با جهان هستی، مبتنی بر هسته های شناختی متعالی شکل گرفته در ذهن است که منجر به انتخاب پویا و عامل رفتار اخلاقی ارزشمند، هدفمندی حیات و تعهد به سنن دینی می شود.
بررسي تطبيقي مفهوم عقل در منابع اسلامي، روان پزشكي و روان شناسي(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عقل و ديگر كلمات معادل آن در علوم اسلامي، روان شناسي و روان پزشكي از اهمیت خاصي برخوردار است. علت این موضوع جایگاه و تأثیر عقل در وضعیت سلامت انسان می باشد. مطالعه حاضر به تبیین و بررسی تطبیقی این مفهوم در منابع مذکور پرداخت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری، پس از یافتن تعريف عقل در فرهنگ لغات عربي، فارسي، انگليسي و نیز در فرهنگ لغات قرآني، مفهوم عقل از منظر فلاسفه، پیشوایان اسلامی و قرآن استخراج گردید. سپس با مراجعه به كتب مرجع روان پزشكي و روان شناسي دانشگاهي، مفاهيم مرتبط با عقل استخراج شد و به وسیله تطبيق اين مفاهيم، ویژگی ها، نقاط اشتراک و تفاوت آن ها توصیف گردید.
یافته ها: یافته های مطالعه مفهوم عقل را در سه قسمت توصیف می کند؛ منابع اسلامی ضمن تفکیک عقل به نظري و عملي، عقل را به عنوان قدرت تشخیص انسان، عاملی برای بازداری از انحراف و فساد، اساس شخصیت انسان و ملاکی برای ارزیابی انسان در دنیای پس از مرگ توصیف کرد. در فرهنگ روان پزشكي، عاقل بودن به مفهوم داشتن بينش صحيح نسبت به خود و بيماري خود، قضاوت صحيح در شرايط مختلف و داشتن تفكري عاري از آسیب های مختلف بود. در روان شناسي نیز عقل عبارت از توانايي فكر و عمل بر اساس دانش ها و تجربه ها، بینش صحیح نسبت به آن ها است.
نتيجه گيري: در هر سه منبع به سير تدريجي براي تكامل عقل، عوامل و موانع مؤثر در آن و راه های برون رفت از آن ها اشاراتی شده است، اما در منابع اسلامی مفهوم دنياي پس از مرگ به عنوان يك موضوع اساسی و مهم، دارای ابعاد و رویکرد متمایزی می باشد.
بررسی رابطة هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی رابطة هوش معنوی و عمل به باورهای دینی با تنظیم هیجان شناختی در زنان باردار شهر تهران اجرا گردید. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. این پژوهش با استفاده از نمونة در دسترس انجام گرفته و400 تن از زنان باردار پرسش نامة «تنظیم هیجان شناختی»، پرسش نامة «خود گزارش دهی هوش معنوی کینگ» و پرسش نامة «عمل به باورهای دینی» را تکمیل کردند. یافته های حاکی از این است که بین تنظیم هیجان شناختی با هوش معنوی و عمل به باورهای دینی و مؤلفه هایشان همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. عمل به باورهای دینی و هوش معنوی بالاتر پیش بینی کنندة تنظیم هیجان شناختی کارآمدتری است. از میان مؤلفه های هوش معنوی، معناسازی شخصی و در بین مؤلفه های عمل به باورهای دینی، عمل به واجبات و دوری از محرمات پیش بینی کننده های معتبر تنظیم هیجان شناختی هستند. همچنین میان هوش معنوی و عمل به باورهای دینی در زنان باردار رابطة مثبت معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه عوامل شخصیتی افسردگی زا از دیدگاه قرآن و عوامل شخصیتی از دیدگاه کتل، از طریق همبستگی بنیادین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش همبستگی و با هدف بررسی رابطه عوامل افسردگی زا از دیدگاه قرآن (تمایلات گرایش انزوایی، احساس شکست، دین گریزی، ضعف اعتماد به خدا، خودجانبداری و نوسان خلقی) و عوامل شخصیتی کتل انجام پذیرفت. کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشکده های مختلف دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 93-94 تحصیل می کردند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. گروه نمونه 170 نفر از دانشجویان (91 دختر و 79 پسر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و تحت آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «مقیاس تشخیص افسردگی مبتنی بر قرآن» و «آزمون شخصیت 16 عاملی کتل» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل چندمتغیری همبستگی بنیادی استفاده شد. نتایج نشان داد که پنج بعد همبستگی بنیادین معنادار میان صفات قرآنی و نظریه شخصیتی کتل وجود دارد. سازه های زیربنایی استخراج شده بر حسب متغیرهای همبسته معنادار، شامل پنج سازه «متدین فداکار خودکارآمد»، «سست ایمان بی کفایت»، «متدین دوسوگرا»، «متدین متواضع و خودسرزنش کننده» و «متدین درونگرا و هوشمند» است. بنابراین، عوامل افسردگی زا از دیدگاه قرآن و عوامل شخصیتی کتل با هم ارتباط معناداری دارند و این ارتباط در قالب این پنج سازه بنیادین وجود دارد.
