فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ-ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری به مدت 3 ماه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ گواه بود. نمونه این پژوهش شامل 45 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم شهر تهران بود؛ که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﻭ یک ﮔﺮﻭﻩ گواه ﮔﻤﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21DASS-) را ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘیﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ، ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ پیگیری ﺗکﻤیل نمودند. ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻃی 8 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه تحت مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها به کمک 25-SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و روش اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر با گروه گواه بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). اما بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی-رفتاری مثبت نگر بر آشفتگی های روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P) . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی - رفتاری مثبت نگر می توانند به عنوان ﺭﻭﺵ های مداخله ای ﻣﺆﺛﺮی ﺑﺮﺍی کﺎﻫﺶ آشفتگی های روانشناختی ﺩﺭ ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺰﻣﻦ بکار روند
تدوین الگوی عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، مدل عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجمتع فولاد مبارکه اصفهان تدوین شد. این پژوهش از نوع توصیفی بود که از لحاظ روش شناسی، آمیخته (مشتمل بر روش های کیفی و کمی) و به روش همبستگی انجام شد. پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته به روش نمونه گیری خوشه ای با 45 نفر از همسران کارکنان و تحلیل محتوای مصاحبه ها به روش سیستماتیک (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی)، مؤلفه های مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان شامل بنیان های شادی (روابط خانوادگی، عدالت و حمایت اجتماعی، پاداش مادی و معنوی)، عوامل زمینه ای (شادی سازها شامل تفکر مثبت، خوش خلق بودن، حرمت و اعتماد به نفس)، راهبردها یا مکانیسم های شادی (هوش هیجانی، صمیمت، تعهد و معنویت)، عوامل مداخله گر (شادی شکن ها شامل مدیریت استرس، عدالت و جوّ سازمانی مناسب) و پیامدهای شادی (آرامش، رضایت شغلی و خانوادگی، نشاط و سلامت روان)، استخراج شدند و مدل ارتباط بین 5 مؤلفه استخراج شده تدوین شد. سپس به منظور بررسی برازش مدل اولیه تدوین شده، 320 نفر از همسران کارکنان، پرسشنامه محقق ساخته سنجش شادکامی را تکمیل کردند و داده های پژوهش به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان دادند الگوی عوامل تأثیرگذار بر شادکامی همسران کارکنان فولاد مبارکه از برازش مطلوبی برخوردار است؛ بنابراین، پنج عامل بنیان های شادی، شادی سازها، شادی شکن ها، مکانیسم های شادی و پیامدهای شادی دارای تأثیرات متقابل بر یکدیگر و از عوامل مؤثر بر شادکامی همسران کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اند.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در بیماران متأهل مبتلا به سرطان خون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر در پژوهش های مختلف، توجه بسیاری به مقوله رشد پس از آسیب در ارتباط با عوامل استرس زای مختلف ازجمله بیماری های جسمی شده است. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در افراد متأهل مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان خون بود که برای درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول دوره ای از سال های 97-1396 مراجعه نمودند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 124 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه های رشد پس از آسیب و تعلق مادی بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه (گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که تعلق مادی می تواند رشد پس از آسیب را به صورت منفی پیش بینی کند (05/0>P). علاوه براین، در بین مؤلفه های پرسش نامه تعلق، مؤلفه «تعلق به وضع موجود» نسبت به دیگر مؤلفه ها پیش بینی نیرومندتری از میزان رشد پس از آسیب به عمل آورد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، آموزش ها و مداخله هایی که بتواند بیماران مبتلا به سرطان خون را از «تعلقات مادی» به ویژه «تعلق به وضع موجود» دور کند، می تواند رشد پس از آسیب را تسهیل نمایند.
تجربیات زیسته سالمندان ساکن در خانه سالمندان خوبان تبریز از مرگ اندیشی: مطالعه ای به روش پدیدارشناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مرگ اندیشی در تمام ادیان آسمانی، بخصوص در دین اسلام، یک برنامه تربیتی برای تکامل و سعادت انسان هاست. هدف این پژوهش، بررسی تجربیات زیسته سالمندان از مرگ آگاهی و مرگ اندیشی و پیامدهای ناشی از آن است که یا رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری تدوین یافته است. شرکت کنندگان در این پژوهش20 نفر از سالمندان خانه سالمندان خوبان تبریز بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته گردآوری شد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه، براساس رویکرد هرمنیوتیک و براساس روش دیکلمن و همکاران مصاحبه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجربیات این افراد 4 مضمون (درون مایه) اصلی هویت مرگ، موانع مرگ اندیشی، پیامدهای مرگ اندیشی و راه های تقویت مرگ اندیشی و 17 مضمون یا درون مایه فرعی به دست آمد. مرگ آگاهی و مرگ اندیشی در سالمندان، علاوه بر ایجاد نگاهی مثبت و واقع گرایانه نسبت به زندگی، می تواند در کاهش نگرانی های دوره سالمندی از جمله اضطراب مرگ نقش اساسی ایفا کند.
