فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تهیه و ساخت پرسش نامه تصور از خدا، براساس اسماء الهی در آیات و روایات و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن سامان یافته است. روش تحقیق، روش تحلیل محتوا و روش پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش (معلمان) و اعضای پایگاه مقاومت بسیج شهر شیراز کوار در سال 1399 بود که تعداد 367 نفر، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای ارزیابی روایی محتوای یافته ها، هر آیتمی که حداقل CVR آن 62/0 به بالا و شاخص CVI آن 79/0 و بالاتر بود، تأیید شد. نتایج روایی ملاک به شیوه همگرا، بین پرسش نامه این پژوهش و مقیاس هم ارز (820/0) به دست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود. روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی، پنج عامل به ترتیب، «ناصریت»، «رحمانیت-غافریت»، «منعمیت-رازقیت»، «خالقیت قادریت» و «عالمیت» به دست آمد. اعتبار پرسش نامه در آزمون بازآزمون (95/0)، در روش دونیمه سازی (85/0)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه (94/0) و ضریب آلفای عامل ناصریت (81/0)، رحمانیت-غافریت (80/0)، منعمیت رازقیت (77/0)، خالقیت قادریت (75/0) و عالمیت (80/0)، به دست آمد. بنابراین، نتایج به دست آمده حاکی از قابلیت پرسش نامه تصور از خدا برای استفاده در تحقیقات پژوهشی است.
بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری زنان برای سقط عمدی جنین و نگرش اعتقادی و شرعی آنان در این باره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
44-54
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از نظر علم پزشکی انواعی دارد که شامل سقط جنین طبیعی، طبّی، ضربه یی و جنایی می شود. باوجود افزایش کمّی و کیفی روش های پیشگیری از بارداری و افزایش سطح آگاهی جامعه در این باره ، حاملگی ناخواسته یکی از مشکلات دوران بارداری است. وقتی مادران باردار با حاملگی ناخواسته مواجه می شوند، ناگزیر به سقط جنایی دست می زنند . مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع مطالعه ی توصیفی است که در آن به زنان مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی، درمانی و آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با سابقه ی سقط عمدی در 10 سال اخیر، پرسش نامه ی محقق ساخته، داده شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه ی لازم 369 نفر بوده است. یافته های پرسش نامه با نرم افزار SPSS(نسخه ی 17) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد که حدود 26 درصد افراد در زمان انجام سقط 26 سال داشتند و همچنین میزان تحصیلات 8/41 درصد افراد دیپلم بود. شایع ترین علت انجام سقط در حدود 20 درصد افراد مشکلات مالی و در حدود 15 درصد افراد اختلافات خانوادگی بود. حدود 50 درصد واحدهای پژوهش، مهم ترین مشوق شان برای انجام سقط، همسرانشان بودند؛ و نیز 29 درصد واحدهای پژوهش در هفته ی هشتم و 5/17 درصد آنان در هفته ی هفتم بارداری، اقدام به سقط کرده اند. حدود 4/42 درصد افراد سقط جنین را حرام دانسته و تنها 3/4 درصد افراد اقدام کننده به سقط، دیه ی مربوط به آن را پرداخت کرده اند. نتیجه گیری: سقط جنین از موضوع های بحث انگیزی است که می توان آن را نمونه یی از معضل های اجتماعی، فقهی و غیره برشمرد؛ از این رو، ضروری است که در جامعه ی ایرانی- اسلامی، به آن به طور جدی توجه شود. نتایج این مطالعه نشان داد که شایع ترین علت سقط جنین، مشکلات مادی بوده و مهم ترین مشوق به سقط جنین، همسران و نگرش اعتقادی افراد نیز نسبت به سقط جنین ضعیف بوده است.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر رشت انجام شد. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی، با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، زنان (مادران دانش آموزان مقطع ابتدایی) شهر رشت، در 1397 بودند که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. مادرانی که پایین ترین نمره را در پرسش نامه انریچ کسب کرده بودند، شناسایی و انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از اخذ پیش آزمون از همه آزمودنی ها، برنامه آموزشی زوج درمانی، مبتنی بر آموزه های اسلامی به مدت 10 هفته دو ساعته، به گروه آزمایش آموزش داده شد. در پایان، پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری نشان داد که نمره کل کیفیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی، توافق و انسجام به عنوان زیرمقیاس های کیفیت زندگی زناشویی آزمودنی های دو گروه، بعد از اجرای مداخله تفاوت معنا داری داشت و کیفیت زندگی زناشویی، گروه آزمایش افزایش یافته است. بنابراین، می توان از این روش به عنوان الگویی بومی فرهنگی برای افزایش کیفیت زندگی زناشویی استفاده کرد.