تحلیل معرفت شناسی آموزش از دور بر مبنای مکتب سازنده گرایی و معرفت شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بی سابقه نظام های آموزش از دور در دنیا و تأکید آنها بر ایجاد و انتقال معرفت سبب شده تا در هزاره سوم، معرفت و مسائل مربوط به آن که کانون اصلی نظام تعلیم و تربیت است، توجه متخصصان این حوزه را به خود معطوف کند، بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر تحلیل معرفت شناسی آموزش از دور از دیدگاه معرفت شناسی اسلام و سازنده گرایی است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، شامل شناسایی، مطالعه، طبقه بندی اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها و جمع بندی اطلاعات درخصوص موضوع مورد مطالعه پرداخته و چگونگی ایجاد معرفت در نظام آموزش از دور را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج این تحقیق نشان داد اگر چه رویکرد معرفت شناسی مکتب سازنده گرایی و الزام های تربیتی آن به سرعت رو به رشد و توسعه است و نوع نگاه به معرفت در این مکتب نسبی گرایانه است، اما از آنجا که چتر فلسفی حاکم بر نظام آموزشی ما اسلام است، می توان با استفاده از تعالیم وحی، دستیابی به معرفت حقیقی به صورت مطلق را در این نظام آموزشی ممکن کرد.
نقش آیین های عاشورایی و برهه های پساعاشورایی در ارتقای سلامت معنوی، از مجرای رفتارسازی هنجار مبتنی بر آموزه های دینی: پیشنهاد یک الگوی عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
115-122
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: جوامع اسلامی، به ویژه شیعیان برای بزرگ داشتن حماسه ی عاشورا، فضای متفاوتی را در ایام ماه محرم تجربه می کنند. فضایی که در کنار به پا داشتن آیین های عاشورایی متناسب با فرهنگ های بومی، زمینه ی مناسبی برای کاهش رفتارهای ناهنجار و تثبیت رفتارهای هنجار مبتنی بر آموزه های دینی و مذهبی فراهم می کند. به طور قطع سیاست گذاران و متولیان فرهنگی جامعه مایل اند فضای معنوی حاکم در ایام ماه محرم، در زمان های دیگر نیز در جامعه زنده بماند و از این رهگذر، بستر مناسبی برای ارتقای سلامت معنوی از راه تثبیت رفتارهای هنجار در جامعه ایجاد شود. روش کار: مؤلفان با نگاهی به آیین های عاشورایی و تحلیل آن بر مبنای الگوی فرانظری تغییر رفتار، تلاش داشته اند راهکارهای عملی روشنی برای تحقق این هدف در نظر بگیرند. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بسته به شرایط زمانی طی شده از آیین های عاشورایی، راهکارهای مختلفی برای ایجاد و یا تثبیت رفتارهای هنجار پیشنهاد می شود؛ که این راهکارها می تواند به تثبیت رفتارهای فردی و اجتماعی مطلوب در میان افراد جامعه کمک کند. نتیجه گیری: این مقاله با مروری بر بُعدهای این الگوی تغییر رفتاری و تطبیق آن با شرایط جامعه در ماه محرم، تلاش دارد برای این منظور راهکار ها ی عملی معرفی کند.