اثر بخشی درمان یکپارچه شده شناختی-رفتاری با ذهن آگاهی برکیفیت زندگی، پریشانی روان شناختی و تبعیت از درمان بیماران دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
75 - 94
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر روی کیفیت زندگی، پریشانی روان شناختی و تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: طرح این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود که تعداد 30 نفر بیمار دیابتی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفیدر دو گروه آزمایش و کنترل (15N = ) قرار گرفتند. 15 نفری که در گروه مداخله قرار گرفتند به مدت 8 جلسه به صورت هفتگی و هر هفته به مدت 90 دقیقه تحت درمان و مداخله با رویکرد MiCBT قرار گرفته و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند.در این پژوهش از ابزارهایی همچون پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس پریشانی روان شناختی لویباند و پرسشنامه سنجش تبعیت از درمان مدانلو استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس حاکی از بهبود معنادار کیفیت زندگی (05/0>P، 65/151=F)، کاهش پریشانی روان شناختی (05/0>P، 178/69=F) و بهبود وضعیت تبعیت از درمان (05/0>P، 146/36=F) بود . نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و پایین آوردن پریشانی روان شناختی و همچنین افزایش تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شود و به این جهت مداخله ای مؤثر برای بیماران دیابتی محسوب می شود
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه با هوش معنوی و خودمهارگری بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان شهر قم بود. بدین منظور، 174 نفر از دانشجویان (70 پسر و 104 دختر)، به روش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودمهارگری، هوش معنوی، خودکارآمدی، و تاب آوری را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها، از روش های همبستگی، و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که خودمهارگری، با هوش معنوی (599/0)، خودکارآمدی (643/0) و تاب آوری (528/0) رابطه معنادار (001/0P<) دارد و خودکارآمدی و تاب آوری، هریک به تنهایی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی می کنند. هنگامی که تاب آوری و خودکارآمدی، به طور همزمان در مدل تحلیل مسیر وارد شدند، تنها خودکارآمدی رابطه هوش معنوی و خودمهارگری را واسطه گری جزیی نمود.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای است که با هدف مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی، با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا انجام شد. جامعه آماری،کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند بود که نمونه اولیه شامل 360 نفر براساس جدول کرجسی مورگان، به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و سپس، (108 نفر) افراد افسرده غیربالینی شناسایی و در مرحله بعد، 70 نفر افسرده، با توجه به میانگین سبک های دلبستگی به خدا، در سبک های مختلف دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک. نتایج نشان داد افراد افسرده دارای سبک ایمن به خدا، نسبت به افراد دارای سبک های اجتنابی و دوسوگرا، در تمامی مؤلفه های اجتناب شناختی به طور معناداری نمرات پایین تری به دست آورند. بنابراین، با داشتن سبک دلبستگی ایمن به خدا می توان، زمینه کاهش راهبردهای اجتناب شناختی را فراهم ساخت که حاکی از اهمیت نقش دلبستگی به خدا در ارتباط با رابطه مفهومی اجتناب شناختی و افسردگی می باشد.