ارزیابی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167-181
حوزههای تخصصی:
مشکلات بهداشت روانی کودکان و نوجوانان سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی الگوی سلامت روان براساس سبک های فرزندپروری و مذهبی بودن والدین با نقش میانجی دینداری است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع تحلیل مسیر است. برای انجام پژوهش 374 تن از دانش آموزان متوسطه شهر کرج در سال 1397 1398 به روش «خوشه ای» انتخاب و پرسشنامه های «دینداری»، «سلامت روان»، «مذهبی بودن والدین» و «سبک های فرزند پروری» را تکمیل کردند. نتایج ضریب همبستگی نشان داد: بین مذهبی بودن والدین، دینداری و سبک فرزندپروری «مقتدرانه» با سلامت روانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما دو سبک فرزندپروری «سهل گیرانه» و «مستبدانه» با سلامت روان ارتباط منفی داشتند. بالاترین همبستگی نیز بین مذهبی بودن والدین و سلامت روان گزارش شد. همچنین نقش واسطه ای دینداری در رابطه متغیرهای مذهبی بودن والدین و سبک فرزندپروری مقتدرانه با سلامت روان معنا دار بود. با توجه به نتایج می توان گفت: انتخاب سبک مناسب تربیت فرزندان، مذهبی بودن والدین و دینداری می تواند در سلامت روانی افراد تأثیرگذار باشد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های محاسبه نفس بر تعهد اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های محاسبه نفس بر تعهد اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز، در سال تحصیلی 94- 1393 انجام گرفت. نمونه آماری، شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود که به صورت تصادفی ساده از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه های تعهد اخلاقی و پرسش نامه خودکنترلی سواری بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه)، برنامة آموزشی مهارت های محاسبه نفس دریافت نمود. نتایج آزمون کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری نشان داد که آموزش مهارت های محاسبه نفس، بر تعهد اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان مؤثر است. سطح معنا داری در این پژوهش 05/0α= می باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده بر اساس قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش مرزهای روان شناختی خانواده [1](H.FBQ) براساس قرآن کریم انجام شد. مرزهای خانواده به روش اجتهاد دینی−روان شناختی از آیات قرآن کریم و روایات تفسیری ذیل آنها استخراج و ارائه گردید. الگوی نهایی شامل 5 مرز مرتبه اول، 15 مرز مرتبه دوم و 64 مرز مرتبه سوم است. براساس مرزهای استخراج شده، پرسشنامه طراحی شد. روایی محتوایی گویه ها را کارشناسان براساس CVI و CVR تایید کردند و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. پایایی کل پرسشنامه 975/0، مرز های عام 884/0، مرزهای زوجینی 92/0، مرزهای والدینی 925/0، مرزهای برادران−خواهران 789/0 و مرزهای بیرونی 761/0 بود. پرسشنامه در نمونه 600 نفری از خانواده های شهر قم اجرا شد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر تأیید روایی سازه برای پنج عامل (مرز) زیربنایی و 164 گویه برای سنجش آنها بود. نتایج مقایسه مرزها بین خانواده های معمولی و خانواده های در معرض طلاق، مؤید روایی سازه و قدرت تفکیک پرسشنامه بین خانواده های بهنجار و نابهنجار است. بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مرزهای خانواده نشان داد که پرسشنامه 164 گویه ای از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی و بررسی کارآمدی آن بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مهاجران افغانستانی ساکن مشهد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی، ازجمله عواملی است که موجب بهبود سلامت زندگی افراد جامعه می شوند و کاهش تعارضات، افزایش کیفیت، رضایت و معنای زندگی موجب پیشگیری از تحمیل آسیب های جبران ناپذیر به جامعه خواهد شد. این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی آموزش گروهی مفهوم توکل به خدا، بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی زوج های مهاجر افغانستانی ساکن شهر مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، از نوع ترکیبی شامل بخش کیفی و بخش کمی بود. در بخش کیفی، بسته آموزشی توکل بر خدا مبتنی بر رویکرد شناخت درمانی به روش تحلیل محتوا و اعتباریابی آن، به روش محاسبه روایی محتوایی انجام شد و روش پژوهش در بخش کمّی، از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. چهارده زوج (28 نفر)، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله، پرسش نامه های تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها حاکی از این است که بسته آموزشی توکل به خدا بر میزان تعارضات زناشویی، کیفیت، رضایت و معنای زندگی اثر دارد (01/0 ≥ P) و آموزش گروهی بسته آموزشی توکل به خدا بر تعارضات زناشویی، کیفیت، معنا و رضایت از زندگی مؤثر است.
بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
116-130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مهارت های زندگی اسلامی توانایی هایی هستند که با تأکید بر آموزه های دینی و تمرین مداوم پرورش می یابند و نوجوانان را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی و افزایش توانایی ها و مهارت های روانی - اجتماعی آماده می کنند. ازاین رو، لزوم مداخلاتی که بتواند در سطح آموزش و پرورش از آسیب های اجتماعی پیشگیری کند، بیشتر از قبل احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول منطقه 22 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که از بین مدارس منطقه 22، چند دبیرستان انتخاب شدند و از بین آنها دبیرستان شهید مطهری جامعه پژوهش قرار گرفت و 40 نفر از دانش آموزان آن به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه هفتگی، مداخله آموزش مهارت های زندگی اسلامی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ)، سبک های هویتی (ISI) و قضاوت اخلاقی (DIT) بود و داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، آموزش مهارت های زندگی اسلامی موجب تغییر در نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (فراشناختی= 27/0 و شناختی= 59/0) شده و این آموزش تغییراتی در متغیّرهای هویت هنجاری (43 /0) و تعهد (76/0) به وجود آورده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد 37 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در رشد اخلاقی دانش آموزان مربوط به آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی اسلامی دانش آموزان را قادر می سازد که به هویت مستقلی از خود به عنوان یک نوجوان متدین با پایندی به ارزش های دینی، رشد قضاوت اخلاقی و بهبود راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دست یابند و به آنان کمک می کند که دانش، ارزش ها و دیدگاه های خود را به توانایی های واقعی تبدیل کنند.
نقش دعا از منظر آیات و روایات در ارتقای سلامت جسمی و روان شناختی؛ با تأکید بر بحران شیوع کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
129-147
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شیوع ویروس کووید 19 بحرانی فراگیر در جهان است که نظام درمانی کشورها را به شدت به خود مشغول ساخته است. اثرات روان شناختی همه گیری کرونا اگر بیش از اثرات جسمانی آن نباشد، کمتر نیست. دعا یکی از اعمال مذهبی است که اثرات مثبت آن از طریق مسیرهای زیستی، روان شناختی و معنوی تأیید شده است. هدف این مطالعه ارائه تعریفی از دعا، معرفی انواع و الگو های دعا و تبیین اثرات آن با تأکید بر شرایط بحران کرونا بود.
اثربخشی معنادرمانی؛ با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر معنادرمانی، با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، شامل یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 94-93 بودند. از میان آنها، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر درگروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های عزت نفس کوپراسمیت، شادکامی مونش و تاب آوری کونور و دیویدسون بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که معنادرمانی با رویکرد دینی، با تبیین ریشه و حقیقت انسان (مبدأ) و هدف از زندگی انسان (معاد) و ویژگی های انسان و معنادار کردن سختی هایی که در مسیر هدف وجود دارد، می تواند موجب عزت نفس و شادکامی و تاب آوری انسان گردد.