تبیین و تحلیل زمینه های سازواری و همگرایی مؤلفه های تفکر انتقادی با تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های یک تربیت دینی را در تضاد با عقلانی توان دیشه ورزی می بینند، منشأ بسیاری از شبهات و پرسشهایی اند که در این زمینه مطرح شده اند. برهمین اساس امروزه عناوینی چون القای تفکر عقلانی،تفکرانتقادی و خلاقیت از موضوعات مهم تربیتی هستند که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. درتعلیم و تربیت امروز گرایش به تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی عقلانی قلمداد شده است. در کشور ما، ضرورت تربیت دینی به منزله وظیفه مهم و اصلی تعلیم و تربیت پذیرفته شده است و باید به گون ه ای اعمال شود که در مقابل چالش های موجود به بهترین شکل، مخاطبان را جذب کند. بنابراین، باید تلاش کرد تا به شیوه های موجود در این فرآیند، کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. اگر تربیت دینی بتواند با روشهای جدید منطبق شود، گامی مؤثر برای جذب افراد به دینداری برداشته است. یک راهکار اساسی در جامعه ما، داشتن تفکر انتقادی در شیوه های تربیت دینی است. این مقاله، با روش تحلیل مفهومی و نیز با استناد به منابع معتبر، تلاش می کند به تطبیق و همگرایی مؤلفه هایی که در تفکر انتقادی و تربیت دینی مؤثرند، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک برخی مؤلفه های تفکر انتقادی و تربیت دینی را به ویژه در بعد شناختی مورد تأکید قرار می دهد و ثابت می کند که این مؤلفه ها با هم تطابق و همخوانی دارند.
بررسی کارآمدی آمورش صبر بر سخت رویی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر یک پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی کارآمدی آموزش صبر بر میزان سخت رویی روان شناختی افراد صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دبیرستان های دخترانة شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1393 هستند. نمونة آماری شامل 30 تن از این دانش آموزان است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. آموزش صبر به عنوان مداخله، به مدت 11 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس «صبر» حسین ثابت و پرسش نامة «سخت رویی» کوباسا بوده است. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و به وسیلة نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که آموزش صبر به شیوة گروهی در سطح معناداری (05/0p<) در افزایش سخت رویی دانش آموزان مؤثر است.
پیش بینی استرس ادراک شده مادران دارای فرزند عقب مانده ی ذهنی بر پایه جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش رابطه بین استرس ادراک شده مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی مورد ررسی قرار گرفت. روش کار: روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی شهر شهرکرد بودند. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 150 نفربرآورد گردید. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی ساده و چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر مبین این است که بین شاخص جهت گیری مذهبی و استرس ادراک شده همبستگی معنی داری وجود دارد. در این پژوهش بین استرس ادراک شده و جهت گیری مذهبی بیرونی همبستگی مثبت و معنی داری مشاهده ولی بین استرس ادراک شده و جهت گیری مذهبی درونی همبستگی معنی داری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد توجه به سلامت مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی در جهت بهبود وضعیت زندگی و پذیرش این کودکان ضروری است. شناسایی عوامل ایجاد استرس در این والدین و حمایت اجتماعی و درمانی و ارائه خدمات به این خانواده ها و برنامه ریزی دقیق و ارایه راهکارهای درمانی ویژه و آگاهی بخشی به خانواده ها می تواند از بروز عقب ماندگی ذهنی فرزندان تاحدود زیادی بکاهد وبر سلامت روان ماداران دارای فرزند عقب مانده ذهنی اثر بگذارد.