همسویی حوزه های سلامت و دین در برخورد با کووید ۱۹(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
180-186
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، متخصصانِ حوزه سلامت این ویروس را نوعی تهدید برای سلامت و جان انسان ها تشخیص داده و اقدامات و دستورهای تخصصی در برخورد با کووید 19 اعلام کرده اند. وضعِ این قوانین و آداب جدید شامل همه حوزه ها ازجمله حوزه دین می شود و نوعی محدودیت در این حوزه را نیز در پی دارد. از سویی اشکال تقلید حوزه دین از حوزه سلامت هم مطرح نیست و باطل است، زیرا تشخیص موضوع ها و مصداق های عرفی احکام از وظایف مجتهد نیست و چه بسا متخصصانِ حوزه سلامت، این کار را بهتر انجام دهند و در بحث کووید 19، تشخیص مصادیقِ مواظبت و حفظ جان بر عهده حوزه سلامت است.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت بر روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در دختران بعد از طلاق والدین: مطالعه آزمایشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
49-61
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طلاق والدین یکی از رویدادهای تنش زا و استرس آور برای فرزندان است و آنان را در معرض مشکلات روان شناختی متعددی قرار می دهد و در این میان مداخله معنوی می تواند به سازگاری، بهبود روابط میان فردی و در نهایت توانمندسازی این قشر از دختران منجر گردد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت بر روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود در دختران، بعد از طلاق والدین انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربیِ دو گروهی بود. جامعه آماری همه دختران 12 تا 16 ساله ای بودند که والدینشان از هم جدا شدند و در سال تحصیلی 97-1396 در مدارس شهر کرج مشغول به تحصیل بودند؛ از میان این افراد، تعداد 20 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 10 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه دو ساعته به صورت گروهی مداخلات را دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. بلافاصله بعد از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون از نمونه ها گرفته شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. اطلاعات به دست آمده نیز با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری (MANCOVA) تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت در افزایش روابط مثبت با دیگران و پذیرش خودِ دختران، بعد از طلاق والدین تأثیر معناداری داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های موجود، به نظر می رسد که مداخله معنوی بر افزایش روابط مثبت با دیگران و پذیرش خودِ دختران بعد از طلاق تأثیر دارد. ازاین رو، می توان با برنامه مشاوره گروهی مبتنی بر معنویت برای بهبود و ارتقای بهزیستی روان شناختی آنان اقدام عملی نمود.
Cohesion in Discourse of Kurdish Elderly with Alzheimer's Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The use of cohesive devices makes discourse comprehend. However, in the discourse of senile dementia of the Alzheimer's type (SDAT) participants, the lack of the use of cohesive devices hinders effective communication. The present study aims to investigate cohesion in the discourse of SDAT participants. Understanding how these people manage their interactions may lead to suitable approaches for them. Method: The methodology of this quantitative research was ex post facto type. The present study has been performed in one of the nursing home in Kermanshah in 2019. And also, the statistic population of this study included 20 participants (10 SDAT participants and 10 normal elderly participants (NE)) who were matched based on age (63-75 years old), gender, illiteracy, and Kurdish language (Kalhori dialect) speaker. To determine the severity of dementia, the Clinical Dementia Rating Scale (CDR) was performed. Then, the collected interviews were transcribed and coded. The data were analyzed based on Halliday and Hasan's theory (1976) and independent t-test was used to obtain the statistic results. Results: The findings indicate significant differences between groups using grammatical cohesive devices, such as reference (p=0.006), conjunction (p=0.004), ellipsis (p=0.007), and substitution (p=0.426) and lexical cohesive devices such as the same word (p=0.006), synonym (p=0.012), superordinate (p=0.001), general word (p=0.002), and collocation (p=0.387). Conclusion: The results show that grammatical and lexical cohesive devices are used less in the discourse of SDAT Kurdish speakers. However, in the discourse of both SDAT and NE groups, grammatical cohesive devices have more frequency than lexical cohesive devices.
Effectiveness of Lifestyle-Based Stress Management Program on Emotional Problems and Life Satisfaction in Patients with Myocardial Infarction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
59 - 70
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of the present study was to examine the effect of lifestyle-based stress management program on emotional problems and life satisfaction in patients with myocardial infarction. Method: This research was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group. The statistical population of this research consisted of all patients aged 40-65 years old with myocardial infarction who were under treatment at Kasra Hospital in Karaj in the first six months of 2019. The study sample consisted of 90 patients with heart attack who were identified among the patients and selected by targeted sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups. Data were collected using the Depression, Anxiety and Stress Scale as well as the Satisfaction With Life Scale. The collected data were analyzed using the method of Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Results: Multivariate analysis of covariance showed that the lifestyle-based stress management program significantly reduced emotional problems and increased life satisfaction in the experimental group (p <0.01). Conclusions: The stress management program helped patients identify dysfunctional thoughts that trigger anxiety and depression and experience fewer emotional problems by feeling self-control, attention management, changing the assessment system and using cognitive strategies. Also, by identifying and correcting irrational attitudes and beliefs, the subjects were able to better cope with the physical effects of the disease or to deal with its negative psychological complications and have more life satisfaction. These findings have important implications for education and promoting mental health of patients with myocardial infarction.
مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصب شناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد به ویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روان شناختی را تجربه می کنند . پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه ای، جامعه آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفه های آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MS MS پایین تر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MS MS از طریق آموزش های مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد می شود .
تدوین الگوی سلامت روانی بر مبنای سازه های روان شناختی مثبت نگر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اساتید دانشگاه به عنوان متولیان دانش و الگوی دانشجویان، بر قشر جوان جامعه تأثیر دارند. بنابراین توجه به سلامت این قشر می تواند نقش مؤثری در پیشبرد اهداف جامعه و دستیابی به سعادت و کمال جمعی داشته باشد. این پژوهش با هدف تدوین الگوی سلامت روانی بر مبنای سازه های روان شناختی مثبت نگر اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 95 1394 انجام گرفت. نمونه آماری شامل 150 نفر بود که به صورت تمام شمار از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه سلامت روانی دروگاتیس، لیپمن و کورى، آزمون بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون، مقیاس امیدواری اشنایدر، آزمون خوش بینی شیر، کارور، و پرسش نامه سرسختی بارتون بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری و نوشتار 18/8 نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که می توان سلامت روانی را از طریق مؤلفه های روان شناختی مثبت نگر شامل بهزیستی معنوی، امیدواری، و تعهد تبیین نمود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی از جمله عواملی است که اغلب سبب تأثیرگذاری منفی بر سایر جنبه های زندگی شغلی و اجتماعی فرد می شود. همچنین، رضایت زناشویی، یک جنبه بسیار مهم در روابط زوجین است و نقش مهمی در سلامت روان شناختی زوجین ایفا می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی در کارکنان متأهل نیروی انتظامی کرمانشاه انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش 20 نفر از کارکنان نیروی انتظامی شهر کرمانشاه که به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه 10 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه استرس شغلی HSE بود که در بین اعضای دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 1/5 ساعت) تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار SPSS-25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر استرس شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). همچنین نتایج نشان داد که در دو گروه آزمایش و گواه از نظر رضایت زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی و درمانی مناسب به منظور ارتقاء رضایت زناشویی و کاهش استرس شغلی کارکنان برگزار گردد.
نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش قدردانی بر شادکامی با میانجی گری پذیرش خود و بخشش در سالمندانانجام شد. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی بود. شرکت کنندگان 950 نفر از سالمندان (712 زن و 238 مرد) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش بی قید و شرط جیمزلین و همکاران، بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران، قدردانی - فرم شش گویه ای مک کالوف و همکاران و شادکامی فوردایس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان دادند قدردانی بر شادکامی، پذیرش خود و بخشش و پذیرش خود بر شادکامی و بخشش بر شادکامی تأثیر داشتند و متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، 28 درصد از تغییرات واریانس شادکامی را تبیین کردند. در نقش غیرمستقیم، قدردانی بر شادکامی با میانجی گری های متغیر پذیرش خود تأثیر داشت. همچنین، قدردانی ازطریق بخشش، تأثیر غیرمستقیم بر شادکامی داشت. درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی یا اجرای مداخلات روان درمانی در راستای افزایش شادکامی سالمندان، به نقش متغیرهای قدردانی، پذیرش خود و بخشش، توجه شود.
پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
62-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد به دلیل ماهیت پیش رونده اش در تمام ابعاد زندگی، سلامتی افراد را به خطر می اندازد و آثار سوء آن بر سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی، هیجانی، معنوی و شناختی فرد به وضوح مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به اعتیاد و اختلالات مرتبط با مواد مخدر در دانشجویان شهر کرمانشاه بر اساس نگرش مذهبی و کیفیت زندگی بود. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر کرمانشاه در سال 1396 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 300 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش مذهبی (RAQ)، کیفیت زندگی (26WHOQL-) و سنجش رفتارهای پُرخطر (YRBS) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات پایین در نگرش مذهبی و کیفیت زندگی با استعداد به اعتیاد رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (05/0>P). همچنین، رگرسیون هم زمان نشان داد که این دو متغیّر با هم مقدار 59 درصد از واریانس آمادگی و استعداد به اعتیاد را در دانشجویان پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: دانشجویانی که کیفیت زندگی نامطلوب و نگرش های مذهبی پایین تری دارند، نسبت به اعتیاد مستعدترند. بنابراین ضروری است که در برنامه های آموزشی و پیشگیرانه مسئولان دانشگاهی بر این سازه های روانی-مذهبی تأکید شود.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان دانشجویان انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه، تعداد 45 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس به روش دردسترس، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مداخله (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در گروههای مداخله به مدت هشت هفته (هر جلسه 90 دقیقه) به صورت گروهی در جلسات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش ذهن آگاهی شفقت محور شرکت کردند و گروه گواه در این بازه زمانی هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و یک ماه بعد از مداخله با پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک، خودکنترلی تانجنی و سلامت عمومی گلدبرگ ارزیابی شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه در نمرات افکار ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان تفاوت معناداری دارند. مقایسه دو گروه آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نمرات افکار ناکارآمد، خودکنترلی و سلامت روان تفاوت معناداری در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نشان نداد. براساس یافته های مطالعه، آموزش ذهن آگاهی شفقت محور و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نگرش های ناکارآمد، خودکنترلی و بهبود سلامت روان دانشجویان اثربخش بوده اند.