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی آزمون معنای زندگی براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ساخت و هنجاریابی پرسشنامه معنای زندگی براساس منابع اسلامی صورت گرفت. نوع پژوهش، توصیفی−تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شد. با بررسی آیات و روایات، 142 مورد در 35 شاخص جایگزین شد. برای بررسی روائی محتوایی از نظرات متخصصان اسلامی و روان شناسی استفاده شد که تعداد شاخص ها به 19 مورد رسید؛ سپس با انجام تحلیل عاملی بر نمونه440 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی قم، سه عامل با عناوین «معناداری ارزشی»، «معناداری معرفتی» و «بی معنایی زندگی» به دست آمد. پایایی آزمون با سه روش «همسانی درونی»، (با آلفای کرونباخ 94%)، «دو نیمه سازی» و «بازآزمایی» بررسی و تأیید شد. روایی آن نیز با سه روش از روایی ملاکی (همگرا −واگرا− نظرخواهی از افراد خبره) و روایی سازه (اجرای تحلیل عاملی) بر کل نمونه بررسی و تأیید شد. به این ترتیب این آزمون، توانائی سنجش میزان معنای زندگی در افراد براساس منابع اسلامی را دارد.
بررسی نقش خشم و تحول روانی- معنوی در بروز و گسترش افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
افسردگی، یکی از اختلالات شایع روانی بوده و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از سازه های روان شناختی مرتبط با افسردگی، هیجان خشم می باشد. معنادهی به رویدادهای آسیب زای زندگی و تجربه خشم، تحت تأثیر تحول روانی معنوی افرادست. این پژوهش، درصدد بررسی نقش خشم و تحول روانی معنوی، در بروز و گسترش افسردگی است. بدین منظور، 172 نفر از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به تکمیل پرسش نامه افسردگی بک، پرسش نامه خشم چندبُعدی سیگل، و پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی پرداختند. نتایج نشان داد که بین «خشم و تحول روانی معنوی با افسردگی»، و نیز بین «خشم و افسردگی»، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی منفی معناداری نیز بین «خشم و تحول روانی معنوی»، و بین «تحول روانی معنوی و افسردگی» وجود دارد. به نظر می رسد، خشم و تحول روانی معنوی در بروز و گسترش افسردگی، نقش مؤثری داشته، باید این دو عامل، به عنوان عوامل تأثیرگذار در پیش بینی افسردگی مورد توجه ویژه قرار گیرند.
تأثیر مشاورة زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوجین نابارور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاورة زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوجین نابارور بود. این پژوهش یک مطالعة نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نمونة آماری 32 زوج نابارور بودند که به شیوة «نمونه گیری مبتنی بر هدف» از بین مراجعه کنندگان به مراکز ناباروری و متخصصان زنان و زایمان شهر اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 16 زوج) جایگیری شدند. سپس گروه آزمایش در 7 جلسة مشاوره زوجی امیدمحور شرکت کردند. هر دو گروه مقیاس تجدید نظر شدة «سازگاری زناشویی» و مقیاس «دلزدگی زناشویی» را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (یک ماه پس از اختتام جلسات) تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار Spss-18 به کار گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد در مراحل پس آزمون و پیگیری، در میانگین نمره های سازگاری زناشویی، دلزدگی زناشویی و ابعاد آن (فرسودگی جسمی، هیجانی و روانی)، بین دوگروه آزمایش و کنترل تفاوت های معناداری وجود دارد (0005/0< P). یافته های این پژوهش تأثیر مشاوره زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوج های نابارور را تأیید نموده که در برنامه ریزی برای مشاوره و روان درمانی زوج های نابارور قابل استفاده است.
اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی است. این تحقیق بنیادی- نظری، با روش توصیفی تحلیلی و روش استنباط از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد اصول خانواده درمانی اسلامی عبارت اند از: خدامحوری، اعتقاد به معاد، خوش بینی و خوش گمانی، صبر و استقامت. دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاس گزاری و قدردانی، نرمش در زندگی، حفظ و رعایت جایگاه ها و مرزها، تحمّل و تدبیر، انتقادپذیری، گفتگو و هم نشینی سالم، نیک رفتاری و محبت ورزی، همدلی، توافق و تفاهم، راستگویی، یکرنگی و امانتداری، نفی خشونت، مشاوره، حکمیّت، ارضای صحیح و متعادل غریزه جنسی، مدیریت متعادل خانواده، حفظ فرزند و فرزندپروری، رعایت حقوق و انجام وظایف، فرمانبرداری زن نسبت به شوهر، برخورد اسلامی با همسر ناسازگار، التزام به ترک عوامل آسیب زا، رعایت حدود فقهی و اخلاقی در مداخلات خانواده درمانی. شایسته است پژوهش هایی که به دنبال تدوین نظریه های خانواده درمانی با رویکرد اسلامی هستند، به این اصول توجّه کنند و در تدوین اهداف و تکنیک ها این اصول را رعایت نمایند.
رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده؛ نقش تعدیل کننده هوش هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149-165
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیرگذار بر کارآمدی خانواده، این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده هوش هیجانی، در رابطه هوش معنوی و کارآمدی خانواده و به روش توصیفی از نوع همبستگی سامان گرفت. جامعه آماری، تمام دانش پژوهان دختر و پسر جامعه المصطفی العالمیه بوده است که 120 نفر از آنان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه هوش معنوی (SISRI)، هوش هیجانی (CSE) و کارآمدی خانواده (S.FEQI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تفکیکی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت، و بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده تنها در زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد که هوش هیجانی رابطه بین زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، از هوش معنوی و کارآمدی خانواده را تعدیل می کند. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده، یک رابطه خطی ساده نیست و هوش هیجانی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد.
رابطه آرزوها و رضایت از زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری: یک بررسی مفهومی و میدانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین آرزوها و رضایت زندگی با تأکید بر مقایسه مدل اسلامی عملکرد آرزوها و نظریه خودمختاری در زمینه آرزوها انجام شد. روش پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی استوار بود و نمونه آماری آن شامل 250 دانشجو بوده، که از روش نمونه گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانه ای منابع دست اول اسلامی و در بخش میدانی پرسشنامه های شاخص آرزو گروزت و همکاران (2005) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) بودند. مرور منابع نشان داد که در منابع روان شناختی دست کم به سه دیدگاه درباره رابطه آرزوها و رضایت زندگی می توان دست یافت؛ وجود رابطه، عدم رابطه، و رابطه دوگانه براساس آرزوهای درونی−بیرونی. نظریه خودمختاری به تأثیر مثبت آرزوهای ذاتی بر رضایتمندی زندگی و در مقابل به تأثیر منفی آرزوهای بیرونی اذعان دارد. براساس مدل اسلامی عملکرد آرزو مشتمل بر دو خرده سیستم رویکردیِ عقل مدار و اجتنابیِ جهل مدار بوده، و به واسطه سه فرایند بسط أمل، قصر أمل و طول أمل به فعالیت می پردازد؛ رابطه آرزوها و رضایت زندگی فرایندی دوگانه دارد؛ در فرایند نخست با میانجی گری سازه عقل، آرزوها نقش افزایشی در رضایت زندگی داشته و در فرایند دوم با میانجی گری سازه جهل، آرزوها نقش کاهشی در رضایت زندگی دارد. نتایج این پژوهش در بخش میدانی، مهر تأییدی بر دیدگاه اسلام در زمینه رابطه آرزوها و رضایت زندگی است.