فضای مجازی و نو مفهوم پردازی در مؤلفه های تربیت دینی:چالش و ضرورتی مغفول در نظریه پردازی های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عده ای بر این باورند که اساسا «خلق ابزار، تابع نوع تفکر آدمی است». عده ایی نیز بر این باورند که «فکر، تابع ابزارهایی است که آدمی خلق می کند» و دسته سومی نیز هستند که معتقدند بین ابزاری که آدمی تولید می کند و تفکر او، نوعی هم گرایی و سازواری می توان به وجود آورد. اگر این پیش فرض که فناوری زاینده تفکر و دانش مختص به خود است (دیدگاه دسته دوم) را بپذیریم؛ بنابراین باید بپذیریم که نخست اینکه فناوری در ایجاد و تحول در معنی و مفهوم دانش نقش بنیادی ایفا می کند. دوم اینکه فناوری مجازی در آینده غیر قابل کنترل است. سوم اینکه باید به منظور کنار آمدن با بعضی از اقتضائات غیر قابل اجتناب فناوری و فضای مجازی، در مؤلفه های تربیت دینی اعم از مفاهیم، تعاریف، حدود و ثغور، دانش دینی، رفتار و عمل دینی نومفهوم پردازی[1] اجتهادی متساهل صورت گیرد. چهارم اینکه به جای منفی دیدن اثرهای هر چند درظاهر چالشی و غیر قابل اجتناب فناوری، آن را فرصتی مثبت برای ارائه تلقی های نو از دین و مؤلفه های تربیت دینی بدانیم. این مقاله در پی تبیین مناسبت نوع دوم بین فناوری و تربیت دینی و الزامات منطقی پذیرش آن است که با روش مفهوم پردازی مفاهیم کلیدی بحث و تحلیل انتقادی (نقد گفتمان های حاکم بر تلقی نسبت به ابزار و رسانه)، نومفهوم پردازی مفاهیم اساسی بحث و همچنین استنتاج (استنتاج مدلولاتی برای تربیت دینی متناظر با ماهیت رسانه های مجازی) تدوین شده است.\n[1]. Reconceptualization#,
دین، معنویت و مقابله با سرطان پستان: یک مطالعه ی پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
12-23
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان، شایع ترین سرطان زنان در سراسر دنیا است و بیماران مبتلا را علاوه بر عارضه های جسمیِ ناشی از این بیماری، با چالش های متعدد روانی و عاطفی مواجه می سازد. به منظور کندوکاوی عمیق برای درک بهتر راه های مقابله با بیماری در مبتلایان به این سرطان، با تمرکز بر روش های مبتنی بر مذهب و معنویت، مطالعه ی حاضر با رویکرد کیفی و پدیدارشناسی بر روی نمونه یی از زنان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته ی عمیق با 27 بیمار واجد شرایط جمع آوری شد. مصاحبه ها رونویسی شد و با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک ون منن مورد تحلیل قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل داده ها نیز به طور هم زمان انجام یافت. همچنین برای مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیو دا (نسخه ی شماره ی 10) استفاده شد. یافته ها: میانگین سنّی شرکت کنندگان در پژوهش، 77/8±50 سال بود که آن ها در دامنه ی سنّی 32 تا 68 سال بودند. در حدود 22% از این بیماران، لامپکوتومی (برداشتن بخشی از بافت پستان) و دیگران (78%)، ماستکتومی ( برداشتن همه ی پستان) شده بودند. با بررسی و استخراج کدهای اولیه ی حاصل از مصاحبه ها، کدهای نهایی استخراج شد و در شش طبقه ی فرعی و دو طبقه ی مفهومی جای گرفت، که ارتباط بین این طبقه های مفهومی منجر به ظهور درونمایه ی اصلی مطالعه، به نام «تلاش تعالی گرایانه برای سازگاری» شد. نتیجه گیری: مبتلایان به سرطان پستان در این مطالعه به طور غالب از فرایندهایی پویا و راهبردهایی مقابله یی برای کنارآمدن با واقعیت بیماری بهره می بردند، که شکل گرفته از آموزه های مذهبی و باورهای معنوی آن ها بود. بنابراین، لازم است عرضه کنندگان خدمات سلامت به این بیماران، ضمن حفظ احترام بیماران و در نظر گرفتن اعتقادات و نگرش معنوی و دینی آن ها، امکان دسترسی به مشاوره های مذهبی را برای ارتقای سلامت معنوی این دسته از بیماران فراهم سازند.