تحلیل روان شناختی «انفعالات» و بررسی رابطه آنها با «اختیار» از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان در بعضی موقعیت ها، حالت انفعالی به خود می گیرد؛ برای مثال خشمگین می شود؛ ماهیت این انفعالات چیست؟ و آیا با اختیار انسان و با ثواب و عقاب هماهنگ است یا از انسان سلب اختیار می کند؟ هدف پژوهش تحلیل روان شناختی انفعالات و اشاره ای به رابطه آن با اختیار است؛ برخی از پرسش های پژوهش عبارت اند از: «انفعالات در ساحت روانی انسان چگونه تحلیل روان شناختی می شود؟»، «اقسام انفعالات از دیدگاه قرآن کدام است و چه رابطه ای با مختار بودن انسان دارند؟»، «مصادیق انفعالات قرآنی کدام است؟»، «انفعالات در قرآن چگونه توصیف می شوند؟»، «تبیین عِلّی انفعالات چگونه است؟»، «پیش بینی و مدیریت انفعالات چگونه ممکن است؟»؛ این پژوهش به روش تفسیر موضوعی (شناسایی آیات مرتبط، بررسی دلالت آیات، رعایت بافت معنایی و سیاق آیات و ملاحظه معانی کنایی و التزامی آیات) انجام شده است. بعضی از دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. عواطف انسانی به سه نوع انگیزش، هیجان و احساسات تقسیم می شوند؛ 2. انفعالات بسیار فراوان هستند و حالت های پیوستاری و ترکیبی نسبت به یکدیگر دارند؛ 3. انفعالات (هیجان ها و احساسات) نوعاً در انسان با آثار فیزیکی همراهند و در وی تمایل به عملکرد ایجاد می کنند؛ 4. وجود انفعالات با اختیار انسان منافات ندارند.
رابطه هویت دینی و ملی با افسردگی و کیفیت زندگی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول مدارس دولتی شهرستان بوکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مسئله هویت دینی و ملی جوانان با توجه به درصد بالای جمعیت و نقش سازنده آنان در سرنوشت آینده کشور، اهمیت دوچندانی دارد. مدرسه به دلیل الگوگیری دانش آموزان از دیگران، نقش بسزایی در شکل گیری هویت دارد و هویت ملی و دینی در دانش آموزان می تواند نقش مهمی در عملکرد آنان ایفا کند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه هویت ملی و دینی با افسردگی و کیفیت زندگی در دانش آموزان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان مقطع تحصیلی متوسطه اول شهرستان بوکان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس 525 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های هویت ملی و هویت دینی احدی و پرسش نامه های کیفیت زندگی و افسردگی کودک و نوجوان (CADS) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که هویت ملی با نمره کلی کیفیت زندگی، سلامت روانی، سلامت جسمانی و کیفیت محیط زندگی رابطه مثبت؛ و با افسردگی رابطه منفی و معنادار داشت؛ اما هویت دینی با افسردگی رابطه منفی و معنادار و با نمره کلی کیفیت زندگی و خرده مقیاس های سلامت روانی، سلامت جسمانی و روابط اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت و فقط با کیفیت محیط زندگی رابطه معنادار نداشت. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که هویت ملی و دینی پیش بینی کننده های معتبری برای کیفیت زندگی و افسردگی در دانش آموزان هستند. نتیجه گیری: هویت ملی و دینی متغیّرهای مهمی برای سلامت روان و بالابردن کیفیت زندگی هستند. بنابراین لازم است صاحبان امر در آموزش و پرورش در برنامه ریزی درسی و تحصیلی آنها را مدنظر قرار دهند.