معنویت: چیستی، گستره و کارکردها در روان شناسی و مقایسه آن با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی معنویت در سه بُعد معنا، گستره و کارکردها در روان شناسی و اسلام است. با توجه به هدف پژوهش، به منابع روان شناختی مرتبط با دین و معنویت و همچنین آیات قرآن، روایات و آثار اندیشمندان مسلمان مراجعه شد و داده ها استخراج گردید و به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که معنویت در روان شناسی عبارت اند از: حالتی روان شناختی که متضمن ویژگی هایی از قبیل: بصیرت، درک وحدت، یکپارچگی درون، احساس حیرت، احساس تعالی، احساس پذیرفتن، قطع تعلق، عشق و شفقت، شکرگزاری در برابر نعمت های زندگی و احساس معناداری است؛ ولی معنویت در اسلام حالتی است که در ارتباط با وجود خداوند متعال تحقق می یابد و شامل مؤلفه های شناخت خداوند، ایمان به خالق، احساس تعلق به خالق، و انجام عمل برای خداوند، درک همه جانبه حضور او و درک قرب الهی است. همچنین به دست آمد که کارکردهای معنویت در روان شناسی در حیطه های سلامت جسم و روان، تأثیر بر شادکامی، شخصیت و درمان، کاهش درد و رنج و رضایت باطنی می باشند. از نگاه اسلامی نیز کارکردهایی نظیر آرامش و کاهش درد و رنج در ارتباط با معنویت مشترک هستند؛ ولی معنویت اسلامی کارکردهای اختصاصی مانند: لذت پایدار، معنابخشی اصیل به زندگی و تقرب به خالق را به همراه دارد که در معنویت در روان شناسی از آن سخن به میان نیامده است.
ضرورت تأسیس روان شناسی واحد در چارچوب رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، روان شناسی اسلامی را به عنوان دانشی حقیقت محور و دارای ظرفیت، برای بررسی قواعد حاکم بر سازمان یافتگی های روانی، فرایندهای زیرین و نمودهای رفتاری انسان تبیین می کند. روش پژوهش، که از سنخ تحقیقات بنیادین نظری است، پس از گردآوری کتابخانه ای، تجزیه وتحلیل عقلانی است. بدین منظور، پس از بررسی سخنان روان شناسان و پژوهشگران در فلسفه روان شناسی، در اعتراف به فقدان انسجام و افول روان شناسی معاصر، به تحلیل علل آن پرداخته و تأْسیس روان شناسی اسلامی را به عنوان راه حل ضروری آن معرفی می کند. یافته های پژوهش عبارتند از: پس از شکل گیری مکاتب سه گانه روان شناسی، مکتب جامعی برای معرفی روان شناختی انسان شکل نگرفته است. رویکردهای جدید نیز علی رغم دربردارندگی گزاره های صحیح، معمولاً به تبیین سازوکارهای رفتاری، شناختی و یا پایه های زیستی آن می پردازند. بسیاری از این نظریات، مبانی نظری جامعی نداشته و یا برخی نظریه پردازان اساساً به آن توجهی نداشته اند. روان شناسی اسلامی، با مبانی نظری ویژه خود، می تواند با هدف بررسی قواعد حاکم بر سازمان یافتگی های روانی، فرایندهای زیرین و نمودهای رفتاری انسان، مکتبی جامع ارائه کند که همه ابعاد رفتار انسان را تبیین کند.
آزمون مدل دینداری در دانش آموزان براساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری عزت نفس، هوش هیجانی و سلامت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، آزمون «مدل دینداری» براساس «سبک های فرزندپروری» با میانجی گری «عزت نفس»، «هوش هیجانی» و «سلامت روان» در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور 400 دانش آموز در شهرستان مهاباد در سال 1393 به روش «خوشه ای چندمرحله ای» انتخاب شدند. همه آزمودنی ها پرسشنامه های «عزت نفس»، «هوش هیجانی»، «سلامت روان»، «دینداری» و «سبک های فرزندپروری» را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که «سبک های فرزند پروری»، «عزت نفس» و «هوش هیجانی» با «سلامت روان» و «دینداری» رابطه مستقیم دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، بزرگترین ضریب مسیر مربوط به تاثیر «سبک استبدادی» بر «عزت نفس» (91/0-) و کوچکترینِ آن، مربوط به تاثیر «سبک آزادگذار» بر «هوش هیجانی» (05/0) می باشد. در مدل نهایی به صورت مستقیم هوش هیجانی(74/0)، سبک مقتدرانه(11/0)، عزت نفس(13/0) و سلامت روان(20/0) از واریانس دینداری را تبیین می کنند و بیشترین ضریب غیرمستقیم، مربوط به سبک مقتدرانه(54/0) با دینداری است. یافته ها حاکی از آن بود که سبک های فرزندپروری در دینداری دانش آموزان اهمیت بیشتری دارند