پیش بینی ابعاد سلامت معنوی در پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان های شهر ایلام در سال 94: نقش متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
46-53
حوزههای تخصصی:
پرستاران به طور مستقیم با بیماران در ارتباط هستند. اگر پرستاران دارای سلامت معنوی بالایی باشند، بیش تر از بیماران مراقبت خواهند کرد. ازاین رو، هدف از این پژوهش، بررسی سلامت معنوی پرستاران در بخش های ویژه ی بیمارستان های آموزشی شهر ایلام بوده است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش توصیفی- همبستگی، پرسش نامه یی 20 سئوالی درباره ی سلامت معنوی بر اساس دیدگاه اسلام، طراحی شد. با روش نمونه گیری در دسترس، 60 نفر از پرستاران بخش های ویژه ی بیمارستان های آموزشی شهر ایلام انتخاب شدند. پرسش نامه ی مورد استفاده به صورت لیکرت شش گزینه یی طراحی شده است. در مجموع بازه ی نمره های آزمودنی ها بین 20 -120 به دست آمد که در چهار دسته تقسیم بندی شد؛ و برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: %58 از نمونه ها، زن بودند و %42، مرد. هیچ یک از پرستاران، نمره ی کم(20- 40) کسب نکردند و 10 نفر از پرستاران(17%) نمره ی متوسط رو به پایین(41- 70) به دست آوردند. نمره ی 30 نفر از پرستاران(50%) متوسط رو به بالا(71- 99) شد و در نهایت، 20 نفر از پرستاران(33%) نمره ی بالا(120- 100) به دست آوردند. نتیجه نشان داد که بین نمره ی کل سلامت معنوی و جنسِ آزمودنی ها، ارتباط معنی دار وجود دارد(05/0P Value<). نتیجه گیری: بیش تر پرستاران نمره ی سلامت معنوی بالایی کسب کردند، که نشان می دهد، می توان با برنامه ریزی مناسب، از سلامت معنوی پرستاران برای مراقبت معنوی از بیماران بهره برد.
بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکی و نوجوانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مراحل تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان، با روش مقطعی انجام شده است. 198 دانش آموز دختر و پسر 7 الی 17 ساله شهر قم، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش بر پایه روش بالینی و از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساخت یافته گردآوری و توسط پنج کارشناس نمره گذاری شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که با افزایش سن، سطح عاطفه ایمانی نیز افزایش و دگرگونی می یابد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، روند تحول مؤلفه عاطفی ایمان به خدا در کودکان و نوجوانان دارای مراحل ذیل است: احساس خدا، به عنوان موجودی مهربان، درد دل کردن با خدا، داشتن رابطه نزدیک و صمیمانه با خدا، داشتن حس شکرگزاری یا شرمندگی در مقابل خدا. همچنین، مقایسه نمرات دختران و پسران بیانگر تفاوت معنادار دو جنس در این مؤلفه، و بالاتر بودن نمره دختران نسبت به پسران است.
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درمان مشکلات هیجانی دانش آموزان در کشور اسلامی نیاز به یک برنامه مبتنی بر فرهنگ وجود دارد که مفاهیم و رهنمودهای اسلامی و قرآنی را نیز مد نظر قرار داده باشند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه مشاوره گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان بود. بر اساس نتایج تست غربالگری اجرا شده بر دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان، دانش آموزان دارای سطح بالینی افسردگی به مرکز مشاوره دعوت شدند. در یک طرح آزمایشی20 دانش آموز دارای نشانگان افسردگی بالا در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برنامه مشاوره خود بخشودگی گروهی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در 8 جلسه در میان شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد. از سیاهه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نمرات پس آزمون افسردگی شرکت کنندگان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته بود. می توان بیان داشت که برنامه مشاوره خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در غلبه بر مشکلات هیجانی پسران دوره نوجوانی مؤثر بوده است. این مطالعه نشان داد که می توان از منابع اسلامی و فرهنگی در زمینه گروه درمانی استفاده کرد.